تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 23 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام حسین (ع):چه آسان است مرگى كه در راه رسيدن به عزّت و احياى حق باشد، مرگ عزتمندانه جز زندگى جاو...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1828711627




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

باغبانان آلاله‌هاى سرخ ايثار (قسمت دوم و پاياني)


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
باغبانان آلاله‌هاى سرخ ايثار (قسمت دوم و پاياني)
باغبانان آلاله‌هاى سرخ ايثار (قسمت دوم و پاياني) نويسنده:محمدباقر نيکخواه اشاره:در پهنه و گستره سراسر جبهه‌ها رد پا و نشان حضور ونقش بانوان در تمامى عرصه‌ها در طول جنگ تحميلى و تاريخ مشحون از افتخار دفاع مقدس به وضوح هويدا و پررنگ و نمايان است و جايگاهى بس رفيع و ارزشمند دارد و مى‌سزد که به طور مستقل و جامع به آن اهتمام نمود و پرداخت و ابعاد مختلف و تاثيرات ژرف و عميق آن را شناخت، آنگاه نماياند و ترسيم نمود. در اين نوشتار، گوشه‌اى از اين حضور حماسى را مى‌نمايانيم؛/2ج) در هويزه:دشمن در هفته دوم تجاوز سراسري، با نزديک شدن به شهر هويزه، به دليل ترس از ورود به شهر، مزدوران به اصطلاح “جوانان خلق عرب منطقه” را در حاشيه رودخانه‌هاى نيسان و کرخه نور مستقر و آنها با برپايى چادرهايى در حاشيه شهر، با انجام تبليغات، مردم را تشويق به پذيرفتن دشمن و حاکميت رژيم بعث مى‌نمودند که با مخالفت عمومى مواجه و نتيجه‌اى از آن عايدشان نگشت. تا اينکه تصميم گرفتند با اذيت و آزار اهالى آنها را به ستوه آورده و مقاومت آنان را از بين برده‌، وادار به تسليم‌شان نمايند.در اين ميان در يکى از روزهاى هفته دوم محاصره شهر دختر کوچکى را که کوزه آب را از رود کرخه نور پر کرده و بالاى سرش حمل و به داخل شهر روان بود،‌ مورد هدف قرار داده و به شهادت مى‌رسانند با شهادت آن کودک، زنان و کودکان با هلهله و کل زنان، مردان را خبر و آنان را تشويق و تحريک به مقابله با مزدوران نموده و آنان نيز با سلاح اندک و چوب و سنگ به همراه زنان و کودکان بر آنان يورش برده و به رغم مسلسل‌هاى دشمن و کشتار جمعى از کودکان و زنان و رزمندگان، عرصه را بر آن خودفرورفتگان تنگ و وادار به فرار و عقب‌نشينى نمودند و چادرهاى آنان را به آتش کشيده و مهمات و سلاح‌شان را به غنيمت مى‌گيرند.(1)پس از شهادت علم‌الهدى و يارانش و عقب‌نشينى معدود همسنگران،‌ همچون “روز علي” که خود را در 59/10/17 به شهر هويزه رسانده بود و سربازان عراقى هنوز وارد شهر نشده بودند، درخانه‌اى استراحت مى‌نمود که ناگهان متوجه مى‌شود يک جيپ عراقى با يک افسر و محافظ در مقابل همان خانه توقف مى‌کند و پيرزن صاحبخانه وى را پنهان و خود به همراه پسر بچه‌‌اى که پدرش از نيروهاى شهيد علم‌الهدى بود، بيرون مى‌رود. آن افسر از بچه مى‌خواهد که به امام توهين کند که بچه با انداختن آب دهان بر صورت او جواب خود را مى‌دهد و بلافاصله با شليک گلوله‌هاى کلت آن افسر نقش بر زمين گشته و به شهادت مى‌رسد و عراقى‌ها قصد تفتيش خانه را مى‌نمايند که پيرزن مانع مى‌شود و آن افسر به روى آنها نيز اسلحه مى‌کشد که “روزعلي”‌بلافاصله به بيرون پريده و با رگبارى وى و همراهانش را نقش بر زمين نموده و آن پير زن و پيرمرد را که براى حفظ جان يک رزمنده، جان خود را به خطر انداخته بودند با همان جيپ به سوسنگرد مى‌رساند.(2)/3ج) در بستان:در فداکارى و تعهد زنان بستانى نيز به يک مورد جهت نمونه اشاره مى‌شود؛پس از سقوط بستان و حضور نيروها و مزدوران بعثى در شهر و جلوگيرى از فرار بقيه مردم، روزى افسرى در حاشيه شهر که ايجاد مزاحمت براى خانواده‌اى را در سر مى‌پروراند،‌با شجاعت و جسارت مادر و دختر کاردى را در دل خبيث آن نابکار فرو و آن را دريده، وى را به درک واصل مى‌نمايند که پس از ساعتى توسط رگبار افسر ديگرى خود نيز به شهادت مى‌رسند.د) نقش بانوان اهواز در دفاع مقدسخواهران خوزستان عموما و اهواز خصوصا،‌ نقش محورى واساسى را در امداد و پشتيبانى جبهه‌هاى نبرد و رزمندگان داشته‌اند که بر عموم پوشيده نيست. چه غيور زنان اهوازى در کنار تشويق و اعزام و تجهيز مردان به حضور در جبهه‌هاى حق عليه باطل و شتافتن به کمک نيروهاى مسلح که در آمادگى براى يک جنگ تمام عيار به سر مى‌بردند، مبادرت به بسيج گسترده در همه زمينه‌هاى آموزش نظامي، امداد، درمان، تهيه مايحتاج عمومى‌،‌ آشپزى و ارسال غذا به جبهه‌‌ها، تهيه البسه، ملحفه و وسايل سنگري، کمک به ايجاد سنگر و سنگربندى شهر، نگهبانى و آماده باش صد در صد در پايگاه‌هاى بسيج و مساجد، حمل مجروحين و شهدا، مراقبت و مداواى مجروحين، تشکيل ستادهاى اعزام مجروحين در راه‌آهن و فرودگاه، کفن و دفن شهدا، شرکت فعال و گسترده در مجالس بزرگداشت شهدا، سرکشى به خانواده‌هاى شهدا و رزمندگان و تامين نيازمندى‌هاى آنان و ده‌ها موارد ديگر چون تهيه مطالب و متون مورد نياز جبهه‌ها، تهيه جزوات دعا و اوراق تبليغي، تهيه خوراک تبليغى براى مطبوعات و راديو و تلويزيون، تهيه اخبار و گزارش‌هاى جبهه‌هاى جنگ و ... اين دلير زنان متعهد شب و روز نشناخته سراپا شوق و شور و عشق به خدمت جبهه و جنگ، سراسر وجودشان را احاطه کرده بود، آنچنان حضورى همه جانبه و قوى در ابعاد مختلف يافتند که زبانزد عام و خاص بويژه مسئولين شهرى مورد تفقد بيوت شريف حضرت امام و علماى عظام و مورد عنايت مقام معظم رهبرى عظيم‌الشان که در آن زمان در سمت‌هاى نماينده حضرت امام در شورايعالى دفاع، همرزم و همسنگر شهيد پر افتخار اسلام، دکتر چمران در ستاد جنگ‌هاى نامنظم و مقام رياست جمهورى بودند،‌ گشتند و بارها مورد اشاره و عنايت ويژه آن بزرگواران قرار گرفتند. در مراکزى چون دانشگاه،‌ انجمن اسلامى معلمان، آموزش و پرورش، واحد خواهران بسيج، واحد فرهنگى خواهران جهاد خوزستان، واحد حزب جمهورى شعبه اهواز، خواهران واحد فرهنگى تبليغات جبهه و جنگ جنوب و قرارگاه کربلا، در پايگاه‌هاى مساجد، حسينيه‌ها، زينبيه‌ها و ادارات و سازمان‌ها و ارگان‌هاى ديگر و ...هـ .) در مقام امدادگرى در خطوط مقدم جبهه‌ها و اسارت و مقاومت سرافرازانه 1) خواهر اسوه و آزاده سرافراز، معصومه آبادى امدادگر بهدارى سپاه جنوب که در صحنه‌‌هاى مقدم جبهه‌هاى نبرد به عنوان امدادگر ايفاى وظيفه نموده و جان رزمندگان مجروح را نجات داده و در اين مسير جان خويش را به مخاطره افکند، در تاريخ 1359/7/23 پس از گذشت 4 روز از عبور دشمن از رود کارون به سمت جاده‌هاى اهواز - آبادان و ماهشهر - آبادان و محاصره آ‌بادان، در جبهه‌هاى نبرد محور جاده آبادان، براى امداد و نجات مجروحين شتافته بود، به همراه تيم پزشکان به اسارت دشمن درآمد.2) خواهر والامقام و سربلند، فاطمه ناهيدى که در امداد و نجات و درمان رزمندگان اسلام در خرمشهر و جبهه‌هاى آن متعهدانه و فعال، حضورى شجاعانه داشت سرانجام در تاريخ 1359/7/20 در جبهه خرمشهر به همراه تيم پزشکى در حال امداد و مداواى رزمندگان مجروح، ناجوانمردانه به اسارت دشمن درآمد.3) خواهر رزمنده و آزاده پرافتخار، خديجه ميرشکار که به همراه شوهرش حبيب شريفى فرمانده سپاه سوسنگرد در محاصره اول سوسنگرد (هفته اول جنگ تحميلي) و محاصره دوم که در تاريخ 1358/8/22 آغاز گشت پس از مقاومت دليرانه به دليل تنگ‌تر شدن حلقه محاصره کامل به همراه حبيب شريفى با يک دستگاه جيپ جهت دور نمودن اسناد سپاه از دسترسى دشمن به مقصد اهواز حرکت و پس از جنگ و گريز سرانجام بر روى جاده سوسنگرد در روستاى ابوحميزه به اسارت در آمدند.خواهران سلحشور فوق پس از اسارت و مقاومت و ايستادگى و صبر و شکيبايى خارق‌العاده و تحمل صدمات جسمى و روحي، يک لحظه دست از مبارزه و مقاومت پنهان در اسارتگاه‌ها و شکنجه‌گاه‌هاى دشمن نکشيده و چون شير زنان واقعه کربلا با وجود رنج اسارت، مقاومتى بى‌نظير و ماندگار را از خود بروز داده، و سرانجام دژخيمان را به ستوه در آورده و مجبور گشتند که در تاريخ 1362/11/10 آن خواهران رزمنده مقاوم و آزاده‌هاى سرافراز را آزاد نمايند و اين خواهران به همراه ديگر همراهان صبور و شجاع به عنوان قهرمانان و زنان شيردل شناخته شده و جا دارد به اين مهم بيشتر پرداخته گردد و به مثابه الگوها و اسوه هاى مقاومت، به زنان و دختران نسل حاضر و آتى معرفى گردند.خ) حضور بانويى متعهد و شجاع، در بيابان‌هاى تفتيده جنوب و در قله‌هاى برفگير کردستاننام خواهر بزرگوار و زن شجاع صحنه‌هاى پشتيبانى مستقيم رزمندگان در خطوط مقدم جبهه يعنى خانم زهرا محموديه بر تارک کتاب درخشان حضور زن مسلمان در صحنه‌هاى عزت، ‌شرف، افتخار، ايثار و فداکارى مى‌درخشد و سرمشق و نمونه‌اى است براى زنان مسلمان و الگويى است بس ارزشمند، از نقش بانوان در دفاع مقدس.خانم محموديه نقل مى‌کند که مستقيما از طرف فرماندهى کل سپاه مجوز و برگ تردد ويژه داشتند و براى جمع‌آورى و انتقال کمک از طرف دادستانى انقلاب، خانه بزرگى را مصادره و در جنوب شرق تهران (خ هفده شهريور) در اختيار ايشان قرار داده بودند تا ستاد مستقل جمع‌آورى کمک‌هاى مردمى و اعزام آن کمک‌ها به جبهه‌هاى جنوب و غرب را ايجاد نمايند.ايشان در چهار سال اول جنگ تحميلى کمک‌ها و هداياى مردمى را مستقيما به جنوب و جبهه‌هاى اهواز، سوسنگرد، خرمشهر و آبادان و ... برده و همان طور که در فوق گذشت مستقيما در خطوط مقدم توزيع مى‌نمود که بسيار موثر و روحيه‌بخش بود و اشک شوق را از ديدگان رزمندگان و فرماندهان جارى مى‌ساخت.اين بانوى بزرگوار براى اينجانب نقل نمود که چهار سال دوم جنگ تحميلي، جهت کمک‌هاى مردم و پشتيبانى از جبهه و رزمندگان را اختصاص به کردستان داده و در اين جهت، باتحمل تمامى سختى‌هاى جبهه‌هاى کردستان نسبت به جنوب، تمامى آنها را به جان خريده و به هر نحو ممکن در اوج سرماى 30 درجه زير صفر و صعب‌العبور بودن قله‌هاى برفگير و سنگرهايى برفراز صخره‌ها، خود را به همراه کمک‌هاى مورد نياز فصل آن رزمندگان خداجو و مقاوم به هر وسيله ممکن از قاطر گرفته تا تراکتور و حتى هليکوپتر بر فراز قله‌ها و سنگرها رسانده و آن کمک‌ها را تقديم رزمندگان دلير اسلام مى‌نمود که خود اين اقدام مشخص است که چه تاثير ژرفى در روحيه و اراده آن کفرستيزان داشته و آنان را به تعجب و شگفتى وا مى‌داشت و اين را فرماندهان و رزمندگان عرصه‌هاى خون و شرف کردستان به خوبى به ياد دارند.و اين مصداق و نمونه، خود حکايتى است بس بزرگ و عظيم که اسوه‌اى است از ميان هزاران نمونه و اسوه زن مسلمان حاضر در صحنه که مى‌بايست در اين مهم عميقا تامل و درنگ و کنکاش و غورى ژرف نمود، تا اين رسالت الهى و زينبي، پيام‌رسانان حاضر در صحنه ارزش‌هاى دفاع مقدس، آن گونه که شايسته است و مى‌سزد شناسانده شود.د) حضور مرحوم حاجيه خانم علم‌الهدى در عرصه‌هاى فرهنگي، تبليغى دفاع مقدس:مادرشهيد والامقام، سردار افتخار آفرين اسلام، حسين علم‌الهدى پس از خلق بزرگترين حماسه ايثار و شهادت‌طلبى و تکرار واقعه غم‌انگيز عاشورا در کربلاى ايران، در راستاى رسالت زينب گونه بيش از پيش بر فعاليت‌هاى خويش پبرامون جمع‌آورى کمکهاى مردمى به جبهه‌ها و تشکيل جلسات سخنرانى و دعا در منزل خويش در زيرگلوله باران توپ و خمپاره و بمباران‌هاى وحشيانه هوايى دشمن افزود و منزل خويش را کانون تجمع و حضور زنان باقيمانده در آن شرايط بحرانى و سخت شهر اهواز که جز غرش هواپيما و بمب و گلوله و آژير آمبولانس صدايى نبود، نموده و با بيان رسالت سنگين زنان در ادامه راه همسران و برادران و فرزندان خويش، آنان را تشويق به حضور بيشتر در عرصه‌هاى پشتيبانى و تبليغى مى‌نمود و روزانه و مستمرا به عيادت مجروحين در بيمارستان‌ها، نقاهتگاه‌ها و آسايشگاه‌هاى شهر رفته و از پزشکان و کادر پرستارى و درمانى تفقد به عمل مى‌آورد و هدايايى را هم اهدا مى‌نمودند که در ادامه وظايف آنان بسيار موثر واقع مى‌گشت. از طرفى به ديدار خانواده‌هاى معظم شهدا رفته و با سخنراني،‌ شعار، سرود و نوحه‌خوانى از مقام شهدا تجليل و تقدير نموده و همگام با آنان در تشويق ديگر مردان به اعزام و پيوستن به جبهه‌هاى حق به ايراد سخنرانى مى‌پرداخت. مهمتر از همه با راه‌اندازى کاروان حضرت زينب(س) که ميراث گرانقدر باقيمانده از آن بانوى مجاهد مى‌باشد خانواده‌هاى شهدا را با هدايا و کمک‌هاى مردمى به ديدار جبهه‌ها و رزمندگان اسلام مى‌برد که با حضور خود در ميان همسنگران، فرزندان، شوهران و برادرانشان شور و نشاط زايدالوصفى را به وجود مى‌آوردند و آنان را در ادامه راه شهيدان و ماندن در جبهه‌ تا نابودى کفر و نفاق، تشويق و تحريض مى‌نمودند به نحوى که کمتر کسى از بچه‌هاى خوزستان بويژه اهوازي، مايل به آمدن به شهر و سرکشى به خانواده‌اش مى‌گشت و اين يکى از ثمرات تبليغات غير مستقيم حضور در جبهه‌ها و تقويت روحيه رزمندگان بود. بويژه اينکه در مقام مادر شهيدى نامدار چون حسين علم‌الهدى و در مقابل خطوط مقدم به ايراد سخنرانى مى‌پرداخت که تاثير مضاعف بخشيده و چندين نوبت در اين مسير جان خويش و ديگر خانواده‌هاى معظم شهدا و همراهان را به مخاطره انداختند. هم اکنون کاروان‌حضرت زينب(س) با آن اهداف بلند و متعالى فرهنگى تبليغى و پشتيبانى جبهه‌ها که در راه‌اندازى آنها در اهواز و تهران مسئولين محترم مملکتى و ائمه جمعه اهواز و تهران سهيم و پشتيبان بوده‌اند، به عنوان يادگار آن بزرگ بانوى خاندان اهل علم و جهاد و تقوى در اهواز، توسط ديگر مادران متعهد شهدا و ايثارگران معزز به فعاليت خويش ادامه داده و منشاء خدمات موثرى است. همچنين از ايشان نوارهاى سخنرانى‌هاى مهيج و تسکين ‌بخش آلام روحى خانواده‌هاى شهدا باقى مانده است که در اکثر خانواده‌هاى شهدا موجود است. سرانجام آن عالمه متقى در سال 1367 جهان فانى را وداع و براساس وصيت، ايشان را در جوار حسين‌اش و شهداى هويزه به خاک سپردند که زيارتگاه عاشقان و دلسوختگان فرهنگ حيات آفرين عشق و شهادت است و مرگ آن بانوى فداکار، همچون زندگى پرافتخارش منشا خير و کسب فيض گشت.در اهميت تجليل از فداکارى و ايثار و مساعى شايان توجه آن مرحومه مغفوره،‌ همين بس که مقام عظماى ولايت و رهبر عظيم‌الشان که آن زمان در مقام رياست جمهورى و نخست‌وزير بودند،‌ علماى عظام و ديگر مسئولين پيام‌هاى همدردى و قدردانى از مقام شامخ آن شيرزن عرصه‌هاى تقوى و جهاد، ارسال داشتند که خود سند گويا بر اين مهم است.د) خدمات شايان زنان متعهد در مرکز بازپرورى شهيد علم‌الهديبه همت عده‌اى از زنان اهوازى از جمله مادر بزرگوار شهيد سرافراز حسين علم‌الهدى و گروهى از زنان متعهد تهران، مرکزى در اهواز جنب پل سپاه و کارون راه‌اندازى شد که بعدها به شهيد علم‌الهدى تغيير نام يافت.اين مرکز در انجام خدمات و پشتيبانى‌هاى عمومى جبهه‌ها و رزمندگان جنوب در زمينه‌هاى مختلف در بازسازى و تعمير و رفوى پتو، پوتين، کوله‌پشتي، انواع البسه رزمندگان، تجهيزات سنگري، وسايل گرمايشى و سرمايشي،‌ چادرهاى گروهى و انفرادي،‌ ملحفه‌ها، برانکارد و تجهيزات امداد درمان، وسايل و ظروف آشپزخانه و ده‌ها موارد ديگر .... فعال بود.در بازديدهاى متعدد و ديدارهايى که از آن مرکز داشته‌ام شاهد خاطرات بسيار تکان دهنده آن خدمتگزاران بى‌نام و نشان و زنان مخلص بى‌ريايى بوده‌ام که در شستشوى لباس‌هاى خونين رزمندگان و پتوها، به کرات ذرات و قطعات متلاشى و قطعه‌قطعه شده بدن‌هاى معطر شهدا و جانبازان و مجروحين از لا به لاى لباس‌ها و پتوها جدا ساخته و بر آن همه مظلوميت و ايثار گريسته‌اند و حتى يکبار قسمتى از مچ دست رزمنده‌اى را در آستين لباسش يافته و نشان دادند.سينه‌هاى پر از درد آن راهيان نور و مبلغان و پيام رسانان زينب گونه زمان، پر از شرح و بيان خاطراتى است که هرکدام دفترى جداگانه خواهند شد در وصف ايثار و فداکارى آنان و اسناد شهادت، عشق و عرفان رزمندگان و شهدا عالى‌مقام در خطه خونرنگ کربلاى جنوب.و) تصويرى از حضور زنان يک خانواده در جنگ:خانواد‌ه‌اى در شهر اهواز که بنده نيز عضو آن بودم با سلوک و شکيبايى زنان، 3 پسر، پدر و چهار داماد خانواده، همزمان در جبهه‌هاى جنگ به سر برده و زنان باقيمانده نيز در آن خانواده در فضاى شهر که با صداى غرش هواپيماها و انفجارهاى مداوم بمب‌ها و گلوله‌ها و توپ و خمپاره‌ آشفته و سکوتش را برهم مى‌زد و صداى آژير آمبولانس‌ها که حکايت از وجود شهدا و مجروحين مى‌داد و روح و روان زن و بچه باقيمانده در شهر را مى‌آزرد، به عنوان خانواده‌اى که زنان آن نقش مهمى در تشويق مردان در صحنه‌هاى جنگ داشتند مى‌توان نام برد که به موازات آن در دانشگاه و آموزش و پرورش به امور فرهنگى - تربيتى و آموزش براى دانش‌آموزان باقيمانده، در کلاس‌هاى درسى مشغول و در مجالس شهر چون تشييع شهدا، سرکشى به خانواده‌هاى آنان ، جمع‌آورى کمک‌هاى جبهه و دادن روحيه به خانواده‌هاى رزمندگان نيز انجام وظيفه مى‌نمودند و چه شب‌ها که با غسل شهادت، در کنار فرزندان در آن ايام موشک باران و حملات هوايى و زمينى دشمن، خود را آماده نمودند و به هيچ‌وجه حاضر نشدند شهر خويش را ترک و به محل امن‌ترى پناه ببرند.بنده هرگز به ياد ندارم که از زبان مادر، خواهر يا همسرى کلمه‌اى در اينکه حداقل همزمان همه به جبهه‌ نروند و يا ديگر بس است و چند روزى در شهر بمانيد و قس عليهذا يا گلايه‌اى از بى سر و سامانى و کمبود يا نبود مايحتاج عمومى و ناملايمات و سختى‌هايى که بر آنها وارد مى‌شد شنيده باشم. چه شب و روزهايى که در اثر بمباران‌هاى شهر اهواز و اخبار شهادت و مجروحين شهر، فکر مردان آشفته و نگران وضع حال خانواده‌شان بود که درکوچه به جز آنها و خانواده رزمنده ديگر کسى از اهالى نبود و اکثر ازدواج‌هاى آنان نيز در سال‌هاى اول جنگ و فقط با حضور قليل رزمندگان صورت گرفت و حتى رسم خواستگارى يکى از دختران خانواده در خط مقدم جبهه از پدر ايشان که درجبهه به سر مى‌برد صورت گرفت و با سلوک و رفتار زينب گونه آنان سرانجام دو شهيد و سه جانباز تقديم نمودند که اين صرفا نمونه‌اى است ناچيز از هزاران و قطره و ذره‌اى بى‌مقدار از درياى بيکران حضور گسترده و سرنوشت‌ساز زنان در تمامى عرصه 8 سال دفاع مقدس که صرفا به عنوان نمونه و مستند به آن اشاره شد.به يقين نقش بانوان در دفاع مقدس را مى‌توان در کنار و همانند نقش رزمندگان حياتى و سرنوشت‌ساز محسوب نمود. چه آنان بودند که فشار و ناملايمات و مصائب جنگ تحميلى رامتحمل و بر آن همه رنج و شدايد صبر و شکيبايى از خود نشان دادند. نه شهادت شوى و فرزند و نه مجروحيت و اسارت برادر و نه ويرانى خانه و کاشانه و تحمل رنج آوارگى و مهاجرت، هيچ ‌کدام نتوانست خللى در اراده محکم و عزم راسخ آنان گذاشته و آنان را به جزع و فزع واداشته و عنان صبر از کف داده و بى‌قرارى نمايند چه در اين صورت بى‌ترديد، تاثيرات منفى و مخربى در روحيه رزمندگان مى‌گذاشت و خاطر آنان را پريشان و ذهنشان را مشغول مى‌نمود مهمتر اينکه با حضور خويش در همه صحنه‌هاى مختلف و عرصه‌هاى مورد نياز به کمک مستقيم جنگ و جبهه‌و رزمندگان شتافته و با انجام امور مختلف پشتيبانى کمک شايان توجهى در آزادسازى نيروهاى پشتيبانى نمودند، تا فارغ از اين امور مستقيما به نبرد با دشمن بپردازند. در واقع مى‌توان حضور زنان در دفاع مقدس را به منزله حضور بيشتر مردان به همان ميزان در صحنه‌هاى نبرد به شمار آورد و در حفظ توان نظامى از نظر عده‌ و کميت اگر آنان وارد ميدان وسيع پشتيبانى جبهه و جنگ نمى‌شدند، به همان ميزان رزمندگان اسلام را از ميدان مستقيم کارزار دور و به پشتيبانى‌هاى عمومى وا مى‌داشت که خود مى‌توانست اثرات بسيار منفى و نامساعدى را در پى داشته باشد. علاوه بر آن باعث شدند تا نيروها خيالشان از بابت خانواده، شهر و ديار و جمع آسوده گشته و مستظهر به حضور زنان در امور پشت جبهه‌ها گشتند که خود تاثيرات مثبت و روحيه بخشى در تقويت عزم رزمندگان به حضور بيشتر در جبهه‌ها برجاى گذاشت که بر عموم بويژه خواص پوشيده نيست و اگر نمى‌بود رسالت زن مسلمان و پيام‌رسانان زينب‌گونه مادران، خواهران و همسران شهدا، جانبازان و اسرا و رزمندگان در کنار رزم و جهاد عاشقانه ايثارگران سربلند ايران اسلامي، اين افتخارات و عزت و پيروزى‌ها آسان به دست نيامده و نصيب ملت قهرمان و مقاوم ايران نمى‌گشت و بر وقايع نگاران اعم از افراد و ارگان‌هاست در راستاى ايفاى تکليف و دين خويش نسبت به رزمندگان و شهدا و فداکارى‌هاى بانوان نامدار ايران اسلامي، در اين وادى غور و تفحص نموده و از دل تاريخ و اعماق سينه‌ها استخراج و دريابند و باز نمايانند و به عنوان سرمشق‌ها، الگوها و اسوه‌هاى بارز و حرکت‌آفرين ونمونه‌هاى گوياى تعهد و عشق و ايمان در قالب هنر‌ و ادبيات فرا روى نسل تشنه انقلاب و نسل‌هاى آتى قرار دهند و افق آينده انقلاب اسلامى را با آن ترسيم نمايند، چه ملل و اقوام درجهت حفظ هويت ملى خويش مدام و پيوسته به مفاخر و ميراث گرانبهاى گذشتگان و ارزش‌هاى فرهنگى و معنوى خويش نيازمندند و به آن مباهات مى‌کنند و اين فرهنگ، باورها و ارزشها هستندکه به آنان هويت، شخصيت،‌ عزت بخشيده و آرمان‌هايشان را بارور و انسجام و وحدت ملى‌شان را ميسر مى‌سازد.نتيجه:از آنچه که درين مجال مسطور گشت مى‌توان به قطع و يقين اذعان نمود که زنان شجاع ايران اسلامى حماسه آفرينان عرصه‌هاى پشتيبانى و امداد جبهه‌هاى جنگ و جهاد از قله‌هاى سر به فلک کشيده ... تا سنگرهاى تفتيده جنوب بودند که حضور و نقش خويش را در نهايت تعهد، ايثار و تلاش ايفا نموده و در اين ميدان نيز همچون عرصه انقلاب اسلامى سرافراز پيروز و موفق به در آمده و افتخارى بر افتخارات خويش افزودند که به جز زنان صدر اسلام نمى‌توان نمونه و مثالى را بر آن نشان داد و سراغ گرفت که نام و خاطرات جاودان خويش را زينب بخش تاريخ درخشان انقلاب اسلامى و دفاع مقدس نمودند.پی نوشت:1 - روزهاى هويزه نوشته سيد نظام مولا‌، چاپ دفتر ادبيات و معارف حوزه هنري2 - حماسه هويزه نوشته نصرت‌‌الله محمودزاده از انتشارات پاسداران
#دین و اندیشه#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1006]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن