محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1828677254
بررسي تاريخي آيه ي مباهله و بازتاب هاي کلامي آن (1)
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
بررسي تاريخي آيه ي مباهله و بازتاب هاي کلامي آن (1) نويسنده:دکتر علي معموري چکيدهآيه ي مباهله از جنجالي ترين آيات قرآن کريم است . سنت مباهله از ديرباز در بين اقوام سامي رواج داشته و افزون بر قرآن در کتاب هاي مقدس ديگر نيز به مواردي از آن اشاره شده است . مباهله ي مذکور در قرآن به ماجراي گفتگو ، و مناظره ي مسيحيان «نجران» با پيامبر صلي الله عليه و آله اختصاص دارد که سرانجام ، به دليل امتناع مسيحيان از پذيرش دعوت پيامبر صلي الله عليه و آله طرفين توافق کردند دست به مباهله زنند و از خدا بخواهند راستگو را از دروغگو تمايز دهد . اين مباهله در ميانه ي راه به دليل امتناع مسيحيان متوقف شد و به انجام نرسيد ؛ اما همراهي اهل بيت پيامبر صلي الله عليه و آله با ايشان در اين حادثه ، زمينه ي گسترده اي براي مجادلات کلامي بين فرق و مذاهب اسلامي پديد آورده است. بيشتر مفسران از اين آيه براي اثبات فضيلت اهل بيت پيامبر عليهم السلام استفاده کرده اند و شيعه ، علاوه بر آن ، از اين آيه براي اثبات معتقدات ديگري چون عصمت و امامت بلافصل امام علي عليه السلام استفاده کرده است . در اين مقاله ، به بررسي ديدگاه هاي کلامي پيرامون آيه مباهله پرداخته شده است . ابتدا واژه مباهله از نظر لغوي و اصطلاحي تعريف شده است ، سپس ماجراي تاريخي مباهله پيامبر صلي الله عليه و آله با مسيحيان نجران از منابع تاريخي و اسباب نزول گزارش شده است . در بخش اصلي مقاله ، به برداشت هاي کلامي از آيه مباهله در اثبات افضليت اهل بيت عليهم السلام و اولويت امام علي عليه السلام به خلافت، از نظر شيعه پرداخته شده و ديدگاه هاي رقيب نيز گزارش و بررسي شده است .کليد واژه ها : مباهله ، مسيحيان ، نجران ، اهل بيت .مفهوم شناسيواژه مباهله از ريشه ي «بهل» گرفته شده است . اين ريشه و مشتقات آن ، در معاني « رها ساختن » و « ترک گفتن » به کار مي رود ( زمخشري ، 1960 م ، ص 71 / راغب ، 1412 ق ، ص 149 ) و به همين مناسبت ، به معناي لعنت و نفرين نيز به کار رفته است ( مطرزي ، 1979 ، ج 1 ، ص 93 / ابن منظور ، 1408 ق ، ج 1 ، ص 522 / ابن حيان ، 1423ق ، ج 3 ، ص 188).در بيان ارتباط معناي نخست و دوم گفته اند : لعنت الهي ، موجب جدا شدن و انفکاک انسان از رحمت خداوند مي شود ( فخر رازي ، 1415 ق ، ج 3 ، ص 249 ) و يا آنکه لعن و نفرين، گاه همراه با دعا و تضرع بسيار و در نتيجه ، همراه با توجه کامل قلب و انقطاع از محيط مي باشد ( راغب ، 1412 ق ، ص 149 / مصطفوي ، [بي تا] ، ج 1 ، ص 349 ) .در بيان تفاوت بين مباهله و لعنت نيز گفته اند : مباهله همواره از شدت و تأکيد بيشتري نسبت به لعنت برخوردار است ( ابوهلال ، 1412 ق ، ص 466 ) ، اشتقاق مباهله از ريشه اي عربي به معناي غير اعجمي بودن آن نيست ، بلکه موارد کاربرد اين واژه در زبان هاي عبري و سرياني نيز پيش از کاربرد عربي آن يافت شده که دليل بر وام گيري آن در زبان عربي است ( ماسينيون ، 1378 ش ، ص 67 ) .سنت مباهله از ديرباز در ميان برخي جوامع بشري و به ويژه اقوام سامي متداول بوده است . مباهله بر پايه ي اين باور استوار است که در موارد نوميدي از اثبات حقيقت به طريق طبيعي ، به عالم غيب روي آورده و درخواست کشف حقيقت از جانب خداوند مي شود ؛ براي نمونه مي توان از سوگند پاکدامني در بين بابليان ياد کرد که در موارد اتهام زنان به انجام عمل خلاف عفت برگزار مي شد و يا آتش هوله که فرد متهم از آن گذر مي کرد و در صورت بي گناهي گزندي به او وارد نمي شد و نيز برخي آزمايش هاي مشابه ديگر که براي اثبات بي گناهي گزندي در بين بوميان عرب مرسوم بوده است ( همان ، ص 65-67 ) . برخي اقوام اروپايي نيز پيروزي هر يک از طرفين در مبارزه ي تن را دليل بر حقانيت وي مي پنداشتند (شعراني ، 1389 ق ، ج 1 ، ص 97 ) .در کتاب مقدس نيز مواردي از مباهله گزارش شده است . براي نمونه از رقابت هابيل و قابيل ياد شده است که دو هديه به پيشگاه خداوند تقديم مي دارند و خداوند يکي از آنها را به نشانه ي قبولي بر مي گزيند و ديگري را رد مي کند ( کتاب مقدس ، عهد قديم ، 1988 م ، سفر پيدايش ، ص4 ، 3-5 ) . نشانه ي قبولي خدا ، نزول آتشي از آسمان بر هديه فرد بر حق بوده است ( همان ، سفر اول پادشاهان ، 18 ، 20-40 ) . اين ماجرا به شکل خلاصه تري در قرآن نيز گزارش شده است ( مائده : 27 ) در روايات نيز مواردي چون مباهله ي موسي عليه السلام با قارون - که به هلاکت قارون منتهي مي شود - آمده است ( مجلسي ، 1983 م ، ج 21 ، ص 324 ) .مباهله ، در معناي اصطلاحي آن به درخواست نزول لعن و عذاب بر مخالف پس از بي حاصل ماندن بحث و مناظره اطلاق مي شود ( زمخشري ، [بي تا] ، ج 1 ، ص 140 ) و تنها به مواردي اختصاص دارد که دو طرف براي اثبات موضوعي غالبا ديني و مذهبي ، در مقابل يکديگر قرار گرفته و از خداوند درخواست لعن و نفرين و نزول عذاب بر طرف دروغگو مي کنند ( طريحي ، 1367 ش ، ج 1 ، ص 457 ) .اين اصطلاح دوبار در قرآن به کار رفته است . يک مورد آن به مناظره ي مسيحيان نجران با پيامبر صلي الله عليه و آله درباره ي حضرت عيسي عليه السلام مرتبط بوده است ( آل عمران : 61 ) و موضوعي کلامي به شمار مي رود . مورد ديگر ، در ارتباط با کساني است که همسران خود را به عمل منافي عفت ، متهم مي سازند ( نور : 7 ) که بنابر آيه مذکور ، بايد طرفين براي اثبات حقانيت خود چهار بار سوگند ياد کنند و در بار پنجم براي طرف دروغگو درخواست عذاب کنند . اين مورد ، موضوعي فقهي است و از محدوده ي اين بحث خارج است و معمولا در فقه نيز با اصطلاح « لعان» از آن ياد مي شود و واژه ي مباهله براي آن به کار نمي رود . در آيه اي ديگر ( انفال : 32 ) نيز برخي از کفار به صورت يک جانبه از خداوند مي خواهند که اگر ادعاي محمد صلي الله عليه و آله حق است ، سنگي از آسمان بر سرشان فرو فرستند ( فخر رازي ، 1415 ق ، ج 3 ، ص 250 ) ليکن از آنجا که مباهله در اصطلاح ، عملي دو طرفه مي باشد ، لذا به اين مورد نيز در اين مقاله پرداخته نمي شود . مباهله پيامبر صلي الله عليه و آله با مسيحيان نجراندر سال نهم هجرت و در پي اقتدار پيامبر صلي الله عليه و آله و نيز ارسال نامه هاي متعددي به سران قبايل و کشورهاي همسايه ، هيئت هاي مختلفي براي اسلام آوردن يا انعقاد پيمان صلح به مدينه روان شدند ؛ از اين رو آن سال را « عام الوفود » به معناي سال ورود هيئت ها و تشرف آنها به محضر پيامبر صلي الله عليه و آله ناميدند ( ابن اثير ، 1966 م ، ج 2 ، ص 286 ).پيامبر صلي الله عليه و آله در ادامه ي نامه نگاري هاي خود به قبايل و کشورهاي همسايه ، نامه اي نيز به مسيحيان نجران فرستاد . نجران ، منطقه اي در حوالي يمن است که مسيحيان عرب در آن سکونت داشتند . برخي مفسران و مورخان ، ساکنان مسيحي اين سرزمين را باقيمانده ي اصحاب « اخدود » دانسته اند ( حموي ، 1979 ، م ، ج 5 ، ص 267 / طبرسي ، 1415 ق ، ج 10 ، ص 707 ) . پيامبر صلي الله عليه و آله در اين نامه ، از آنان خواسته بود اسلام بياورند يا جزيه بدهند و يا آماده ي جنگ باشند ( يعقوبي ، 1415 ق ، ج 2 ، ص 81 / ابن کثير ، 1418 ق ، ج 5 ، ص 42 ) . بزرگان مسيحي نجران ، پس از دريافت نامه ي پيامبر صلي الله عليه و آله گرد آمدند و به گفتگو پرداختند و سرانجام پس از مذاکرات طولاني ، به نتيجه ي مشخصي نرسيدند ، لذا تصميم گرفتند به ديدار پيامبر صلي الله عليه و آله بروند و سپس راه حل مناسبي بيابند ( مجلسي ، 1983 م ، ج21 ، ص 288-318 ) . آنان ابتدا درباره ي عيسي عليه السلام - که اساسي ترين مسئله در نظرشان بود - با پيامبر صلي الله عليه و آله بحث نمودند . پيامبر صلي الله عليه و آله از عيسي عليه السلام به بنده و پيامبر خداوند ياد کرد و اين سخن براي آنان بسيار شگفت انگيز بود ( طبرسي ، 1415 ق ، ج 2 ، ص 309 / سيوطي ، 1414 ق ، ج 2 ، ص 233 ) ؛ لذا براي ابطال آن از ايشان مي پرسند : همه ي آدميان ، پدري دارند ، پس چگونه است که عيسي عليه السلام بدون پدر به دنيا آمده است ؟ پاسخ پيامبر صلي الله عليه و آله به اين پرسش آنان ، در آيه ي 59 سوره آل عمران منعکس شده است : « ان مثل عيسي عندالله کمثل آدم خلقه من تراب ثم قال له کن فيکون » . در اين آيه ، آفرينش عيسي عليه السلام بسان آفرينش آدم عليه السلام شمرده شده است ؛ پس همان گونه که آدم از خاک و بدون پدر و مادر آفريده شد ، عيسي عليه السلام نيز بدون پدر آفريده شده است ( نيشابوري ، [بي تا] ، ص 90 / حسکاني ، 1411 ق ، ج 1 ، ص 155 ) . نجرانيان از پاسخ گفتن به اين استدلال ، عاجز ماندند و تنها به انکار شديد و مکرر آن بسنده کردند . پيامبر صلي الله عليه و آله از اين رفتار ناخرسند شدند وبه ستوه آمدند ( طبري ، 1415ق ، ج 3 ، ص 405 ) تا آنکه از جانب خداوند فرمان رسيد که آنان را به مباهله دعوت کند ( ابونعيم ، 1419 ق ، ج 3، ص 405 ) تا آنکه از جانب خداوند فرمان رسيد که آنان را به مباهله دعوت کند ( ابونعيم، 1419ق، ج1، ص 353-355 ) . اين فرمان در آيه 61 سوره ي آل عمران منعکس شده است: « فمن حآجک فيه من بعد ما جاءک من العلم فقل تعالوا ندع أبناءنا و أبناءکم و نساءنا و نساءکم و أنفسنا أنفسکم ثم نبتهل فنجعل لعنه الله علي الکاذبين » : به آنان که پس از علم و يقيني که بر تو نازل گشت ، باز با تو جدال مي کنند ، بگو : فرزندان و زنان جان هاي خويش را حاضر ساخته و به مباهله نشسته و آن گروه را که دروغ مي گويد ، مورد لعنت خداوند قرار دهيم .فرداي آن روز در 24 يا 25 ذي حجه ( ابن شهر آشوب ، 1412 ق ، ج 3 ص 421 ) همگان براي انجام مباهله در بياباني اطراف مدينه گرد آمدند ( ميبدي ، 1361 ش ، ج 2 ، صص 147 و 151 ) . پيامبر صلي الله عليه و آله به همراه امام علي عليه السلام ، فاطمه عليهاالسلام و حسنين عليهماالسلام در زمان و مکان موعود حاضر شدند ( ابن عساکر ، 1417 ق ، ج 42 ، ص 121 / ابن اثير 1407 ق ، ج 4 ، ص 99 ) و در جايگاه خويش در زير يک چادر قرار گرفتند ( مفيد ، 1414 ق ، ص 115 / قمي ، 1416 ، ص 417 / نجي شافعي ، [بي تا] ، ص 144 ) و فرمودند : « بار الها اينان اهل بيت من هستند » ( مسلم ، 1415 ق ، ج 8 ، ص 239 / ابن حنبل ، 1415 ق ، ج 1 ، ص 302 ) . در روايتي ديگر از عايشه نيز آمده است : پيامبر صلي الله عليه و آله اين آيه را تلاوت فرمود : « انما يريد الله ليذهب عنکم الرجس أهل البيت ويطهرکم تطهيرا » ( احزاب : 33 ) ( زمخشري ، 1415 ق ، ج 1 ، ص 369 ) .مسيحيان نيز که برخي دختران و پسران خويش را به همراه آورده بودند ، در جايگاه مقابل قرار گرفتند . در اين ميان ، بزرگان مسيحي از همراهي عزيزترين اشخاص پيامبر صلي الله عليه و آله با ايشان ، بسيار هراسيده بودند ( مفيد ، 1414 ق ، ص 115 / زمخشري ، 1415 ، ج 1 ، ص 368-369 / طبرسي ، 1415 ق ، ج 2 ، ص 309 ) . آنان با خود گفتند : « به خدا قسم که نشستن او همچون نشستن ديگر پيامبران در مراسم مباهله است ( يعقوبي ، 1415 ق ، ج 2، ص 82-83 / ابن شهر آشوب ، 1412 ق ، ج 3 ، ص 420 ) بياييد جان خويش را حفظ نموده و به دادن جزيه راضي شويم» (طبري، 1415ق، ج 3 ، ص 408 / يعقوبي ، 1415 ق ، ج 2 ، ص 82-83 / زمشخري ، 1415 ق ، ج 1 ، ص 368-369 ) . برخي از راويان نيز اين تصميم مسيحيان را ناشي از ظهور نشانه هاي عذاب دانسته اند (مجلسي ، 1983 م ، ج 21 ، ص 323). سرانجام برخي از مسيحيان به اسلام گرويدند ( طبرسي ، 1415 ق . ج 2 ، ص 310 / ابن سعد ، 1418 ق ، ج 1، ص 268 ) و باقي آنها ، صلحنامه اي با پيامبر صلي الله عليه و آله امضا نمودند و به ديار خويش بازگشتند ( يعقوبي ، 1415 ق ، ج 2 ، ص 83 / حموي ، 1979 م ، ج 5 ، ص 269 ) . روايت شده که پيامبر صلي الله عليه و آله پس از پشيماني آنها از مباهله ، خطاب به آنها فرمود : « به خدا قسم اگر با شما مباهله مي کردم ، تمام اين بيابان پر از آتش گرديده ، در دم هلاک مي شديد » ( طبري ، 1415 ق ، ج 3 ، ص 407-408 / زمخشري ، 1415 ق ، ج 1 ، ص 369 / ابونعيم ، 1415 ق ، ج 1 ، ص 253 ) و نيز فرمود : « به خدا قسم اگر با افرادي که زير اين چادر قرار دارند ، با هر کس ديگري در آسمان و زمين مباهله کنم، در همان لحظه ، نابود مي شود » ( مفيد ، 1414 ق ، ص 115-116 ) .برداشت هاي کلامي از آيه ي مباهلهمباهله در اسلام يکي از روش هاي مسالمت آميز در مبارزه هاي فرهنگي به شمار رفته است و موجب فروپاشي روحيه و اطمينان کاذب مخالفان به اعتقادشان قلمداد شده است ( فضل الله ، 1419 ق ، ج 6 ، صص 64-65 و 72 ) . گرچه روي سخن در آيه ي مباهله تنها با پيامبر صلي الله عليه و آله بوده و متضمن دستوري عمومي در اين زمينه براي مسلمانان نيست ، اما انجام مباهله تحت شرايط خاص ، پس از پيامبر صلي الله عليه و آله نيز مشروع شناخته شده است ( مکارم ، 1375 ش ، ج 2 ، ص 589 / حويزي ، 1415 ق ، ج 1 ، ص 351-352 ) ؛ چه اينکه موارد متعددي از آن در تاريخ ثبت شده است ( قاسمي ، 1398 ق ، ج 3 ، ص 116 / سيوطي ، 1414 ق ، ج 2 ، ص 233 / قمي ، 1416 ق ، ص 419 ) ؛ البته مباهله تنها براي امور مهم ديني و پس از اقامه ي دليل و برهان و نوميدي از اقناع طرف مخالف به شکل طبيعي مشروع شمرده شده است ( قاسمي ، 1398 ق ، ج 3 ، ص 116 / هاشمي ، 1376 ش ، ج 2 ، ص 470 )مفسران از آيه ي مباهله، استفاده هاي مختلف کلامي ، فقهي ، اجتماعي و عرفاني نموده اند؛ در اين بين ، برداشت هاي کلامي ، بيشترين حجم را به خود اختصاص داده و به دليل ارتباط با مسئله ي امامت و خلافت ، از بيشترين اهميت برخوردار است ؛ گرچه عموم شيعه و اهل سنت در اين نقطه اتفاق نظر دارند که اين آيه ، دلالت بر فضيبلت اهل بيت عليهم السلام دارد ؛ ليکن در اين نقطه با يکديگر اختلاف نظر دارند که : غالبا نگاه اهل سنت به اين پديده تنها به عنوان وسيله اي براي اثبات حق و باطل بوده ، ولي شيعيان همواره آن را در صبغه اي سياسي و اجتماعي و در ارتباط با امر خلافت و امامت مي بينند ( براي آگاهي بيشتر ر.ک به : ماسينيون ، 1378 ش ، ص 68 ) .فضيلت اهل بيت در آيه ي مباهلهبيش از چهل منبع مختلف اهل سنت ، تصريح کرده اند که اين آيه در شأن علي عليه السلام و فاطمه عليهاالسلام و حسنين عليهماالسلام نازل شده است ( براي نمونه ر.ک به : واحدي نيشابوري ، [بي تا] ، ص 91 / جبري ، 1408 ق ، ص 247-248 / حسکاني ، 1411 ق ، ج 1 ، ص 156 و نيز : شرف الدين ، 1404 ق ، ص 75-76 ) ؛ از اين رو عموم مفسران ، محدثان و مورخان ، اين آيه را فضيلتي بزرگ براي اهل بيت عليهم ا لسلام شمرده اند ( براي نمونه ر.ک به : آلوسي ، 1414 ق ، ج 3 ، ص 310 / گنجي شافعي ، [بي تا] ، ص 142-144 / مفيد، 1414 ، «ب» ج1 ، ص 170 ) . زمخشري و بيضاوي در ذيل اين آيه ، به همراه آمدن عزيزترين و نزديک ترين اشخاص پيامبر صلي الله عليه و آله با ايشان اشاره کرده اند و اين واقعه را محکم ترين دليل بر فضل اصحاب کساء شمرده اند ( زمخشري ، 1415 ق ج 1 ، ص 370 / بيضاوي ، 1410 ، ج 1 ، ص 260-261 ) .ابن حجر و ديگران از تمسک علي عليه السلام به اين آيه براي اثبات فضل خويش در جلسه ي انتخاب عثمان به خلافت و اذعان همه ي حاضران به آن خبر داده اند ( ابن حجر ، [بي تا]، ص 93 / بحراني ، 1415 ق ، ج 1 ، ص 631 ) . قندوزي در روايتي از پيامبر صلي الله عليه و آله نقل مي کنند : « خداوند مرا دستور داده به همراه اين چند نفر که افضل مخلوقاتند به مباهله برخاسته و او به وسيله آنان مرا بر يهود و نصاري پيروز گردانيد و اگر خداوند بندگاني برتر از آنها دات ، مرا دستور به همراه آوردن آنان مي داد » ( قندوزي ، 1416 ق ، ج 2 ، ص 266 ) . آلوسي ، روايت ضعيفي که همراهان پيامبر صلي الله عليه و آله را ابوبکر و عمر عثمان و فرزندانشان مي شمرد ، خلاف نظر جمهور مسلمانان دانسته است و پس از نقل سخن گروهي که اين آيه را فضيلتي براي اهل بيت عليهم السلام نشمرده اند ، آن را نوعي هذيان گويي توصيف مي کنند ( آلوسي ، 1414 ق ، ج 3 ، ص 303 ) . رشيد رضا و ابن عاشور نيز به طرح اين اشکال پرداخته اند که زنان و کودکان نجرانيان در مباهله با ايشان نبودند ولذا پيامبر صلي الله عليه و آله نيز دليلي نداشته که زنان و فرزندانش را با خود ببرد و بنابراين تطبيق اين آيه بر خصوص امام علي عليه السلام ، حضرت فاطمه عليهاالسلام و حسنين عليهماالسلام قطعي نيست ؛ اما اين دسته سرانجام بر اساس اجماع روايات ، معترفند هيچ کس جز علي و فاطمه و حسنين عليهم السلام در مباهله شرکت نداشته است ( رشيدرضا ، ج 3 ، ص 322-323 / ابن عاشور ، ج 3 ، ص 265-266 ) ؛ هرچند اثبات همراه بودن زنان و فرزندان پيامبر صلي الله عليه و آله با ايشان ، منوط به همراهي زنان و فرزندان مسيحيان با ايشان نمي باشد ، با اين حال گفتني است برخي از گزارش ها از حضور دختران و پسران مسيحيان نجران در مباهله خبر داده اند ( يعقوبي ، 1415 ، ق ، ج 2 ، ص 2 / مجلسي ، 1983 م ، ج 21 ، ص 321 ) .برخي در تطبيق تعابير « ابنائنا » و « نسائنا » و « انفسنا » بر حسنين و فاطمه ي زهرا عليهم السلام و امام علي عليه السلام ، چنين اشکال کرده اند که اين تعابير به صورت جمع آمده اند و جمع در زبان عربي شامل بيش از دو نفر مي شود ؛ در حالي که « ابنائنا » تنها شامل دو نفر و دو تعبير ديگر تنها شامل يک نفر است و اين ، از جهت قواعد زبان عربي درست نيست . در پاسخ به اين اعتراض گفته اند : سبک بيان قرآن معمولا چنين است که مطالب خود را به صورت گزاره هاي کلي و عمومي بيان مي کند و شأن نزول است که مصداق اين گزاره را براي ما روشن مي سازد و اين سبک در آيات متعدد ديگري در قرآن نيز به کار رفته که در آنجا نيز به اتفاق همه ي مفسران ، در شأن يک نفر مشخص است ؛ اما تعبير قرآن به صيغه ي جمع آمده است ( براي نمونه ر.ک به : مجادله 2-3 / آل عمران : 173 و 181 / بقره : 219 ) ؛ به عبارت ديگر ، خداوند در بياني کلي به پيامبر صلي الله عليه و آله مي گويد : فرزندان و زنان و جان خود را در مباهله همراه خود کن و پيامبر صلي الله عليه و آله نيز در تطبيق فرمان خداوند ، تنها دختر و داماد و فرزندانشان را با خود همراه ساخت ؛ بنابراين فضيلت اين اشخاص از گزينش آنها توسط پيامبر صلي الله عليه و آله از ميان زنان و فرزندان و پيروانشان براي انجام اين امر ثابت مي شود و عموم مفسران و مورخان در اين اتفاق نظر دارند که تنها اين چهار نفر به همراه پيامبر صلي الله عليه و آله بوده اند ( طباطبايي ، 1417 ، ج 3 ، ص 258 / فضل الله ، 141 ق ، ج 6 ، ص 70 ) .متکلمان شيعه افزون بر فضيلت اهل بيت عليهم السلام به افضليت آنها بر همه ي آفريده ها به جز پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله باور داشته و نياز پيامبر صلي الله عليه و آله به اين چهار تن را در مباهله ، دليل بر اين باور شمرده اند ( سيوري ، 1370 ش ، ص 50 ) . شيخ طوسي در اين باره مي گويد : « از آن جا که مباهله براي تمييز حق از باطل صورت گرفته است ، پس الزاما شرکت کنندگان آن در جبهه ي حق ، بايد معصوم و بهترين مردمان نزد خداوند باشند » ( طوسي ، [بي تا] ، ج 2 ، ص 485 ) . در فقره ي پاياني آيه مباهله ، لعنت خدا شامل دروغگويان شده است : « فنجعل لعنه الله علي الکاذبين » . علامه طباطبايي از تعبير «کاذبين» به صورت صيغه ي جمع چنين برداشت مي کند که : مجموعه افراد همراه با پيامبر صلي الله عليه و آله در انجام مباهله ، شريک و همسان وي بوده اند ؛ بنابراين آنان نيز بايد در موضوع مورد اختلاف - که دعوت به اسلام است- شريک يکديگر باشند ؛ زيرا اسناد دروغ به خويشاونداني که تنها رابطه ي خويشي با انسان دارند وخود در موضوع مورد مباهله دخالتي ندارند ، نادرست است و شمول لعنت و عذاب خدا بر آنها در صورت دروغگويي ، بي آنکه اساسا دخالتي در دعوت به اسلام داشته باشند ، بر خلاف عدالت خداوند است . نتيجه ي اين استدلال آن است که : اهل بيت پيامبر صلي الله عليه و آله در اصل دعوت و تبليغ آيين اسلام، نقش و جايگاهي ويژه دارند و آيين اسلام با تلاش هاي مشترک پيامبر صلي الله عليه و آله و ايشان استوار و قائم گشت ( طباطبايي ، 1417 ق ، ج 3 ، ص 259-262 ) ؛ البته مشارکت اهل بيت پيامبر صلي الله عليه و آله در وظيفه ي تبليغ رسالت به معناي مشارکت آنها در نبوت پيامبر صلي الله عليه و آله نيست ( همان ، ص 262 ) .افزون بر فضايل عمومي اهل بيت عليهم السلام در اين آيه ، فقرات خاص آن نيز هر يک ، به فضيلتي براي يکي از ايشان اشاره دارد . ابن ابي علان معتزلي بنا به اين پيش فرض که رسيدن به سن تکليف از شرايط حضور در مباهله است ، با استناد به اين آيه ، از بلوغ شرعي و کمال عقلي حسنين عليهماالسلام در سن کودکي خبر داده است ( طبرسي ، 1415 ق ، ج 2 ، ص 311 / طوسي ، [بي تا] ، ج 2 ، ص 485 ) . طبرسي و طوسي نيز کمال فوق العاده ي عقلي را براي حسنين عليهمالسلام در سن کودکي ثابت نموده و طبرسي قول به بلوغ شرعي آن دو را در انجام مباهله لازم نشمرده است (همان) . فخر رازي و ديگران نيز از تعبير «ابنائنا» در اين آيه استفاده کرده اند که : حسنين عليهماالسلام فرزندان پيامبر صلي الله عليه و آله به شمار مي روند ( جصاص ، [بي تا] ، ج 2 ، ص 23 / فخر رازي ، 1415 ق ، ج 3 ، ص 248 ) ؛ همچنين از تعبير « ابنائنا » در اين آيه استفاده شده که : انتساب فرزندان دختري به پدر بزرگ آنها صحيح است ( فضل الله ، 1419 ق ، ج 6 ص 71 ) و در نتيجه کساني که تنها از جانب مادر ، سيد هستند ، جزو سادات به حساب آمده و مي توانند از حقوق مالي سادات بهره مند باشند (صادقي ، 1365 ش ، ج 3 و 4 ، ص 174-181 ) (2)با استناد به فقره ي «نسائنا» که روايات متواتر ، آن را بر فاطمه زهرا عليهاالسلام تطبيق مي کند. حضرت زهرا عليهاالسلام برترين بانوي جهان شناسانده شده است ( طبرسي ، 1415 ق ، ج 2 ، ص 311 ) ؛ افزون بر آن ، برخي از مفسران علي رغم اذعان به اينکه جز حضرت زهرا عليهاالسلام زن ديگري در مباهله حضور نداشته است ؛ در اطلاق «نساء» بر فرزند دختر ترديد نموده و اين تعبير را تنها شامل همسران پيامبر صلي الله عليه و آله شمرده اند ( رشيدرضا ، ج 3 ، ص 322 / ابن عاشور ، ج 3 ، ص 265-266 ) . اين در حالي است که «نساء» به معناي «زنان» است و شامل هر زني مي شود که نسبت به انسان داشته باشد ( فضل الله ، 1419 ق ، ج 6 ، ص 64 ) ؛ به علاوه اطلاق کلمه ي «نساء» بر دختران در قرآن مرسوم است ( ر.ک به : قصص : 4 / جوادي ، 1378 ش ، ج 1 ، ص 111 ) ؛ همچنين از حضور حضرت زهرا عليهاالسلام در اين واقعه ، بر ضرورت حضور زنان در برخي عرصه هاي اجتماعي و سياسي استدلال شده است ( رشيدرضا ، [بي تا] ، ج 3 ، ص 323 ) .مفسران شيعه وسني به استناد روايات فراوان ( براي نمونه ر.ک به : حويزي ، 1415 ق ، ج 1، ص 349 / مشهدي ، 1410 ق ، ج 3 ، ص 118-122 ) «أنفسنا» را در اين آيه ، بر امام علي عليه السلام تطبيق داده اند ( براي نمونه ر.ک به : ابوحيان ، 1413 ق ، ج 3 ، ص 191 / طبرسي ، 1415 ق ، ج 2 ، ص 311 ) . برخي نيز منظور از « أنفسنا » را در اين آيه ، شخص پيامبر صلي الله عليه و آله دانسته و علي عليه السلام را داخل در « ابنائنا » شمرده اند ( آلوسي ، 1414 ق ، ج 3 ، ص 301 ) ؛ اما واضح است که انسان هيچ گاه خود را براي حضور در جايي دعوت نمي کند ؛ به ويژه آنکه تعبير « انفسنا » پس از ذکر فرزندان و زنان آمده است ؛ و اگر منظور از آن ، شخص پيامبر صلي الله عليه و آله بود ، بايد به طور طبيعي ابتدا از ايشان نام برده مي شد و سپس از فرزندان و زنان ( مفيد ، 1414 ق ، «ج» ص 22 / طبرسي ، 1415 ق ، ج 2 ، ص 311 ) ؛ در واقع تعبير « أنفسنا » حاکي از جايگاه ويژه ي امام علي عليه السلام نزد پيامبر صلي الله عليه و آله است و اينکه آن حضرت در نزاع ميان حق و باطل ، تجسم کامل و عيني پيامبر صلي الله عليه و آله به شمار مي آيد ( فضل الله ، 1419 ق ، ج 6 ، ص 64 ) .برتري علي عليه السلام بر همگان جز پيامبر صلي الله عليه و آلهمتکلمان شيعه از آيه ي مباهله بر افضليت امام علي عليه السلام نسبت به همگان به جز پيامبر صلي الله عليه و آله استدلال کرده اند ( سيوري ، 1370 ش ، ص 50 ) ؛ يعني از آنجا که پيامبر صلي الله عليه و آله برترين مخلوق خدا در جهان بوده و در اين آيه از علي عليه السلام به عنوان نفس پيامبر صلي الله عليه و آله ياد شده است ، پس ايشان از همه ي وجوه به جز نبوت با پيامبر صلي الله عليه و آله شباهت دارد ( مفيد ، 1414 ق ، «ج» ص 20-22 / سيوري ، 137 ش ، ص 50 / حلي ، 1417 ق ، ص 525 ) . در نتيجه ، ايشان از همه ي اصحاب و همه ي پيامبران وحتي از همه ي مخلوقات به جز شخص پيامبر صلي الله عليه و آله برتر و بالاتر است (همان) . متکلمان شيعه همچين از اين آيه بر محق تر بودن ايشان به خلافت استدلال کرده اند و انتخاب ديگران به خلافت ، هنگام حضور علي عليه السلام را نادرست و باطل شمرده اند ( سيوري ، 1370 ش ، ص 49 ) .اهل سنت علي رغم اعتقاد به افضليت علي عليه السلام بر همه يا دست کم برخي از ديگر صحابه ( ابن ابي الحديد ، 1415 ق ، ج 1 ، ص 15-17 ) استدلال شيعه بر محق تر بودن ايشان به خلافت را نمي پذيرند . فخر رازي در رد استدلال مذکور از اجماع مسلمانان در برتري پيامبران بر غير پيامبران ياد کرده و بر اساس آن افضليت علي عليه السلام بر پيامبران ديگر را نيز همانند پيامبر اسلام نادرست شمرده است ؛ اما وي به نقل اين اجماع بسنده کرده و هيچ دليل و مستندي بر اين ادعا نمي آورد ( فخر رازي ، 1415 ق ج 3 ، ص 248 ) .گروهي ديگر سعي کرده اند دلالت « انفسنا » بر امام علي عليه السلام را محل ترديد قرار دهند و استعمال «انفس» را به معناي خويشاوند ، هم نژاد و هم کيش شمرده اند ؛ در نتيجه اين آيه را الزاما دليل بر افضليت علي عليه السلام بر همگان ندانسته اند ( آلوسي ، 1414 ق ، ج 3 ، ص 302-303 ) . اين در حالي است که همراه آوردن يک خويشاوند و يا هم نژاد و يا هم کيش اضافه بر حضرت زهرا عليهاالسلام و حسنين عليهماالسلام ضرورتي نداشته و به علاوه ، مشارکت با پيامبر صلي الله عليه و آله در چنين امر مهمي - که به منظور تمييزحق از باطل صورت گرفته است - خود بيانگر وجه اطلاق نفس پيامبر صلي الله عليه و آله بر علي عليه السلام است ( طوسي ، [بي تا] ، ج 2 ، ص 485 ) .عرفا از تعبير « انفسنا » در اين آيه بر اتحاد نفس علي عليه السلام با پيامبر صلي الله عليه و آله استدلال کرده اند و از سوي ديگر نفس پيامبر صلي الله عليه و آله نيز به هنگام مباهله با روح القدس متصل شده و همين امر موجب هراس نجرانيان شد ( قاسمي ، 1398 ق ، ج 3 ، ص 113 ) ؛ بنابراين حقيقت محمدي در جريان مباهله ، در صورت ولايت علوي تجلي يافت که ختم ولايت مطلقه ي کليه به شمار مي آ يد ( قمشه اي ، 1375 ، ص 446 - 452) .نتيجه در بررسي آيه مباهله در منابع تفسري و تاريخي و حديثي به اهميت اين ماجرا و اين آيه در انديشه اسلامي دست مي يابيم . اين منافع ، همگي بر حضور اهل بيت عليهم السلام در اين ماجرا تأکيد کرده اند و نزول اين آيه را از فضايل ايشان شمرده اند ؛ گرچه همگي بر ارتباط مباهله به ماجراي خلافت تأکيد نکرده اند .در اين بين متکلمان و مفسران شيعه بيشترين مباحث را در اثبات افضليت اهل بيت عليهم السلام و نيز سزاواري امام علي عليه السلام در خلافت بعد از پيامبر صلي الله عليه و آله در ذيل اين آيه ونيز در منابع کلامي مستقل گرد آورده اند .پي نوشت :1. تاريخ وصول : 86/1/25 ؛ تاريخ تصويب نهايي : 86/8/14 .2. البته اين ديدگاه بر خلاف نظر مشهور فقهاست که سادات را تنها کساني مي دانند که از طريق پدر به پيامبر صلي الله عليه و آله نسب مي برند .منابع :1. ابن ابي الحديد ؛ عبدالحميد ؛ شرح نهج البلاغه ؛ تهران : اعملي ، 1415 ق .2. ابن اثير ، عزالدين ابوالحسن ؛ اسدالغابه ؛ سوريه : دارالکتاب ، [بي تا] .3. ---------- ؛ الکامل في التاريخ ؛ سوريه : دارالکتاب ، 1407 ق .4. ابن حجر ، احمد بن علي ؛ الصواعق المحرقة ؛ [بي جا] ، [بي نا] ، [بي تا] .5. ابن حنبل ، احمد ؛ المسند ؛ بيروت : داراحياء التراث العربي ، [بي تا] .6. ابن شهر آشسوب ، ابوعبدالله محمد ؛ مناقب آل ابي طالب ؛ بيروت : دارالاضواء ، 1412 ق.7. ابن عاشور ، محمدطاره ؛ التحرير والتنوير ؛ تونس : انتشارات التونسيه ، [بي تا] .8. ابن عساکر ، ابوالقاسم علي بن حسن ؛ تاريخ مدينه دمشق ؛ بيروت : دارالفکر ، 1417 ق .9. ابن کثير ، ابوالفداء اسماعيل ؛ البدايه والنهايه ؛ بيروت : دارالکتب ، 1418 ق .10. ابوحيان اندلسي ، ابوعبدالله محمد ؛ البحر المحيط ؛ بيروت : دارالفکر ، 1423 ق .11. ابوهلال عسکري ، حسن بن عبدالله ؛ معجم الفروق اللغويه ؛ قم : جامعه مدرسين ، 1412 ق .12. بحراني ، سيد هاشم ؛ البرهان ؛ تهران : انتشارات البعثه ، 1415 ق .13. بيضاوي ، عبدالله بن عمر ؛ انوار التنزيل ؛ تهران : اعلمي ، 1410 ق .14. جصاص ، احمد بن علي ؛ احکام القرآن ؛ [بي جا] ، مکتبه الباز ، [بي تا] .15. جوادي آملي ، عبدالله ؛ تفسير تسنيم ؛ قم : اسراء ، 1378 ش .16. حبري ، حسين بن حکم ؛ تفسير حبري ؛ قم : آل البيت ، 1408 ق .17. حسکاني ، ابوالقاسم ؛ شواهد التنزيل ؛ تهران : وزارت ارشاد ، 1411 ق .18. حلي ، جمال الدين ؛ کشف المراد ؛ قم : مؤسسه نشر اسلامي ، 1417 ق .19. حموي ، ياقوت ؛ معجم البلدان ؛ بيروت : داراحياء التراث العربي ، 1979 م .20. حويزي ، عبدعلي بن جمعه ؛ نورالثقلين ؛ قم : اسماعيليان ، 1415 ق .21. رشيدرضا ، محمد ؛ المنار ؛قاهره : دارالمعرفه ، [بي تا] .22. زمخشري ، ابوالقاسم محمود بن عمر ؛ اساس البلاغه ؛ دمشق : دارالشعب ، 1960 ق .23. ------------------- ؛ الفائق ؛ به کوشش علي محمد البجاوي و محمد ابوالفضل ابراهيم ؛ بيروت : دارالمعرفة ، [بي تا] .24. -------------------- الکاشف ؛ قم : نشر البلاغه ، 1415 ق .25. سيوري ، فاضل مقداد ؛ شرح باب حادي عشر ؛ [بي جا] ، انتشارات مصطفوي ، 1370 ش.26. سيوطي ، جلال الدين ؛ الدر المنثور ؛ بيروت : دارالفکر ، 1414 ق .27. شرف الدين ، عبدالحسين ؛ النص والاجتهاد ؛ قم : سيدالشهدا ، 1404 ق .28. صادقي تهراني ، محمد ؛ تفسير الفرقان ؛ تهران : فرهنگ اسلامي ، 1365 ش .29. طباطبايي ، محمدحسين ؛ الميزان ؛ تهران : اعلمي ، 1417 ق .30. طبرسي ، ابوعلي فضل بن حسن ؛ مجمع البيان ؛ تهران : اعملي ، 1415 ق .31. طبري ، ابن جرير ؛ جامع البيان ؛ بيروت : دارالفکر ، 1415 .32. طريحي ، فخرالدين ؛ مجمع البحرين ؛ تهران: فرهنگ اسلامي ، 1367 ش .33. طوسي ، محمد بن جعفر ؛ التبيان ؛ بيروت : احياء التراث العربي ، [بي تا] .34. فخر رازي ، محمد بن عمر ؛ التفسير الکبير ؛ بيروت : احياء التراث العربي ، 1415 ق .35. فضل الله ، محمدحسين ؛ من وحي القرآن ؛ بيروت : دارالملاک ، 1419 ق .36. قاسمي ، جمال الدين ؛ محاسن التأويل ؛ بيروت : دارالفکر ، 1398 ق .37. قمشه اي ، محي الدين ؛ تعليقه بر شرح فصوص الحکم ، در ضمن شرح فصوص الحکم قيصري رومي ؛ به کوشش سيد جلال الدين آشتياني ؛ تهران : علمي و فرهنگي ، 1375 .38. قندوزي ، سليمان بن ابراهيم ؛ ينابيع الموده ؛ تهران : دارالاسوه ، 1418 ق .39. کتاب مقدس ؛ بيروت : دارالمشرق ، 1977 م .40. گنجي شافعي ، محمد بن يوسف ؛ کفايه الطالب ؛ [بي جا] ، [بي نا] ، [ بي تا ] .41. ماسينيون ، لويي ؛ مباهله در مدينه ؛ تهران : رسالت ، 1378 ش .42. مجلسي ، محمدباقر ، بحارالانوار ؛ بيروت : داراحياء التراث العربي ، 1983 م .43. مشهدي ، ميرزا محمد ؛ کنزالدقائق ؛ تهران : وزارت ارشاد ، 1410 ق .44. مصطفوي ، حسن ؛ التحقيق في کلمات القرآن ؛ تهران : وزارت ارشاد ، [بي تا ] .45. مطرزي ، ناصرالدين ؛ المغرب في ترتيب المعرب ؛ سوريه : مکتبه اسامه بن زيد ؛ [بي تا].46. مفيد، محمد بن محمد بن نعمان ؛ الاختصاص ؛ قم : دارالمفيد ، 1414 ق .48. ---------------------- ؛ الارشاد ؛ قم : دارالمفيد ، 1414 ق .48. ------------------- ؛ مسار الشيعه ؛ قم : دارالمفيد ، 1414 ق .49. ميبدي ، رشيدالدين ؛ کشف الاسرار ؛ تهران : اميرکبير ، 1361 ش .50. واحدي نيشابوري، ابوالحسن علي بن احمد؛ اسباب النزول؛ قاهره: دارالحديث، [بي تا] .51. يعقوبي ، احمد بن ابي يعقوب ؛ تاريخ يعقوبي ؛ بيروت : دار صادر ، 1415 ق .منبع: کتاب شيعه شناسي
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 348]
صفحات پیشنهادی
بررسي تاريخي آيه ي مباهله و بازتاب هاي کلامي آن (1)
بررسي تاريخي آيه ي مباهله و بازتاب هاي کلامي آن (1)-بررسي تاريخي آيه ي مباهله و بازتاب هاي کلامي آن (1) نويسنده:دکتر علي معموري چکيدهآيه ي مباهله از جنجالي ترين ...
بررسي تاريخي آيه ي مباهله و بازتاب هاي کلامي آن (1)-بررسي تاريخي آيه ي مباهله و بازتاب هاي کلامي آن (1) نويسنده:دکتر علي معموري چکيدهآيه ي مباهله از جنجالي ترين ...
بررسی فقهی دروغ 13
بررسي تاريخي آيه ي مباهله و بازتاب هاي کلامي آن (1)-بررسي تاريخي آيه ي ... vazeh.com 05:45:31 07:14:40 12:13:30 17:11:00 17:31:27 0:8 مانده تا طلوع خورشید .
بررسي تاريخي آيه ي مباهله و بازتاب هاي کلامي آن (1)-بررسي تاريخي آيه ي ... vazeh.com 05:45:31 07:14:40 12:13:30 17:11:00 17:31:27 0:8 مانده تا طلوع خورشید .
شباهت های امام حسین و حضرت عیسی علیها السلام
در حدیثی دیگر آمده است: (2) فاطمه (علیهاالسلام) در قیام و قعودش شبیه پیامبر است . ... بررسي تاريخي آيه ي مباهله و بازتاب هاي کلامي آن (1) ... شباهت هاى امام حسين(ع) و ...
در حدیثی دیگر آمده است: (2) فاطمه (علیهاالسلام) در قیام و قعودش شبیه پیامبر است . ... بررسي تاريخي آيه ي مباهله و بازتاب هاي کلامي آن (1) ... شباهت هاى امام حسين(ع) و ...
احکام حجر و نشانههای بلوغ
بررسي تاريخي آيه ي مباهله و بازتاب هاي کلامي آن (1) نشانه ي قبولي خدا ، نزول آتشي از آسمان بر هديه فرد بر حق بوده است ( همان ، سفر اول پادشاهان .... ابن حجر و ديگران از ...
بررسي تاريخي آيه ي مباهله و بازتاب هاي کلامي آن (1) نشانه ي قبولي خدا ، نزول آتشي از آسمان بر هديه فرد بر حق بوده است ( همان ، سفر اول پادشاهان .... ابن حجر و ديگران از ...
مباهله و فضيلت اهل بيت پيامبر ص
25 دسامبر 2008 – بررسي تاريخي آيه ي مباهله و بازتاب هاي کلامي آن (1) بيشتر مفسران از اين آيه براي اثبات فضيلت اهل بيت پيامبر عليهم السلام .... او همچون نشستن ...
25 دسامبر 2008 – بررسي تاريخي آيه ي مباهله و بازتاب هاي کلامي آن (1) بيشتر مفسران از اين آيه براي اثبات فضيلت اهل بيت پيامبر عليهم السلام .... او همچون نشستن ...
شباهت حضرت زهرا با پیامبر علیهماالسلام
بررسي تاريخي آيه ي مباهله و بازتاب هاي کلامي آن (1) مباهله ي مذکور در قرآن به ماجراي گفتگو ، و مناظره ي مسيحيان «نجران» با پيامبر ..... همه ي وجوه به جز نبوت با ...
بررسي تاريخي آيه ي مباهله و بازتاب هاي کلامي آن (1) مباهله ي مذکور در قرآن به ماجراي گفتگو ، و مناظره ي مسيحيان «نجران» با پيامبر ..... همه ي وجوه به جز نبوت با ...
چهار نياز مهم خانواده
1- نياز مادى - مذمت بخل اولين نيازى را كه زن و مرد بايد در خانه مراعات آن را بكنند نياز. ... بررسي تاريخي آيه ي مباهله و بازتاب هاي کلامي آن (1) · آيا از تاريخ مي توان آموخت ؟
1- نياز مادى - مذمت بخل اولين نيازى را كه زن و مرد بايد در خانه مراعات آن را بكنند نياز. ... بررسي تاريخي آيه ي مباهله و بازتاب هاي کلامي آن (1) · آيا از تاريخ مي توان آموخت ؟
-
دین و اندیشه
پربازدیدترینها