تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 15 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام محمد باقر(ع):کسی که از روی بی میلی،بدون عذر و علت نمازجماعت را که اجتماع مسلمانان است ترک کند...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826101147




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

رفتار با مردم حضرت فاطمه ي زهرا (سلام الله عليها)


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
رفتار با مردم حضرت فاطمه ي زهرا (سلام الله عليها)
رفتار با مردم حضرت فاطمه ي زهرا (سلام الله عليها) نويسنده:عذرا انصاري رابطۀ اهل بیت پیامبر (صلی الله علیه و آله ) با مردم ، رابطۀ عاشق و معشوق است . دوست باید تمام کمالات را در محبوب خود بیابد و از دریای فیض و معرفت او سیراب شود و محبوب نیز باید آنچه در توان دارد ، برای هدایت و سعادت رهروان خود بکار بندد . یکی از نقش آفرینی های در خشان فاطمۀ زهرا( سلام الله علیها ) بالا بردن فرهنگ جامعه ، رشد فکر و اندیشۀ مردم و دفع مشکلات و شبهات آنان است . آن حضرت از مسائل ساده گرفته تا پیچیده ترین مشکلات را پاسخگو بود و این میسّر نبود ، مگر با احاطۀ علمی ، قوّت فکری و همت بلند ایشان . این بانوی بزرگ اسلام ، زجر تبلیغ و رنج تعلیم و تربیت را تحمل نموده ، چون مشعلی فروزان در راه هدایت جامعه ، نور افشانی کرد و با سوختن خود به دل و جان مردم گرمی بخشید و پاسداری از ارزشها و مفاخر اصیل ، مبارزه پیگیر با بدعتها ، جهل ، کجرویها و رکورد جامعه را خط مشی خود قرار داد. از این رو ، امت نیز باید هر چه بیشتر به مقام و حقوق رهبر خود آگاه گردد و خود را چون شاگردی فروتن در برابر او احساس کند و به دامان او چنگ زند تا از نقص به کمال و از ضعف به قدرت و از ظلمت به نوربرسد . چنین امتی باید پرسش را عیب ندانسته و آنچه را نمی داند بپرسد (1) تا درهای معرفت به رویش گشوده شود . امام صادق ( علیه السلام ) فرمود : بر در علم قفلی است که کلید آن سؤال است (2) در جای دیگر ، امام کاظم ( علیه السلام ) فرمود : گفتگو با عالم در محلی نامناسب ، بهتر از سخن گفتن با جاهل رو ی تشک است . (3) حضرت فاطمه ( سلام الله علیها) نمونۀ کامل این مقصود است . ایشان از کودکی در متن اجتماع به سر برده و با مردم ، همدم و همدرد بوده است . این بانو رابطه ای صمیمانه و عالمانه با یاران خود داشت . زنی به خدمت حضرت زهرا ( سلام الله علیها) رسید و عرض کرد : مادر پیر و ناتوانی دارم که در نماز بسیار اشتباه می کند ، مرا فرستاده تا از شما بپرسم که چگونه نماز بخواند . آن حضرت فرمود: هر چه می خواهی بپرس . آن زن سؤالات خود را مطرح کرد تا به ده سؤال رسید و حضرت زهرا (سلام الله علیها ) با روی گشاده جواب داد . زن از زیادی پرسش خود شرمنده شده ، گفت : شما را بیش از این زحمت نمی دهم. حضرت فاطمه ( سلام الله علیها ) فرمود: باز هم بپرس . آن گاه برای تقویت روحیۀ وی چنین فرمود: اگر به کسی کاری واگذار کنند ، برای مثال از او بخواهد که بار سنگینی را به ارتفاع بلندی حمل کند و در برابر این کار صد هزار دینار به او جایزه بدهند آیا اوبا توجه به آن پاداش احساس خستگی می کند ؟ زن جواب داد : نه . آن حضرت فرمود : من در مقابل هر پرسشی که جواب می گویم از خدا پاداشی بمراتب بیشتر دریافت می کنم و هرگز ملول و خسته نمی شوم . از رسول خدا (صلی الله علیه و آله ) شنیدم که روز قیامت دانشمندان اسلام در برابر خدا حاضر می شوند و به اندازۀ علم وتلاش و کوششی که در راه آموزش و هدایت مردم داشته اند از خدای خود پاداش می گیرند . (4) رسالت شیعه مردی همسرش را به نزد حضرت فاطمه ( سلام الله علیها ) فرستاد تا از ایشان سؤال کند که آیا او از پیروان و شیعیان آن حضرت محسوب می شود یا نه ؟ حضزت زهرا ( سلام الله علیها ) فرمود: به شوهرت بگو اگر به آنچه خواسته و هدف ماست عمل می کنی و از آنچه ما نهی می کنیم بیزاری می جویی ، بدان که از شیعیان ما خواهی بود . در غیر این صورت نه . زن جواب را به اطلاع شوی خود رساند . مرد از این پیام بسیار ناراحت شد و متوجه گردید که مسؤولیت شیعه بودن بسیار حساسو سنگین است . با خود گفت : وای برمن ! در امان ماندن از گناه بسیار مشکل است ، پس من اهل جهنم هستم و همیشه در آن خواهم ماند . آن زن جویای اندوه شوهر خود را برای فاطمۀ زهرا (سلام الله علیها ) تعریف کرد . آن حضرت فرمود: به او بگو آن طور که تو فکر می کنی نیست ، زیرا پیروان ما بهترین اهل بهشت هستند ، ولی هر کس ما و دوستان ما را دوست داشته و با دشمنان ما دشمن باشد و قلب و زبانش نیز با ما همراه باشد ، ولی امر ما را اطاعت نکند و از آنچه نهی نموده ایم پرهیز نکند جزو رهروان ما محسوب نمی شود . با این وجود ، شیعیان ما در بهشتند ، لیکن پس از آنکه گناهان و آلودگیهای آنان به واسطۀ زحمت و رنج فراوان در دنیا یا در قیامت پاک شود . (5) حمایت برای پیروزی بر رقیب روزی بین یک زن مؤمن و یک زن کافر مشاجره ای بر سر دین پیش آمد . این موضوع خدمت حضرت زهرا( سلام الله علیها ) مطرح شد . آن حضرت استدلال زن مؤمن را تأیید و تشریع نمود. در نتیجه او بر رقیب خود پیروز شد و از این پیروزی شادمان گشت . حضرت زهرا( سلام الله علیها ) به آن زن مؤمن فرمود: بدان که شادی فرشتگان به واسطۀ پیروزی توبر او بیش از خوشحالی توست . به جهت پشتیبانی فاطمه از آن زن ، هزار هزار درجه در بهشت برین بیش از آنچه برای این زن تعیین شده ، برایش منظور دارید و این را ملاکی قرار دهید که هر کس به کمک یاران حق بشتابد و راه پیروزی آنان را هموارسازد ، هزار هزار مرتبه بیش از پاداش مقرر به او عطا شود . (6) آموزش دعا سلمان که خود از بهترین اصحاب رسول اکرم (صلی الله علیه و آله ) بود می گوید : خدمت حضرت زهرا ( سلام الله علیها ) رسیدم . از آن حضرت خواهش کردم که چیزی به من یاد دهد . ایشان دعای نور را به من تعلیم داد . آن دعا چنین بود : « بسم الله الرحمن الرحیم بسم الله النّور بسمِِ الله نُورُ عَلی نُورٍ ، بسم الله الّذی هُوَ مُدَبِّر الاُمورِ، بسم الله الَّذی خَلَقَ النُّور مِنَ النّور ، الحمدُلله الَّذی خَلَقَ النَّورَ علی طورٍ فی کتابِ مسطورٍ فی رقّ ٍ مَنشورٍ بقدرٍ مقدورٍ علی نبیٍ مَحبُورٍ ، الحمدُلِلّه الّذی هُوَ بِعزٍّ مذکوُرٍ و بالفَخرِ مَشهورٍ وَ عَلی السّرّاءِ و الضَّرّاءِ مَشکورٍ و صلی اللهُ عَلی سیِّدنا محمّدٍ وآله الطّاهرین » من نیز آن دعا را به بیش از هزار نفر از اهالی مکه و مدینه آموزش دادم و برای آنها منشأ آثار و برکات خوبی بود . به منظور معرّفی شخصیّت علمی اجتماعی سلمان فارسی و مقام والایی که نزد پیامر و فاطمۀ زهرا و امامان معصوم داشت توضیح مختصری دربارۀ وی خالی از لطف نیست . سلمان از ایران آمده بود ، اما آن قدر به پیامبر ( صلی الله علیه و آله ) نزدیک شد که رسول خدا ( صلی الله علیه و آله ) او را از خود خواند و لقب زیبای سلمان محمدی را به او داد . گر چه معصوم نبود لیکن تا آنجا که ممکن بود به عصمت نزدیک شد . پیامبر (صلی الله علیه و آله ) در باره اش فرمود: سلمان دریایی است که هر چه از آن برداشته شود ، کم نمی شود و گنجی است که پایان ندارد ، سلمان از ما اهل بیت است . حکمش جاری و برهانش قوی است . امیر المؤمنین علی ( علیه السلام ) او را چون لقمان می دانست . گویند: او کسی بود که اسم اعظم می دانست و در بالاترین مرتبۀ ایمان قرار داشت . عالم به اسرار و نهان بوده ، از تحفه های بهشتی در دنیا استفاده کرده است . بهشت عاشق و مشتاق او بوده ، خدا و رسولش او را دوست می داشتند . سلمان یکی از چهار نفری بود که خداوند به پیامبر ( صلی الله علیه و آله ) دستور داد به آنها محبت کند . هر وقت جبرئیل نازل می شد ، از قول خدای تعالی به او سلام می رساند . وی شبها با رسول خدا ( صلی الله علیه و آله) بود و پیامبر (صلی الله علیه و آله ) و علی ( علیه السلام ) در مجلس انس و خلوت به او اسراری می آموختند که دیگران را توان فهم و تحمل آن نبود . امام صادق ( علیه السلام ) در باره اش فرمود: « سلمان علم اوّل و آخر را درک کرد » فرد باهوش و پژوهشگری بود که به دنبال حقیقت به این سو و آن سو می گشت ، در حالی که کام تشنه اش هرگز سیراب نشد . چندین بار او را فروختند تا عاقبت ، پیامبر ( صلی الله علیه و آله ) خریدارش شد . او به کمالاتی آراسته بود ، لیکن در میان فضایل او این سه خصلت از برجستگی خاصی برخوردار بود : اول آنکه دوستی و میل حضرت علی ( علیه السلام ) را بر میل و هوای نفس خود برگزید . دوم آنکه فقرا را بر ثروتمندان اختیار نمود و سوم آنکه به دانش و علم عشق فراوانی داشت . (7) حضرت فاطمه (سلام الله علیها ) به ارزش و جایگاه سلمان توجه خاصی داشت و او را از یاد نمی برد . سلمان پس از رحلت رسول اکرم ( صلی الله علیه و آله ) مدتی از خانه بیرون نیامد . او خود می گوید : پس از ده روز از خانه بیرون آمدم . حضرت علی (علیه السلام ) مرا دید و فرمود: پس از پیامبر دربارۀ ما کم لطفی کردی . عرض کردم مولای من ! کوتاهی نبود، بلکه غم دوری پیامبر (صلی الله علیه و آله ) مرا خانه نشین کرده ، مانع آن شد که به دیدار شما بیایم . آن حضرت فرمود : به خانۀ فاطمه (سلام الله علیها) برو که مشتاق دیدار توست ، و هدیه ای از بهشت برایت نگه داشته است . از ایشان سؤال کردم: مگر بعد از پیامبر نیز از بهشت برای شما چیزی می آید؟ ! آن حضرت جواب داد : همین دیروز آمده است . من به خانۀ حضرت فاطمه ( سلام الله علیها) آمدم . ایشان در حجاب و پوشش بود . سپس فرمود: ای سلمان ! در حق ما کوتاهی کردی . عرض کردم : ای یادگار پیامبر این چنین نیست . آن حضرت فرمود: پس ، بنشین و گوش کن . ذیروز تشنه بودم . درِ خانه نیز قفل بود ، در این فکر بودم که چگونه وحی قطع شد و چرا فرشتگان دیگر به خانۀ ما نمی آیند ؟! در این هنگام در خانه باز شد و سه فرشته وارد شدند که از نظر زیبایی، کسی را مانند آنها ندیده بودم ، از آنها پرسیدم : اهل مکه اید یا مدینه ؟ گفتند: نه اهل مکه ایم نه اهل مدینه و نه اهل زمین ، بلکه از جمع حور العین و از دارالسلام هستیم ، خدا ما را به سوی شما فرستاده است و ما مشتاق دیدار شماییم . سپس خود را معرفی کردند و معلوم شد که آنها در بهشت ، همسر مقداد و اباذر و سلمان هستند . سلمان می گوید: پس از آن ، فاطمۀ زهرا (سلام الله علیها ) رطبی آورد که از برف سفید تر و از مشک خوشبوتر و فرمود: باآن افطار کن و فردا هسته اش را برای من بیاور . رطب را برداشتم و با خود به خانه آوردم . در بین راه هر کس از کنارم رد می شد ، تحت تأثیر بوی خوش رطب قرار گرفته ، سؤال می کرد . آیا مشک همراه داری ؟ می گفتم : آری .هنگام افطار آن را خوردم ، امّا هسته ای در آن نیافتم . هر چه جستجو کردم ، نتیجه ای نداشت . فردا خدمت حضرت زهرا( سلام الله علیها ) رسیدم و عرض کردم : با ان رطب افطار کردم ، ولی هستۀ آن را ندیدم ! آن حضرت فرمود: این رطب هسته و دانه ندارد و از درخت نخلی است که خداوند آن را رد دارالسلام کاشته و دانۀ آن کلمه ای است که پدرم به من آموخت و من هر صبح و شام آن را تکرار می کنم . (8) عرض کردم : آن را به من بیاموز . آن حضرت دعای نور را به من آموخت . تقسم کار با خدمتگذار حضرت فاطمه ( سلام الله علیها ) با همۀ بزرگواری و مقام و منزلتی که در پیشگاه خدا داشت ، کار خانه را خود انجام می داد و تا مدتها خدمتکار نداشت . روزی پیامبر (صلی الله علیه و آله) زنی را در یکی از جنگها اسیر گرفته بود ، نزد فاطمه (سلام الله علیها ) آورد و دست او را در دست آن حضرت گذاشته ، فرمود: ای فاطمه ! این زن در خدمت توست ، او اهل نماز است . سپس دربارۀ او سفارش کرد : فاطمه نگاهی به صورت پیامبر کرد و چنین گفت : کارِ خانه را تقسیم می کنیم یک روز من کار می کنم ، یک روز او (9) اشک در چشمان پیامبر حلقه زد سپس فرمود: « الله اعلم حیث یجعل رسالته » (10) « ذریهً بعضها من بعض و الله سمیع علیم » (11) وعده ای که حضرت فاطکه ( سلام الله علیها ) به پدر بزرگوارش داد ، در تمام مراحل زندگی پیاده شد . آن حضرت نه تنها خدمتکار خود را به زحمت نمی انداخت ، بلکه گاهی در انتخاب نوع کار از او سؤال می کرد تا هر کاری که بیشتر دوست دارد بپذیرد . روزی به او فرمود: شما خمیر می کنی یا نان می پزی ؟ او در جواب عرض کرد : خمیر کردن و آوردن هیزم به عهدۀ من باشد . سپس آمادۀ انجام آن شد (12) این خدمتکار نامش فضّه بود ، دختر پادشاه هند ، زنی زیبا ، شرین سخن ، دانشمند و با معرفت بود و در علم شیمی و تبدیل فلزات ، تخصصی چشمگیر داشت . همیشه در حال خواندن قرآن بود و حتی سؤال مردم را با آیۀ قرآن جواب می داد . (13) در خانۀ حضرت فاطمه (سلام الله علیها ) وظایف خود را با خلوص و صداقت کامل انجام داده ، با اهل خانه همرراه و یکدل بود ؛ چنانچه آنها گرسنه بودند ، او نیز گرسنه بود و چنانچه تشنه بودند او نیز تشنه ؛اگر آنها نمی خوابیدند او نیز خواب را از چشمان خود می گرفت ؛ با خاندان حضرت علی (علیه السلام ) سه روز روزه گرفت و مشمول آیۀ « ویطعمون الطعام علی حبه مسکیناً و یتیماً و اسیراً » (14) شد ؛ از خوراک بهشت بهره مند گردید و امیر المؤمنین( علیه السلام ) درباره اش فرمود: « اللهم بارک لنا فی فضّتنا » . (15) در جریان بیعت گرفتن اجباری از امیر المؤمنین علی ( علیه السلام ) نخستین کسی بود که برای دفاع از ولایت از خانۀ حضرت زهرا ( سلام الله علیها ) بیرون آمد و از هیچ کوششی در راه حمایت و احقاق حق خاندان پیامبر ) صلی الله علیه و آله ) دریغ نکرد . وی در کربلا نیز با زینب کبری (سلام الله علیها) همراه بود. رفتار با همسایگان یکی از حقوقی که در رسالۀ حقوق امام سجاد ( علیه السلام ) بیان شده است ، حق همسایه و همجوار ی است . حق همسایه آن است که در غیاب وی ، آبرویش را حفظ نموده و به هنگام ملاقات ، او را احترام کنی و در هر حال پشتبان او باشی . در صدد عیبجویی اش برنیایی و دربارۀ بدیهایش جستجو نکنی . اگر اتفاقاً عیبی از او دیدی سینه ات قلعۀ مستحکم عیوب او و اسرار او باشد ، بگونه ای که با سر نیزه نیز نتوان بدان دست یافت . اگر با کسی راز خود را در میان می گذارد به سخنان آنها گوش مده . او را در سختیها تنها مگذار . اگر او نادانی کرد ، تو بزرگواری و در عین حال ، شیوۀ مسالمت آمیز را از دستمده . در برابر بدگویان و بد خواهان ، مدافع او باش . حیلۀ افراد بظاهر نصیحتگو را برایش فاش کن و با او خوشرفتار باش . (16) حضرت علی ( علیه السلام ) در حساسترین لحظات عمر خود که در بستر شهادت خفته بود ، دربارۀ همسایه چنین فرمود : از خدا بترسید ! از خدا بترسید! دربارۀ همسایگانتان که آنها سفارش شدۀ پیامبر شما هستند . رسول خدا( صلی الله علیه و آله ) آن قدر دربارۀ آنان سفارش فرمود که گمان کردیم می خواهد برای آنها ارث قرار دهد . (17) زیباترین شیوۀ رفتار با همسایه در عمل فاطمة زهرا ( سلام الله علیها ) تجلی داشت . ایشان همیشه همسایگان را بر خود مقدم می دانست و در مناجاتهای شبانه برای آنان دعا می کرد و خیرشان را از خدا طلب می نمود . امام حسن ( علیه السلام ) در این زمینه چنین فرمود: مادرم شب جمعه یکسره در حال قیام بوده و تا صبح به رکوع و سجده نرفت و مدام برای مردم دعا می کرد و نام آنان را به زبان می آورد . صبح به ایشان گفتم در دعا ی دیشب برای خودتان چیزی طلب نکردید ؟آن حضرت جواب داد: اول برای دیگران ، پس از آن برای خود(18) روایت امام کاظم نیز مؤید همین مطلب است . (19) هدیه ای از پیامبر مردی خدمت حضرت زهرا ( سلام الله علیها) رسید و عرض کرد : ای دختر رسول خدا ! آیا چیزی از پیامبر (صلی الله علیه و آله) نزد شما به یادگار مانده است تا به من هدیه کنید ؟ آن حضرت به کنیز خود فرمود: آن پارچه را بیاور . کنیز جستجو کرد ، لیکن آن را پیدا نکرد . حضرت فاطمه ( سلام الله علیها) فرمود : وای برتو ! زود آن را پیدا کن که ارزش آن پارچه برای من به اندازۀ حسن و حسین است . کنیز پس از مدتی پارچه را یافت که در آن چنین نوشته شده بود : حضرت محمد (صلی الله علیه و آله ) فرمود: از مؤمنان نیست کسی که همسایه اش از او امنیت نداشته باشد ؛ هر کس به خدا و قیامت ایمان داشته باشد ، همسایه را نمی آزارد . باید سخن نیک بگویید و گرنه ساکت باشید . خداوند افراد نیکوکار، صبور و با عفت را دوست می دارد و افاراد بد سخن ، لجوج، ستیزه گر و بخیل را دشمن می دارد . حیا از ایمان است و اهل ایمان در بهشتند و ناسزاگو در جهنم است . (20) تجلی ایثار در شب عروسی ایثار، والاترین کرامت انسان ، بالاترین مرتبۀ ایمان ، بهترین عبادت و زینت زهد است . ایثار ، عبور از گردنۀ پر فراز و نشیب نفس و پا گذاشتن روی خود خواهی و پرداختن به دیگران است . ایثار ، گذشتن از منافع خود و شاد کردن دیگران است . خدای سبحان می فرماید: آنها دیگران را بر خود مقدم می دارند ، هر چند خود بدان محتاج باشند . (21) چیزی که انسان ایثارگر آن را ایثار می کند ، هر قدر که بیشتر مورد نیازش باشد ، آن ایثار با ارزشتر و شکوه و عظمت آن بیشتر است . در این زمینه ، حضرت زهرا ( سلام الله علیها) گوی سبقت را از همه ربوده و زیباترین جلوۀ ایثار را نشان داده است . نمونۀ زیر بیانگر این مطلب است : فاطمۀ زهرا ( سلام الله علیها) در شب عروسی دو پیراهن داشت ، یکی کهنه و دیگری نو . پیامبر لباس نو را برای عروسی او تهیه کرده بود . غیر از این دو ، لباس دیگری نداشت . فقیری از آن حضرت پیراهن طلب کرد تا خود را با آن بپوشاند . در این هنگام ، صدیقۀ کبری آیۀ 91 سورۀ آل عمران را به یاد آورد که می فرماید: هرگز به نیکوکاری نمی رسید مگر از آنچه خود دوست دارید انفاق کنید. آن حضرت پیراهن نو را به فقیر داد . چون هنگام رفتن به خانۀ داماد فرا رسید ، جبرئیل برپیامبر نازل شد و عرض کرد: خداوند سلامت می رساند و به من فرمود تا سلامش را به حضرت فاطمه ( سلام الله علیها ) تقدیم نمایم. خداوند هدیه ای از لباسهای بهشتی که از سُندُس سبز تهیه شده برای فاطمه فرستاده است . پیامبر (صلی الله علیه و آله) نیز سلام خداوند متعال را به فاطمه زهرا (سلام الله علیها ) رساند و آن پیراهن بهشتی را به ایشان داد . (22) پاورقی 1- اصول کافی ، ج1 ، ص49 .2- همان مدرک ، ص49 .3- همان مدرک ، ص 48 .4- بحار الانوار ، ج2 ، ص3 .5- فاطمه بهجه قلب المصطفی ، ص298 ، به نقل از دلایل الامامه ، ص1 .6- بحار الانوار ، ج2 ، ص8 .7- منتهی الامال ، ج1 ، ص114 .8- بحار الانوار ، ج43 ، ص66 –ریاحین الشریعه ، ج1 ، ص135 .9- احقاق الحق ، ج10 ، ص 277 .10- انعام ، آیۀ 124 .11- آل عمران ، آیل 33.12- احقاق الحق ، ج10 ، ص276 .13- مناقب ، ابن شهر آشوب ، ج3 ، ص343 .14- دهر ،آیة7 .15- ریاحین الشریعه ، ج2 ، ص314 .16- تحف العقول ، ص421 ، ترجمه احمد حنتی .17- نهج البلاغه ، فیض الاسلام ، ص977 .18- کشف الغمه ، ج2 ، ص94 .19- بحار الانوار ، ج43 ، ص 82 و 90 .20- فاطمه بهجه قلب المصطفی ، به نقل از دلایل الامامه ، ص1 .21- حشر ، آیۀ 9 .22- احقاق الحق ، ج10، ص401 – فاطمه بهجه قلب المصطفی ، ص 484 – فاطمه از ولادت تا شهادت ، ص 164 .منبع: پيام زن،
#دین و اندیشه#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 516]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن