تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 30 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):از خرج کردن در راه طاعت خدا دریغ مکن وگرنه دو برابرش را در راه معصیت او خرج خوا...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1831512561




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

اشعار و رباعیاتی در ولادت امام حسین(علیه السلام)


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
اشعار و رباعیاتی در ولادت امام حسین(علیه السلام)
اشعار و رباعیاتی در ولادت امام حسین(علیه السلام) خنده اشك آلود شمع مى خندد وشوق رخ جانان داردشمع از اشك و، گل از ژاله شود زيباترشمع مى خندد ومى گريد وشاد است وغميننور شادى همه آميخته با هاله غمشمع نور ازلى قلب همايون نبى استاين چه رازى است خدايا كه محمد امشبدانى از چيست كه احمد شب ميلاد حسينبيند آينده او را چو در آئينه غيبشاد از اين است كه آخر ثمر عشق رسيدآمد آن سايه رحمت كه پناه همه اوستآمد آن يكه سوارى كه بوقت جولانآمد آن لاله خونين رخ صحراى بلاميزبان دو جهان فاطمه را مهمان استنور سيناست كه مدهوش از او موسى شددم عيسى همه در خاك شفا خانه اوستاين حسين است كه با اينهمه آيات جمالاين حسين است كه از حشمت ثار اللهىاين حسين است كه از پيرهنى خون آلوداين حسين است كه گيسوى على اكبر اواين حسين است كه سر لشگر پر همّت اواين حسين است كه از خرمن گلگون كفنانقهرمان است حسين وزده بر سينه نشانپر هياهو كند از مقدم خود محشر رابى نظير است (حسان) سفره احسان حسين اشگها بين كه از اين خنده بدامان داردخنده با ديده تر جلوه دو چندان دارداين چه حالى است كه در محفل خوبان داردكه به لبخند عيان غصّه پنهان داردكه دل هر بشرى نور خود از آن داردلب پر خنده ولى ديده گريان داردغم وشادى بهم از ديدن جانان داردزينجهت سوز نهان اشرف انسان داردآمد آن فرد كه بر جامعه رجحان داردهر كجا روى كند ميل به احسان داردعرصه روز جزاتنگى ميدان داردكه بدل داغ زهفتاد ودو قربان داردنازم آن بخت كه اين كوكب رخشان داردپور زهراست كه عشّاق فراوان داردكه بهر درد غمى چاره ودرمان داردروى دامان نبى جلوه قرآن داردخاتم دولت صد ملك سليمان داردصد چو يعقوب اسير غم هجران داردرشته انس به دلهاى پريشان داردتشنه لب، دست فشان، مشگ به دندان داردگلشنى تازه تر از روضه رضوان داردزلب اصغر خود لعل بدخشان دارداو كه از جانب حقّ اذن به غفران داردكه بخوان كرمش اينهمه مهمان دارد حبیب‏اللّه‏ چایچیان (حسان( مژده اى دل مژده اى دل كز ره امشب جان جانان آمده جان جانان در جهان از راه احسان آمدهخلق عالم را صفابخش دل و جان آمدهاى محبّان بار ديگر ماه شعبان آمدهملك هستى غرق رحمت گشته از اين فيض عامساقيا برخيز و ما را باز مى در جام كن شعلهور جان مرا از آب آتش خام كندر ميان مردم دنيا مرا گمنام كن يا چو مجنونم اسير عشق بى فرجام كنبيش از اين دارى مرا حيران چرا هر صبح و شامتا سحر مى سوخت جانم دوش از داغ فراق بود سرتاپاى من گويى همه در احتراقناگهان زد هاتف غيبم نداى اشتياق كز چه بنشستى چنين مغموم در كنج وثاقخيز از جا كآمد از ره خسرو شيرين كلامسرو باغ دين گل گلزار پيغمبر حسين سبط خيرالمرسلين سلطان بحر و بر حسينزيب آغوش و ضياى ديده حيدر حسين ميوه قلب بتول و حجت داور حسينشد رُخ ماهش ضيابخش دل خيرالانامچون ز رنج عصمت آن دُردانه آمد در وجود گشت روشن از فروغش عالم غيب و شهودباب لطفش را خدا بر عالم امكان گشود جبرئيل آمد به سوى خانه زهرا فرودگوييا بهر نبى دارد ز سوى حق پياماى حسين اى شهريار ملك دين و سرورى اى درخشان آفتاب چرخ حسن و دلبرىاى كه در عالم زدى از عشق كوسِ برترى كرده اى در راه خود عشاق را از خود برىدست ماه و دامن لطف تو اى والامقاماى كه مركب تاختى هر سوى در ميدان عشق اى كه سرانداختى چون گوى در چوگان عشقاى كه بودى روز و شب سرگشته و حيران عشق روح عشق و قلب عشق و جسم عشق و جان عشقريخت ساقى از ازل آرى مى عشقت به جاماى قرار جان زهرا زينت عرش بريننور چشم مصطفى اى خسرو دنيا و دينباعث ايجاد خلق اولين و آخرين بنده عشقت نجومى سوده بر خاكت جبيناز كرم درياب او را اى ولى ذوالكريم (نجومى خراسانى) آيت عدل فرشته نغمه اللَّه‏ و اكبر مى ‏زند امشبز نام پنج تن بر عرش زيور مى ‏زند امشبمگر بار دگر معراج خواهد رفت پيغمبركه رضوان گل به سر زيور به پيكر مى‏ زند امشبپى اميرى مهم جبريل در آفاق مى‏ گرددبعرش و فرش و فردوس برين سر مى ‏زند امشبچه رخ داده است اندر خانه احمد كه مى ‏بينمامين وحى آنجا حلقه بر در مى‏ زند امشبعروس آسمان بااختران آهسته مى‏ گويدكه خورشيد ولايت از افق سر مى‏ زند امشبجهان مى ‏گريد از شوق و زمان مى‏ خندد از شادىكه طفلى خنده بر رخسار مادر مى ‏زند امشبحسن را خاطرى شادان ز ميلاد حسين استبرادر بوسه بر روى برادر مى ‏زند امشبالا اى باغبان باغ آزادى كه از خوبىگلت بس طعنه بر گلهاى ديگر مى ‏زند امشبحسين را مى ‏شود رخسار غرق از بوسه زهراكه اول بوسه بر فرزند مادر مى ‏زند امشبنه تنها هاجر و مريم پرستارى كنند او رابه گرد مهدى جبريل هم پر مى ‏زند امشببه حالى در ميان شرم و شادى عصمت كبرىعجب لبخند بر رخسار شوهر مى ‏زند امشبچو مى ‏بيند حسين ابن على را در برمادرپيمبر بوسه بر سيماى دختر مى‏ زند امشببرآيد آيت عدل و از آن افراشته وجداننهانى زخم بر جان ستمگر مى ‏زند امشببيامد نور چشمان على و حضرت زهراحسين لبخند بر رخسار مادر مى ‏زند امشبشب عيد است و مى ‏خواهد)مؤيد( از كفش عيدىبدرگاه رفيعش حلقه بر در مى ‏زند امشب ميلاد همايون پرده چون ماه من از چهره ى تابنده گشودماه رويان جهان راز دل آرام ربودحوريان گو كه بريزند ز دامنها مشكقدسيان كو كه بسوزند به مجمرها عودعاشقان گو كه بصد عزت و اجلال رسيدموكب خسرو خوبان، كه بر او باد درودسومين روز ز شعبان چو در آمد خورشيدسومين شمس ولايت ز افق چهره گشودشام ميلاد همايون حسين ابن على استباد بر خلق جهان مقدم پاكش مسعودمظهر غيرت و آزادگى و مجد و وقارآيت عزت و آزادگى و رحمت وجودميوه باغ رسالت مه گردون جلالوارث تاج ولايت شه اقليم وجودصولت حيدرى از چهره پاكش پيداجلوه احمدى از نور جمالش مشهودعصمت از فاطمه آموخت شجاعت ز علىصبر و احسان ز حَسن حُسن خصال از محمود شاهكارى قلم لطف خداوند كشيدكه بدين خامه ناچيز محال است ستودكيست اين كوكب تابان كه پى تهنيتشز طربخانه افلا رسد بانك سرودكيست اين قافله سالار كه در وادى عشقكرد با تاج شهادت بصد اجلال ورودكيست اين يوسف گم گشته كه از پيرهنشمى ‏رسد رايحه مشك‏تر و عنبر و عودكيست اين لاله خونين كه ز هفتاد و دو داغبفلك مى‏ رودش ز آه دل سوخته دودكيست اين عاشق دلباخته سوخته جانكه ز دود دل او ديده شود اشك آلوداين حسين است كه از مهر جهان آرايشمحو خورشيد جمالش شده ذرات وجوداين حسين است كه لطفش كند آزاد ز بندملكى را كه ز درگاه خدا شد مردوداين حسين است كه در پيشگر حضرت حقگاه در حال قيام است و گهى حال قعوداين حسين است كه بر كنگره عرش ز فرشمى ‏كند با پر وبال ملكوتيش صعوداين حسين است ز بس تشنه ديدار خداستبا لب تشنه شتابد به حريم معبودخوشه از خرمن توفيق رسا چيد كسى كه ره دوستى آل على را پيمودهم چو يوسف چو قدم بر سر بازار نهادماه مجلس شد و بر رونق بازار فزود جلوه آفتاب حق برون از نقاب پيدا شدخسته گان فتح باب پيدا شدمژده اى رهروان وادى عشقماه ما بى حجاب پيدا شدشب آزادگان هستى راجلوه آفتاب پيدا شدبيكران بحر آفرينش راپر بها دُرّ ناب پيدا شدفخر بفروش اى زمين بر عرشزاده بوتراب پيدا شدكشته‏ى دين كه تشنه بود بسىفيض بخشا سحاب پيدا شداللَّه اللَّه به ملك آزادىخسرو كامياب پيدا شددوستان را شفيع درگه حقبهر روز حساب پيدا شدجام عشاق راز كوثر عشقروح پرور شراب پيدا شدپور زهرا و مرتضى يعنىشاه مالك رقاب پيدا شدآمد از باغ عشق بوى حسينشد عيان طلعت نكوى حسين آيت سبحان بى پرده تجلى رخ جانان كند امروزيا چهره عيان آيت سبحان كند امروزاز شش جهت انوار الهى است فرزوانزين جلوه كه اين خسرو خوبان كند امروزروح است مجسم هله اين معنى توحيديا جلوه گرى خالق سبحان كند امروزچون كرد رقم نام تو بر لوح مشيّتحق جلوه در آيينه امكان كند امروزاى موسى عمران هله »ربّ اَرِنى« گوىتا بر تو خدا چهره نمايان كند امروزگر كعبه برد پيش رخت سجده عجب نيستتكريم ز تو قادر منان كند امروزچون مظهر اللَّه بود آن شه كونينحق جلوه خود بر همه آسان كند امروزاز شوق به تن جان من آرام نگيردزين جلوه پى جلوه كه جانان كند امروز سرور آزادگان سوم شعبان كه دلها منجلى استعيد ميلاد حسين بن على استعيد ميلاد على را نور عينسرور آزادگان يعنى حسيندم به دم گويم من از جانان عشقيا حسين اى سرور و سلطان عشقخادم كوى تو باشد جبرئيلعرش بر نام تو مى ‏بندد دخيلعرش حق بايك اشاره مست توآسمانها و زمين در دست تواى چراغ راه و كشتى نجاتتحت فرمان تو باشد كائنات امام عاشقان اى دل دوباره قلب ما را شاد كردندمرغ دل ما را زغم آزاد كردندگفتند ميلاد امام عاشقانستزين مژده خيل عاشقان را شاد كردندوقتى شكوفا شد گل رويش ملائكجشن طرب برپا در اين ميلاد كردندامشب خطيبان فلك بر منبر نوردر وصف و مدحش خطبه ‏ها ايراد كردندوارستگان عشق با نور ولايشبنيان عشق و معرفت بنياد كردنداز تابش مهر هدايت بود از اولگم كرده راهان را اگر ارشاد كردندهر كس چو فطرس روى بر اين آستان كرداو را ز بند درد و غم آزاد كردندبوسيد تا زير گلويش را محمدقدوسيان از كربلايش ياد كردندآن دم كه زهرا بر حسينش گريه مى ‏كردپيغمبر و حيدر ورا امداد كردندقنداقه‏ اش را تا خدا بردند و در عرشخاصان درگاه خدا را شاد كردندروزى كه او را باز هم بر عرش بردندكروبيان ناله كنان فريادكردنديك قطره از درياى وصف او نگفتندهر چه »وفائى« شاعران انشاء كردند رهائى فطرس امشب اى ياران نويد آورده ‏اممژده از عيدى سعيد آورده امماه شعبان است و ماه رحمت استغرق شادى قلب آل عصمت استخاصه امشب سوم اين ماه نورماه فيض و عزت و ماه سرورماه لطف و رحمت پروردگارجلوه‏ دار طلعت هشت و چهاربس از اين مه پيك سرمد مى ‏رسداز فضا بوى محمد مى ‏رسدامشب عيد افتخار آدم است عيد مولود عزيز خاتم استمژده بايد گفت عبداللَّه رامولد مسعود ثاراللَّه راامشب آرى مقتدا از ره رسيد سومين نور هدى از ره رسيدعاشقان فيض جلى را بنگريدنور چشمان على را بنگريدجبرئيل است و ملك در زمزمهروى آورده به بيت فاطمه جمله سرمستند از بوى حسين شيفته بر روى دلجوى حسيندم به دم گويند با شور و شعفتهنيت بر احمد و مير نجفهم به زهرا مادر آن نازنينبر زبان دارند صدها آفرينوقت آن شد فطرس آيد پيشترآنكه باشد از همه دلريش‏تر آنكه از قهر الهى سوختهديده بر فيض حسينى دوختهبال و پر بر مهد مولا مى‏ كشد پر به سوى آسمانها مى ‏كشدبر زبان دارد به وجد و شور و شيناين منم آزاده ى دست حسينهر كه از جا به عزّ و احترامسوى مولايم كند عرض سلاماين ارادت را به تكريم و شتابمى‏رسانم محضر آن مستطاباى خوشا تائب كه با شوقى تمامبر عزيز فاطمه گوئى سلام رباعيات حق كرده ظهور تا حسين آمده استآيات جهاد با حسين آمده استفطرس به اميد عفو بر درگه او با ذكر حسين، با حسين آمده است                 ***نور ابدى و ازلى مى ‏آيدبر عالم ايجاد، ولى مى ‏آيدمجموعه ى حسن و عشق و ايثار و كرميعنى كه حسين ابن على مى‏ آيد                  ***نام تو را دواى درد است حسينبى ياد تو بين كه چهره زرد است حسينعشق تو مرا ز خويش بيگانه نمودبى عشق تو بين كه سينه سرد است حسين                   ***ميلاد حسين خون بهاى دين استاين عيد، حيات شيعه را تضمين استامروز فرشتگان به هم مى ‏گوينداحياگر آيين محمد اين است                    ***از خاطر دهر كى رود ياد حسينگلبانگ عدالت است فرياد حسينبر خلق ستم ديده، مبارك بادامرگ ستم است، روز ميلاد حسين                    ***در سوم شعبان كه همه لطف و صفاستميلاد پر افتخار شاه شهد استدر حيرتم از اين كه بُوَد وقت سروريا موسم سوز و گريه و شور و نواست                     ***امشب كه فضا پر است از بوى حسينعطر گل سرخ آيد از سوى حسيناى فطرس پر سوخته احرام ببنداز بهر طواف كعبه ى روى حسين                     ***امشب شب ميلاد حسين است حسيناندر همه جا ياد حسين است حسينخوانند همه نادعلى، ليك على امشب بلبش ناد حسين است حسين                     ***وقتى كه حسين يافت ميلاد امروزيزدان در لطف تازه بگشاد امروزدر عالم قدس يك حسين داشت خداآن را به محمد و على داد امروز                      ***بر آنچه كه شد هادى فطرس صلواتخوانيم به دل شادى فطرس صلواتميلاد حسين عيد آزادى اوستبر لحظه ى آزادى فطرس صلوات                      ***اى آنكه ترا حُسن خداداد بُودميلاد تو جلوه گاه ايجاد بُودما را به نگاه لطف خود شادان كنامروز كه قلب فاطمه،شاد بُود                      ***امروز كه بلبلان ترنم كردندبا يكديگر از عشق تكلّم كردندچون غنچه و گل على و زهرا از شوقبر روى حسين خود، تبسم كردند                       ***ميلاد حسين نوگل زهراشده امشبگيتى ز رخش طور تجلا شده امشبده مژده ى جانبخش بعالم ز قدومشزيرا كه در رحمت حق واشده امشب                       ***ميلاد حسين شادى دلها شداميد دل پيامبران پيدا شداينك بسويش برو كه فردا دير استكز آمدنش در شفاعت وا شد                      ***ميلاد حسين و سوم شعبان استخورشيد ولايت از افق تابان استاى كشور جمهورى اسلام،حسينداماد عزيز ملت ايران است
#دین و اندیشه#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 293]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن