تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1835223330
گفت و گو در قرآن كریم
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
گفت و گو در قرآن كریم نويسنده: محمدمهدى كریمىنیا مقدمهمهمترین هدف این پژوهش بیان دیدگاه قرآن كریم در خصوص گفت و گوى مسالمتآمیز با مذاهب و عقاید مخالف است و این كه اساس رفتار با پیروان مذاهب، رفتار صلحآمیز و استفاده از روش منطقى بوده و رد بر نظریه كسانى است كه مىگویند:«مادامى كه اسلام باقى است، صلح و سازش پیروان اسلام، حتى با كلیمیها و مسیحیها و از این بالاتر با سایر افراد بشر، یك مساله لاینحلى خواهد بود .» (2)به عبارت دیگر، یكى از علل ضرورت اینگونه پژوهشها « نسبتدادنخشونتبهاسلام » است . عدهاى اساس روابط اسلام با غیر مسلمانان را بر جنگ و خصومت مىدانند . این اشتباه از اینجا ناشى مىشود كه اسلام، اهمیتبسیارى به جهاد داده است . همین برداشتباعثشده است كه پارهاى از نویسندگان از قبیل منتسكیو، متفكر فرانسوى، اسلام را دین شمشیر بداند . وى در كتاب روح القوانین مىگوید:«یكى از بدبختیهاى بشر این است كه هر فاتحى دیانتخود را بر جامعه مغلوب، تحمیل كند . دیانت اسلام كه به زور شمشیر بر مردم تحمیل شده، چون اساس آن متكى بر جبر و زور بوده، باعثبدبختى و شدت شده است .» (3) واضح است كه اینگونه تبلیغات علیه مسلمانان صورت گرفته و مىگیرد و در نهایت، روح همزیستى مسالمتآمیز ملل جهان و اساس گفت و گو میان ادیان، تمدنها و عقاید گوناگون را مورد آسیب جدى قرار خواهد داد و این در حالى است كه بر اساس شواهد و ادله روشن، «گفت و گوى مسالمتآمیز در اسلام» اثبات مىگردد . گوستاو لوبون مىگوید:«تساهل مذهبى اسلام نسبتبه مذهب یهود و نصارى ... خیلى بندرت مىتوان در مذاهب دیگر مشاهده نمود .» (4)همچنین مىگوید: «اخلاق مسلمانان صدر اسلام از اخلاق امتهاى روى زمین و بخصوص ملتهاى نصرانى به طور نمایانى بهتر و برتر بوده است . آنان در عدالت، میانهروى، مهربانى، گذشت، وفاى به عهد و بلندهمتى مشهور و معروف بودند و رفتارشان با دیگر ملتهاى اروپایى، بخصوص آنهایى كه در زمان جنگهاى صلیبى بودند، متفاوت بود .» (5)گفتار اول: واژه گفت و گو (محاوره)این واژه هر چند در ظاهر، ساده مىنماید، ولى واژهاى است كه به تازگى با بار معنایى جدیدى مطرح شده و قداست و گیرایى خاصى در اذهان پدید آورده است . این بار معنایى، پیامآور ارتباط صمیمى، دوستانه و مخلصانه افراد، ادیان و تمدنهاى مختلف با یكدیگر است .گفت و گو تركیب عطفى به معناى صحبت، بحث، سخن، محاوره و مكالمه است . این واژه كه اغلب در نوشتارهاى امروزى، بدون واو و متصل به یكدیگر نوشته مىشود غلط مشهور است; چه این كه كتب لغت معتبر (6) ، آن را به صورت تركیب عطفى گفت و گو ثبت نمودهاند . این واژه در ادبیات سابق، بیشتر به صورت گفت و شنود نوشته یا بیان مىشد . به نظر مىرسد واژه گفت و شنود گویاتر و روشنتر از واژه گفت و گو باشد; زیرا نشان دهنده این معناست كه طرفین گفتمان، مكالمه دو جانبه داشته، هم سخن مىگویند و هم به سخن فرد مقابل گوش مىدهند . با این حال، هر گاه واژه «گفت و گوى» ; یعنى همراه با یاء بیان شود، معنایى دیگر از آن داده مىشود . لغت نامه دهخدا، براى واژه گفت و گوى این معانى را مىنویسد: هنگامه پرخاش، مشاجره، بحث و جنجال . (7)زمین كرده ضحاك پر گفت و گوى به گرد جهان را بدین جست و جوىنشد سیر ضحاك از آن جست و جوى شد از كار گیتى پر از گفت و گوى (8)گفت و گو به منظور گفت و شنود، مكالمه، محاوره و مذاكره است . (9) در این حالت، ممكن است فرد با فرد یا جامعه با جامعه با عقاید و مذاهب گوناگون به مكالمه و مذاكره بپردازند . به نظر مىرسد مكالمه ادیان و مذاهب با یكدیگر وافى به مقصود نیست; چه این كه مكالمه، در موارد فورى و ضرورى، آن هم در سطحى نازل صورت مىگیرد . از این رو، منظور ما از گفت و گو، مكالمه نمىباشد .ممكن است گفت و گو را به معناى ارتباط (ذرخژچحخذسذذرح) (10) گرفت . در این حالت منظور از گفت و گوى ادیان و مذاهب، ارتباط این دینها با یكدیگر است . از آنجایى كه در طول تاریخ، ادیان و مذاهب به گونهاى با یكدیگر ارتباط طبیعى داشتهاند، نمىتوان از گفت و گو، ارتباط را اراده كرد; چون به هیچ وجه وافى به مقصود نبوده و معناى واقعى گفت و گو را نمىرساند .اگر گفت و گو را معادل سخنرانى و گفت و گوى علمى (حژزسرحژخح) (11) بگیریم، در این حالت، بالاتر از سطح مكالمه یا ارتباط خواهد بود و منظور از آن، گفت وگوى فرهیختگان و دانشمندان ادیان، ملتها و تمدنها با یكدیگر است و از آن به گفتمان نیز تعبیر شده است .علاوه بر آن، مىتوان گفت و گو را معادل دیالوگ (حسخردچخح) (12) دانست كه همانند واژه حژزسرحژخحبار معنایى قوىترى از مكالمه و ارتباط دارد .با توجه به آنچه گذشت مىتوان این نتیجه را گرفت كه منظور از گفت و گو بحث علمى و مبادله اطلاعات و اندیشهها از طریق گفت و شنود است; یعنى عالمان و صاحب نظران مسلمان و متفكران سایر ادیان و مذاهب، با استفاده از همه علوم عقلى و نقلى و همین طور آداب و رسوم بر گرفته از دین و یا سایر رسوم اجتماعى، طى نشستهاى علمى در باره محتوا و ویژگیهاى دین، عقاید و فرهنگ خود، به منظور دستیابى به حقیقتهاى فطرى و مشترك به گفت و گو نشسته و همدیگر را در مسیر رسیدن به اهداف مشترك یارى نمایند . (13)گفتار دوم: زمینهها و پیششرطهاى گفت و گو از نگاه قرآنمنظور از زمینهها و پیش شرطهاى گفت و گو، امورى است كه فراهم آوردن و مراعات آنها در تمام مراحل گفت و گو لازم و ضرورى است . به برخى از این موارد اشاره مىكنیم:الف) پذیرش دو طرف یا چند طرف: یكى از پیشفرضهاى آغازین گفت و گو، پذیرش دو طرف یا چند طرف است كه با استفاده از علائم، از جمله كلام به شكلهاى مختلف با یكدیگر تبادل معنا مىنمایند . این امر مورد پذیرش قرآن كریم است . البته پذیرش طرف مقابل به معناى حقانیت او نیست، بلكه منظور این است كه گفت و گو وقتى تحقق پیدا مىكند كه هر یك از طرفین، سخن طرف دیگر را بشنود و با یكدیگر به تبادل آرا و عقاید بپردازند . حضرت موسى علیه السلام مامور مىشود حتى با فرعون، دشمنترین دشمنان خدا، به گفت و گو بپردازد و آیات الهى را به او ابلاغ كند:آن گاه بعد از آنان، موسى را با آیات خود به سوى فرعون و سران قومش فرستادیم . (14)شما دو نفر (موسى و هارون) به سوى فرعون بروید; همانا او سركشى كرده است . (15)اهمیت پذیرش طرف مقابل، به گونهاى است كه این حق حتى براى مشركان به رسمیتشناخته شده است:«و ان احد من المشركین استجارك فاجره حتى یسمع كلام الله ثم ابلغه مامنه ذلك بانهم قوم لا یعلمون» (16)یعنى: و اگر یكى از مشركان از تو پناه خواست پناهش ده تا كلام خدا را بشنود، سپس او را به مكان امنش برسان; چرا كه آنان قومى نادانند .ب) اصل آگاهى و علم: طرفین گفت و گو باید با آگاهى و علم به مذاكره بپردازند . كرامت و ارزش آدمى به علم و دانش است و به واسطه تعلیم اسماى الهى و دریافت تعالیم حق، مسجود ملائكه شد و فرشتگان را به كرنش و تعظیم واداشت . (17)خداوند از انسان مىخواهد نسبتبه آنچه علم ندارد، پیروى نكند: «و لا تقف ما لیس لك به علم ان السمع و البصر و الفؤاد كل اولئك كان عنه مسؤلا» (18)یعنى: و چیزى را كه بدان علم ندارى دنبال مكن; زیرا گوش و چشم و قلب، همه مورد پرسش واقع خواهند شد .خداوند انسان را شنوا و بینا قرار داد تا راه را دریابد (19) و مىفرماید: خداوند شما را از شكم مادرانتان خارج نمود در حالى كه هیچ چیز نمىدانستید . (20)و نیز مىفرماید: اى كسانى كه ایمان آوردهاید، اگر فاسقى برایتان خبرى آورد، نیك وارسى كنید، مبادا به نادانى، گروهى را آسیب برسانید و (بعد) از آنچه كردهاید، پشیمان شوید . (21)ج) لزوم پذیرش اختلاف اقوام، ملل و زبانها: اختلاف انسانها از نظر زبان، ملیت و غیره نباید مانع گفت و گو شود . قرآن كریم به صراحت قبایل و گروهها را پذیرفته است و اختلاف بین رنگها و زبانها را از آیات الهى مىشمارد:«یا ایها الناس انا خلقناكم من ذكر و انثى و جعلناكم شعوبا و قبائل لتعارفوا» (22)یعنى: اى مردم! ما شما را از مرد و زنى آفریدیم، و شما را ملت ملت و قبیله قبیله گردانیدیم تا با یكدیگر شناسایى متقابل حاصل كنید .«ومنآیاتهخلقالسماواتوالارضواختلافالسنتكموالوانكمانفیذلكلآیاتللعالمین» (23)یعنى: و از نشانههاى او آفرینش آسمانها و زمین و اختلاف زبانهاى شما و رنگهاى شماست . قطعا در این (امر) براى دانشوران نشانههایى است .گوناگونى انسانها از نظر رنگ، نژاد ، ملیت و زبان، تفاوتى در انسانیت انسان پدید نمىآورد . بسیارى از اختلافها و جنگها ناشى از این امر است كه گروهى خود را از نظر نژاد و ملیت، برتر از دیگران مىدانند . همین امر باعثبروز جنگ جهانى دوم، از سوى نازیهاى آلمان شد . آنان خواهان برترى و تسلط بر سایر نژادها و ملل بودند . طبیعى است در چنین حالتى، جایى براى گفت وگو و شناختحقایق باقى نمىماند; در حالى كه قرآن كریم گوناگونى انسانها از نظر نژاد، ملیت و ... را وسیلهاى براى شناختیكدیگر مىداند .بنابراین، شناخت ملتها جز از راه گفت و گو و تبادل نظر و در سطح بالاتر، گفتمان امكان ندارد . آیات دیگر قرآن كه بر سیر و حضور در بین سایر اقوام و ملل تاكید دارد نیز ناظر بر همین تعریف و شناخت است . دستورات اسلامى مبتنى بر اخذ حكمت و دانش، حتى از زبان بیگانگان جز از طریق ایجاد رابطه و برقرارى ارتباط و مفاهمه، امكانپذیر نیست .د) امكان حصول تفاهم و وحدت: هر چند انسانها گوناگون آفریده شدهاند، با این حال، زمینههاى فراوانى براى ایجاد تفاهم و همكارى بر اساس اصول مشترك وجود دارد . یكى از پیشفرضهاى گفت و گو این است كه بتوان به وسیله گفت و گو به اصول مشترك دستیافت و بر اساس آن با یكدیگر تعاون و همكارى داشت . همكارى بین مسلمانان و اهل كتاب بر اساس اصول مشترك، مورد تاكید قرآن كریم است:«قل یا اهل الكتاب تعالوا الى كلمة سواء بیننا و بینكم الا نعبد الا الله و لا نشرك به شیئا و لا یتخذ بعضنا بعضا اربابا من دون الله فان تولوا فقولوا اشهدوا بانا مسلمون» (24)یعنى: بگو: اى اهل كتاب! بیایید بر سر سخنى كه میان ما و شما یكسان استبایستیم كه جز خدا را نپرستیم و چیزى را شریك او نگردانیم و بعضى از ما، بعضى دیگر را به جاى خدا، به خدایى نگیرد . پس اگر (از این پیشنهاد) اعراض كردند، بگویید: شاهد باشید كه ما مسلمانیم (نه شما) .در آیاتسابق از همینسوره، به طور مستقیم دعوت به سوى اسلامبود، ولى در اینآیه، به نقطههاى مشترك بین اسلام و اهل كتاب توجه شده است . قرآن كریم به مسلمانان مىآموزد كه اگر كسانى حاضر نبودند در تمام اهداف مقدستان با شما همكارى كنند، از پا ننشینید و بكوشید دستكم در قسمتى كه با شما اشتراك هدف دارند، همكارى آنان را جلبكنید و آن را پایهبراى پیشبرد اهداف مقدستانقرار دهید .ه) آزادى فكر و اندیشه و انتخاب راه: یكى از پیشفرضهاى گفت و گو، قبول آزادى فكر و اندیشه است . هیچ یك از طرفین گفت و گو نمىتواند عقاید و افكار خویش را به دیگرى تحمیل كند . در قسمتى از آیات قرآن كریم، این اصل تعقیب شده است كه اساسا طبیعت اعتقادات قلبى و مسائل وجدانى به گونهاى است كه اكراه و اجبار بر نمىدارد . اگر فردى به حكم اجبار و فشار، معتقدات و دستورات یك مذهب را در ظاهر بپذیرد، هرگز دلیل آن نیست كه او در قلب و وجدان خویش آن را پذیرا گشته است:«لا اكراه فی الدین قد تبین الرشد من الغی» (25) در دین اكراه راه ندارد; چرا كه راه از بیراه به روشنى آشكار شده است .«و لو شاء ربك لآمن من فی الارض كلهم جمیعا ا فانت تكره الناس حتى یكونوا مؤمنین» (26)یعنى: اگر پروردگارت مىخواست تمامى اهل زمین (بدون اینكه اختیارى داشته باشند) ایمان مىآوردند، پس آیا تو مردم را به اكراه وا مىدارى تا این كه مؤمن شوند؟!منطق آزادى فكر و اندیشه در عملكرد و روش پیامبر اكرم و ائمه اطهار علیهم السلام وجود داشت . پیامبر اسلام با نصاراى نجران به گفت و گو پرداخت . آنان از پذیرش حق خوددارى كردند . در نهایت در مورد مباهله (درخواست از خدا براى رسوایى دروغگو) توافق نمودند . (27) در روایات اسلامى وارد شده است كه وقتى پاى مباهله به میان آمد، نمایندگان مسیحیان نجران از پیامبر هلتخواستند تا در این باره بیندیشند و با بزرگان خود مشورت كنند . بالاخره از اقدام به مباهله خوددارى كرده، حاضر به مصالحه شدند و شرایط ذمه را پذیرفتند . (28) پذیرش شرایط ذمه و مصالحه از سوى پیامبر اكرم صلى الله علیه و آله و نه اجبار آنان به اسلام یا جنگ با آنان یا مباهله و نفرین آنان، نشاندهنده روحیه منطقى و آزاداندیشى آن حضرت است . سیره امام صادق علیه السلام مبتنى بر بحث و گفت و گو با گروههاى غیرمذهبى، مثل ملحدین، مشركین و دهریون و نیز گروههایى از اهل كتاب بود . امام با این افراد، برخوردى حكیمانه همراه با حلم و صبر داشت . ادعاها و ادله آنها را با متانت و صبورى مىشنید و از ادله خود خصم براى رد مدعاى آنان و اثبات اعتقادات اسلامى استفاده مىكرد (در اصطلاح منطق به آن، «جدل» گفته مىشود). مهمترین ابزار امام صادق علیه السلام در برخورد با این گروهها همان اخلاق معنوى و روحیه بردبارى و گفت و گوى مسالمتآمیز بود كه سرانجام مخاطب را به تسلیم وادار مىكرد و كار به جایى مىرسید كه زبان به ستایش و مدح امام مىگشود . (29)و) خوش بینى نسبتبه دیگران: یكى دیگر از پیشفرضهاى گفت و گو، خوشبین بودن و احترام به طرف گفت و گوست . همه انسانها از فطرت الهى بهرهمندند . اگر فشارها و هوسها برداشته شود، پاكى و اصالت آنان ظاهر مىگردد . از این رو، قرآن كریم، تمسخر دیگران را ممنوع ساخته و از مسلمانان مىخواهد كه اقوام دیگر را مسخره نكنند:«یا ایها الذین آمنوا لا یسخر قوم من قوم عسى ان یكونوا خیرا منهم و لا نساء من نساء عسى ان یكن خیرا منهن و لا تلمزوا انفسكم و لا تنابزوا بالالقاب .» (30)یعنى: اى كسانى كه ایمان آوردهاید، نباید قومى، قوم دیگر را ریشخند كند، شاید آنها از اینها بهتر باشند و نباید زنانى، زنان دیگر را ریشخند كنند، شاید آنها از اینها بهتر باشند و از یكدیگر عیب مگیرید و به همدیگر لقبهاى زشت مدهید .ز) جدى گرفتن پیام گفت و گو: قرآن كریم از رفتار و عملكرد عدهاى از مخالفان و معاندان حكایت مىكند كه هر گاه پیام جدى وحى را از زبان پیامبر خدا مىشنیدند، او را تكذیب كرده و به او نسبتسحر و جادو، (31) شاعر (32) و دیوانه (33) مىدادند و در مواردى سخنان وحى را اسطوره پیشینیان (34) معرفى مىكردند . این امر، نشاندهنده رفتار ناپسند آنان در گفت و گو با پیامبر خداست و به دلیل ضعف و پیشداورى خویش و بدون توجه به پیام گفت و گو، از شنیدن پیام وحى خوددارى مىكردند .پیامبران خدا در گفت و گو با مردم بسیار جدى بودند و در رساندن پیام خداوند متعال به مردم از كوتاهى و سهلانگارى خوددارى مىكردند . در قضیه گاو بنى اسرائیل، حضرت موسى علیه السلام بهمردمگفت:خدا به شما فرمان مىدهد كه: ماده گاوى را سر ببرید، گفتند: آیا ما را به ریشخند مىگیرى؟ گفت: پناه مىبریم به خدا كه از جاهلان باشم . (35)ن) احترام به افكار، فرهنگ و مقدسات یكدیگر: قرآن كریم ضمن تكریم و احترام به پیامبران و كتب آسمانى سابق، آنها را تصدیق مىكند . حدود بیست آیه قرآن كریم در تصدیق و تایید تورات و انجیل است . اساسا این سنت الهى است كه هر پیامبرى، پیامبر پیشین را تایید و هر كتاب آسمانى، كتاب آسمانى سابق را تصدیق مىنماید (ناگفته نماند تایید تورات و انجیل از سوى قرآن كریم، به معناى تایید تورات یا انجیل فعلى نیست; چون دست تحریف آن دو را در امان نداشته است):«و انزلنا الیك الكتاب بالحق مصدقا لما بین یدیه من الكتاب و مهیمنا علیه فاحكم بینهم بما انزل الله» (36)یعنى: و كتاب آسمانى (قرآن) را بهراستى و درستى بر تو نازل كردیم كه همخوان (مصدق) با كتابهاى آسمانى پیشین و حاكم بر آنهاست . پس در میان آنان بر وفق آنچه خداوند نازل كرده است، داورى كن .قرآن كریم از مسلمانان مىخواهد كه كافران را دشنام و ناسزا ندهند; چه این كه آنان نیز در مقابل و از روى دشمنى به خدا ناسزا مىگویند (37) و نیز از مؤمنین مىخواهد با كسانى كه دین شما را به ریشخند و بازى گرفتهاند، دوست نشوند . (38)گفتار سوم: اصول و قواعد حاكم بر گفت و گو از نظر قرآنماهیت گفت و گو چگونه باید باشد و طرفین، در گفت و گو با یكدیگر باید از چه اصول و قواعدى پیروى كنند؟ به چند مورد از اصول یا ویژگیهاى حاكم بر گفت و گو از نظر قرآن كریم توجه مىكنیم:الف) برخوردارى از منطق و استدلال: آیات زیادى از قرآن كریم، انسانها را به تامل، تعقل (39) و تفكر (40) دعوت مىكند . حكمت، (41) و جدال احسن (43) از اصول مسلم قرآن كریم است . صاحب خرد و اندیشه كسى است كه به سخنان مخاطب گوش فرا مىدهد و بهترین آن را گزینش مىكند . (44) این عده، تنها كسانى هستند كه راه به سوى هدایت و سعادت دارند . گفت و گوهاى خشونتآمیز یا جدال غیر احسن با اصول قرآنى ناسازگار است و پیامد آن چیزى جز كینه و دشمنى نیست . (45)ب) آشكار بودن پیام گفت و گو: گفت و گوهاى پیامبران الهى با مردم صریح و روشن بود و هر گاه مردم نیازمند توضیح و شرح بودند، با مهربانى و نرمش، مقصود كلام الهى را براى آنان روشن مىساختند . قرآن كریم در آیات متعددى، خود را مبین (46) یا آشكار و واضح معرفى مى كند .ج) پرهیز از تحمیل و اجبار: قرآن كریم هرچند پیام خویش را با قاطعیتبیان مىكند، با این حال در قبول دین، اكراهى نیست; (47) راه هدایت را نشان دادیم، خواه شاكر باش یا كافر (48) .بود و در آیات متعددى، تنها وظیفه پیامبر، بلاغ (51) یا رساندن پیام به مردم بود . پیمان مدینه كه بر اساس آن، مسلمانان مدینه با كفار آن شهر، یهودیان و مسیحیان پیمان ترك مخاصمه بستند، نشاندهنده مطلب فوق است . با این حال، قرآن كریم به اهل كتاب خطاب مىكند چنانچه ایمان بیاورید، براى شما خیر به دنبال دارد . (52)گفتار چهارم: اهداف گفت و گودر اینجا به برخى از اهداف و آثار گفت و گو از نظر قرآن كریم، اشاره مىكنیم:الف) پایان دادن به دشمنیها: اختلافهاى انسانها به علل و عوامل گوناگون بستگى دارد . گاه منشا آن سلطه گرى، استثمار و غارت گروهى نسبتبه گروه دیگر است كه در این حالت، راهى جز مقابله و دفع ستم و ظلم آنان وجود ندارد . در واقع، در چنین حالتى، زمینهاى براى گفت و گوى مسالمتآمیز وجود ندارد .یكى دیگر از عوامل اختلافها; اختلاف نظر و دیدگاههاى گوناگون در مسائل اعتقادى، اجتماعى و دینى است . بهترین راه براى حل اختلافها و یا دست كم توافق بر سر اصول و اهداف مشترك، پذیرش گفت و گوست . قرآن كریم به مسلمانان دستور مىدهد كه با جدال احسن و گفت و گوى مسالمتآمیز با اهل كتاب سخن بگویند و روابط خود را بر اساس اصول مشترك قرار دهند:«و لا تجادلوا اهل الكتاب الا بالتی هی احسن الا الذین ظلموا منهم و قولوا آمنا بالذی انزل الینا و انزل الیكم و الهنا و الهكم واحد و نحن له مسلمون» (53)یعنى: و با اهل كتاب، جز به شیوهاى كه نیكوتر است، مجادله نكنید، مگر كسانى از آنها كه مرتكب ظلم و ستم شدهاند و بگویید: به آنچه بر ما و بر شما نازل شده ایمان آوردهایم و خداى ما و خداى شما یكى است و ما همه فرمانبردار اوییم .باید توجه داشت كه رسیدن به اصول مشترك با اهل كتاب، آنگونه كه قرآن كریم مطرح مىفرماید، انتظار حداقلى است; نه انتظار حداكثرى . انتظار حداكثرى این است كه اهل كتاب، اسلام را به طور كامل بپذیرند و زیر بار دین خدا بروند .از نظر قرآن كریم، اگر بدى را به وسیله خوبى پاسخ دهیم، دشمنیها پایان یافته و بلكه به دوستى صمیمى تبدیل مىشود:«و لا تستوی الحسنة و لا السیئة ادفع بالتی هی احسن فاذا الذی بینك و بینه عداوة كانه ولی حمیم» (54)یعنى: و نیكى با بدى یكسان نیست . (بدى را) به آنچه خود بهتر است دفع كن، آنگاه كسى كه میان تو و میان او دشمنى است ، گویى دوستى یكدل مىگردد .هر كس بدى كند انتظار مقابله به مثل را دارد، بویژه افراد بدكردار; زیرا خود از این قماشند و گاه یك بدى را چند برابر پاسخ مىگویند، هنگامى كه ببینند طرف مقابل نه تنها بدى را به بدى پاسخ نمىدهد، بلكه با خوبى و نیكى به مقابله بر مىخیزد، وجدانشان تحت فشار شدیدى قرار مىگیرد، شرمنده شده و احساس حقارت مىكنند و براى طرف مقابل عظمت قائل مىشوند . اینجاست كه كینهها و دشمنیها برطرف شده و محبت و صمیمیت جاى آن را مىگیرد . (55)ب) فراهم ساختن زمینه هدایت: اساسا هدف پیامبران، بزرگان و مصلحان از گفت و گو با مخاطبان خود، زمینهسازى هدایت انسانهاست . این مهم، زمانى فراهم مىشود كه مخاطبین نیز پیام گفت و گو را بشنوند . از نظر قرآن كریم، خردمند و صاحب اندیشه كسى است كه از میان سخنان گوناگون، بهترین را انتخاب كند .«فبشر عباد ا الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه اولئك الذین هداهم الله و اولئك هم اولوا الالباب» (56)یعنى: پس بشارت ده به آن بندگان من كه به سخن گوش فرا مىدهند و بهترین آن را پیروى مىكنند، اینانند كه خدا ایشان را هدایت و راهنمایى كرد، و اینان همان خردمندانند .اسلام، داراى منطق آزاد اندیشى است . بسیارى از مذاهب، پیروان خود را از مطالعه و بررسى سخنان دیگران نهى مىكنند; چرا كه بر اثر ضعف منطقى كه به آن گرفتارند، این هراس را دارند كه منطق دیگران برترى پیدا كند و پیروانشان را از دستشان بگیرد! در حالى كه اسلام، سیاست دروازههاى باز را به اجرا در آورده و بندگان راستین خداوند را كسانى مىداند كه اهل تحقیق هستند; نه از شنیدن سخنان دیگران وحشت دارند، نه تسلیم بى قید و شرط مىشوند و نه هر وسوسه را مىپذیرند . (57)ج) ایجاد تفاهم و وحدت و همكارى بین اقوام و ملتها: از طریق گفت و گو، نه تنها مىتوان دشمنیها و جنگها را پایان داد، بلكه مىتوان همكارى و وحدت اقوام، ملتها و ادیان را بر اساس اصول مشترك پدید آورد . آیات قرآن كریم، در برخورد با مشركان و اهل كتاب، مختلف است . از مشركان و كافران مىخواهد كه به خدا و روز جزا ایمان آورند، ولى آنگاه كه اهل كتاب از پذیرش سخن حق خوددارى مىكنند، از آنان مىخواهد بر سر اصول مشترك توافق و همكارى داشته باشند . یكى از آیات مهم در این باره، آیه شصت و چهارم سوره آل عمران است كه پیشتر بیان شد . پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله غالبا در نامه به سران كشورهاى مسیحى به این آیه استناد مىفرمود .محور یگانه پرستى، یكى از اصول مشترك است كه قرآن كریم بدان توجه و تاكید دارد:«قل انما اعظكم بواحدة ان تقوموا لله مثنى و فرادى ثم تتفكروا ما بصاحبكم من جنة ان هو الا نذیر لكم بین یدی عذاب شدید» (58)یعنى: بگو: من فقط به شما یك اندرز مىدهم كه دو دو و بهتنهایى براى خدا به پاخیزید، سپس بیندیشید كه رفیق شما هیچ گونه دیوانگى ندارد . او شما را از عذاب سختى كه در پیش است جز هشداردهندهاى (بیش) نیست .گفتار پنجم: موانع گفت و گوالف) پیروى از گمان وظن: هر گاه یكى از طرفین یا هر دو از ظن و گمان پیروى كنند، از رسیدن به حقیقتباز مىمانند . قرآن دستور مىدهد از چیزى كه علم ندارید پیروى نكنید . (59) اصولا یكى از مشكلات پیامبران الهى در گفت و گو با مردم و رساندن پیام خداوند به آنان، تبعیت عده زیادى از مردم از گمانهاى به دور از واقعیت و علم است . از این رو، ظن و گمان، مورد سرزنش قرآن كریم است . (60)ب) تقلید كوركورانه: عدهاى، تنها آیین گذشتگان خود را مبنا و ملاك هدایت قرار مىدهند و با وجودى كه این آیینها و عقاید از واقعیت و علم دور هستند، همچنان لجبازى كرده و بر گفتههاى خویش پاى مىفشرند . این عده سد راه انبیا بودند . تقلید بىچون و چرا از پیشینیان مورد نكوهش قرآن كریم است . (61)ج) عناد و ستیزه جویى: از نظر قرآن كریم، عدهاى در مقابل كلام حق، مجادله و ستیزه جویى مىكنند . این عده پس از مشاهده ادله و براهین روشن، به انكار و لجبازى روى مىآوردند . (62) در چنین حالتى، هیچ گاه شخصى به حقیقت و هدایت دست نمىیابد و گفت و گو خالى از فایده است .مراء (جدالگرى) نوعى از مجادله است كه شخص از سویى در حیرت است و از سویى دیگر، با طرف مقابل به انكار و ناباورى مىپردازد و تلاش مىكند مطالب و دیدگاههاى طرف مقابل را از زبان وى بشنود و براى غلبه بر وى، آنها را رد كند و انكار نماید .بنابراین، جدالگرى در مجادلههاى باطل به كار گرفته مىشود و نه گفتمانهاى حق; زیرا گفتمان حق، عبارت است از گفت و گویى كه در آن، هدف گفت و گوكننده، روشن كردن حق و پاسخگویى به شبهههایى كه مطرح شده است، مىباشد . به هر حال، گفت و گوكننده چه بر حق باشد و چه بر باطل، روا نیست جدال به مفهوم بیان شده را انجام دهد . (63) قرآن كریم مىفرماید:با حكمت و اندرز نیكو، به راه پروردگارت دعوت نما و با آنها به روشى كه نیكوتر است، استدلال و مناظره كن . (64)د) پیروى از هواهاى نفسانى و تمایلات شیطانى: هرگاه شخص به دنبال هواپرستى خویش باشد و در پى تامین مال، جاه، شهوت و ... باشد، از دستیابى به حقیقتباز مىماند . معبود عدهاى، هواى نفسانى آنان است (65) و عدهاى از شیطان تبعیت مىكنند . (66) براى این عده، گفت و گو بىفایده است .ه) یارىجویىاز باطل: قرآنكریم، دربارهقوم نوح و دیگر اقوام، در مبارزه با كلام حقچنینمىگوید:«و جادلوا بالباطل لیدحضوا به الحق ...» (67)یعنى: و به وسیله باطل جدال نمودند تا حقیقت را با آن پایمال كنند .گفتار ششم: انواع گفت و گو در قرآن كریمبراى این منظور، لازم است واژههاى قال، قیل، قالوا، یقولون و مانند آن را مورد توجه قرار دهیم . آیات بسیار زیادى در قرآن كریم از نوعى مكالمه، گفتمان، جدال، مشافهه، سؤال و پاسخ و یا سؤالهاى در تقدیر و پاسخهاى مناسب با آن، حكایت دارد . حتى آنجا كه از حوادث گذشته و سرگذشت اقوام خبر مىدهد و یا آیات خدا را برمىشمرد، انگیزههایى براى سؤال است كه گاه پاسخهاى لازم را به دنبال دارد . (68) نمونههایى از این گفت و گوها را یادآور مىشویم:الف) گفت و گوهاى تبلیغىآیاتى از قرآن كریم بر مساله تبلیغ دین و ابلاغ رسالت اشاره دارد و به دلیل اهمیت آن، خداوند از پیامبرش مىخواهد كه آن را به مردم برساند و هیچ گونه سهلانگارى و كوتاهى روا ندارد .«یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیك من ربك و ان لم تفعل فما بلغت رسالته و الله یعصمك من الناس ان الله لا یهدی القوم الكافرین» (69)یعنى: اى پیامبر! آنچه از جانب پروردگارت به سوى تو نازل شده، ابلاغ كن و اگر نكنى هیچ پیامى از او را نرساندهاى . و خدا تو را از (گزند) مردم نگاه مىدارد . خدا گروه كافران را هدایت نمىكند .گاه درمواردى كه پیامبر با انكارها و كارشكنیها مواجه مىشد، خود را مبلغ معرفى مىكرد:«ابلغكم رسالات ربی و انا لكم ناصح امین» (70)یعنى: پیامهاى الهى را به شما مىرسانم و براى شما خیر خواهى امینم .اهمیت تبلیغ و ارسال پیامهاى الهى به گونهاى است كه در چندین آیه، اینگونه بیان شده است كه پیامبر هیچ وظیفهاى جز بلاغ و رساندن آشكار تعالیم الهى ندارد:«فهل على الرسل الا البلاغ المبین» (71)یعنى: و آیا جز ابلاغ آشكار بر پیامبران وظیفهاى است؟ب) گفت و گوهاى ارشادىگفت و گو در صورتى مؤثر مىافتد كه از هر گونه خشونت، تحقیر طرف مقابل، تحریك حس لجاجت و مانند آن، خالى باشد . قرآن كریم از پیامبر مىخواهد كه با اندرز نیكو و حالت ارشادى با طرف مقابل به گفت و گو پرداخته و از بهترین روشهاى خطابى استفاده كند:«ادع الى سبیل ربك بالحكمة و الموعظة الحسنة و جادلهم بالتی هی احسن» (72)یعنى: با حكمت و اندرز نیكو به راه پروردگارت دعوت كن و با آنان به آن (شیوهاى) كه نیكوتر است، مجادله نماى .ج) گفت و گوهاى تعلیمىبرخى گفت و گوهاى قرآنى به منظور تعلیم مخاطب و در جواب پرسشهایى است كه از پیامبر اكرم صلى الله علیه و آله صورت گرفته است . از پیامبر گرامى اسلام درباره موضوعات مختلف پرسشهایى شده است، مانند: هلال ماه، (73) قتال و كارزار در ماههاى روح، (82) ذىالقرنین، (83) كوهها، (84) نزول كتاب از آسمان . (85)«یسئلك الناس عن الساعة قل انما علمها عند الله و ما یدریك لعل الساعة تكون قریبا» (86)یعنى: مردم از تو درباره رستاخیز مىپرسند; بگو: علم آن فقط نزد خداست . و چه مىدانى؟ شاید رستاخیز نزدیك باشد .ج) گفت و گوهاى فقهى و آموزشى (استفتایى)برخى گفت و گوهاى قرآنى، در قالب استفتا یا پرسشهاى فقهى و آموزشى است . عدهاى از مردم در امرى دچار تردید مىشدند . از این رو، به پیامبر صلى الله علیه و آله مراجعه كرده و مشكل فكرىخویش را حل مىكردند .«و یستفتونك فی النساء قل الله یفتیكم فیهن و ما یتلى علیكم فی الكتاب فی یتامى النساء اللاتی لا تؤتونهن ما كتب لهن و ترغبون ان تنكحوهن و المستضعفین من الولدان و ان تقوموا للیتامى بالقسط و ما تفعلوا من خیر فان الله كان به علیما» (87)یعنى: و درباره زنان، راى تو را مىپرسند . بگو: خدا درباره آنان به شما فتوا مىدهد و نیز درباره آنچه در قرآن بر شما تلاوت مىشود: در مورد زنان یتیمى كه حق مقرر آنان را به ایشان نمىدهید و تمایل به ازدواج با آنان دارید و درباره كودكان ناتوان و این كه با یتیمان از روى عدل و درستى رفتار كنید، پاسخگوى شماست . و هر كار نیكى انجام دهید، قطعا خدا به آن داناست .در موارد دیگرى نیز از پیامبر اكرم صلى الله علیه و آله پرسش و استفتا شده است، مانند: كلاله، (88) استفتاى دوستحضرت یوسف علیه السلام درباره هفت گاو، (89) استفتاى پادشاه مصر از سران قوم خویش در باره تعبیر خوابى كه دیده بود، (90) استفتاى ملكه سبا با سران قوم خویش درباره نامه حضرت سلیمان علیه السلام . (91)باتوجه به گفت و گوهاى استفتایى در قرآن كریم معلوم مىشود كه استفتا همیشه به معناى طلب فتوا و پاسخ به پرسشهاى فقهى و آموزشى نیست، بلكه در مواردى خداوند در مقام استفهام انكارى و در رد دیدگاه كافران و منكران، از آنان استفتا یا كسب جواب مىكند: «فاستفتهم ا لربك البنات و لهم البنون» (92)پس از مشركان جویا شود: آیا پروردگارت را دختران و آنان را پسران است؟!«فاستفتهم ا هم اشد خلقا ام من خلقنا» (93) یعنى: پس، از كافران بپرس: آیا ایشاناز نظر آفرینش سختترندیاكسانىكه (در آسمانها) خلقكردیم؟ه) گفت و گوهاى احساسى (تحریكى)در پارهاى از آیات، استفاده از حواس، تشویق شده است; مثلا در قرآن، براى عدم تساوى موحد و مشرك در پیشگاه خداوند مىفرماید: «... قل هل یستوی الاعمى و البصیر ام هل تستوی الظلمات و النور ...» (94)یعنى: بگو: آیا نابینا و بینا یكسانند؟ یا تاریكیها و روشنایى برابرند؟هنگامى كه حضرت موسى علیه السلام از آزار و اذیت و كارشكنیهاى قوم خویش خسته شد، از عواطف و احساسات آنان استفاده كرد: «و اذ قال موسى لقومه یا قوم لم تؤذوننی و قد تعلمون انی رسول الله الیكم ...» (95)یعنى: و یاد كن هنگامى را كه موسى به قوم خود گفت: اى قوم من! چرا آزار مىدهید، با این كه مىدانید من فرستاده خدا به سوى شما هستم؟ ...و) گفت و گوهاى اقناعى«و لئن سالتهم من خلق السماوات و الارض و سخر الشمس و القمر لیقولن الله فانى یؤفكون» (96)یعنى: هر گاه از آنها بپرسى چه كسى آسمانها و زمین را آفریده، و خورشید و ماه را مسخر كرده است؟ مىگویند: الله، پس با این حال چگونه از عبادت خدا منحرف مىشوند؟«و لئن سالتهم من نزل من السماء ماء فاحیا به الارض من بعد موتها لیقولن الله» (97)یعنى: و اگر از آنها بپرسى: چه كسى از آسمان، آبى نازل كرد و به وسیله آن، زمین را بعد از مردنش احیا نمود؟ مىگویند: خدا .ز) گفت و گوهاى استدلالىمهمترین بخش گفت و گوها، گفت و گوهاى استدلالى است: «قل هاتوا برهانكم ان كنتم صادقین» (98)یعنى: بگو: اگر راست مىگویید، دلیل خود را بیاورید .در اینگونه گفت و گوها خداوند از مخاطبین مىخواهد دلیل خویش را اقامه كنند و به طور غیرمستقیم به آنان مىفهماند كه شما راستگو نیستید . از این رو، تعبیر «ان كنتم صادقین» در قرآن كریم زیاد به كار رفته است . (99) قرآن كریم در موارد مختلف، براى اثبات ادعاهاى خود به استدلالهاى عقلى روى مىآورد، مانند:«لو كان فیهما آلهة الا الله لفسدتا» (100)یعنى: اگر در آسمانو زمین، جز اللهخدایان دیگرىبود، فاسد مىشدند (و نظامجهان بههم مىخورد).گفتار هفتم: انواع گفت و گو به لحاظ مخاطبالف) گفت و گوى انسان با خود: منظور از این نوع گفت و گو، گفت و گوى درونى یا تعقل، تفكر و تذكر است . آیاتى از قرآن كریم با «اذكروا» شروع مىشود كه از این طریق، مخاطبین را به اندیشه بیشتر فرا مىخواند . در پایان برخى آیات چنین آمده است: چرا تعقل نمىكنید، (101) چرا متذكر نمىشوید، (102) چرا فكر نمىكنید . (103) اینگونه آیات نیز، انسان را به گفت و گو با خویشتن دعوت مىكند .ب) گفت و گو با خدا: این نوع گفت و گو نه تنها ممكن است، بلكه به بشر دستور داده شده است كه با خدا سخن بگوید و با او راز و نیاز نماید . خداوند نیز اجابت دعوت مىنماید .«فاذكرونی اذكركم» ; (104) یعنى: پس مرا یاد كنید، تا شما را یاد كنم .«و اذا سالك عبادی عنی فانی قریب اجیب دعوة الداع اذا دعان فلیستجیبوا لی و لیؤمنوا بی لعلهم یرشدون» (105)یعنى: و هر گاه بندگان من، از تو درباره من بپرسند، بگو من نزدیكم و دعاى دعا كننده را - به هنگامى كه مرا بخواند - اجابت مىكنم، پس آنان باید فرمان مرا گردن نهند و به من ایمان آورند; باشد كه راه یابند .ج) گفت و گوى انسانها با یكدیگر: در واقع چنانچه دو نوع گفت و گوى اول و دوم بخوبى شكل گرفته باشد، زمینه خوبى را براى گفت و گوى نوع سوم پدید مىآورد . این به آن معناست كه انسان، چنانچه مساله براى خودش روشن شده و با خداى خویش نیز ارتباط خوبى برقرار كرده باشد، بسادگى مىتواند با دیگر انسانها بر سر موضوعات به گفت و گو پرداخته و به تفاهم برسد . (106)بخشى از گفت و گوى انسانها با یكدیگر، گفت و گوى انسانها با پیامبران است . خداوند، در این باره دستورات خاصى دارد; براى مثال، ابن عباس، مفسر معروف چنین نقل مىكند:مسلمانان صدر اسلام هنگامى كه پیامبر اكرم صلى الله علیه و آله مشغول سخن گفتن بود و آیات و احكام الهى را بیان مىكرد، گاهى از او مىخواستند به آرامى سخن بگوید تا بتوانند مطالب را خوب درك كنند و سؤالات و خواستههاى خود را نیز مطرح نمایند . براى این درخواست جمله «راعنا» كه از ماده الرعى به معنى مهلت دادن استبه كار مىبردند .ولى یهود همین كلمه «راعنا» را از ماده «الرعونه» كه به معنى كودنى و حماقت است، استعمال مىكردند . در صورت اول مفهومش ایناستكه بهما مهلتبده ولىدر صورتدومیعنى: ما را تحمیقكن!در اینجا براى یهود دستاویزى پیدا شده بود كه با استفاده از همان جملهاى كه مسلمانان مىگفتند، پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله یا مسلمانان را استهزا كنند . خداوند، براى جلوگیرى از این سوء استفاده، به مؤمنان دستور داد به جاى جمله راعنا، جمله انظرنا را به كار برند كه همان مفهوم را مىرساند و دستاویزى براى دشمن لجوج نیست: (107)«یا ایها الذین آمنوا لا تقولوا راعنا و قولوا انظرنا و اسمعوا و للكافرین عذاب الیم» (108)یعنى: اى كسانى كه ایمان آوردهاید! نگویید: راعنا و بگویید: انظرنا و این توصیه را بشنوید و كافران را عذابى دردناك است .نتیجهگفت و گو و روابط مسالمتآمیز با غیر مسلمانان، یك فكر اصیل اسلامى است كه آیات متعددى از قرآن كریم، به صورتهاى گوناگون بدان سفارش نموده است . از نظر قرآن كریم، جنگ مذهبى و ستیز به خاطر اختلاف عقیده، كینه توزى و دشمنى سبتبه پیروان ادیان دیگر ممنوع است . پیشگرفتن روشهاى اهانتآمیز نسبتبه دیگران، یك روش پسندیده دینى به شمار نمىرود . قرآن كریم، گروهى از مسیحیان و یهودیان را یاد مىكند كه راه تمسخر و تكفیر یكدیگر را در پیش گرفته و با تحقیر، اهانت و پایمال نمودن حقوق انسانى یكدیگر، همواره آتش جنگ و اختلاف را شعلهور مىسازند:«و قالت الیهود لیست النصارى على شیء و قالت النصارى لیست الیهود على شیء و هم یتلون الكتاب» (109)یعنى: یهود گفتند: «نصرانیها بر حق نیستند .» و نصرانیها گفتند: «یهود بر حق نیستند .» حال آن كه اینان، كتاب (آسمانى خویش را) تلاوت مىكنند .تاریخ اسلام، گفت و گوهاى فراوان پیامبر خاتم را با مشركان و اهل كتاب و اقوام و قبائل و سران مختلف، بخوبى در حافظهاش سپرده است . گفت و گوهاى دینى و الهى از همان آغاز خلقتبین خداوند و ملائك و آدم ابوالبشر آغاز شده و در قالب پیام رسانى، ابلاغ و بلاغ رسولان و پیامآوران الهى، سنتى همیشگى در طول تاریخ بوده است .گفت و گوهاى علمى و عقیدتى امام صادق علیه السلام در مدینه و مكه بویژه در مسجدالحرام با صاحبان افكار و اندیشههاى گوناگون همچون ابن مقفع ، ابو شاكر دیصانى و ... و یا گفت و گوهاى عالمانه على بن موسى الرضا علیه السلام با دانشمندان مسیحى و یهودى و اندیشوران عصر خویش، نقش مثبت و سازنده در جامعه انسانها داشته است . (110)این مطلب بر كسى پوشیده نیست كه گفت و گو بهتنهایى هدف نیست، بلكه تنها راه و روشى استبراى اهداف بلندتر و والاتر . در پایان، یادآورى این نكته، ضرورى مىنماید كه در این نوشتار تنها به برخى از جنبههاى گفتگو در قرآن، توجه شده است .پى نوشتها:1) مدرس دانشگاه، كارشناس ارشد حقوق بینالملل، محقق و نویسنده .2) سخن لوریمر قاضى و حقوقدان اروپایى قرن نوزدهم، درباره همكارى جامعه ملل با ملتهاى مسلمان به نقل از: عباسعلى عمید زنجانى، اسلام و همزیستى مسالمتآمیز، دار الكتب الاسلامیة، تهران، 1344، ص 13 .3) منتسكیو، روح القوانین، ترجمه على اكبر مهتدى، ص 671 .4) گوستاو لوبون، تمدن اسلام و عرب، ج 4، ص 148 .5) به نقل از: دكتر محمد رحیم عیوضى، راهكارهاى مناسب در عرصه گفت و گوى تمدنها، چیستى گفت و گوى تمدنها، ص 351 .6) على اكبر دهخدا، لغت نامه، ج 12، ص 19188; حسن انورى، فرهنگ سخن، ج 6، ص 6198 .7) همان .8) ابوالقاسمفردوسى، شاهنامه .9) عباس آریانپور كاشانى و منوچهر آریانپور كاشانى، فرهنگ دانشگاهى، انگلیسى به فارسى، ج 1، ص 471 .10) همان، ص 432 .11) همان، ص 614 .12) همان، ص 592 .13) ر . ك .: محمد رضا لاجوردى، گفت و گوى تمدنها در قرآن، پایان نامه كارشناسى ارشد رشته الهیات و معارف اسلامى، مؤسسه آموزشى، پژوهشى امام خمینىقدس سره، 1379، صص 152 - 151 .14) اعراف/103 .15) طه/43 .16) توبه/6 .17) بقره/34 - 30 .18) اسراء/36 .19) نقل به مضمون از آیات 3 - 2 سوره دهر .20) نحل/78 .21) حجرات/6 .22) حجرات/13 .23) روم/22 .24) آلعمران/64 .25) بقره/256 .26) یونس/99 .27) ر . ك .: آیه شصت و یكم سوره آل عمران و تفسیر آن .28) ناصر مكارم شیرازى و دیگران، تفسیر نمونه، ج 2، ص 439 .29) محمدمهدى كریمىنیا، همزیستى مسالمتآمیز در اسلام و حقوق بین الملل، پایان نامه، صص 311 - 310 .30) حجرات/11 .31) مائده/110; انعام/7; یونس/76; هود/7; انبیا/3; نمل/13; قصص/36 و آیات متعدد دیگر .32) انبیا/5; صافات/36; طور/30; حاقه/41 .33) حجر/6; شعراء/27; صافات/36; دخان/14; ذاریات/39 و 59; طور/29; قلم/51 و آیات متعدد دیگر .34) انعام/29; انفال/31; نحل/24; مؤمنون/83; نمل/68; احقاف/17; قلم/15; مطففین/13 .35) بقره/67 .36) مائده/48 .37) انعام/108 .38) مائده/57 .39) حدید/17; بقره/164; نحل/12 و آیات فراوان دیگر .40) بقره/219; روم/8; اعراف/176 و آیات فراوان دیگر .41) بقره/231; نحل/125; زخرف/63 .42) آل عمران/138; اعراف/145; یونس/57 و آیات دیگر .43) نحل/125; عنكبوت/46 .44) زمر/18 - 17 .45) انفال/6; هود/32; كهف/54 و آیات دیگر .46) مائده/15; انعام/59; یونس/61; یوسف/1 و آیات دیگر .47) بقره/256 .48) انسان/3 .49) آل عمران/81، 86 و144; نساء/171 - 170; مائده/67 و ...50) مائده/67; اعراف/62 و 79; جن/28 و ...51) آل عمران/20; مائده/92; ابراهیم/52 و ...52) آل عمران/110 .53) عنكبوت/46 .54) فصلت/34 .55) ناصر مكارم شیرازى و دیگران، پیشین، ج 2، ص 281 .56) زمر/18 - 17 .57) ناصر مكارم شیرازى و دیگران، پیشین، ج 19، صص 416 - 415 .58) سبا/46 .59) اسراء/36 .60) نجم/28; جاثیه/24; ص/27; انعام/116; یونس/39; نور/15 .61) مائده/108; زخرف/23; بقره/170; یونس/78; انبیاء/54 - 53; شعراء/74 .62) كهف/22 .63) محمد محمدى رىشهرى، گفت و گوى تمدنها در قرآن و روایات، ص 91 .64) نحل/125 .65) جاثیه/23 .66) حج/3 .67) غافر/5 .68) ر . ك .: سازمان مدارك انقلاب اسلامى، چیستى گفت و گوى تمدنها، ص 515 .69) مائده/67 .70) اعراف/68; آیات مشابه دیگر از این قرار است: اعراف/62، 79 و 93; احقاف/23; هود/57 .71) نحل/35; آیات مشابه دیگر از این قرار است: نحل/82; نور/54; عنكبوت/18; یس/17; شورى/48; تغاین/12 .72) نمل/125 .73) بقره/189 .74) بقره/217 .75) بقره/219 .76) همان .77) بقره/220 .78) مائده/4 .79) بقره/222 .80) اعراف/187; نازعات/42; احزاب/63; قیامت/6 .81) انفال/1 .82) اسراء/85 .83) كهف/83 .84) طه/105 .85) نساء/153 .86) احزاب/63 .87) نساء/127 .88) نساء/176 .89) یوسف46 .90) یوسف/43 و 41 .91) نمل/32 .92) صافات/149 .93) صافات/11 .94) رعد/16 .95) صف/5 .96) عنكبوت/61 .97) عنكبوت/63 .98) بقره/111; نمل/64 .99) مانند: بقره/23 و 94; آل عمران/93، 168 و183; انعام/40 و 143; اعراف/106 و 196; یونس/38; هود/13; صافات/157و ...100) انبیاء/22 .101) افلا تعقلون»: آل عمران/65; انعام/32; اعراف/169; صافات/138; قصص/60; مؤمنون/80; انبیاء/67; یوسف/109; هود/51; یونس/16 .102) افلا تتذكرون»: انعام/80; سجده/4 . «افلا تذكرون»: یونس/3; هود/24 و 30; نحل/17; مؤمنون/85; صافات/155; جاثیه/23 .103) افلا تتفكرون»: انعام/50 .104) بقره/152 .105) بقره/186 .106) ر . ك .: چیستى گفت و گوى تمدنها، ص 517 .107) ناصر مكارم شیرازى و دیگران، پیشین، ج 1، صص 384 - 383 .108) بقره/104 .109) بقره/113 .110) مجموعه مقالات همایش بین المللى حقوق بشر و گفت و گوى تمدنها، دانشگاه مفید، صص 105 - 104 .منبع:درگاه پاسخگویی به مسائل دینیمعرفي سايت مرتبط با اين مقاله تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 397]
صفحات پیشنهادی
مدير ششمين نمايشگاه قرآن كريم گيلان در گفت و گو با آريا ...
مدير ششمين نمايشگاه قرآن كريم گيلان در گفت و گو با آريا:نمايشگاه قرآن فرصتي براي هم انديشي مراكز قرآني است-مدير ششمين نمايشگاه قرآن كريم گيلان در گفت و ...
مدير ششمين نمايشگاه قرآن كريم گيلان در گفت و گو با آريا:نمايشگاه قرآن فرصتي براي هم انديشي مراكز قرآني است-مدير ششمين نمايشگاه قرآن كريم گيلان در گفت و ...
گفت و گو در قرآن كریم
گفت و گو در قرآن كریم نويسنده: محمدمهدى كریمىنیا مقدمهمهمترین هدف این پژوهش بیان دیدگاه قرآن كریم در خصوص گفت و گوى مسالمتآمیز با مذاهب و عقاید مخالف است و ...
گفت و گو در قرآن كریم نويسنده: محمدمهدى كریمىنیا مقدمهمهمترین هدف این پژوهش بیان دیدگاه قرآن كریم در خصوص گفت و گوى مسالمتآمیز با مذاهب و عقاید مخالف است و ...
تفكري در گفتگو با مهر:نرمافزار تصحيح رايانهاي قرآن تا ...
حسن تفكري مديركل دفتر نظارت بر چاپ و نشر قرآن كريم سازمان دارالقرآن در گفتگو با خبرنگار مهر با اشاره به اينكه هر سال بر حجم كارهاي دفتر نظارت بر چاپ و نشر ...
حسن تفكري مديركل دفتر نظارت بر چاپ و نشر قرآن كريم سازمان دارالقرآن در گفتگو با خبرنگار مهر با اشاره به اينكه هر سال بر حجم كارهاي دفتر نظارت بر چاپ و نشر ...
حجتالاسلام نواب:گفتگو راهكار قرآن براي رفع اختلافات ديني ...
رئيس دانشگاه اديان و مذاهب گفت: گفتگو راهكار مؤثر قرآن كريم براي رفع اختلافات اديان و مذاهب مختلف است . به گزارش خبرگزاري مهر، حجت الاسلام سيد ابوالحسن نواب ...
رئيس دانشگاه اديان و مذاهب گفت: گفتگو راهكار مؤثر قرآن كريم براي رفع اختلافات اديان و مذاهب مختلف است . به گزارش خبرگزاري مهر، حجت الاسلام سيد ابوالحسن نواب ...
در گفتگو با مهر عنوان شد:قرآن كريم توسط خوشنويسان ...
در گفتگو با مهر عنوان شد:قرآن كريم توسط خوشنويسان پلدختري به رشته تحرير در مي آيد خرم آباد - خبرگزاري مهر: رئيس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامي شهرستان پلدختر ...
در گفتگو با مهر عنوان شد:قرآن كريم توسط خوشنويسان پلدختري به رشته تحرير در مي آيد خرم آباد - خبرگزاري مهر: رئيس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامي شهرستان پلدختر ...
اصول گفت و گو از نظر قرآن
به چند مورد از اصول یا ویژگیهاى حاكم بر گفت و گو از نظر قرآن كریم توجه مىكنیم: الف) برخوردارى از منطق و استدلال: آیات زیادى از قرآن كریم، انسانها را به تامل، تعقل1 و ...
به چند مورد از اصول یا ویژگیهاى حاكم بر گفت و گو از نظر قرآن كریم توجه مىكنیم: الف) برخوردارى از منطق و استدلال: آیات زیادى از قرآن كریم، انسانها را به تامل، تعقل1 و ...
تفكري در گفتگو با مهر:59 ميليون جلد قرآن مجوز نشر گرفتهاند
حسن تفكري مديركل دفتر نظارت بر چاپ و نشر قرآن كريم سازمان دارالقرآن در گفتگو با خبرنگار مهر با اشاره به اينكه طي سه ماه آينده، دوره تخصصي سطح يك تربيت ...
حسن تفكري مديركل دفتر نظارت بر چاپ و نشر قرآن كريم سازمان دارالقرآن در گفتگو با خبرنگار مهر با اشاره به اينكه طي سه ماه آينده، دوره تخصصي سطح يك تربيت ...
مدير بخش سراي فلسطين در نمايشگاه قرآن كريم در گفتگو با ...
مدير بخش سراي فلسطين در نمايشگاه قرآن كريم در گفتگو با حيات:بيت المقدس در قرآن سرزمين مباركي است تهران – حيات نيوكا قدوسي گفت: بيت المقدس به عنوان ...
مدير بخش سراي فلسطين در نمايشگاه قرآن كريم در گفتگو با حيات:بيت المقدس در قرآن سرزمين مباركي است تهران – حيات نيوكا قدوسي گفت: بيت المقدس به عنوان ...
گفت و گو با الهام مَنگلى حافظ كل قرآن كريم حفظ بلند مدت ...
23 جولای 2008 – گفت و گو با الهام مَنگلى حافظ كل قرآن كريم حفظ بلند مدت ماندگارتر است-گفت و گو با الهام مَنگلى حافظ كل قرآن كريم حفظ بلند مدت ماندگارتر است ...
23 جولای 2008 – گفت و گو با الهام مَنگلى حافظ كل قرآن كريم حفظ بلند مدت ماندگارتر است-گفت و گو با الهام مَنگلى حافظ كل قرآن كريم حفظ بلند مدت ماندگارتر است ...
مدير غرفه صهيونيسم شناسي در نمايشگاه قرآن كريم در گفتگو با - واضح
مدير غرفه صهيونيسم شناسي در نمايشگاه قرآن كريم در گفتگو با حيات:صهيونيسم فرزند نامشروع يهوديت است تهران- حيات سيدمحمد تقي زاهدي گفت: صهيونيسم ...
مدير غرفه صهيونيسم شناسي در نمايشگاه قرآن كريم در گفتگو با حيات:صهيونيسم فرزند نامشروع يهوديت است تهران- حيات سيدمحمد تقي زاهدي گفت: صهيونيسم ...
-
دین و اندیشه
پربازدیدترینها