محبوبترینها
آشنایی با سایت قو ایران بهترین سایت آگهی و تبلیغات در کشور
بهترین شرکت‌های مهندسی در آلمان
صفر تا صد حق بیمه 1403! فرمول محاسبه حق بیمه
نقش هدایای سازمانی در افزایش انگیزه و تعهد کارکنان
کلینیک پروتز و ساخت اندام مصنوعی دکتر اجرائی
چگونه می‌توانیم با ترانسفر وایز پول جابجا کنیم؟
بهترین مدل‌های [صندلی گیمینگ] براساس نقد و بررسی کاربران
مشاوره حقوقی تلفنی با کمترین هزینه
مشاوره حقوقی تلفنی با کمترین هزینه
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1803281991
حضرت فاطمه زهرا سلام الله عليها ، مفسر آيات الهي (قسمت اول)
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
حضرت فاطمه زهرا سلام الله عليها ، مفسر آيات الهي (قسمت اول) نويسنده:دکتر فرشته ندري چکيدهيکي از مهمترين راه هاي تربيت و تعليم عملي، تبعيت و الگو پذيري است . خداوند متعال ، انبياء الهي را براي تعليم و تربيت ،تزکيه و تعالي ارسال داشته و ايشان را الگو هاي عملي انسان قرار داده است. از اين ميان معصومين (ع) و فاطمه زهراء(س) که کوثر و مبارکه و منصوره است، هر چند عمر بسيار کوتاهي داشت (همچون کوثر که کوتاه ترين سوره ي قرآن است ) اما تجلي خير کثير، برکت ، نصر و پويايي است. حضرت زهرا (س) نه تنها الگوي زنان که اسوه ي همه ي نيکان و پاکان تاريخ است. خدا شناسي در منظر فاطمي و بيان ملاک هاي سعادت بشري نقطه نظر خاص مقاله حاضر است. ايشان از چند شاخصه ياد مي کنند که عبارت است از : تحمل دين و امانت الهي ، تدين به دين خاتم و ايمان به کتاب صامت و ولي ناطق ، شناخت قرآن، عمل به احکام ديني و تبيين علل احکام الهي.احکامي که به بررسي آنها پرداخته شده عبارت است از : نماز، روزه ، حج، عدل، اطاعت از اولي الامر، جهاد، صبر ، امر به معروف، نيکي به والدين ، صله ي رحم، قصاص ،و فاي به نذر ، تمام کردن کيل و وزن، نهي از شرب خمر، اجتناب از قذف ، ترک سرقت و ترک شرک. کليد واژه ها : اسوه حسنه ، قرآن ، خداشناسي، فلسفه ي احکام مقدمهنياز انسان به الگو و اسوه در تربيت يکي از مهم ترين راه هاي تربيت و تعليم عملي ، تبعيت و الگو پذيري است. توجه به انسان و رفتارهاي او اين واقعيت را نشان مي دهد که آدمي، بيش از آموزش هاي مستقيم تحت تأثير عملکردها و واکنش هاي رفتاري افراد جامعه قرار مي گيرد. کودک از نوع رفتار والدينش مي آموزد که چگونه بخورد ، بخوابد، سخن بگويد ، لباس بپوشد و با ديگران رابطه برقرار سازد دانش آموز بيش از آنکه توجه کند که معلمش چه مي گويد دقت مي کند تا بداند معلمش چگونه رفتار مي کند و آنگاه که تطابق کامل ميان علم و عمل را دريابد چنان مي کند که معلمش مي خواهد. از اين رو يکي از نيازهاي فطري بشر توجه به الگوهاي عملي رفتار است. در ميان همه ي جوامع و ملل، معرفي الگوهاي نمونه و مناسب براي تربيت جامعه به سمت اهداف مورد نظر از اهميت ويژه اي برخوردار است. خداوند متعال ، انبياء الهي را براي تعليم و تربيت ، تزکيه و تعالي ارسال داشته و ايشان را الگوهاي عملي انسان قرار داده است . چنانچه مي فرمايد: لقد کان لکم في رسول الله أسوة حسنه ( احزاب ، 33 / 21)در اين آيه رسول خدا به عنوان بهترين الگو معرفي مي شود که مسلمانان با تبعيت از ايشان خود الگويي براي امتهاي ديگر در راه رسيدن به فلاح و رستگاري مي شوند که فرمود: کنتم خير امة أخرجت للناس تأمرون بالمعروف و تنهون عن المنکر و تؤمنون بالله... ( آل عمران، 3 / 110)حضرت ابراهيم (ع ) به عنوان الگو نمونه در امر توحيد معرفي شده است : قد کانت لکم اسوة حسنة في ابراهيم و الذين معه اذ قالوا لقومهم انا برءوا منکم و مما تعبدون من دون الله کفرنا بکم و بدا بيننا و بينکم العداوه و البغضاء ابدا حتي تؤمنوا بالله وحده... ( ممتحنه، 60 / 4)با اين بيان ابراهيم (ع) و همراهان او براي ديگران در امر استقامت بر توحيد الگو و نمونه هستند. زيرا از کساني که عبادت جز خدا کنند برائت جسته اند و بين ايشان و کافران عداوت و دشمني ابدي برقرار شده است ، مگر آنکه به توحيد گرايند. اين تبعيت و پيروي ، نوعي تقليد سازنده و براساس تفکر است. اين پيروزي پس از پذيرش اصل رسالت پيامبران و براساس تبعيت جاهل از عالم مي باشد که مقبول نزد عقلاي عالم است ، برخلاف تقليد مخرب که مذموم و مطرود است، تقليدي که مانع از انديشه و تفکر بوده و بدين ترتيب موجبات تباهي فرد و جامعه را فراهم مي آورد. از اين رو قرآن تبعيت از هوي و هوس، پيروي از فرمان انسان متکبر و جبار و تبعيت جاهلانه از پدران و کيش آنها، و تبعيت از آنها که خود را نشناخته اند را مذموم مي شمرد و مي فرمايد :قل هل من شرکائکم من يهدي الي الحق قل الله يهدي للحق أفمن يهدي الي الحق أحق أن يتبع أمن لايهدي الا أن يهدي فما لکم کيف تحکمون. ( يونس ، 10 / 35)تنها خداست که هدايتگر به جانب حق است زيرا آنکس که هدايت به حق شده است شايسته تر بر تبعيت است تا آنکه خود هدايت نيافته است. با درنظر داشتن آيات ديگر، الگوهايي چون ابراهيم (ع) و پيروان او، و رسول خدا (ص) به انسانها معرفي شده اند تا راه کمال و هدايت را طي نمايند زيرا اين نمونه هاي عالي دچار لغزش نشده و در نتيجه لغزش تابعين را به دنبال ندارند. نتيجه ي سخن آنکه بايد از کساني تبعيت کرد و آنها را الگو و راهنماي خود قرار دهيم که خود، راه شناخته و طي طريق کرده اند و الا به بيراهه رفته و گمراه مي گرديم. طي اين مرحله بي همرهي خضر مکنظلمات است بترس از خطر گمراهي انسان هاي کامل براي ساير انسان ها اعم از زن و مرد الگو هستند، چنانچه قرآن کريم مي فرمايد : و ضرب الله مثلا للذين أمنوا امرأت فرعون اذ قالت رب ابن لي عندک بيتا في الجنه و نجني من فرعون و عمله و نجني من القوم الظالمين. و مريم ابنت عمران التي أحصنت فرجها فنفخنا فيه من روحنا و صدقت بکلمات ربها و کتبه و کانت من القانتين. ( تحريم ، 66 / 11-12)در اين آيات، همسر فرعون و مريم مادر عيسي (ع) به عنوان الگوي تمام مومنين معرفي مي شوند. همسر فرعون به جهت آنکه به خداوند روي آورده و نجاتش را از دست فرعون و قوم ظالمين از خدا درخواست مي کند و بهشت را به جاي نعمتهاي دنيوي طلب مي نمايد. اين نشانه اي است از مقام يقين آسيه به آخرت و گزينش آن بر دنيا که : والاخرة خير و أبقي.( أعلي ، 87 / 17)حضرت مريم (س) به جهت پاکي و ايمان و تصديقش به کلمات و کتب الهي و قانت و تسليم خدا بودنش به عنوان الگوي تمام مومنين معرفي مي شوند. اين مثال ها تا زمان ظهور اسلام و نزول قرآن مي باشد و از اين پس حضرت رسول (ص) و اهل بيت گرامش بهترين اسوه براي تربيت انسان ها معرفي شده اند. بعضي از اين بزرگواران از مقام عصمت برخوردارند آنان که خداوند در وصفشان مي فرمايد :انما يريد الله ليذهب عنکم الرجس اهل البيت و يطهرکم تطهيرا. ( احزاب ، 33 / 33)خداوند اراده فرموده هر گونه پليدي را از شما خاندان نبوت ببرد و شما را از هر گونه آلايشي پاک و منزه گرداند. برخي ديگر هر چند تصريح بر مقام عصمت ايشان نشده است اما آن چنان تربيت يافته اند و چنان از چشمه سار عصمت سيراب گشته اند که به مقاماتي بسيار نزديک به عصمت راه يافته اند و از اين رو به عنوان الگوهايي نمونه براي تربيت عالي انسان ها انتخاب شده اند.تداوم نقش هدايتگري دين مبين اسلام ايجاب مي کند که در همه عصرها و نسل ها، پاسخي مناسب به نيازهاي بشر داده است ، از آنجا که الگو پذيري از مهمترين نيازهاي بشر است ، اسلام الگوهايي جاودانه ارائه داده تا همه انسان ها به آنها توجه کرده و درس بگيرند. اين الگوها در درجه اول معصومين (ع) هستند که هر يک در مقطعي از زمان نقشي ابدي آفريده و به آن ممتاز گشته اند. هر چند ايفاي اين نقش ، از لحاظ زماني در برهه اي کوتاه انجام گرفته است اما به جهت اتصال به اراده ي الهي ، تأثيري جاودان از خود بر جاي نهاده است. از اين ميان فاطمه زهراء(ع) که کوثر و مبارکه و منصوره است ، هر چند عمر بسيار کوتاهي داشت ( همچون کوثر که کوتاه ترين سوره ي قرآن است ) اما تجلي خير کثير ، برکت ، نصر و پويايي است. حضرت زهرا (ع) نه تنها الگوي زنان که اسوه ي همه ي نيکان و پاکان تاريخ است. تاريخ شاهد مظلوميت حضرت و عدم شناخت وي از طرف معاصرين و متأخرين است. تا آنجا که حضرت در بيان حق خويش به مطلبي بسيار روشن مي پردازد. مطلبي روشن که به عمد و يا سهو مورد غفلت واقع شده است و مي فرمايد : « اعلموا أني فاطمه » بدانيد که من فاطمه ام. اين مهمترين وجه معرفي حضرتش است که خود مبنايي براي معرفي بقيه اهل کساء است که پدر فاطمه ، همسر فاطمه و پسران فاطمه اند. اين خطاب در خطبه فدکيه در کنار مضامين عالي ديگر، بيانگر مقام فاطمي در همه ي ابعاد انساني است. هر چند تاريخ در معرفي اين بانوي نمونه قاصر و مقصر است اما دقت و کنکاش در اسناد باقي مانده براي طالبين وصول لازم و براي اهل نظر کافي است. اين نکات عبارتند از : 1. وضعيت سياسي اجتماعي عرب آن روز و ساير ملل و نحل و نوع رفتار آنها نسبت به زنان و مقايسه ي آن با آنچه قرآن و سنت درباره ي حقوق و حدود زنان معرفي کرده است. دقت در وضعيت فعلي زنان در دنياي امروز و فاصله ي آن با مباني دين مقدس اسلام مکمل بحث خواهد بود. 2. تعلق اراده ي الهي بر ادامه ي نسل پيامبر خاتم از طريق يک دختر، عطيه ي الهي کوثر 3. نوع رفتار پيامبر (ص) و علي (ع) با فاطمه زهراء(س)4. توجه به القاب و اسماء مبارک ايشان: ام ابيها ( به جهت احترام و محبت بسيار پدر نسبت به دختر ) فاطمه ( بريده شده از پليدي ها ) زهراء (درخشنده و مخلوق از نور عظمت الهي ) حصان (پارسا ) حره (زن کريمه ) محدِثه و محدَثه ( آنکه در رحم با مادر سخن گويد و مورد خطاب فرشتگان الهي است ) حانيه ( مهربان نسبت به شوهر و فرزندان ) بتول ( پاک) طاهره ، مطهره، زکيه ، راضيه ، مرضيه ، عذراء، مبارکه ، و بالاخره کوثر. 5. رفتار فاطمه با پدر ، همسر ، فرزندان ، خويشان ، همسايگان ، فقراء، سائلين ، کارگزاران ، زنان و مردان مهاجر و انصار و بالاخره همه شئون رفتاري حضرت. 6. مجموعه گفتارهاي حضرت و به ويژه آنچه با عنوان خطبه در تاريخ حفظ و ضبط شده است. يکي از ابعاد ناشناخته حضرت زهرا(س) ويژگي هاي علمي حضرت است. از اين رو شناخت و تطبيق علوم با زواياي وجودي حضرت لازم مي نمايد. به اين معنا که علوم بشري قالب و ظرف وجود ايشان نيست. اما به جهت تطابق وجود معصومين بر قرآن مجيد و احتواء اين کتاب تدويني بر همه امور و انطباق آن بر کتاب تکوين ، حضرات معصومين (ع) نيز بر مجموعه معارف اشراف داشته و همه آنها را در بر دارند. خطبه فدکيه يکي از اين آثار بر جاي مانده است که حاوي قلل رفيع علم و عرفان و مسئوليت و سازندگي است.خداشناسي در منظر فاطمي حمد و ستايش پروردگاري را که نعم بي پايانش همه موجودات را فرا گرفته و به اشباح بي رنگ صحراي عدم ، رنگ وجود بخشيده است. خطبه ي فاطمي با حمد بي پايان الهي شروع مي شود ، همان گونه که سرآغاز کتاب منزل الهي چنين است : الحمدلله رب العالمين. از شمارش نعم بي حد رحماني فرمايد : و ان تعدوا نعمت الله لا تحصوها. ( ابراهيم ، 14 / 34) گرچه توان شمارش نيست اما بايد آن را به ياد آورد : واذکروا نعمة الله عليکم...(مائده ،5 / 7) پس بايد به اولين آنها اشاره نمود که نعمت وجود است و دريدن پرده ي عدم ( فطر ) ، که خدا فاطر آسمان ها و زمين است : قل بل ربکم رب السموات و الارض الذي فطرهن. (انبياء ، 21 / 56)سپاس خدا را که با الهامات خفيه ، درس شکرگزاري به ما آموخت و ما را موظف بحمد و ثناي خود فرمود. بار ديگر سپاس خداي را که « الحمدلله رب العالمين » همو که اولين معلم است : علم الانسان ما لم يعلم. ( علق ، 96 / 5)درس شکرگزاري : واشکروا لي و لا تکفرون ( بقره ، 2 / 152) دعوت مخلوق به شکر که طبيعي و عرفي است، اما شکر خالق از مخلوق چه معنايي مي تواند داشته باشد جز تتميم نعمت ها. پس ما را موظف به حمد خود ساخت، تا نعمت را به کمال رساند و بهانه اي براي اکرام به عبد مهيا گردد. که رحمت و فيض وجود، ذاتي حق است و مانع از طرف عبد و قابل، پس کافي است که پرده به کناري رفته و مانع بر طرف گردد تا باران رحمت ا لهي فرو ريزد و سراپاي هستي را غرق در خود سازد. خدايي را تقديس مي کنم که از هر کس بخشنده تر است ، به همه نعمت وجود ارزاني داشته ، اما کيست که بتواند بخشايش او را برشمارد، و کدام نيرو است که آغاز و انجام نعم وي را بداند. تحميد ، تقديس را به دنبال دارد. آنگاه که کل حمد است ( الحمد ) تمام قداست هم هست که تمام رحمت و جود تحقق يافته است. از دست و زبان که برآيدکز عهده ي شکرش بدر آيد بنده همان به که زتقصير خويش عذر به درگاه خدا آوردورنه سزاوار خداونديش کس نتواند که بجا آورد ملاک سعادت بشري در منظر فاطمي انسان از آن زمان که پاي بر خاک نهاد در جستجوي سعادت بر آمد. سقراط سعادت را دستيابي به خوشبختي اخروي دانست. افلاطون علم و دانش را وجه مميز انسان و ملاک سعادت خواند. ارسطو تئوري اعتدال را بنياد نهاد. گروهي به ثروت ، جمعي به قدرت ، دسته اي به اختيار و فرقه اي به عاطفه استناد جستند و هر يک گمشده خويش را در چيزي يافتند. (1)اما حضرت فاطمه زهراء (س) ملاک خوشبختي و سعادت را در چه وجهي از انسان مي بيند ؟ در اعتقادات و باورها و در عمل بر اساس آنها. از اين رو کلام ايشان را در دو بخش مباحث کلامي و عمل به احکام ديني بر اساس باورهاي اعتقادي مي توان تحليل نمود. الف) مباحث کلامي : 1. تحمل دين و امانت الهي : اصل دينداري اي مردم ! اي بندگان خدا شما محل اوامر و نواهي پروردگار هستيد، شما حامل دين و وحي او مي باشيد. شما بر نفس و جان خود امين خداوند هستيد ، شما هستيد که بايد به دين خدا عمل نموده و به ديگران ابلاغ کنيد و سرمشق ديگران باشيد. انا عرضنا الأمانة علي السموات و الأرض و الجبال فأبين أن يحملنها و أشفقن منها و حملها الانسان انه کان ظلوما جهولا. ( احزاب ، 33 / 72)آسمان و زمين و کوه از پذيرش امانت الهي سرباز زده و طاقت تحمل آن را نيافتند . اما انسان بار مسئوليت بر دوش گرفت: آسمان بار امانت نتوانست کشيد قرعه فال به نام من ديوانه زدندانسان ها حامل دين و شريعت شدند تا در صورت عمل به آن ، الگو و اسوه ديگران گردند : کنتم خير أمة أخرجت للناس تأمرون بالمعروف. ... ( آل عمران ، 3 / 110)انسان کامل الگوي انسان هاي ديگر، و امت نمونه اسوه امت هاي ديگر است . امت نمونه تنها عامل به دين نيست که مبلغ آن هم هست. والعصر. ان الانسان لفي خسر - الا الذين آمنوا و عملوا الصالحات و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر. ( عصر ، 103 / 1-3)مؤمنين هم خود اعمال نيک و شايسته را به جا آوردند و هم به ديگران توصيه کنند تا بر طبق موازين حق و پايداري عمل نمايند. 2. تدين به دين خاتم و ايمان به کتاب صامت و ولي ناطق : ( اصل نبوت و امامت )خداوند در ميان شما ، ضامن بر حقي قرار داد. و عهد و پيماني به وسيله پيغمبر خاتم بر شما فرستاد، و دو خليفه و جانشين بر شما گماشته که آن کتاب صامت خدا و ولي ناطق پروردگار است، آنها انوار ربوبي و مبين حلال و حرام احکام آسماني و هادي و راستگوي الهي هستند، انوار ارشاد و هدايت آنها پيوسته مشعشع و پرتو افکن است و هر لحظه شما را به سوي حق و حقيقت مي خوانند. شريعت الهي پي در پي بر انسان ها وارد شد تا ميثاق از ياد رفته را دوباره به آنها يادآوري کند. (2)و اذ أخذ ربک من بني آدم من ظهورهم ذريتهم و أشهدهم علي أنفسهم ألست بربکم قالوا بلي شهدنا أن تقولوا يوم القيمه انا کنا عن هذا غافلين. (اعراف ، 7 / 172)از بني آدم عهد گرفته شد که به ربوبيت و وحدانيت الهي مقر و معترف باشد. آدمي بر عهد خود ماند و هر گاه که گرفتار و مضطر شد به خداي روي کرد. اما آنگاه که به نعمتي مبتلي گشت ،عهد خود شکست و به شرک گراييد : فاذا رکبوا في الفلک دعوالله مخلصين له الدين فلما نجيهم الي البر اذا هم يشرکون. ( عنکبوت ، 29 / 65)پيامبران ياد آور و مذکر عهد الهي شدند: فذکر انما أنت مذکر. لست عليهم بمصيطر (غاشيه ، 88 / 21-22)پيامبران به مقتضاي رشد و ظرفيت انسان ها آمدند، تا نوبت به خاتم و افضل ايشان رسيد. همو که در عالم دنيا آخرين بوده و در عالم علم ربوبي اولين : کنت نبيا و آدم بين الماء و الطين ؛ همو که علت خلقت اولين و آخرين است « لو لاک لما خلقت الافلاک» همو که عقل کل است و محبوبترين مخلوق در نزد خدا. همو که به مرتبه : قاب قوسين أو أدني ( نجم ، 53 / 9) دست يافت. پس شريعت خاتم به دست او، به خلق رسيد و چون چهره اش در نقاب خاک پنهان گشت مطمئن بود که دينش باقي خواهد ماند که راهکار بقاء دين در خود آن تعبيه شده بود. امامت به عنوان تکميل دين و اتمام نعمت ابلاغ گشته بود: يا ايها الرسول بلغ ما أنزل اليک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته و الله يعصمک من الناس. (مائده ، 5 / 67)چون ابلاغ امامت شد نعمت تکميل شد: اليوم يئس الذين کفروا من دينکم فلا تخشوهم و اخشون اليوم اکملت لکم دينکم و أتممت عليکم نعمتي و رضيت لکم الاسلام دينا. ( مائده / 3)اسلام دين مورد رضايت شد که تنها دين، اسلام است : ان الدين عندالله الاسلام. ( آل عمران ، 3 / 19)بشر به قابليت پذيرش اسلام دست يافته و توفيق تشرف به آن و اتمام نعمت را پيدا مي کند. شريعت حافظ عدالت مي شود و عدالت ضامن بقاي نوع انسان. (3)پايداري شريعت به عواملي بستگي دارد .امامت و قرآن دو ضامن معتبر براي حفظ شريعتند : اني تارک فيکم الثقلين کتاب الله و عترتي . زيرا بقاء دين مبين ضرورت وجود مجري و مفسر دين است. براي تعيين چنين مقامي دو راه عقلي پيشنهاد مي شود. اول تعيين از جانب مردم و دوم انتخاب از جانب خدا . راه اول نه تنها از اختلاف نمي کاهد که خود عامل اختلاف است پس نص و تعيين الهي بهترين راه انتخاب است. (4)3. شناخت قرآن: ( اصل لزوم التزام به تعاليم قرآني ) اين قرآن است که دل و ديدگان شما را منور و روشن ساخته است. سرائر قرآن ، بر همه شما منکشف ، و ظواهر آن متجلي و آشکار است. ملل ديگر به داشتن قرآن بر شما غبطه مي خورند و حسرت مي برند ، پيروي قرآن بشر را به رضاي خدا سوق مي دهد و استماع قرآن آدمي را به نجات و سعادت مي رساند ، به سبب قرآن، نشانه ها و آيات قدرت الهي درک مي گردد، و واجب و حرام شريعت که موجب رستگاريست دريافت مي شود. خداوند به سبب قرآن، محرمات را که موجب تخدير و تنبيه مي شود، تعليم مي دهد. دلايل روشن و براهين آشکار ، فضايل بي شمار و رخصت در اعمال ، آزادي افکار و اجازه تحقيق، انبساط و وقوف بر احکام شريعت و همه آثار عملي ، به وسيله قرآن تعليم و آموخته مي گردد. قرآن شناسي و وقوف به جهات اعجاز قرآن از قرون اوليه اسلام مورد توجه انديشه مندان قرار گرفته و آثار باقيه اي در اين زمينه به قلم تحرير آراسته شده است. وجوه اعجاز قرآن متعدد است. کتابي که « أحسن الحديث»، «بهار قلوب»، «شفاء قلبها »، «أنفع القصص » (5) است. کتابي که امام سخن، حضرت علي بن ابي طالب (ع) در توصيف آن گفته است: کتاب الله تبصروا به و تنطقون به و تسمعون به و ينطق بعضه ببعض و يشهد بعضه علي بعض و لا تختلف في الله و لا يخالف بصاحبه عن الله. (6)کتابي که در آن علم آينده و حديث روزگاران گذشته است. شفاء دهنده دردها و سامان دهنده ي امور فردي و اجتماعي است. (7) نوري که خاموشي ندارد و چراغي که درخشندگي آن زوال نپذيرد. (8)کتاب هدايت به بهترين روش زندگي ، قرآن مبين (9) ، فرقان (10) ، نور و کتاب مبين (11) تبيانا لکل شيء. ( نحل ، 16 / 89)4. ترک شرک : ( اصل توحيد ) ترک شرک را براي خلوص عبوديت قرار داده است. حضرت زهرا (س) بعد از بيان فلسفه احکام الهي به اصل اول باز مي گردد که ترک شرک و گرايش به توحيد است. به اين معني که ضامن عملي انجام احکام، اعتقاد به توحيد و ترک شرک است. اصلي که به خداشناسي منتهي مي شود. خداشناسي آن چنان که در منظر فاطمي ترسيم شده است. پي نوشتها: 1.ر.ک : چهار سفر تا ظهور انسان کامل در آيينه جمال زن ، فرشته ندري ابيانه 1380.2. نهج البلاغه ، خطبه 1.3.ر.ک : الاشارات و التنبيهات ، نمط العارفين ، بو علي سينا. 4. ر.ک : شفاء ،الهيات ، بو علي سينا ، مبحث وجوب خليفه و امام. 5. نهج البلاغه، خطبه ي 110.6. همان ، خطبه ي 133.7. همان ، خطبه ي 158.8.همان ، خطبه ي 198.9. سوره حجر ، آيه ي 1.10. سوره ي آل عمران ، آيه ي 4 و آيات ديگر.11. سوره ي آل عمران ، آيه ي 15.منبع: فصل نامه بينات /خ
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 525]
-
دین و اندیشه
پربازدیدترینها