محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1844963412
انتظار، دولت اسلامی و دولتهای کاذب مهدوی
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
انتظار، دولت اسلامی و دولتهای کاذب مهدوی نويسنده:محمد تقی ربانی میانجی چکیده:اعتقاد به تحقق حتمی روزگاری خوش و آیندهای روشن که در آن تمامی ارزشهای دینی حاکمیت یابند و وضعیت ایدهعالی بر جهان حاکم گردد،اعتقاد و باوری اصیل، ریشهدار و همزاد اعتقاد به اسلام میتوان به حساب آورد . چرا که این اعتقادسازی توسط قرآن کریم به تصریح صورت گرفته است. و نیز آیاتی که از جهانی بودن اسلام سخن به میان آوردهاند و از غلبه آن بر ادیان دیگر، آیات وراثت نهایی مؤمنان و استخلاف نهایی اهل ایمان سخن گفتهاند. و هم چنین پیامبر اکرم در روایات فراوانی که از موعود جهانی سخن گفته و ظهور او را برای برپائی دولت کریمه و جهانی، تحقق عدالت و قسط و ریشه کردن ظلم و ستم را بشارت دادهاند . انجام شد و زمینهسازی لازم برای پذیرش و باور این مسئله بوجود آمد . آن آینده خوش منتَظر و دولت کریمه موعود دارای ویژگی و مشخصههایی است که به اجمال و در مواردی به تفصیل در متون و منابع دینی خصوصاً در لسان روایات اشاره شده است: ظلم ستیز است، عدالت گستر است، حاکمیت مستضعفان و دولت دین و حاکمیت ارزشهای دینی است. ایّام گشایش و برکات زمینی و آسمانی، پایان دوران فقر و مکنت و روزگار فرح و شادمانی است . عقل و اندیشه آدمی کامل و روابط اجتماعی بر اساس کرامت و عزت انسانی- که پیامبران الهی مردم را به آن دعوت کردهاند- تنظیم و اجراء خواهد شد … .این اعتقاد و باور چنان در اعماق وجودی مسلمانان و لایههای جامعه و امت اسلامی اثر گذاشت و عجین شد که هیچگاه فراموش نگردید و یا از ذهن مسلمانها زدوده نشد . و به لحاظ همین استواری و اصالت، در گذر زمان و در گستره جهان اسلام هر گاه ظلم و ستم و تاریکی جامعه را فرا می گرفت، موج جنبشها و حرکت های عدالتطلبی و ظلم ستیزی با تکیه بر همین باورها در جامعه در می گرفت .این باور و اعتقاد همچنان که به مستضعفان و رنجدیدگان امید، شوق و آمادگی میبخشید، پایداری و استقامت به آنها میداد. حضور در صحنهها، مبارزه با ظلم و ستم را میآموخت و از یاس و ذلت و ستمپذیری برحذر میداشت. که به عنوان برداشتها و استفادههای صحیح از این باور میتوان یاد کرد که آخرین آنها را میتوان انقلاب اسلامی ایران و حرکت شیعیان لبنان را نام برد. که فقط از این اعتقاد در جهت مبارزه با ظلم و ستم و نیز آماده نمودن جامعه برای پذیرش ظهور حضرت و تحقق آن وعدهها استفاده شده است.اما از همین باور و اعتقاد و انتظار آن در طول تاریخ حیات اسلامی بهرههای منفی فراوان و باطل شده است. از جمله میتوان به حکومت عباسیان که به عنوان ابزار و وسیله از این اعتقاد برای بدست گرفتن قدرت بهره جستند و حتی خلیفه عباسی خود را به نام مهدی و حکومت خود را همان حکومت موعود نامیده است. و نیز به انسانهای تبهکار و شیّادی که با بهرهگیری از فرصتهای تاریخی و اوضاع اسفبار سرزمینهای اسلامی بعد از حمله مغول و حاکمیت آنان در مناطق شرقیو مرکز جهان اسلام و نیز فقر و پریشانی مسلمانان ( که از ظلم ظالمان و طواغیت به ستوه آمده بودند ) بنام مهدویت خروج و قیام کرده و خود را مهدی نامیده و حکومتی تشکیل دادند. نام برد علاوه بر این حرکتها در مرکز جهان اسلامی، زمینههای اعتقاد و باور به ظهور مهدی و تشکیل حکومتی دینی بر اساس مبانی اسلام، در جان و دل مردم در غرب اسلامی رسوخ کرده بود و چنان مردم را به آینده امیدوار میساخت، که و اعیان و رجال دینی و سیاسی برای رسیدن به اهداف و مقاصد خود تنها با استفاده از همین زمینه اعتقادی و پذیرش عمومی آن در جامعه خود را مهدی موعود نامیده و بنام «مهدی» قیام کردند و دولت تشکیل دادند. به گونهای که میتوان ادعا کرد که تمام حرکتهای آزادی بخش در آفریقا، مانند خیزش ابن تومرت، فاطمیان، مهدی سورانی و حکومتهای مهدوی در سودان که حاصل مبارزه و جهاد فراوان با قدرت ستمگر میباشد از این قبیل میباشد. و جالب اینکه همین حرکت تا دوران معاصر و جهاد بر علیه استعمارگران نیز استمرار داشته است. این پژوهش میتواند در نگاهی جامع به بررسی زمینه های اجتماعی _ سیاسی، آثار حکومتها و فاصله آن با حکومت موعود، و پاسخ به احادیث تحزیری که جامعه را از پیروی پرچمهای دروغین برحذر میدارد. تعریف و مورد پژوهش قرار گیرد ولی در این مجال فقط به اشاره و بیان عناوین بسنده میگردید. بررسی حکومتهایی که با بهرهگیری از مهدویت و اعتقاد جامعه به این آموزه مقدس شکل یافت، نیاز به بحثی تفصیلی و جامع دارد، بررسی زمینههای اجتماعی و سیاسی، شرایط قبل از تشکیل حکومت (مدعی) و شیوه بهرهگیری، وعدهها وشعارهای مطرح شده توسط آنان رفتار و عملکرد مدیان قبل از حکومت و بعد از آن و تطبیق شعارها عملکردها و کارنامه حکومت مدعی با آموزههای مقدس و برگرفته از قرآن و احادیث معصومین ….. همه و همه موارد لازم و ضروری است که باید مورد بحث و کنکاش قرار گیرد.این مقاله مدخلی و نگاهی گذرا و فهرست گونه به تعدادی از این حکومتهای مدعی که به دروغ خود را حکومت مهدوی موعود نامیدند، میباشد تا در مجالس دیگر به تفصیل بررسی میگردد.در این پژوهش ابتدا براساس قرآن و سنت تصویری از حکومت جهانی موعود و شاخصهای آن، ویژگیها و امتیازات خاص آن ارائه شده است (هرچند محدود و ناقص) و آنگاه به بحث پیرامون تعدادی از حکومتهای مدعی پرداختهایم.بسمه تعالیدولتهای دروغین مهدویاللهم انا نرغب الیک فی دولة کریمة تعزبها اسلام و اهله تذل بها النفاق و اهلهمقدمهدر بحث موعودگرایی و اعتقاد به تحقق حتمی یک وضعیت ایدهال و آرمانی که در فرهنگ اسلامی از آن به امری مسلم و مورد «مهدویت» تعبیر میشود، حکومت جهانی و تحقق آن توسط حضرت مهدی اتفاق همه مذاهب اسلامی است. هر چند که پیرامون شخص و مهدی اختلافاتی وجود داشته باشد . ولی درباره رسالتهای مهدوی، که از جمله آنها تحقق حاکمیت جهانی اسلام میباشد، اتفاق نظر و همراهی وجود دارد. اما با همه اینها به جرأت میتوان ادعا کرد که در میان فرق مختلف اسلامی هیچکدام به اندازه شیعه بر حکومت مهدوی پای و فرزند امام نفشرده است. حکومتی که توسط امام مهدی دوازدهمین جانشین پیامبرخاتم بر پا خواهد شده و همو که در سال ۲۵۵ هجری متولد شدهاند و هم نام حسن عسکری و آخرین وصی او میباشد و اکنون در غیبت به سر میبرند او که با قیام پیامبر اکرم و ظهور خویش پس از دوران طولانی غیبت، حکومت و دولتی جهانی تشکیل خواهد داد و هر آنچه مطلوب و مقصود انسانها بوده است و انبیاء بزرگ الهی و پیشوایان دینی بشارت آن را دادهاند و انسانها در طول قرون حیات خود به دنبال آن بودهاند، محقق خواهد ساخت. جامعهای آرمانی، معنوی و کاملا مطلوب و عاری ازهر زشتی و پلیدی و بر اساس باور، اعتقاد، و در فضایی پر از عدل و قسط، و به فراخنای جهان و به نام حکومت جهانی مهدوی بر پا خواهد نمود. و این وعدهای حتمی که حتما محقق خواهد شد و حتی اگر یک روز از عمر جهانی باقی باشد. دولت مهدوی و فرهنگسازی آندر فرهنگ اعتقادی شیعه این دولت بر اساس تعریف، بدینگونه معرفی شده است: و ائمه اطهار تبیین و فرهنگسازی پیامبر اکرم آخرین دولت (دولت نهایی موعود، دولت پایدار)«برای ما دولتی است که در آینده مقّدر است و پس از دولت ما دیگر دولتی نخواهد بود .» و نیز با عبارتی دیگر، همین تصریح وارد شده است: « خداوند اول شما را به دست ما هدایت نمود …. در کلام امام باقر دولت پایدار از آن ماست و پس از دولت ما دیگر دولتی نیست. »دولت دین و عبودیتدر پاسخ سوال امیر مؤمنان حضرت پیامبر خاتم میفرماید: « آری مهدی از ماست. خداوند به وسیلهی او دین را به اتمام علی میرساند چنانکه به وسیلهی ما آغاز نموده است. »و عبارات و تصریحات فراوانی پیرامون این ویژگی بیان شده است: « این امر به دست ما آغاز شده و به دست ما پایان مییابد. »و نیز روایات فراوانی که از طریق فریقین در تفسیر این فراز از آیه۸۳ وارد شده است که ما اهل عاقبت هستیم سوره قصص: « و العاقبة للمتقین » از معصومین و عاقبت از آن پرهیزگاران است .دولت عدالتو بنا یکون العدل فی آخر الزمان عدالت از محوریترین و ائمه ویژگیهای دولت کریمهی مهدوی است و نکتهای که از طرف پیامبر اکرم بسیار بر آن تاکید و تصریح شده است:« به وسیلهای ما در پایان جهان عدالت معصومین گسترده میشود. «و او علیهالسلام عدالت را همچون گرما و سرما به خانههای مردم داخل میکند.» وشامل همه میگردد به گونهای که همه عدالت را احساس خواهند نمود: « آن را (عدالت) نسبت به همه مردم چه خوب و بد گسترش خواهند داد. » و این وعدهای حتمی، پیرامون تحقق عدل و قسط میباشد که تحقق حکومتی آرمانی و حتمی است به گونهای که حتی اگر بیشتر از یک روز از عمر دنیا نمانده باشد این وعده در همان یک روز محقق خواهد شد و عدالت سرایر گیتی را فرا خواهد گرفت و به مردم نشان خواهد داد که چه نیکو میتوان به عدالت رفتار کرد. دولت عقل و شعور:از دیگر ویژگیهای حکومت جهانی مهدوی، رهبری حکومت توسط انسانی است که همه کمال را در بالاترین درجه داراست: « امام داناترین، قاضیترین، پرهیزگارترین، دلیرترین و عابدترین مردمان میباشد مردم نیز در بالاترین درجه از عقل و درایت برخوردارند:« و عقول مردم کامل میشود .» دولت فراوانی- بینیازیدر آن هنگام زمین گنجینههای خود را بر او آشکار میسازد و برکاتش را برون میفرستد و زمین نباتات خود را خارج کرده و آسمان برکات خود را نازل میگرداند و در دولت او مردم آنچنان در رفاه و آسایش به سرمیبرند که هرگز نظیر آن دیده نشده است » و «هر کس برخیزد و بگوید ای مهدی به من اعطا کن میگوید بگیر » و «عطایای او دلچسب و گوارا است » و «ثروت را در میان مردم به فراوانی میبخشد » و اموال را چون سیل میریزد ثروت را کلان کلان میبخشد و آنرا نمیشمرد. » مال را علیالسویه تقسیم میکند و دلهای امت محمدی را با بینیازی پر میکند .دولت عزت و کرامت«بار خدایا مرا راغب گردان به دولت کریمه که در آن اسلام و مسلمانان عزیزاند و انسانها به خاطر فقر و نیاز تحقیر نمیشوند و مال به قدری فراوان میشود که هر کس نزد او بیاید اموال فراوانی زیر پایاش میریزند ».رسول در بیان عزت و کرامت مردم در حکومت مهدوی که بینیازند و عزیز، گرامی اسلام میفرمایند: « کسی که در صدد صدقه دادن باشد اموالی را بر میدارد به مردم عرضه میکند، به هر کس عرضه میکند او میگوید: من نیازی ندارم. »دولت پاکی و سلامتدیگر اثری از شرک روی زمین نخواهد بود و سراسر زمین همانند ورق نقره از هر گونه تیرگی پیراسته خواهد بود و روابط نامشروع، مشروبات الکلی و رباخواری از بین میرود همه بدعتها به وسیله او - علیه الاسلام- نابود میشود و همهی فتنهها به دست او از میان میرود دولت عبودیت و بندگیزمین را بندگان شایستهام به ارث خواهند برد و اسلام با تمام ابعادش پیاده میشود و در روی زمین همه زبانها به ترنم و ذکر لاالهالا الله گویا گردد: و مردم به عبادت و طاعت روی میآورند، امانتها رابه خوبی رعایت میکنند، اشرار مردم نابودمیشوند و افراد صالح باقی میمانند و مردم به اطاعت و عبادت خداوند گرائیده و در اجرای دیانت میکوشند و خداوند دلهای بندگان را با عبادت و اطاعت پر میکند دولت رحمت و برکاتزمین را بندگان صالح به ارث میبرند و زمین گنجینههای خود را برای او آشکار میسازد و برکاتش را بیرون میفرستد در دولت او مردم آنچنان در رفاه و آسایش بسر میبرند که هرگز نظیر آن دیده نشده است و خداوند با باران رحمتش او را سیراب میسازد، زمین گیاه خود را بیرون میفرستد، دامها فراوان میشوند و امت اسلامی شکوه و عظمت بینظیری پیدا میکنددر آن هنگام پرندگان در آشیانه خود شادمان میشوند و ماهیان در قعر دریا شادمانی میکنند و چشمهسارها سرازیر میشوند و زمین چندین برابر محصول خود را میرویاند و زندهها آرزو میکنند که ای کاش نیاکانشان زنده بودند و آن عدالت و آرامش را مشاهده میکردند و میدیدند که خداوند چگونه برکات خود را بر اهل زمین نازل کرده است .دولت هدایت و هادیانرا دنبال میکند روش پیامبر اکرم رهبر حکومت حضرت مهدی و کوچکترین لغزش در آن راه ندارد و او تابع سنت است و اهل بدعت و بدعتگزار نیست و در داوریهای خود از لغزش و اشتباه مصون است و وزیران حضرت خالص و برترین وزراء از امت رفع گرفتاری میکند و دلهای بندگان را هستند و خداوند به وسیلهی حضرت خطاب میکند بیایید به سوی آنچه که برای آن، با عبادت و اطاعت پر میکند و حضرت به هر قطع رحم کردید، خونها ریختید و مرتکب گناه شدید و بیتردید آئین محمد نقطهای که شب و روز میرسد خواهد رسید و دیگر اثری از شرک در روی زمین نمیماند و در آن روز حکومتی جز حکومت اسلامی نخواهد بود و علاوه بر ویژگیهای بیان شده میتوان به محورهای دیگری نیز به صورت فهرستوار اشاره نمود: دولت قسط، دولت حکمت و آگاهی، دولت مستضعفان، دولت دنیا ساز آخرت مدار، و دولت اخلاق و معنویت، دولت تحقق تمامی ارزشها و کمالات انسانی و فطری، و در یک کلام دولت امن و اسلام « و ولیظهره علی الدین کله و لوکره الکافرون« . همه این زیبائیها و گواراییها که مربوط به مهدویت و دولت کریمه آن حضرت است در قالب بشارت و وعده و با هدف فرهنگسازی دولت مهدوی، توسط انسانهایی معصوم و برگزیده که «لاینطق عن الهوی ان هو وحی یوحی دولت مهدوی و پذیرش عمومی مسلمانان » بیان شده است .که فجر درخشش اسلام و سپیده دم نورانی این بیانات در جامعهی نبوی دلها را نوازش روزگار خوش موعود بود و نسیم مبارک دین، با وجود پیامبر خیر و رحمت و احیاء مینمود، مطرح شد. منتشر شد و مردم مسلمان به تمام وجود شنیدند و به عنوان مطلوب و مقصود، خود تمنای وصال آن را نمودند. این بشارتها و وعده روزگار خوش رودررو و نسل به نسل نقل گردید. نقل مجالس و محافل شد و مسلمانان درتمنای آن. ولی و تقسیم جامعه به دو گروه اهل به دلیل اختلاف اعتقادی، سیاسی پس از رحلت پیامبر و جماعت و شیعه سرنوشت سرمایهگذاری فرهنگی و آن همه تلاش و زمینهسازی پیامبر نیز متفاوت گردید. همچنان که بسیاری دیگر از مفاهیم نیز همین سایر پیشوایان معصوم سرنوشت را پیدا کردند، تغییر ماهیت دادند و مصادره گردیده و یا در قالب جعلی و انحرافی در خدمت حزب نفاق و جاهلیت با تعریفی دیگر مجدداً ارایه گردید.اما علیرغم همه جنایت و خیانتها، پیام نورانی مهدوی در جامعه و در میان مسلمانان حتی در اقصی نقاط ممالک اسلامی به مانند گنجینهای پر ارزش حفظ و نگهداری میشد و به عنوان امانتی بزرگ، مسلمانان به نسلها و به جامعهها و سرزمین هایی که فتح می شد و پیام اسلام به آنها می رسید، منتقل میساختند تا جائی که علیرغم فراز و فرودهای فراوان و جست و خیزهای پلید جریان نفاق «انتظار» و «ترقب» و آروزی تحقق آن وعدهها تبدیل به فرهنگی ریشهدار و رهایی بخش در سراسر جهان اسلام گردید. و به گونهای که در بستر تاریخ هر گاه به لحاظ ظلم و ستمِ مفسدان و جنایتکاران و غاصبان، نور و روشنی رخت بر میبندد و تاریکی و جهالت و ظلم و فساد در جامعه پر رنگ میشود. باز همان فرهنگ مشعشع «موعود باوری» و انتظار « تحقق دولت کریمه» و امید به «ظهور مهدی» به دلها روشنی میبخشد، امید میآفریند نشاط و حیات را موجب میگردد .دولت مهدوی و ابزار کسب قدرت و حکومتدربارهی واقعیت تلخ مورد اشاره میتوان به دست یافتن جریان فکری خاص در سقیفه به قدرت سیاسی و مصادره خلافت و زیر توجه پا گذاشتن وصایا و دستورات الهی درباره باور مهدوی و حکومت جهانی آن حضرت نمود. در آن دوران چنان رفتار و برخوردی با این فرهنگ صورت میگیرد که به فراموشی سپرده میشود. و در توجیه، آن چنان عنوان میشود که مسئلهی مهدویت مربوط به آخر الزمان است و اکنون صبح دولت نبوی است و فاصلهی ما با آن بسیار زیاد است و این فرایند را اگر با خبرهای خوش، پر سر و صدا و شگفت پیروزی مسلمین در نبرد با قدرتهای بزرگ آن زمان بررسی نمائیم و نیز آثار و تبعات ناشی از این پیروزیها: ثروت و غنایم فراوان، رفاه و آسایش و تنعم و تبدیل شدن اصحاب و مسلمانان قانع و زاهد به ثروتمندان و شخصیتهای بزرگ سیاسی و اجتماعی حکومت توانمند و اسلامی آن روز، دیگر طبعاً فضایی برای طرح، اشاعه و ترویج این گونه مسائل و مفاهیم وجود نخواهد داشت. اما این روند چندان دوامی ندارد چرا که بعد از حضور امویان و غصب و توسط آن طائفه ملعون و گسترش ظلم و ستم، تصاحب خلافت و مسند جانشینی پیامبر اکرم غارت و چپاول و قتل انسانهای بزرگ و شریف که جامعه به وجودشان افتخار میکرد، دوباره جاهلیت و تباهی به مانند ابری سیاه بر جامعه سایه افکند و این زمان مخصوصاً برای اهالی عراق و جزیره العرب و خصوصاً مدینه بار دیگر مسئله موعود خواهی، مهدویت به مسئله اصلی جامعه و مسلمانان تبدیل میشود. اولین حرکتهایی جدی با همان تعریف و ویژگیهای مورد قبول جامعه از مهدی موعود، براندازی حکومت باطل و بر پا ساختن جامعهای بر اساس آمال و مطلوبهای مهدوی آغاز میگردد. اولین گزارش، حرکتی جدی توسط «کیسانیه » میباشد آنچه از این گروه گزارش شده است که اینان مدعیاند که مختار با توسل به همین اقبال عمومی و فضای مساعد پذیرش این موضوع، با دعوت به مهدویت و موعود خواهی قیام و حکومت خود را آغاز میکند و «محمدبنحنفیه» را به نام موعود منتظر معرفی و افراد و گروه هایی را با همین مسئله با خود همراه مینماید و حرکت انتقام جویانهای بر علیه حکومت یزیدی و مجازات قاتلان حضرت اباعبدالهالحسین را سازماندهی میکند . و همراهان شهید حضرت گذشت زمان و گسترش ظلم و ستم، اقبال و توجه را افزونتر و شدیدتر مینماید. به گونهای که بنی عباس، گروه رقیب حکومت برای سرنگون کردن قدرت حاکم (بنیامیه ) و به دست گرفتن قدرت با توسل به همین امر و مطرح کردن شعارهای برخاسته و برگرفته از فرهنگ مهدویت وارد عرصهی مبارزه و کارزار میشوند و بنیامیه را ساقط مینمایند و این موضوع یعنی: اقبال و آمادگی به گونهای شدت و گسترش دارد که وقتی بنیعباس حکومت بنیامیه را ساقط و قدرت را به دست میگیرند برای مصادره این حرکت، و جوشش عمومی و کاستن از خطرات آن، سومین خلیفه عباسی را به عنوان مهدی قرار میدهند و همه آنچه به آن موعود نسبت داده شده و توسط وی محقق خواهد شد از بشارتها و خبرهای خوش پیرامون حضرت تا تشکیل حکومت عدل جهانی حضرت را به این خلیفه که نام خود را به دروغ مهدی گذاشته است نسبت میدهند و برای اینکه نیرنگ مورد پذیرش جامعه قرار گیرد، چه فتنهها و خیانتهایی صورت میگیرد، از جعل و تزویر عالمان و فقهای حکومتی تا توجیه و مدرک سازی مورد نیاز برای پذیرش این خیانت انجام دادند .علاوه بر حرکتهای سخیف صاحبان قدرت، در مناطق دوردست و خارج از محدوده مرکزی شاهد خروج و قیام افرادی فرصت طلب و نادان در پوشش مهدویت هستیم که از شرایط و وضع ناهنجار در مناطق به دنبال تامین اغراض و مطامع خود هستند. اینان برای ارضای شهوتهای قدرت، ریاست و … مهدویت را بهانه و با توسل و تمسک به آموزههای مهدوی گروهی را گرد خود فراهم نموده و چند مجالی به فعالیت پرداختهاند. توفیقهایی مانند تشکیل حکومت داشتهاند. این حرکتهای انحرافی در میان جوامع شیعی نیز به دلایل و عواملی با شدت و حدت افزونتری مشاهده میگردد. از جمله میتوان به محورهایی اشاره نمود:۱. در اقلیت بودن شیعه در طول تاریخ حیات خویش که در غالب مقاطع زمانی با مشکلات فراوانی برای بقا و حیات خویش در تلاش و مجاهده بوده است. انزوا، فشار و محرومیت اجتماعی و شکنجه و حبس و آوارگی در کوه و دشت و تبعید به مناطق دور دست از جمله فعالیت معاندان و مخالفان شیعه بوده است که در چنین شرایط، زمینهی پذیرش فرهنگ مهدوی و حکومت مستضعفان بسیار آماده و مهّیا بود.۲. اعتقاد خاص شیعه به مساله امامت و خلافت و اینکه هر قدرت سیاسی خارج صورت خواهد گرفت از تعریف ولایت و صایت الهی که توسط جانشینان معصوم پیامبر اکرم فاقد مشروعیت میباشند و قدرت حاکم و حکومت جور تلقی میگردد. زمینه را برای انتظار و پذیرش حکومت بر حق و عدالتگستر را بسیار پررنگتر مینمود .۳. در تلقی و باور شیعه از مهدویت، تاکید خاص و برجستهای بر واژه عدل و عدالتگستری حضرت در حکومت مهدوی شده است. به گونهای که میتوان آن را موکدترین دستاورد مهدی حکومت مهدوی بر شمرد. متون و منابع روایی شیعه آکنده و مشحون از روایاتی است که بر این کلمه تاکید و تصرح شده است مثلاً در کتاب منتخبلاثر که یک منبع حدیثی مهدوی است فضلی را به نام «الفصل السابع فی امتلاء الارض من العدل به -علیهالسلام- الذی هو من اشهر حضائصه … و فیه ۱۵۴ حدیثاً« را مشاهده میکنیم . و این محور با ظلمهائی که شیعه از منافقان و ظالمان در طول حیات خود مواجه بوده است بسیار امید بخش و حیات آفرین بوده است۴. مشخص بودن منجی و مهدی موعود، که در اعتقاد شیعه میباشد، دوران کودکی، آغاز امامت شروع غیبت صغری و او فرزند امام حسن عسکری کبری، همگی مبرهن و آشکار میباشد بنابراین مهدویت و موعود باوری در شیعه وعدهای در آیندهای مبهم نیست و چراغ سبزی در فراخنای نا پیدای آینده نبوده است و زمینه خوبی را برای پذیرش و باور داشته است. با توجه به عوامل یاد شده و زمینههای اعتقادی و معرفتی مهدویت: انتظار و ترقب و چشم براهی مهدوی و تشکیل حکومت عدل و قسط مهدوی امری بسیار روشن و واضح و مورد انتظار بوده و نیز میباشد. و به همین لحاظ مشاهده میکنیم که افرادی با اغراض و اهداف متفاوت، صحیح و باطل با تمسک به همین زمینهها، خروج میکنند و مدعی میشوند و معالاسف افراد و گروههای بیشماری که از اوضاع و مصبتها به تنگ شک آمدهاند در اطراف این مدعیان باطل گرد آمده و بعد از مدتی نیز از بین رفته و یا به وادی ضلالت و هلاکت غلتیدهاند.دولت مهدوی و مدعیان کاذبمهدویت در دوره عباسیاز جمله حرکتهای سیاسی و اجتماعی که با اتکاء و استفاده از مهدویت فعالیت خود را آغاز و حکومت تشکیل دادند عباسیان میباشند. آنان با جعل و بهرهبرداری خاص از احادیث مهدوی درصدد بودند تمامی شرایط را به نفع خود برگردانند . ردپای چنین کوششی در احادیث وارد شده پیرامون: ظهور مهدی، نقش خراسان ، پرچمهایسیاه میتوان مشاهده کرد که بیشتر به دعوت یارانش را از عباسیان و قیام خراسانیان دلالت دارد. روایاتی که در آن پیامبر آمدن فردی از خاندان خود بشارت میدهد کسی که به تبعید و آزار مردم و ستمدیدگان پایان میدهد. همچنین به آمدن مردمانی از شرق که جامهسیاه به تن خواهند داشت نوید میداد که به زمین تسلط مییابند و آن را از عدالت پر میکند . داعیان و رهبران عباسیان با استفاده از این احادیث و بهرهگیری وسیع از اعتقاد و باور مردم به مهدویت توانستند رقیب سرسخت خود را سرنکون کنند و حاکمیت را خود بدست پس از سقوط دولت اموی عباسیان به قدرت رسیدند. اما باز جامعه ملتهب و متشنج بود در همان اوایل دولت بنیعباس زمان منصور خلیفه عباسی «محمد نفسالزکیه « با ادعای مهدویت قیام کرد . ادعای مهدویت او میتوانست برای جذب مخالفان دولت جدیدالتاسیس و پرادعا بسیار خطرناک باشد و این عامل مهمی بود که مردم سرخورده از عباسیان را به حامیان نفس زکیه پیوند میداد. شرایط ظهور مهدی و مهیا شدن آن برای عباسیان نیز بسیار خطرناک بود و حاکمیت آنان را با بحران مشروعیت مواجه میشاخت.عباسیان وجود عقیده مهدویت و تمسک علویان به آنان را مانع بزرگی برای استواری حاکمیت خاندان خود دید. بنابراین کوشیدند تا به هر نحو ممکن به این ماجرا پایان دهند و به شدیدترین صورت به مقابله با این مدعی پرداخت و او را به قتل رسانید. از سویی دیگر کوشیدند از این اعتقادات (مهدی باوری) به نفع خود بهره برداری کنند و در همین راستا دومین خلیفه عباسی ابوجعفر دوانیقی نام خود را « منصور » نامید و چون «منصور» بود میتوانست بر کسی که ادعای «مهدویت» دارد غلبه کند !!جنبه دیگر اقدامات عباسیان و خصوصاً خلیفه برای پایان دادن به ادعای مهدویت تاکید بر وجود مهدی در میان خاندان عباسی تاکید میشد» از ماست «سفاح» بود. ( در این مورد به روایتی از زمان پیامبر ازماست «منصور» ازماست «مهدی» و نیز با مهدی موعود معرفی کردن پسر خود اقداماتاش را تکمیل کرد. ( نقل شده که منصور گفت به خدا سوگند محمدبنعبدالله ( نفسالزکیه ) مهدی نیست … به خدا سوگند پسر من هم مهدی نیست که روایات درباره او رسیده ولی من آن را به فال نیک گرفتهام ) مهدویت اسماعیلیان و دولت های مهدوی آنانپیش از آنکه دولت اسماعیلیان تشکیل شود فعالیتهای مبلغان اسماعیلی باعث شده بود تا آرزوی آمدن یک مهدی در همه جا گسترده شود. داعیان اسماعیلی به مردم اطمینان میدادند که مهدی موعود یکی از اخلاف اسماعیل خواهد بود که اینک در خفا بسر میبرد اما بزودی با فتح و پیروزی در عالم ظاهر خواهد شد. اکنون باید مومنان در حال تقیه بسر برند دوستی و بیعت خود را نسبت به امام موعود بپوشانند .این حرکت داعیان و مبلغان در یمن، افریقای عربی و خصوصاً مغرب اسلامی شدیداً استقبال قرار گرفته به گونه ای که در سال ۲۸۶ عبیدالله که از موفقیت خود مطمئن بود به طور آشکار ادعای امامت و مهدویت کرد: من پیشتر میگفتم داعی اماهم چون هنگام ظهور نبود اکنون گاه ظهور آمد. میگویم مهدی منم از اولاد اسماعیل . عبیدالله برای آنکه بتواند مهدویت خود را ثابت کند لازم بود اصلاحاتی در عقیده اسماعیلیان بوجود آورد، اسماعیلیان نخستین در اصل فقط به هفت امام اعتقاد داشتند که آخرین آنها محمدبناسماعیلقائممنتظر و ناطق هفتم بود اصلاحات عبیدالله به قدری موفق بود که بسیاری از پیروانش معتقد به عصمت او و تمامی ائمه اسماعیلی از گناه شدند احادیثی که در این باره جعل و یا مورد استفاده فاطمیان قرار گرفته بسیار قابل توجه میباشد. یکی از کسانی که تلاش فراوانی در این راه بکار میبندد قاضی نعمان است که روایات فراوانی از زبان پیامبر در همین باره ( مهدویت عبیدالله ) نقل میکند. مثلا روایت جالبی از قول اکرم نقل میکند به این مضمون « به طور قطع و یقین قائم از فرزندان فاطمه پیامبر اکرم از مغرب بین پنج تا هفت قیام میکند و قدرت بدعتگذاران را میشکند و گمراهان را به قتل میرساند. » در تفسیر این حدیث نقل میکند که عبیدالله با تمام یارانش به مغرب رفته و ابوعبداللهشیعیصاحب دعوت مغرب ( داعی اسماعیلیان در آفریقا ) با یارانش در سال ۲۹۶ به او رسیدند و در افرییقه (تونس) در سال ۲۹۷ خلافت و مهدویت عبیدالله اعلام شد. سال ۲۹۶ و ۲۹۷ بین ۵ تا ۷ میباشد لذا حدیث فوق با مهدویت عبیدالله پیشبینی آنرا نموده است . منطبق است و پیامبراکرممهدویت و مدعیان در عهد مغولاز زمان حمله مغول و سپس حاکمیت مغول در ایران به توجه به ظلم و ستمی که مغولها بر مردم ایران روا میداشتند، افرادی با توجه به اعتقاد مردم ایران به مساله مهدویت- که معتقد بودند با ظهور منجی از ظلم و رنج رهایی مییابند و عدل و داد برقرار میشود-، رهبری خیزشها و نهضتهای ضد مغول را بر عهده می گرفتند و از مساله مهدویت برای پیشبرد نهضت و قیام و حرکت خود سود میبردند و بعضاً به موفقیتهای مقطعی دست پیدا میکردند اما در برابر قدرت سهمگین و کوبنده مغول و خشونتی که آنان در برخورد با مخالفان اعمال میکردند پس از مدتی کوتاه در هم شکسته میشدند. ولایت ماوراءالنهر و منطقه بخاری اولین منطقهای بود در ایران، که شاهد قیامهای از این دست بود.با توجه به فراوانی و کثرت مدعیان مهدویت در دوره مغول به ناچار فقط به چند نمونه و به صورت گذرا اشاره مینمائیم:محمد تارابی و حکومت اواز جمله خیزشهای مردمی بر علیه سپاهیان مغول در بخارا و مناطق اطراف حرکت و قیامی است که به رهبری فردی مدعی به نام محمود از قریه تاراب سه فرسخی بخارا به خراسان صورت گرفت. وی با حمایت مردمی قیام کرد، بخارا را تصرف و کنترل امور و اختیار شهر را در دست گرفت . ولی در دوران حاکمیت خود کسانی را که از ادعای وی حمایت نموده بودند مورد تفقد و کسانی که مخالفت نموده و همراهی نکرده بودند اعدام کرد. و در روز جمعهای از سال ۶۳۶ هجری قمری رسماً به نام تارابی خطبه سلطنت خواندند. قیام محمود تارابی که نام «منجی سعادت بخش» را بر خود گذاشته بود در همان سال (۶۳۶ هجری ) توسط قوای نظامی مغول به شکست انجامید ولی علیرغم این باعث نشد تا مردم ستمدیده ماورالنهر از این قبیل اعتقادات و ادعاها حمایت نکنند .درست یکسال بعد ( ۶۳۷ هجری ) فردی دیگر بنام ابوالکرام دارانی دست یه قیام زد. فرق این نهضت با حرکت تارابی در این بود که ابوالکرام دارانی مستقیماً توسط یارانش به عنوان مهدی مورد خطاب قرار گرفت. از این گونه حرکتها در منطقه بخارا که مستقیماً با ادعای مهدویت صورت میگرفت، میتوان استفاده کرد و گفت که اندیشه مهدویت، انتظار ظهور یک منجی رهاییبخش در ولایت ماوراءالنهر و بویژه در بخارا عمومیت داشته و مورد توجه بوده است .باور مهدوی و اعتقاد به آن تنها به مناطق شرق دور و خراسان اختصاص نداشته است بلکه در منطقههای دیگر حضور مغول نیز خصوصاً مناطق مرکزی ایران و عراق نیز به گونهای بوده است که جامعه سرشار از مساله مهدویت بوده است و توجه و هیجان خاصی در میان مردم در باب انتظار و ظهور وجود داشته است به گونهای که حتی فضا برای مدعیان نیابت خاص نیز فراهم بوده که دست به قیام و مخالفت با حکومت مغول بزنند، قیام ابوصالححلی و احمدشامی در عراق در سال ۶۸۳ مصادف با آغاز سلطنت امیر ارغنون از جمله این افراد بودند. همراهی مردم عراق خصوصاً روستائیان با ابوصالححلی و احمدشامی یا احمدتارابی در بخارا و حومه، سیدشرفالدین در ولایت فارس و نیز موسینامی در کردستان که از شیعیان مناطق کوهستانی کردستان بود.سربداران جنبشی آمیخته با باور به ظهور منجی موعود مطرح کردند که سخت مورد اقبال قرار گرفت و حرکت وسیعی و تاثیرگذاری در منطقه خراسان ایجاد کرد.در همین راستا از حرکتهای مبتنی بر مهدیباوری میتوان به جنبش حروفیه فعالیت استرآبادی و خروج سیدمحمدنوربخش ( قرن نهم ) که با صراحتی کامل در اظهار مهدویت بوجود آمد را نیز میتوان نام برد .نگاهی گذرا به مهدویت و دولت های کاذب اسلامی در غرب اسلامیباری از آن جا که بدون وجود زمینه فرهنگی و دینی گسترده، هرگز امکان به کارگیری و بهره برداری عناوین مقدس به مانند «مهدی»، «قائم»، «منصور» در جامعه وجود نداشت. پس آنچه که مشاهده می گردد و شواهد تاریخی آن را تایید می کند مهدویت و آموزه هی آن در جوامع اسلامی و در طول تاریخ و اقعیتی ریشه دار و باورداشتی عمیق بوده است. به گونه ای که این اندیشه نهادینه شده در طول حیات اسلامی بروز و ظهورهای متعددی در قالب« قیام های سیاسی» و «تشکیل حکومت مهدوی» داشته است. و نقش موثری در ایجاد جریانات دینی سیاسی در تاریخ اسلام ایفا نموده است. در این به تعدادی از حرکت های متکی بر اندیشه مهدویت که با اتکاء به رسوخ و گستردگی این اعتقاد در میان مسلمانان و زنده بودن آن باور، توانستید به توفیقاتی در جامعه برسند، حکومت اسلامی و مهدوی برپا نمایند اشاره می گردد. باز هم بر این نکته تاکید می گردد که اصلی ترین شعار و ابزار همه این حکومت ها مهدویت و اعتقاد به آمدن «مهدی« به عنوان درحم کوبنده بساط ظالمان و ریاکاران حاکم، بود و با همین شعارها تودهها را با خود همراه کرده و به مقاصد سیاسی خود دست یافتند.پیدائی و رشد این جریانات صرف نظر از میزان راستی یا کثری آنها از راست باوری، اسلامی حکایت گر اصالت و ریشه داری اندیشه مهدویت در ذهنیت و باور مسلمانان است .الف-موحدون: این جریان به رهبری ابن تومرت(در گذشته ۵۲۴ه) در مغرب اسلامی پدید آمد. ایشان تا ۶۵۲ ه در مغرب و اسپانیا حکومت کردند .ابن تومرت، وی بزرگترین مدعی مهدویت در مغرب اسلامی بود. او نقطه پیوند اندیشه مهدویت در شرق و غرب جهان اسلام است. مردم مغرب نقش او را به مثابه بودا تلقی کردهاند و لذا او را « اسوفا » مینامیدند عواملی در موفقیت وی بیان میگردد.۱. زمینهسازی و آمادگی وی قبل اینکه ادعای مهدوی خود را مطرح کند سازمان منظمی از نیروهای خواص، معتقد به خود را در ردهبندیها تشکیلاتی بسیار منسجم سامان داد. این سازمان و تشکیلات بر اساس الگوهای یاران مهدی، معلوم در روایات تشکیل شده بود. در مرحله بعد عموم مردم را با نظم معینی در ارتباط تشکیلاتی خود قرار داد. تعلیم و پرورش افراد مستعد پیش از ادعای مهدویت وی صورت گرفت.۲. مدیریت و رهبری شایستهابن تومرت به فراست و زیرکی تشخیص داد که بهترین زمینه برای حرکت مردم اعتقاد و باور به مهدویت است باوری که حیات دارد، زنده است. مردم به این باور امید دارند و دقیقاً هم براساس همان آموزههای مهدوی افراد را جذب کرد. براساس الگوی یاوران مهدوی سازماندهی میکرد. سازمان منسجم تاسیس کرد و آنگاه پس از آماده شدن شرایط بنام مهدی خروج کرد.آنچه در تحلیل این گونه جریان ها معمولاً مورد غفلت واقع میشود وجود زمینه های و ریشه های عمیق فکری و دینی برای مفاهیم به کار گرفته شده در آن هاستمدعیان این جریان ها با به کارگیری « اندیشه مهدویت و عنوان » مهدی « در بستر فکری جامعه ای حتی غیر شیعی توفیقات چشمگیری بدست آورند. حکومت های مهدوی را پایه گذاری کردند. و به همین وسیله جامعه وسیعی از متدینان را با خود همراه نمودند و هواداری عمیق و فداکاری و جانفشانی ایشان را بدست آورند.سؤالی که در این مورد باید به آن سخت اندیشید، این است که آیا امکان آن هست که بدون وجود فهم دینی و فرهنگی وسیع در میان عامه متدینان و بدون مقبولیت عام اندیشه مهدویت به عنوان یک آموزه اسلامی داعیه دار چنین عنوانی شد.مردم را از صمیم دل همره خود شناخت؟بدون شک ظهور و بروز جریان های مبتنی بر مهدویت در جوامع سنی در طول تاریخ حکایت که رسوخ جدی این اندیشه و اصالت اسلامی آن است .مناسب است به چند جریان و حرکت که با ادعای« مهدی» بودن رهبری آن و تشکیل حکومت مهدی توفیقاتی دست یافتند اشاره گردد:۳/ ابن تومرت ادعا کرد که وی همان «مهدی موعود» است که آمده تا اسلام حقیقی را زنده کند و مردم را از محنت به بار آمده از حکومت مرابطون برهاند.از نسل اعلام کرد که از قبیله قریش و خاندان هاشمی و از طریق امام حسن فاطمه است. پس از مرگ وی پسرش عبدالمومن کار او را به پایان برد و حکومتی مبتنی بر « مهدویت» برپا کرد که تا یک قرن دوام آورد. در این نهضت نمایلات سنی حاکم بود .۴. بستر آماده جامعه و خصوصاً نیروهای جوان جهت قیام و مبارزه، آمادگی جهت ظلم ستیزی که در اثر فساد و ظلم حکومت حاکم ( مرابطین ) فراهم آمده بود و نیز اختلاف و تزاع داخلی میان قبایل مختلف که جایگاه و نقش مهمی حتی در روزگار کنونی دارند.۵. تهاجم و حمله نیروهای صلیبی به سواحل کشورهای مغرب .۶/ انتساب ابن تومرت علاوه بر ادعای مهدویت و زمینههای سیاسی باز تاکیدش بر به پیامبر اکرم و ادعای عصمت برای خود را باورهای ریشهدار مردم است لذا خود را از نسل پیامبر منتشر میکند تا در بین مردمی که با اندیشههای مربوط به ظهور مهدی حتی با مشخصههای شیعی آشنا بودند، معرفی میکند قابل قبول باشد.۷/ استفاده از عناصر و مولفههای مهدوی در اندیشه شیعه در زمینه امامت ( پیش از مهدویت به امام معروف بود بعد از آن امام معصوم، و سپس مهدی معلوم را برای خود برمیگزید. ) اخبار المهدیدولت حفصیاناز جمله مهمترین دولتها که خود را وارث موحدین و وارث ارزشهای مهدویت میدانست، دولت حفصیان بود. موسس این دولت از فرزندان عبدالواحد حفصی از اصحاب خاص مهدیبنتومرت بود. ابو زکریا اولین امیر حفصی که مدتها والی افریقیه (تونس) بود در سال ۶۲۶ هجری اعلام استقلال نمود.آغاز این دولت با دفاع از مهدویت ابنتومرت و پای بندی به حفظ ارزشهای مهدویت همراه بود. وی با توجه به قدرتی که بر همین اساس بدست آورده بود در جنگ صلیبی هشتم (۶۶۸) لوئی نهم و و هم پیمانان او را شکست داد.مهدویت شرفای سعدیاصل آنها از اشراف حجاز از ناحیه ینبع النخل، در ساحل دریای سرخ میباشد و نسب خود را به عموزادهگان خو «سادات سجلماسه» به حساب میآورند. و خود را به آن سادات متصل مینمایند.حضور آنها در جهاد بر علیه نصاری در مغرب اقصی بود که مردی از اشراف به نام «اباعبداللهمحمد القائمبامرالله» در مغرب ظهور کرد. وی در سلک زهاد و علماء بود ورود او به عرصه جهاد بر علیه مسیحیان مقرون موفقیت و پیروزی برای مغرب بود لذا همه قبائل «سوس» گرد او جمع شدند و به امام و امارت او رضایت دادند. با جهاد او نصاری از سواحل مغرب اقصی خارج شدند. با مرگ وی در سال ۹۱۳ هجری پسرش «ابوالعباساحمداعرج» در جای وی قرار گرفت و به خاطر فتوحات فراوان ملقب به المهدی شد. استفاده قدرتهای حاکم در مغرب از الگوی مهدویت باعث شد که مغرب بنام مهدی نجات یابد ابن محلی ( ابوالعباساحمدبنعبداللهالسجلماسی )وی از فقهاء بود و به تصوف گرائید و سر آمد صوفیه شد و به مقام ولایت رسید و آنگاه خود را مهدی نامید: مهدی معلوم در روایات او برای از بین بردن ظلم و ستم فراگیر در زمان خود و برای امربهمعروف و نهیازمنکر قیام کرد خود را مهدی منتظر فاطمی نامید و آمادگی خود را برای جهاد اعلام کرد. انبوهی از مردم گرد او جمع شدند، روسای قبایل از او حمایت کردند او با یک سری جنگ، شهرهای مغرب اقصی و سر انجام مراکش را تسخیر کرد .مهدی سودانی ( محمدبناحمد )پس از روزگار موحدون تا به این زمان بیشترین بهره گیری سیاسی توفیق آمیز از اندیشه مهدویت را در سودان درقرن ۱۹ شاهدیم.خود را حسینیالنسب میدانست از متصوفه و از بلاد نوبه و حبشه بود که به خاطر موقعیت معنوی خود بین مردم سودان و ارتباطی که با پیروان خود داشت بر علیه قوای متحد انگلیس و مصر قیام کرد.(۱۱۶۴/ه) وی در سال ۱۲۵۸ خود را مهدی خواند لشکری حدود سیصدهزار نفر فراهم کرد. او سودان را نجات داد و در جنگ با نیروهای متجاوز به قوای انگلیسی پیروز شد. پیروزی او آثار شگرفی در جهان اسلام به جای گذاشت. حکومت مهدوی او تاسال ۱۲۸۱ یعنی حدود یک قرن برپا بود تا اینکه انگلیسی ها منهوم شد.در آن زمان در سودان در بخش امپراطوری عثمانی بود مردی به نام محمد احمد و یکی از علیه حکمرانان آن دیار اعلام کرد. وی مدعی شد که در مکاشفه ای پیامبر شیوخ معروف را دیده و با او سخن گفته اند .قرن سوم هجری سراسر جهان اسلام دوره بیشترین استفاده از پتانسیل مهدویت در شرق و غرب بود. و این مسئله تا قرن هفتم همچنان ادامه داشت. فرهنگسازی اسلام، قبول و باور مسلمانان و انتظار ظهور مهدی در گستره جهان اسلام موجب شد که تجربههای مهدویت و استفاده از الگوهای خروج و ظهور مهدی و منجی در غرب جهان اسلام با موفقیت روبرو شود. برغواطه، فاطمیان، خوارج، مرابطین، موحدین، حفصیها، سعدیین و علویها با استفاده از این الگوها دولتهای نیرومندی را بوجود آوردند .در شرق جهان اسلام بزرگترین دوستان و دشمنان حکومت مرکزی خصوصاً بنیعباس مدعیان مهدویت بودندکسیانیه، ناووسیه و سایر فرقه مدعی که در شرق مدعی مهدویت بودند با شکست مواجه شدند و چندان دستاوردی سیاسی بدست نیاوردند و قادر به کسب قدرت نشدند، حاصل از اینکه استفاده از پتانسیل مهدویت در قالب الگوئی حکومتی و رهایی بخش از اواخر قرن اول هجری در شرق و غرب جهان اسلام جایگاه ویژه و ممتازی در رابطه با تعداد زیادی از جنبشها و حرکتهای اصلاح طلبانه و ظلم ستیز پیدا کرد. اندیشه مهدویت و تشکیل حکومت مهدوی در مغرب اسلامی برآیند دیدگاه کلامی گروههای مختلف در مورد خلافت و چگونگی امامت اشکال مختلفی پیدا کرد ._ خوارج صفری شکل سنتی خلافت را که منحصر در خاندان خاص ( قریش ) بود انکار کردند و خوارج بنیمدرار در سجلماسه بر این مبنا اعلام خلافت کردند ._ خوارج اباضی رسمتی، ضمن پذیرش الگوی امامت شرایط خاصی را -که شرط عصمت جزو آن نیست ائمه حاضر را عامل اصلاح جامعه دانستند ._ اغبلیان و مرابطان ( که از دشمنان سر سخت اندیشه شیعه بودند ) سرانجام خلافت را به عنوان ابزار اصلاح و کسب قدرت انتخاب کردند ._ فاطمیان، ادریسیان، موحدین، بنیحمود ضمن تاکید بر اصل عصمت امام به مهدویت ائمه حاضر قائل شدند و قدرت را از آن امام حاضر دانستند .وجه مشترک این دولتها در انکار امام غایب و افتراق آنها در استفاده سازمان یافته دولتهای فاطمی، ادریسی، حمودی، موحدین از اندیشه مهدویت بود. دولتهای اموی، خوارج، اغلبی و مرابطی به طور ابزاری و موقتی از اندیشه مهدویت بهره جستهاند و هیچ گونه اعتقادی به آن نداشتهاند. در حقیقت ابزار مهدویت همواره عقیده و ایدئولوژی ثابت همه فرق شیعی و استراتژی ثابت دولت عباسی و دولتهای وابسته به آن و تاکتیک موقت دولت اموی، خوارج و برخی گروههای شورشی در مغرب اسلامی بوده است.مهدویت محمدبنقاسمبنحمدحسنی ( بنی حمد )در سال ۴۳۹ هجری ۴ تن از روسای بربر با محمدبنقاسمبنحمد بیعت کردند و او را در جزیره حضراء به خلافت برگزیدند، و به او لقب مهدی دادند. این بیعت مورد استقبال امراء آندلس واقع شد و به خلافت مهدی حمودی گردن نهادند .عبیداللهمهدیفاطمیظلم و ستم اغلبیها چنان در مغرب فراگیر شد به گونهای که چندین شورش مردمی را بدنبال داشت گرچه این شورشها در چارچوب الگوی «خروج» صورت میگرفت شعارشان رفع ظلم و برپائی عدالت بود ولی علیرغم مقاومت پیروان و توانایی خوبی که در حرکتهای رهایی بخش وجود داشت سرکوب میشدند. ورود عبیداللهمهدی به افریقیه در تلاطم ظلم و ستیزی ناشی از این شورشها بود. افریقیه در حال انفجاری بزرگ از ظلم دولت اغبلی بود: مردم تونس، جزیره اربس، باجه سر به شورش برداشته بودند فقط نواحی ساحل، شرق تاطرابلس در دست دولت اغبلی بود .زمینه مناسب استفاده از الگوی ظهور منجی دادگستر فراهم بود و لحظه مناسب برای بهرهگیری از نیروی مهدویت. در این شرایط انبوهی از فقهای شیعه و سنی از «عبیدالله« شیعیفاطمی به عنوان موعود منجی استقبال کردند. عبیدالله موفق شد به طور کامل و مناسب از وضعیت مزبور برای اعلام مهدویت خود استفاده کند و به نام مهدی خروج کند و حکومت پرآوازه و گستره فاطمیان را تأسیس کند حکومتی که مدتی طولانی حدود سه قرن توانست در شمال افریقا و خاورمیانه عربی با اقتدار برپا باشد. از جمله اقدامات مهدی ( عبیدالله ) ساختن شهری ]که به مهدیه معروف شده بود و در کنار اقیانوس اطلس در منطقهای ساحلی بر روی صخرههایی بلند که در دل دریا کشیده شده بود[ شهری قلعهای که محل سکونت مهدی و خانوادهاش و بزرگان دولت او بود بنا نمود.منبع: پایگاه منجی/خ
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 491]
صفحات پیشنهادی
انتظار، دولت اسلامی و دولتهای کاذب مهدوی
انتظار، دولت اسلامی و دولتهای کاذب مهدوی-انتظار، دولت اسلامی و دولتهای کاذب مهدوی نويسنده:محمد تقی ربانی میانجی چکیده:اعتقاد به تحقق حتمی روزگاری خوش و آیندهای ...
انتظار، دولت اسلامی و دولتهای کاذب مهدوی-انتظار، دولت اسلامی و دولتهای کاذب مهدوی نويسنده:محمد تقی ربانی میانجی چکیده:اعتقاد به تحقق حتمی روزگاری خوش و آیندهای ...
انتظار يعني مقابله با ظلم
انتظار، دولت اسلامی و دولتهای کاذب مهدوی انتظار، دولت اسلامی و دولتهای کاذب مهدوی-انتظار، دولت اسلامی و دولتهای کاذب ... حضور در صحنهها، مبارزه با ظلم و ستم را میآموخت و ...
انتظار، دولت اسلامی و دولتهای کاذب مهدوی انتظار، دولت اسلامی و دولتهای کاذب مهدوی-انتظار، دولت اسلامی و دولتهای کاذب ... حضور در صحنهها، مبارزه با ظلم و ستم را میآموخت و ...
سپیده دم انتظار | فریده رهنما | دانلود کتاب
از سپیده دم آفرینش آدمی، ذهن او در پی شناخت بوده است. از همین رو، در خود و ..... انتظار، دولت اسلامی و دولتهای کاذب مهدوی ... ◄◄دانلود کتاب های گرایش برق الکترونیک ... ...
از سپیده دم آفرینش آدمی، ذهن او در پی شناخت بوده است. از همین رو، در خود و ..... انتظار، دولت اسلامی و دولتهای کاذب مهدوی ... ◄◄دانلود کتاب های گرایش برق الکترونیک ... ...
حاكميت عدالت، پيام بزرگ مهدويت است
انتظار، دولت اسلامی و دولتهای کاذب مهدوی آن آینده خوش منتَظر و دولت کریمه موعود دارای ویژگی و مشخصههایی است که به اجمال و در ... روایات اشاره شده است: ظلم ستیز است، ...
انتظار، دولت اسلامی و دولتهای کاذب مهدوی آن آینده خوش منتَظر و دولت کریمه موعود دارای ویژگی و مشخصههایی است که به اجمال و در ... روایات اشاره شده است: ظلم ستیز است، ...
انقلاب اسلامی، زمینه ساز حكومت عدل اسلامی در سراسر جهان خواهد بود
انتظار، دولت اسلامی و دولتهای کاذب مهدوی نام برد علاوه بر این حرکتها در مرکز جهان اسلامی، زمینههای اعتقاد و باور به ظهور مهدی ... به بررسی زمینه های اجتماعی _ سیاسی، ...
انتظار، دولت اسلامی و دولتهای کاذب مهدوی نام برد علاوه بر این حرکتها در مرکز جهان اسلامی، زمینههای اعتقاد و باور به ظهور مهدی ... به بررسی زمینه های اجتماعی _ سیاسی، ...
امام جمعه خوي: دفاع از حريم ولايت عامل اصلي هجرت حضرت معصومه ...
انتظار، دولت اسلامی و دولتهای کاذب مهدوی آن آینده خوش منتَظر و دولت کریمه موعود دارای ویژگی و مشخصههایی است که به اجمال و در ... روایات اشاره شده است: ظلم ستیز است، ...
انتظار، دولت اسلامی و دولتهای کاذب مهدوی آن آینده خوش منتَظر و دولت کریمه موعود دارای ویژگی و مشخصههایی است که به اجمال و در ... روایات اشاره شده است: ظلم ستیز است، ...
دولت نهم، زمینهسازی برای ایجاد حکومت جهانی اسلام
انتظار، دولت اسلامی و دولتهای کاذب مهدوی انجام شد و زمینهسازی لازم برای پذیرش و باور این مسئله بوجود آمد . .... دولت عقل و شعور:از دیگر ویژگیهای حکومت جهانی مهدوی، ...
انتظار، دولت اسلامی و دولتهای کاذب مهدوی انجام شد و زمینهسازی لازم برای پذیرش و باور این مسئله بوجود آمد . .... دولت عقل و شعور:از دیگر ویژگیهای حکومت جهانی مهدوی، ...
عزت مسلمانان عامل دوام حاكمیت اسلام است
انتظار، دولت اسلامی و دولتهای کاذب مهدوی آن آینده خوش منتَظر و دولت کریمه موعود دارای ویژگی و مشخصههایی است که به اجمال و در مواردی به ... عقل و اندیشه آدمی کامل و روابط ...
انتظار، دولت اسلامی و دولتهای کاذب مهدوی آن آینده خوش منتَظر و دولت کریمه موعود دارای ویژگی و مشخصههایی است که به اجمال و در مواردی به ... عقل و اندیشه آدمی کامل و روابط ...
توفيقات به دست آمده در کنترل مرزها چشمگير بوده است
انتظار، دولت اسلامی و دولتهای کاذب مهدوی نام برد علاوه بر این حرکتها در مرکز جهان اسلامی، زمینههای اعتقاد و باور به ظهور مهدی و ... و مقصود انسانها بوده است و انبیاء بزرگ ...
انتظار، دولت اسلامی و دولتهای کاذب مهدوی نام برد علاوه بر این حرکتها در مرکز جهان اسلامی، زمینههای اعتقاد و باور به ظهور مهدی و ... و مقصود انسانها بوده است و انبیاء بزرگ ...
اسلام تاکید فراوانی بر نسل صالح دارد
انتظار، دولت اسلامی و دولتهای کاذب مهدوی و هم چنین پیامبر اکرم در روایات فراوانی که از موعود جهانی سخن گفته و ظهور او را برای ... مهدوی، که از جمله آنها تحقق حاکمیت جهانی ...
انتظار، دولت اسلامی و دولتهای کاذب مهدوی و هم چنین پیامبر اکرم در روایات فراوانی که از موعود جهانی سخن گفته و ظهور او را برای ... مهدوی، که از جمله آنها تحقق حاکمیت جهانی ...
-
دین و اندیشه
پربازدیدترینها