واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
تحقق وعده الهي اهل بيت عليه السلام در معناي نهان و تأويل آيه«هو الذي ارسل رسوله بالهدي و دين الحق ليظهره علي الدين کله.» (سوره توبه/33) رهنمود دارند که اين مربوط به روزگار ظهور امام مهدي عليه السلام است که بي ترديد تحقق خواهد يافت. اينک نمونه هايي از روايات در تأويل آيه شريفه:1- در تفسير آيه مورد بحث، از امير مؤمنان عليه السلام آورده اند که اين آيه شريفه راتلاوت کردند،آنگاه فرمودند: «أظهر ذلک بعد؟»قالوا: «نعم!»قال عليه السلام: «کلا، فوالذي نفسي بيده حتي لا تبقي قرية الا و ينادي فيها بشهادة ان لا اله الا الله بکرة و عشيا.» [1] . فرمودند: «آيااين نويد پيروزي تحقق يافته است؟»پاسخ دادند: آري!آن حضرت فرمودند: «هرگز! بخدايي که جانم در کف قدرت اوست با تحقق اين وعده، هيچ شهر و دياري نمي ماند جز اين که در آن نداي يکتايي و عظمت خدا بامدادان و شامگاهان طنين مي افکند.»2- در تفسير برهان روايت کرده است که فرمودند: «فلا، و الذي نفسي بيده حتي لا تبقي قرية الا و نودي فيها بشهادة ان لا اله الا الله و ان محمدا رسول الله بکرة و عشيا.» [2] .يعني: بخدايي که جانم در کف قدرت اوست هيچ شهر و دياري نمي ماند جز اينکه در آن نداي يکتايي خدا و رسالت محمد صلي الله عليه و اله و سلم بامدادان و شامگاهان در آن طنين مي افکند.3- و نيز از ابن عباس آورده اند که در مورد اين جمله از آيه: «ليظهره علي الدين کله و...» گفت: «لا يکون ذلک حتي لا يبقي يهودي و لا نصراني و لاصاحب ملة الا صار الي الاسلام، حتي تأمن الشاة و الذئب و البقرة والاسد و الانسان و الحية، حتي لا تقرض فارة جرابا و حتي توضع الجزية و يکسر الصليب و يقتل الخنزير و هو قوله تعالي، «ليظهره علي الدين کله ولو کره المشرکون» و ذلک يکون عند قيام القائم عليه السلام.» [3] .يعني،: بخداي سوگند چنين نخواهد شد تا مگر روزگاري که يهوديان و مسيحيان و پيروان ديگر مرامها و مسلکها، به اسلام ايمان آورند. گرگ و گوسفند وشير درنده و انسان و مار گزنده، نسبت به هم احساس امنيت نمايند، نه گرگ گوسفند را بدرد ونه گوسفند از آن بهراسد. روزگاري که ديگر موشي کيسه اي را پاره نکند و فساد و تباهي روي ندهد. زماني که جزيه ها الغاء گردد و صليبها شکسته شود.آري! اين معناي آيه ي شريفه است که مي فرمايد: «ليظهره علي الدين کله.»و آنگاه تأکيد کرد که اين وعده الهي تنها با قيام حضرت مهدي عليه السلام واستقرار دولت مهر و عدل او در جهان، تحقق خواهد يافت.4- ونيز از «ابوفضيل» آورده اند که: از امام کاظم عليه السلام، از مفهوم پيام و معناي آيه پرسيدم که مي فرمايد: «هوالذي ارسل رسوله بالهدي و دين الحق ليظهره علي الدين کله....»قال: عليه السلام «هو امر الله رسوله بالولاية و الوصية. والولاية هي دين الحق.»قلت: «ليظهره علي الدين کله؟»قال عليه السلام «يظهره علي جميع الاديان عند قيام القائم عليه السلام.» [4] .يعني: حضرت فرمودند: «خداوند پيامبر خدا را به ولايت و وصيت و معرفي جانشينان خود، فرمان مي دهد و دين حق در آيه ي شريفه، ولايت است، يعني ولايت امامان معصوم.»پرسيدم: «سرورم! معناي «ليظهره علي الدين کله» چيست؟»فرمودند: «خدا دين خويش را با قيام «قائم» بر همه کيشها و دينها، پيروزي کامل مي بخشد.»5- «قندوزي حنفي» از امام صادق عليه السلام در معناي آيه شريفه روايتي آورده است که مي فرمايد:«و الله ما يجي ء تأويلها حتي يخرج القائم المهدي عليه السلام فاذا خرج لم يبق مشرک الا کره خروجه و لا يبقي کافر الا قتل....» [5] .يعني: بخداي سوگند معناي نهان تأويل آيه شريفه تحقق نمي يابد، مگر هنگامي که حضرت مهدي عليه السلام ظهور کند و هنگامي که او ظهور کرد بقاياي شرک گرايان از ظهور او ناخرسند مي گردند و کافران حق ستيز به کيفر گناه خود مي رسند....6- مرحوم «علامه مجلسي» از ابي بصير آورده است که: از امام صادق عليه السلام در مورد آيه شريفه پرسيدم، که: «هو الذي ارسل رسوله بالهدي و دين الحق ليظهره علي الدين کله و لو کره المشرکون.»قال عليه السلام: «والله ما انزل تأويلها بعد.»قلت: «جعلت فداک ومتي ينزل؟»قال عليه السلام: «حتي يقوم القائم ان شاءالله فاذا خرج القائم لم يبق مشرک.» [6] .يعني: حضرت فرمودند: «بخداي سوگند!تأويل و معناي نهان آن هنوز نيامده و تحقق نيافته است.»گفتم: «فدايت گردم!چه زماني فرود مي آيد؟»فرمودند: «زماني که «قائم آل محمد صلي الله عليه و اله و سلم به اراده الهي قيام کند و زماني که آن حضرت قيام کند ديگر ازشرک و شرک گرايي اثري نمي ماند ودين حق، همه دلها را نورباران مي سازد....»و بدينسان به همين اندازه، از آياتي که پيرامون وجود گرانمايه آن حضرت تأويل شده است بسنده مي شود، اما يادآوري مي گردد که ما تنها شماري اندک از آيات را ترسيم نموديم چرا که آيات شريفه قرآن در اين مورد بگونه اي که در روايات آمده است، بسيار است .پی نوشتها: [1] مجمع البيان ج، 9، ص 280.[2] تفسير برهان، ج 4، ص 329.[3] تفسير برهان، ج 4، ص 329.[4] تفسير برهان، ج 4، ص 330.[5] المهدي في القرآن، ص 62.[6] بحارالانوار، ج 51، ص 60.منبع: www.shamim.valiasr-aj.net/خ
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 162]