تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 23 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):خداوند! زبان را عذابى دهد كه هيچ يك از اعضاى ديگر را چنان عذابى ندهد. زبان گويد...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

خرید تجهیزات دندانپزشکی اقساطی

خانه انزلی

تجهیزات ایمنی

رنگ استخری

پراپ فرم رابین سود

سایت نوید

کود مایع

سایت نوید

Future Innovate Tech

باند اکتیو

بلیط هواپیما

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1799845720




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

(قسمت دوم) اقتصاد اسلامي به مثابه علم اجتماعي


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
(قسمت دوم) اقتصاد اسلامي به مثابه علم اجتماعي
(قسمت دوم) اقتصاد اسلامي به مثابه علم اجتماعي ترجمه‏: دادگر، يدالله حقيقت اين است كه انتخاب متغيرها و طبقه بندى آنها به متغيرهاى درون زا و برون زا و نيز خط توليد بنگاه (رقابتى يا تعاونى يا هدايت‏شده) بايد با مراجعه به چارچوب ابدى (فرا زمانى) كه به وسيله نظام ارزشى اسلام ارائه شده، صورت پذيرد. 3. هر كوششى براى تمايز بين اثباتى و دستورى ممكن است‏به اين دليل كه در هايت‏به تولد و رشد سكولاريزم در اقتصاد اسلامى، شتاب مى‏بخشد، نتيجه معكوس داشته باشد. تمايل براى آزمودن هر چيزى با دانش محدود بشرى ممكن است پايه و ستونهاى اقتصاد اسلامى را خراب كند. منظور از سكولاريزه كردن، روندى است كه به وسيله آن، متفكر فعاليت و عمل را از دست مى‏دهد و نهادهاى مذهبى، اهميت و معنادارى اجتماعى را. نبايد تاريخ رشد سكولاريزم و دعواى بين كليسا و دولت را در غرب فراموش كنيم. كليساى مسيحى در نبرد خود با سكولاريست‏ها، حتى در مورد بهره، شكست‏خورد. اين يك معرفت عمومى و همگانى است كه هم ارسطو و هم افلاطون بهره را محكوم كردند.قانون روم در مراحل اوليه‏اش در تضاد با آن بود. در سالهاى ميانه، كليساى مسيحى پرداخت‏بهره را تحريم كرد و قرار دادن آن بر ضد قوانين عمومى بود.على رغم اين حقايق سخت تاريخ، سكولاريست‏ها پيروز شدند،و بهره با تمام پيامدهاى ارزشى، اقتصادى و اجتماعى‏اش در جهان مسيحى غرب رواج پيدا كرد. (33) هر چند شواهد در جوامع مختلف متفاوت است، ولى كم شدن تاثير مذهب در جوامع غربى اساسا يكنواخت است. چند عامل تاريخى براى اين كاهش تاثير وجود دارد، ولى دلمشغولى اثبات گرايان به آزمايشهاى واقعى و عملى و نتايج فورى، سيطره اقتصاد بر آرمانهاى روحى و معيار آزمون براى كارايى (در بين عوامل مختلف) مسئول كاهش و از بين رفتن نهادها و سازمانهاى مذهبى اعتقادى در جوامع غربى هستند. در اينجاست كه درسهايى از تجربه واقع شده براى اقتصاددانان مسلمان وجود دارد كه مى‏تواند يك مطلع جدى محسوب شود. اكنون روشن است كه هر كوششى جهت طبقه بندى اقتصاد اسلامى، به عنوان يك علم دستورى و يا اثباتى، ممكن است هدف اصلى‏اى را كه براى آن طراحى شده است‏به شكست‏بكشاند. همان طور كه هر تلاشى براى جدا كردن آب كه 80 درصد بدن انسان را تشكيل مى‏دهد، از بقيه مواد به از بين رفتن خود بدن مى‏انجامد . بدين لحاظ، مسائل در اقتصاد اسلامى بايد در چارچوب علم اجتماعى كامل، بدون منشعب كردن آن به بخشهاى اثباتى و دستورى، درك شده و ارزيابى شوند. در نهايت، بايد گفت ما بايد تلاش كنيم تا آنجا كه عملى است از بن بست فكرى اثبات گرايان بيرون آييم. هميشه لازم و حتى مطلوب هم نيست كه روند فكرى خود را در يك چارچوب فكرى منطبق با آموزه متعارف اثبات‏گرايان نئوكلاسيك، قالب ريزى نماييم. هر گاه اجازه دهيم كه اين تمايز در حد منطقى خود پيش برود، محتمل است كه به طور معكوس نظام بنيادى نهادينه شده اعتقادى اسلام را تحت تاثير قرار دهد. زيرا برخى مسائل در اقتصاد اسلامى وجود دارند كه با مراجعه به مشاهدات قابل حل نيستند. بررسى سؤال دوم آيا با توجه به عدم وجود اقتصاد اسلامى واقعى، ما به يك تئورى اقتصاد اسلامى نياز داريم؟ جواب كلى من اين است كه بله، نياز داريم. اين نوعى بهانه جويى اثبات گرايان است كه نيازى به توسعه و تكامل تئورى اقتصاد اسلامى نيست. گفته مى‏شود اين امر به خاطر عدم وجود اقتصادى اسلامى، كه بتوان در آن عقايد و نظرات را در مقابل مسائل واقعى به آزمون گذاشت، غير ممكن است. همچنين گفته مى‏شود كه تئورى بايد وقايع را آن گونه كه هستند توضيح دهد و بدين لحاظ گفته مى‏شود كه هيچ زمينه‏اى براى تئورى اقتصاد اسلامى وجود ندارد; چرا كه [چنين نظريه‏اى] هيچ امكانى براى توضيح و پيش بينى واقعيتهاى اجتماعى اقتصادى جوامع مسلمان امروزى ندارد. به نظر اثبات‏گرايان، آزمودن يك تئورى،سنجش توانايى آن در توضيح و روشن ساختن واقعيت است; هر چند كه هر تئورى‏اى با ساده كردن واقعيت آن را تحريف مى‏كند. بحثهاى گذشته در قالب فكرى اثبات گرايان، به روشنى، كم بهايى نقش تئورى‏هاى مختلف را كه از ايدئولوژى‏هاى مربوط بيرون آمده‏اند، در توسعه نهادها و جامعه اقتصادى نشان مى‏دهد. اين موضوع كه هميشه لازم نيست تئورى‏هايى براى توضيح وقايع و پيش بينى رفتار و عملكرد آنها داشت، به خوبى روشن است.من چند مثال از تاريخ اقتصادى و سياى جهان براى تاييد مباحث فوق، ذكر مى‏كنم: 1) دوره سريع نوآوريها و ابداعات كه پيشرفت اسلام را در پى داشت، نمونه خوبى از اين واقعيت است كه چگونه نوآوريها در مذهب و ارزش اقتصادى آن، جامعه را از تعادل قبلى رها كرده و آن را در معرض تمامى پيامدهاى پوياى زندگى اقتصادى قرار مى‏دهد. در حقيقت، مهم‏ترين نوآورى در هر جامعه عبارت است از انديشه «نوآورى‏». بنابراين، تحريم اسلامى بهره، در كنار قرار دادن تكليف زكات، تاثيرى عميق در توسعه تئورى‏هاى اسلامى مربوط به پول و ماليه عمومى دارد. مفهوم ارزشى «اعتدال‏» و ميانه روى در كنار وظايف خانوادگى و اجتماعى در فهم تئورى اسلامى تابع مصرف و رفتار مصرف كننده، مهم و معنادار است. مفهوم «عدل‏» يا «عدالت‏» با تئورى توزيع درآمد كه به نوبه خود مركز تئورى‏هاى رشد و توسعه اقتصادى است، پيوند دارد. ترس از خدا و، به دنبال آن، عقيده به معاد، به طور مستقيم مى‏تواند به تحليل هزينه فايده مرتبط شود. اين نوآوريها ابتدا در تئورى اجتماعى و اقتصادى و درحين ارائه براى توضيح واقعيات خارجى آن زمان، طراحى نشده بود. در حقيقت در يك مفاد قابل توجه، آنها راه را براى ابداع و نوآورى در تئورى اقتصاد اسلامى و زندگى اقتصادى، براى نسلهاى بعد باز مى‏كنند. 2. اجازه دهيد چند نمونه براى نشان دادن اين كه توسعه و تكامل نظرى مى‏تواند براى توضيح واقعيت تصور شده، به كار رود، ذكر نمايم. وقتى كه در سال 1776 آدام اسميت كتاب ثروت ملل را نوشت، آزادى تجارت، مرسوم آن روزگار نبود، ولى او توانست‏با ملاحظه دگرگونى اقتصادى و اجتماعى كه در انگلستان در شرف وقوع بود، نياز به آن را پيش بينى كند.آنچه ثروت ملل ادعا كرد، آزادى تجارت، آزادى از تعرفه‏ها و تحريمها و انحصارها و ديگر محدوديتهايى بود كه دولتها بر صنعتگران و بازرگانان وضع مى‏كنند. اين كتاب با بحث عميقش كتابى كلاسيك شد; چرا كه مطالب زيادى را در دفاع از تجارت آزاد شامل مى‏شد، ولى به هر حال علم اقتصاد جديد را بنا نهاد. سالهاى قبل از 1776 در انگلستان و ساير جاها اين گونه مى‏پنداشتند كه وظيفه دولت، تنظيم و كنترل تجارت در مواردى است كه فكر مى‏كند بيشترين منافع را براى جامعه دارد. روشن ترين نمونه اين طرز فكر «مركانتيليسم‏» است كه به عنوان يك نظام كنترلى محسوب مى‏گردد. در سال 1867 جلد اول كتاب سرمايه نوشته ماركس منتشر شد كه علم جديد سوسياليسم و كمونيسم را آغاز كرد. ماركسيسم بشارتى بود براى بلشويك‏هاى روسيه كه با انقلاب اكتبر 1917 بدان رسيدند ( دقيقا پس از پنجاه سال كه از انتشار كتاب سرمايه مى‏گذشت).به علاوه، حاكميت عمومى مربوط به «روسو» و تاييدش بر انقلاب فكرى فرانسه و تاييد «جان لاك‏» بر توسعه و تكامل تئورى فلسفى و سياسى، غير قابل محاسبه بوده است. اين تئورى‏هاى سياسى براى توضيح يك واقعيت انتظارى طراحى شده بودند. فرضيه من را مى‏توان با ارائه چند نمونه بيشتر از تاريخ اجتماعى و اقتصادى جهان تاييد نمود. حال، اين كاملا روشن است كه بروز يك نظام اقتصادى واقعى كه در آن عقايد بتوانند در مقابل مسائل واقعى، آزمون شوند و ارائه صورت بندى از نظريه مربوط (كه تدوين آن ممكن است‏براى توضيح واقعيت موجود و واقعيت انتظارى در آينده لازم باشد،) ضرورى نيست. در مورد اسلام، اين خطاست كه تصور شود كه نظام و علم اقتصادى اسلام، هرگز تدوين نگرديده‏اند. حتى در جوامع امروزى نظريات اقتصادى زيادى از قبيل مفهوم بانكدارى اسلامى، زكات و...در حال اجرا شدن هستند. دست كم سه دليل براى تكامل و توسعه نظريه اقتصاد اسلامى وجود دارد كه عبارتند از: 1. ترسيم درسهاى مربوط به تجارب گذشته از طريق شناسايى دلايل كفايت‏يا عدم كفايت، جهت توضيح رفتار اقتصاد اسلامى; 2. توضيح اقتصاد واقعى هر چند كه مقطعى و جدا جدا باشد; 3. شناسايى فاصله بين نظريه آرمانى اقتصاد اسلامى و عملكردهاى جوامع مسلمان امروزى، به طورى كه با تلاش بتوان به وضعيت آرمانى رسيد. به نظر من، براى زمان ما، اين وظايف نظريه اقتصاد اسلامى داراى اهميت تاريخى‏اند و خيلى مهم‏تر از نظريه اقتصادى تنگ نظرانه‏اى هستند كه به وسيله اثبات گرايان اتخاذ شده است.بايد به روشنى تشخيص داده شود كه نظريه اقتصاد اسلامى به عنوان يك علم، مبانى و اصول خود را از نظام اقتصادى اسلام مى‏گيرد. اين ما را به آخرين سئوال مى‏رساند و آن اين كه، آيا اقتصاد اسلامى يك علم است‏يا يك نظام؟ بررسى سؤال سوم آيا اقتصاد اسلامى يك علم است‏يا يك نظام؟ در اينجا به نظر مى‏رسد كه ميان انديشمندان اسلامى درباره اين سؤال مقدارى سردرگمى وجود داشته باشد. برخى آن را به عنوان نظام و برخى به عنوان علم در نظر مى‏گيرند; به نظر من اقتصاد اسلامى، هم يك علم و هم يك نظام است. اقتصاد اسلامى اساسا بخشى از يك نظام است; اما مورد خوبى را مى‏توان براى اقتصاد اسلامى به عنوان يك علم در نظر گرفت. كلمه «نظام‏» به عنوان يك كل پيچيده، و مجموعه‏اى از چيزها يا اجزاء به هم پيوسته و مرتبط تعريف مى‏شود. (34) كلمه «علم‏» به صورت دانش سيستماتيك (نظاموار) و قاعده‏مند تعريف شده است. به تعبير ديگر، كلمه «علم‏» به عنوان يك بدنه سازمان يافته از دانش مربوط به جهان فيزيكى (چه جاندار و چه غير جاندار) تعريف شده است. يك تعريف مناسب بايد تمايلات و روشهايى را كه به وسيله آن اين بدنه دانش شكل مى‏گيرد، شامل شود. با دنبال كردن تعريف «نظام‏» ما براحتى مى‏توانيم بگوييم كه اقتصاد اسلامى مطمئنا بخش كاملى از زندگى بوده و مبتنى بر چهار قسمت مستقل از معرفت مى‏باشد: يكى دانش مبين، كه همان قرآن است; ديگرى عملكرد جامعه در زمان پيامبر(ص); سوم گفته‏هاى واقعى او، كه همان احاديث و سنت است (35) ; چهارم استنباطات قياسى بعدى و تفاسير مربوط به علماى مذهب (اجماع) (36) . بنابراين، نظام، مكانيزمى خودكار براى فكر نو پيرامون مسائل جديد فراهم مى‏كند، به طورى كه راه‏حلهاى متناسب براى آن يافت‏شود. اين روند تا جايى كه با عناصر اصلى نظام (قرآن و سنت) در تعارض نباشد، جايز است. لذا ما مى‏بينيم كه نظام، مجموعه‏اى از اصول حاكم بر تمام زندگى را فراهم مى‏آورد. اين اصول را بايد در چارچوبى هميشگى [و فرازمانى] نگريست. (به مرحله 2 جدول نگاه كنيد.) خارج از اين اصول، چارچوبى مفهومى بايد تدوين شود كه بتوان آن را يا با توضيح رفتار گذشته اقتصادى، يا با وضع فعلى (اقتصاد واقعى) و يا وضع مورد انتظار درآينده مرتبط ساخت. زيرا شكست در تصور تغيير و تحول اقتصادى اجتماعى، مانعى براى خود تغيير است; به طورى كه ركودى در توسعه و تحول اقتصاد اسلامى (به عنوان يك علم) به بار مى‏آورد. اين روند تكاملى به روشنى داراى ابعاد زمانى و مكانى است. (مرحله 3 جدول را ملاحظه كنيد.) به طور كلى يك چارچوب مفهومى رقيب و جديد مى‏تواند چيستانهايى را دوباره تعريف كند و همچنين ممكن است معماهاى جديدى بيافريند . روشن است كه نظريه اقتصاد اسلامى مى‏تواند بر اساس چارچوب ابدى شريعت تغيير كند و يا جايگزين گردد. جمع بندى در مجموع، مى‏توان گفت كه اقتصاددانان مسلمان كه قرار است آغازى جدى را بيافرينند، اكنون بايد بتوانند درك وسيعى از روشهاى قياسى يا استقرايى پژوهش و تحقيق درقاعده مند كردن سياست و نظريه اقتصاد اسلامى داشته باشند. زيرا وضعيت ارزشمندى براى يك نظريه اسلامى با بار ارزشى ايده‏آل، كه ممكن است داراى زمان و مكان باشد، وجود دارد. لازم است‏سازمانها و نهادها و رفتاهاى اقتصادى گذشته، حال و آينده، تصور شده و توضيح داده شوند; ولى اين امر بايد در چارچوب ابدى و فرازمان وسيع‏تر اصول و مبانى قرآن و سنت درك شود. در عين اين كه اقتصاد اسلامى بخشى از يك نظام است، علم نيز مى‏باشد. تمايز بين اقتصاد دستورى و اثباتى، نه لازم است و نه مطلوب; و در برخى اوقات گمراه كننده خواهد بود. به هر حال بايد يادآورى شود كه روش تحقيق مى‏تواند قياسى يا استقرايى يا تركيبى از هر دو باشد. روش قياسى آن گونه كه به وسيله علما و حقوقدانان مسلمان توسعه يافته،مى‏تواند در استنتاج اصول نظام اقتصادى اسلام از منابع قوانين و حقوق اسلامى، به كار گرفته شود.روش استقرايى نيز مى‏تواند براى يافتن راه حلهايى براى مسائل اقتصادى با مراجعه به سوابق و تجارب خارجى با ارزش به كار گرفته شود. بديهى است‏براى درك كامل و پالايش ييشتر اين موضوع، هنوز كارهاى زيادى لازم است انجام شود كه از محدوده اين مقاله خارج است. (37) پي نوشت : (در اين نوشتار، افزون بر ارجاعات نويسنده، توضيحات و يادداشتهايى نيز از سوى مترجم محترم ارائه گرديده كه با ء مشخص خواهند شد. نقد و نظر) ×5. براى مطالعه بيشتر درباره ارتباط فلسفه، فلسفه عام و متدلوژى مى‏توانيد به منبع زير و منابع موجود در آن مراجعه نمائيد: يدالله دادگر، «يادداشتهايى مربوط به ترجمه مقاله ايدئولوژى و روش در علم اقتصاد»، نشريه نامه مفيد، شماره‏1، ادداشت‏شماره‏4 بويژه صفحات 206 و 207. ×9. «جوزيا رويس‏» (1955-1916) فيلسوف مشهور آمريكايى است كه وى را مى‏توان از فلاسفه مذهبى آن ديار ناميد. او اعتقاد به خدا داشت و جهان فعلى را پرتوى از جهانى ناشناخته مى‏دانست كه جهانى حقيقى بوده و به تعببير وى قابل رؤيت نيست. از كتابهاى مشهور وى مى‏توان به «تصور خدا» و «اصول منطق‏» اشاره كرد. ×10. مطالعات جامعه شناختى «ماكس وبر» (1920-1864) چنان وسيع بود كه حتى حقوق، اقتصاد، سياست و مذهب را نيز در بر مى‏گرفت. او حساسيت زيادى در مساله تخصيص گرايى و كارايى داشت و در نتيجه، نسبت‏به تحولات صنعتى حاكم بر ساختارهاى روابط اجتماعى بسيار بدبين بود. در مورد ديدگاههاى روش‏شناختى در علوم اجتماعى مى‏توانيد علاوه بر كتاب متدلوژى وى، مراجعه كنيد به: ×7. البته ارتباط نزديكى بين روش‏شناسى و معرفت‏شناسى وجود دارد و اين خود مى‏تواند در خلط اين دو عنوان و يا در تداخل موضوعهاى آنان مؤثر باشد. ×16. ر. ك: نامه مفيد، شماره 3، صفحات 234-236 نيز شماره 4، ص‏212 تا 222. ×17. مكتب اتريشى از مكاتب معروف اقتصادى است كه از آغاز ظهورش در دهه 1870 (توسط كارل منگر) به جريان اصلى اقتصاد سنتى انتقادهايى وارد كرد (براى اطلاع بيشتر رك: نامه مفيد، شماره‏2، صفحات 217-218); نامه مفيد، شماره‏1، صفحات 213-215. ×18. رك به: B. cald well, beyond posivism; london: Allen and unwin: 1982 ×19. D.M. Hausman; "the philosophy of Economics"; Cambridge Univercity press; 1985. ×20. براى آگاهى بيشتر، ر.ك: D.N. Mcloskey; "the Rhetoric of Economics journal of Economic literature vol 21 june 1983. ×21. ر.ك به: T. Hutchison; "changing in Economics"; Aimsblackwell; 1992. ×22. مراجعه شود به: يدالله دادگر، «درآمدى بر روند تكامل متدلوژى علم اقتصاد»، نشريه برنامه و بودجه شماره 27تيرماه 1377. ×23.ظاهرا منظور مؤلف ديدگاه اثبات گرايان منطقى است كه معتقدند گزاره‏هاى غير اثباتى (دستورى و ارزشى) امورى مهمل و بى ارزش هستند. براى اطلاع بيشتر، ر.ك:نامه مفيد، شماره‏4، ص‏179. ×24. چون مؤلف بر اساس ديدگاه فقهى اهل سنت‏به استنباط پرداخته است، عنصر عقل را در كنار كتاب و سنت ذكر نكرده است. ×25. به اين واقعيت اشاره دارد كه بعضى عوامل در اسلام جنبه دائمى دارند و مقيد به زمان و مكان نيستند. ولى بعضى از احكام و مقررات در شريعت اسلامى تابع شرايط زمانى و مكانى‏اند. ×26. همان طور كه مؤلف نيز توجه داشته است، بين قضاوتهاى ارزشى و قضاوتهاى اخلاقى گاهى فرق ظريفى گذاشته مى‏شود.قضاوتهاى ارزشى معمولا امور عقيدتى و آرمانى (و ارزشهاى بالا) را در بر مى‏گيرد، اما قضاوتهاى اخلاقى بيشتر جنبه احساسات شخصى و عقايد فردى دارد. ×27. مؤلف با اين فرض پيش رفته است كه اقتصاد اسلامى، علمى از نوع علوم اجتماعى است.اين ادعا شايسته تامل دقيق است; زيرا اگر منظور از علم، معرفتى باشد كه گزاره‏هاى آن به طور تجربى قابل آزمون باشند، در اين صورت اقتصاد اسلامى نمى‏تواند علم باشد. چون همان طور كه مؤلف نيز اذعان دارد، بسيارى از گزاره‏هاى اقتصاد اسلامى ماهيت ارزشى دارند و به طور تجربى قابل آزمون نيستند واگر هم تعريف ديگرى از علم مورد نظر است‏بايد به آن اشاره شود. ×28. در مقاله حاضر اين نكته قابل ذكر است كه مؤلف چارچوب اصل موضوعى در اقتصاد اسلامى را با كمك مجموعه‏اى از مفروضات (صريح يا ضمنى) ترسيم نموده است و در هيچ جا اشاره‏اى به مبناى شرعى و پشتوانه‏هاى اسلامى آنها نكرده است. ×29. اقتصاد اسلامى واقعى، يعنى اجراى عملى آن در يك كشور; مثلا به همان صورتى كه اقتصاد سرمايه‏دارى وجود دارد. ×30. تفكيك دستورى و اثباتى از مسائل بسيار جنجال برانگيز علم اقتصاد مى‏باشد. كه تقريبا اكثر اقتصاددانها به تمايز آنها قائل بوده و اين تمايز را مفيد و لازم (و گاهى حتمى و ضرورى) مى‏دانند. بديهى است اين موضوع در برخى از امور دستورى و اثباتى كه براحتى قابل تفكيك هستند، مشكل ايجاد نمى‏كند. اما اين مسائل بسيار كم هستند، ولى مشكل در موارد بيشترى از گزاره‏هاست كه تفكيك آنها دست كم در بحث و انديشه دينى بسيار دشوار است. ×31. در بخش اول مقاله درمورد معيار اعتدال در اقتصاد اسلامى اشاره شده است. ×32. زمانى كه مشتق اول را مساوى صفر فرض مى‏كنيم، منظورمان اين است كه حداكثر درآمد و يا حداقل درآمد حاصل شود، اما در صورتى كه منفى بودن مشتق دوم را تاكيد كنيم، منظور اين است كه لزوما حداكثر درآمد برايمان مهم بوده است. ×33. اصحاب كليسا در اويل قرون وسطى مقاومت‏بسيار شديدى، در برابر تحليل ربا و بهره، از خودشان نشان دادند، اما بعدها به دليل رشد زياد دنياگرايى، در مقابل نظريه سكولاريست‏ها تسليم شده و ابتدا بهره را در مواردى جايز اعلام كردند و بعدها عملا هر نوع بهره از حرمت افتاد. ×34.به عبارت ديگر، نظام اقتصادى عبارت است از مجموعه‏اى از نهادهاى اقتصادى مخصوص هر جامعه كه هدف معينى را دنبال كنند. ×35. البته به اعتقاد ما سنت اعم از قول، فعل و تقرير پيامبر ويا ائمه(ع) است. ×36. در مبانى اسلام از ديد فقهاى ما، كتاب، سنت، اجماع و عقل، ادله شرعى محسوب مى‏گردند. ×37. همان طور كه مؤلف محترم در نتيجه گيرى نهايى بيان مى‏دارد، در تدوين اقتصاد اسلامى هنوز كارهاى زيادى مانده است كه بايد از سوى علما و دانشمندان آگاه به موضوع (هم اسلام و هم اقتصاد) آغاز گردد. اما در هر حال مقاله حاضر تلاش ابتدايى يك صاحب نظر مسلمان در اقتصاد اسلامى بود كه به نوبه خود، براى روشن شدن برخى ابهامات در اين مورد، مفيد مى‏باشد. 11. اين بحث در نظريه‏هاى علوم اجتماعى و بحثهاى روش‏شناختى تحت عنوان «نظريه دليل به جاى علت‏» معروف است. در بررسى پديده‏هاى مربوط به علوم اجتماعى يك شيوه اين است كه به بررسى علتها و كشف قوانين پرداخته شود; يعنى خود انسان نيز از نظر ماهوى از جنس طبيعت است و تمايزى نسبت‏به آن ندارد. به عبارت ديگر، مى‏توان فرض كرد كه انسانى (غير از طبيعت) در كار نيست. تمايزى با آن ندارد 12. براى اطلاع بيشتر، به نوشته معروف وى مراجعه كنيد: Monague; "the ways of knowing"; Newyork macmillan, 1925; W.P. 13. براى بررسى بيشتر تفكر عمليات گرايى «بريچمن‏» ر.ك: «كارل همپل‏»، فلسفه علوم طبيعى، ترجمه حسين معصومى همدانى، مركز نشر دانشگاهى، تهران، 1369، بويژه صفحات 105-124. 14. ر.ك: يدالله دادگر، ترجمه مقاله ايدئولوژى...، نشريه نامه مفيد، شماره 4، ص‏182183. 15. در اين باره مى‏توانيد به منابع زير مراجعه نماييد: الف- رودلف كارناپ، مقدمه‏اى بر فلسفه علم، ترجمه يوسف عفيفى، انتشارات نيلوفر، تهران 1373. ب- كارل همپل، پيشين. ج- كارل پوپر، حدسها و ابطالها، ترجمه احمد آرام، شركت‏سهامى انتشار، تهران، 1368. د- كارل پوپر، منطق اكتشاف علمى، ترجمه آرام، انتشارات سروش، تهران، 1370. ه- و- ز- نشريه نامه مفيد، شماره‏هاى 1تا4. 2. براى اطلاع بيشتر، ر. ك: وصيت‏نامه سياسى الهى امام خمينى، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينى، تهران، 1373، بويژه صفحات 136 تا 146. 3. رجوع كنيد به: محمد باقرصدر، اقتصادنا، دارالتعارف للمطبوعات، بيروت، 1980، ص‏330. 6. براى اطلاع بيشتر،ر. ك: E. J. Meehan; " Explanation in social scienee a syatemparadigm" (the Doraey press 1968) 8. ر. ك: F. Macnlup; " Methodology of Economics"; Academic press; 1978;p.5.
#دین و اندیشه#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 523]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن