تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 15 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):كسى كه براى زنده كردن حق يك مسلمان، شهادت حقّ بدهد، روز قيامت در حالى آورده مى‏...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826237662




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

پرتوی از زندگانی آيت الله اراكي (ره)


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
پرتوی از زندگانی حضرت آيت الله العظمي اراكي (ره)
پرتوی از زندگانی آيت الله اراكي (ره) تولد ایشان در 24 جمادي الثاني 1312 ق. در اراك ديده به جهان گشود. پدرش، حجة الاسلام حاج احمد آقا، مشهور به ميرزا آقا فراهاني از علماي مشهور آن سامان بود. مادرش نيز از نوادگان امامزاده سيد حسن واقف است. او بانوی مؤمن و مخلصی بود که برای حاج احمد آقا ـ پدر آیت اللّه‏ اراکی ـ همسری خوب و برای آیت‏اللّه‏ اراکی، مادر دل‏سوز و مهربان به شمار می‏آمد. بانویی که صفا و صمیمیت و ساده زیستی و عشق و علاقه به همسر و فرزندان، وی را از دیگران ممتاز ساخته بود. تحصيل وي پس از يادگيري خواندن و نوشتن، در نوجواني وارد حوزه علميه اراك شد و در درس استاد سيد جعفر شيثي حضور يافت و مقدمات علوم اسلامي را از او فرا گرفت. دروس سطح حوزه را نزد آية الله العظمي سيد محمد تقي خوانساري به خوبي پشت سر گذراند. آية الله اراكي هم زمان با تحصيل دوره سطح، در درس شرح منظومه آية الله شيخ محمد باقر اراكي معروف به سلطان آبادي شركت كرد و از دانش آن حكيم فرزانه خوشه‎ها چيد ايشان سالها در درس آية الله العظمي آقا نور الدين اراكي و آية الله العظمي شيخ عبدالكريم حائري يزدي شركت كرد و از دانش و تقواي آن دو مرجع بزرگ تقليد شيعيان، بهره‎ها برد. آية الله حائري علاقه زيادي به او داشت. نبوغ فكري آية الله اراكي مورد توجه استاد قرار گرفت. آية الله اراكي به سفارش استاد معمم شد. با يكي از بستگان ازدواج نمود. در سال 1340 كه مرحوم آيه الله العظمي حاج شيخ عبدالكريم حائري يزدي از اراك به قم هجرت نمود و حوزه علميه قم را تاسيس فرمود ايشان نيز در معيت مرحوم آيه الله حائري به قم مهاجرت فرمود و مجددا به حلقه درسي مرحوم آيه الله حاج شيخ عبدالكريم حائري يزدي پيوست و تا آخر عمر آن بزرگوار از محضر ايشان به مدت 23 سال استفاده هاي فراوان برد و به مراحل عاليه اجتهاد نائل شد. با اين همه پس از ارتحال مرحوم حاج شيخ در درس داماد محترم و شريك بحث خود مرحوم آيه الله سيدمحمدتقي خوانساري به عنوان تجليل از مقامات معنوي ايشان شركت مي كرد ايشان از اسبقين شاگردان و از تلامذه قبل و بعد از هجرت و مورد عنايت خاص آن استاد عظيم الشان بودند. از صفات ممتاز و چشمگير ايشان شركت در درس شريك بحث و هم مباحثه خود بود كه از نظر مراتب علمي هم رتبه بوده اند اين تواضع در مقابل آيت الله خوانساري به خاطر عشق به آل محمد و ملكات و صفات نفساني و برازنده و خصوصيات معنوي آن مرحوم بود مرد مجاهدي كه مقداري از عمر خود را طبق وظيفه شرعي در جبهه جنگ گذرانيد و مدتي در اسارت بسر برد. آن مرحوم تا آيه الله خوانساري در قيد حيات بودند به احترام ايشان شروع به تدريس نكردند. نتيجه مباحثات طولاني و دقيق آن دو بزرگوار حاشيه اي است بر عروه كه مشتركا نوشته اند و در موارد اختلاف نظر حكم به احتياط مي كردند تا نظر هر دو رعايت شده باشد. حوزه درسي آيت الله العظمي اراكي مرحوم آيت الله العظمي اراكي پس از فوت آن مجاهد بزرگ حوزه درسي تشكيل داد و درسش محل تجمع فضلا و علماي حوزه گرديد. از خصوصيات بارز مجلس درس ايشان اين بود كه حتي المقدور از تكرار و اطناب اجتناب مي ورزيد و معتقد بود طلبه بايد قبل از حضور در مجلس درس مواضع اشكال را مطالعه و مباحثه نموده سپس در بحث حاضر شود به همين جهت مجلس بحث ايشان براي افراد مبتدي سنگين و غيرقابل هضم بود و براي مجتهدين زحمت كشيده بسيار سودمند لذا بحث ايشان را خارج خارج خوانده اند به اين معنا كه افرادي كه چند سال در درس خارج شركت كرده و به مراتب بالايي از علم نائل شده بودند از محضر درس ايشان بهره وافي مي بردند. غامض ترين مسائل مشكل علمي را با بياني شيوا به سهولت تفهيم مي كردند. بعد از فوت مرحوم خوانساري مبحث خارج نكاح ايشان را ادامه دادند و سپس مكاسب محرمه دو دوره بيع و خيارات طهارت اجاره و در آخر حج را مورد بحث و مداقه قرار دادند. و مجددا كتاب النكاح را در مدرسه فيضيه تدريس فرمودند علاوه بر اين سه دوره اصول را نيز عصرها در مدرسه فيضيه تدريس مي فرمودند. شيوه تدريس شاگردپروري تشويق به اشكال و استفهام حل مشكلات علمي شاگردان با كمال تواضع هميشه از نكات بارز درس ايشان بود ايشان همواره در برخورد با شاگردان و سئوال كنندگان مردي بسيار متواضع و خليق بود به طوريكه هر كس در هر شرايطي مشكلات علمي خود را حتي در سطح بسيار پائين با ايشان در ميان مي گذاشت و ايشان با روي باز پاسخ مي گفت . در اين شيوه از استاد خود تبعيت مي كرده كه گويند : « در سر درس كسي در مباحثه زياد اصرار مي ورزيد و با او جر و بحث مي كرد. شخصي با پرخاش آن طلبه را مي خواست ساكت كند كه در مقابل استاد اين قدر پر حرفي نكند استاد رو به اشكال كننده كرد و فرمود : من بنا داشتم در منزل بنشينم و عروه را تكميل كنم ولي ديدم رفع يك شبهه از ذهن يك طلبه ارزشش بيشتر است . به همين جهت مي گفت اگر تا صبح با من بحث كني حاضرم و جواب مي دهم » . رفع شبهه از ذهن هر كس را وظيفه خود مي دانست و با بيانات كافي و شافي تا مطلب را براي طرف عيان نمي كرد آرام نمي شد و هر گاه احساس مي كرد طلبه در مقابل فهم مطلب است چنين بود. انصاف در بحث داشت ! به طوريكه مكرر مي شد از آنچه گفته بود و بر آن اصرار مي ورزيد از آن با كمال راحتي برمي گشت و مي گفت حق با فلان آقا است . در نقل مطالب علمي و نظرات غامض و مشكل هر گاه مطلب از خود او نبود براي اداي حقوق صاحب آن نظريه اسم او را با آداب و القاب ذكر مي كرد. مطالب غامض علمي را بدون اطناب ممل و ايجاز مخل با بياني شيوا براحتي تفهيم مي كرد. از مشخصات روحي ايشان بي اعتنايي به زرق و برق دنيا و امور مالي بود. مرحوم آيت الله سيدمحمد تقي خوانساري درباره ايشان گفته است : « ... كوه طلا و خاكستر در نظرش يكسان است . شش دانگ حواسش در امر تحصيل و مطالعه و بحث است . ايشان ـ الحق از مصاديق بارز و من يذكر كم الله رويته و يزيدكم في العلم منطقه هستند. حافظه غريبي دارد كه فكر مي كنم در اثر انس بامطالعه و تدبر و تفكر در قرآن است ! به طوريكه خود از ميرزاي شيرازي بزرگ به واسطه نقل مي كند (كه سيره مستمره مرحوم شيرازي اين بود كه هر روز صبح يك حزب را چند آيه از قرآن را با تدبر با خود مي خواند)... » ايشان در دوران كهولت و ضعف مطالعه و تدبر در قرآن را ادامه مي داد. انس غريبي با قرآن و تفسير جوامع الجامع داشت و از آن نكات بسياري استنباط مي كرد. چند جز اول قرآن را حفظ بود در ماه يك ختم قرآن مي خواند بجز ماه رمضان كه سه بار قرآن را ختم مي كرد. نكات اخلاقي و اعتقادي كه از آيات قرآن استنباط مي كرد در جلسات براي حضار كه به خدمتش مي رسيدند بيان مي كرد كه بسيار دقيق و قابل تامل بود. مجلس انس ايشان بسيار شيرين وجذاب بود و هر شنونده اي را مجذوب مي ساخت . ايشان گنجينه اي گرانبها از مجموع قضايا و قصص پندآميز در سينه داشت كه آنها را با جزئيات تمام در خاطر داشت و چه بسا در ضمن نقل منقلب شده و اشك مي ريختند. برخی از فضایل اخلاقی آیت الله العظمی اراکی آیة الله مصباح یزدی درباره شخصیت اخلاقی آیة الله العظمی اراکی فرمودند:«ایشان بسیار ساده زندگی می کردند، موارد زیادی پیش آمده بود که وجوهی به ایشان تقدیم کرده بودند و ایشان از گرفتنش اجتناب داشتند و به اندازه‏ای که حداقل نیاز زندگیشان را تأمین کند، آن هم تحت عناوین خاصی استفاده می‏کردند و یک زندگی توأم با قناعت و زهد و سادگی داشتند و عمری را به نزاهت از آلودگی به دنیا و هوسهای مادی و دنیوی سپری کردند و همچنین در تهذیب اخلاق و مبارزه با هوای نفس زبانزد عام و خاص بودند و کسی که با ایشان کمترین معاشرتی داشت متوجه می‏شد که ایشان موفق شده‏اند بر هوای نفس غالب شوند و نفس خودشان را مهار کنند و آرزوهای دنیوی را دنبال نکنند البته اینها گفتنش آسان است ولی کسی که بخواهد عمر یکصد و سه ساله را با نزاهت، پاکی، پاکدامنی و وارستگی زندگی کند که دامنش به حب دنیا و پیروی از هوای نفس و حب ریاست آلوده نشود بسیار کار بزرگی است و خدای متعال به ایشان این توفیق را ارزانی داشت.از دیگر برجستگیهای شخصیت ایشان این بود که در عمل به وظایف شرعی اعم از وظایف فردی و وظایف خانوادگی و وظایف اجتماعی به هیچ وجه غفلت نمی کردند. در وظایف فردی و عبادی‏شان از انواع عبادات و نوافل و مستحبات و رعایت آداب شرعی فروگذار نمی‏کردند و در وظایف خانوادگی و رعایت حقوق همسر و فرزندان و همسایگانشان بسیار کوشا بودند و همینطور آنچه مهمتر است اهتمام ایشان به مسائل اجتماعی و سیاسی است با اینکه از همه علمای هم دوره خودشان مسن‏تر بودند و سوابق تحصیلی و علمی ایشان بیشتر بود ولی آنجا که مصلحت جامعه اسلامی و مصلحت سیاسی ـ اسلامی اقتضا می‏کرد در برابر حضرت امام مثل یک فرد عادی رفتار می‏کرد.آنچنان در مقابل حضرت امام خضوع داشتند، احترام می کردند، دعا می کردند که انگار نه انگار که خودشان از مراجع بزرگ هستند» (روزنامه رسالت، شماره 2579)آیة الله سبحانی نیز به نکاتی چند از ویژگیهای اخلاقی آیة الله العظمی اراکی اشاره کرده و فرمودند: «چند ویژگی در این بزرگوار بود: اولا انسان کم حرفی بود، مادامی که الزامی نبود سخن نمی‏گفت، که حاکی از یک نوع حساب در زندگی است و ثانیا ساده زندگی می‏کرد و زندگی زاهدانه عجیبی داشت و همه علما و شخصیتهای بزگ از جمله آیة الله خوانساری، مرحوم حضرت امام، آیة الله سید احمد زنجانی، مرحوم آیة الله داماد و دیگر بزرگان در پشت سر ایشان نماز می‏خواندند و در عدالت و تقوای او همگی متفق بودند.از شمار دو چشم یک تن کم‏ و از شمار خرد هزاران بیش» (روزنامه رسالت، شماره 2579) پرهیز از نام و عنوان زندگی مرحوم آیة الله العظمی اراکی همه پند و اندرز برای مؤمنان و معادباوران بود، برای خدا از مقام و ریاست و مرجعیت گذشت و خداوند هم در عوض، او را در سن 98 سالگی به مرجعیت شیعیان رسانید.یکی از بزرگان می‏فرمود: روزی در مدرسه فیضیه به ایشان گفتم: آقا با این سادگی که شما می‏آیید و می‏روید و با این وضعی که شما دارید هیچوقت مرجع نمی‏شوید!ایشان در پاسخ عبایشان را تکان داده و فرموده بودند: من گرد مرجعیت را از عبایم ریخته‏ام . قدر شناسی و سپاسگزاری معظم له هر سخنی را به نام صاحب سخن باز می‏گفت. روزی در درس اصول خویش اشکالی را بر مرحوم استادش حاج شیخ عبدالکریم حائری مطرح کرده و فرمود: این اشکال را آقای گلپایگانی در درس حاج شیخ مطرح کرد و استاد این گونه جواب فرمود و ما از همان زمان این پاسخ را نپسندیدیم.نیز یکی از علمای حوزه فرمودند: آیة الله اراکی را مدتها می‏دیدم که پس از نماز مغرب و عشا، از مدرسه فیضیه به طرف صحن مطهر حضرت معصومه علیها السلام آمده و بر سر گوری نشسته و فاتحه می‏خواند.پرسیدم: آیا ایشان از بستگان شما هستند؟فرمودند: خیر! این آقا منقبتی از دریای مناقب امیرالمؤمنین علیه السلام را برای من بازگفت که من نشنیده بودم، اکنون به پاس حرمت وی هر شب برایش فاتحه می‏خوانم. دائم الذکر بودن مرجع فقید هماره از اوقات خویش بهره می‏برد. مطالعه، تدریس، عبادت بخشی از کارهای روزانه او را تشکیل می‏دادند. ایشان از خانه که به مدرسه فیضیه برای تدریس می‏آمدند در طول راه یا به پاسخ پرسشهای شاگردان می‏پرداختند و یا به ذکر خداوند مشغول می‏شدند و هیچ کاری ایشان را از ذکر الهی باز نمی‏داشت. نظم و ترتیب ایشان در زندگی فرد بسیار منظمی بودند، اهل زیاده روی و افراط و تفریط نبوده و تا چند سال پیش لب به چای نمی‏زدند و تا حد امکان از دارو استفاده نمی‏کردند و از پدرشان نقل می‏کردند که گفته بود: حتی المقدور باید از داروهای شیمیایی پرهیز کرد. معظم له بین دو وعده غذا مطلقا چیزی نمی‏خوردند و خوراکشان را غذاهای ساده‏ای چون نان و ماست و آبگوشت تشکیل می‏داد و به اندکی قناعت می‏کرد. انس با قرآن معظم له با قرآن و تفسیر جوامع الجامع انس غریبی داشت و پنج جزء اول قرآن را حفظ بودند، هر روز یک جزء قرآن و در ماه مبارک رمضان روزی سه جزء تلاوت می‏کردند. عبادت و تهجد تهجد، گریه و زاری و مناجات نیمه شب، مداومت بر نوافل و دعای کمیل از عادات مستمر ایشان بود. در هنگام اقامه جماعت، نماز را طول می‏دادند، بسیاری از مأمومین می‏گفتند: رعایت حال اضعف مأمومین لازم است، قنوت و رکوع و سجود را مختصر کنید. آقا می‏فرمودند: من اضعف از خود سراغ ندارم، این نماز مختصر ایشان بود که در جماعت می‏خواند، اما در خانه نمازشان خیلی طولانی بود. پرهیز از افتا زهد و تقوای ایشان به گونه‏ای بود که با آماده بودن شرایط مرجعیت، مدت سی سال از مرجعیت دوری گزیده و تنها به تدریس پرداخت و هر گاه برای افتا به ایشان اصرار می‏شد می‏فرمود : علمای اسلام موجودند به آنها مراجعه کنید. تواضع با اینکه از نظر سنی حدود ده سال از امام بزرگتر بودند به ایشان خطاب می‏کردند: السلام علیک یابن رسول الله. علاقه به اهل بیت به اهل بیت بویژه به ساحت مقدس ابا عبدالله الحسین علیه السلام علاقه خاصی داشتند به مجرد شنیدن مصائب حضرت، اشک غم از دیدگانش جاری می‏شد. احیای نماز جمعه ایشان بحق، احیا کننده مراسم عبادی نماز جمعه در حوزه علمیه قم بودند و بیش از سی سال این آیین پر شکوه را در مسجد امام عسکری علیه السلام قم اقامه کردند، و روح و جان صدها عالم و دانشمند متقی را با بیان شیرین خود معطر می‏ساختند. با تکیه بر خطبه‏های نهج البلاغه و با دلی سوزان آتش خوف الهی را در قلب شرکت کنندگان برانگیخته و اشک از دیدگانشان جاری می‏ساختند. در واقع، روزهای جمعه، مسجد امام شاهد سخن گفتن واعظی متعظ و عالمی عامل بود که سخنانش از دل بر می‏آمد و بر دل می‏نشست. همراه با ولایت فقیه، امام و انقلاب حجة الاسلام و المسلمین آقای مصلحی، فرزند ارشد آیة الله اراکی طی گفتگویی مطالبی درباره مرحوم والدشان بیان کرده‏اند که در بخشی از آن آمده است:«بارها می‏فرمودند: کاری که آقای خمینی انجام می‏دهد من تأیید می‏کنم، مثلا مکرر راجع به تقسیم اراضی سؤال می‏کردند ایشان می‏فرمودند: تقسیم اراضی که به دستور ایشان (امام رحمه الله) باشد من قبول دارم و بارها می‏فرمودند: حفظ نظام واجب است و در این جهت خودشان هم در تمام صحنه‏ها حاضر بودند و در تمام انتخابات بعد از انقلاب شرکت کرده بودند، مثل انتخابات مجلس شورای اسلامی، مجلس خبرگان، ریاست جمهوری و غیره و حتی اعلامیه هم می‏دادند و در بعضی مواقع که عده‏ای تشکیکاتی را مطرح می‏کردند، ایشان می‏فرمودند: «بدون اعتنا به وسوسه‏های خناسان شرکت کنید» و در قبل از انقلاب هم ارتباطشان با حضرت امام مستمر و به صورت مخفی بود. و اعلامیه‏های حمایتی ایشان هم موجود است.یادم هست یکی از مسائلی که (در زمان طاغوت) اتفاق افتاد مسأله حذف قرآن از قسم خوردن نمایندگان مجلس بود که مرحوم حضرت امام برآشفتند و در همان موقع اعلامیه‏ای دادند. در آن موقع آقا (آیة الله اراکی) هم یک اعلامیه مختصری دادند و فرمودند: امیدوارم که هر چه زودتر این تصویب نامه را لغو کنید. ایشان اولین گام را برداشتند و در آن موقع مرحوم حاج آقا مصطفی خمینی رحمه الله آمدند و نسبت به همین چند کلام مرحوم آقا ابراز مسرت نمودند قصه ادامه پیدا کرد و موجب شد که رژیم عقب نشینی کند. حضرت امام رحمة الله باز به این حد قانع نشدند و مجددا اطلاعیه‏ای دادند و فرمودند این قانون باید صریحا لغو گردد. لذا به خاطر همین اطلاعیه‏ها آن تصویبنامه لغو شد. بعد قضیه سال 42 پیش آمد آن موقعی که امام اطلاعیه می‏دادند و پرچمدار مبارزه بودند عکسی از امام در خیابان ارم زده شده بود. حضرت آقا (آیة الله اراکی) که از فیضیه بر می‏گشتند وقتی نگاهشان به آن عکس افتاده بود فرموده بودند: قسم می‏خورم که صاحب این عکس اگر کربلا می‏بود جزء مستشهدین بین یدی امام حسین علیه السلام بودند. و وقتی به منزل می‏آمدند و ما اطلاعیه‏ها را برایشان می‏خواندیم بسیار گریه می‏کردند و اشک شوق و نشاط از این اطلاعیه‏ها می‏ریختند. همچنین پیش از دستگیری حضرت امام رحمة الله حضرت آقا فرمودند: از قول من به امام بگو بنا بر آنچه که در بعضی روایات وارد شده در رأس هر صد سال مجدد و احیاگری برای مذهب است. من هر چه مرجع در این قرن حاضر است را نگاه کردم جز ایشان (حضرت امام رحمة الله) مجدد و احیاگری برای اسلام نیافتم، ایشان مجدد اسلام در قرن حاضر هستند.من خدمت امام رفتم، امام همچون همیشه به مرحوم آقا ابراز محبت و از ایشان احوالپرسی کردند. من این قضیه را خدمت ایشان گفتم، حضرت امام رحمة الله فرمودند: به ایشان بگویید برایم دعا کنید که این طور باشد. در جریان دستگیری و تبعید ایشان به نجف همان سال به اتفاق آقا به عراق و نجف رفتیم و در مدت اقامتمان تماما میهمان حضرت امام بودیم، این در حالی بود که آقا از سوی رژیم تحت فشار قرار گرفته بودند و از سوی دیگر جواب میهمانی افراد دیگر را رد کرده بودند. ایشان با افتخار میهمانی امام را پذیرفتند و بی محابا چند روزی را در آنجا اقامت کردند. مرحوم حاج آقا مصطفی خیلی با مرحوم آقا خوب بودند . شبها خدمت ایشان می‏رسیدند و با هم صحبت می‏کردند.خاطره دیگری که دارم این است که چند سال قبل به خاطر یک بیماری، ایشان در بیمارستان قلب و بعد برای جراحی در بیمارستان لباف نژاد بستری بودند. در تمام این مدت مورد توجه خاص حضرت امام بودند حضرت امام به دکتر ایشان فرموده بودند شما عبادت بزرگی را انجام می‏دهید و به من فرمودند بقیه‏اش با شماست که از ایشان مراقبت کنید. مدتی بعد از ترخیص با ایشان به خدمت حضرت امام رسیدیم. همین که از در اتاق وارد شدیم مرحوم والد فرمودند : السلام علیک یا بن رسول الله و به حضرت امام خمینی ابراز علاقه کردند (و درباره این احترام و لاقه، متواضعانه) می‏فرمودند: من خودم لایق نیستم اما افتخار می‏کنم که فرزند کسی هستم که به سادات زیاد احترام می‏گذاشت و می‏فرمود: من عبد عبید کلیه سادات هستم) (روزنامه رسالت، شماره 2578). آشنايي با امام آية الله اراكي پس از سالها تحصيل در حوزة علميه اراك، به دنبال هجرت آية الله العظمي حائري يزدي به قم، وارد حوزه علميه قم شد و در درس ايشان شركت كرد.آية الله اراكي در اين سالها با امام خميني آشنا شد. وي علاقه خاصي به امام خميني داشت و هماره از فعاليتهاي سياسي ايشان عليه رژيم پهلوي پشتيباني مي‎نمود. به دنبال اعلاميه كوبنده امام خميني در سال 1341، عليه لايحه كاپيتولاسيون و قوانين غير اسلامي مصوب مجلس شوراي ملي، آية الله اراكي نيز به پشتيباني ايشان اعلاميه‎اي صادر كردند و خواستار لغو مصوبات مخالف اسلام شدند. پس از دستگيري و تبعيد امام خميني، در سال 1342، آية الله اراكي هماره از ايشان حمايت مي‎كرد. عكاسي هما، عكسي از امام در خيابان ارم زده بود. حضرت آقا (آية الله اراكي) كه از فيضيّه بر مي‎گشتند، وقتي نگاهشان به آن عكس افتاده بود، فرموده بودند: قسم مي‎خورم كه صاحب اين عكس اگر در كربلا مي‎بود، در ركاب امام حسين ـ عليه السلام ـ به شهادت مي‎رسيد. وقتي به منزل مي‎آمدند و ما اطلاعيه‎ها را برايشان مي‎خوانديم، بسيار گريه مي‎كردند و اشك شوق و نشاط از شنيدن اين اطلاعيه‎ها، مي‎ريختند... آية الله اراكي در پي دستگيري و تبعيد امام به نجف، همان سال به عراق و نجف رفت و در مدت اقامت تماماً ميهمان حضرت امام بود اين در حالي بود كه آقا از سوي رژيم تحت فشار قرار گرفته بود و از سوي ديگر جواب ميهماني افراد ديگر را رد كرده بود ايشان با افتخار ميهماني امام را پذيرفت و بدون ترس و اضطراب چند روزي را در آن جا اقامت كرد. اولين ملاقات امام با ايشان در كربلا بود، در ابتدا كه وارد حرم حضرت ابو الفضل ـ عليه السلام ـ شد حضرت امام در حال خروج از حرم بود حدود پانزده سال بود كه همديگر را نديده بودند. آن دو يكديگر را در آغوش گرفتند و آقاي اراكي شروع به گريه كرد و سپس اين جمله را فرمود: با آل علي هر كه در افتاد ور افتاد. بعد دوباره شروع به گريه كرد... حجة الاسلام شهاب الدين اشراقي، داماد امام مي‎گويد: امام به من گفتند: بغض گلويم را گرفته بود و نتوانستم پيش آقاي اراكي بايستم... آية الله اراكي دربارة آشنايي خود با امام خميني مي‎فرمايد: «حضرت آقاي خميني يك مدتي را در اراك بوده‎اند و در حوزة آن جا تحصيل مي‎كردند و حتي منبر مي‎رفته‎اند، من در آن مدت با ايشان آشنا شديم و يكي از هم صحبتهاي بنده بودند. گاهي اتفاق مي‎افتاد از منزل تا ميدان كهنة قم نزديك شاهزاده حمزه اين راه را به همراه هم طي مي‎كرديم و ضمن صحبتها و مباحثه‎ها بر مي‎گشتيم و اين مسأله بسيار اتفاق افتاد، با هم خيلي مأنوس بوديم. آن اوايل كه وارد قم شدم ايشان به من اظهار كرد شما يك درس تفسير صافي براي من بگوييد تفسير صافي با اصول و فقه و اصطلاحات آن مناسبتي ندارد و لذا چون من با آن اصطلاحات مأنوس نبودم چند شب تدريس كردم اما ديگر نرفتم، ايشان هم اصراري نكردند... ايشان مرد بسيار جليلي است و شناختم او را به جلالت؛ بسيار مرد پاكي است، پاك، پاكي نفس دارد، پاكي ذاتي و دروني دارد و اين بر همة خلق معلوم شده است. ما در مدت پنجاه سال كه با اين شخص بزرگ آشنايي پيدا كرده‎ايم، جز تقوا و ديانت و سخاوت و شجاعت و شهامت و بزرگي نفس و بزرگي قلب و كثرت ديانت و جدّيت در علوم نقلي و عقلي و مقامات عالي و... در او نيافتيم. اين مرد ـ قدّ مردانگي علم كرد و در مقابل كفر ايستادگي كرد و دست غيبي هم با او همراهي كرد ، به طوري كه محيّر العقول بود و هيچ خانه‎اي و هيچ زاويه‎اي از زواياي اين مملكت باقي نماند مگر كه گفته شد. مرگ بر شاه او جان در كف دست گذاشته است و در مقابل تبليغ قران و دين حنيف اسلام جانبازي مي‎كند. جان در كف گذاشته و حاضر به شهادت شده است. خداوند يك قوه غريبي در اين مرد خلق فرموده كه به هيچ احدي نداده. هم چنين جرأتي، چنين شجاعتي و ديدي به او داده است كه به احدي نداده، او مانند جدش علي بن ابي طالب است. يك چنين كسي كمياب است كم نظير است و نظير ندارد. تدريس و تأليف آية الله اراكي در طول بيش از 35 سال تدريس در حوزة علميه قم، پيچيده‎ترين مباحث علمي را با گفتاري شيوا و بياني رسا مطرح مي‎كرد. از ويژگي‎هاي درس ايشان پرهيز از تكرار و زياده گويي بود. كلام را گزيده و پر معني اداء مي‎كرد. اعتقادش بر اين بود كه طالب علم بايد قبل از حضور در درس، مطالعه نمايد. آية الله اراكي پس از وفات آية الله سيد محمد تقي خوانساري (متوفاي 1371) به درخواست شماري از شاگردان او، به تدريس خارج فقه و اصول پرداخت. بسيار از استادان برجستة حوزه علميه قم و مسؤولان نظام جمهوري اسلامي سالها از محضر ايشان كسب فيض نمودند. مرجع بزرگ تقليد شيعيان در طول عمر پر بركت خويش، كتابهايي نيز در علم فقه و اصول نوشت. آثارش عبارتند از: 1. تقريرات درس آية الله شيخ محمد سلطان العلما 2. تقريرات درس فقه آية الله شيخ عبدالكريم حائري يزدي 3. تقريرات درس اصول فقه آية الله شيخ عبدالكريم حائري يزدي 4. حاشيه بر «درر الاصول» نوشتة آية الله شيخ عبدالكريم حائري يزدي 5. تقريرات درس فقه آية الله سيد محمد تقي خوانساري 6. حاشيه بر «عروة الوثقي» 7. شرح «عروة الوثقي» 8. توضيح المسائل 9. مناسك حج 10. رسالة استفتائات 11. مقدمه بر كتاب «القرآن و العقل» نوشته آية الله سيد نور الدين اراكي 12. النكاح و الطلاق برپايي نماز جمعه آية الله اراكي پيش از انقلاب، نماز جمعه را در قم اقامه مي‎كرد. «ايشان همانند يك جلسه درس، براي نماز جمعه و خطبه‎هاي آن مطالعه مي‎كردند... رفته رفته نماز جمعه رونق بيشتري گرفت و با جمعيت بيشتري برگزار گرديد و امامت ايشان بر نماز جمعه تا بعد از انقلاب كه حضرت امام به قم آمدند، ادامه داشت. حضرت امام در مدتي كه در قم بود روزي به منزل ايشان آمد. آية الله اراكي به امام خميني فرمود شما الآن دستتان باز است و مقتدر هستيد، چون در زمان حكومت اسلامي قرار داريد شما بايد اقامه نماز جمعه كنيد. ولي امام به ايشان فرمود شما نماز جمعه را بايد اقامه كنيد. لذا مدتي نماز را با شكوه تمام اقامه كردند. تجليل از پيشگامان نهضت آية الله اراكي به عالمان مجاهد عشق مي‎ورزيد و احترام فوق العاده براي آنان قائل بود و تجليلشان از حضرت آية الله سيد نور الدين اراكي و آية الله سيد محمد تقي خوانساري بر همين اساس بود. ايشان بارها به همراهي آية الله خوانساري، پيشنهاد قيام و مبارزه عليه طاغوت را با آية الله العظمي بروجردي در ميان گذاشته بودند و نيز در ماجراي فدائيان اسلام به رهبري شهيد نواب صفوي، چون مرحوم آية الله خوانساري از آنان حمايت مي‎كرد، ايشان هم نظر مساعد داشت. آية الله اراكي از آغاز نهضت امام خميني در سال 1341، هماره به پشتيباني از ايشان برآمدند، با اين كه بيش از ده سال از امام خميني بزرگتر بودند. پس از پيروزي انقلاب اسلامي، از دولت و نظام جمهوري اسلامي حمايت كردند و ايشان در تأييد انقلاب اسلامي فرمودند: جماعت دنيا كه رئيس آنها آمريكا و شوروي است و سايرين كه دست بسته آنان هستند، همگي در يك طرف هستند و آقاي خميني تنها... آقاي خميني شخص نيك نفسي است. جاي شك ندارد و هيچ غرضي در او جز ترويج دين نيست... اين دو نفر، پدر و پسر (رضا شاه و محمد رضاه شاه) چه كارها كه كردند، مي‎خواستند اصل دين اسلام را به كلي از ريشه بكنند، مثل يزيد كه مي‎خواست به كلي ريشة دين را از بين ببرد. اگر نهضت حضرت سيد الشهدا ـ عليه السلام ـ نبود، الآن من و شما كافر بوديم. اشهد ان لا اله الّا الله بين ما نبود...آية الله اراكي در طول هشت سال دفاع مقدس، از رزمندگان اسلام پشتيباني نمود. ايشان درباره جنگ تحميلي فرمودند: «نظريه من هم مثل آقاي خميني است. آقاي خميني و همه علما نظرشان اين است كه هرگاه اسلام در خطر باشد، بايد تمام مسلمانان در مقام دفاع، برآيند، هر كس كه مي‎تواند... جنگ همان دفاع است و پاسداران هم همان جنگ جويان هستند كه از حقيقت اسلام حمايت مي‎كنند و . إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ وَ يُثَبِّتْ أَقْدامَكُمْ و پاسدارها جزو همين آيه هستند.آية الله اراكي پس از رحلت امام خميني و انتخاب حضرت آية الله خامنه‎اي به رهبري انقلاب با ارسال پيامي، از انتخاب ايشان به رهبري انقلاب اظهار خوشحالي نمودند. پس از رحلت امام خميني استكبار جهاني به اميد مخالفت و يا بي اعتنايي مراجع تقليد شيعه نسبت به انتخاب آية الله خامنه‎اي به رهبر انقلاب، به وسيلة راديو، تلويزيون و مطبوعات به تضعيف رهبري نظام برخاستند. اما حمايت مراجع تقليد شيعه، به ويژه آية الله العظمي اراكي كه حدود چهل سال از آية الله خامنه‎اي بزرگتر بودند، اميد دشمنان انقلاب اسلامي را به يأس مبدل ساخت. ايشان در بخشي از پيام خود چنين مرقوم داشت. «انتخاب شايسته جنابعالي به مقام رهبري جمهوري اسلامي ايران ماية دلگرمي و اميدواري ملت قهرمان ايران است، شكي نيست كه در موقعيت حساس كنوني حفظ نظام جمهوري اسلامي كه از اهم واجبات شرعي است، متوقف به اين امر مهم مي‎باشد. اينك اين جانب با ابتهال و تضرح به درگاه ربوبي و با استغاثه به ناحيه مقدسه حضرت ولي عصر (عج) دوام تأييدات و توفيقات آن جناب را در انجام اين مسؤوليت بسيار سنگين خواستارم». سياست الهي آية الله اراكي به عبادت خيلي اهميت مي‎داد. قبل از اذان صبح بيدار مي‎شد، هر روز يك جزء قرآن مي‎خواند در ماه رمضان روزانه سه جزء قرآن مي‎خواند. در نافله‎هاي شبهاي جمعه، در قنوت، دعاي كميل مي‎خواند. وقتي به ايشان پيشنهاد كردند كه نماز جماعت را به خاطر افراد كهنسال و مريض، زياد طول ندهيد. فرمودند: از من پيرتر و ضعيف‎تر، در نماز كسي هست؟! استاد محمود شاهرخي، از شاعران شهير انقلاب دربارة ديدارش با آية الله اراكي مي‎گويد: «در خلال شبهاي شعر فيضيه به محضر حضرت آية الله العظمي اراكي ـ دامت بركاته ـ مشرف شديم چه ديداري! سخت بهجت خيز و عبرت انگيز! ديدار مردي بزرگ كه آثار گذشت زمان بر سيماي مباركش پديدار بود و انوار معرفت از پيشاني روشنش ساطع. او مظهر و جلاي روحانيت سخت كوش شيعه مي‎باشد. در اتاقي محقر و ساده‎تر از ساده، آن بزرگ را ديدار كرديم كه با ضعف مفرط مزاج، لباس رسمي پوشيده و بر روي چهار پايه‎اي استقرار يافته بود. پس از به جاي آوردن معارفه، آن بزرگ سخناني مبسوط و ممتّع و مواعظي رسا و بليغ ايراد كرد كه همگان را سخت متأثر ساخت، كه از غايت شور و تأثير بيانات ايشان اكثر حاضران اشك از ديدگان جاري ساختند. مكرر به ابياتي از عارفان صاحبدل، از جمله شيخ شيراز و شيخ شبستري و شيخ بهايي استشهاد و استناد مي‎فرمود و خود مي‎گريست... وفات سرانجام روح ملكوتي آية الله العظمي اراكي در هشت آذر 8/9/1373 به ملكوت پيوست. مرجع تقليد شيعيان پس از يك قرن (تولد 1273 فوت 1373) تلاش براي هدايت مردم، دار فاني را وداع گفت و به جمع مراجع تقليد در بهشت پيوست. دولت جمهوري اسلامي يك روز تعطيل و يك هفته را عزاي عمومي اعلام نمود. پيكر پاك آن مرجع والا مقام در تهران، از بيمارستان شهيد رجايي تا ميدان راه آهن بر دوش انبوه مردم تشييع شد. آية‌ الله خامنه‎اي، رهبر معظم انقلاب و مسؤولان نظام در اين تشييع باشكوه حضور داشتند. سرانجام پيكرش با تشييع با شكوه مردم قم در حرم حضرت معصومه ـ عليها السلام ـ به خاك سپرده شد. رضوان و رحمت خدا بر او باد. دیدار با ابرار : آیت الله اراکی یک قرن وارستگی ، نوشته علی صدرایی خوییمنبع : حوزه ، مجله پیام حوزه شماره 3
#دین و اندیشه#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 771]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن