واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
بدترين مردم درس اخلاق حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی(دامت برکاته) متن حديث: يا عَلىّ، مَنْ خافَ النّاسُ لِسانَهُ فَهُوَ مِنْ أَهْلِ النّارِ. يا عَلىّ، شَرّ النّاسِ مَنْ أَكْرَمَهُ النّاس إِتِّقاءَ شَرّهِ. ياعَلىّ، شَرُّ النّاسِ مَنْ باعَ آخِرَتَهُ بِدُنْياهُ، وَشَرٌّ مِنْ ذلِك مَنْ باعَ آخِرَتَهُ بِدُنْيا غيْرِهِ.(1) ترجمه:اى على، كسى كه مردم از زبانش بهراسند او اهل آتش است. اى على، بدترين مردم كسى است كه مردم او را براى حفظ شدن از شرّش احترام مى كنند. اى على، بدترين مردم كسى است كه آخرتش را بدنيايش بفروشد و بدتر از او كسى است كه آخرتش را به دنياى ديگران بفروشد.شرح حديث:به راستى چه جمله هاى تكان دهنده اى است، حتى اگر هيچ دليلى بر حقانيت آن حضرت(صلى الله عليه وآله) نداشته باشيم، خود اين ها كافى است براى اين كه انسان به مقام آن حضرت(صلى الله عليه وآله) پى ببرد، چون او كسى است كه در آن محيط جاهلى بزرگ شده و هرگز هم مكتب نديده و خط ننوشته امّا چنين سخنان حكمت آميزى از زبان مباركش جارى مى شود كه همه اين ها دليل بر عظمت و نبوّت او است و انسان متوجّه مى شود كه تمام اين مطالب، خود معجزه است، زيرا دنيايى معنا در اين سخنان نهفته است.در اوّلين جمله، دوباره ما را متوجّه مسأله زبان مى كند، زيرا هرچه درباره زبان گفته شود كم است: بسيارى از گرفتارى ها، مشكلات، بدبختى ها و خوشبختى ها، پيروزى ها و شكستها در گرو اصلاح زبان است و چه مشكل است اصلاح زبان! حضرت رسول(صلى الله عليه وآله)فرمود: اى على، كسى كه مردم از زبان او بترسند اهل جهنّم است; مثلاً، به مجلسى وارد مى شود، همه وحشت دارند از اين كه نكند سخن بگويد، چون با نيش زبانش همه را مى گزد. زبان خيلى خطرناك است، البته بايد بدانيم كه اهميّت قلم كمتر از زبان نيست و شايد بيشتر هم باشد.(2)در جمله دوّم حضرت(صلى الله عليه وآله) فرمود: «يا على، شَرُّ النّاس ِمَنْ اَكْرَمَهُ النّاس اِتّقاءَ شرّهِ; اى على، بدترين مردم كسى است كه او را براى حفظ شدن از شرش احترام مى كنند». مردم به دو گروه احترام مى گذارند:1)به عده اى به جهت صفات خوبشان و براى اين كه از منافع همنشينى و مصاحبت با آنان بهره مند گردند، احترام مى گذارند.2)به عده اى نيز براى دفع ضررهايشان احترام مى گذارند; يعنى مى ترسند در صورت عدم احترام، آزارى به ايشان برسانند.داستانى را از فردى نقل كرده اند كه گفت: بيت المال را به دو دسته مى دهم; گروه اول، به كسانى كه دستم را بگيرند و گروه دوم، به كسانى كه پايم را نگيرند. همين دسته دوم كه احترام ميشوند براى پرهيز و حفظ از شر آنان است.س: چرا اينان بدترين مردم هستند؟براى اينكه گناهشان چند برابر است: مردم را اذيت مى كنند; مردم را وادار مى نمايند كه بر خلاف ميلشان به آنان احترام بگذارند.اگر از اين راه پولى، منفعتى و... به دست آورند، حرام و اكل مال به باطل است; يعنى، اگر پول بيت المال را به كسى بدهند كه آبروى انسان را نبرد، چنين پولى براى او مانند گوشت خوك است.و در جمله سوم، حضرت(صلى الله عليه وآله) مى فرمايد: «يا عَلىّ، شرّ الناس مَن باعَ آخِرَتَه بِدُنْيا غَيْرِه; بدترين مردم كسى است كه آخرت را به دنيا بفروشد» يعنى، زندگانى حقيقى را به سراى ناپايدار بفروشد با اين كه، «وَإِنَّ الدّارَ الاخِرَة لَهىَ الْحَيِوان»(3) حيات واقعى، آخرت است. در حقيقت، دنيا مرگى تدريجى است، چه بد است كه انسان، حيات جاويدان و حقيقى را بدهد و اين لذّات مختصر و زودگذر آلوده و اين زندگى دنيوى را ـ كه مرگ تدريجى است در مقابل آن بگيرد ـ چنين انسانى هم از نظر تفكّر بد است، چون بد فكر مى كند و هم از نظرعمل بد است، چون بد عمل مى كند، و هم از نظر همّت بد است چون همّتش پايين است.از اين بدتر كسانى هستند كه آخرتشان را به دنياى ديگران مى فروشند. اين قبيل افراد كم نيستند; يعنى، به عبارت ديگر، من از دين و دنيا و همه چيز خودم مايه بگذارم براى اين كه دنياى فلان كس آباد شود كه اين نهايت حماقت و بدبختى است. گاهى انسان چشمش را باز مى كند مى بيند كه مصداق اوّلى كه شده كم كم دارد مصداق دوّمى هم مى شود. خيال نكنيد كه وقتى اين ها دامن انسان را مى گيرد قبلاً خبر مى كند، يا اين كه به انسان اعلاميه مى دهد; خير ناگهان متوجّه مى شود كه كار از كار گذشته و در حال غرق شدن در اين گرداب است و دارد در آن دست و پا مى زند.زبان در روايات اسلامى:1) پيامبر گرامى اسلام(صلى الله عليه وآله) فرمود: «نَجاتُ الْمؤْمِنِ حَفْظُ لِسانِه; رهايى مؤمن در نگهدارى زبانش است».(4)2) از امام صادق(عليه السلام) نقل شده كه فرمود: لقمان به فرزندش گفت: «يا بُنَىّ اِنْ كُنْتَ زَعَمْتَ أَنَّ الْكَلامَ مِنْ فِضَّة، فَانَّ السُّكوتَ مِنْ ذَهَب; اى پسرم، اگر خيال مى كنى كه سخن گفتن نقره است (بدان كه) سكوت طلاست».(5)3) پيامبر گرامى اسلام فرمود: «بَلاءُ الاِْنْسانِ مِنَ اللِّسانِ، وَ سَلامَةُ الاِنْسانِ فى حِفْظِ اللِّسانِ; گرفتارى آدمى از زبان است و سلامت آدمى هم در نگهدارى زبان است».(6)4) پيامبر خدا(صلى الله عليه وآله) خطاب به ابن مسعود فرمود: «عَلَيْكَ بِحِفْظِ لِسانِك، فَانَّ اللّهَ تَعالى يَقُولُ: اَلْيَوْمَ نَخْتِمُ عَلى أَفْواهِهِمْ وَتُكَلِّمُنا أَيْديهِمْ وَتَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ بِما كانُوا يَكْسِبُونَ; بر تو باد نگهدارى زبان، زيرا خداوند مى فرمايد: امروز بر دهانشان مُهر مى نهيم و دستهايشان با ما سخن مى گويند و پاهايشان به آن چه انجام مى دادند گواهى مى دهند».(7)5) اميرمؤمنان على(عليه السلام) فرمود: «طُوبى لِمَنْ أَنْفَقَ الْفَضْلَ مِنْ مالِهِ وَ أَمْسَكَ الْفَضْلَ مِنْ كَلامِهِ; خوشابه حال كسى كه اموال اضافى خود را انفاق كند و از گفتن سخنان زايد بپرهيزد».(8)6) ازامام صادق(عليه السلام) از پدرانش نقل شده كه رسول خدا(صلى الله عليه وآله) فرمود: «زينَةُ الْحَديثِ الصِّدْقِ; زينت سخن راست گويى است».(9)7) پيامبر خدا(صلى الله عليه وآله) فرمود: «فِتْنَةُ اللِّسانِ أَشَدُّ مِنْ ضَرْبِ السَّيْفِ; فتنه زبان; سخت تر از ضربت شمشير است».(10)8) از عبدالله ابن سنان از امام صادق(عليه السلام) نقل شده كه رسول خدا(صلى الله عليه وآله) فرمود: «أَلا أُنَبِّئُكُمْ بِشِرارِكُمْ؟ قال: أَلْمَشّاؤوُنَ بِالنَّميمَةِ، أَلْمُفَرِّقُونَ بَيْنَ الاَْحِبَّةِ، أَلْباغُونَ لَلْبِراءِ الْمَعايِبِ; آيا شما را از بد كارانتان آگاه نكنم؟ گفتند: چرا، اى پيامبر خدا! فرمود: آنان كه به سخن چينى گام بر مى دارند و ميان دوستان جدايى مى افكنند و براى گناهان عيب مى تراشند».(11)9) از امام صادق(عليه السلام) نقل شده است: «ايّاكُمْ وَالْمِزاحَ فَانَّهُ يَذْهَبُ بِماءِ الْوَجْهِ وَمَهابَةِ الرِّجالِ; از شوخى كردن بپرهيزيد، زيرا آبرو و هيبت مردان را مى برد».(12)10) از امام صادق(عليه السلام) نقل شده است كه فرمود: «إِنَّ أَبْغَضَ خَلْقِ اللّْهِ عَبْدٌ اتَّقىَ النّاسُ لِسانَهُ; دشمن ترين خلق خدا بنده اى است كه مردم از زبانش بترسند».(13)پي نوشت : 1.بحارالانوار، ج 74، ص 46 .2. بحثى كوتاه درباره قلم و اهميّت آن:نقش قلم در حيات انسانها:گردش نيش قلم بر صفحه كاغذ، سرنوشت بشر را رقم ميزند، لذا پيروزى و شكست جوامع انسانى به نوك قلمها بسته است.قلم حافظ علوم و دانشها، پاسدار افكار انديشمندان، حلقه اتصال فكرى علما و پل ارتباطى گذشته و آينده بشر و حتى ارتباط آسمان و زمين نيز از طريق لوح و قلم حاصل شده است.قلم، انسانهايى را كه جدا از هم ازنظر زمان و مكان زندگى ميكنند، پيوند مى دهد; گويى همه متفكّران بشر را در طول تاريخ و در تمام صفحه روى زمين، در يك كتابخانه بزرگ جمع مى بينىقلم، رازدار بشر، خزانه دار علوم و جمع آورى كننده تجربيّات قرون و اعصار است، و اگر قرآن به آن سوگند ياد ميكند به همين دليل است زيرا به امر بسيار عظيم و پر ارزش سوگند ياد ميشودپيشوايان اسلام(عليه السلام) در احاديث متعدّدى (وسايل الشيعه، ج18، ص56، احاديث14 ـ20)به ياران خود تأكيد مى كردند به حافظه خود قناعت نكنند و احاديث اسلامى و علوم الهى را به رشته تحرير در آورند و براى آيندگان به يادگار بگذارند.در تفسير مجمع البيان (ج10، ص 332) آمده است كه بعضى از دانشمندان گفته اند: «البيان بَيانان: بَيانُ اللِّسانِ، وَ بَيانُ الْبَنانِ. و بَيانُ اللِّسانِ تَدْرُسِه الاَْعْوام، وَ بَيانُ الأَقْلامِ باق عَلى مُّرِ الاَْيام; بيان بر دو گونه است: بيان زبان، و بيان قلم، بيان زبان با گذشت زمان كهنه ميشود و از بين ميرود، ولى بيان قلمها تاابد باقى است». «تفسير نمونه (با تلخيص و تصرف)،ج 24، ص 374ـ376»3.عنكبوت (29)، آيه 64.4.وسايل الشيعه، ج 8، ص 5335. بحار الانوار، ج 71، ص 297.6.بحار الانوار، ج 71، ص 286.7.بحار الانوار، ج 77، ص 109.8.بحار الانوار، ج 71، ص 238.9.بحار الانوار، ج 71، ص 17.10.بحارالانوار، ج 71، ص 286.11. كافى، ج 2، ص 369.12. كافى، ج 2، ص 665.13. كافى، ج 2، ص 323.منبع: پایگاه حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی(دامت برکاته)
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 302]