تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 9 دی 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):يا على دانشمند سه نشانه دارد: راستگويى، حرام‏گريزى و فروتنى در برابر همه مردم.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1846474188




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

علل غيبت


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
علل غيبت
علل غيبت منبع: تنهاراه  عبد الله بن فضل هاشمي مي‌گويد: از امام صادق (عليه السلام) شنيدم که فرمودند: «همانا براي صاحب اين امر غيبتي است که چاره‌اي از آن نيست و در آن هر اهل باطلي در شک و ترديد قرار مي‌گيرد.» پس به امام عرض کردم: فدايتان شوم، اين غيبت به خاطر چيست؟ امام (عليه السلام) فرمودند: «حکمت و جهت غيبت او همان حکمت در غيبت حجت‌هاي الهي که قبل از ايشان بودند، مي‌باشد و جهت و سبب غيبت مشخص نمي‌گردد مگر بعد از ظهور حضرت. همان طوري که حکمت آن‌چه را که حضرت خضر (عليه السلام) انجام داد يعني سوراخ نمودن کشتي و کشتن آن پسر بچه و بناي آن ديوار تا هنگام جدايي آن دو، براي حضرت موسي (عليه السلام) روشن و معلوم نگرديد. اي فرزند فضل، اين امر (غيبت)، امري است از ناحيه‌ي خداوند متعال و سرّي است از اسرار الهي و غيبي است از غيب‌هاي خداوند متعال و آن‌گاه که دانستيم خداوند عزّوجل حکيم است، بايد بپذيريم که همه‌ي کارهاي خداوند بر اساس حکمت است گر چه سبب و جهت آن براي ما مشخص و معلوم نباشد.»1آن‌چه که از اين روايت و امثال آن به دست مي‌آيد اين است که علت اصلي غيبت چيزي است که اطلاعي از آن نداريم و علت غيبت از مصاديق «غيب» قرار گرفته است که صلاح ما در پرده برداشتن از غيبت نبوده است تا آن‌گاه که هستي از پرتو نور آن نيّر اعظم روشن گردد و راز غيبتشان را بر ما آشکار کنند. اما در عين حال در برخي روايات حکمت‌هايي براي غيبت ذکر شده است که توجه به آن‌ها مفيد مي‌باشد. برخي از حکمت‌هاي غيبت عبارتند از:1- امّتحان مردم در زمان غيبتامام صادق (عليه السلام) مي‌فرمايند: «شکي نيست در اين‌که غيبت حضرت، جايگاه امّتحان انسان‌هاست. همان چيزي که مشيت الهي به آن تعلق گرفته است و مصلحت را اقتضا مي‌نمايد. آيا خداوند متعال در کتابش يادآوري نفرموده است که امّتحان براي مؤمنين از بندگانش خواهد بود. أَلـم  أَحَسِبَ النّاسُ أَن يُترَکُوا أَن يَقُولُوا آمَنّا و هُم لايُفتَنُون؛2 آيا مردم پنداشته‌اند همين که بگويند ما ايمان آورديم، رها مي‌شوند و مورد امّتحان قرار نمي‌گيرند. پس براي صبرکنندگان در امتحان ثواب و براي پيمان‌شکنان و خارجين از دين عذاب به دست مي‌آيد.در جايي ديگر امام موسي کاظم (عليه السلام) مي‌فرمايند: «هنگامي که پنجمين فرزندم غايب شد، مواظب دين خود باشيد تا کسي شما را از آن بيرون نکند. براي اين غيبت آزموني است که خداوند با آن بندگانش را امّتحان مي‌کند.»3امّتحان غربالي است که مصلح را از مفسد، مؤمن را از منافق و حق را از باطل جدا مي‌سازد و دو رويان را رسوا و باطن‌ها را آشکار مي‌سازد. مگر نه اين است که انسان براي به نمايش گذاردن عبوديت و بندگي خود به اين جهان آمده تا بدين وسيله به مقام قرب الهي نايل شود و به بهشت برين راه يابد، اگر امور عالم بر وفق مراد و خواسته‌ي او باشد، هرگز اين امر مُحقّق نخواهد شد و در روز قيامّت هر کس مي‌تواند مدّعي لياقت و شايستگي براي بالاترين درجات باشد. اما آن‌گاه که ناملايمات روي مي‌آورند و صبر بر شدائد و سختي‌ها مطرح مي‌گردد يا پاي گذشتن از مال و جان به ميان مي‌آيد و انسان بر سر دو راهي‌ها قرار مي‌گيرد، ارزش او رقم مي‌خورد و ايمان حقيقي از ايمان ظاهري جدا مي‌گردد.صبر بر غيبت خصوصاً هر چه طولاني‌تر گردد يکي از سخت‌ترين امّتحانات الهي است چنان‌چه بسياري در طول مدت غيبت از حق بريدند و از صراط مستقيم خارج شدند. اما کساني که در اين امّتحان الهي با صبر و عمل به وظيفه سربلند بيرون آيند، به بالاترين درجات نايل شده و در بهشت همنشين رسول گرامي اسلام(صلي الله عليه و آله وسلم) خواهند بود چرا که ايشان خود فرموده‌اند:«طُوبی لِمَن أَدرَکَ قائِمَ اهل‌بيتي وَ هُوَ يَأتَمُّ بِهِ في غَيبَتِهِ قبلَ قِيامِه و يَتَوَلّي أَولِيائَهُ و يُعَادِي أَعدَائَهُ ذلک مِن رُفَقَايي وَ ذَوِي مَوَدَّتِي وَ أَکرَمُ امّتي عَلَیَّ يَومَ القيامَةِ»؛4 «خوشا به حال کسي که قائم از اهل‌بيت مرا درک کند در حالي‌که در غيبت حضرت قبل از قيامش به او اقتدا نموده باشد و با دوستان او دوست و با دشمنان او دشمن باشد. چنين شخصي در روز قيامّت از همراهان و دوستان و گرامي‌ترين امّتم براي من خواهد بود.» و در روايت ديگري حضرت ايمان مردم زمان غيبت را ارزشمندترين ايمان معرفي مي‌نمايند.5حسن ختام اين بخش روايتي است از امام صادق (عليه السلام) که مي‌فرمايند: «إِنَّ هَذَا الأمرِ لايَأتِيکُم إِلّا بَعدَ يَأسٍ، لا و اللهِ (لايَأتِيکُم) حتّی تَمَيَّزُوا. لا و اللهِ (لايَأتِيکُم) حتّی تَمَحَّصُوا و لا و اللهِ (لايَأتِيکُم) حتّی يَشقِي مَن شَقِي و يَسعَدُ مَن سَعِدَ»؛6 «همانا اين امر (فرج) شامل حال شما نمي‌شود مگر بعد از نااميدي. به خدا قسم شامل حال شما نمي‌شود تا اين‌که تشخيص داده شويد (مؤمن از منافق) به خدا قسم شامل حال شما نمي‌شود تا اين‌که خالص گرديد و به خدا قسم شامل حال شما نمي‌شود تا اين‌که بدبخت گردد کسي که بدبخت بود و سعادتمند گردد کسي که سعادتمند بود.»2- نبودن بيعت کسي بر گردن ايشانامام زمان (عليه السلام) آن مصلح بزرگي است که در راه برپايي انقلاب و حکومت عدل جهاني با هيچ قدرت ستمگري سازش نخواهد کرد. طبق روايات ايشان مأمور به مبارزه‌ي قاطع و آشکار با همه‌ي ظالمان است.امام علي (عليه السلام) در اين زمينه مي‌فرمايند: «إِنَّ القائِمَ مِنَّا إِذا قَامَ لَم يَکُن لِأَحَدٍ في عُنُقِهِ بيعةِ فلِذلک تُخفي ولادَتَهُ و يَغيبُ شَخصَهُ»؛7 «همانا قائم ما وقتي قيام کند بيعت احدي بر او نيست پس به همين خاطر ولادتش پنهان مي‌باشد و از نظرها غايب مي‌گردد.»خود حضرت نيز در پاسخ به سؤالات اسحاق بن يعقوب مي‌فرمايند: «إِنَّهُ لَم يَکُن لِأَحَدٍ مِن آبائي‌(عليهم السلام) إِلّا وَ قَد وَقَعَت في عُنُقِهِ بَيعَةٌ لِطاغِيهِ زَمَانِهِ وَ إِنِّي أَخرُجُ حينَ أَخرُجُ وَ لابَيعَةَ لِأَحَدٍ مِنَ الطَّوَاغيت فِي عُنُقِي»؛8 «هيچ يک از پدران من نبودند مگر آن که بيعتي از طاغوت زمان خود بر گردن داشتند، اما من وقتي قيام کنم، بيعت احدي از طاغوت‌هاي زمانه بر گردنم نيست.»3- حفظ جان و ترس از کشته شدنيکي ديگر از حکمت‌هايي که براي غيبت حضرت ذکر شده است ترس از کشته شدن است. زراره مي‌گويد: از امام صادق (عليه السلام) شنيدم که مي‌فرمودند: «إِنَّ لِلقائِمِ غَيبَةٌ قَبلَ أَن يَقُومَ»؛9 «همانا براي قائم (عليه السلام) ما غيبتي است قبل از اين‌که قيام نمايد.» عرض کردم: سبب آن چيست؟ حضرت فرمودند: «ترس از کشته شدن.»با اين‌که کشته شدن در راه خدا آرزوي ديرينه‌ي معصومين‌(عليهم السلام) و هر انسان آزاده‌اي بوده و هست و حضرت مهدي (عليه السلام) فرزند همان امامي است که وقتي ضربت شمشير بر فرق مبارکشان فرود آمد، نواي زيباي «فُزتُ و رَبِّ الکعبَة» او گوش عرشيان را نوازش داد، اما علت اين‌که حضرت غايب شدند تا کشته نشوند و زنده بمانند، دو مسأله‌ي مهم مي‌باشد:الف) وضعيت حضرت مهدي (عليه السلام) با همه‌ي ائمه‌ي قبل از خود کاملاً متفاوت بود. به جهت اين‌که دوست و دشمن به واسطه‌ي اخبار و روايات فراوان در اين زمينه، مي‌دانستند کسي که بنا است ريشه‌ي ظلم و ظالم را بکند و عدالت را در صحنه‌ي پهناور گيتي بگستراند، کسي نيست جز ايشان، بنابراين خلفاي جور لحظه و آني در قتل ايشان درنگ نمي‌کردند و هرگز اجازه نمي‌دادند زنده بمانند.ب) حضرت مهدي (عليه السلام)، بقيه الله و آخرين ذخيره‌ي الهي است. اگر ائمه‌ي ديگر به شهادت مي‌رسيدند، امام ديگري بود که جانشين ايشان گردد، اما مشيت الهي بر اين تعلق گرفت که جانشينان رسول مکرم اسلام(صلي الله عليه و آله وسلم) دوازده نفر باشند، به عدد نقباي بني اسرائيل.10 در اين صورت اگر امام ظاهر بود و کشته مي‌شدند زمين از حجت خدا خالي مي‌ماند و نظام آفرينش در هم مي‌ريخت. 4- قدر ناشناسي مردميکي ديگر از حکمت‌هاي غيبت قدر ناشناسي مردم از ائمه‌ي يازده‌گانه‌ي قبل از امام زمان (عليه السلام) مي‌باشد.خداوند متعال يازده حجّت خود را در اختيار مردم گذاشت و نهايت توصيه را در حق آنان در قرآن مجيد با آياتي مثل آيه‌ي مودة11و از طريق رسولش با رواياتي مثل حديث ثقلين، منزلت، سفينه12 و امثال آن بيان داشت، اما مردم نه تنها به اين توصيه‌ها توجهي نکردند، بلکه به گونه‌اي عمل نمودند که گويا به آن‌ها توصيه‌ي ظلم و آزار اهل‌بيت شده است. لذا هر يک را به گونه‌اي به شهادت رساندند. وقتي نوبت به آخرين ذخيره‌ي الهي بقيه الله الأعظم ارواحنافداه رسيد، غضب خداوند متعال شامل مردم گرديد و آنان را به بلا و مصيبت سخت غيبت ـ که قبلاً هشدار آن را نيز داده بود13ـ مبتلا نمود. آري، به قول مرحوم خواجه نصير الدّين طوسي: «وُجُودُهُ لطفٌ وَ تَصَرُّفُـهُ لُطفٌ آخَر وَ عَدَمُهُ مِنّا»؛14 «وجود امام لطفي است براي مردم از ناحيه‌ي خداوند متعال و ظاهر بودن او لطف ديگري است و عدم امام يعني غيبت او از ناحيه‌ي خود ما است و سبب آن خود ما هستيم و الّا هرگز غيبت صورت نمي‌گرفت.»حاصل کلام اين‌که: ميان قابليت‌ها و شايستگي‌هاي ذاتي مردم براي پذيرش امام معصوم (عليه السلام) و ميزان حضور امام در جامعه ارتباطي متقابل وجود دارد به هر اندازه که مردم شايستگي و لياقت خود را از دست داده و از ارزش‌هاي الهي فاصله بگيريند، امام معصوم نيز که يکي از تجليّات رحمت الهي به شمار مي‌آيد، از جامعه فاصله گرفته و از حضور خود در جامعه مي‌کاهد؛ چرا که رحمت الهي در جايي فرود مي‌آيد که سزاوار رحمت باشد. به بيان ديگر قرآن کريم مي‌فرمايد:ذَلِکَ بِأَنَّ اللهَ لَم يَکُ مُغَيِّراً نعمةً أَنعَمَها عَلَی قَومٍ حتّی يُغَيِّروا ما بِأَنفُسِهِم ...؛15 اين (کيفر) بدان سبب است که خداوند نعمتي را که بر قومي ارزاني داشته، تغيير نمي‌دهد مگر آن که آنان، آن‌چه در دل دارند تغيير دهند. پي نوشت ها:1. منتخب الأنوار المضيئه، ص 154 .2. عنکبوت (29)، 2 .3. طوسی، غيبت، ص 238 .4. شيخ صدوق، کمال الدين و تمام النعمة، ج 1، ص 318 .5. شيخ صدوق، کمال الدين و تمام النعمة، ج 1، ص 318، ح 8 .6. ر.ک. منتخب الأنوار المضيئه، ص 152 .7. شيخ صدوق، کمال الدين و تمام النعمة، ج 1، ص 333 .8. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 51، ص 152 .9. شيخ صدوق، کمال الدين و تمام النعمة، ج 2، ص 376 .10. صافی گلپايگانی، منتخب الأثر، ص 45، فصل اول .11. شوری (42)، 42 و 43 .12. ر.ک. کشف المراد در شرح تجريد الاعتقاد، ص 381 به بعد .13. ملک (67)، 30 .14. خواجه نصير الدين طوسی، کشف الاسرار، ص 362 .15. انفال (8)، 53 .
#دین و اندیشه#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 124]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن