محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1846743901
ابعاد شخصیتی آیت الله سعیدی (رحمت الله علیه)
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
ابعاد شخصیتی آیت الله سعیدی (رحمت الله علیه) نويسنده:حامد گیلانی اشاره:یكی از ویژگی های ممتاز انقلاب اسلامی ایران، نقش روحانیت در ابعاد مختلف مبارزه ضد استبدادی با رژیم خودكامه پهلوی است، این قبیل مبارزات را در قبل از پیروزی انقلاب، می توان به چند دسته تقسیم كرد:عده ای چون بهشتی، باهنر و مفتح، از جایی آغاز كردند كه دشمن آغاز كرده بود؛ یعنی مراكز آموزشی. برخی دیگر به رویارویی چهره به چهره پرداختندو از بلندای منبر به افشای توطئه های رژیم پرداختند، مانند آیت الله سعیدی، هاشمی نژاد و ... دیگرانی هم در سنگر محراب و قلم به تربیت نفوس پرداختند؛ همانند صدوقی، مدنی و دستغیب. و كسانی لباس رزم پوشیدند و با دستی قرآن و دست دیگر سلاح آتشین، به شكار مهره های شاه پرداختند؛ مثل اندرزگو و... بدون تردید، شناخت این چهره های تابناك و ارزشمند برای نسل حاضر نه تنها لازم و ضروری است، بلكه آشنایی با این اسوه ها موجب غنای شخصیت و اعتماد به نفس این نسل و نسلهای آینده، در مقابله با توفانهای مهاجم سیاسی و فرهنگی، خواهد بود. با عنایت به این ضرورت و در آستانه سالروز شهادت آیت الله سید محمدرضا سعیدی(رحمت الله علیه) كه به دست دژخیمان ساواك انجام گرفت، گفتگویی را با یكی از دوستان آن شهید، حجت الاسلام والمسلمین سید مهدی طباطبایی، انجام داده ایم كه تقدیمتان می گردد. حجت الاسلام طباطبایی، یكی از كارشناسان مباحث اخلاقی و از واعظان شناخته شده كشور هستند كه در حال حاضر نمایندگی مردم تهران در مجلس شورای اسلامی را هم بر عهده دارند.با توجه به سوابق مشترك فرهنگی و خانوادگی كه با شهید آیت الله سعیدی داشته اید، مایلیم از نحوه آشنایی تان با آن شهید بزرگوار و روندی كه به تحكیم این رابطه انجامید صحبت كنید.شهید سعیدی در شرایطی پا به عرصه هستی نهادند كه كشور ما تازه در دست خاندان پهلوی افتاده بود و بحران زندگی سیاسی و معیشتی مردم در اوج خود قرار داشت. از یك طرف واقعه كشف حجاب و از طرف دیگر واقعه مسجد گوهرشاد، از جمله محدودیتهایی بود كه حتی اعتقادات مردم را مورد بی حرمتی قرار می داد و این دقیقاً با آغاز نوجوانی شهید سعیدی مصادف بود. ایشان كه در سال 1308 و در محله "نوغان" مشهد متولد شده بودند، در شرایطی قدم به وادی طلبگی نهادند كه فشار رژیم بر روحانیت نیز در نقطه اوج خود قرار داشت؛ یعنی در زمانی كه رژیم رضاخان تلاش داشت روحانی را منفور مردم و جامعه جلوه دهد و حتی عمامه ها را نیز از سر روحانیون برمی داشت، مرحوم سعیدی در چنین شرایطی به كسوت روحانیت وارد شد و این از برجستگی های اخلاقی آن شهید بزرگوار بود. یك وقت ممكن است كسی وارد عرصه طلبگی شود كه لباس روحانیت در احترام جامعه و مردم قرار داشته باشد و این فرق می كند با زمانی كه این لباس را منفور اجتماع جلوه داده باشند؛ یعنی در این دو شرایط متفاوت، در واقع ایده ها، نیت ها و حتی قدرتهای روحی افراد متفاوتند، بخصوص آنكه مشهد در آن سالها، شهر تقریباً كوچكی بود كه همه یكدیگر را می شناختند. ایشان طلبه محله نوغان بود و بنده نیز طلبه محله پایین خیابان.تا اینكه ایشان با همشیره بنده ازدواج كردند. از آنجا كه بین بنده و خواهرم از دوران كودكی علاقه خاصی وجود داشت، طبیعی بود كه این وصلت به تحكیم هر چه بیشتر روابط ما و شهید سعیدی بینجامد؛ یعنی این ازدواج در كنار كثرت علاقه ام به مرحوم سعیدی و نیز مراتب علمی كه در وجود ایشان قرار داشت، دست به دست هم داد و باعث می شد رفاقتمان هر روز، رنگ بهتری به خود بگیرد. بعدها نیز كه ایشان به قم تشریف آوردند، هر چند بنده مشهد بودم، ولی چیزی از علاقه و صمیمیت ما كاسته نشد.با مطالعه در زندگی شهید سعیدی، متوجه می شویم كه ایشان به تأسی از اجداد بزرگوارشان، در كنار فعالیتهای سیاسی و مبارزاتی خود، از دستگیری و كمك به مردم هم غافل نبوده اند، آیا از این بعد از سجایای اخلاقی آن شهید، خاطراتی در ذهنتان است. در بعد اعتقادی، باید اشاره كنم كه در آن ایام، كارهای مربوط به اصلاح دین مردم و مبارزه با منكرات جامعه و احیای معروف را جوانهای طلبه انجام می دادند و ایشان در واقع سردمدار آن جوانها، به شمار می رفتند. در باب كمك به مردم هم با توجه بر سرما و یخبندانهای شدید مشهد و نیز حضور روسها كه زندگی را بر مردم سخت كرده بود، بارها شهید سعیدی را می دیدیم كه در صف طویل نان ایستاده و برای فقرا و بخصوص پیران جامعه، نان و آذوقه تهیه می كرد. و یا صف نفت كه از كارهای همیشگی ایشان بود. از آنجا كه این خصلت حسنه در وجود ایشان ریشه گرفته بود، بعدها كه به قم و بعد هم به تهران آمدند، می بینیم كه این كمكها را با وسعت بیشتری انجام می دادند؛ به گونه ای كه تا آخر عمر ایشان هم ادامه داشت.هنوز هم بسیاری از مردم منطقه غیاثی و جهان پناه در تهران و نیز مناطق اطراف، خاطرات متعددی از كمكهای نوعاً مخفیانه آن مرحوم را در ذهن دارند.به نظر می رسد آمدن شهید سعیدی به قم و آشنایی و حضور در درس حضرت امام (رحمت الله علیه) ، تحول عظیمی را در ایشان رقم می زند؛ به گونه ای كه گویا گم شده خود را یافته اند.تقریباً می توان گفت كه فعالیتهای سیاسی ایشان نیز در همین سالها شكل می گیرد. لطفاً قدری از آشنایی شهید سعیدی با حضرت امام(رحمت الله علیه) و چگونگی ارتباط وی با آن بزرگوار صحبت كنید. مرحوم سعیدی در شرایطی به قم رفتند كه مرجعیت آن زمان بر عهده مرحوم آیت الله العظمی بروجردی قرار داشت و امام خمینی(رحمت الله علیه) نیز جزو مدرسان مطرح و بنام حوزه بودند.آیت الله سعیدی نیز یكی از استادانی را كه برای خود برگزیده بود، حضرت امام(رحمت الله علیه) بود.هر چند در درسهای مرحوم داماد و مرحوم حجت كوه كمره ای هم شركت می كردند و این مراتب علمی و فقهی آن شهید را نیز اثبات می كند. پس از ارتحال مرحوم بروجردی و آغاز مرجعیت حضرت امام(ره)، ارتباط شهید سعیدی با آن بزرگوار، ابعاد تازه ای به خود گرفت. ایشان علاوه بر رابطه استاد و شاگردی، یك رابطه عمیق عاطفی هم با امام(رحمت الله علیه) داشتند و طبعاً امام (رحمت الله علیه) هم نسبت به ایشان این گونه بودند. به نحوی كه می بینیم، وقتی امام(رحمت الله علیه) را به خارج از كشور تبعید می كنند، مرحوم سعیدی در آن شرایط حساس، تقریباً در تمام سخنرانی هایش، به نوعی از حضرت امام(رحمت الله علیه) یاد كرده اند. مكاتبات ایشان با امام(رحمت الله علیه) در خارج از كشور، ابعاد دیگری از این ارتباط عاطفی را روشن می سازد و این مكتوبات نشان می دهد كه آن دو عزیز، چقدر به یكدیگر علاقه مند بوده اند.در بخشهایی از زندگی و مبارزات شهید سعیدی، ایشان را در نجف و كویت هم می بینیم.مناسبت این گونه سفرها چه بود؟ایشان به دعوت جمعی از علاقه مندان به اهل بیت (علیهم السلام)، برای سخنرانی در ایام محرم، صفر و رمضان به كویت می رفتند و از این فرصت استفاده می كردند و حلقه ارتباط برخی از علمای آنجا با حضرت امام(رحمت الله علیه) بودند. وقتی امام(رحمت الله علیه) را به عراق تبعید كردند؛ شهید سعیدی نیز به عراق عزیمت كرده وعلاوه بر زیارت حرم امامان معصوم(علیهم السلام)، روابط و رفت و آمدهایی را در حمایت از مبارزه و قیام حضرت امام(رحمت الله علیه)، با علمای آن جا برقرار می سازند.بدون تردید، آمدن آن شهید به تهران و حضورشان در مسجد موسی بن جعفر(علیهما السلام)، موجب بروز تحولاتی در شرق تهران گردید. از چگونگی حضور شهید سعیدی در تهران و اینكه این مسجد چگونه به پایگاه مبارزاتی شهید تبدیل شد، سخن بگویید. مسجد موسی بن جعفر(علیهما السلام) در منطقه "دولاب" تهران قرار دارد و اگر مطالبی درباره مرحوم نواب صفوی خوانده باشید، ایشان نیز در این منطقه سوابق مبارزاتی داشته و در همین منطقه نیز دستگیر شده اند. این منطقه، از قدیم هم پذیرای سادات و اهل علم بوده است.وقتی این مسجد ساخته می شود، عده ای برای دعوت از امام جماعت به قم می روند و عده ای از بزرگان قم مانند آیت الله مشكینی و مرحوم آیت اللهربانی شیرازی، كه نوعاً در ارتباط با حضرت امام(رحمت الله علیه) بودند، آیت الله سعیدی را معرفی می كنند و در واقع این دعوت به نوعی با راهنمایی بیت امام(رحمت الله علیه) صورت گرفته است؛ بخصوص اینكه امام(رحمت الله علیه) نیز پس از شنیدن این مسأله، نامه ای را برای مرحوم سعیدی می نویسند كه من از آمدن شما به تهران خوشحالم، زیرا تهران بیشتر از همه جا به علمای عامل نیاز دارد. ایشان پس از حضور در تهران، به منزل یكی از اعضای فدائیان اسلام رفته و مستأجر آن خانه می شوند. نیروهای مبارز و انقلابی آن روز كه به نوعی فدائیان اسلام را درك كرده بودند، در این مسجد حضور فعال و چشمگیری داشتند و این خود در تقویت مبارزات شهید سعیدی مؤثر بود.البته فعالیت مبارزاتی شهید، مختص این مسجد نبود و ایشان در ورامین، پارچین و گاهی در روستاهای لواسانات هم در رفت و آمد بود و تبلیغ داشت؛ یعنی در واقع شهید سعیدی به مناطقی كه شاید كمتر پای روحانیت به آن جا رسیده بود، حضور پیدا می كرد و در آنجا روشنگری داشت. طبعاً این اقدامها، در جذب و انسجام نیروهایی كه طرفدار امام(رحمت الله علیه) بودند، نقش بسزایی ایفا می نمود. علاوه بر این، در شبهای شنبه هم در خود مسجد، جلسات مهمی داشتند و افراد زیادی از راههای دور و نزدیك، برای شنیدن سخنان پرشور ایشان به مسجد می آمدند.محور سخنان و نوع افشاگری های شهید، به چه صورت بود؟البته در آن جو، فشار و خفقان فراوانی كه وجود داشت، مبارزه و فعالیتهای سیاسی، ظرافتهای خاصی را طلب می كرد و هر كس به هر طریقی كه می توانست، در این مسیر تلاش می كرد. شهید سعیدی هم بیشتر برنامه هایش در مراوده ها و رفت و آمدهایش با مردم و صحبت با آنها، سخنرانی ها، تشكیل جلسات، تدریس و نیز در برنامه های علمی و فرهنگی انجام می شد؛ ولی در هر صورت و در منبر، حملات شدیدی را علیه دستگاه پهلوی به عمل می آورد. در مورد شخصیت سیاسی ایشان، آنچه باید بیش از همه مورد توجه قرار گیرد، شم سیاسی بسیار قوی ایشان است؛ به گونه ای كه مسایل مهم سیاسی را سریعتر از دیگران درك و تحلیل می كرد. از جمله آنها، بحث سرمایه گذاری آمریكا در ایران و نیز ساختمان سینما در شهر قم بود كه شهید سعیدی با درك توطئه های رژیم در این زمینه، اقدامهایی را به عمل آورد كه از جمله آنها، نوشتن نامه برای بزرگان علیه سرمایه گذاری آمریكا در ایران بود كه همان نامه، به دستگیری و بازداشت و در نهایت شهادت ایشان منجر گردید.به برنامه های فرهنگی شهید سعیدی اشاره ای داشتید. اگر ممكن است، ابعادی از چهره فرهنگی ایشان را تشریح نمایید.با اینكه ایشان را عمدتاً به عنوان یك چهره مبارز می شناسند، ولی واقعیت این است كه بسیاری از مبارزات شهید جنبه فرهنگی داشت و در یك كلام ایشان در ابعاد علمی و فرهنگی نیز در سطح بالایی قرار داشتند. مرحوم سعیدی كتابهای "تحریر الوسیله" و "ولایت فقیه" حضرت امام(رحمت الله علیه) را تدریس می كرد و درست در شرایطی كه تمام تلاش رژیم در جهت ابتذال فرهنگی و ترویج برهنگی در جامعه خلاصه می شد؛ شهید سعیدی در همین منطقه، كلاسهای مختلفی را برای بانوان دایر می كرد. كلاس داری و سازندگی، در واقع جزو برنامه های اصلی ایشان بود و برای مرد و زن و جوان و پیر، كلاسهای مختلفی داشت.یكی از ابعاد مبارزاتی شهید سعیدی در آن زمان، ارتباط با علما و مراجع بزرگ و انجام مكاتبه با آنها برای تبیین و انتقال مسایل سیاسی كشور به آنها بود. جزئیات این اقدامها چگونه بود؟ایشان دقیقاً روی مسأله ای انگشت گذاشته بود كه در واقع نقطه ضعف دستگاه حاكم محسوب می شد، زیرا حضور قدرتمند مراجع و علما در سالهای تبعید امام(ره)، و ضعف دستگاه در برخورد با بزرگان حوزه، می توانست نقش بسزایی را در ناكامی نقشه های شوم دستگاه پهلوی ایفا كند و دقیقاً عصبانیت اصلی رژیم از مرحوم سعیدی، از این زاویه بود. ایشان در آن زمان رفت و آمد زیادی با بیت امام(رحمت الله علیه) داشت و با سیاسیون و مبارزان نیز روابط نزدیكی برقرار كرده بود. وقتی كه نسبت به مسأله ای آگاهی پیدا می كرد، بلافاصله به حضور بزرگان می رسید و بعضی اوقات هم به وسیله نامه آنها را مطلع می ساخت.كیفیت و محل شهادت مرحوم سعیدی كجا و چگونه بود. آیا خانواده ایشان از وضعیت شهید در ایام بازداشت، مطلع بودند؟همان طور كه عرض كردم، ایشان پس از نامه نگاریهایی كه علیه سرمایه گذاری آمریكا در ایران داشتند، دستگیر و به زندان منتقل شدند. من در آن زمان ساكن مشهد بودم و اوایل ماه ربیع الاول بود كه به بنده اطلاع دادند مرحوم سعیدی را در اواخر ماه صفر بازداشت كرده اند. بازداشت ایشان هم بیش از ده یا دوازده روز طول نكشید كه شهیدش كردند. یك روز مرحوم آیت اللهمیلانی مرا خواستند و فرمودند:شما باید به تهران بروی، و من احساس كردم خیلی با ملاحظه حرف می زنند. من از شهادت مرحوم سعیدی ا طلاعی نداشتم، ولی حدس زدم كه باید یك وقایعی رخ داده باشد. لذا به مرحوم آیت الله میلانی عرض كردم، هر اتفاقی افتاده به من بگویید و من ظرفیت شنیدن آن را دارم. ایشان موضوع را به بنده گفتند و من هم از همان جا به فرودگاه آمدم و با اولین پرواز به تهران رفتم.ساواك برای جلوگیری از حضور مردم و برای اینكه آثار شكنجه بر جنازه شهید پیدا نباشد، نقشه داشت جنازه ایشان را بی سرو صدا دفن نماید. از این رو، صبح آن روز به منزل شهید آمده و به اسم ملاقات، فرزند ارشد شهید یعنی محمدآقا را با خود برده بود.بنده موفق نشدم جسد شهید را ببینم، ولی جنازه را در پزشكی قانونی تحویل فرزندشان داده و برای دفن به قم انتقال داده بودند.بعدها كه من از طرف آقایان هاشمی رفسنجانی، ربانی شیرازی و مرحوم فلسفی و از سوی بیت امام(رحمت الله علیه) آمدم و در تهران ماندگار شدم، برای اخذ گواهی فوت شهید به پزشكی قانونی رفتم. دكتری در آنجا بود كه وقتی اعتمادی به ما حاصل كرد، مقداری از شكنجه شهید و چگونگی شهادت ایشان با من صحبت كرد كه واقعاً مسأله بسیار فجیع و جانكاه بود. ولی در عین حال، ساواك تلاش می كرد مسأله شهادت ایشان را مشكوك جلوه دهد؛ یعنی از طرفی به طور صریح، نمی خواستند آشكار كنند كه ما ایشان را كشته ایم، و از طرف دیگر هم برای ایجاد رعب و وحشت در صفوف مبارزان، وانمود می كردند ایشان را به شهادت رسانده اند.آیا این اقدام ساواك واكنشهای مردمی را نیز به همراه داشت؟تشییع نشدن جنازه شهید بر بسیاری از مسایل دامن زد و از طرف دیگر مجالس یادبود و به ویژه مجلس هفتم و چهلم ایشان، به طور گسترده ای برگزار گردید، به گونه ای كه برای جلوگیری از برگزاری مراسم، در مسجد ایشان را هم بستند. با این حال، مردم هجوم آورده و در مسجد را باز كردند و برنامه باشكوهی برای شهید برگزار شد. در این مراسم، عده زیادی از فعالان و مبارزان سیاسی آن روز از جمله مرحوم آیت الله طالقانی حضور یافتند و آقای دكتر شیبانی هم سخنان پرشوری را ایراد كردند، به گونه ای كه پس از این سخنرانی، دكتر شیبانی را نیز دستگیر و روانه زندان كردند.به نظر شما كدام یك از ابعاد شخصیت شهید سعیدی، كمتر مورد تحلیل قرار گرفته است؟به نظر بنده، یكی از مسایل مهمی كه خیلی كم مورد توجه واقع شده، مسأله علمیت ایشان است؛ یعنی از علم و دانش ایشان كمتر سخن به میان آمده است و این در شرایطی است كه مرحوم سعیدی از مدرسان و دانشمندان برجسته به شمار می آیند. منبع:روزنامه قدس
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 778]
-
دین و اندیشه
پربازدیدترینها