محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1845338029
بازشناسي سيماي فردي امام حسين (ع) در زيارت ناحيه
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
بازشناسي سيماي فردي امام حسين (ع) در زيارت ناحيه نويسنده:علي اقليدينژاد با وقوع حماسه كربلا، زنجيره نهضتهاي شيعي پديد آمد. اين حادثه نه تنها الگويي حماسي ـ ارزشي براي شيعه به ميراث گذاشت بلكه انسجام و قوام سياسي ـ اجتماعي شيعيان را نيز موجب گرديد. «خر بوطلي» يكي از دانشمندان معاصر در همين رابطه مينويسد: «شهادت امام حسين عليهالسلام در كربلا بزرگترين حادثه تاريخي بود كه منجر به تشكيل و تبلور شيعه گرديد و سبب شد كه شيعه به عنوان يك سازمان قوي با مبادي و مكتبي سياسي ـ ديني مستقل در صحنه اجتماع اسلامي آن روز جلوه كند.1»فرهنگ سازان عاشورااما واقعيت آن است كه اگر ابعاد كربلا به وسيله بازماندگان و ميراثداران آن حادثه تاريخي ترويج نميگرديد، اين قيام نيز به مانند برخي حوادث ديگر به بوته فراموشي سپرده ميشد. در حقيقت چنانچه نهضت ترويج عاشورا از زمان ورود اسرا به كوفه آغاز نميگرديد، حادثه كربلا نميتوانست در برابر آماج تبليغات مخرب اموي و جوسازي آنان پايداري نمايد و بيترديد به درد تحريف دچار ميگرديد. از اين رو است كه پيامهاي پرشور زينبي، سيره امام سجاد عليهالسلام در يادآوري حادثه خونبار عاشورا، جلسات نوحه و ندبه امام باقر عليهالسلام و روايات و عملكرد ديگر ائمه عليهمالسلام خطي واحد در فرهنگ سازي را پديد ميآورد. حركتي كه كوشش دارد با تشويق مردمان، به ويژه شيعيان، مسير سرخ عاشورا را از نسيان تاريخي حفظ نمايد. بر همين اساس است كه زيارت قبر سيد الشهدا با تمام موانع و خفقان موجود واجب شمرده ميشود و امام صادق عليهالسلام ميفرمايد: «اِنَّ زِيارَةَ قَبْرِ الْحُسَيْنِ واجِبَةٌ عَلي الرِّجالِ وَالنِّساءِ؛2 زيارت مرقد امام حسين عليهالسلام بر زنان و مردان واجب است.»فرهنگسازي مكتوبدر كنار اين تاكيدها امامان شيعه به يك فرهنگ شفاهي بسنده ننمودند، بلكه با فراهمآوري زيارت نامهها به پديد آوردن يك فرهنگ مكتوب نيز ياري رساندند. اين زيارتها كه ثمره سيره و گفتار ايشان بود، به وسيله راويانْ مكتوب گرديد و ذخيرهاي ارزشمند ـ با سطوح مختلف ـ را براي نسلهاي آينده به وجود آورد. در اين بين زيارتهاي عاشورايي از حال و هوا و ظرافتهاي ويژهاي برخوردارند. در اين متون، اهداف، حماسهها، تداوم ارزشها، روششناسي دشمنان در محو ارزشها و... برشمرده ميشود و با زباني هماهنگ به يادآوري و نهادينهسازي فرهنگ عاشورا پرداخته ميشود كه اين همگي، حكايت از تدبير و دورانديشي فرهنگسازان اين عرصه دارد.با گذر از عصر ائمه، عالمان شيعه به جمعآوري و باببندي روايات و اخبار پرداختند و در اين ميان زيارات نيز مورد توجه قرار گرفت. پديد آمدن كتابهاي دعا و زيارتنامهها به وسيله عالماني همچون شيخ مفيد صاحب المزار، علم الهدي صاحب مصباح الزائر و شيخ طوسي صاحب مصباح المتهجد، نشان از اهميت اين مقوله نزد اين انديشمندان دارد. اين مسئله در قرنهاي بعد نيز با كتابهايي همچون كامل الزيارات، المزار الكبير و... پي گرفته شد و همچنان نيز با قالبهاي گوناگون تا كنون به حيات خود ادامه داده است كه آخرين نمونه آن را ميتوان مفاتيح الجنان به حساب آورد.زيارت ناحيههمانگونه كه پيشتر اشاره شد، زيارتنامهها داراي سطوح معرفتي مختلف بوده، از حيث ژرفايي و عمق مطالب با يكديگر متفاوت هستند. از زاويه محتواشناسي و زيبايي واژگان، در بين زيارات موجود «زيارت ناحيه» از جمله متون دلانگيز و ژرفي به شمار ميرود كه منتسب به ناحيه امام عصر عليهالسلام ميباشد. علامه مجلسي اين زيارت را ـ با اندك تفاوتهايي ـ از شيخ مفيد، سيد مرتضي و محمد بن المشهدي صاحب المزار الكبير نقل ميكند و پس از سخن مولف المزار الكبير مبني بر خروج اين زيارت از ناحيه مقدسه امام آخر مينويسد: «وَالاَْظْهَرُ اَنَّ هذِهِ الزِّيارَةَ مَنْقُولَةٌ مَرْوِيَّةٌ؛3 روشن است كه اين زيارت دارنده سند روايتي از امام معصوم است.»در هر حال آنچه در اين نوشتار در پي آن خواهيم بود گذري بر اين گنج معنوي و بازشناسي سيماي فردي سيد الشهدا در اين زيارت گرانقدر است.1. نسبشناسيدر بحث از نسب، زيارتنامهها بر دو نسب تكيه ميكنند كه در اين صورت ضمن توسعه در مفهوم اين واژه، حكايتي پندآموز را نيز به دنبال دارد.الف ـ سلسله الهي:در ابتداي برخي از زيارات حضرت امام حسين عليهالسلام به ويژه زيارت ناحيه، آنچه براي ورود زائر پسنديده آمده است سلام بر انبياء الهي است: «اَلسَّلامُ عَلي آدَمَ صَفْوَةِ اللّهِ، اَلسَّلامُ عَلي شَيْثَ... السَّلامُ عَلي اِبْراهيمَ و...»4 اين سلسله به همراه درودهاي متصل و برشمردن صفات نيكوي هر كدام از اين برگزيدگان ادامه مييابد تا به «السَّلامُ عَلي مُحَمَّدٍ حَبيبِ اللّهِ وَصَفْوَتِهِ؛5 سلام بر محمد، دوست برگزيده خدا.» ميرسد.از اين پس نيز سلامها به اميرمؤمنان، فاطمه زهرا، امام حسن و بالاخره سيد الشهداء هديه ميشود. با پسزني حجابها آنچه از ميان اين باغستان پر نشاط سلامها برميآيد، در واقع تنها عرض ادبي خالي نيست بلكه در اين بين ميتوان «اتحادي معنوي» را نتيجه گرفت. فقرات زيارت به ما اينگونه ميفهماند كه امام شهيد در پيوندي معنوي با سلسلهاي الهي است. او نسب به آدم نه از حيث صلب بلكه از حيث پيامآوري و رسالتداري ميبرد. به تعبيري او دارنده همه خوبيهايي است كه آن شريفان داشتهاند. مگر نيست كه او مصباح هدايت است و سفينه نجات و انبياء نيز چنين بودهاند. قرآن كريم ميفرمايد: «وَجَعَلْناهُمْ اَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنا»؛6 آنان را اماماني قرار داديم كه به امر ما هدايت كنند.»مگر نيست كه او در راه حق، ترسي نميشناسد و ميگويد: «لَوْ لَمْ يَكُنْ فِي الدُّنْيا مَلْجَأٌ وَلا مَأْوي لَما بايَعْتُ يَزيدَ ابْنَ مُعاوِيَةَ؛7 اگر در دنيا پناه و پناهگاهي نباشد با يزيد بن معاويه بيعت نميكنم.»و انبياء نيز اينچنين هستند. قرآن كريم ميفرمايد: «اَلَّذينَ يُبَلِّغُونَ رِسالاتِ اللّهِ وَيَخْشَوْنَهُ وَلا يَخْشَوْنَ اَحَداً اِلاّ اللّه»؛8 «آنانكه رسالتهاي الهي را رسانند و از او ترسند و از هيچ كس جز خدا نترسند.»همو است كه فرياد برميآورد: «أُريدُ اَنْ آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَاَنْهي عَنِ الْمُنْكَرِ؛9 فرمان به نيكيها و نهي از زشتيها را خواستارم.»و انبياء نيز از همين جام جرعه نوش شهادتند و رنگ آن ميپذيرند. قرآن كريم درباره دشمنان پيامبران ميفرمايد: «وَيَقْتُلُونَ الَّذينَ يَأْمُرُونَ بِالقِسْطِ مِنَ النّاسِ»؛10 «و مردمي را كه به عدالت امر مينمايند به قتل ميرسانند.»او طاغوت ميشكند و بعثت انبياء نيز بر همين تعلق گرفته است. «وَلَقَدْ بَعَثْنا في كُلِّ اُمَّةٍ رَسُولاً اَنِ اعْبُدُوا اللّهَ وَاجَتَنِبُوا الطّاغُوتَ»؛11 «در هر امتي رسولي برگزيديم تا مردمان را به عبادت خدا و پرهيز از طاغوت دعوت نمايند.»او رهايي عباد را از «زندان جهالتها» ميطلبد. در زيارت ميخوانيم: «وَبَذَلَ مُهْجَتَهُ فيكَ لِيَسْتَنْقِذَ عِبادَكَ مِنَ الْجَهالَةِ وَحَيْرَةِ الضَّلالَةِ؛12 خون خويش را در راه آزادي بندگانت از جهالت و سرگرداني آنان در گمراهي نثار كرد.»انبياء نيز پيوند خويش را با خدا اينچنين استوار ميكنند: «هُوَ الَّذي بَعَثَ فِي الاُْمّييّنَ رَسُولاً مِنْهُمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَيُزَكّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَالْحِكْمَةَ وَاِنْ كانُوا مِنْ قَبْلُ لَفي ضَلالٍ مُبينٍ»؛13 «او كسي است كه در ميان جمعيت درس نخوانده رسولي از خودشان برانگيخت كه آياتش را بر آنان ميخواند، تزكيه ميكند و كتاب و حكمت ميآموزد و مسلماً پيش از اين در گمراهي آشكار بودند.»و اين نيز بگذاريم و بگذريم تا شايد در آنچه آينده خواهد آمد بتوانيم گوشههايي ديگر را بپيماييم. و اين همه نشانگر آن است كه از نخست انبياء تا حسين عليهمالسلام همه عضو قبيلهاي الهي و حزب رحماني ميباشند و چه نسبي شريفتر و برتر از اين ميتوان يافت.ب ـ سلسله صلبيدر اين بخش، زيارتنامهها بيشتر با ظرافتي ويژه به نسب او از حضرت خاتم ميپردازد: «اَلسَّلامُ عَليَ ابْنِ خاتَمِ الاَْنْبِياء، اَلسَّلامُ عَلَي ابْنِ سَيِّدِ الاَْوْصِياءِ، السَّلامُ عَلَي ابْنِ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ، السَّلامُ عَلَي ابْنِ خَديجَةَ الْكُبْري...»14در مقام كنوني نيز شايد آنچه بيش از سلسله صلبي قابل ملاحظه باشد همين پيوند معنوي است، چرا كه آنچه پس از اين مورد تأكيد قرار ميگيرد صعود به جنبههاي معنوي است، آنجا كه بايد گفت: «السَّلامُ عَلَي ابْنِ سِدْرَةِ الْمُنْتَهي، السَّلامُ عَلَي ابْنِ جَنَّةِ الْمَأْوي، السَّلامُ عَليَ ابْنِ زَمْزَمَ وَالصَّفا»15بلكه اگر گامي فراتر نهيم اين درودها وارد جنبههايي عميقتر ميشوند و علت اين همه سپاس را در مجاهدتي خونين، صبري ستبر و عصمتي به همراه اصحاب كساء ميجويند: «السَّلامُ عَلَي الْمُرَمَّلِ بِالدِّماءِ، السَّلامُ عَلَي الْمَهْتُوكِ الْخَباءِ، السَّلامُ عَلي خامِسِ اَصْحابِ اَهْلِ الْكَساءِ؛16 سلام بر آن كه پيكرش به خون آغشته گرديد، سلام بر آن كس كه حرمت خيمهگاهش شكسته شد، سلام بر پنجمين از اصحاب كساء.»و چه زيبا و عارفانه است اين سلامها و چه شعلهاي مياندازد به خرمن خرد و عاطفه.2. در مهدشايد يكي از زياراتي كه به صورتي كوتاه بر محور نوزادي حضرت گردشي كوتاه دارد همين زيارت است. در بخشي از آن ميخوانيم: «السَّلامُ عَلي مَنِ افْتَخَرَ بِهِ جَبْرئيلُ، السَّلامُ عَلي مَنْ ناغاهُ فِي الْمَهْدِ ميكائيلُ؛17 سلام بر آن كه جبرئيل به او افتخار ميكرد. سلام بر آن كس كه ميكائيل با او در گهواره سخن ميگفت و شادمانش ميساخت.»اگر چه براي بسياري معلوم نيست كه كيفيت اين ماجرا به چه گونه است؟ و در تفسير اين بخش بايستي از كجا سود جست؟ امّا دست كم اين ماجرا نشان از حضور ملكوتي و خادمانه فرشتگان در پيشگاه اين خاكنشينان لاهوتي دارد.3. ويژگي حاكم در زندگانيدر دوران زندگي، قيام و شهادت امام حسين بن علي عليهالسلام ، آن اصل حاكم و غيرقابل نفوذي كه همچون پرتويي قدرتمند وي را تحت تأثير قرار ميداده است، اطاعت از خدا، پيروي از رسول خدا و شنوايي آگاهانه از وصي خدا و پايبندي به وصيت حجت خدا بوده است. اين اصل الگو در لسان زيارت اين چنين آمده است: «وَكُنْتَ للّهِ طائِعاً وَلِجَدِّكَ مُحَمَّدٍ صلياللهعليهوآله تابِعاً وَلِقَوْلِ اَبيكَ سامِعاً وَالِي وَصِيَّةِ اَخيكَ مُسارِعاً؛18 تو فرمانبردار خداوند و پيروي كننده جدت محمد صلياللهعليهوآله و پذيراي گفتار پدرت و پيشي گيرنده به انجام وصيت برادرت بودي.»يا آنجا كه ميگويد: «سالِكاً طَرائِقَ جَدِّكَ وَاَبيكَ، مُشْبِهاً فِي الْوَصِيَّةِ لاَِخيكَ؛19 تو پوينده راه جد و پدرت و در سفارشها همانند برادرت بودي.»بيگمان اين قانون و الگو، براي هر آزاديخواه طرفدار مكتب خونين حسين عليهالسلام خط كشي بيخطا و معياري بياشتباه است.4. بندگيدر فرهنگ اسلامي، از جمله محكهاي بازشناسي عيار انسانيت برپاداري تكاليف الهي است. و حسين عليهالسلام بر اساس زيارت حاضر، تكاليف خويش را در سه عرصه عبادي فردي، اقتصادي و اجتماعي، به نيكي به سرانجام ميرساند؛ چنانچه ميخوانيم: «اَشْهَدُ اَنَّكَ قَدْ اَقَمْتَ الصَّلوةَ وَآتَيْتَ الزَّكوةَ وَاَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَيْتَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَالْعُدْوانِ؛20 گواهي ميدهم كه تو نماز را برپا داشتي و زكات داده به نيكي فرمان و از زشتي و تجاوز بازداشتي.»برپايه اين زيارت، بندگي در اقامه نماز به تنهايي حاصل نميگردد بلكه آن كس طعم شيرين عبوديت و بندگي را ميچشد كه در تمامي عرصهها سر بر آستان الهي بسايد و در ميانه شبهاي تار شب را زنده داشته، خاضعانه و خاشعانه در ركوع و سجدهاي طولاني راه عزت بپيمايد. «كُنْتَ... مَتَهَجِّداً فِي الظُّلَمِ... طَويلَ الرُّكُوعِ وَالسُّجُودِ؛21 اهل تهجّد در تاريكيها بودي و ركوعها و سجدههاي طولاني داشتي.»5 . پاكيزگي معنويدر زمانهاي كه اشباح شيطاني جن و انس با هجوم همه جانبهشان بدعتها را رواج و سنتهاي اصيل را به عقب ميراندند و لغزشگاههاي بسيار و درّههاي هولناكي را فرا روي مؤمنان قرار ميدادند، بايستي كسي ميبود تا همچون دژي تسخيرناپذير مظهر طهارت و پاكي باشد. و پنجمين اصحاب كساء مصداق همين پاكي است و بايستي به او خطاب كرد: «السَّلامُ عَلي مَنْ طَهَّرَهُ الْجَليلُ؛22 سلام بر آن كسي كه خداي بزرگ او را پاك و مطهر قرار داد.» چرا كه او دارنده سند بندگي است با مهري از اخلاص و همين است كه احساس شيطان در پيشگاه او عجز و حقارت است. همان شيطان كه گفت: «فَبِعِزَّتِكَ لاَُغْوِيَنَّهُمْ اَجْمَعينَ اِلاّ عِبادَكَ مِنْهُمْ الْمُخْلَصينَ»؛23 «به عزتت سوگند، همه آنان را گمراه خواهم كرد، مگر بندگاني از بين آنان كه خالص شدهاند.»6. شكيبايي و حسابگريدر راهي كه سرور شهيدان برگزيد و بر آن راه هر چه داشت گذاشت، دو خصلت مدام در كنار يكديگر ميبايست باشند تا بيمهگر سعادت گردند. چه، كاستي در هر كدام باعث نابودي سرمايه و هدر رفتن توان است. اين دو يار جدا ناشدني در طريقت حسيني، شكيبايي و حسابگري با خداست. حسين كالاي هستي خويش را به بازار كسي جز خدا نميبرد، همان خدا كه سند معامله با مؤمنان را امضاء كرده و فرموده است: «اِنَّ اللّهَ اشْتَري مِنَ الْمُؤْمِنينَ اَنْفُسَهُمْ وَاَمْوالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ»؛24 «خداوند از مؤمنان جانها و اموالشان را خريداري كرده، كه [در برابر آن[ بهشت براي آنان باشد.»او از جد، پدر و مادرش به خوبي آموخته است كه كالاي او را جز خدا اجر نميدهد. همان خدايي كه فرمود: «ما اَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ اَجْرٍ اِنْ اَجْرِيَ اِلاّ عَلي رَبِّ الْعالَمينَ»؛25 «من در برابر اين دعوت از شما اجري نميطلبم، اجر و پاداش من فقط بر پروردگار عالميان است.» و از آن سو راه بازار خدا، سخت است و مركبي جز شكيبايي نميطلبد و او چه نيكو به اين هر دو عامل بود كه خود نيز بر همين راه رفت و گفت: «اللّهُمَّ صَبْراً وَاحْتِساباً فيكَ؛26 خداوندا! به خاطر صبر و حسابگري در راه تو [چنين ميكنم].»پس حق است كه در خطاب به او چنين بگوئيم: «السَّلامُ عَلَي الْمُحْتَسِبِ الصّابِرِ؛27 سلام بر حسابگر صبر كننده.»7 ـ بر ساحل صفاتدر فرازهايي از زيارت، كشتي صبر، طاقت از كف ميدهد و حيران و سرگشته بر ساحل صفات تنها به نظاره مينشيند؛ چرا كه هر كدام كتابي گرانوزن و گرانسنگ و قلمي غير از اين قلمها ميطلبد. پس بياييد با يكديگر روحمان را بر بال پيوند زده از آسمان بر آنها بنگريم كه تنها از اين رهگذر حدي براي آنها متصور است. «كُنْتَ... قَويمَ الطَّرائِقِ، كَريمَ الْخَلائِقِ، عَظيمَ السَّوابِقِ، شَريفَ النَّسَبِ، مُنيفَ الْحَسَبِ، رَفيعَ الْرُّتَبِ، كَثيرَ الْمَناقِبِ، مَحْمُودَ الضَّرائِبِ، جَزيلَ الْمَواهِبِ، حَليمٌ رشيدٌ مُنيبٌ جَوادٌ عَليمٌ اِمامٌ شَهيدٌ اَوّاهٌ حَبيبٌ مَهيبٌ؛28 تو اينچنين بودي ... بر راههاي استوار گام مينهادي، در بين مردمان بخشنده و بزرگوار بودي، گذشتهاي با عظمت، نسبي شريف، حسبي والا و رتبهاي عالي داشتي. دارنده فضايل بسيار با سرشتهاي ستايش شده و موهبتهاي فراوان بودي و بردبار و كمال يافته، رو به سوي خدا كرده، بخشنده، دانا، راهبري شهيد، زاري كننده و محبوب و داراي وقار بودي.»در دل اين همه بزرگي، صفات ديگري نيز يافت ميشوند كه از عهده اين نوشتار كوتاه بيرون است.8. دار دنيادر فرهنگ زيارت ناحيه، نگاه حسين عليهالسلام به دنيا نيز كاويده ميشود كه به اختصار به پردازش اين فراز نائل ميشويم.الف ـ گذرگاه، نه قرارگاهبديهي است كه سنت حضرت رب بر حضور انسان در زمين تعلق گرفته است و اين سرنوشتي است گريزناپذير. امّا آنچه مهم است كوتاهي مدت قرار در اين گذرگاه است، چه اينكه خداوند فرمود: «وَلَكُمْ فِي الاَْرْضِ مُسُتَقَرٌّ وَمَتاعٌ اِلي حينٍ»؛29 «زمين براي شما تا مدتي قرارگاه و وسيله بهرهبرداري خواهد بود.» از اين رو دنيا پلي است براي عبور، نه قرارگاهي براي آسودن و غنودن. تعبير رسا، كوتاه، شيوا و ارزشمند مولي الموحدين نيز بر همين محور ميچرخد كه: «الدُّنْيا، دارُ مَمَرٍّ لا دارُ مَقَرٍّ؛30 دنيا خانه گذر است، نه منزل قرار.»سيماي حضرت سيد الشهداء عليهالسلام در اين عرصه چنين شناسانده ميشود كه: «زاهِداً فِي الدُّنْيا زُهْدَ الرّاحِلِ عَنْها؛31 در دنيا همچون آنانكه در آستانه كوچ از دنيا هستند زهد ورزيدي.»ب ـ نگاهي وحشتزدهحسين عليهالسلام در قعر دره دنيا فرو نميرود و بر ديوارهاي نااستوار آن گام نمينهد. او از پدر آموخته است كه: «مَثَلُ الدُّنْيا كَمَثَلِ الْحَيَّةِ لَيِّنٌ مَسُّها والسَّمُّ النّاقِعُ في جَوْفِها يَهْوي اِلَيْهَا الْغَرُّ الْجاهِلُ وَيَحْذَرُها ذُو اللُّبِّ الْعاقِلُ؛32 دنيا چون ماري پوست نرم و سمّي است. نادان نيرنگ خورده به او ميگرايد و هوشمند عاقل از آن ميپرهيزد.» از اين رو در زيارت ناحيه خطاب به امام حسين عليهالسلام اين ويژگي او را چنين بيان ميكنيم: «ناظِراً اِلَيْها بِعَيْنِ الْمُسْتَوْحِشينَ مِنْها؛33 از دريچه نگاه وحشتزدگان به دنيا نگريستي.»ج ـ بازداشت آرزوهاهمگي ما طعم دنيا چشيدهايم و به روشني آگاهيم كه آرزو فرزند ماندگار دنيا است. تا دنيا باقي است، آرزو نيز از كنار مادر شير مينوشد. امّا هر كه سر بر آستان حسين ميگذارد بايد بداند كه زهد و بينيازي، هر دو از پررنگترين رنگهاي اين مكتب است. و زهد به فرمايش مولاي موحدان «كوتاه كردن آرزوست»34 و بينيازي يعني ترك آرزو.35در دانشگاه سيد الشهداء مدرك شهادت داده ميشود و در اين راه ميبايست واحدهاي ايثار و نثار را گذراند. در كلاس مولايمان حسين عليهالسلام اين فرهنگ رايج است كه: «لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتّي تُنْفِقُوا مِمّا تُحِبُّونَ»؛36 «هرگز به حقيقت نيكوكاري نميرسيد مگر اينكه از آنچه دوست داريد انفاق كنيد.» و اين همه سخت با آرزو ـ اين فرزند دنيا ـ ناسازگار است. پس بايد همچون او بود كه خطاب به او ميگوئيم: «اَمالُكَ عَنْها مَكْفُوفَةٌ؛37 آرزوهايت از دنيا بازداشته شده است.»د ـ زيورهادنيا بسان نوعروسي است فريبنده و افسونگر، اگرچه متاعش ناپايدار است امّا بسا افراد در دوستياش يكدل و پايدارند و در به فراموشي سپردن فنا پذيريش متحد. اگر چه زندگانيش كوتاه و ارزشش ناچيز است امّا زيورهايش چشمها را كم كور نكرده است و كم انسانها را در پي خويش خسته و درمانده نساخته است.38 و چه هشداري دارد كلام الهي در اينباره كه: «زُيِّنَ لِلنّاسِ حُبُّ الشَّهَواتِ»؛39 «محبت شهوتها براي مردم زينت داده شده است.» مال و فرزند و زن و سيم همه زينتند امّا در اين سياه بازار اوهام فرياد علي عليهالسلام بلند است كه «غُرّي غَيْري؛40 ديگري را فريب ده.» و حسين عليهالسلام كه ادامه زندگاني او است، جز اين نميتواند باشد. پس او نيز همتش از زيورها و زينتهاي دنيوي منصرف و به جهان باقي مايل است. «وَهِمَّتُكَ عَنْ زينَتِها مَصْرُوفَةٌ... وَرَغْبَتُكَ فِي الاْخِرَةِ مَعْرُوفَةٌ؛41 تلاشت از زيورهاي دنيا بسوي ديگر بازگشته و گرايشت به سوي آخرت بر همگان روشن است.» از اين رو در عاشورا زينتهاي اجباري اين دنيا را به درخت بيزوال «باقيات الصالحات» پيوند ميزند كه خداوند فرمود: «اَلْمالُ وَالْبَنُونَ زينَةُ الْحَياةِ الدُّنْيا وَالْباقِياتُ الصّالِحاتُ خَيْرٌ عِنْدَ رَبِّكَ ثَواباً وَخَيْرٌ اَمَلاً»؛42 مال و فرزندان زينت زندگي دنيا هستند و باقيات الصالحات ثوابش نزد پروردگارت بهتر و اميدبخشتر است.»حسين عليهالسلام ميخواهد در همه آزمايشها سرافراز باشد و اين نيز عرصه آزمايش است. «وَاعْلَمُوا اَنَّما اَمْوالُكُمْ وَاَوْلادُكُمْ فِتْنَةٌ وَاَنَّ اللّهَ عِنْدَهُ اَجْرٌ عَظيمٌ»؛43 «بدانيد كه اموال و اولاد شما وسيله آزمايش است؛ و پاداش عظيمي نزد خداست.»ه ـ شادمانههادر انديشه سرور كربلائيان، دنيا محل شادمانههايي متضاد است. او در مكتب پدر آموخته است كه دنيا هم مزرعه عذاب است و هم مزرعه نجات. اين خانه ميتواند پندآموز عبرت پذيران و زاد دهنده دورانديشان باشد. دنيا سجدهگاه دوستان خدا، نمازگاه فرشتگان و فرودگاه كلام خداست. اينجا همان جا است كه بايستي به تجارت با خدا رفت و نفس را نه به ثمن بخس بلكه ثمين فروخت. حسين عليهالسلام از شادمانههاي دنيا اينچنين بهره ميبرد: همدمي با بيت و محراب. «وَاَنْتَ... جَليسُ الْبَيْتِ وَالْمِحْرابِ؛44 همدم با خانه و محراب هستي.» او راه عزلت و بريدگي از شهوتها و لذات را ميجويد. چنانكه در زيارت ناحيه ميخوانيم: «مَعْتَزِلٌ عَنِ اللَّذّاتِ وَالشَّهَوات؛45 تو از لذتها و شهوات بريدهاي.» او بر شادمانههاي غيرخدايي يكسره چشم برميبندد، چنانكه ميخوانيم: «وَاِلْحاظُكَ عَنْ بَهْجَتِها مَطْروفَةٌ؛46 توجهت از شادمانههاي دنيايي بازداشته شده است.» و اين بود حكايت حسين و دنيا.9. لقبهادر اغلب زيارتها، سيد شهيدان القاب خاصي را به خويشتن اختصاص داده است. اين القاب را ميتوان به سه دسته كلي تقسيم نمود. از جمله:الف ـ لقبهاي منزلتي:اين گونه القاب و توصيفات بيشتر ناظر به مقامشناسي و منزلتيابي حضرت در خصوص عصمت و امامت است. از اين رو ميتوان اين جملات يا واژهها را به عنوان مباحث كلامي زيارت، مورد شناسايي قرار داد. «اَلسَّلامُ عَلي خامِسِ اَصْحابِ اَهْلِ الْكَساءِ؛47 سلام بر پنجمين نفر از اصحاب كساء.» يا «اَلسَّلامُ عَلي حُجَّةِ رَبِّ الْعالَمينَ؛48 سلام بر حجت پروردگار جهانيان.»ب ـ لقبهاي جهادي:اين گونه لقبها بر جنبههاي حماسي تأكيد مينمايند و كنايهاي از شجاعت و سلحشوري مولا ميباشند، مانند: «اَلسَّلامُ عَلي يَعْسُوبِ الدِّينِ؛49 سلام بر رئيس بزرگ (پادشاه) دين.» پردازش واژگان در اين موارد به گونهاي است كه به زيبائي شخصيت حماسي سالار كربلا را به نمايش ميگذارد. همچنين از آنجا كه اين گونه القاب در كنار لقبهاي شهادتي و غمانگيز به كار ميرود، فضايي متعادل و واقعي را فرا روي زائر باز مينمايد.ج ـ لقبهاي شهادتي:اين لقبها ناظر به زواياي گوناگوني هستند، امّا همگي در محور شهادت مظلومانه شريكند. مانند: «السَّلامُ عَلي غَريبِ الْغُرَباءِ؛50 سلام بر غريب غريبان.» كه به تنهاييِ آن حضرت در هنگام جهاد و شهادت اشاره دارد و يا «اَلسَّلامُ عَلي شَهيدِ الشُّهَداءِ؛51 سلام بر شهيد شهيدان.» يا «اَكْرَمُ الْمُسْتَشْهَدينَ؛52 بزرگوارترين شهيدان.» كه هر دو بر جايگاه شهادتي حضرت نظر دارند. در اين ميان برخي لقبها در عين آنكه اشارهاي كنايهآميز به شهادت دارند، منزلت حضرت را پس از شهادت به بيان مينشينند. مانند: «السَّلامُ عَلي صاحِبِ الْقُبَّةِ السّامِيَةِ؛53 سلام بر صاحب بارگاه عالي رتبه.»البته در اين مجال اندك نميتوان بر بسياري از القاب با تأمل نگريست، امّا بيگمان شرط ادب و كمال آن است كه معرفت جويان در اين راه نيز گامي نهند، كه بيترديد هركدام دفتري مستقل ميطلبد و پژوهشي ژرف. از اين رو نوشتار ما با توجه به تكليف اختصار از بسياري بحثها ميگذرد، به اميد آنكه رهپويان ديگر در اين وسعت پرنشاط و طراوت خوشهاي از گلهاي حسيني بر چينند. و ما از باب تيمن و عرض ادب دو شكوفه سلام را از باغ پرريحان زيارت ناحيه بر آن صاحب شافي عرضه ميداريم: «السَّلامُ عَلي مَنْ جَعَلَ اللّهُ الشِّفاءَ في تُرْبَتِهِ، السَّلامُ عَلي مَنِ الاِْجابَةُ تَحْتَ قُبَّتِهِ؛54 سلام بر آن كس كه خداوند در تربتش شفا را قرار داد. و سلام بر آن كس كه اجابت [خواستهها[ در بارگاه اوست.»پاورقيها:1. خربوطلي، انقلابهاي اسلامي، ترجمه عبد الصاحب يادگاري، ص73، به نقل از پيامدهاي اجتماعي نهضت حسيني، شمس اللّه مريجي، معرفت، شماره 59، ص36. 2. كامل الزيارات، ص237، ح354. 3. بحارالانوار، ج98، ص328. 4. زيارت ناحيه مقدسه، ص14. 5. شعراء/164. 6. انبياء/73. 7. العوالم العلوم، ص178. 8. احزاب/39. 9. حياة الامام الحسين بن علي، دراسة و تحليل، ج2، ص264.10. آل عمران/21. 11. نحل/36. 12. مفاتيح الجنان، زيارت اربعين. 13. جمعه/2. 14. زيارت ناحيه مقدسه، ص20. 15. همان، ص22. 16. همان، ص22. 17. همان، ص30، جهت اطلاع بيشتر نك: بحارالانوار، ج44، ص188. هرچند در اين مورد از جبرئيل نام برده شده است نه ميكائيل. 18. زيارت ناحيه، ص38. 19. همان، ص 42. 20. همان، ص38. 21. همان، ص42 و 44. 22. همان، ص30.23. ص/82 ـ 83. 24. توبه/111. 26. موسوعة كلمات الامام الحسين، ص402. 27. زيارت ناحيه، ص28. 28. همان، ص42. 29. بقره/36. 30. نهج البلاغه، حكمت 133، ص656. 31. زيارت ناحيه، ص44. 32. نهج البلاغه، حكمت 119، ص653. 33. زيارت ناحيه، ص44. 34. «اَلزِّهادَةُ قَصْرُ الاَْمَلِ». (نهج البلاغه، خطبه 81، ص128.) 35. «اَشْرَفُ الْغِني تَرْكُ الْمُني؛ بالاترين بينيازي ترك آرزوهاست.» (نهج البلاغه، حكمت 34، ص630.) 36. آل عمران/92. 37. زيارت ناحيه، ص44. 38. با استفاده از حكمت 77 نهج البلاغه، ص638. 39. آل عمران/14. 40. نهج البلاغه، حكمت 77، ص638. 41. زيارت ناحيه، ص44. 42. كهف/46. 43. انفال/28. 44. زيارت ناحيه، ص44. 45. همان، ص44. 46. همان، ص44. 47. زيارت ناحيه، ص22. 48. همان، ص26. 49. همان، ص24. 50. همان، ص22. (غريب = دور از وطن) 51. همان، ص22. 52. همان، ص62. 53. همان، ص30. 54. همان، ص20. منبع:سراج
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 385]
صفحات پیشنهادی
بازشناسي سيماي فردي امام حسين (ع) در زيارت ناحيه
بازشناسي سيماي فردي امام حسين (ع) در زيارت ناحيه-بازشناسي سيماي فردي امام حسين (ع) در زيارت ناحيه نويسنده:علي اقليدينژاد با وقوع حماسه كربلا، زنجيره نهضتهاي ...
بازشناسي سيماي فردي امام حسين (ع) در زيارت ناحيه-بازشناسي سيماي فردي امام حسين (ع) در زيارت ناحيه نويسنده:علي اقليدينژاد با وقوع حماسه كربلا، زنجيره نهضتهاي ...
پيام امام حسين (ع) درس انسان سازي و معرفت بود
بازشناسي سيماي فردي امام حسين (ع) در زيارت ناحيه-بازشناسي سيماي فردي امام حسين ... مينويسد: «شهادت امام حسين عليهالسلام در كربلا بزرگترين حادثه تاريخي بود ...
بازشناسي سيماي فردي امام حسين (ع) در زيارت ناحيه-بازشناسي سيماي فردي امام حسين ... مينويسد: «شهادت امام حسين عليهالسلام در كربلا بزرگترين حادثه تاريخي بود ...
زیارت بعد از شهادت
بازشناسي سيماي فردي امام حسين (ع) در زيارت ناحيه «خر بوطلي» يكي از دانشمندان معاصر در همين رابطه مينويسد: «شهادت امام حسين ... اين مسئله در قرنهاي بعد نيز با ...
بازشناسي سيماي فردي امام حسين (ع) در زيارت ناحيه «خر بوطلي» يكي از دانشمندان معاصر در همين رابطه مينويسد: «شهادت امام حسين ... اين مسئله در قرنهاي بعد نيز با ...
فرهنگ اسلامي و بازشناسي
بازشناسي سيماي فردي امام حسين (ع) در زيارت ناحيه بندگيدر فرهنگ اسلامي، از جمله محكهاي بازشناسي عيار انسانيت برپاداري تكاليف الهي است. و حسين عليهالسلام بر ...
بازشناسي سيماي فردي امام حسين (ع) در زيارت ناحيه بندگيدر فرهنگ اسلامي، از جمله محكهاي بازشناسي عيار انسانيت برپاداري تكاليف الهي است. و حسين عليهالسلام بر ...
تهاجم فرهنگى يا زمينه تسلّط كفار بر مسلمانان
... بر مسلمانان نويسنده: آیت الله مصباح یزدی سخن امام راحل(قدس سره) درباره مبارزه با تهاجم فرهنگى«اى مسلمانان ... بازشناسي سيماي فردي امام حسين (ع) در زيارت ناحيه ...
... بر مسلمانان نويسنده: آیت الله مصباح یزدی سخن امام راحل(قدس سره) درباره مبارزه با تهاجم فرهنگى«اى مسلمانان ... بازشناسي سيماي فردي امام حسين (ع) در زيارت ناحيه ...
فلسفه و اهداف حكومت اسلامى
احادیث و روایات: امام علی (ع):بهترين علم آن است كه مفيد باشد. ...... بازشناسي سيماي فردي امام حسين (ع) در زيارت ناحيه · زيارت امام حسين (ع) والاترين عبادات (1) ...
احادیث و روایات: امام علی (ع):بهترين علم آن است كه مفيد باشد. ...... بازشناسي سيماي فردي امام حسين (ع) در زيارت ناحيه · زيارت امام حسين (ع) والاترين عبادات (1) ...
2 ( دريچه )
11 ژوئن 2008 – در گفتگو با مسؤولان و كارشناسان بيان شد ؛ مشهدالرضا(ع)؛ نيازمند هويت شناسي عمومي * زهرا دلپذير خراسان امروز: از زماني كه مضجع شريف امام هشتم(ع) در باغي حد فاصل ... آن بايد مردم را با هويت فرهنگي و اجتماعي و پيشينه اين شهر زيارتي آشنا كرد. ... شهر مشهدالرضا بايد به بازشناسي رويدادها و حوادث تاريخي و بازشناسي ...
11 ژوئن 2008 – در گفتگو با مسؤولان و كارشناسان بيان شد ؛ مشهدالرضا(ع)؛ نيازمند هويت شناسي عمومي * زهرا دلپذير خراسان امروز: از زماني كه مضجع شريف امام هشتم(ع) در باغي حد فاصل ... آن بايد مردم را با هويت فرهنگي و اجتماعي و پيشينه اين شهر زيارتي آشنا كرد. ... شهر مشهدالرضا بايد به بازشناسي رويدادها و حوادث تاريخي و بازشناسي ...
برنامههاي فرهنگي حرم رضوي در دهه اول محرم اعلام شد
30 دسامبر 2008 – احادیث و روایات: امام صادق (ع):سنگین ترین چیزی که روز قیامت در ... نظير بازشناسي سيماي امام حسين(ع) از زيارت ناحيه مقدسه، سيماي فردي ياران ...
30 دسامبر 2008 – احادیث و روایات: امام صادق (ع):سنگین ترین چیزی که روز قیامت در ... نظير بازشناسي سيماي امام حسين(ع) از زيارت ناحيه مقدسه، سيماي فردي ياران ...
-
دین و اندیشه
پربازدیدترینها