تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1834942916
تعزیه و تاریخچه آن
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
تعزیه و تاریخچه آن نويسنده:داود حاتمی تعزیه، در لغت به معنی سوگواری [تعزیت]، برپای داشتن یادبود عزیزان از دست رفته، تسلیت، امر کردن به صبر، و پرسیدن از خویشان مرده است؛ ولی در اصطلاح، به گونهای از نمایش مذهبی منظوم گفته میشود که در آن عدهای اهل ذوق و کار آشنا در مناسبتهای مذهبی و به صورت غالب، در جریان سوگواریهای ماه محرم برای باشکوهتر نشان دادن آن مراسم و یا به نیت آمرزیده شدن مردگان، آرزوی بهرهمندی از شفاعت اولیای خدا به روز رستخیز، تشفی خاطر، بازیافت تندرستی، و یا برای نشان دادن ارادت و اخلاص فزون از اندازه به اولیا ـ به ویژه اهل بیت پیامبر علیهم السلام، با رعایت آداب و رسوم و تمهیدهایی خاص و نیز بهرهگیری از ابزارها و نواها و گاه نقوش زنده برخی از موضوعات مذهبی و تاریخی مربوط به اهل بیت ـ به ویژه واقعه کربلا [امام حسین؛ واقعه کربلا] را پیش چشم بینندگان بازآفرینند. بر خلاف معنی لغوی تعزیه، غمانگیز بودن شرط حتمی آن نیست و ممکن است گاه شادیبخش نیز باشد. بدین معنی که اگر چه هسته اصلی آن گونهای سوگواری و یاد کرد و بزرگداشت خاطره مصائب اندوهباری است که بر اهل بیت و به ویژه امام حسین (ع) و یاران نزدیکش رفته است، اما با گذشت زمان و تحول و تکامل کمی و کیفی و گونه گونی و تعدد آن تعزیههایی در ذم دشمنان دین و خاندان پیامبر (ص) پرداخت شده که نه تنها صفت اندوهبار بودن را از دست داده، بلکه سخت مضحک و خندهآور نیز هستند [تعزیه مضحک] . در این میان تعزیههایی تفریحی نیز چهره نمایاندهاند. که از آن جملهاند: تعزیههای درةالصدف، امیر تیمور، حضرت یوسف، و عروسی دختر قریش. شیوه برپا کردن آن نیز چنین است که با پایان گرفتن هر مجلس سوگواری یا دسته روی ـ و یا حتی به صورتی جداگانه ـ عدهای شبیه خوان [شبیه] در هر جایی که مناسب تشخیص دهند، میایستند و نوازندگانی که از قبل همراه آنانند به زدن طبل یا شیپور آغاز میکنند و در همان میان نیز زمینه را برای برپا کردن تعزیه آماده میسازند. این زمینه معمولا عبارت است از شکل دادن دایرهای محل نمایش، جای دادن سکوهایی کوچک و بزرگ [تختگاه] برای مشخص نمودن شأن و مرتبه اشخاص نمایش، و همچنین [علم] و [کتل]، و نصب پرچمهای سبز و سرخ و سیاه. زدن طبل و شیپور در چنین لحظه و مناسبتها به خودی خود پیام از اجرای نمایش تعزیه میدهد. به محض گردآمدن عدهای تماشاگر شبیه خوانی که از شخصیتهای شناخته شدهتر نمایش است، ابیاتی چند را به عنوان درآمد برمیخواند. مثلا شمر در آغاز کار در حالی که با گامهای بلند و تند گرد صحنه نمایش را میپیماید چندین بار به صدای بلند میخواند:الا یاران! نه من شمرم نه این خنجرمراد از کار ما این است که این مجلس بکا باشدو سپس معمولا با به اجرا درآمدن پیشخوانی نمایش مجلس اصلی آغاز میگردد. در این نمایش مذهبی برای عواطف تماشاگران مرزبندی تازهای صورت گرفته و برای خندانیدن و خندیدن جای مشخصی در نظر گرفته شده است. هم از این روست که در این حالت لفظ شبیه خوانی را که آغاز نیز متداول بود و مفهوم شکلی از نمایش را افاده میکرد، به جای تعزیه که مفهوم تسلیت و سوگواری دارد، به کار میبرند. بر پای دارنده اصلی تعزیه را بانی و گرداننده آن را تعزیه گردان، معین البکا یا ناظم البکا و بازیگران آن را شبیه خوان یا تعزیه خوان و سایر همکاران بر پایی آن را «عمله تعزیه» مینامند. گاهی نیز لفظ عمله را برای همه دست به کاران تعزیه به کار میبرند. در این نمایش محدودیتی برای استفاده از لوازم و اسباب در میان نیست چنانکه برای باشکوهتر جلوه دادن نمایش از هر وسیله ـ به شرط آنکه به تقدس ماجراهای آن آسیبی نرساند ـ استفاده میشود. برای نمونه، در عهد ناصر الدین شاه به هنگام اجرای مجلسی از مجالس تعزیه هنگامی که سخن از وجود یک شیر به میان آمد، بیدرنگ صورت زنده این جانور را که در قفسی محبوس بود از باغ وحش آورده و در پیش چشم حاضران به تماشا گذاردند تا مگر بر جدیت و هیجان صحنه افزوده گردد. از این رو، اگر دیده شود که مثلا شبیه شمر چکمه ولینگتون به پای دارد و سیگاری خارجی بر لب و افزون برداشتن جقه فرماندهی و قبضه براق شمشیر، تپانچه تیری در پر کمر، جای هیچگونه شگفتی نیست. شبیهخوانها برای آسانی ادامه مطلب مربوط به نقش خود، معمولا به هنگام اجرا، تکه کاغذی به نام فرد، در دست دارند که در آنها مصراعهای آخر نقش طرف مقابل یا نخستین مصراع از ادامه نقش خود یادداشت شده تا بتوانند به موقع و بیهیچ زحمتی نقش آفرینی خود را دنبال گیرند. بازیگران ناشی یا خردسال را تعزیه گردان، خود با توجه به مندرجات و یادداشتهای بیاضی که در دست دارد [بیاض] از کنار محدوده نمایش راهنمایی میکند. حتی گاهی به شبیهخوانهای کارآزموده نیز تذکراتی میدهد. نقش زنان را هم در این نمایش، به واسطه ممنوعیتهایی که شرع اسلام بر نقش آفرینی زنان بر صحنهای در ملاء عام بسته است، مردان بازی میکنند که در این حالت به آنها «زن خوان» میگویند. طبیعی است که چنین بازیگرانی برای بهتر آفریدن نقش زنان باید صدایی خوش و دلاویز داشته باشند و ترجیحا نقاب بر چهره پوشند. گاه نیز برای بهتر در آمدن بازی نقش زنان، از پسران نوباوه کارآموخته استفاده میشود. در این حالت، اگر چه این نوباوه نقابی بر چهره ندارد، اما به هیچ وجه کمترین نشانی از بزک (گریم) در سیمای وی به چشم نمیخورد. شبیه خوانان در اجرای هر مجلس نوعا دو دستهاند: اولیاخوان و اشقیاخوان. شبیه خوانهایی که نقش اولیا و یاری دهندگان دین را میآفرینند اولیا خوان / مظلوم / انبیاخوان نامیده میشوند، و کسانی که نقش اشقیا و دینستیزان را بازی میکند اشقیاخوان یا ظالم خواناند. اولیاخوانها نقشهای خود را موزون و خطابهای سر میدهند، اما اشقیا خوانها سخنان خود را ناموزون و معمولی، و در پارهای از موارد، مسخره آمیز بیان میدارند. اولیا خوانها جامه سبز یا سیاه بر تن میکنند و اشقیا خوانها لباس سرخ . اما در مورد سیاهی لشگرهای هر یک از دو دسته، استفاده از جامههایی بدین رنگها مصداق کاملی ندارند. نشانه و نماد در تعزیه کاربرد بسیار دارد، چنانکه گفتهاند این نمایش باغی از نشانه و نمادهاست. از آن جملهاند انواع پرچمهای سبز، سرخ و سیاه که نماد اهل بیت، شور و انقلاب، و سوگواریاند، علم که نماد درفش سپاه امام حسین (ع) است و گفتهاند صورت واقعی آن را معمولا سپهسالار وی ـ حضرت عباس ـ بر دست میگرفت؛ طشت آب به نشانه شط فرات؛ شاخه نخل و یا هر نهالی به نشانه نخلستان و درخت. چرخش به دور خود و راه رفتن به گرد صفحه به علامت گذشت زمان و همچنین مسافرت. چتر که وسیله القای تازه فرود آمدن هرولی یا فرشته به ویژه جبرئیل از آسمان است؛ زدن عینک سفید برای نشان دادن روح بصیرت و نیکدلی؛ عینک دودی برای جلوه خباثت و بدسگالی فرد مورد نظر؛ عصا که نشانگر تجربه و مصلحتاندیشی است؛ نگریستن گاه و بیگاه از میان دو انگشت بزرگ دست برای تأکید بر قدرت و فضیلت اولیاء در تجسم اوضاع آینده و همچنین پیشبینی؛ بر تن کردن نیمتنه بلند سفید (کفنی) به نشانه نزدیک شدن مرگ و اعلام جانبازی؛ زدن یا افشاندن اندکی کاه بر سر برای نشان دادن ماتم نشینی؛ اسب سپید بیسوار به نشانه اسب امام حسین (ع) (ذوالجناح) و به شهادت رسیدن صاحبش؛ گهواره آغشته به رنگ سرخ برای بیان به شهادت رسیدن کودک شیرخوار امام حسین (ع) ـ علی اصغر؛ استفاده گاه و بیگاه از کبوتری سفید برای آگاهانیدن تماشاگران از دریافت نامه یا خبر و همچنین القای حس معصومیت و همدردی در آنها؛ کجاوهنشینی شبیه زنان برای نشان دادن به اسیری رفتن آنها. نقشخوانی بر منبر ویژه اولیای نامدار است . بزرگی و کوچکی چهارپایههای که گاه اولیا برای سر دادن نقشهای خود بر آن میایستند وسیلهای برای مشخص نمودن پایه و مرتبه آنهاست. در تعزیه از موسیقی نیز استفاده مختصری میشود، چنانکه کاربرد آن تنها محدود میگردد به یکی دو سازبادی ـ از جمله شیپور یا کرنا (برای اعلام برپایی تعزیه و یا جنگ نمایشی سپاهیان) و نی (امروزه بیشتر قرهنی) برای سوزناکتر کردن لحظههای احساسی (از جمله، لحظههای وداع و بیکسی) و در کنار آنها سنج و طبل. از دستگاههای موسیقی ایرانی نیز در این نمایش بهرههایی برده میشد. این بهرهوری البته متناسب با موقع و مقام و روحیه شبیه انجام میگرفت. مثلا حضرت عباس عموما چهارگاه، حر عراق، عبدالله ـ پسر امام حسن ـ راک (که به همین جهت، راک عبدالله آوازه یافته است) و زینب کبری میخواند، و اذان به لحن کرد بیات گفته میشد. اجرای تعزیه نیاز به صحنه آرایی (دکور) خاصی ندارد، چنانکه اغلب بدون هیچ گونه صحنه از پیش تعیین شدهای میتوان آن را به اجرا درآورد. از همین روست که برخی از دست به کاران نمایش اروپا از جمله یژی گروتوفسکی ـ کارگردان لهستانی ـ تعزیه را جلوهای از «تئاتر بیچیز / تئاتر ساده و ناب» به شمار میآورند. اجرای تعزیه از نظر مکانی منحصر به جای ویژهای نیست، اما به دلیل پیوستگیاش با سوگواریهای عمده مسلمانان، به ویژه مراسم ماه محرم، به ویژه در تکایا [تکیه] و حسینیهها یا فضای باز اطراف آنها، صحن مساجد، میدانچهها و چهارراهها، و یا در عصر جدیدتر، در تماشاخانهها بازی میشود. هر چند نمیتوان تعزیه را «تئاتر» در مفهوم ویژه و امروزین آن به شمار کرد ـ از آن رو که کشاکش آکسیونی در آن جایی ندارد و طرح یا پیرنگ ماجرا از آغاز به اصطلاح نزد تماشاگران لو رفته است و فرجام کار نیز از همان اوان کار پیداست ـ اما نمایش شناسان در بررسی گونههای مختلف نمایشی قائل به همانندیهایی میان این نمایش و تئاتر روایی هستند؛ از آن جمله است جنبه بهره بردند از شیوه فاصلهگذاری یا بیگانهسازی که در جریان آن اگر چه بازیگر خود در نمایش ماجرا نقش میآفریند، اما شیوه کار او چنان است که در تماشاگر میدمد تا بازیگر را با شخصیت مورد نظر یکی نگیرد (یا به اصطلاح تئاتری، او را همسان نپندارند)، و بداند که وی فقط نقش افراد را بازی میکند. برای دست یازیدن بدین منظور، یا لحظههایی بازی را قطع نموده به روایت مانده دیگری از اجرا میپردازد و یا آنکه در برابر کامرواییها یا رنج و شکنجههای رفته بر آن شخصیت واکنش نشان میدهد. از این جمله است شیوه برخورد سرکردگان اشقیا با اولیای نامدار و همچنین برشمردن اصل و نسب سیاهکارشان به عنوان معرفی خود در برابر آنها . گریستن شمر بر شهادت امام حسین (ع) که خود از مرتکبان مستقیم این حادثه است، گوشه دیگری است از کاربست این شیوه. در حال حاضر، اگر چه ذوق برپایی تعزیه به ویژه در روزهای سوگواری ماه محرم اندکی دامن گسترانیده، چنانکه گاهی هالهای از آن در میان شیعیان کشورهایی چون هند و پاکستان، ترکیه، لبنان به چشم میخورد، اما مردم کشورها به دلیل دسترسی داشتن به رسانههای گروهی و بهرهمندی از تماشای گونههای متنوعتر نمایشهای ایرانی و خارجی و در نتیجه، به محاق افتادن جنبه آیینی این نمایش، در تعزیه بیشتر به عنوان نوعی از نمایش بومی کهن مینگرند تا به عنوان آیینی فراگیر. به همین خاطر اگر کانونهای رسمی نمایش یا شماری از جوانان با ذوق بر این کار اهتمامی نورزند، باری مردم به خودی خود، شوقی در برپایی آن نشان نمیدهند.تاریخچه، تاریخ پیدایش تعزیه به صورت دقیق پیدا نیست: برخی با باور به ایرانی بودن این نمایش آیینی، پاگیری آن را به ایران پیش از اسلام به پیشینه سه هزار ساله سوگواری بر مرگ پهلوان مظلوم داستانهای ملی ایران ـ سیاوش (سوگ سیاوش) ـ نسبت داده و این آیین را مایه و زمینه ساز شکلگیری آن دانستهاند، و برخی دیگر با استناد به گزارشهایی پیدای آن مشخصا از ایران بعد از اسلام و مستقیما از ماجرای کربلا و شهادت امام حسین (ع) و یارانش میدانند. از این دوره اخیر آگاهیم که سوگواری برای شهیدان کربلا از سوی دوستداران آل علی (ع) در آشکار و نهان ـ از آن رو که بنیامیه روز دهم محرم را روز پیروزی خود میشمرد ـ در عراق، ایران و برخی از مناطق شیعه نشین دیگر انجام میگرفت، چنانکه ابوحنیفه دینوری، ادیب، دانشمند و تاریخنگار عرب، در کتاب خود ـ اخبار الطوال ـ از سوگواری برای خاندان علی (ع) به روزگار امویان خبر میدهد. اما شکل رسمی و آشکار این سوگواری، به روایت ابن اثیر، برای نخستین بار به روزگار حکمرانی دودمان ایرانی مذهب آل بویه صورت گرفت؛ و آن چنان بود که معز الدوله احمد ابن بویه در دهم محرم سال 352 ق «در بغداد به مردم دستور داد که برای حسین علی دکانهایشان را ببندند و بازارها را تعطیل کنند و خرید و فروش نکنند و نوحه بخوانند و جامههای خشن و سیاه بپوشند و زنان موی پریشان روی سیه کرده و جامه چاک زده نوحه بخوانند و در شهر بگردند و سیلی به صورت بزنند و مردم چنین کنند...» . به هر حال، میتوان دریافت که در این میان آنچه محرک ایرانیان در این امر میتوانست بود ـ جدا از انگیزههای سیاسی ـ مانده برخی از آیینها و مراسمی چون سوگ سیاوش نیز بود که در اوایل عهد اسلامی ممنوع گشته و اینکه در سوگواری برای شهیدان کربلا تجلی مییافت. ابن اثیر در بیان وقایع سال 363 ق از «فتنهای بزرگ» میان سنی و شیعه یاد میکند؛ بدین روایت که اهل سوق الطعام در بغداد، که سنی مذهب بودند «شبیه» جنگ جمل را ساخته و به گمان خود با اصحاب علی (ع) میجنگیدند. و این به گمان قوی در معارضه با عمل کرخیان که شیعی مذهب بوده و «شبیه واقعه کربلا» را پدید آورده بودند، صورت گرفته است (آل بویه و اوضاع زمان ایشان) . این سند چنان که پیداست، افزون بر سوگواری، نمونهای از شبیهسازی (البته به گونه صامت) را نیز ارائه میدهد.دیلمان در سوگواریهای خود بر سینه میزدند و نمد سیاه بر گردن میآویختند این مراسم و حتی جلسات وعظ و بازگفتن واقعه کربلا تا اوایل سلطنت طغرل سلجوقی آزادانه برقرار بود . اما از آن پس تا تأسیس دودمان صفوی، سوگواری برای شهیدان کربلا بر اثر فشار و تضییقات حکمرانان سنی مذهب متعصب بیشتر در نهان صورت میگرفت و هر گاه موقعیت مناسبی، پیش میآمد ـ از آن جمله در دوران حکومت سلطان محمد خدابنده ـ شیعیان حداکثر استفاده را در انجام مراسم سوگواری و بزرگداشت خاندان پیامبر (ص) میکردند. اما سوگواریها در این فاصله تاریخی سبک و سیاق یگانهای نداشت و در این میان، گونههای دیگری نیز در تعزیت پدید آمدند که از آن جملهاند: مناقب خوانی شیعیان در برابر فضایل خوانی سنیان (در سده ششم هجری)، و پردهداری یا پردهخوانی که هر دو گونهای از نقالی مذهبی به شمارند، همچنین مقتل نویسی (سده ششم هجری)، نوحه خوانی و مرثیه خوانی (سده ششم هجری) و مهمتر از همه روضه خوانی. در کنار اینها دسته گردانیها [دستههای مذهبی] رواج یافت و به ویژه در عصر صفوی که تشیع دین رسمی کشور اعلام گردید و از آن برای یکپارچه کردن کشور خصوصا در برابر عثمانیها و ازبکها که بر آیین سنت بودند استفاده شد، مراسم محرم با توجه و پشتیبانی حکومت وقت به اوج خود رسید. این سیمای تکاملی را میتوان چنین خلاصه کرد: نخست دستههای سوگواری فقط دستههایی بودند که به آرامی از پیش چشم تماشاگران میگذشتند و به سینهزنی و زنجیرزنی و کوبیدن سنج و مانند اینها میپرداختند (سوگواری به صورت سیار) . این دستهها و علمهایی را که بیشباهت به ابزارهای جنگی نبود با خود حمل کردند و با همسرایی در خواندن نوحه، ماجرای کربلا را برای مردم باز میگفتند. رفته رفته، آوازهای دستجمعی کمتر شد. در همین هنگام بود که چند واقعه خوان با همراهی سنج و طبل و نوحهخوانی ماجرای کربلا را در نقطهای برای تماشاگران نقل میکردند (سوگواری به صورت ساکن) . کم کم جای نقالان را شبیه شهیدان کربلا گرفت. کار این شبیهها به این ترتیب بود که با شبیه سازی و پوشیدن جامههایی نزدیک به روزگار واقعه ظاهر میشدند و مصیبتهای خود را شرح میدادند. مرحله بعدی، گفتگو و محادثه در کار شبیهها بود و همین گونهها بود که به پیدایش بازیگران برای بازآفرینی ماجراهای تعزیه انجامید. گویند در یک مجلس روضهخوانی در تبریز به سال 1050 ق.م «خواننده کتاب [شاید روضة الشهداء] چون بدینجا رسید که شمر لعین حضرت امام حسین (ع) را چنین شهید کرد، همان ساعت از سراپرده، شبیه شهیدان روز عاشورا و نیز شبیه کشتهشدگان اولاد امام حسین (ع) را به میدان آوردند» (روز شکلگیری شهر و مراکز مذهبی در ایران) . گاه نیز به مناسبت مطالب تصاویری به خوانندگان نشان میدادند [پردهداری] . اغلب سفرنامههای اروپاییان ـ که از منابع توصیفی این نمایش آیینی به شمار میآیند ـ در این مرحله از تکامل تعزیه در عصر صفویه از وجود شبیه تنی چند از شهیدان کربلا در دستههای سوگواری و یا حمل جنگ افزارها و عماریهایی که در تابوتهایی قرار داشته و در تابوتها (مانند تابوت طفلان مسلم و یا حجله حضرت قاسم) سخن میگویند. نقطه تکاملی این مراسم و نیز بروز نشانههائی مشخص از تکوین تعزیه به دوره میان افشاریه و قاجاریه میرسد، یعنی به روزگاری که دو صورت روضه خوانی و دستهگردانی به هم در آمیختند. چنین بود که دستهگردانی به شبیه خوانی و عنصر نمایشی، و روضه خوانی نیز جنبه داستان گویی و آواز انفرادی [تک خوانی] و دستجمعی [جمع خوانی / همسرایی] بدان بخشید (تعزیه سیار در اراک) . به رغم چنین تحولی که در این مرحله در تعزیه داری پدید آمد و حتی جنبههایی از شکل دراماتیک تئاتری را نیز تا اندازهای در خود داشت، باز هم سخن از تعزیه در مفهوم امروزی آن نمیتوان به میان آورد، و این البته به واسطه موانعی بود که این آیین از همان اوان کار بر سر راه خود داشت که از آن جمله بودند همان «نهی از تقلید و شبیهسازی» حرمت موسیقی، منع از دخالت زنان در نمایشها، و تظاهرات و حتی به راه انداختن دستهها از سوی برخی از عالمان دین» (نمایش کهن ایرانی) . علل روند کند شکلگیری تعزیه در قالب نمایشی آن نیز همینها بودهاند. اما به رغم همه این اوصاف، مجموعه عواملی چون روضهخوانی، دستهگردانی، نوحه خوانی و مهمتر از همه، شبیه سازی رفته رفته دست به دست هم داده آیینی نمایشی را پدید آوردند که سیمای تکامل یافته آن را در عصر قاجار میتوان دید. این حرکت هنرمندانه با پشتیبانیهای مستقیم و غیر مستقیم شاهزادگان و حکومتگران قاجار شتابان راه رشد پویید و در دوره ناصرالدین شاه به اوج خود رسید، چنان که این دوره را عصر طلایی تعزیه نام نهادهاند. بدینسان، تعزیه که پیش از آن در حیاط کاروانسراها، بازارها و گاهی منازل شخصی اجرا میشد، اینک در اماکن باز یا سربسته تکایا و حسینیهها به اجرا در میآمد. معروفترین و مجللترین این تکایا یا به تعبیری نمایشخانهها، تکیه دولت بود که در همین دوره به دستور ناصرالدین شاه و مباشرت دوستعلی خان معیرالممالک ـ گویا به تأثیر از معماری آلبرت هال لندن و در اصل به نیت اجرای نمایشهای بزرگ ـ به سال 1304 ق ساخته شد، ولی هنوز ساختمانش تکمیل نشده بود که بر اثر مخالفتهایی چند با این نیت تنها به تعزیه خوانی اختصاص یافت. در کنار عوامل داخلی، عوامل خارجی نیز در پیشرفت و تحول تعزیه دخالتی مؤثر داشتهاند. از آن جملهاند: آمدن سفیری از فرنگ به ایران در روزگار کریمخان زند که با توصیف تئاترهای غمانگیز کشور خود، وی را به اجرای نمایشهای همانند آن در ایران ترغیب نمود. سفر کارگزاران و سران دولت ایران به روسیه در عصر فتحعلی شاه که پس از دیدن مجالس نمایش و تئاتر آنجا مصمم شدند شبیه آن را در ایران اجرا کنند، و نیز سفر ناصرالدین شاه به اروپا و دیدن تماشاخانههای بزرگ و تئاترهای آن و تمایل به برپایی و اجرای آنها در ایران ـ که چنانکه گفته آمد تکیه دولت یکی از ثمرههای آن بود. باری، همچنانکه دیدیم از این دوره بود که تعزیه روی به بالندگی نهاد، به گزارش گوبینو در آغاز سلطنت ناصرالدین شاه ـ در میان سالهای 1274 تا 1280 ق، دویست تا سیصد جا برای مراسم تعزیه، اعم از تکیه و حسینیه و میدان وجود داشت که هر کدام دویست تا سیصد نفر را در خود جای میدادهاند. در اواخر دوره ناصرالدین شاه رفته رفته تعزیه از حالت سوگواری محض بیرون آمد و جنبه تفننی و تفریحی به خود گرفت، تعزیه مضحک و تعزیه زنانه از همین دورهاند. از تعزیه گردانان بنام این دوره که در تحول تعزیه نقش و سهمی بسزا داشتهاند، یکی میرزا محمد تقی تعزیه گردان است که تحولی مهم در تعزیه ایجاد کرد و «به وسیله برگ و ساز و شاخ و برگ دادن به وقایع، تعزیه را از حالت عوامانه قبل بیرون آورد و جنبه اعیانیت به آن داد» (شرح زندگانی من)، و دیگر پسرش میرزا باقر معین البکاء که در رشد جنبههای تفریحی و تفننی تعزیه بسیار کوشید و تعزیه مضحک را به حد کمال رسانید. از شبیهخوانهای دیگر این عصر که در تکیه دولت بدین کار اشتغال داشتند، میتوان از سید عبدالباقی بختیاری (عباسیخوان، سید زینالعابدین غراب کاشانی، قلیخان شاهی ـ زینب خان)، حاج بارک الله (مسلم، حر، عباسخوان)، بلال صمغ آبادی، ملا عبدالکریم جناب قزوینی، آقاجان ساوهای، ابوالحسن اقبال آذر، سید مصطفی کاشانی (میر عزا) و پسرش آقا سید کاظم میر غم (در عهد محمد شاه و پس از آن) نام برد.پس از ناصرالدین شاه تعزیه رفته رفته اهمیت خود را از دست داد. در دوره محمد علیشاه و احمد شاه به دلیل دگرگونیهای اجتماعی و سیاسی از حمایت اشراف محروم گشت. پس از کنار زده شدن محمد علی شاه از حکومت (1327 ق) استفاده از تکیه دولت برای تعزیه خوانی ممنوع گشت، و در سال 1311 ش، با ممنوع شدن تظاهرات مذهبی اجرای تعزیه نیز یکسره موقوف گردید . بر این عوامل باید انقلاب مشروطه، نفوذ و فرهنگ اروپا در ایران، و ترجمه و اجرای نمایشنامههای خارجی را نیز افزود. چنین شد که تعزیه ـ که در آستانه پروردن تئاتر ملی ایران در درون خود بود ـ موقعیت خود را از دست داد و اندک اندک روی به فراموشی نهاد. در سالهای آغاز دیکتاتوری رضاشاه، یعنی پس از 1304 ش، اجرای تعزیه رفته رفته ممنوع اعلام گردید و پای به دوران افول خویش نهاد و در روستاها و شهرهای دور افتاده دوران انحطاط را پیمود. پس از شهریور 1320 ش دیگر بار سر برآورد، اما در برابر انواع سرگرمیهای جدید ـ به ویژه سینما و تئاتر ـ نتوانست موقعیت و عظمت پیشین خود را بازیابد. چنانکه اشاره شد، هم اینکه جز تلاشهای جسته گریختهای که گاه و بیگاه در پایتخت میشود، تعزیه به شکلی بسیار ساده و بندرت در برخی از شهرها و روستاهای دور افتاده اجرا میگردد.انواع تعزیه، تعزیه از درون سوگواریهای مذهبی برآمده و خود نیز جزئی از سوگواری به شمار میرفت. اما رفته رفته با پیمودن مسیر تکاملی، تنوعهایی نیز از نظر ترتیب، شکل، و مضمون در آن پدید آمد، چنانکه گاه از تعزیههایی چون تعزیه انتقادی، اخلاقی، شادیآور و.. . نام میبرند. روی هم رفته، انواع تعزیه را میتوان در سه دسته کلی برشمرد: 1) تعزیه دوره؛ 2) تعزیه زنانه؛ 3) تعزیه مضحک.1) تعزیه دوره [معمولا تعزیه دوره] . عبارت است از به نمایش درآوردن چندین دستگاه تعزیه به گونه هم هنگام توسط چندین گروه تعزیه خوان در یک محل یا محلهای مختلف، چنان که از نظر زمانی با تاریخ وقوع حوادث مطابقت داشته باشد. شیوه کار بدینگونه است که گروه نخست پس از پایان بخشیدن به کار خود در محل نخست، به محل دوم میرود و در آنجا همان دستگاه را تکرار میکند، و دسته دوم جای آن را گرفته دستگاه دیگری را به نمایش در میآورد. آنگاه گروه نخست پس از به پایان بردن کار در محل دوم به محل سوم میرود، و گروه دوم نیز که کار خود را در محل یکم پایان بخشیده جای گروه نخست را در محل دوم میگیرد. اکنون گروه تازه سوم جای گروه دوم را در محل نخست میگیرد و بدینسان چندین دستگاه تعزیه به صورت همهنگام به نمایش در میآید. در برخی از جاها تعزیه دوره را در میدانی گرد و پر از تماشاگر بازی میکردند. روشن است که در این حالت تغییر محل در پیرامون میدان انجام میشد. در سده اصفهان و سلطانآباد اراک هنوز هم تعزیه را در حال حرکت از جایی به جای دیگر میخوانند. نوع مقابل این تعزیه را که معمولا در جایی به صورت ساکن برگزار میشود، برخی «تعزیه زمینی» مینامند.2) تعزیه زنانه، نمایش تعزیهای است که روزگاری به وسیله زنان و برای تماشاگران زن، معمولا در دنباله مجالس روضه خوانی اجرا میشد. گویند این نوع تعزیه با حمایت و همت قمرالسلطنه ـ دختر فتحعلی شاه ـ و بعدها عزتالدوله ـ خواهر ناصرالدین شاه ـ در منزل نامبردگان پا گرفت و چون جنبه خصوصی و اشرافی داشت، تنها به صورت کاری تفننی برجا ماند و عمومیت و توسعهای نیافت. این تعزیهها را در فضای باز حیاطها، یا تالارهای بزرگ خانهها بازی میکردند. بازیگران شبیهخوانهای زنی بودند موسوم به «ملا» که پیش از آن در مجلسهای زنانه روضه میخواندند و یا پای چنین مجالسی راه و رسم بازیگری را آموخته بودند. نقش مردان مجالس مختلف را نیز خود بازی میکردند. ملا نبات (مخالف خوان) و ملا فاطمه و ملا مریم از شبیهخوانها و حاجیه خانم، دختر دیگر فتحعلی شاه، از تعزیه گردانهای بنام این دوره بودند. درونمایههای این تعزیهها همچون مضامین تعزیه معمولی بود، با این تفاوت که قهرمانهای اصلیش را بیشتر زنان تشکیل میدادند از آن جملهاند: تعزیه شهربانو، عروسی دختر قریش و مانند آنها. آنها که نقش مردان را بازی میکردند سعی مینمودند با به کارگیری لباسها و خرده وسایل دیگر، وضع ظاهر خود را به قیافه مردان نزدیک کنند، حتی صدایشان را هم به هنگام بازی تغییر میدادند، و چون تماشاگران نیز همگی زن بودند، پوشاندن چهره نیز دیگر معنی نداشت. تعزیه زنانه تا میان عهد قاجار گاه گاه در خانههای اشرافیان بازی میشد و رفته رفته تا اواخر این دوره از میان رفت.3) تعزیه مضحک، تعزیهای است شاد با مایههایی سرشار از طنز، کنایه، لعن و نفرین؛ و خمیرمایه آن تمسخر دینستیزان و کسانی است که به پیامبر و امامان و خاندان آنها ستم و یا بیادبی کردهاند. در این تعزیه، که در واقع نشانهای است از گسترش و تکامل کمی ـ کیفی پیش واقعهها (گوشهها) و واقعههای اصلی آن غلو، نقش مهمی دارد و در همه جنبههای آن به چشم میخورد. اگر اولیاخوانی در این تعزیهها نقش داشته باشد، حضورش چه در گفتار و چه در رفتار توأم با وقار و متانت است، در حالی که دیگران هر یک به جای خود با بازیها و حرکتهایی مضحک و خندهآور ظاهر میشوند و شادی میآفرینند. گاهی نیز مثلا برای نشان دادن مجلس کفار از مطربان و تقلیدگران و مسخرگان استفاده میکردند که چون مراد از این استفاده توهین و تمسخر به آنها بود، طبعا منعی نیز نمیتوانست داشت. قنبر یا غلام حبشی در هیأت «سیاه» در این تعزیهها بازی جالب، شیرین، پرطنزی دارد. اسباب این مجالس معمولا تجملی و چشمگیر است. عروسی رفتن فاطمه زهرا (س) [عروسی دختر قریش] و مجلس شهادت یحیی بن زکریا از نمونههای تعزیه مضحکاند. این نوع تعزیهها معمولا در جمعهها، عیدهای مذهبی، و همچنین جز پنج روز دوم از دهه محرم به صورت درآمدی بر یک واقعه اصلی بازی میشد .تعزیه نامهتعزیه نامه، عبارت است از متنی که تعزیه گردان برای اجرای تعزیهای گرد آورده یا مینگارد و پیش از آغاز تعزیه میان شبیه خوانها پخش میکند. گاهی به تعزیه نامه نسخه نیز میگویند . (نسخه) .تعزیهنامهها، پیشینه سرایش و نگارش تعزیه را که معمولا به صورت اشعار عامیانه توسط شاعرانی گمنام و تعزیهگردانان سروده میشد، به سالهای میانی سده دوازدهم هجری میرسد . زمینه پیدایی و تکامل تعزیهها را نیز باید در مرثیهها جست و جو نمود. سرایش مرثیهها با زمینه رویداد کربلا از گذشتههای تقریبا دور آغاز گشته بود، چنانکه شاید بتوان به اشعاری چند از حدیقة الحقیقة سنایی غزنوی را در دیباچه تاریخی مرثیه به شمار کرد. اما آغاز مرثیهسرایی با این مفهوم مشخص و به گونه گسترده مربوط است به سده نهم. مرثیه سرایان نامداری چون رفیعای قزوینی (صاحب حمله حیدری)، کمال غیاث شیرازی، ابن حسام قهستانی (صاحب خاوران نامه)، باباسودایی ابیوردی، تاج الدین حسن تونی سبزواری، لطف الله نیشابوری، و کاتبی ترشیزی نیز اشعاری در رثای شهیدان کربلا سرودند. اما نامدارتر از همه اینها محتشم کاشانی است که ترکیب بند مشهور اوجانی تازه در مرثیه سرایی ایران دمید، به گونهای که از آن پس سرودن مرثیه بسیار رایج گشت و در عهد قاجاریه به اوج خود رسید (ترکیب بند محتشم) . منابع داستانی تعزیهها غالبا کتابهای مقاتل (مقتل نامهها) و حماسههای دینی و احادیث و اخبار بودهاند. از جمله شاعرانی که در این زمینه تلاشی ارزشمند کردهاند یکی میرزا نصرالله اصفهانی (شهاب) است که در دوره ناصرالدین شاه و به تشویق امیرکبیر به گردآوری و تکمیل اشعار تعزیه پیش از خود پرداخت و خود نیز تعزیههایی به نگارش آورد که تعزیه مسلم، از جمله آنهاست، و دیگر باید از محمد تقی نوری و نیز سید مصطفی کاشانی (میر عزا) نام برد. کاشانی خود تعزیه گردانی بنام بود و «تعزیه حر» بدو منسوب است. ماندگاری برخی از تعزیهها تا اندازه زیادی مرهون نمایش دوستی و ذوق ادبی برخی از کارگزاران خارجی در ایران است. تنی چند از این کارگزاران از سر علاقه نسخههایی از مجالس مختلف تعزیه را گردآوری و در برخی از موارد به زبانهایی نیز ترجمه کردهاند، از آن جملهاند:1) مجموعه خوچکو:مجموعهای است خطی از 33 تعزیه نامه که هم اینک در کتابخانه ملی پاریس نگهداری میشود . بر روی نخستین صفحه این مجموعه عنوان «جنگ شهادت» نقش بسته است. این مجموعه در هفتم ژانویه سال 1878 م به کتابخانه وارد و ثبت شده است. دارنده قبلی و سفارش دهنده تهیه آن در ایران الکساندر ادمون خوچکو ـ شاعر، دیپلمات و نخستین ایرانشناس لهستانی بود که چندی نایب سفارت روسیه در تهران بود و سپس به عنوان نایب کنسول به رشت رفت. در 1840 م استعفا کرد و به فرانسه رفت و پس از انجام کارهای فرهنگستانی مختلف در 87 سالگی در همانجا درگذشت. وی که زبان فارسی را بسیار خوب میدانست و به واقع، نخستین ایرانشناس متخصص فرهنگ عوام (فولکور) بود، در سال 1877 م فهرست این 33 تعزیهنامه را در کتابی به نام نمایش ایرانی به همراه ترجمهای از پنج تعزیهنامه جنگ شهادت به چاپ رساند. مجلس بیست و چهارم را شارل ویروللو به سال 1927 م و مجلس هجدهم را کشیشی به نام روبر هانری دوژنهره در 1949 م ترجمه و چاپ کردند. با در نظرگرفتن تاریخ استعفای خوچکو میتوان فهمید که وی این مجموعه را باید پیش از این سال، یعنی در سالهای خدمتش در ایران و بیگمان در دوره هشت ساله میان 1833 م تا 1840 م یعنی اواخر دوره فرمانروایی فتحعلی شاه و اوایل عصر محمد شاه قاجار تهیه کرده باشد. اما آنچه مسلمتر است این است که، به هر حال، این تعزیهنامههای سی و سهگانه باید پیش از این دوره در عصر فتحعلی شاه (1212 ـ 1250 ق) سروده و اجرا شده باشند. خوچکو از فروشنده این کتاب نیز در مقدمه نمایش ایرانی نام میبرد و میگوید «حسین علی خان خواجه که مدیر نمایش دربار است و این تعزیه نامهها را به من فروخته، به عنوان سراینده و مؤلف این تعزیهنامه نیز شهرت دارد و اگر خود آنها را نسروده باشد، بیشک در ویراستن بعضی از آنها دست داشته است» . از این سی و سه تعزیهنامه که به گمان خوچکو از همه مجموعههای دیگری که وی میشناخته کاملتر است، پنج تعزیه نامه دوبار آمده است، یعنی شمار مجالس آن در واقع از بیست و هشت بیشتر نیست. از همین جا میتوان فهمید که شمار مجالس رایج و معمول آن روزگار بسی بیش از اینها نبوده و مثلا نمیتوانسته به دو یا سه برابر این تعداد برسد. اگر چه پیتر چلکووسکی در مقاله خود، «از نمایش دینی تا نمایش ملی» ، در بررسی تعزیهنامههای این مجموعه مینویسد «از مشخصات تعزیههای این دوره یکنواختی، حرکت اندک، و وجود تک خوانی [مونولوگ] طولانی و زیاد و صحنههای وداع پی در پی و خستهکننده است و میتوان گفت که در مجموعه خوچکو پیش واقعه به چشم نمیخورد...» ، با این همه، به تحقیق، متنی قدیمیتر از تعزیههای این مجموعه به دست نیامد، و ارزش آن نیز در همین قدمت است. فهرست تعزیهنامههای خوچکو به ترتیبی که در مجموعه وی آمده بدین شرح است:1) خبر آوردن جبرئیل بر پیغمبر (ص) که امام حسن (ع) از زهر شهید شود و امام حسین (ع) را در کربلا به ستم شهید کنند؛ 2) وفات پیغمبر (ص) ؛ 3) غصب نمودن عمر باغ فدک را؛ 4) وفات فاطمه علیها سلام؛ 5) وفات حضرت امیر (ع) ؛ 6) شهادت امام حسن (ع) ؛ 7) شهادت حضرت امام حسین (ع) ؛ 8) رفتن مسلم بن عقیل به کوفه؛ 9) شهادت طفلان مسلم؛ 10) شهادت طفلان؛ 11) حرکت امام حسین (ع) از مدینه طیبه به کوفه خراب؛ 12) آمدن حر سر راه حضرت (ع) ؛ 13) ورود حر سر راه حضرت امام (ع) ؛ 14) راه گم کردن امام حسین (ع) ؛ 15) ایضا راه گم کردن؛ 17) شهادت حضرت عباس، برادر امام حسین (ع) ؛ 18) شهادت علی اکبر پسر ارشد امام حسین (ع) ؛ 19) شهادت قاسم بن حسن حسن برادر زاده امام حسین (ع) ؛ 20) شهادت طفلان زینب خاتون خواهر امام حسین (ع) ؛ 21) گل فرستادن فاطمه صغری دختر امام حسین (ع) از مدینه به کربلا؛ 22) کتاب نوشتن فاطمه صغری دختر امام حسین (ع) به پدر بزرگوار؛ 23) شهادت علی اصغر طفل شیرخوار امام حسین (ع) ؛ 24) شهادت حضرت امام حسین (ع) ؛ 25) آمدن پیغمبران بر سر نعش امام حسین (ع) ؛ 26) آب آوردن زنان بنیاسد جهت اهل بیت امام حسین بعد از شهادت امام حسین (ع) ؛ 27) رفتن سکینه به مجلس ابن سعد برای گرفتن اجازه دفن اجساد شهیدان (این تعزیهنامه در متن فارسی عنوان ندارد ـ عنوان مزبور از روی فهرست فرانسوی مندرج در کتاب نمایش ایرانی ترجمه شده؛ 28) مجلس غارت خیمهگاه امام حسین (ع) ؛ 29) مجلس خطیب ولید؛ 30) مجلس دیران فرنگی؛ 31) دفن کردن جماعت بنی اسد شهدا را؛ 32) ایضا مجلس دیرانی فرنگی؛ 33) خبر فرستادن خاندان امام حسین (ع) به مدینه (این تعزیهنامه در متن فارسی عنوان ندارد. عنوان آن از روی فهرست فرانسوی کتاب نمایش ایرانی ترجمه شده) .2) مجموعه پلی:مجموعهای است از سی و هفت مجلس تعزیه، که به کوشش سرهنگ سرلوئیس پلی ـ کارگزار دولت انگلستان در جنوب ایران ـ فراهم آمده است. پلی که از سال 1241 ق / 1862 م یازده سالی را در بندر بوشهر گذراند، به گفته چلکووسکی چندان از نمایشهای محرم (تعزیه) متأثر گشت که هر سی و هفت مجلسی را که از قرار معلوم شفاها شنیده و ضبط کرده بود، به انگلستان گردانید و آنها را پایه نگارش کتابی قرار داد با نام تعزیه حسن و حسین که به سال 1879م در لندن انتشار یافت و چندی پیش نیز بار دیگر به چاپ رسید. این مجموعه که صورت فارسی تعزیهنامهها در آن به چشم نمیخورد، در مقایسه با مجموعه خوچکو ـ که به چهل سال پیش تعلق دارد ـ از موضوعات گستردهای برخوردار است. بدین معنی که مجالس آن از هنگامی که شهادت برای امام حسین (ع) مقدر میشود تا روز رستخیز را ـ که حضرت از سوگواران خود شفاعت میکند ـ در بر دارد.3) مجموعه چرولیاین مجموعه با در برداشتن 1055 تعزیهنامه از مجالس مختلف تعزیه، از نظر شمار و حجم، مهمترین مجموعه تا به امروز است. این مجموعه را انریکو چرولی، که روزگاری سفیر ایتالیا در ایران بود، در سالهای 1329 ق / 1950م تا 1334 ق / 1955م با یاری علی هانیبال گرد آورده و به کتابخانه واتیکان در روم هدیه کرده است. هموطنش ـ اتو روسی ـ به تهیه فهرستی توصیفی آغاز کرد که پس از مرگش دیگر هموطن او ـ آلسیوبومباچی ـ آن را تکمیل و در سال 1961م زیر عنوان فهرست درامهای مذهبی ایران چاپ و منتشر نمود. عناوین مطالب آن عبارتند از: پیشگفتار؛ مقدمه؛ مآثر مذهبی و مسائل آن؛ مجموعه چرولی؛ نویسندگان و مصنفان؛ تاریخبندی؛ مبدأ اصل نسخ؛ داستانها؛ محکهای قضاوت در نوشتن آن فهرست؛ فهرست راهنما؛ فهرست آدمها؛ فهرست آدمهائی که در حاشیه و یادداشتها آمدهاند؛ فهرست جاها و ملل؛ فهرست نسخ عربی و ترکی؛ از این گذشته از بسیاری از تعزیهخوانها نیز در این مجموعه نام میرود. نسخههای معرفی شده تاریخهای متفاوتی بر خود دارند. قدیمی معرفی شده تاریخهای متفاوتی برخود دارند . قدیمیترین نسخه این فهرست مربوط است به دوره فتحعلی شاه و جدیدترین آن نیز تعلق دارد به روزگار حاضر.4) مجموعه لیتینمجموعهای از پانزده مجلس، که به کوشش ویلهلم لیتین ـ کنسول اسبق آلمانی در بغداد ـ فراهم گشت. وی از نسخه اصلی این پانزده عکسبرداری کرد و بر آن بود که آنها را به آلمانی ترجمه کند، که البته چنین نشد. این مجموعه نخستین بار به کوشش فردریک روزن زیر عنوان نمایش در ایران به چاپ رسید (برلین، لایپزیک، 1929م) و چند سال پیش نیز تجدید چاپ شد . یان ریپکا در بررسی مجموعه لیتین بر اهمیت آن تأکید ورزیده، از آن رو که به گفته وی چهارده مجلس آن متعلق است به سالهای 1831 م، 1834م، و تنها یکی از آنها از سده بیستم است. اگر چه در ایران تلاشهایی توسط شماری از پژوهشگران و دوستداران نمایش تعزیه برای گردآوری، تنظیم، چاپ و نشر تعزیهنامهها صورت گرفته ـ که از آن جملهاند متون به چاپ رسیده از مرتضی هنری، صادق همایونی، بهرام بیضایی، فرخ غفاری، جابر عناصری و همچنین «کانون نمایشهای سنتی و مذهبی» ـ اما نسخههای متعدد دیگری نیز هستند که شایان نام بردناند، از آن جملهاند: 1) نسخههای مرحوم سید مصطفی ـ میر عزا کاشانی؛ 2) نسخهای از مرحوم حاج ملا کریم جناب قزوینی که گویا در موزه مردم شناسی ضبط شده باشند؛ 3) نسخههای ده روزه عاشورا که بنا بر گفتههایی به وسیله مرحوم حاج میرزا حسین علامه نوری و تنی چند از علما به نگارش آمده است. اما به رغم همه این دانستهها، هنوز تاریخ دقیق سرایش نخستین تعزیهنامهها و نیز شمار آنها را به درستی نمیدانیم، و این خود به چند دلیل است: یکم) بیشتر تعزیه سرایان چون پاداش معنوی و اخروی را منظور کار خود داشتهاند، نامی از خود در پایان تعزیهنامهها نمیآورند؛ دوم) سروده شدن بسیاری از نسخهها به زبانها و گویشهای محلی کشور، از جمله مازندرانی، گیلانی، کردی و ترکی، که در همان مناطق یا از میان رفته و یا به فراموشی سپرده شدهاند؛ سوم) مخالفت برخی از علمای دینی با تعزیه و همچنین خصلت بدیهه گویانه این هنر که ضبط و ثبت آن را دشوار مینمود. از تعزیه نامههای معروف میتوان اینها را شمرد: شهادت امام، حجةالوداع، مسلم، وفات ابراهیم، دو طفلان مسلم، دو طفل زینب، وفات امام موسی کاظم، حضرت عباس، حضرت معصومه، شهادت علی اکبر، تعزیه حر، ورود به شام، ورود به کوفه، خروج مختار، تعزیه بنیاسد، تخت سلیمان، فتح خیبر، ضربت خوردن حضرت امیر، شهادت امام حسن، وفات پیغمبر، وفات فاطمه، ذبح اسماعیل، باغ فدک، امیر تیمور و والی شام، عید الله عفیف، شهادت امام رضا، شهادت علی اصغر، شهادت قاسم، عروسی شهربانو، عروسی دختر قریش، دل درد یزید و شست بستن دیو.منابع:تعزیه در ایران؛تعزیه هنر بومی پیشرو در ایران؛ کتاب نمایش (1 و 2) ؛ دایرة المعارف فارسی (1 و 2) ؛ جنگ شهادت؛شبیه و شبیه خوانی (مقاله / یزدانی) .دایرة المعارف تشیع
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 718]
صفحات پیشنهادی
تعزیه و تاریخچه آن
تعزیه و تاریخچه آن-تعزیه، در لغت به معنی سوگواری [تعزیت]، برپای داشتن یادبود عزیزان از دست رفته، تسلیت، امر کردن به صبر، و پرسیدن از خویشان مرده است؛ ...
تعزیه و تاریخچه آن-تعزیه، در لغت به معنی سوگواری [تعزیت]، برپای داشتن یادبود عزیزان از دست رفته، تسلیت، امر کردن به صبر، و پرسیدن از خویشان مرده است؛ ...
تعزیه و تاریخچه آن نزد خاورشناسان
تعزیه و تاریخچه آن نزد خاورشناسان-نشانه و نماد در تعزیه کاربرد بسیار دارد، چنانکه گفتهاند این نمایش باغى از نشانه و نمادهاست. از آن جملهاند انواع پرچمهاى سبز، سرخ و ...
تعزیه و تاریخچه آن نزد خاورشناسان-نشانه و نماد در تعزیه کاربرد بسیار دارد، چنانکه گفتهاند این نمایش باغى از نشانه و نمادهاست. از آن جملهاند انواع پرچمهاى سبز، سرخ و ...
تعزيه ريشه در تاريخ كهن ايرانيان دارد
تعزيه ريشه در تاريخ كهن ايرانيان دارد-به گزارش روز پنج شنبه ايرنا، دكترجابر عناصري در نشستي با عنوان بررسي نمايش هاي آييني و سنتي ايران كه در حوزه هنري ...
تعزيه ريشه در تاريخ كهن ايرانيان دارد-به گزارش روز پنج شنبه ايرنا، دكترجابر عناصري در نشستي با عنوان بررسي نمايش هاي آييني و سنتي ايران كه در حوزه هنري ...
یك پژوهشگر تعزیه: این هنر آمیخته به تخیل و نوآوری است
وی بیان داشت: هنر تعزیه به دلیل دارا بودن وجوه نمایشی آن مورد توجه هنرمندان غربی قرار گرفته است.وی تطابق كامل تعزیه با تاریخ را اشتباه عنوان كرد وافزود: عینیت ...
وی بیان داشت: هنر تعزیه به دلیل دارا بودن وجوه نمایشی آن مورد توجه هنرمندان غربی قرار گرفته است.وی تطابق كامل تعزیه با تاریخ را اشتباه عنوان كرد وافزود: عینیت ...
مجلس تعزیه حرکت حضرت مسلم به کوفه و شهادت وی
مجلس تعزیه حرکت حضرت مسلم به کوفه و شهادت وی-آئین های نمایشی عاشوراییمجالس ... قمه زنی از منظر تاریخ از نظر تاریخی مسلم است که قمه زنی در قبل صفویه هیچ .
مجلس تعزیه حرکت حضرت مسلم به کوفه و شهادت وی-آئین های نمایشی عاشوراییمجالس ... قمه زنی از منظر تاریخ از نظر تاریخی مسلم است که قمه زنی در قبل صفویه هیچ .
تعزیه، کهنترین صحنه گردانى ایران
فرهنگ > تئاتر - تاریخچه تعزیه در فرهنگ ایرانی تعزیه به معنى سوگوارى، برپا داشتن یادبود عزیزان از دست رفته، تسلیت، امر کردن به صبر و پرسیدن از خویشان ...
فرهنگ > تئاتر - تاریخچه تعزیه در فرهنگ ایرانی تعزیه به معنى سوگوارى، برپا داشتن یادبود عزیزان از دست رفته، تسلیت، امر کردن به صبر و پرسیدن از خویشان ...
تعزیه نمایشی ملی مذهبی
من در زواره تعزیه 7ساعته دیدم که مردم تا آخرین لحظات نمایش با آن همگام بودند. معتقدم تعزیه در بدترین شرایط دوام می آورد. همانطور که تاریخ ما نشان می دهد."این استاد ...
من در زواره تعزیه 7ساعته دیدم که مردم تا آخرین لحظات نمایش با آن همگام بودند. معتقدم تعزیه در بدترین شرایط دوام می آورد. همانطور که تاریخ ما نشان می دهد."این استاد ...
تعزیه و تعزیه خوانی در ایران
تاریخ دقیق ساختمان یکى از این تکیههاى ثابت یعنى تکیه نوروزخان، 1177 ه.ش ، مقارن اوایل سالهاى سلطنت فتحعلىشاه است. در نخستین مراحل تعزیه، بسیارى از ...
تاریخ دقیق ساختمان یکى از این تکیههاى ثابت یعنى تکیه نوروزخان، 1177 ه.ش ، مقارن اوایل سالهاى سلطنت فتحعلىشاه است. در نخستین مراحل تعزیه، بسیارى از ...
حمايت دولت از تعزيه
حمايت دولت از تعزيه. تاریخ انتشار جمعه 21 دی 1386 تعداد مشاهده : 89 خبرگزاري فارس: داوود فتحعليبيگي گفت:با نگاه به دوران اوج تعزيه در ايران ميبينيم كه از .
حمايت دولت از تعزيه. تاریخ انتشار جمعه 21 دی 1386 تعداد مشاهده : 89 خبرگزاري فارس: داوود فتحعليبيگي گفت:با نگاه به دوران اوج تعزيه در ايران ميبينيم كه از .
«تعزيه» ثبت جهاني نميشود
«تعزيه» ثبت جهاني نميشود-خبرگزاري فارس: معاون ميراث فرهنگي سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري گفت: تعزيه جزء پروندههايي ... تعزیه و تاریخچه آن نزد خاورشناسان ...
«تعزيه» ثبت جهاني نميشود-خبرگزاري فارس: معاون ميراث فرهنگي سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري گفت: تعزيه جزء پروندههايي ... تعزیه و تاریخچه آن نزد خاورشناسان ...
-
دین و اندیشه
پربازدیدترینها