واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
![چگونگي غيبت حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف)](http://rasekhoon.net/_WebsiteData/Article/ArticleImages/1012/1013/1027/DSDFDFHY08.jpg)
چگونگي غيبت حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) نويسنده:خدامراد سلیمیانمنبع: درسنامه مهدویت2-ص36 تاص41 با بهرهگيري از بيانات معصومان(عليهم السلام)، سه ديدگاه کلّي و قابل توّجه دربارة چگونگي غيبت حضرتش قابل ارائه است:1. پنهان بودن جسم (ناپيدايي)؛ 2. پنهان بودن عنوان (ناشناسي)؛3. پنهان بودن جسم و پنهان بودن عنوان به تناسب شرايط.اما بررسي ديدگاههاي ياد شده:1. پنهانبودن جسمپارهاي روايات، چگونگي غيبت آن حضرت را به پنهانبودن جسم دانسته است. اين ديده نشدن جسم، در دوران غيبت به دو گونه قابل تفسير است:1ـ.1. آن حضرت، بسان فرشتگان، ارواح و جنّ، جسمي نامرئي دارد که با وجود اين که در ميان جوامع بشري حضور دارد قابل ديدن نيست.2ـ 1. آن بزرگوار، جسمي مرئي دارد؛ امّا به قدرت الهي در ديدگان مردم تأثير و تصرّف نمايد که آن حضرت را نبينند اين كار از اولياي الهي كه از سوي خدا داراي قدرت در جهان آفرينش هستند، بعيد نيست.از قرآن كريم نيز ميتوان امكان استتار و اختفاي انسان از ديدگان را ـ چه به صورت كوتاه مدت يا دراز مدت ـ دريافت كرد.1به نظر ميرسد تفسير نخست، غير قابل پذيرش باشد؛ چرا که هيچ دليلي وجود ندارد که آن حضرت داراي جسمي با ويژگي اين تفسير باشد. بلکه بر عکس، آن حضرت مانند تمام انسانها داراي جسمي مادي است. آنگونه که پدران بزرگوارشان و رسول گرامي اسلام(عليهم السلام) بودند.با اين بيان، تفسير دوم مورد پذيرش است.در يک بررسي جامع در سخنان معصومان(عليهم السلام) برخي روايات که بيان کنندة اين ديدگاه کلّي است، بدين قراراست:امام علي(عليه السلام) در اينباره در روايتي طولاني فرمود: ...تا آنگاه كه از فرزندان من از ديدگان مردمان پنهان شود...پس به پروردگار علي سوگند! حجّت حق بر زمين استوار است. در جادهها حركت ميكند. در خانهها و قصرها وارد ميشود و در شرق و غرب زمين به گردش ميپردازد. سخن مردم را ميشنود و بر گروه مردم سلام ميكند. ميبيند و ديده نميشود، تا زمان ظهور وعدة الهي و نداي آسماني. هان! آن روز، روز شادي فرزندان علي و پيروان او است. 2امام صادق(عليه السلام) فرمود: يَفْقِدُ النَّاسُ اِمامَهُمْ يَشْهَدُ المَوسِمَ فَيَراهُمْ وَلا يَرَوْنَهُ؛3 مردم امام خويش را گم ميكنند؛ پس آن امام در موسم حج حضور مييابد و مردم را ميبيند؛ ولي مردم او را نميبينند.همان حضرت فرمود: لِلْقَائِمِ غَيْبَتَانِ يَشْهَدُ فِي إِحْدَاهُمَا الْمَوَاسِمَ يَرَي النَّاسَ وَ لَا يَرَوْنَهُ؛4 براي قائم دو غيبت است که در يکي از آن دو در موسم حج حاضر ميشود مردم را ميبيند؛ ولي مردم او را نميبينند.آنگاه که از امام صادق(عليه السلام) درباره حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) از فرزندان آن حضرت پرسش شد که چه کسي است، فرمود: «پنجمين از فرزندان هفتمين». آنگاه ادامه داد: «يَغِيبُ عَنْكُمْ شَخْصُهُ...؛5 شخص او از شما غائب ميشود...».وقتي درباره امام مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) از امام رضا(عليه السلام) پرسش شد، فرمود:«لَا يُرَي جِسْمُهُ... ؛6 جسمش ديده نميشود».عبد العظيم حسني هنگامي که باورهاي ديني خود را بر امام هادي(عليه السلام) عرضه ميكرد، آنگاه که به اعتقاد مربوط به امامان(عليهم السلام) رسيد، تا امام هادي(عليه السلام) را شمرده اقرار به امامت ايشان کرد. آنگاه امام هادي ادامه داد: «و پس از من، پسرم حسن است. پس مردم چگونه خواهند بود با جانشين او؟» عرض کردم: «چگونه خواهند بود؟» فرمود: «لِأَنَّهُ لَا يُرَي شَخْصُهُ؛7 به دليل آن که شخص او ديده نميشود...». داود بن قاسم ميگويد از امام هادي(عليه السلام) شنيدم که فرمود: الْخَلَفُ مِنْ بَعْدِيَ الْحَسَنُ فَكَيْفَ لَكُمْ بِالْخَلَفِ مِنْ بَعْدِ الْخَلَفِ فَقُلْتُ وَ لِمَ جَعَلَنِيَ اللَّهُ فِدَاكَ فَقَالَ إِنَّكُمْ لَا تَرَوْنَ شَخْصَهُ... ؛8 جانشين پس از من حسن است. پس چگونه خواهيد بود با جانشين پس از جانشين؟ عرض کردم: خدا مرا قربانت گرداند براي چه؟ فرمود: همانا شما شخص او را نميبينيد.و سرانجام در فرازي از دعاي ندبه چنين ميخوانيم: ...عَزِيزٌ عَلَيَّ أَنْ أَرَي الْخَلْقَ وَ لَا تُرَي... ؛9 سخت است بر من که مردمان را ببينم؛ امّا تو ديده نشوي....روشن است که همة روايات پيشين و احاديثي مانند آن، بر ديده نشدن آن حضرت دلالت دارد و قابل تأويل بر شناخته نشدن، نخواهد بود؛ چرا که صراحت در معناي ديده نشدن دارد.يکي از نويسندگان معاصر، پس از اشاره به برخي روايات ياد شده، اين نظريه را سادهترين طرح و فرضيه عملي و قابل قبول دربارة پنهانشدن حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) و رهايي آن حضرت از ظلم ستمگران دانسته، بر اين باور است با اينگونه اختفا، آن حضرت در پناهگاهي امن به سر برده، هيچ آسيبي نخواهد ديد. سپس ميافزايد: اينگونه اختفا و پنهاني از راه اعجاز خدايي امکان دارد؛ به همانگونه که ديرزيستي حضرت در طول اين همه سال نيز با اعجاز الهي درست ميشود.10اين برداشت، افزون برآن كه با معناي لغوي غيبت مطابقت دارد، با رواياتي كه حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) در دوران غيبت را به خورشيد پس ابر تشبيه نموده، همخواني بيشتري دارد.2. پنهان بودن عنواناين ديدگاه، بر اين است که آن حضرت، افزون بر اينکه در جوامع انساني، عمر شريف خود را سپري ميكند و مردم را ميبيند، مردم نيز او را ميبينند، امّا او را نميشناسند. به تعبير ديگر، فقط از نگاه معرفتي و شناختي مردم پنهان است، نه از ديد ظاهري.افرادي که بر اين ديدگاه پافشاري ميکنند به رواياتي استدلال كردهاند؛ از جمله به روايتي که سدير از امام صادق(عليه السلام) نقل کرده است كه:در قائم، سنّتي از يوسف است... چرا اين مردم منکرند که خداي تعالي با حجت خود همان کند که با يوسف کرد؟ در بين ايشان گردش کند و در بازارهاي آنها راه رود و بر بساط آنها پا نهد و آنها او را نشناسند. تا آنگاه که خداي تعالي به او اذن دهد که خود را به آنها معرفي سازد؛ همانگونه که به يوسف اذن داد....11و نيز سخن نايب خاص آن حضرت محمد بن عثمان که در اينباره ميگويد: وَ اللَّهِ إِنَّ صَاحِبَ هَذَا الْأَمْرِ لَيَحْضُرُ الْمَوْسِمَ كُلَّ سَنَةٍ يَرَي النَّاسَ وَ يَعْرِفُهُمْ وَ يَرَوْنَهُ وَ لَا يَعْرِفُونَهُ؛12 به خدا سوگند! همانا صاحب اين امر، هر سال در موسم حج حاضر ميشود؛ مردم را ميبيند و آنها را ميشناسد و مردم او را ميبينند؛ ولي نميشناسند.برخي دانشمندان معاصر دربارة اين ديدگاه، بر اين باورند که مقصود از غيبت، آن نيست که حضرتش در يکي از قلههاي کوهها يا در دژي محکم يا در غاري از غارهاي زمين نهان است؛ بلکه مقصود از غيبت، ناشناخته بودن آن حضرت است. وي معتقد است در حالي که آن حضرت ميان مردم است، همگان او را ميبينند؛ ولي او را نميشناسند.13لازم به يادآوري است که با توجه به معناي لغوي غيبت، بهرهبرداري اين معنا از رواياتي که به صورت مطلق غيبت را براي آن حضرت ثابت کردهاند، نيازمند قرينه است. 3. پنهان بودن جسم و پنهان بودن عنوان، به تناسب شرايطاگر چه به راستي آگاهي به چگونگي غيبت حضرت فقط نزد پرودگار متعال است؛ امّا از مجموع روايات ميتوان ديدگاه سومي ارائه نمود. و آن عبارت است از اين که:حضرت در مواردي که صلاح بداند از ديدگان مردم پنهان است. ـ البته با تصرّفي که به قدرت الهي در ديدگان افراد مينمايد. نه نامرئي کردن جسم خويش. ـ و در مواردي که آن حضرت مصلحت بداند به صورت آشکار در جامعه حرکت ميکند و مردم ايشان را ميبينند ولي نميشناسند.برخي از انديشوران معاصر نيز به اين ديدگاه اشاره کرده، نوشتهاند: دربارة امام زمان(عجل الله تعالي فرجه الشريف) غيبت به هر دو نحو ـ غيبت جسم، غيبت عنوان ـ تحقق دارد و فلسفه و فايده غيبت به هر دو نحو حاصل ميشود. از جمع بين روايات و حکايات تشرف افراد به خدمت آن حضرت و بهرهبرداري از تفسير بعضي از آنها از برخي ديگر دانسته ميشود که غيبت آن حضرت به هر دو نحو وقوع پيدا کرده است.14چه اين که به هر يک از گونههاي پيشين باور پيدا کنيم، بايد توجه داشت که در برخي پيامبران پيشين نيز چنين پنهانزيستي ـ البته با ويژگيهاي خاص خود ـ سابقه داشته است. به گونهاي که شيخ صدوق اساس تأليف کتاب ارزشمند کمال الدين و تمام النعمه را بر اين باور بنا نهاده است.پي نوشت ها:1. ر.ك: يس(36): 9 و اسراء (17): 45.2. نعماني، الغيبة، ص144.3. شيخ طوسی, كتاب الغيبة، ص 161، ح 119؛ شيخ کلينی, کافی, ج 1 ص 337، ح 6؛ نعماني، الغيبة، ص 175 ح 14؛ شيخ صدوق، كمال الدين و تمام النعمة، ج2، باب 33، ص346، ح33.4. شيخ کلينی, کافی, ج1، ص339؛ نعمانی, الغيبة، ص175.5. همان، ج2, ص333, ح1.6. شيخ کلينی, کافي، ج1، ص333؛ شيخ صدوق، كمال الدين و تمام النعمة، ج2، ص370.7. شيخ صدوق، كمال الدين و تمام النعمة، ج2، ص379.8. شيخ کلينی, کافی, ج1، ص328؛ شيخ طوسی, کتاب الغيبة، ص202؛ شيخ صدوق، كمال الدين و تمام النعمة، ج2، ص381.9. سيّد بن طاووس، الاقبال، ص298.10. صدر، سيّد محمد, تاريخ غيبت کبرا,ص48.11. شيخ صدوق، كمال الدين و تمام النعمة، ج1، ص144، باب 5، ح3.12. شيخ طوسي، کتاب الغيبة، ص362؛ شيخ صدوق، من لايحضره الفقيه، ج2، ص520.13. صدر، سيّد رضا, راه مهدی (عليه السلام) , ص78.14. صافی گلپايگانی، لطف الله, پاسخ ده پرسش, ص67.
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 359]