تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 12 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):سخن گفتن درباره حق، از سكوتى بر باطل بهتر است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

خرید تجهیزات دندانپزشکی اقساطی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1799030526




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

خورشيد در شب


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
خورشيد در شب
خورشيد در شب سخنراني حجت الاسلام سيد ابوالحسن مهدويداستان امروز ما مربوط است به حضرت حجت‌الاسلام حاج شيخ محمد كوفي كه اصالتاً اهل شوشتر خوزستان بودند و در كتاب‌ها و صحبت‌ها با عنوان «آقا شيخ محمد كوفي» از ايشان ياد مي‌شود. آن مرحوم تشرفات زيادي به محضر شريف حضرت داشته‌اند كه در اين جلسه يكي از آنها را كه در شب‌هاي قدر اتفاق افتاده با هم مرور مي‌كنيم. مرحوم شيخ محمد كوفي نقل مي‌كند كه در يكي از سال‌ها تصميم گرفتم با توجه به مناسبت‌هاي شب قدر و انتساب آن به مولايمان حضرت اميرالمؤمنين(ع) به مسجد كوفه كه محل وقوع حوادث بوده بودم و در آنجا احيا بگيرم و در سوگ آن حضرت عزاداري كنم.شب نوزدهم بود كه خودم را به مسد كوفه رسانده و بعد از افطار به گوشه‌اي از مسجد رفتم تا كمي استراحت كنم و بتوانم اعمال آن شب را با حال بهتري انجام دهم. بعد از گذشت مدتي ناگهان از خواب پريدم و ديدم كه هوا كاملاً روشن شده؛ گويي كه چند دقيقه بعد آفتاب طلوع مي‌كند. خيلي ناراحت شدم و با خودم گفتم كه نگاه كن ما آمديم اينجا احياي بهتري داشته باشيم ولي اين قدر خوابمان گرفت كه كم مانده نماز صبحمان هم قضا شود. با عجله بلند شدم كه سريع وضو بگيرم و نمازم را قبل از قضا شدن به جا بياورم. هنوز از مسجد خارج نشده بودم كه در اتاق جانبي مسجد ديدم چند نفر نشسته‌اند و يك نفر در ميان آنها خوابيده و عبايي روي خود كشيده‌اند. يك پيرمرد روحاني معمم كنار ايشان نشسته بود و تا چشمش به من افتاد مرا به اسم صدا زد و گفت تو هم بيا اينجا بنشين. من به طور كلي مسئلة قضا شدن نماز و طلوع آفتاب را فراموش كردم. پيرمرد شروع كرد به احوال‌پرسي از خودم و چند تن از علماي نجف و من هم جواب مي‌دادم. پرسيدم اين آقايي كه عبا بر سرشان كشيده‌اند كيستند؟ فرمودند: آقاي عالَم هستند. من تعجب كردم و با خودم گفتم: آقاي عالَم يك نفر بيشتر نيست از همين جهت، رو به پيرمرد كرده و گفتم: ايشان آقاي عالِم هستند. ديدم دوباره او صحبت‌هاي قبلي‌اش را تكرار كرد. آن مرد خوابيده هم ناگهان رو به پيرمرد كرد و فرمودند: «يا خضر، رهايش كن» و به قول ما بحث را كش نده. گويا كه در آن لحظه بيشتر تمايل نداشتند كه من ايشان را بشناسم. اندكي بعد آن مرد خوابيده طلب آب كرد و ديدم كه جواني آب به دست ظاهر شد و آن را به ايشان تقديم كرد. ايشان قدري از آب نوشيدند و بقيه‌اش را به شيخ محمد كوفي تعارف كرده بودند. شيخ محمد كوفي هم به گمان اينكه داخل روز شده‌اند، نيت روزه كرده و دست ايشان را رد نموده بود. جوان بعد از آن غايب شده بود و باز هم شيخ محمد كوفي متوجه نشده بود. جناب خضر فرمودند: «اجازه مي‌دهيد آقا شيخ محمد را هم با خودمان ببريم؟» فرمودند: «نه، او بايد سه امتحان پس بدهد».صحبت‌ها كه به اينجا رسيد چون خيلي نگران قضا شدن نمازم بودم اجازة مرخصي گرفتم و رفتم بيرون كه وضو بگيرم. پايم را كه بيرون مسجد گذاشتم در نهايت ناباوري ديدم كه هوا كاملاً تاريك است. تعجب كردم و تمام ماجرا را در ذهنم مرور كردم. متوجه شدم كه نور نه از خورشيد كه از همان آقاي عالَم و امام زمان(ع) بود. ده نكته راجع به اين تشرف وجود دارد كه خدمتتان عرض مي‌كنم:اول، لزوم توجه جدي به شب‌هاي مهم و سرنوشت‌ساز قدر و رعايت آداب آنهاست. دوم حفظ شعائر ديني در اين شب‌ها و عزاداري براي شهادت مولاي متقيان(ع).1نكته سوم، اهميت و جايگاه ممتاز مسجد كوفه است. در چهار مسجد نماز كامل است:2 مسجدالحرام، مسجدالنبي(ص)، مسجد بصره3 و مسجد كوفه. علت اين مطلب از اين قرار است كه آنجا وطن روحي همة ماست. به عبارت ديگر همانند وطن جسمي كه ما زندگي دنيايي‌مان را در آن مي‌گذرانيم، يك وطن روحي هم داريم كه روح ما با آن جا انس دارد. وقتي انسان به كوفه و كربلا مي‌رود احساس مي‌كند آن جا وطن اوست بي‌آنكه در آن جا زندگي كرده باشد. مسجد كوفه يك امتياز ديگر هم دارد و آن اين كه آن جا مقر حكومت حضرت بقيةالله ـ ارواحنا فداه ـ است. حضرت مهدي(ع) پس از ظهور قيام خود را از مكه شروع مي‌كنند و پس از يك مجموعه اقدامات و فعاليت‌ها نهايتاً در كوفه مستقر مي‌شوند. در آن زمان بنابر روايات، مسجد كوفه آنقدر توسعه پيدا مي‌كند كه هزار درب اطرافش نصب مي‌شود، به طور طبيعي بايد مساحت دروني مسجد چند كيلومتر باشد. در روايتي آمده كه شقي‌ترين مردم دنيا در زمان امام حسين(ع) مردم كوفه بودند و سعيدترين مردم در زمان حضرت مهدي(ع) باز هم مردم كوفه خواهند بود. [البته نه همان مردم زمان سيدالشهداء(ع)]. در آن هنگام بهترين انسان‌هاي روي زمين در آنجا جمع خواهند بود و اگر كسي بخواهد بهترين آدم‌ها را ببيند بايد به آنجا سفر كند و خود را به آن ديار برساند. نكتة چهارم اين است كه وقتي كسي در زمرة اولياي الهي قرار گرفت و خداوند دوستش داشت براي عبادت يا هر كار ديگري كه داشته باشد، [ملائكه] خداوند او را به موقع از خواب بيدار مي‌كنند. آقا شيخ محمد كوفي مي‌خواست دو ساعت بخوابد، همان دو ساعت را هم خوابيد هر چند وقتي بيدار شد، فكر كرد خيلي بيشتر خوابيده است.4اگر ما هم بندة خوب و شايستة خدا باشيم، خداوند ما را هم سر موقع بيدار مي‌كند. آية آخر سورة كهف را بسياري تجربه كرده‌اند و ويژگي اين آيه معجزة منحصر به فرد آن است كه هر كس آن را بخواند سر ساعت بدون دقيقه‌اي اختلاف بيدار مي‌شود. حال اگر كسي بعد از آنكه ملائكه او را بيدار كردند، بخوابد بحث ديگري است. البته همان طور كه يك بيمار اگر غذاهاي نامساعدي، به شرايطش بخورد ديگر هر چقدر قرص و دارو مصرف كند اثري نخواهد داشت، اگر ما يك سري اعمال انجام دهيم اين آيه و آيات مشابه آن بر ما اثر نخواهد كرد و در اين صورت ما خودمان مقصريم و نه اينكه اين آيه اثر نداشته باشد. بيدار كردن ملائكه هم شكل‌هاي مختلفي دارد گاهي مرتب درب خانه يا حجرة شخصي را زده‌اند، گاهي شست دستش را ماليده‌اند و يا ديگر راه‌ها براي افراد مختلف متفاوت بوده است.5نكتة پنجم، سلام كردن است. آقاشيخ محمد كوفي به محض ورود سلام كرده بود و اين وظيفة اسلامي همة ماست. در روايتي ديدم كه بخيل‌ترين مردم كسي است كه در سلام كردن بخل بورزد6 نه آنكه پول ندهد.نكتة ششم اينكه شيخ محمد كوفي نقل مي‌كند حضرت خضر با زبان محلي شوشتري با من حرف زد و به جاي بنشين گفت: «بينيش». اهل بيت(ع) به تمام زبان‌هاي دنيا آگاه هستند و به هر كه بخواهند مي‌توانند اين توانايي را عنايت كنند. مرحوم شيخ عباس قمي در منتهي‌الآمال از ابن شهر آشوب و قطب راوندي دربارة ابوهاشم جعفري يكي از اصحاب امام هادي و امام عسكري(ع) نقل كرده كه امام هادي(ع) با او به زبان هندي صحبت مي‌كردند و دانة ريگي در دهان او مي‌گذارند و پس از آن ابوهاشم مي‌گويد پس از آن به هفتاد و سه زبان مي‌توانستم صحبت كنم. البته ريگ بهانه بود و مي‌خواسته‌اند ذهن او را به اين سمت معطوف كنند كه گويا اين اثر آن ريگ است والّا ما معتقديم: به ذره گر نظر لطف بوتراب كندبه آسمان رود و كار آفتاب كندبعضي‌ها مثل گوسفندي هستند كه پايش را صاف مي‌كند و از جايش تكان نمي‌خورد و هر چقدر هم شاخ‌هايش را بكشند تفاوتي نمي‌كند. اين طور فايده ندارد ما بايد هم راحت سير كنيم و هم خودمان را در اختيار ايشان قرار دهيم. ما قدم برداريم آن‌ها به ما عنايت خواهند كرد. نكتة هفتم اينكه امام زمان(ع) سيد عالَم هستند. الآن در تمام هستي هيچ كس و هيچ موجودي در ميان ملائكه، چه جنيان و باقي موجوداتي كه خداوند آفريده است، احدي اشرف، و اعظم از حضرت بقيت‌الله(ع) نداريم و ايشان آقاي همة موجودات هستي هستند ان‌شاءالله كه الطاف [خاصه] ايشان نصيب همة ما بشود. نكتة هشتم خادماني كه به خدمت‌گذاري حضرت مشغولند ويژگي‌هاي مخصوص به خود دارند. وقتي آب ميل داشتند جواني حاضر مي‌شود و بعد هم كه نياز حضرت مرتفع مي‌شود او هم ناپديد مي‌گردد. در دعاي عهدي كه صبح‌ها خطاب به حضرت مي‌خوانيد يكي از بخش‌هايش اين است كه:... والمسارعين إليه في قضاء حوائجه؛معناي اين فقره چنين است كه خداوندا مرا از كساني قرار بده كه با سرعت و عجله براي رفع حوائج امام زمان(ع) گام برمي‌دارند. حوائج حضرت خيلي زياد است و حداقلش همين آب به دست ايشان دادن است. اميدواريم كه خداوند متعال اين لطف را هم شامل حال ما بكند. نكتة نهم روشنايي غير متعارفي است كه در فضاي مسجد حاكم بوده تا جايي كه شيخ محمد كوفي گمان كرده خورشيد در شرف طلوع كردن است و بعد متوجه مي‌شود كه چنين نبوده است. اين نور ممكن است ناشي از حالت مكاشفه باشد؛ يعني در حالت خاصي انسان با عالم ملكوت ارتباط پيدا مي‌كند و در آن ارتباط نوري را مشاهده مي‌كند كه ديگران نمي‌بينند حتي [ممكن است] آنها كه مثلاً در كنار شيخ محمد كوفي بوده‌اند، مشاهده نكرده باشند. گاهي هم اين نور ظاهري است و همه آن را مشاهده مي‌كنند. يكي از علمايي كه الآن در قيد حياتند مي‌فرمودند در ايام جنگ تحميلي در مسجد جمكران از دستشويي‌هاي قديمي آن بيرون مي‌آمديم و مي‌خواستيم به داخل مسجد برويم كه نماز بخوانيم، ناگهان ديدم چنان هوا روشن است كه ريگ‌هاي كف مسجد را مشاهده مي‌كرديم. سرم را برگرداندم تا منبع اين همه نور را در آن شب بسيار تاريك پيدا كنم، ديدم در آسمان دايرة خيلي بزرگ و زيبايي مي‌درخشيد كه در اطرافش هالة سبزي وجود داشت و هر چه به وسط دايره نزديك‌تر مي‌شد نور بازتر مي‌شد. در وسط آن دايره نور سفيدي در حال درخشيدن بود و نور ديگري هم در كنار آن به شكل استوانه ديده مي‌شد. نقل مي‌كردند كه همة آن‌ها كه آن شب در مسجد جمكران بودند اين نور را مشاهده كردند. و حتي بعدها خبردار شديم كه اهالي قم و اصفهان و جاهاي ديگر هم هر كس بيدار بوده آن را ديده و از آن نور باخبر شده است. مرحوم حاج محمدعلي فشندي نقل كرده بودند كه درمسجد جمكران نوري ديدم و هم‌زمان با آن كسي را در آن‌جا ديدم كه از نور چراغ فانوسي‌اش براي نوشتن استفاده مي‌كند. از او پرسيدم كه وقتي هوا اين‌قدر روشن است چرا از چراغ استفاده مي‌كني، گفته بودند هوا خيلي هم تاريك است. و بالاخره آخرين نكته اين كه امتحاناتي كه ما به طور مرتب در زندگي پشت سر مي‌گذاريم ماية تقرب انسان به خداوند است كه حضرت فرموده بودند كه اگر او از اين دو يا سه امتحاني كه پيش رو دارد سربلند بيرون بيايد مي‌تواند همراه ما بيايد، البته براي ما اين امتحانات را نقل نكرده‌اند. پيامبر اكرم(ص) در روايتي فرموده‌اند: «اگر سه چيز براي بني‌آدم نبود هيچ كس سرش را پايين نمي‌انداخت و با تكبر جلوي خداوند راه نمي‌رفت: مرض، فقر، مرگ.» جداً اين كمبودها براي انسان لطف است و انسان را قدري متواضع مي‌كند. البته اين مطلب را هم در پايان عرايضم خدمتتان عرض كنم كه گاهي انسان با يك كار خوب و حتي عبادت امتحان مي‌شود كه فقط بحث خلوصش نيست. مثلاً اگر والدين شما كار واجبي را با زمان مشخص داشته باشند امتحان شما رسيدگي به آن كار است و يا خود آنها و نه حتي انجام عبادات. حتي در بعضي از تشرفات حضرت عتاب كرده‌اند كساني را كه غير از اين رويه در پيش گرفته‌اند. گاهي هم امتحان ما با يك شر، گناه يا مثلاً سود زياد حرام است كه همة اين امتحانات در مجموع شخصيت يك نفر را آن‌قدر صيقل مي‌دهد كه به مقام اولياء اللهي برسد. پي‌نوشت‌ها:1. دربارة اين دو مورد استاد به تفصيل سخن گفتند كه به جهت اختصار به همين مقدار اكتفا كرديم. 2. البته در فتاواي مراجع راجع به حريم مسجد كه حريم قديم يا جديد و يا حتي كل شهر اختلاف وجود دارد كه اگر مسافرتي به اين اماكن داشتيد لازم است حتماً نظر مرجع خود را مطالعه كنيد. 3. ظاهراً حائر كربلا قول قوي‌تري داشته باشد. 4. بعضي از خانواده‌ها هستند نوع دوستي‌شان با بچه‌هايشان همانند دوستي خاله خرسه است كه براي اين كه مگس را كه مزاحم خواب دوستش شده بود از روي سرش بپراند؛ سنگ بزرگي محكم بر سر او كوبيد و آن بيچاره را هلاك كرد. بعضي از پدر و مادرها هستند كه اصلاً به خوراك روحي فرزندانشان توجهي ندارند و موقع نماز صبح بهانه مي‌آورند كه بدن بچه‌مان نياز به خواب دارد و جسمش بايد استراحت كند. اينها توجه ندارند كه به روح فرزندشان چه لطمه‌اي وارد مي‌كنند. جالب اينجاست كه همين پدر و مادر وقتي نوبت به صبحانه شد به هر زحمتي كه باشد اين بچه را بيدار مي‌كنند گويا كه اين موجود حيواني بيش نيست و تنها نياز به خوراك و غذا دارد. 5. شما اگر شبي بلند شديد ديديد روز كسل هستيد راه حلش اين است كه شب بعد يك ساعت زودتر بخوابيد نه اينكه نماز شب را ترك كنيد. متأسفانه در كشور ما، براي مسائل مختلفي تبليغات مي‌شود ولي هر چقدر به صدا و سيما گفته‌ايم كه ساعت هشت شب به بعد به مخاطبان خود تذكر بدهند كه بروند و استراحت كنند به خصوص براي كودكان، ولي هرگز عمل نكرده‌اند [و به عكس معمولاً پربيننده‌ترين برنامه‌ها را در اين ساعت مي‌گنجانند]. علاوه بر تنظيم خواب، خوراك هم بايد تنظيم شود چون معده هم اگر سنگين باشد، مانع مي‌شود و سپردن به ديگران يا كوك كردن ساعت هم مي‌تواند در اين امر چاره‌ساز باشد ولي از همه مهم‌تر ترك گناهان است. در روايات بسياري علت بيدار نشدن براي نماز شب را گناه و اخلاق بد و زشت است. گاهي افراد مدتي نماز شب را گناه و اخلاق بد و زشت است. گاهي افراد مدتي نماز شب مي‌خواند و دچار عجب مي‌شوند و همين عجب موجب مي‌شود. در روايت آمده كه خداوند مي‌فرمايد براي اينكه او را نگه دارم و از پرتگاه برهانم يكي، دو شب خواب را بر او مسلط مي‌گردانم. ما هر وقت توفيقي پيدا مي‌كنيم بايد خداوند شكر كنيم و با سجدة شكر از درگاه الهي تشكر كنيم تا خداوند آن نعمت را مداومت ببخشد. هر وقت هم چنين نعمت‌هايي از ما سلب شد مي‌توانيم قضاي آن را به جا بياوريم كه اگر با حالت شرمندگي و سرافكندگي باشد تأثيرات خوبي خواهد داشت و اسباب اجابت دعا را فراهم مي‌آورد. 6. رك: مجلسي، بحارالانوار، ج76، ص4.7. رك: مجلسي، همان، ج73، ص53.ماهنامه موعود شماره 69
#دین و اندیشه#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 435]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن