واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: تعزیه، سوگواری ، مدیحه سرایی و موسیقی ایرانی
تعزیه یا شبیهخوانى در اصل نمایشى است برپایه قصهها و روایات مربوط به زندگى و مصائب خاندان پیامبر اسلام و بخصوص وقایع ماه محرم سال 61 هجرى در کربلا براى امام حسین (ع) و خاندانش. ابتدا دستههایى وجود داشتند که از برابر تماشاچیان مىگذشتند و با سینه زدن، زنجیر زدن و کوبیدن سنج و نظایر آن و حمل نشانهها و علمها و نیز همآوازى و همسرایى در خواندن نوحه، ماجراى کربلا را به مردم یادآورى مىکردند. در مرحله بعد آوازها کمتر شد و نشانهها بیشتر و یکى دو واقعهخوان ماجراى کربلا را نقل مىکردند و سنج و طبل و نوجه آنها را همراهى مىکرد. چندى بعد، تعدادى از نقالان، چند شبیه یا لباسهاى نزدیک به واقعیت، شبیهسازى مصائب خود را شرح مىدادند. در مرحله بعد، شبیهها با هم گفت و شنید مىکردند. بعد بازیگران پدید آمدند. در آخرین نیم قرن دوره صفویه، تعزیه تحول نهائى خود را طى کرده و به شکلى که مىشناسیم در آمد.بدلیل حفظ حرمت، فقط مردان در این دستهها حضور مىیافتند و نقش زنان را جوانان کم سال بازى مىکردند.در ابتداى دوره قاجاریه، تعزیه، بدلیل حمایت شاهان و طبقه مرفه جدید بازرگان و سیاسی، دامنهدار تر شد. بعدها در نمایشخانههاى موقت بنام تکیه یا حسینیه این نمایشها اجرا مىشدند. تاریخ دقیق ساختمان یکى از این تکیههاى ثابت یعنى تکیه نوروزخان، 1177 ه.ش ، مقارن اوایل سالهاى سلطنت فتحعلىشاه است. در نخستین مراحل تعزیه، بسیارى از نقالان مذهبى و غیرمذهبى به بازى در آن پرداختند. به این ترتیب تعزیه از مایه و سبک نقالى تاثیر گرفت. تعزیه در دوره ناصرالدینشاه قاجار به اوج خود شکوه و توسعه خود رسید. ساختمان مدور تکیه دولت در چهار طبقه، مجللترین نمایشخانههاى تعزیه بوده است. همینطور مىتوان از تکیه شاهی، تکیه ولىخان، سپهسالار، تکیه قورخانه، تکیه سرچشمه، تکیه عزتالدوله، تکیه نوروزخان، تکیه چهل تن، تکیه سید ناصرالدینو ... یاد کرد.متن تعزیه یا تعزیهنامه، اغلب به شعر بود و شعر تعزیه عامیانه بود. زمینه شعرى تعزیه را رسم مرثیهسرایى ایجاد مىکرد و وقایع و داستانش را اساطیر و حماسههاى مذهبى که از طریق نقالى مذهبى به او رسیده بود، تشکیل مىداد. از اوایل دوره ناصرالدینشاه نوعى مقدمه به تعزیه اضافه شد که پیشواقعه خوانده مىشد. کمکم شکلى از تعزیه با رنگ هزل و مضحکه و مسخره بوجود آمده که گوشه“ نام گرفت، گوشه تعزیه نامهاى بود تفننى و فکاهى که افراد آن اشخاص اساطیر مذهبى اسلامى بودند. هر تعزیهنامه کامل را یک مجلس یا دستگاه مىگفتند و به اشخاص بازى شبیه گفته مىشد. به کارگردان نیز تعزیهگردان یا شبیهگردان یا استاد مىگفتند. پس از دوره ناصرالدینشاه از اهمیت و جلال تعزیه کمکم کاسته شد، اما عمومیت آن محفوظ ماند. در دوره محمدشاه و احمدشاه ، تعزیه تدریجا حمایت اشراف را از دست داد. در تعزیه موسیقى جایگاه مهمى داشت و تعدادى سنت در موسیقى از طریق اجراى تعزیه بوجود آمد. یکى از ازرشهاى نمایشى آوازهاى تعزیه در آن بود که قطعهها و مقامهاى موسیقى با موضوع و شخص انطباق مىیافت.دستههاى نوازنده موسیقى در هیئتهاى هفت یا هشت نفرى قرار مىگرفتند و سازها عبارت بود از شیپور، نی، قرهنی، طبل، دهل، کرنا و سنج.اثر چندین عامل موسیقایی را می توان در موسیقی تعزیه یافت که مهم ترین آنها تقسیمات موسیقی ایرانی است که اجزای اصلی آوازهای تعزیه را شکل می دهد. در اکثر شهرها برای شبیه سازی ، ردیف خاصی را سرمشق قرار می دهند.مثل شبیه سازی حضرت عباس = چهارگاه ، حر = عراق .آوازهای دشتی و شوشتری ، بیشترین کاربرد را در آوازهای مذهبی و تعزیه دارند. در بین آنها موسیقی ای که در مناطق مختلف ایران اجرا می شود نقش مهمی در تعزیه دارد. در کنار تعزیه هایی که در مناطق مرکزی و قسمتی از پایتخت اجرا می شود ، تعزیه در فارس ، گیلان ، مازندران ، آذربایجان ، لرستان و کرمانشاه و بوشهر به وسیله آوازهای محلی در کنار تقسیمات موسیقایی ایرانی همراهی می شود. هر کسی می تواند به راحتی حضور موسیقی سنتی ایرانی را در اکثر تعزیه ها در شکل آواز یا موسیقی دستگاهی تعزیه که به وسیله آلات موسیقی چون بوق و نی و کرنا و ... اجرا می شود ، تشخیص دهد.***سوگها و عزاهاى ملى و مذهبى ،استان چهارمحال وبختیارى :مراسم سوگوارى در میان بختیارىها اهمیت خاصى دارد و همراه با مراسم پرسوز و گدازى برگزار مىشود که محتملاً نشانه?انس و الفت و همبستگى عمیقى است که میان آنها وجود دارد. این اهمیت هم در عزادارىهاى مذهبى و هم در عزادارىهاى خصوصى به بارزترین شکل مشهود است. عزادارى براى ائمه? اطهار به ویژه در ماه محرم مثل تمام نقاط ایران باشکوه برگزار مىشود. شیوه? اجراى مراسم تقریباً مثل سایر نقاط ایران است. دستههاى زنجیرزنى، سینهزنى و حضور در مراسم مساجد و تکایا و گوش دادن به سخنان وعاظ از جمله جلوههاى برگزارى اینگونه مراسم است.عزادارى و تعزیهخوانى، استان مازندران :عزادارى و تعزیهخوانى در روستاى میخسار کجور معروف است. رونق و اوج آن در ده روز اول محرم است. اهالى از نقاط مختلف و شهرستانهاى دیگر به زادگاه خود مىآیند تا در مراسم سوگوارى شرکت کنند. مرثیهخوانها نیز که خود بومى هستند، در این مراسم شرکت مىکنند. کسانى هم که نذر دارند به ترتیب نوبت، یا ناهار یا شام نذرى در مسجد روستا احسان مىکنند. سابقاً مراسم تعزیهخوانى و شبیهخوانى حوادث کربلا رواج داشت و انواع لباس، سپر، کلاهخود و زره جمعآورى و نگهدارى مىشد. گاهى نیز از طالقان و قزوین براى تعزیهخوانى به میخسار مىآمدند. اکثر شبها، به شکل و حالت ایستاده و با خواندن مرثیههاى ضربى و آهنگین سینه مىزدند. عمل این حلقه ایستاده را که مىچرخید، «جوش زدن» مىنامیدند، یک نفر در وسط حلقه، حفظ هماهنگى و نظم را به عهده داشت تا آهنگ سینهزنى را تنظیم کند. معمولاً انبوه سینهزنها تلاش مىکردند با ابراز احساسات در میان مردم کسب اعتبار کرده و به ثواب اخروى برسند. ظهر عاشورا یا روز دهم محرم که مراسم سینهزنى به اوج خود مىرسید، اسبى را با پارچهاى سفید که تمامى آن با مادهاى قرمز، به نشان محل خونفشان تیرهاى اشقیا رنگ شده بود و همچین با پارچهاى رنگین و شمشیر و چکمه مىآراستند و به شکل ذوالجناح در مىآوردند و در روستا مىگرداندند. مرثیهخوانها پیشاپیش ذوالجناح در کوچههاى روستا راه مىافتادند و از هر خانهاى پول، قند، چاى و نبات جمع مىکردند؛ تا از این رهگذر، هم زحمات کسانى که در این ده روز مرثیه و نوحه خوانده بودند، جبران شود و هم قند و چاى کافى براى مراسم بعدى مسجد محل تأمین گردد. این مراسم که با شرکتتمامى اهالى و همراه با علم و کتل و اسب ذوالجناح انجام مىگرفت، مرثیه? بسیار معروفى دارد که براى همه? افراد آن مرز و بوم آشنا و خاطرهانگیز است.
منبع : سایت آفتاب
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 772]