واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
دعا و نيايش در آينه ي علم نويسنده:غلامرضا بهرامي عده اي از دانشمندان الهي و غير الهي به اين مطلب رسيده اند که تنها در سايه ي مذهب و دين و دعا و نيايش با خداست که مي توان روان سالمي داشت . اگر امروز مي بينيم که در کشورهاي غربي و به اصطلاح تمدن در عين رفاه و آسايش مشکلات روحي ، بيماري هاي عصبي ، ديوانگي ، هيجانات ، افسردگي و اضطراب و خودکشي به شدت در حال رشد است و آنها را چنان دچار بحران نموده است که ناچار خود را با انواع داروهاي شيميايي تسکين مي دهند و حتي جهت خواب رفتن از انواع قرص ها استفاده مي کنند ، به خاطر همين است که خيال مي کنند لذت هاي مادي همه ي نيازهاي بشر را تأمين مي کند . در اينجا به عنوان ، نمونه نظريه ي چند تن از دانشمندان روانکاو و روانپزشک را که معتقدند بي ديني و عدم ارتباط با خدا اين آثار را داشته و دارد ، ذکر مي کنيم: دکتر توماس هايس لوپ مي گويد: «مهم ترين مطلبي که من در طول چندين سال تجربه و آزمايش به دست آورده ام ، اين است که بهترين وسيله براي درمان بي خوابي نماز و نيايش است. با اين قيد که من پزشکم و اين سخن را مي گويم که نماز بهترين وسيله اي است که تاکنون براي توسعه ي اطمينان و تسکين اعصاب و آسايش و نشاط شناخته شده است که زمينه ي بي خوابي را برطرف مي گرداند و به عبارت دقيق تر مهم ترين وسيله ي ايجاد آرامش در روان و اعصاب انسان « نماز » است.» (1) دکتر آلکسيس کارل طبيب و نويسنده ي مشهور فرانسوي: « دعا و نماز، قوي ترين نيرويي است که انسان ها مي توانند ايجاد کنند؛ نيرويي که چون قوه ي جاذبه ي زمين، وجودي حقيقي دارد . در حرفه ي پزشکي خود مرداني را ديده ام که پس از اينکه هيچ يک از معالجات در ايشان مؤثر نيفتاد و از دارو مأيوس شدند ، با نيروي دعا و عبادت و نماز از بيماري و ماليخوليا رهايي يافتند . دعا و نماز چون راديوم، منبع مشعشعي است که خود به خود توليد مي شود. بشر مي کوشد از راه دعا نيروي محدود خود را با متوسل شدن به منبع نامحدودي چون خدا افزايش دهد. وقتي که ما دعا مي خوانيم خود را به قوه ي پايان ناپذيري که تمام کائنات را به هم پيوسته است متصل و مربوط مي کنيم ، که قسمتي از آن نيرو به حوايج ما اختصاص داده مي شود . به صرف همين استدعا ، نواقص ما تکميل مي شود و با قدرتي بيشتر و حالتي بهتر از جاي بر مي خيزيم . هر وقت با شور و حرارت ، خدا را در دعا و نماز مخاطب مي سازيم هم روح و هم جسم خود را به وجهي احسن تغيير مي دهيم .انسان هميشه از دعا و نماز نتيجه مفيد مي گيرد. به گفته ي « امرسون » هرگز هيچ کس دعا نکرد مگر آنکه به چيزي رسيد . نيايش علاوه بر اينکه آرامش به وجود مي آورد ، به طورکامل و صحيح در فعاليت هاي مغزي انسان يک نوع شکفتگي و انبساط باطني ايجاد مي نمايد و گاه قهرماني و دلاوري را تحريک مي کند.» (2) ديل کارنگي روانشناس مشهور غرب مي گويد: « در آمريکا به طور متوسط در هر 35 دقيقه يک نفر خودکشي مي کند و در هر دو دقيقه يک نفر ديوانه مي شود . اگر اين مردم از تسکين خاطر و آرامش که دين و عبادت به آدمي مي بخشد نصيبي داشتند ، ممکن بود از اغلب اين خودکشي ها و بسياري از ديوانگي ها جلوگيري شود.» (3) روانشناساني چون فرويد مي گويند: « همواره ما بسياري از کام هاي وازده ي خود را با وسايلي گوناگون چون بازي و هنر و لطيفه و شوخي قرين کاميابي مي گردانيم و بدين وسيله از تراکم آنها جلوگيري نموده و از بيماري هاي رواني رها مي شويم . حال هر گاه تمايلات و کام هاي واپس زده نتوانند به وسايل فوق تصفيه و ارضا گردند ، تراکم و فشارشان موجبات بروز بيماري هاي رواني را فراهم مي آورد که مهم ترين آنها عبارت اند از : بيماري خيالي و عصبي ، جنون جواني ، غرور و روشنفکري ، انحرافات جنسي ، ماليخوليا ، وسواس ، سفاهت و سست مغزي. » (4) پرسش اصلي اين است که: اين مشکلات رواني که براي بشر امروز پيش آمده ، در اثر چيست؟ آيا مي بايد انسان را با لهو و لعب و بازي سرگرم کرد تا آثار منفي روحي، او را رنج ندهد؟ چرا آنان که در عيش و نوش و رفاه و آسايش کامل هستند به اين گونه بيماري ها مبتلا شده اند؟!اگر با ديده ي انصاف بنگريم خواهيم ديد که مشکل انسان چيز ديگري است . او بايد گمشده شده اش را در درون خود پيدا کند؛ بايد خود را بشناسد و از گوهر و حقيقت دروني خويش مطلع شود . اگر او خود را بشناسد، خدا را مي شناسد و با شناخت حقيقت خود و شناخت خدا و نيايش با وي هرگز دچار اين گونه هيجانات و اضطرابات نمي شود . وقتي انسان احساس نزديکي به خدا مي کند و تحت حمايت و سرپرستي او قرار دارد . همين امر موجب برانگيخته شدن حس اعتماد به نفس ، امنيت ، آرامش و خوشبختي در او مي شود. قرآن مجيد مي فرمايد: (سنريهم آياتنا في الآفاق و في انفسهم حتي يتبين لهم أنه الحق أو لم يکف بربک أنه علي کل شيء شهيد ألا انهم في مريه من لقاء ربهم ألا انه بکل شيء محيط) .(5)« نشانه هاي خود را به آنان درموجودات و در خود ايشان ارائه مي دهيم ، تا اينکه براي آنان واضح گردد که او ( خدا ) حق است . آيا براي پروردگار تو کافي نيست که خود بر هر چيزي شاهد است؟ آگاه باشيد که ايشان در ملاقات با پروردگار خود در شک هستند؛ آگاه باشيد به درستي که او بر هر چيزي احاطه دارد.» دکتر محمد عثمان نجاتي روانشناس و استاد دانشگاه کويت مي گويد:« اين حالت آرام سازي و آرامش رواني حاصل از نماز از نظر درماني تأثير بسزايي در کاهش شدت تشنجات عصبي ناشي از فشار زندگي روزانه و پايين آوردن حالت اضطرابي که برخي از مردم دچار آن هستند، دارد . » (6)ديل کارنگي بنيانگذار دانشکده ي روابط انساني در نيويورک مي نويسد: « چرا موقعي که مشکلات، نيروي ما را نابود مي کند و يا حوادث، اراده هاي ما را ريشه کن مي سازد و بيشتر اوقات آن قدر در يأس فرو مي رويم که خدا را هم فراموش مي کنيم به خود نمي آييم و آن قدر صبر مي کنيم که يأس بر ما پيروز شود؟ و چرا همه روزه نيروهاي خود را با نماز و حمد و دعا تقويت نمي کنيم و آن را از نو سازمان نمي دهيم؟امروزه جديدترين علم يعني روانپزکشي همان چيزهايي را تعليم مي دهد که پيامبران تعليم مي دادند، چرا؟ به علت اينکه پزشکان روح دريافته اند که دعا و نماز و داشتن ايمان محکم به دين ، نگراني و تشويش و هيجان و ترس را که موجب بيشتر ناخوشي هاي ماست برطرف مي سازد . شخص من هنوز از کشف رمز اثر دعا و نماز عاجزم ولي اين دليل نمي شود که از آرامش روحي و اتکايي که دعا و نماز برايم به وجود مي آورد بهره مند نشوم . با دليل يا بي دليل برايم مسلم شده است که اعتقاد به دين در طريق زندگي سعادتمندانه، مهم ترين پايگاه است . » (7)دکتر کارل ژنگ گويد: در مورد بيماراني که در مقام معالجه به من مراجعه کرده اند، مطمئنا مي توانم بگويم که بيماري و کسالت رواني همه ي آنها اين بود که چيزهايي را که مذاهب زنده ي هر عصر به پيروان خود بخشيده اند، آنها از دست داده بودند و هيچ کدامشان تا مادامي که دلبستگي به يک عقيده ي مذهبي پيدا نکردند بهبود نيافتند.» (8)دکتر فارس عازوري متخصص بيماري هاي اعصاب از دانشگاه هاي آمريکا مي گويد: « نماز مسلمانان و رکوع و سجودش عضلات پشت را تقويت و حرکات ستون فقرات پشت را نرم مي سازد و امراض عصبي را آرامش مي بخشد؛ بخصوص اگر نماز را از سن نوجواني به پا دارند نيرو و استحکامي در برابر بيماري هايي مي يابند که در نتيجه ي ضعف عضلات مجاور ستون فقرات عارض مي شود . آنچه باعث اين ضعف مي شود انواع بيماري هاي عصبي است که موجب دردهاي شديد و تشنج عضلاني است . » پس نتيجه مي گيريم که علم جديد به گوشه اي از نياز فطري بشر پي برده است . اگر مي خواهيم که رواني سالم و به همراه آن جسم سالمي داشته باشيم بايد به دين ، خداپرستي ، نيايش و تعاليم انبياکه تنها راه سعادت آدمي است ، گرايش و اعتقاد پيدا کنيم . پي نوشت ها:1. آيين زندگي ، ص 249 .2. نيايش، ص 11 .3. آيين زندگي ، ص 154 .4. طب روحاني ، ج 3 ، ص 230. 5. سوره ي فصلت ، آيات 53 و 54 .6. قرآن و روانشناسي ، ترجمه ي عباس عرب ، ص 357 .7. آيين زندگي ، ص 241 و242 .8. بشر امروزي در جستجوي خدا ، ص 5 .منبع: کتاب دعا و زندگي
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 518]