تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 15 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام حسین (ع):چیزى را بر زبان نیاورید که از ارزش شما بکاهد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826051782




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

فلسفه‌ی امنیت و آموزه انتظار


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
فلسفه‌ی امنیت و آموزه انتظار
فلسفه‌ی امنیت و آموزه انتظار نويسنده: مجتبی گودرزی مقدمه:از گذشته‌های دور تا به امروز امنیت از مقوله‌های مهم و رایج زندگی بشر بوده است و گذشت زمان نه‌تنها از اهمیت آن نکاسته، بلکه روز به روز بر اهمیت آن افزوده و ابعاد وسیعتری پیدا کرده است به طوری که انجام هر کاری به روش درست و کامل بدون وجود امنیت متصوّر نیست و در فقدان امنیت، واژهای مهم دیگری همچون عدالت و آزادی و … قابل تحقق نیست، به هر جهت نعمت امنیت از نعمتهای بزرگ و ارزشمندی است که هیچ کس از آن غافل نیست.هر انسانی در هر مذهب و آیینی دوست دارد که مال و جان و ناموس و آبرویش از خطر و آسیب محفوظ باشد. اگر چه این آرزو هنوز برای جوامع بشری به طور کامل و درست تحقق نیافته است و ما در اعتقادات خود اجرای کامل آن را در عصر حضرت مهدی «عج» می‌دانیم. و بشارت آیات و روایات اسلامی درباره آینده، از امنیتی عظیم و فراگیر است آن چنانکه انسانها بدون هیچ خوفی و هراسی به زندگی خود ادامه می‌دهند.آری، امنیت و صلح واقعی و آرامش که همان گوهر نایاب زندگی انسانها است از ویژگی‌های جهانی و فراگیر حکومت امام زمان «عج» است. اما در این نوشتار سخن از امنیت و فلسفه‌ی آن در عصر غیبت و ارتباط آن با آموزة انتظار است. به عصری که از شاخصه‌های اصلی آن ظهور و بروز ناامنی و چیره شدن آن بر جهان است.این مطلب در وجود دارد. و از بروز و ائمه معصومینبسیاری از روایات منقول از پیامبر اکرم ناامنی، بی‌عدالتی، جنگ‌های متعدد، هرج و مرج‌ها و فتنه‌های فراوان به عنوان یکی از ویژگی‌های عصر غیبت یاد شده است. در این عصر مؤمنین و منتظران ظهور به اموری چون ترس، گرسنگی، مال و جان مورد آزمایش و امتحان قرار می‌گیرند. با قطع نظر از روایات، در تاریخ جهان اسلام تا به امروز مشاهده می‌شود تهدیدها، حملات پی‌درپی علیه دین، کینه‌توزی‌ها و درگیری با معارضان و مخالفان، کم نبوده‌اند. و تهاجم مغول، جنگ‌های تحمیلی صلیبی، هجوم گسترده و همه جانبه استعمار غربی به جهان اسلام و اشغال مستقیم بلاد اسلامی، تثبیت ناامنی، تخریب بنیان‌های فرهنگی و اجتماعی و … فقط نمونه‌هایی از آن است.امروزه نیز سلاحهای اتمی، درگیری‌های نظامی، ایجاد تفرقه در میان صفوف مسلمین و جنگ شیعه و سنّی از مظاهر ناامنی است. و اما وجود مشتاقان و منتظران ظهور حضرت مهدی (عج) و نیز تعالیم دینی، در این میان نور افشانی می‌کنند. و با وجود تاریکی‌ها و ظلمت‌ها در پی زمینه‌سازی ظهورند.بدین جهت در این نوشتار پس از مفهوم شناسی امنیت و فلسفة آن آموزة انتظار و بیان جایگاه امنیت در اسلام و ذکر فلسفه امنیت به تبیین رابطه یا ترابط فلسفه امنیت با آموزة انتظار خواهیم پرداخت.امنیت:امنیت یکی از مقوله‌های اساسی است‌که وجودش در تمام ابعاد زندگی انسان قابل لمس است و از دیرباز تا کنون در حیات انسانی منشأ تحولات فراوانی شده است.ریشه لغوی این واژه از ثلاثی مجرد «امن» و با مشتقاتی مانند: ایمان، ایمنی و استیمان است. که به مفهوم اطمینان و آرامش در برابر خوف، ترس و اضطراب و نیز مترادف با آرامش قلب است. مفهوم امنیت شامل دو بُعد ایجابی و سلبی است یعنی از یک سو اطمینان، آرامش فکری و روحی و از سوی دیگر فقدان خوف، دلهره و نگرانی است.این واژه که در فارسی و عربی به صورت امنیت و امنیه کاربرد دارد در متون اسلامی موجود نیست بلکه به شکل ثلاثی مجرد و مشتقات آن استعمال شده است. از سوی دیگر امنیت دارای دو بُعد ذهنی و عینی است. به عبارت دیگر امنیت هم شامل اطمینان و آرامش فیزیکی می‌شود و هم آرامش روحی و روانی را در بر می‌گیرد.به همین جهت برخی در تعریف امنیت آورده‌اند: «امنیت عبارت است از: حفاظت در برابر خطر و احساس ایمنی و رهایی از تردید» . و نیز برخی معتقدند: امنیت در واقع توقع یک شهروند از نظام سیاسی و دولت است. و به مفهوم گسترده آن به معنای حفظ جان، مال و حیثیت تک تک افراد و تأمین آزادی فردی و اجتماعی، داشتن شغل و مسکن و … است.گرچه امنیت در این نوشتار شامل آرامش عینی و ذهنی افراد جامعه و فراغت از جنگ و درگیری مسلحانه و فقدان برخوردهای خشونت‌آمیز و در نهایت دستیابی به صلح است. که بدون تردید، شامل وجود امنیت و فراگیری تمام ابعاد و اقسام آن در زندگی انسان می‌شود.به عبارت دیگر: امنیت عمومی، قضایی، شخصی و فردی، اجتماعی و سیاسی و … همه را در بر می‌گیرد. چرا که امنیت در یک جامعه به صورت جهانی، اجتماعی، فردی و منطقه‌ای قابل تصور است. البته امنیت مطلق در عصر غیبت دست یافتنی نیست زیرا هیچ نوع نظم اجتماعی نمی‌تواند تمام بی‌ثباتی‌ها، خطرها، و ناامنی‌ها را از بین ببرد ولی شرایط متفاوت می‌تواند امنیت نسبی کمتر یا بیشتری را بوجود آورد.از سوی دیگر تحقق امنیت بستگی دارد به پیروی مردم از مرام و عقیده واحد و پای‌بندی به اخلاق‌ وارزشها و گسترش جریان عدالت در جامعه که به هر مقدار بیشتر باشد زمینه‌ی تحقق امنیت بیشتر خواهد بود.نکته دیگر این است‌که با مطالعه روایات درباره ظهور حضرت مهدی (عج) و تشکیل حکومت مهدوی و شاخصه‌های آن و فراگیرشدن امنیت و آرامش، می‌توان به مفهوم امنیت در عصر غیبت با توجه به فرهنگ مهدویت پی‌برد چرا که بر اساس روایات، امنیت و آرامش واقعی در دولت امام زمان (عج) به معنای زایل شدن خوف، حفظ جان، مال و آبروی اشخاص و ریشه‌کن شدن اختناق، استبداد، استکبار و استضعاف و برچیده شدن حکومت‌های طاغوتی و رفع ستم و ایمنی تمام راهها و فقدان آزار و اذیت است. به گونه‌ای که حتی ضعیف‌ترین مردم اگر از مشرق به مغرب سفر کند از احدی آزار و اذیت نبیند.بنابراین امنیت در عصر غیبت (پیش از ظهور) باید دارای چنین خصوصیاتی باشد. البته به‌طور نسبی و در حد توان و ظرفیت، با عنایت به عوامل ایجاد امنیت (فردی و اجتماعی) بدیهی است که امنیت کامل و واقعی وعدة الهی است و با مجری عادل و کامل در زمان معین به اذن خداوند متعال، محقق است.می‌شود. و این از ویژگی‌های زمان ظهور اماماما امنیت پیش از ظهور نسبی است یعنی گرچه دورنمای آن با نگاهی کلی و اجمالی همان گسترش ظلم و ناامنی و هرج و مرج است ولی امنیت دارای شدت و ضعف است و ممکن است در بعضی نقاط امنیت بیشتر از دیگر نقاط باشد. و زمینه برای رشد و پرورش منتظران ظهور وجود خواهد داشت.جایگاه امنیت:امنیت در منابع اسلامی از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است و آیات و روایات زیادی دربارة اهمیت و جایگاه آن در تمام ابعاد زندگی بشر وارد شده است و می‌توان آن را یکی از نعمتهای الهی بشمار آورد.امنیت ریشه همه نعمت‌ها و بزرگترین پاداشی است‌که به اهل حق داده می‌شود. امنیت گواراترین نعمت و اساسی‌ترین نیاز مردم است . اگر امنیت از میان برود مواهب مادی و معنوی نیز به خطر می‌افتد در یک محیط ناامن نه اطاعت خداوند مقدور است، نه زندگی همراه با عزت و سربلندی و نه تلاش و جهاد در جهت پیشبرد اهداف اجتماعی.مفهوم امنیت در منابع اسلامی، دارای قلمرو و عرصه‌ی وسیعی است و شامل امنیت فردی، اجتماعی، داخلی، خارجی، فکری و روحی، اخلاقی و اعتقادی، دنیوی و آخرتی می‌شود.در آیات قرآن کریم امنیت، نعمت بی‌بدیل الهی و منّتی بزرگ بر مؤمنان تحت ستم ، و نعمتی بزرگ که قیامت از آن سؤال خواهد شد، محسوب می‌گردد.قرآن یکی از اهداف برقراری حاکمیت خدا و جانشینی صالحان و طرح کلی امامت را تحقق امنیت معرفی کرده است. و نیز امن دانستن خانه کعبه توسط خداوند متعال بیانگر اهمیت امنیت است‌که این بنای مقدس با آن توصیف شده است. و این صفت در آیات زیادی تکرار شده است مانند، سوره تین که از مکه و شهر کعبه به بلد امین یاد شده است. و همچنین در قرآن، شهری که برخوردار از امنیت باشد به عنوان سرزمینی‌ آرمانی و مثالی معرفی شده، که از نظر خداوند متعال الگو و نمونه است زیرا از امنیت و آرامش و اطمینان برخوردار است .می‌گوید:قرآن در بیان داستان حضرت یوسف به پدر و مادر و برادرانش می‌گوید:هنگامی که خانوادة آن حضرت وارد مصر شدند، یوسف (ادخلوها مصر ان شاءالله آمنین) داخل مصر شوید که ان‌شاءالله در امنیت خواهید بود . بهبا عنایت به آیه شریفه، در میان تمامی مواهب و نعمتهای موجود در مصر، یوسف امنیت اشاره می‌کند و این نشان می‌دهد که نعمت امنیت ریشه همه نعمتها است. و نیز در روایات از امنیت به عنوان امری لازم یاد شده است به گونه‌ای که فقدان آن باعث پریشانی خاطر و نوعی کمبود تلقی شده است.چنین نقل شدهدر حدیثی از امام صادق است: پنج چیز است که اگر کسی فاقد آن باشد زندگیش دچار کمبود و قلبش پریشان و ناآرام خواهد بود:۱/ صحت و سلامت بدن. ۲/ امنیت. ۳/ روزی وسیع. ۴/ همدم همراه. ۵/ آسودگی.و نیز در روایتی از پیامبر اکرم نقل شده که فرمود: (نعمتان مکفورتان الامن و العافیه) دو نعمت پوشیده شده‌اند: یکی امنیت و دیگری سلامتی. و در جای دیگر فرمود: امنیت و سلامت دو نعمتی هستند که بسیاری از مردم در آن مغبونند.در روایتی دیگر از امنیت در کنار عدالت و فراوانی در بیان نقش وبه عنوان سه نیاز اساسی مردم یاد شده است. و همچنین از امام علی اهمیت امنیت نقل شده است که فرمود: (رفاهیةالعیش فی الامن) رفاه زندگی در امنیت است و (لانعمة أهنا من الأمن) هیچ نعمتی گواراتر از امنیت وجود ندارد.بنابراین با عنایت به آیات و روایات فوق، جایگاه والا و بالای امنیت در اسلام، مشخص و نمایان یکی ازمی‌گردد. و به همین جهت است که فراگیری امنیت در زمان ظهور امام مهدی وعده‌های خداوند و نعمتی از نعمتهای او و هدیه‌ای برای بشریت بواسطه وجود آنحضرت و انسان‌های مؤمن و صالح خواهد بود.امنیت در عصر غیبت:در عصر غیبت بویژه در جهان معاصر جوامع انسانی در شرایط سختی از نظر فقدان امنیت و آرامش زندگی می‌کنند. سرقت اموال و جنایات و فقدان آرامش و آسایش تنها نمونه‌ای کوچک از ناامنی‌های اجتماعی است و زورگوی‌ها و جنگهای کشورهای قوی بر علیه کشورهای ضعیف و اسلامی و ایجاد ناامنی اجتماعی، اقتصادی و سیاسی نمونه‌های بارز ناامنی در عصر غیبت است.با نگاهی گذرا به روایات اسلامی، خصوصاً روایات مهدوی که بیانگر اوضاع و احوال جوامع انسانی در عصر غیبت است، معلوم می‌گردد که بروز ناامنی و بی‌عدالتی و فراگیرشدن آن یکی از شاخصه‌های اصلی دوره پیش می‌باشد. همانطور که فراگیری امنیت و عدالت در تمام ابعاد زندگیاز ظهور حضرت مهدی بشر از شاخصه‌های حکومت آنحضرت پس از ظهور ایشان است.در تبیینپیامبر اکرم هنگامی خواهد بود که دنیا آشفته واوضاع اجتماعی پیش از ظهور فرمود: «ظهور مهدی هرج و مرج گردد. و گروهی به گروه دیگر یورش برند. نه بزرگ به کوچک رحم کند و نه نیرومند بر ضعیف ترحم نماید». و این هرج و مرج در اثر تجاوز قدرتهای بزرگ و تجاوز آنها به حقوق ملتهاست.دامنه هرج و مرج به راهها نیز کشیده خواهد شد و راهها ناامن و بی رحمی گسترش خواهد یافت. و با این که ستمگران در طول تاریخ دست به جنایت بی‌شمار زده‌اند، جنایات پیش از ظهور از هولناکترین جنایاتی است که می‌توان تصور کرد. سوزاندن کودکان و دریدن شکم زنان باردار توسط سفیانی، فقط نمونه‌ای از آن است آنرا در عباراتی ترسیم کرده است.که امام علیناامنی و خوف و ترس و فتنه‌ها در در توصیف آن فرمود: به گونه‌ای این مصائباین عصر به قدری خواهد بود که امام باقر و بلایا بر جامعه حاکم می‌گردد که هر کس از آنچه می‌بیند هر شب و روز آرزوی مرگ می‌کند.ضمن برشمردن مشکلاتیدر روایتی دیگر حذیفه بن الیمان می‌گوید: (پیامبر که مسلمانان با آن روبرو خواهند شد فرمود: ای حذیفه! گرفتاری بر اهل آن دوران ادامه می‌یابد به گونه‌ای که مأیوس می‌شوند و به فرج و گشایش گمان بد می‌برند. در این موقع خداوند مردی از پاکان عترت من و نیکان فرزندانم را می‌فرستد تا … ).به هر جهت با عنایت به روایات فوق و نشانه‌های ناامنی در عصر غیبت همچون مرگ‌های ناگهانی، ناامیدی مردم از نجات، جنگ و کشتار و … ، امنیت در عصر غیبت حاکم نیست و در واقع امنیت در عصر انتظار یعنی قبل از ظهور (که مورد بحث ما می‌باشد) دچار چالش است و در نظر بدوی با آموزه انتظار رابطه‌ای ناسازگار دارد. ولی در ادامه این نوشتار به چگونگی سازگاری آن با آموزة انتظار و مؤلفه‌هایش اشاره کرد و به بررسی آن خواهیم پرداخت.از سوی دیگر حوادث فوق به طور قطع معلول، عللی است که سبب بروز ناامنی و وفراهم شدن زمینه‌های آن در جهان اسلام شده است. انحراف از مسیر ولایت اهل بیت بود و نیزوجود حرکت‌های منافقانه و ریاکارانه که همواره مایه نگرانی پیامبر اسلام ماجرای سقیفه و تبدیل خلافت به ملوکیت و شرایط نامساعدی که منجر به غیبت امام عصر (عج) گردید. و همچنین تهدیدها و حملات بر علیه اسلام و عدم اتحاد مسلمین، مواردی است که در آسیب شناسی و مباحث تاریخ تحلیلی مورد بحث قرار می‌گیرد ولی از جهت کلامی و اعتقادی اراده و اختیار انسان را سلب نمی‌کند و در واقع این انسان است که می‌تواند در مسیر امنیت، موانع را اصلاح و آنرا تقویت کند.فلسفه امنیت:اولین سؤالی که در این قسمت به ذهن می‌رسد سؤال از معنا و مفهوم فلسفه امنیت است. به عبارت دیگر فلسفه امنیت به چه معنایی است؟ و مراد از فلسفه در این عنوان چیست؟ آیا ترکیب فلسفه با امنیت ترکیب عطفی است یا وصفی یا اضافی؟ آیا مفهوم فلسفه همان چرایی است یا برای چه؟فلسفه امنیت در مقابل فلسفه مطلق است زیرا از نوع اضافی است و به معنای پژوهشی درباره امنیت است. بدون این که در مقام اثبات یا نفی باشد. مانند این که می‌گوییم امنیت یعنی چه؟ امنیت برای چیست؟البته عنوان فلسفه در این جا که به صورت مضاف است بیشتر ناظر به روش و متدلوژی است، یعنی یک روش آزاد، همانگونه که در فلسفه تاریخ، فلسفه حقوق و فلسفه فقه سخن از روش بررسی مسائل است. بنابراین ترکیب دو واژة فلسفه و امنیت عطفی نیست زیرا در صدد مقایسه کردن این دو واژه با هم نیستیم و نیز ترکیب وصفی نیست زیرا فلسفه امنیت غیر از فلسفه امنیتی است. یعنی قصد نداریم نگاه امنیتی به جهان داشته باشیم. و همچنین ترکیب اضافی نیست، زیرا در این نوع ترکیب کلمه«فی» در تقدیر است و معنایش چنین می‌شود: فلسفه‌ای که به بحث درباره مفاهیم امنیت و دلائل آنها می‌پردازد.بنابراین منظور از فلسفه امنیت، بحث در امنیت و مسائل آن با روش آزاد و عقلی است که در آن از غایت و غرض یا فائده امنیت و آثار آن بحث می‌شود. مثل: فلسفه روزه و حج در این نوشتار نیز مراد از فلسفه امنیت، همان غرض و غایت است یعنی سخن از علت غایی است. گرچه در بحث از رابطة فلسفه امنیت با انتظار، به علت فاعلی نیز اشاره خواهد شد.اما با اینکه امنیت خود از اهداف تشکیل حکومت‌ها شمرده می‌شود با نگاهی اجمالی و گذرا از موارد ذیل به عنوان فلسفة امنیت یاد شده است و آنها عبارتند از:۱/ رسیدن به تکامل و سعادت همه انسانها.۲/ تعلیم، تعلّم و تربیت انسانهای مستعد و پیشرفت در زمینه‌های علمی، اقتصادی و ….۳/ ایجاد و فراهم ساختن فرصتهای یکسان برای همه، جهت برخورداری و بهره‌مندی بهتر و انجام امور فرهنگی، سیاسی و ….۴/ ایجاد رفاه و آسایش و آرامش که در سایه آن، تشکیل حکومت اسلامی میسّر شود تا حدود و قانون خداوند جای گیرد.۵/ زمینه‌سازی در جهت رسیدن همه انسانها به عدالت و آزادی.موارد فوق و دیگر موارد که به جهت اختصار ذکر شده‌اند، همه براثر وجود امنیت حاصل می‌گردند.و از آنجا که عوامل امنیت و ایجاد آن یا فردی است و یا اجتماعی و حکومتی، تلاش در هر یک، امنیت و آرامش متناسب با آن را بوجود می‌آورد. در زمینه عوامل فردی اگر بر انسان، خشم، شهوت، حرص، طمع، بخل و دیگر صفات رذیله، حکومت کند هرگز به امنیت و آرامش دست نمی‌یابد و از سوی دیگر این امنیت است که زمینه‌ی پرواز انسان را در عالم ملکوت مهیا می‌سازد و انسان می‌تواند در سایة امنیت به دستورات و قوانین الهی عمل کند و به سعادت برسد. و نیز در سایه امنیت می‌توانند در زمینه‌های علمی و تربیتی پیش بروند و به طور قطع انسانهایی که ناامنی درونی دارند و اسیر و وابسته هستند در این مسیر درمانده‌اند.اسلام معتقد است کمترین عامل و کارکرد امنیت، تربیت انسان است در فرهنگ قرآن امنیت خالص از آن مؤمنین است. همانگونه که فرمود: (فایّ الفریقین احقّ بالامن ان کنتم تعلمون الذین امنوا و لم‌یلبسوا ایمانهم بظلم اولئک لهم الأمن و هم مهتدون). اگر می‌دانید بگوئید که کدام یک از این دو گروه به ایمنی سزاوارترند؟ کسانی که ایمان آورده‌اند و ایمان خود را به شرک نمی‌آلایند، ایمنی از آن ایشان است و ایشان هدایت یافتگانند.می‌فرماید: (من آمن أمن) کسی که ایمان داشتهامام علی باشد امنیت دارد.بدیهی است که ایمان امنیت می‌آورد ولی از سوی دیگر امنیت عامل تقویت و استحکام ایمان نیز می‌شود. اما در زمینه‌ی امنیت اجتماعی و حکومتی که می‌تواند به موارد یاد شده در فلسفه امنیت کمک کند و آنرا در ابعاد وسیعتری گسترش دهد و به عبارت دیگر غرض و غایت امنیت ایجاد و تقویت و گسترش موارد مذکور باشد.قرآن کریم مثالی از یک قریه می‌زند و می‌فرماید: (ضرب الله مثلاً قریة کانت امنة مطمئنة یأتیها رزقها رغداً من کلّ مکان فکفرت بأنعم الله فأذاقها الله لباس الجوع و ا لخوف) . خداوند قریه‌ای را مثال می‌زند که امن و آرام بود و روزی مردمش به فراوانی از هر جا می‌رسید، اما کفران نعمت کردند و خداوند به کیفر اعمالشان به گرسنگی و وحشت مبتلایشان ساخت.وجود امنیت در یک کشور و جامعه باعث اطمینان خاطر، سرمایه‌گذاری، رفاه اقتصادی و پیشرفت است. حکومت‌ها با وجود امنیت می‌توانند به عدل و قسط در میان مردم و نهادینه کردن آزادی بر اساس قانون الهی برسند. امنیت است که توانایی ارائه‌ی نمونه‌ای از حکومت الهی موعود را دارد و می‌تواند زمینه ساز و مقدمه‌ای برای امنیت کامل و واقعی باشد.از این‌جاست که فلسفه‌ی امنیت در عصر غیبت بر اساس تعالیم اسلامی و فرهنگ مهدویت چهره‌ی خود را نشان می‌دهد و پرسش، فلسفه‌ی امنیت چیست را به خوبی پاسخ می‌دهد.انتظار:برای واژه انتظار تعاریف و معانی گوناگونی نقل شده است. ولی چون فهم معنای انتظار وجدانی است و تا کسی به آن مبتلا نشود به واقع آنرا درک نمی‌کند. غالباً این تعاریف، لوازم و یا ملزومات مفهوم انتظار است و معنای «چشم به راه بودن» که در اکثر کتابها برای واژة انتظار آمده است صرفاً ترجمة لفظ از عربی به فارسی است، و نمی‌تواند به عنوان تعریف تلقی شود. و اساساً امری که کاملاً وجدانی است هرگز با توصیفات ذهنی، حقیقت آن فهمیده نمی‌شود. مانند: گرسنگی و تشنگی، شادی و خشم، حب و بغض که تنها راه درک آنها، داشتن آن حالات است در انتظار نیز تا کسی حالت انتظار را نچشیده باشد نمی‌تواند آن را درک کند البته توصیفات متعدد، زمینه‌سازی می‌کند تا شخص به حقیقت معنا نزدیک شود به هر جهت ما نیز با ذکر اوصاف و لوازمات و یا ملزومات انتظار، به واقعیت آن نزدیک می‌شویم.انتظار در برخی عبارات به یک حالت قلبی و نفسانی معرفی شده است. و یکی از مهمترین لوازم آن تهیو و آماده شدن ذکر شده است. این نوع آماده شدن یک حالت قلبی است ولی دارای آثار خارجی نیز می‌باشد. مثلاً آراستن خود و منزل و تهیه‌ی غذای مطلوب و مورد علاقه‌ی کسی که انتظار آمدنش را می‌کشیم.صاحب مکیال المکارم در این‌باره می‌گوید: (معنی انتظار …. هو کیفیةٌ نفسانیةً ینبعث منها التّهیّو لما تنتظره … فکلما کان الانتظار اشدٌّ کان التهیو آکدَ. الاتری انه اذا کان لک مسافرٌ تتوقع قدومه ازداد تهیُّوک لقدومه کلما قَرُب حینه) .معنای انتظار عبارت است از یک حالت قلبی و روحی که از آن آماده شدن برای چیزی که در انتظارش هستی بر می‌آید… پس هر قدر انتظار شدیدتر باشد آماده شدن هم بیشتر می‌شود آیا نمی‌بینی که وقتی مسافری داشته باشی که منتظر آمدنش هستی هر چه زمان آمدنش نزدیک‌تر می‌شود آمادگی تو برای این امر بیشتر می‌شود.برخی دیگر نیز انتظار را این‌گونه معنا کرده‌اند: انتظار به حالت کسی گفته می‌شود که از وضع موجود ناراحت است و برای ایجاد وضع بهتر تلاش می‌کند. مثلاً بیماری که انتظار بهبودی می‌کشد و از وضع فعلی خود ناراحت است.پس انتظار دارای دو عنصر نارضایتی از وضع موجود و تلاش و امید برای دگرگون شدن این وضع است. بدون تردید، انتظار در فرهنگ مهدویت به معنای عام آن یعنی انتظار فرج از خدا به معنای امید و انتظار گشایش کار و امداد الهی نیست که ضدّ آن یأس و ناامیدی از خداست که از گناهان کبیره شمرده شده است بلکه به معنای خاص آن یعنی انتظار فرج ظهور امام زمان (عج) است.گرچه غیبت خود بزرگترین گرفتاری عصر برای بشریت بویژه برای مشتاقان و عاشقان آنحضرتامام زمان است، لذا به معنای عام نیز دارای معنا و مفهوم است به هر جهت اگر آن دو جنبه‌ی نفی و اثبات که در مفهوم انتظار است در روح انسان جایگزین شود. منشأ دو رشته اعمال دامنه‌دار خواهد شد.این دو رشته اعمال عبارتند از: ترک هر گونه همکاری با عوامل ظلم و فساد و حتی مبارزه با آنها از یک طرف و خودسازی و کسب آمادگی‌های جسمی و روحی، مادی و معنوی برای شکل گرفتن آن حکومت موعود جهانی از سوی دیگر که هر دو قسمت، سازنده و عامل تحرک و آگاهی و بیداری است.بنابراین درست است‌که انتظار یک حالت قلبی و درونی است ولی دارای آثار خارجی است و یک بعد آن در صحنه عمل ظهور و بروز می‌کند. از این‌رو است که روایات در بیان جایگاه انتظار و ترغیب و تشویق به آن، انتظار را از سنخ عمل دانسته و آن را افضل عبادات معرفی کرده‌اند.بدین جهت انتظار در عالم خارج و با توجه به متعلّق خود که انسان منتظر می‌باشد، ابعاد و زوایا و آثار خود را نشان می‌دهد که از آنها به مؤلفه‌های انتظار نیز یاد می‌شود. و از این جااست که جایگاه و مقام و شأن منتظران آنگونه که در روایات آمده، نمایان می‌شود.ابعاد و آثار انتظار:از آنجاکه آموزة انتظار یکی از تعالیم اساسی و مهم در انتظار مصلح جهانی، و تحقق همة خوبی‌هافرهنگ مهدویت است. وانتظار ظهور حضرت مهدی و امنیت و صلح فراگیر به معنای واقعی آن است. این انتظار به همراه خود، شور و نشاط، شوق یاری و همراهی، تحرک و پویایی، ظلم‌ستیزی و حرکت به سوی کمال و سعادت انسانی و ایجاد امنیت فردی و اجتماعی را دارد. چرا که ابعاد مختلف انتظار آنحضرت منتظران را در ابعاد متفاوت هدایت می‌کند و عاملی مهم و تأثیر‌گذار در همه ابعاد زندگی منتظران است که نتیجه‌ی آن آثار و برکات فراوان در زندگی و جامعه منتظران است.انتظار در بُعد فکری و نظری که زیربنای اعمال و رفتار انسان است، باورهای اساسی حیات آدمی را در حصار خود حفظ می‌کند و باعث تقویت و استحکام بنیان‌های اعتقادی و فکری منتظران می‌شود. به‌طوری که دچار انحرافات فکری نشده و دچار یأس و ناامیدی نگردند.امام در این زمینه فرموده است: (روزگاری بر مردم خواهد آمد که امام ایشان غایبباقر خواهد شد. پس خوشا به حال آنان که در آن زمان بر امر ما ثابت و استوار بمانند) .انتظار در بُعد عملی نیز به اعمال و رفتار انسان جهت می‌دهد. و باعث می‌شود که منتظران در بُعد فردی و اجتماعی تلاش کنند. از نظر فردی به حیات روحی و روانی و کسب فضائل اخلاقی وتقویت بنیة جسمی و روحی بپردازند و به عبارت دیگر خودسازی را سرلوحه کار خود قرار دهند. و از نظر اجتماعی مراقب حال دیگران بوده، و علاوه بر اصلاح خود در اصلاح دیگران نیز کوشا باشند. چرا که آن نهضت جهانی و برنامة عظیم که همة برنامه‌های آن مانند امنیت، عدالت و … در حد کمال است یک برنامة فردی نیست بلکه جمعی و همگانی است. از این‌رو برای تحقق چنین انقلابی، مردانی بزرگ،مصمّم، شکست ناپذیر و پاک و دارای بینش عمیق و گرایشات متعالی لازم است.بنابراین انتظار یک مصلح جهانی به معنای آماده باش کامل فکری و اخلاقی، مادی و معنوی در تمام ابعاد آن برای گسترش عدل و امنیت و اصلاح همه‌ی جهان است.بدین جهت در روایات ما برای منتظران واقعی اوصافی نظیر، یقین، ایمان، معرفت و شناخت، تقوا، خودسازی و دگرسازی و … گفته شده است. و منتظران را به سوی کسب آن صفات تشویق کرده‌اند. و همچنین مواردی مانند: ورع، حسن خلق، امربه معروف و نهی از منکر، عمل به آداب و تعالیم دینی و … را به عنوان وظایف منتظران برشمرده و امر به عمل کردن به آنها کرده‌اند.به هر جهت روشن و واضح است که اگر به درستی مفهوم انتظار درک شود و به آن عمل شود، آثار و برکات فراوانی از آن بدست می‌آید که امنیت فردی و اجتماعی برای رسیدن به غایات و اهداف عالی، تنها یکی از ثمرات آن می‌باشد.فلسفه امنیت و آموزة انتظار:پس از بیان مفهوم امنیت، جایگاه آن در اسلام و فلسفه امنیت و نیز انتظار و ابعاد و آثار آن، می‌توان به رابطه یا ترابط فلسفة امنیت با آموزة انتظار پی برد. و این ارتباط به دو صورت متصوّر است:۱/ میان آنها ترابط و رابطه‌ی دو طرفی است و این رابطه از دو طرف از نوع علت و معلول است. به این بیان که با عنایت به مفهوم و آثار انتظار، انتظار بستری است برای ایجاد امنیت، چرا که امنیت یکی از ثمرات آموزة انتظار است و نسبت به آن در حکم معلول است. بدین صورت‌که آموزة انتظار به منتظران می‌آموزد که باید نسبت‌ به منتظر ایمان قوی داشته باشند و برای داشتن لیاقت و صلاحیت و حضور در گروه منتظران باید به دستورات و تعالیم دینی عمل کنند، و این امر در جای خود ثابت شده است که ایمان برای فرد و جامعه امنیت می‌آورد.چگونه ممکن است کسی که عامل به احکام و دستورات اسلام است به خود و دیگران ظلم کند و در درون خود و جامعه‌ای که زندگی می‌کند اختلال بوجود آورد و ایجاد ناامنی کند و دست به شرارت و زورگویی و سلب آسایش از دیگران بزند؟ و یا در زمینه‌ی اقتصادی مرتکب احتکار، گران فروشی، خیانت در امانت، رانت خواری و در یک کلام ناامنی اقتصادی شود؟ و موجبات انحراف دیگران را فراهم کند؟ و یا اشاعه فساد و فحشاء و ترغیب دیگران به منکرات شود؟خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرماید: (وعدالله الذین آمنوا منکم و عملوالصالحات … و لیبدّلنهم من بعد خوفهم امنا). خدا به کسانی از شما که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند وعده داده که در روی زمین آنها را جانشین دیگر انسانها کند، همچنان که مردمی را که پیش از آنها بودند جانشین دیگران کرد. و دینشان را که خود برایشان پسندیده است استوار سازد. و وحشتشان را به ایمنی بدل کند.در این آیه ایمان و عمل صالح سبب امنیت و آرامش است و آموزة انتظار بستر مناسبی است برای تجدید و تقویت ایمان و عمل به تعالیمی که شخص به آن ایمان آورده است. و از سوی دیگر ممکن است امنیت در حکم علت برای انتظار و آثار آن باشد به این بیان‌که تا امنیت نباشد، تربیت انسانهای مؤمن و مذهبی و تعلیم آنها به نحو احسن امکان ندارد.جامعه‌ای که در آن مشکلات متعددی از جمله ناامنی وجود داشته باشد نمی‌تواند انتظار «یعبدوننی لایشرکون بی شیئاً» را داشته باشد، خداوند در آخر آیة فوق می‌فرماید: (اگر حکومتی الهی بود و امنیت ایجاد شد و کسی عبادت خدا را نکرد، زیانکار هستند)، (من کفر بعد ذلک فأولئک هم الخاسرون)، پس زمینه‌ساز عبودیت و سیر در مسیر انتظار، با امنیت امکان پذیر است. البته اگر کسی اشکال کند که سخن ما از امنیت و فلسفه‌ی آن در عصر غیبت است و در این دوران امنیت کامل و واقعی ممکن نیست علاوه بر این‌که روایات وارده ویژگی این عصر را هرج و مرج، جنگ و خونریزی، اختلاف و درگیری و ناامنی، دانسته‌ و از حوادث هولناک آن خبر داده است.در جواب می‌گوییم:سخن از امنیت در عصر غیبت، امنیت نسبی است به گونه‌ای که امکان حرکت در راه خدا و کسب فضائل و تعلیم و تعلم برای پیروان و منتظران امکان داشته باشد. و اگر روایات دلالت بر هرج و مرج و ناامنی در این عصر را دارند. منظور ناامنی مطلق و فراگیر به‌طوری که امکان زندگی و عمل به دستورات الهی برای تمام انسانها نباشد، نیست .تاریخ این مسأله را به خوبی نشان داده است که با وجود حکام ظالم و سلاطین جور، کم نبوده‌اند کسانی که در مسیر عبودیت پیشرفته و به بوده‌اند.قلّه‌های کمال و سعادت رسیده‌اند و از منتظران واقعی اماماز سوی دیگر روایات موجود در این باب در مقام بیان علائم و خصوصیات چنین دوره‌ای است، که تمام آنها منوط به خواست و ارادة انسانهاست. و به عنوان مثال اگر مردمی تصمیم گرفتند که حکومتی الهی و اسلامی تشکیل دهند تا زمینه‌ی کمال و پیشرفت برای آنها هموار گردد و در مسیر معرفت و شناخت خداوند بر اساس قوانین اسلامی حرکت کنند «مانند انقلاب اسلامی ایران»، و زمینه‌ساز حکومت جهانی حضرت مهدی (عج) باشند، که به‌طور طبیعی امنیت لازم برای رسیدن به اهداف نیز بوجود می‌آید، اینها منافاتی با آن روایات ندارند. و از جهت کلامی امکان بداء در این گونه گزارشات و اخبار وجود دارد.۲/ صورت دوم این است‌که: امنیت و انتظار هر دو علت هستند و ثمرات و غایات آنها معلول، به عبارت دیگر هر دو، کارکردشان یکی است. یعنی همانگونه که فلسفه‌ی امنیت، سعادت انسانها و آرامش روحی و روانی فرد و جامعه و آسایش آنها و فراهم شدن زمینه‌های تعلیم و تعلّم و معرفت و … است.ثمرة انتظار و کارکرد آن نیز همین موارد است. به عبارت سوم همان‌طور که فلسفه‌ی امنیت زمینه‌سازی برای خودسازی و دگرسازی است، آموزة انتظار نیز این‌گونه است. بنابراین میان فلسفه امنیت و آموزة انتظار همراهی و هماهنگی است.نتیجه گیری:امنیت در این نوشتار با توجه به ویژگی‌ها و خصوصیات آن در زمان پس از ظهور به این معنا است‌که آرامش و آسایش افراد جامعه و فقدان جنگ وخونریزی و نبود برخوردهای خشونت‌آمیز البته به‌طور نسبی نه مطلق، به‌گونه‌ای که زمینه تکامل و رسیدن به سعادت برای مشتاقان و منتظران وجود داشته باشد. و چون سخن از امنیت در عصر غیبت است از ظهور این معنا با روایاتی که هرج و مرج و ناامنی در عصر پیش از ظهور می‌دهند منافات ندارد. زیرا اولاً: مراد روایات، ناامنی به‌طور مطلق به‌گونه‌ای که سدّ راه منتظران شود نیست و ثانیاً: این روایات سلب اختیار از انسان نمی‌کنند و انسان می‌تواند به قدر توان خود ایجاد امنیت کند. ثالثاً: از نظر کلامی و اعتقادی امکان بداء در چنین روایاتی که از آینده گزارش می‌دهند وجود دارد.اما فلسفه امنیت به معنای بحث دربارة امنیت و مسائل آن با روش آزاد و عقلی است و مراد از آن همان غرض و غایت از امنیت است یعنی ناظر به علت غایی است، لذا اضافة واژة فلسفه به امنیت نه عقلی است و نه وصفی و نه اضافی مصطلح.به هر جهت با نگاه اجمالی مواردی را می‌توان به عنوان فلسفة امنیت برشمرد و آنها عبارتند از:۱/ رسیدن به تکامل و سعادت انسانها.۲/ تعلیم، تعلّم و تربیت انسانهای مستعد و پیشرفت در عرصه‌های علمی، اقتصادی، فرهنگی و ….۳/ ایجاد و فراهم ساختن فرصتهای یکسان برای همه جهت برخورداری و بهره‌مندی بهتر در انجام امور فرهنگی، سیاسی و …۴/ ایجاد رفاه و آسایش و آرامش که در سایة آن تشکیل حکومت اسلامی میسّر شود تا قانون خداوند در جامعه جاری گردد.۵/ زمینه‌سازی برای رسیدن همة انسانها به عدالت و آزادی و …و این امور در زمینه‌های فردی و اجتماعی و حکومتی امکان پذیر است.از سوی دیگر انتظار که یک حالت قلبی است دارای آثار خارجی نیز می‌باشد. و به همین اعتبار روایات، آنرا از سنخ عمل دانسته‌اند. لذا آثار آن در دو بعد نظری و عملی آشکار می‌شود. و تمام آثار انتظار در دو محور خودسازی و دگرسازی خلاصه می‌گردد. و از درون این محور امنیت فردی و اجتماعی بیرون می‌آید و به عبارت دیگر یکی از ثمرات آن امنیت است.و از آنجاکه فلسفة امنیت با آثار و نتیجه‌ی انتظار صحیح و واقعی قرین همند. ارتباط آنها به دو صورت متصوّر است:۱/ ترابط و رابطة دو طرفی آنهم از نوع علت و معلول یعنی از یک طرف انتظار بستر و علت امنیت و فلسفه‌ی آن است و از طرف دیگر امنیت در حکم علت است برای انتظار و آثار آن.۲/ امنیت و انتظار هر دو علت‌اند و ثمرات و غایات آنها در حکم معلول است. به عبارت دیگر فلسفه امنیت هر چه باشد، انتظار هم همان را به عنوان آثار به همراه دارد یعنی هر دو کارکرد‌شان یکی خواهد بود.ماخذ:۱/ قرآن کریم.۲/ ینابیع الموده، الحافظ سلیمان بن ابراهیم حنفی قندوزی، الشریف الرضی، ج دوم، ۱۴۱۷ هـ.۳/ غیبت نعمانی، ابن ابی زینب، ترجمه محمد جواد غفاری، صدوق، ج اول، ۱۳۶۳ ش.۴/ بحارالانوار، محمد باقر مجلسی، دارالتعارف بیروت، چ اول، ۱۴۲۱ هـ.۵/ منتخب الاثر، لطف الله صافی گلپایگانی، مطبعه سپهر، چ اول، ۱۴۱۹هـ.۶/ تحف العقول، حسن بن شعیه حرانی، جامعه مدرسین، ۱۴۰۴هـ.۷/ غرر و درر، عبدالواحد بن محمد تمیمی آوری، دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۶۶ ه.ش.۸/ تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی، دارالکتب الاسلامیه، چ هیجدهم، ۱۳۷۹هـ.، چ اول۹/ آینده جهان، رحیم کارگر، بنیاد فرهنگی حضرت مهدی ۱۳۸۳ش.، چ۱۰/ نگین آفرینش، محمد مهدی حائری و دیگران، بنیاد فرهنگی حضرت مهدی اول ۱۳۸۳ش.، نجم الدین طبسی، سازمان تبلیغات۱۱/ چشم اندازی از حکومت مهدی اسلامی، چ دوم ۱۳۷۷ش.۱۲/ وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، آل البیت، قم، ۱۴۰۹هـ.۱۳/ التحفه السّنیّه، سید عبدالله جزایری.۱۴/ عقد الدرر، یوسف بن یحیی الشافعی، مسجد جمکران، چ اول ۱۴۱۶هـ.۱۵/ الملاحم و الفتن، ابن طاووس، مؤسسه الاعلمی، بیروت، چ دوم ۱۴۲۳هـ.۱۶/ مکیال المکارم، سید محمد تقی موسوی اصفهانی، ترجمه سید مهدی حائری، انتشارات بدر، چ پنجم ۱۴۲۱هـ.۱۷/ خصال، محمد بن علی بن بابویه، جامعه مدرسین، ۱۴۰۳هـ.۱۸/ اصول کافی، محمد بن یعقوب کلینی، ترجمه سید جواد مصطفوی، گلگشت، چ اول.۱۹/ کما‌ل‌الدین، محمد بن علی بن بابویه، مسجد جمکران، چ دوم، بهار ۱۳۸۲ش.منبع:www.monjee.com/س
#دین و اندیشه#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 937]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن