محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1830997164
مروری بر زندگی علمی و سیاسی شیخ حسینعلی راشد
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
مروری بر زندگی علمی و سیاسی شیخ حسینعلی راشد حسینعلی راشد در سال 1284 ش (1) در شهر تربتحیدریه روستایکاریزک در یک خانواده روحانی به دنیا آمد. پدرش حاج شیخ عباستربتی معروف به حاج آخوند، از عالمان عامل و عاملان خالص و بامعنویتبود. تحصیلات حسینعلی پس از تحصیلات مقدماتی نزد پدر، در سال 1298 ش همراهاو برای زیارت قبر امام حسین(علیه السلام) به کربلا رفت (2) و در سال 1300 شدر سن16 سالگی، مقارن کودتای1299 برای ادامه تحصیل بههمراهی پدرش به مشهد آمد و از محضر ادیب نیشابوری، میرزامحمدباقر مدرس رضوی، حاج شیخ محمد نهاوندی، حاج شیخ حسن برسیو آقابزرگ حکیم، میرزا احمد کفایی، حاجآقاحسین قمی و میرزامهدی اصفهانی دانش آموخت. (3) تحصیلات او در این ایام معانی وبیان، سطح فقه و اصول، خارج اصول و کتابهای اشارات و اسفار،همچنین دانشهای ریاضیات، فیزیک، تاریخ طبیعی، تاریخ ادیان وتفسیر قرآن بود. رنجسفر برای کسب علم در طی ایام پر رنجسفر، روزها ساکت روی گاریهای مسافربری آنزمان مینشست. بر اثر تکانهای شدید گاری اغلب عمامهاش باز میشدو عبا از دوشش میافتاد، ولی او بدون احساس خستگی، هر وقتپیاده میشد کتابش را باز میکرد و در کنار آب روان یا سایهدرختی به مطالعه میپرداخت. تا این که رنج راه به سر آمد و راشد به نجف وارد شد، ولی آب وهوای این شهر با طبع او نساخت و مدتی بیمار شد. او پس از چندماه که از محضر آیهالله آقا میرزا حسین نایینی و آیهاللهسیدابوالحسن اصفهانی فیض برد و پس از کسب درجه اجتهاد ازعدهای از علمای مشهور نجف به ایران برگشت و پس از اقامتیکوتاه در تهران و قم، متوجه شیراز شد. اولین منبر راشد ورود راشد به شیراز مصادف با دهه اول محرم بود. گفتار جذاب اوزمینهای شد تا عدهای از او برای منبر دعوت کنند. چنین بود کهراشد برای اولین بار به منبر رفت و با سبک خاصی به دور ازاغراق و تحریف به موعظه پرداخت. بیان گرم و گفتار دلنشین وحکیمانه او مردم را شیفته کرد و منبر راشد زبانزد خاص و عاممردم فارس شد، تا جایی که شهرت خطابههای وی به تهران و اصفهانرسید. راشد یک سال و نیم در شیراز ماند. آنگاه به عزم تهران حرکتکرد، در بین راه مردم اصفهان به منظور بهرهگیری از سخنرانیهایوی از ایشان خواستند تا مدتی در اصفهان بماند. در آنجا نیزمواعظ او در دل مردم نشست و همه را متوجه وی ساخت. پیر وجوان، کاسب و اداری وقتی به هم میرسیدند از لحن گفتار راشدصحبت میکردند. در زندان رضاخانی راشد یک سال واعظ محبوب اصفهان بود، تا این که پس از منبر روزنوزدهم رمضان رییس یکی از کلانتریها به او نزدیک شد و آهسته بهاو گفت: ریاستشهربانی با شما کار دارند. راشد به کلانتری رفت و روزه را در زندان شهربانی افطار کرد. وقتی از رییس شهربانی علت توقیف خود را پرسید، او گفت: «شب گذشته یک ساعت پس از نصف شب با تلگراف رمز از کاخاختصاصی اعلیحضرت همایونی به من دستور دادند که تا اطلاع ثانویاز شما در شهربانی پذیرایی کنیم». راشد به زندان انفرادی رفت و 75 روز تک و تنها در گوشه زندانبیخبر از دنیای خارج زندگی کرد. او با صدای تلاوت قرآن فضای زندان را سپیده دمها تسخیر میکرد وهمانجا علاقهمندان زیادی یافت. بیشتر زندانیان با او در ارتباط بودند. او در زندان به عبادت مشغول بود و طرفدارانش در اصفهان وشیراز و تهران با نوشتن نامه به دربار و رضاشاه موجب شدند تاشاه، مختاری را احضار کرد و گفت: به راشد بنویس دست از آنتریک بردارد. وقتی نامه به اصفهان رسید، راشد در جریان نامه قرار گرفت. اودر زندان در انتظار تقدیر بود تا این که نصف شبی پزشکی همراهچند تن دیگر به سلول وارد شدند و راشد یقین پیدا کرد که آنها قصد کشتن او را دارند، بیهوش شد و صبح که به هوش آمد حالشبهبود یافته بود، ولی مرض حمله برای همیشه در جسم راشدماندگار شد. آزادی از زندان کوششهای مردم سبب شد که راشد از زندان آزاد شود. او موظف شدبه منبر نرود و در اصفهان به صورت تبعید بماند. راشد کتابهای خود را جمع کرد و از زندان انفرادی بیرون آمد. او بدون داشتن پولی در خیابان چهار باغ اصفهان متاثر و متفکربه راه افتاد. نزدیک مسجد جامع اصفهان به طور اتفاقی با فرزندبهمنیار، استاد دانشگاه که به عنوان معلم در اصفهان حضوریافته بود، آشنا شد و با مساعدتهای وی یک سال و نیم دیگر دراصفهان ماند و به کار تدریس پرداخت، تا این که در فروردین1316 راشد اجازه یافت از تبعیدگاه خود بیرون شود. حضور در تهران و فعالیتهای فرهنگی راشد مدتی در شهر تهران در شرکت مطبوعات به سمت مصحح با حقوقمختصری استخدام شد. روزها به چاپخانه میرفت و بهرغم جایگاهعلمی به کاری مشغول میشد که از عهده هر فرد کمسوادی بر میآمد. وی در این مدت، کتاب دو فیلسوف شرق و غرب را منتشر ساخت. باانتشار این کتاب به نویسندگی دل سپرد و مقالات زیادی درروزنامه ایران منتشر کرد. کمکم روزنامه اطلاعات هم از او دعوتکرد تا با هیات تحریریه این روزنامه همکاری کند. به تدریج اهل فضل و دانش به جایگاه علمی راشد پی بردند. او بهاصرار بازاریهای تهران -باتوجه به دوره اختناق رضاخانی وممنوعیت منبر- منبر محرمانهای را سازماندهی کرد. وی در اولینخطابه محرمانه خود از وظایف پادشاهان سخن راند. ایشان هفتهایدو روز در منزل دو نفر از تجار مبارز تهران بهطور محرمانه بهمنبر میرفتبه تدریج تعداد منبرها افزایش یافت. راشد روزها بهتدریس فلسفه و فقه میپرداخت، ساعاتی هم در هیات تحریریهروزنامه اطلاعات شرکت میکرد. پس از شهریور 1320 زبان توقیف شده راشد برای ارشاد مردمستمدیده آزاد شد و افکار عمومی متوجه گفتارهای سودمند راشدشد. کمیسیون تبلیغات از او دعوت کرد که در رادیو تهرانسخنرانی کند. از همان تاریخ سخنرانیهای مشهور راشد پراکنده شد. هر حرفی کهاز دهان او خارج میشد بر لوح دل مردم محروم و حقگرا، نقشمیبست. کوچک و بزرگ، مسلمان و مسیحی، آزادیخواه و مرتجع بهگفتار راشد علاقهمند شدند. نمایندگی مجلس شورای ملی و حمایت از نهضت جایگاه مردمی راشد سبب شد که در جریان نهضت ملی نفت وانتخابات هفدهمین دوره قانونگذاری، به عنوان نماینده مردمتهران به مجلس شورای ملی راه یابد. او پس از دریافتاعتبارنامه نمایندگی به مجلس رفت، ولی بیشتر از چند جلسه درجلسات علنی شرکت نکرد. سخنرانی قبل از دستور وی موجب تشنجیعظیم در مجلس شد و رییس مجلس کرسی ریاست را ترک گفت. (4) استعفا از نمایندگی در اعتراض به فضای سیاسی مجلس راشد تصمیم گرفت از نمایندگی استعفا دهد، ولی با دخالت مصدقاز استعفا منصرف شد، ولی از حضور در مجلس نیز خودداری کرد. او علت انصراف از ادامه خدمت در مجلس را نداشتن سلیقه سیاسیمطابق محیط موجود مجلس میدانست. او با حالت مریضی که داشتنمیتوانست هتاکی برخی از رجالهها را تحمل کند، ولی با نهضتملی موافق بود. او در29 تیر 1331، درستیک روز پیش از واقعه30 تیر بیانیهای به حمایت از نهضت صادر کرد. در این بیانیهآمده است: اینجانب با نهضتی که در مردم ایران برای تکمیل آزادی و استقلالپدید آمده همیشه موافق بوده و هستم و خودم نیز دایما در ضمنبیاناتم مردم را به آزادی و کوشش برای به دستآوردن حکومتعادلانه ملی و رسیدن به معنی مشروطیت تشویق میکردهام و چنانچهدر جلسه 18 خرداد در مجلس اظهار کردهام، نهضتی که در مردمایران پدید آمد، البته به معنی وسیعتر از این که منحصر به یکمساله باشد واقعیت دارد و تا مغز استخوان هر فرد رسید، ومبارزه با آن میسر نیست. امیدوارم همه مردم متفقا با درایت ومتانت در پی آرمان ملی عمومی باشند تا به خواستخداوند متعالنایل شویم. (5) تدریس و سخنرانی راشد از آن پس به تدریس در دانشکده معارف اسلامی دانشگاه تهرانو مدرسه سپهسالار (شهید مطهری) روی آورد و به سخنرانیهای خوددر رادیو ایران که از سال 1320 آغاز شده بود تا اردیبهشت 1338ادامه داد. این سخنرانیها طولانیترین برنامه مذهبی رادیو ایراناز ابتدای تاسیس تا به حال بوده است و بخشهایی از آن در16جلد به چاپ رسیده است. راشد، آرام، شمرده و ساده صحبت میکرد. سخنش از حدیث و تاریخبود، از اشعار عرفانی، به ویژه شعر مولانای رومی، فراواناستفاده میکرد. و از آنها در راه اندرز مردم سود میجست. درسخن، به شدت محافظهکار بود و سعی میکرد کمترین تعریض یاتعریفی به هیچ مقام زندهای از گفته او استشمام نشود و کسانیکه دارای تجربه سخنرانیهای دینی هستند، دشواری این کار را بهخوبی میدانند. راشد طی دوران طولانی انجام وظیفه دینی و فرهنگیخود، به خوبی از عهده این مهم برآمد، اما در آخرین سالهایتدریس در مدرسه شهید مطهری در اثر یک ملاقات با محمدرضا شاه-که بعضی آن را اتفاقی میدانستند- آماج حملات تبلیغی قرار گرفتو محافظه کاری چندین ده ساله به هدر رفت. محمد اردهالی، ناشر سخنرانیهای راشد، از راشد نقل میکند: شاه برای افتتاح کتابخانه مجلس رفتهبود. ظهیرالاسلام، نایبالتولیه مدرسه سپهسالار، خواهش میکند مدرسه هممورد بازدید قرار گیرد. راشد در مدرسه طبق برنامه روزانه بهتدریس اشتغال داشته است، وقتی شاه میپذیرد به مدرسه برود، برحسب پیشنهاد عجولانه ظهیرالاسلام، راشد قبول میکند که چند کلمهایبا شاه صحبت کند. آنچه او به شاه میگوید دارای دو بخش بودهاست، یکی تبیین مسوولیتهای شاه و سلطنت درباره مردم وروحانیت، و دیگری وظایف مردم و روحانیت در قبال حکومت. رادیوایران فقط بخش دوم را پخش میکند و روزنامهها نیز از نشر قسمتاول منع میشوند. آثار قلمی و احوال شخصی از آثار مهم راشد، علاوه بر مجموعه سخنرانیهای دینی، میتوان دوفیلسوف شرق و غرب، ملاصدرا و اینیشتین، سخنرانیها در رادیو،فلسفه عزاداری سیدالشهدا، اسلام و قرآن، تفسیر سوره حمد و بقرهو فضیلتهای فراموش شده- شرح حال آخوند ملاعباس تربتی- را نامبرد. راشد در اوج پیروزی انقلاب اسلامی، در سحرگاه هفتم آبان سال1358، در 75 سالگی بر اثر سکته مغزی در انزوا بدرود حیات گفت. راشد بعد از انقلاب اسلامی آرزو میکرد که کاش توانایی جسمانی اواجازه میداد تا بتواند اخلاق را به اقتضای انقلاب اسلامی تفسیرکند. (6) همدلی با مدرس راشد، چنانکه گفته شد، در مدرسه شهید مطهری فعلی درس میگفت. مدرس نیز زمانی تولیت و تدریس و اداره امور این مدرسه را بهحکم احمد شاه قاجار به عهده داشته است. علی مدرسی، نوه دختری مدرس میگوید: روزی در مدرسه سلطانی اصفهان راشد را ملاقات کردم. ایشان ضمنیادآوری خدمات علمی و سیاسی مدرس گفت: اگر شهرت جهانی و محبوبیت ملی و حبس و شهادت مدرس را خودمندیده بودم، داستان زندانی شدن جدش موسی بن جعفر(علیه السلام) را باورنمیکردم، چه صرفنظر از مقام امامت، شهرت و هواخواهان مدرس،زیادتر از اهمیت ظاهری آن حضرت بود و دیدیم که چگونه رفتند وبردند و زندانی نمودند و کشتند و ما همه تماشا کردیم. (7) راشد از مال و منال دنیا یک خانه دویستمتری داشت که خودش آنرا ساخته بود و در تهیه خشت و گل با عمله و بنا همکاری کردهبود. زندگی شخصی و اعتقادات راشد راشد دوبار ازدواج کرد و از همسر اول خود یک دختر داشت. اوطرفدار عدالت اجتماعی بود و معتقد بود مجری دالتباید تعدیلثروت را از خودش شروع کند. وقتی خبرنگاری از او پرسیده بود چهآرزویی دارید؟ راشد به یک نقطه دور دست نگاه کرده و نفس عمیقیکشیده بود و با لبخند خاصی گفته بود: از آرزوهایی که دارم این است: جامعهای که من در آن زندگیمیکنم امن و منظم باشد، مردم همه سالم و با نشاط باشند، سرافراز و نیرومند زندگی کنند، بیچاره و بیکاره نشوند، والامرا غرق در جواهر کنید و باقی مردم بیچاره باشند چه فایدهایدارد؟!. (8) پى نوشتها: 1. فضیلتهای فراموش شده، ص133. 2. همان، ص143. 3. آینه دانشوران، ص67، ریحان یزدی، سیدعلیرضا، قم، کتابخانهعمومی آیهالله مرعشی، 1372. 4. روزنامه خراسان،19 خرداد 1331. 5. ترکمان، محمد: نقدی بر مصدق و نبرد قدرت به انضمام اسنادیدرباره رابطه علما بادکتر مصدق، موسسه خدمات فرهنگی رسا، ص53. 6. آینه دانشوران، ص 68. 7. مدرسی، علی; مدرس شهید، نابغه ملی، ص367. 8. خواندنیها، شماره73، سال13، مقاله علیاکبر صفیپور. منبع:سایت حوزهمعرفي سايت مرتبط با اين مقاله تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 683]
صفحات پیشنهادی
مروری بر زندگی علمی و سیاسی شیخ حسینعلی راشد
مروری بر زندگی علمی و سیاسی شیخ حسینعلی راشد-مروری بر زندگی علمی و سیاسی شیخ حسینعلی راشد حسینعلی راشد در سال 1284 ش (1) در شهر تربتحیدریه ...
مروری بر زندگی علمی و سیاسی شیخ حسینعلی راشد-مروری بر زندگی علمی و سیاسی شیخ حسینعلی راشد حسینعلی راشد در سال 1284 ش (1) در شهر تربتحیدریه ...
داستانی از زندگی ملاصدرا
مروری بر زندگی علمی و سیاسی شیخ حسینعلی راشد-مروری بر زندگی علمی و سیاسی ... میتوان دوفیلسوف شرق و غرب، ملاصدرا و اینیشتین، سخنرانیها در رادیو،فلسفه ...
مروری بر زندگی علمی و سیاسی شیخ حسینعلی راشد-مروری بر زندگی علمی و سیاسی ... میتوان دوفیلسوف شرق و غرب، ملاصدرا و اینیشتین، سخنرانیها در رادیو،فلسفه ...
زندگی نامه شهید موسی کلانتری
مروری بر زندگی علمی و سیاسی شیخ حسینعلی راشد-مروری بر زندگی علمی و ... یکی از کلانتریها به او نزدیک شد و آهسته بهاو گفت: ریاستشهربانی با شما کار دارند.
مروری بر زندگی علمی و سیاسی شیخ حسینعلی راشد-مروری بر زندگی علمی و ... یکی از کلانتریها به او نزدیک شد و آهسته بهاو گفت: ریاستشهربانی با شما کار دارند.
فضيلتهاي فراموش شده در دانشگاه تهران
مروری بر زندگی علمی و سیاسی شیخ حسینعلی راشد او در زندان به عبادت مشغول بود و طرفدارانش در اصفهان وشیراز و تهران با نوشتن نامه به ... نزدیک مسجد جامع اصفهان ...
مروری بر زندگی علمی و سیاسی شیخ حسینعلی راشد او در زندان به عبادت مشغول بود و طرفدارانش در اصفهان وشیراز و تهران با نوشتن نامه به ... نزدیک مسجد جامع اصفهان ...
-
دین و اندیشه
پربازدیدترینها