تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 16 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):خدا داناست به هر رازى كه مردم در دل نهان داشته اند، و به نجواى آهسته رازگويان و به هر...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

ترازوی آزمایشگاهی

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

خرید تجهیزات دندانپزشکی اقساطی

خانه انزلی

تجهیزات ایمنی

رنگ استخری

پراپ فرم رابین سود

سایت نوید

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1799658142




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

رهنمودهای تحصیلات دینی از گفتار نراقی‏ها


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
رهنمودهای تحصیلات دینی از گفتار نراقی‏ها
رهنمودهای تحصیلات دینی از گفتار نراقی‏ها نويسنده: سیدعباس رضوی پیش‏گفتار بزرگداشت نراقی‏ها، افزون بر پاسداشت و قدردانی از بزرگان دین، یادآوری و بازسازی فرهنگ و میراث گرانبهایی است که آن بزرگواران، در فهم و گسترش آن عمر نهادند و با انبوه مشکلات طاقت فرسا، اسلام ناب و آرمان‏های اهل بیت‏علیهم السلام را به مردم شناساندند . و کاروان اندیشه بشری را گامی به پیش بردند . یادکرد نراقی‏ها تجلیلی است از غیرت دینی و تلاش آن بزرگمردان برای ایجاد حکومت دینی و اقتدار و عزت اسلامی . کند و کاو در آموزه‏ها و روش تربیتی مدرسه نراقی‏ها ضرورتی است که نباید فراموش شود و راه کارهای آموزنده و انسان‏ساز آنان هماره راهنمای حوزویان باشد . استاد حسن زاده آملی در باره این دو می‏گوید: «وقتی در محضر مبارک حضرت استاد، علامه طباطبایی صاحب تفسیر المیزان تشرف داشتم، از نراقیان سخن به میان آمد . فرمودند: نراقیان هر دو از علمای بزرگ اسلام و ناشناخته‏اند .» (1) این نوشته نگاهی است‏به راهنمایی‏های آموزشی و تبلیغی نراقیان اهمیت تحصیل علوم دینی آشنایی با تعالیم دین و آموزش آن به دیگران نه تنها پسندیده بلکه واجبی عینی است . شرایط تحصیل دانش در دوره نراقی‏ها مشکل‏تر از این زمان بود . طلاب برای ورود به مراکز درسی از زادگاه خود هجرت می‏کردند و ناگزیر بودند برای کسب دانش، رنج غربت و فقر و بی‏چیزی را به جان بپذیرند . نراقی‏ها در روزگار غربت اسلام و روحانیت، مردم را تشویق می‏کردند تا حوزه‏ها را پرسازند و میراث عالمانی را که در طول قرن‏ها، اندک اندک گرد آمده، از تندباد حوادث نگه‏دارند . ملااحمد، در آن شرایط تاریخی درس خواندن را جهاد اکبر و تکلیفی دشوار می‏شمرد: «و اشد منها الجهاد الاکبر مع احزاب الشیطان و المهاجرة عن الاوطان لتحصیل ما وجب من مسایل الحلال و الحرام و ترک الرسوم و العادات المتداولة بین الانام، المخالفة لمایرضی به الملک العلام .» (2) کوشش‏های نراقی‏ها در تحصیل ملا مهدی بسیار سخت کوش بودند و با دست تنگی و در شرایط سخت و دشوار با سرمایه مناعت طبع درس می‏خواند و هیچ حادثه و کار شخصی، او را از درس و مباحثه باز نمی‏داشت . برای عمر و فرصت‏اش ارزش قایل بود و آن را به سادگی از کف نمی‏داد.ایام فراغت و وجود اساتید بزرگی چون ملااسماعیل خواجوی، شیخ محمد هرندی، میرزانصیر اصفهانی و آقا محمدباقر بهبهانی و شیخ یوسف بحرانی او را بر تلاش و جدیت‏بیشتر در کسب علم وا می‏داشت . ملامهدی در ایام تحصیل، شب و روز نمی‏شناخت . او تنها در وقت وفات پدر چند روزی از نجف به کاشان آمد و پس از ادای احترام به پدر وصله ارحام و سامان دادن به کارها به شتاب به مدرسه بازگشت . (3) ملااحمد نیز روش پدر را در پیش داشت و در همه دوران عمر برای تحصیل مرزی نمی‏شناخت و در همه حال برای فهم و پژوهش و روشن شدن ابهامات علمی در تکاپو بود . در دوران جنگ‏های ایران و روس، علمای اسلام بویژه نراقی، در فرصت‏های به دست آمده به تحلیل و کند و کاو مشکلات علمی می‏پرداختند (4) و در مسایل مربوط به جنگ و جهاد بحث می‏کردند . ملا مهدی پس از فراغت از تحصیل به کاشان باز گشت، به برکت وجودش آن شهر دارالعلم و مجمع علما شد . ایشان در کاشان به تربیت و آموزش طلاب مشغول شد و ریاست مدرسه و حوزه کاشان بر عهده ایشان بود . (5) پس از وفاتش در سال 1209 ق یاست‏حوزه به ملااحمد منتقل شد و او راه پدر را در تربیت طلاب پی گرفت . (6) حال به دستورالعمل و راهنمایی این رادمردان برای بهره‏وری نیکوتر از علوم حوزوی و شرایط استاد و شاگرد می‏پردازیم . استعداد سنجی ملااحمد در بیان راه‏های آموزش دین بر سنجش استعداد و علاقه نوجوانان تکیه می‏کند و مجبور کردن آنان به کاری که دلبستگی ندارند را تباهی عمر می‏شمرد: «و بعد از آن که این ادب را به فرزند آموختی، ملاحظه کن که قابلیت و استعداد کدام علم و صنعت را دارد . پس او را به آموختن آن بدار و نگذار که مشغول امری شود که استعداد ندارد تا عمر او ضایع نگردد .» (7) ملااحمد افراد مستعد و علاقه‏مند به تحصیل علوم دینی را بر می‏گزید و با شکوفا کردن استعدادها آنان را در دانش مورد علاقه‏شان آموزش می‏داد و این یکی از اسرار برکت و پرباری حوزه نراقی‏ها بود . استاد شایسته استاد دانا و فرزانه و خوش سخن نقش به سزایی در رشد شاگردان دارد . در تاریخ حوزه از استادانی نامور و پرتجربه فراوان یاد شده که ویژگی‏های ممتازی در تدریس و تربیت‏شاگردان داشته‏اند و توانسته‏اند شاگردان ارزشمندی را در حوزه تربیت کنند . (8) ملامهدی، توجه به استادان فرزانه و پرهیز از ناشایستگان را تاکید می‏کند: «آگاه به احوال روزگار می‏داند، آداب درس خواندن و درس دادن در میان مردم غریب مانده و افراد خبره برآنند . روزگار و مردم‏اش فاسد شده‏اند و کسانی بر مسند تدریس تکیه زده‏اند که دانش‏شان اندک و نادانی شان بیش‏تر است . جایگاه دانش و دانشمند سقوط کرده و آداب دانش آموزی در میان جویندگان از میان رفته است‏» . (9) پرورش نیروی اندیشه اندیشه وری، راه اساسی دستیابی به مطالب به شکل علمی است، در سایه تفکر و تدبر، دانش قوام می‏گیرد و آدمی با تجزیه و تحلیل آموزه‏ها آن را در گنجینه حافظه می‏سپارد . در مدرسه نراقی‏ها، افزون بر استاد و راهنما و متون درسی، طلاب به اندیشه وری تشویق می‏شدند، تا در سایه تفکر حصار تقلید را بشکنند و نوآوری کنند . به گفته ملا احمد، کسان بسیار، سال‏ها در مدرسه مانده و به جایی نرسیده‏اند، و علت آن این نبود که آنان، کم‏تر استاد دیده‏اند . بلکه عقب ماندگی آنان بر اثر بی‏توجه‏ای به نیروی فکر و اندیشه‏شان بود . آنان به جای مطالعه و کندو کاو و فهم مطلب، سال‏ها در پی استاد دویده و دفترها از تقریرات درسی انباشته بودند، ولی مجالی برای تجزیه و تحلیل آموخته‏ها برای خود فراهم نکردند . فاضل نراقی، که خود از علمای بارز بود و در نگاه شیخ انصاری علامه و جامع معقول و منقول و حافظ فروع و اصول بود، (10) از بسیاری از علمای معاصرش استاد کم‏تر دیده بود و به جای رفتن به این درس و آن درس، در نکته‏ها دقت می‏کرد و آن را با هم‏قطاران و طلاب به گفت‏وگو می‏گذاشت و در سایه تلاش فکری به مرحله استنباط رسید و تالیفات ارزشمند و گران سنگی از خود به یادگار گذاشت . داوری علامه امین در حق نراقی: که چون استاد کم‏تر دیده و از کتاب‏ها استفاده کرده، نوشته‏هایش پرقیمت نیست (11) ، جای نقد و پرسش دارد و شواهد عینی آن را تایید نمی‏کند . نراقی، در تحقیق و نوآوری از بسیاری از معاصرانش پیش‏تر است . شاگردش شیخ انصاری نیز که شیوه استادش نراقی را طی کرد در تحقیق و نوآوری از دیگران پیش‏تر بود (12) ملااحمد در اهمیت توجه به نیروی اندیشه نوشته است: «شکی نیست که حصول ملکه اجتهاد و فهم آیات و اخبار و کلمات علمای ابرار، موقوف است‏به تکمیل قوه نظریه و تشحیذ ذهن و خاطر . و این امور [درسهای رسمی] موجب ازدیاد قوه نظریه و تشحیذ ذهن می‏گردد، پس تامل در این امور از ابتداء از برای طالب فی الجمله مطلوب و سعی در آن‏ها مرغوب است و بسا باشد که لازم باشد . بلکه مقصود آن است که در این امور به قدر ضرورت اکتفا کند . پس اگر تا ممکن باشد تشحیذ ذهن مطلوب و تقویت قوه نظر مستحسن باشد باید آدمی همه عمر خود را صرف آن کند .» (13) روش‏شناسی ملااحمد نراقی، در روش کسب دانش بر فهم آگاهانه مسایل تاکید دارد و بر آن است که طلبه نباید کورکورانه به درس بنشیند . باید بفهمد آغاز و پایان و فایده این مساله کدام است . سرچشمه و تاریخ مساله از کیست؟ و در مجموعه جهان بینی و شریعت در کجا قرار دارد . در آن صورت طلبه افزون بر آن که از روی نشاط درس می‏خواند، راهگشای دیگران نیز خواهد بود . نراقی در نکوهش درس خواندن و درس دادن ناآگاهانه برخی از افراد، نوشته است: زان قضیه هیچ نه آگاهیش نی مقدم داند و نی تالیش گرنه اصل آن از او پرسی به جد یا عنودی خواندت یا مستبد منشاء آن را نداند از چه خواستمبداش چه، منتهای آن کجاست؟ چون قضایایش نبود از اجتهاد آن نتایج جمله از تقلید باد پس بود تقلید، یکسر علم او کی ز گربه شیر زاید ای عمو (14) هم‏اندیشی و تبادل‏نظر داد و ستدهای علمی از راه‏های کسب دانش و روشن شدن حقایق است، در گذشته حوزه‏ها، تشکیل مجالس مناظره، گفت‏وگوهای چند جانبه، نامه نگاری‏های علمی از کارهای رایج میان علما بود . علما از این راه از نظریات یکدیگر سود می‏بردند و اشتباهات علمی همدیگر را اصلاح می‏کردند . علامه ملامهدی نراقی با سید بحرالعلوم دادو ستد علمی داشت . او نوشته‏های خود را برای نقد و ارزیابی به نجف می‏فرستاد . پس از فرستادن یکی از نوشته‏هایش برای سید، خطاب به او نوشت: الاقل لسکان ذاک الحمی هنیئالکم فی الجنان الخلود افیضوا علینا من الماء فیضا فنحن عطاش و انتم ورود ای رسول ما به ساکنان آن حمی (حریم) مرتضی بگو: خلود در بهشت‏شما را گوارا باد بر ما آبی افاضه کنید که ما تشنه و شما سیرابید . سید بحرالعلوم در پاسخ نوشت: الاقل لمولی یری من بعید جمال الحبیب بعین الشهود لک الفضل من غائب شاهد علی شاهد غائب بالصدوم فنحن علی الماء نشکوه الظماء و انتم علی بعد کم بالورود ای رسول ما به آقایی که از دور جمال دوست را با چشم شهود می‏بیند بگو: تو را که غائب حاضری، بر این حاضر غائب، فضل و برتری است; زیرا که ما در کنار آب از تشنگی می‏نالیم و شما که دورید وارد بر آیید . (15) مولی احمد نراقی با عالم فیلسوف و فقیه نامور، مولی اسماعیل کاشانی داد و ستد علمی داشت . نراقی پس از نگارش کتاب مناهج الاحکام آن را به مولی اسماعیل هدیه کرد . او پس از مطالعه و بررسی کتاب در سال 1235 ق بر آن تقریظ نگاشت . (16) نراقی، با شاگردان فاضل و برجسته خود نیز تبادل علمی داشت . او شیخ مرتضی انصاری را بسیار دوست می‏داشت و با او نشست‏های علمی بسیار داشت‏به استفاده علمی از شیخ اعتراف می‏کرد . (17) علما در سفر جهادی با روس نیز با یکدیگر گفت‏وگوهای علمی داشتند و در باره مساله مرزهای جهاد و چگونگی دفاع از کیان اسلام و ایران با یکدیگر هم اندیشی می‏کردند . ملااحمد در این نشست‏ها هماره شرکت فعال داشت . (18) اولویت‏های آموزشی در گذشته بیش‏تر دانش‏های جامعه در مدارس حوزوی رواج داشت . از این رو ملامهدی فیلسوف و ریاضی دان بود . و ملااحمد در کیهان‏شناسی سررشته داشت . ملااحمد آموختن دانش‏هایی مانند طب و هندسه و دیگر علومی که زندگی اجتماعی مردم بدان وابسته است را واجب کفایی می‏شمارد . ولی دانش‏های اصلی برای حوزه‏ها در دیدگاه او عبارت بودند از: × دانش عقاید و علم شناخت آرا و اندیشه‏ها . × دانش اخلاق و ارزش‏ها و آداب‏ها . × دانش فقه و دستور العمل زندگی . روش تحصیل و تحقیق در علم کلام در دیدگاه نراقی نراقی پژوهش در باورها را اصلی‏ترین دانشی می‏شمرد که باید بدان همت گماشت . او برای شناخت هستی و آغاز و انجام جهان و شرایع آسمانی و پاسخ به شبهه‏ها، دانستن علم کلام و آشنایی با فلسفه را لازم می‏داند . برای فهم شریعت و راه و رسم درست زندگی از هر دو باید بهره برد . نراقی افرادی را که تنها به ظواهر آیات و روایات بسنده می‏کنند و در فهم دین از نیروی عقلانیت‏بهره نمی‏گیرند و بدون بصیرت، حکیمان را زندیق و بدکیش می‏خوانند، ناآگاه می‏داند و آنان را به تدبر و اندیشه فرا می‏خواند و از آن سو، کسانی که تنها در پی سخنان فیلسوفان یونانی‏اند و به میراث اسلامی و متون روایی بی‏توجه‏اند را نادان خطاب می‏کند، او می‏گوید: خرد، بی‏رهبری شریعت ره به جایی نمی‏برد و این دو، دو بال هدایت و پرواز انسان به سوی خدایند و در نهایت . . . و چون خواهی که جامع میان عقلیات و نقلیات باشی باید در هر دو وسط و میانه را اختیار کنی . (19) علم اخلاق در منظر نراقی ملااحمد به استادان و شاگردان مدرسه اندرز می‏داد که در کارها بر خدا تکیه کنند و برای خدا درس بخوانند و برای خرسندی او تدریس کنند و امیدشان به خدا باشد، زیرا رستگاری در تهذیب نفس و هلاکت در واگذاری آن است . او می‏گوید: «معلم در تعلیم قصد تقرب به خدا داشته باشد و غرض او از درس گفتن جاه و ریاست و بزرگی و شهرت و مقصودش مجمع آرایی و منظورش خودنمایی نباشد . یا طمع وظیفه سلطان یا مال دیگران او را به تعلیم وا نداشته باشد، بلکه منظور او به غیراز ارشاد و احیای دل‏های مرده و رسیدن به ثواب‏های پروردگار، چیزی نباشد .» (20) پاسداری از عزت نفس و کمال اخلاقی او تاکید می‏کند طلاب، نفس خود را عزیز دارند و گوهر جان را به پای دین مداران نریزند و خود را ارزان نفروشند . او می‏گوید: «از همراهی و همنشینی جاهلان و فرومایگان بپرهیز و از همنشینی کسانی که دائما در پی نام و نانند بگریز که دلت را سیاه می‏کند . . . بر تو باد به قناعت و کفاف و دوری از اسراف که قناعت، گنجی پایان‏ناپذیر است .» (21) اصول اخلاقی در آموزش و تعلیم ملااحمد بر آن است که محیط آموزشی و روابط استادان و شاگردان از نخستین مراحلی است که طلاب باید آداب و ارزش‏های اسلامی را تمرین کنند، به روابط گرم و دو جانبه استادان و شاگردان از زمینه‏های مهم رشد و تکامل انسانی و علمی محیطهای آموزشی است . استاد پدر معنوی شاگرد است و احترام او، احترام خداوند و کمک به استاد مایه خرسندی خداوند و فروتنی در برابر او، خاکساری در برابر علم و دانش است: «حقوق معلم خود را بشناسد و ادب او را نگه دارد و فروتنی و خشوع نسبت‏به او به جا آورد و در برابر او سخنی را برآورد نکند و به دل، او را دوست دارد . . . زیرا که او پدر معنوی و والد روحانی اوست و حقوق او از سایر آباء بیش‏تر است . و هم‏چنین ادب و احترام سایر علما را بکند . خصوصاکسانی که از کتب آن‏ها منتفع شده و یا علم آن‏ها به واسطه به او رسیده .» (22) انتقاد و نقد استاد باید با مدارا و آهستگی و ادب همراه باشد . طالب دانش، بردبار باشد و با تصور نادرست‏بودن اندیشه‏های گذشتگان به رد آن بر نخیزد و زبان طعن و انکار بر آنان نگشاید و اگر پس از سعی و تلاش، سخنی را ناصواب یافت‏به نیکویی نادرستی آن را اثبات کند . استاد نیز بر جوینده دانش، مشفق و مهربان باشد، او را همانند فرزندی خیرخواه بپروراند و استاد با شاگردان مانوس باشد . به درد دل آنان گوش فرا دهد و ایشان را گام به گام پیش برد و بر اخلاق و تربیت و تحصیل آنان نظارت داشته باشد و تجربه‏ها و دست آوردهای معنوی خود را به آنان منتقل سازد . اگر در درس شبهه‏ای مطرح شد که استاد، پاسخ آن را به درستی نمی‏داند، سکوت کند و جواب آن را به فرصتی دیگر وا گذارد و با پاسخ‏های ناپخته و آشفته، ذهن شنوندگان را بیراه نبرد و آنان را از رشد و پویایی باز ندارد . مرحوم نراقی در فصلی دیگر غرور علمی را مایه شکست و رکود علم می‏داند . او از کسانی یاد می‏کند که در پی بی‏توجه‏ای به تهذیب نفس و غرور علمی به همه کس بی‏اعتنایند و خود را افلاطون زمان می‏شمرند و از این راه است که از کمال و رشد باز می‏مانند . (23) چگونگی آموزش فقه در منظر نراقی فقهی که ملااحمد در پی آن بود، دارای چند ویژگی بود: 1 . پویایی: در نگاه نراقی، فقه برنامه زندگی است و ناظر بر زندگی و شرایط انسان‏ها تنظیم و تشریع شده است . بسیاری از احکام و دستورات دینی به طور مطلق تشریع شده‏اند و زمان و مکان و گذشت روزگار شیوه اجرای آن را دگرگون نمی‏سازد . (24) ولی برخی از احکام و دستورات شرعی با توجه به شرایط تاریخی ویژه‏ای تشریع شده و با تغییر زمان و مکان دگرگون می‏شود . و چه بسا باشد موافق مصلحت زمانی حکمی باشد که زمان دیگر اقتضای خلاف آن کند . (25) در کتاب معراج السعاده و دیگر کتاب‏های اخلاقی و فقهی ملااحمد نمونه‏های روشنی از تغییر احکام و شیوه انجام تکالیف و آداب به تفاوت زمان‏ها و مکان‏ها یاد شده است . 2 . در برداشتن احکام اجتماعی: ملا احمد فقه را دستور زندگی و قانون اداره جامعه می‏داند، او بر آن است که احکام اسلام دایمی است و برای همه امور زندگی مردم از اقتصاد و سیاست و زمامداری دستور و توصیه دارد . و طالب فقه، باید به همه این‏ها آگاهی پیدا کند; آن کس که تنها به احکام فردی توجه دارد و از دستورات اقتصادی و سیاسی رویگردان است، اسلام و انسان را تجزیه کرده است و در فهم دستورات فردی دین نیز با مشکل روبه‏رو می‏شود . نراقی، به برخی از این کسان که دین را در بخشی از دستورات عبادی مانند نماز و روزه و احکام حیض و نفاس خلاصه کرده‏اند و از دستورات اجتماعی مانند: امر به معروف و نهی از منکر و اصلاح اجتماع و فقر ستیزی و عدالت اجتماعی و شیوه زمامداری بیگانه‏اند، خرده می‏گیرد و بر آن است که اینان فقیه نیستند . گوییا نشنیده غیر از فانکحوا طلقوا و فاغسلوا و امسحوا ما ان امروز عناقد هلک ثلث ثلثان کرد باید ما ترک (26) او بر آن است که فقها باید دستورات اجتماعی اسلام را احیا کنند، و در برنامه‏های درسی، سخنان و سیرت پیامبر و امامان بویژه سیره حکومتی امام علی‏علیه السلام و خطبه‏های انسان‏ساز و آرمانی نهج‏البلاغه در دستور کار قرار دهند . (27) جایگاه دانش‏های مقدماتی در دیدگاه ملااحمد نراقی عقاید و اخلاق و احکام در حوزه نراقی‏ها اولویت‏های آموزشی‏اند و دیگر دانش‏ها مانند ادبیات مقدمه و ابزار هستند و باید به قدر ضرورت و رساندن طلبه به مقصد از آن استفاده شود . ادبیات و منطق مقدمه است و نباید وقت طلبه را آن‏چنان به خود مشغول دارد که از ذی المقدمه نیز تجاوز کند . هم‏چنین نباید نسبت‏به آن بی‏توجه باشد که بی‏وسیله و ابزار به هدف نتوان رسید . کسان بسیار در اثر بی‏توجه‏ای به عرف و زبان زمان نزول قرآن و صدور روایات، در درک قرآن و سنت‏به خطا رفته‏اند . ولی این دانش با همه جایگاه بلند آن، مقدمه است: باید به قدر ضرورت در آن‏ها اکتفا کند و بسیارند که عمر خود را صرف مسایل صرف و نحو کرده و در معانی و بیان به حد انتها رسیده و از مسایل شرعیه بی‏خبر . (28) دانش قرائت و تدبر در مخارج حروف نیز به قدر ضرورت لازم و صرف همت و ذهن و اندیشه، بیش از آنچه ما را به هدف قرآن برساند، پیش از آنکه ابزار فهم قرآن باشد ما را از هدف و معانی قرآن دور می‏سازد . (29) دانش منطق و علم کلام نیز مقدمه درست‏سخن گفتن و دفاع از دین است . به گفته نراقی: و از جمله مغرورین ایشان طایفه‏ای هستند که اکثر عمر خود را صرف علم کلام و مجادلات نمود و اکثر اوقات خود را صرف تعلیم آداب مناظره رسانیده در ایراد شکوک و شبهات، تالیفات ساخته و پرداخته، نه در عقاید دینیه از مرتبه پست‏ترین عوام تجاوز نموده و نه یک مذهبی را پا بر جا کرده . (30) فایده بعضی از مسایل این علم آن است که اگر ملحدی یا صاحب بدعتی در مقام تخریب دین بر آید، صاحب علم و جدل، تشکیکات او را به قواعد علم مناظره دفع کند . پرهیز از کندو کاو در مسایل غیر ضروری در میان مطالب درسی حوزه در فقه و اصول و کلام و . . . مسایلی وجود داشته و دارد که نیازمند تهذیب است . به تعبیر علما: این موضوعات تنها فایده علمی و تفننی دارد و در شناخت دین و در مرحله عمل تاثیری ندارد . کندوکاو در آن موضوعات نه تنها طالب را در رسیدن به هدف کمک نمی‏کند که او را از مقصد دور ساخته و فهم مساله را نیز مشکل‏تر می‏سازد . علامه نراقی در این باره می‏گوید: گاه است از برای عبارتی وجوه بسیار و احتمالات بی‏شمار پیدا می‏کنند و مدت‏های مدید از عمر را به دانستن احتمالات عبارت مخالف مذهبی یا فاسقی در مساله، که نه در کار دنیا می‏آید و نه آخرت، ضایع می‏کنند و این عمل لغو را کمال و دانش می‏دانند . (31) اعتراض دیگر نراقی، به صرف فرصت‏های طلایی طلاب در حل و گشودن فرضیه‏های نادر و کم‏اثر فقهی است; چه برخی از استادان در مسایل غیرضروری و یا موضوعات آشکار و غیر مبهم که منبع و مآخذ آن روشن است، بیش از نیاز درنگ می‏کنند و هم‏چنین در استخراج و استنباط مسایل غیر مهمه و فروض نادره که یقین یا ظن به عدم احتیاج آن‏ها حاصل است و طالب کمال و سعادت باید دامن خود را از امثال این امور برچیند . (32) برخی از استادان روزها فرصت طلاب را در مسایل غیرضروری و فروض نادر باب طهارت و یا برخی از فروض نادر باب نکاح، به کار می‏گیرند و برای آنان فرصتی برای کندوکاو در مسایل مورد نیاز جامعه باقی نمی‏ماند . نراقی، در ادامه سخن بر برخی از حوزه‏های درسی خرده می‏گیرد، زیرا آنان اسلام را تجزیه کرده و تنها به بخشی از دستورات اسلام بسنده کرده‏اند در حالی که حوزه‏ها باید در همه جوانب زندگی از جمله مسایل حکومتی، پژوهش و تحقیق کنند: بر فن معاملات از علم فقه اقتصار می‏کنند و فروع نادره و شاذه در آن را تتبع می‏کنند . این گروه گویا نهج‏البلاغه و خطبه‏های امام علی را در تشویق علما برای به صحنه در آوردن اسلام و تلاش برای احیای دستورات فراموش شده دین و دفاع از فرودستان را نخوانده‏اند که با چشم‏پوشی از همه این موضوعات زندگی‏ساز سالیان سال عمر خود و طلاب را در مسایلی به کار می‏بندند که یا وجود خارجی ندارد و بازار مسلمانان نیز با آن بیگانه است . پیام رسانی و پاسداری دین از رسالت‏های مهم حوزه در دیدگاه نراقی‏ها، ترویج دین و زدودن شبهه‏ها و مقابله با دشمنان دین و مذهب بود; ملااحمد در اندرز به برادرش چنین نوشته است: «و علیک بحفظ نوامیس الدین والایمان و خدمة الشریعه بقدر الامکان ; من ترویج الاحکام و نشر مسایل الحلال و الحرام و الامر بالمعروف و النهی عن المنکر و اقامة الجماعات و دعوة العباد الی الطاعات .» (33) «بر تو باد به پاسداری ناموس و کیان دین و خدمت‏به شریعت مانند: رواج دادن دستورات و قوانین دین و آگاهاندن مردم به مسایل مربوط به حلال و حرام و فرمان دادن به نیکی‏ها و باز داشتن مردم از منکر و پلیدی‏ها و بر پای داشتن نماز جماعت و فرا خواندن مردم به فرمانبرداری خداوند .» ویژگی‏های ضروری مبلغان دین 1 . اخلاص: و این که مردم را برای خرسندی خدا به سوی خدا دعوت کند . به یاران راه و دیگر مبلغان دینی رشک نورزد و بداند هدف رساندن پیام دین به مردم است و اگر ببیند که دیگری در این راه کامیاب‏تر و مناسب‏تر از اوست، خرسند شود از این که بارش سبک شده است، خرسند شود . نراقی به برخی خرده می‏گیرد: «اگر واعظی دیگر یافت‏شود که از برای اصلاح خلق بهتر باشد و مردم به او روآورند، این بیچاره از غصه و حسد نزدیک به مردن می‏رسد و اگر یکی مدح و ثنای آن واعظ دیگر را کند، این با آن مدح کننده دشمن می‏گردد .» (34) 2 . هماهنگی قول و عمل 3 . پرهیز از عوام زدگی و برابر هوس‏های مردم سخن نگوید که این کار به قربانی شدن هدف و آرمان‏ها می‏انجامد . و علاج عوام زدگی در آن است که اول; نیت را برای خدا خالص کند و دوم; استقلال اقتصادی داشته باشد و همه زندگی‏اش وابسته به مردم بویژه ثروتمندان نباشد . علامه نراقی می‏گوید: «سزاوار وعظ و ارشاد نیست، مگر کسی که قصد او به جز هدایت مردم نباشد و طمع او از خلق بالکلیه منقطع شده باشد و مدح و ذم در نظر او یکسان باشد . نه از مذمت ایشان مضایقه داشته باشند، بعد از آن که نزد خدا ممدوح باشد و نه به مدح ایشان شاد شود .» (35) 4 . صداقت در گفتار: و پرهیز از نقل گزارش‏های نادرست و احادیث‏شگفت‏انگیز و داستان‏های خود ساخته برای سرگرم کردن مردم نراقی . شکوه می‏کند که کسانی از واعظان برای بازار گرمی داستان‏های شگفت‏انگیز و روایت‏های نادرست نقل می‏کنند و برای گریاندن مردم از جعل و نقل روایت‏های نادرست تاریخی ابا ندارند (36) ، غافل از آن که هدف نمی‏تواند وسیله را توجیه کند و استفاده از وسیله نادرست نه تنها مردم را به هدف نزدیک نمی‏سازد که این کار تیشه به ریشه دین زده و راه انحراف و تحریف را می‏گشاید . 5 . شناخت نیازهای زمانه: از ابزار مهم در موفقیت پیام رسانی در دیدگاه نراقیان، آن است که مبلغ دینی، زمان و مردم و جامعه و تحولات آن را بشناسد و نیازهای روزگار را دریابد . او مانند دید بانی است که خطر نزدیک شدن دشمن را هشدار می‏دهد . ضرورت دارد وی شبهه‏ها و نقدهایی که از درون جامعه می‏جوشد و یا از سوی دیگران القا می‏شود را به نیکی دریابد و با پاسخ‏های در خور، راه را بر تشویش اندیشه‏ها و پراکندگی دیدگاه‏ها ببندد و نیازهای فکری را اشباع سازد . سخن‏گوی دین تا ادیان دیگر را نشناسد و کتاب‏های آنان را نخوانده باشد، در نبرد تبلیغاتی مغلوب می‏گردد و دشمنان با ایجاد فتنه و به‏هم در آمیختن حق و باطل و نفوذ افکار فاسد در میان مردم، آنان را گمراه می‏کنند . «و ان کان الاستثناء کل مایترتب علیه مقصد صحیح، کتحصیل البصیره بالاطلاع علی الاراء و المذاهب و تمییز الصحیح من الفاسد و الاستعانة علی التحقیق و تحصیل ملکة البحث و النظر» (37) موارد روا بودن استفاده از کتاب‏های گمراه کننده، هر چیزی را که هدف و مقصد درستی در برداشته باشد را در بر می‏گیرد . مانند: آگاهی بیش‏تر از آرا و مذهب‏ها . جدا کردن رای درست از نادرست . و بهره‏گیری از کتاب‏های ضاله برای تحقیق و به دست آوردن توان بحث و مناظره . در انجام این وظیفه مهم است که ملامهدی، افزون بر نوشته‏های گرانقدر در عرصه حکمت و اصول و فقه و اخلاق کتاب «الشهاب الثاقب‏» را در رد شبهه افکنی‏های فاضل بخاری در امامت نگاشت . (38) در آن دوره با باز شدن درهای سیاست‏خارجی ایران به سوی اروپا، مبلغان ترسا با تشکیل جلسه و نشر جزوه و کتاب، به تعریف و در کنار آن تبلیغ مسیحیت مشغول شدند . نراقی اول در اصفهان زبان عبری یاد گرفت . وی در کتاب مشکلات العلوم گفته است: امیرمؤمنان زبان عبری می‏دانست و در یکی از جنگ‏ها، یکی از یهودیان با زبان عبری رازی را به یاران خود گفت، امام متوجه آن شد و پاسخ داد . (39) ملامهدی در عراق نیز با یهودیان مناظره کرد و از باورهای اسلامی دفاع کرد . (40) ملااحمد نیز استاد دانش کلام بود و برای پاسخ به شبهه‏های ترسایانی مانند مارتین، گروهی از علمای یهودی را گردآورد و با کمک آنان با رموز تورات و انجیل پی برد و پاسخی در خور برای کتاب میزان الحق نوشته مارتین فراهم ساخت . (41) در تبلیغ دین باید از هنر بهره جستنراقی‏ها در ترویج‏باورها و ارزش‏ها از ادب و هنر زمانه خود غافل نبودند . هم ملامهدی و هم ملااحمد در زمینه‏های گوناگون ادبی ; نثر و شعر و طنز دارای تالیف‏اند . ملامهدی دارای ذوق شعری و نثری روان بود . او افزون بر نگارش کتاب‏هایی به زبان پارسی مانند انیس التجار نوشته‏های با ارزش برای عرب زبانان دارد و کتاب جامع السعادات او به زبان شیوای عربی با ساختاری زیبا و نو و عبارت‏های دلپذیر نوشته شده و در گسترش فضایل و مکارم اخلاق سهم بسزایی داشته و دارد . ملااحمد، هنر دوست و هنرمند بود . وی با ادیبان کاشان نشست‏های انس و گفت‏وگو داشت . در این جلسه‏ها افزون بر بارور کردن ذوق ادبی و لطافت روان‏ها، در همسو کردن شاعران و هنرمندان با ارزش‏های اسلامی می‏کوشید . (42) کلانتر ضرابی در باره‏اش نوشته: «حاجی ملااحمد حاکم شرع کاشان بود، طبع شعر داشت . لطایف و ظرایف بسیار می‏دانست . حکایات و افسانه‏های شیرین از برداشت و قطعات و ظرایف خوش مضمون در گنجینه خاطر سپرده بود که ضمن صحبت، به مناسبت، بر زبان می‏آورد . از این رو مجلس‏اش گرم بود .» (43) او با زبان شعر و ادب به تلطیف روان‏های خسته و دل‏های فسرده کمک می‏کرد . کتاب خزاین او آکنده از قطعه‏های زیبا و دلکش ادبی و هنری است . نراقی در مثنوی طاقدیس بلندترین معانی قرآنی را بر بال‏های بلند شعر نشانده و آن را در جویبار جان‏ها روان ساخته است . معراج السعاده در گسترش ارزش‏های معنوی و پیام‏های اجتماعی از زیباترین عبارت‏ها بهره گرفته و با استفاده از نثر روان فارسی و استفاده از ضرب المثل‏ها و حکایت‏ها و سروده‏های شیرین فارسی و گاه عربی ارزش‏ها را در جامعه پراکنده است . کتابی که با گذشت‏سال‏ها در کنار دیگر کتاب‏های اخلاقی چون گلستان و بوستان سرمایه سخن واعظان را تشکیل می‏دهد و در هر محفل و مجلس علمی جای دارد . . . وی در کتاب الرسائل و المسائل مسایل ضروری و مورد احتیاج جامعه آن روز را با زبان ساده به صورت پرسش و پاسخ شرح داده و گامی مفید در راه آموزش دستورات دینی در میان فارسی زبانان برداشته است . تبلیغ گفتاری با عمل همراه باشد ملامهدی و ملااحمد نراقی تنها با زبان و قلم، مبلغ دین نبودند، بلکه در عمل برای مبارزه با نابسامانی‏ها و رواج ارزش‏ها پیش قدم بودند . ملااحمد افزون بر آن که مردم را به مبارزه با فساد و گناه و بی رسمی فرا می‏خواند و کارگزاران را به عدالت و دادورزی دعوت می‏کرد، خود در عمل دادورز بود . در زندگی شخصی ساده زیست و فروتن و مردم دار بود . در زندگی اجتماعی نیز تنها دیگران را به یاری اسلام و مسلمانان تشویق نمی‏کرد، بلکه مرد عمل بود . او با همه گرفتاری‏های درسی و سرپرستی حوزه، برای گسترش عدالت، مسوولیت اجتماعی پذیرفت و دادرسی کاشان را پذیرفت و از جایگاه قضا و دادرسی، حق ستم‏دیدگان را از ستم‏کاران می‏گرفت . و این کار را کم‏تر از شان خود نمی‏دانست، بلکه قضاوت و کمک به مردم و تلاش در راه اجرای حدود الهی را تکلیف می‏شمرد و بر کسی منت نداشت، فرزندان و دست پروردگان حوزه نراقی نیز در خدمت‏به مردم و پذیرش مسوولیت‏های اجتماعی و پیشبرد دین، پیش‏قدم بودند . ملا احمد و ملا محمد مهدی نراقی در جنگ‏های ایران و روس نیز حضور فعال داشت . او با در خطر قرار گرفتن سرزمین‏های اسلامی، بحث و مدرسه را رها کرد و در کنار رزمندگان در جبهه‏های بردع و شوشی و قراباغ حاضر شد (44) و افزون بر گشودن مشکلات فقهی رزمندگان، بر روحیه و اعتماد به نفس آنان می‏افزود و با سخنان نغز و شیرین و یادآوری جنگ‏های صدر اسلام و حماسه‏های صفین و کربلا، به آنان درس شجاعت می‏داد . پى‏نوشت‏ها: 1) در آسمان معرفت، علامه حسن زاده آملی ص 308، انتشارات تشیع، قم . 2) عوائد الایام، ملااحمد نراقی، ص 69، دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم . 3) ریحانة الادب، مدرس تبریزی، ج 6، ص 164، کتابفروشی خیام . 4) قصص العلماء، تنکابنی، ص 23 . 5) ریحانة الادب، ج 6، ص 146 . 6) مکارم الاثار، حبیب آبادی، ج 4، ص 1236 . 7) معراج السعاده، ص 217 . 8) قصص العلماء، میرزا محمد تنکابنی، ص 95، اسلامیه، تهران . 9) جامع السعادات، ج‏1، ص 109، اسماعیلیان، قم . 10) حکم نافذ آقا نجفی، موسی نجفی، 14 . 11) اعیان الشیعه، سیدمحسن امین، ج 10، ص 162، دارالتعارف، بیروت . 12) تعلیم و تربیت در اسلام، شهید مطهری، ص 7، انتشارات الزهرا . 13) معراج السعاده، ص 118 . 14) خزائن، ملااحمد نراقی، ص 145 . 15) در آسمان معرفت، ص 322 . 16) کرام البرره، آقا بزرگ تهرانی، ج 1، ص 44 . 17) معارف الرجال، شیخ محمد حرزالدین، ج 2، ص 401، کتابخانه آیت‏الله مرعشی . 18) قصص العلماء، ص 23 . 19) معراج السعاده، ص 95 . 20) معراج السعاده، ص 108 . 21) عوائد الایام، ملااحمد نراقی، ص 69 . 22) معراج السعاده، ص 108 . 23) معراج السعاده، ص 108 . 24) عوائد الایام، ص 570 . 25) سیف الامه، ملااحمد نراقی، ص 281، چاپ سنگی 1330 . 26) مثنوی طاقدیس، ملااحمد نراقی، ص 118، امیرکبیر . 27) عوائد الایام، ص 83 . 28) معراج السعاده، ص 117 . 29) همان مدرک، ص 781 . 30) معراج السعاده، صص 579 - 580 . 31) معراج السعاده، ص 580 . 32) همان مدرک . 33) عوائد الایام، ص 84 . 34) معراج السعاده، ص 584 . 35) همان مدرک . 36) معراج السعاده، ص 584 . 37) مستند الشیعه‏» ملااحمد نراقی، ج 14، ص 157، ال البیت . 38) مکارم الآثار، میرزا محمدعلی معلم حبیب آبادی، ج 1 و 2، ص 362، نشر کمال . 39) در آسمان معرفت، ص 319 . 40) سیف الامه، ص 41 . 41) سیف الامه، ص 88 . 42) یادگار نامه، حبیب یغمائی، ص 394 . 43) تاریخ کاشان، عبدالرحیم کلانتر ضرابی، ص 282، امیرکبیر . 44) مثنوی طاقدیس ملااحمد نراقی، ص 405، کتابفروشی فرهومند . منبع:سایت حوزه/خ
#دین و اندیشه#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 279]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن