واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
داستان نوح علیه السلام در قرآن نويسنده:لؤی عزیزی قرآن کریم کتاب هدایت است و از امور گذشتگان آن چه مایه سعادت مردم استمتعرض میشود، و برای مردم شرح میدهد . نام نوح علیه السلام درچهل و چند جای قرآن کریم آمده و در آنها به قسمتی از داستان آن جناب اشاره شده، در بعضی موارد بطور اجمال و در برخی بطور تفصیل، لیکن درهیچ یک از آن موارد مانند داستاننویسان که نام، نسب، دودمان،محل تولد، مسکن، شؤونزندگی، شغل، مدت عمر، تاریخ وفات، مدفن و سایر خصوصیات مربوط به زندگی شخصیصاحبداستان را متعرض میشوند به جزییات آن جناب پرداخته نشده علتش هم این است کهقرآن کریم کتاب تاریخ نیست تا درآن به شرح زندگی فرد فرد مردم و این که چه کسی از نیکانو چه کسی از بدان بوده بپردازد. بلکه قرآن کریم کتاب هدایت است و از امور گذشتگان آن چه مایه سعادت مردم است متعرض میشود، و برای مردم شرح میدهد که حق صریح کدام است تا مردم همانرا برنامهزندگی خود کرده و در حیات دنیوی و اخروی رستگار گردند، و بسا میشود که به گوشهای ازقصص انبیاءو امتهای آنان اشاره میکند تا مردم بفهمند سنت و روش خدای تعالی در سایرامتها چه بوده، تا اگر کسی هست کهمشمول عنایت و موفق به کرامت است عبرت بگیرد، و کسی هم که چنین نیست آن سرگذشتها را بشنود تا حجت بر او تمام شود. نوح علیه السلام در قرآن: انحراف تدریجی بشر از فطرت انسانی و پیدایش اختلاف طبقاتی بعد از حضرت آدم علیه السلام و بعثت و رسالتحضرت نوح علیه السلام، بعثت و رسالت نوح علیه السلام بشر بعد از حضرت آدم علیه السلام بهصورت یکامتساده و بسیط زندگی میکرد و فطرت انسانیت خود را راهنمای زندگی خود داشت، تاآن که رفته رفته روح استکبار در او پیدا شد و گسترده گشت، و در آخر، کارش به استعبادیکدیگر انجامید، بعضی بعض دیگررا تحت فرمان خود گرفتند و زیر دستان، مافوق خود را ربخود پنداشتند و همین پندار، بذری بود که کاشته شد، بذریکه هر زمان و در هر جا که کاشته شود و سپس جوانه بزند و سبز شود و رشد کند، چیزی به جز دین و ثنیت و اختلاف شدید طبقاتییعنیاستخدام ضعفا بوسیله اقویا و برده گرفتن و دوشیدن افراد ذلیل بوسیله قدرتمندان را به بارنمیآورد، آری همه اختلافها و کشمکشها و خونریزی های بشر از آنجا آغاز گردید. در زمان نوح علیه السلام فساد در زمین شایع گشت و مردم از دین توحید و از سنت عدا لت اجتماعی رویگردان شده و به پرستش بتها رویآوردند، و خدای سبحان نام چند بتآن روز را که عبارت بودند ازود، سواع،یغوث، یعوقونسردر سوره نوح ذکرکرده. فاصله طبقاتی روز به روز بیشتر شد، و آنهایی که از نظر مال واولاد قویتر بودند حقوقضعفاء را پایمال کردند و جباران، زیر دستان را به ضعف بیشتر کشانیده و طبق دلخواه خودبرآنان حکومت کردند. در این زمان بود که خدای تعالی نوح علیه السلام را مبعوث کرده و او را با کتاب وشریعتیبه سوی آنان گسیل داشت تا از راه بشارت و انذار، به دین توحید و ترک خدایاندروغیندعوتشان نموده مساوات را در بینشان برقرار سازد. دین و شریعت نوح علیه السلام: بطوری که از تمامی آیات مربوط به داستان نوح علیه السلام برمیآید آن جناب همواره قوم خود را به توحید خدای سبحان و ترک شرک دعوتمیکرد، و بطوری که از دوسوره نوح و یونس، و سوره آل عمران آیه ۱۹ بر میآید آنان را به اسلاممیخواند، و بطوری که از سوره هود آیه ۲۸ استفاده میشود از آنان میخواسته تا امر به معروفو نهی از منکر کنند، و نیز همان طور که از آیه ۱۰۳ سوره نساء و آیه ۸ سورهشورا بر میآید نمازخواندن را نیز از آنان میخواسته و بطوری که از آیه ۱۵۱ و ۱۵۲ سوره انعام بر میآید رعایتمساواتو عدالت را نیز از آنان میخواسته، و دعوتشان میکرده به این که به فواحش و منکرات نزدیک نشوند، راستگو باشندو به عهد خود وفا کنند، و بطوری که از آیه ۴۱ سوره هود بر میآید آن جناب اولین کسی بوده که مردم را دعوتمیکرده به این که کارهای مهم خود را با نام خدایتعالی آغاز کنند. تحمل زحمات طاقت فرسای نوح علیه السلام در کار دعوت: از آیات سورههاینوح و قمر و مؤمنون بر میآید که آن جناب قومخود را دایما دعوت میکرده به این که به خدایتعالی و آیات او ایمان بیاورند و در این دعوت منتهای جد و جهد را به خرج میداده و شب و روزو آشکارا و پنهان وادارشان میکرده به این که حق را بپذیرند، ولی قومش جزبه عناد و تکبر خود نمیافزودند، هر قدر او دعوت خود را بیشتر میکرده آنان سرکشی و کفرشان را بیشتر میکردند و بهجز اهلو اولادش وعده اندکی که از غیر آنان ایمان نیاوردند، بطوری که دیگر از ایمان آوردن، سایرین به کلی مایوس گردید در آن هنگام به درگاه پروردگار خود شکایت برده و از او طلبنصرت کرد. مدت زیستن نوح در میان قومش: از آیات سوره عنکبوت بر میآید کهآن جناب نهصد و پنجاهسال مشغول دعوت قوم خود بوده، ولی قوم، او را جز به استهزاء و مسخرهکردن و نسبت جنون به او دادن عکسالعملی از خود نشان ندادند، آنها وی را متهم میکردند بهاین که منظورش این است که به آقایی و سروری برما دستیابد، تا آن که در آخر از پروردگارخود یاری طلبید.و از آیات سوره هود استفاده میشود که بعد از این استنصار، خدای تعالیبهوی وحی کرد که از قومش به جز آن چند نفری که ایمان آوردهاند احدی ایمان نمیآورد، و آنجناب را درباره قومش تسلیت گفت و دلگرمی داد، و بطوری که از آیات سوره نوح استفادهمیشود نوح علیه السلام قوم خود را به هلاکت ونابودی نفرین کرد، و از خدای تعالی خواستتا زمین را از لوث وجود همه آنان پاک کرده و احدی از آنان را زنده نگذارد،و بطوری که ازآیات سوره هود بر میآید خدای تعالی به آن جناب وحی کرد که زیر نظر ما و طبق وحی ماکشتی را بساز. کشتی سازی نوح علیه السلام: از آیات سوره هود بر میآید که خدای تعالی به آن جنابدستور داد تا کشتی را با تاییدو تسدید او بسازد، و آن جناب شروع به ساختن آن کرد، که مردمدسته دسته از محل کار آنجناب گذشته و او را مسخره میکردند، چون کشتی آب میخواهد، و کشتی سازی باید در لبدریا باشد،و آن جناب این کار را در بیابانی بدون آب انجام میداد، و همین باعث میشد کهمردم او را مسخره کنند، وآن جناب در پاسخ شان میفرمود اگر امروز شما ما را مسخره میکنید به زودی خواهید دید که ما شما را مسخره میکنیم و بهزودی خواهید فهمید که کسی که دچارعذاب گردد خوار و ذلیل و بیچاره میشود، و عذابی که میآید عذابی است مقیم و غیرقابلزوال و نیز از دو سوره هود و مؤمنون بر میآید که خدای عز و جل برای نزول آنعذاب، علامتیقرار داده بود و آن این بوده که آب از تنوری بالا میزند. نزول عذاب و آمدن طوفان: نوح علیه السلام هم چنان که از سوره هود و مؤمنون استفادهمیشود مشغولساختن کشتی بود تا این که آن را به اتمام رسانید و امر خدای تعالی مبنی بر نزولعذاب صادرشد، و آن تنور شروع به جوشیدن کرد، در این هنگام خداوند متعال به آن جناب وحی فرستاد که از هر حیوان یک جفت نر و ماده سوارکشتی کند و نیز اهل خود را به جزافرادی که مقدر شده بود هلاک شوند یعنی همسرش که خیانت کار بود و فرزندشکه از سوارشدن امتناع ورزیده بود و نیز همه آنهایی که ایمان آورده بودند سوار کند.و از سوره قمر بر میآید همین کهآنها را سوار کرد خدای تعالی درهای آسمان را به آبی ریزان باز کرد، و زمین را بهصورت چشمههایی جوشانبشکافت، آب بالا و پایین برای تحقق دادن امری که مقدر شده بوددست به دست هم دادند.و نیز از سوره هود استفاده میشود که رفتهرفته آب زمین را فرا گرفتو بالا آمد و کشتی را از زمین کند، کشتی در موجی چون کوههای بلند سیر میکرد، و طوفان همه مردم روی زمین را فرا گرفت و همه را در حالی که ستمگر بودند هلاک کرد، و خدای تعالی بهآن جناب دستورداده بود همین که در کشتی مستقر شدند خدا را در برابر این نعمت که از شر قومستمکار نجاتشان داد حمد بگویند و در پیادهشدن از او برکت بخواهند، و نوح علیه السلام گفت: الحمد لله الذی نجانا من القوم الظالمین و نیز گفت:رب انزلنی منزلا مبارکاو انتخیر المنزلین [المؤمنون : ۲۹] پایانیافتن داستان و پیاده شدن نوح و همراهانش به زمین: بعد از آن که طوفان به دلیلآیه ۷۷ سوره صافات عالمگیرشده و مردم روی زمین همه غرق شدند، خدای تعالی به زمینفرمان داد تا آب خود را ببلعد، و به آسماننیز فرمان داد تا از باریدن بایستد، آب از ظاهر زمینکاسته شد، و کشتی بر بالای کوه جودی قرار گرفت و فرمان" قیل بعدا للقومالظالمین" - دوری باد برعلیه ستمکاران صادر شد، آنگاه خدای تعالی به نوح وحی کرد که: ای نوح!از کشتی پایینآیو با سلامی از ناحیه ما و برکاتی بر تو و امتهایی که با تواند پیاده شو، که بعد از این طوفان، دیگر هیچ گاه دچارطوفانی عالمگیر نخواهند شد چیزی که هست بعضی از این نجات یافتگان امتهایی هستند که خدا در دنیا ازمتاع های زندگی دنیا برخوردارشان می کند، و سپسعذابی دردناک آنان را فرا می گیرد، پس نوح و همراهان او از کشتی خارج شده و در زمین قرارگرفتند و خدا را به توحید و اسلام پرستیدند، و زمین را به ارث دست به دست به ذریههای خود سپردند، و خدای سبحان تنها ذریه نوح را باقی گذاشت. منبع: سایت اعجاز علمی /خ
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 349]