تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 12 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):مهدى امت من كسى است كه هنگام پر شدن زمين از بيداد و ظلم، آن را پر از قسط و عدل ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

کاشت پای مصنوعی

میز جلو مبلی

پراپ رابین سود

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1803886706




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

امام مهدي (علیه السلام) در قرآن - 2


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
امام مهدي (علیه السلام) در قرآن - 2
امام مهدي (علیه السلام) در قرآن - 2 نويسنده:منبع:ماهنامه موعود اشاره:مقالة حاضر به بررسي آياتي از قرآن كريم پرداخته است كه دو فرقة شيعه و سني در ذيل آنها رواياتي تفسيري دربارة امام مهدي(ع) نقل كرده‌اند. اين آيات كه تعدادشان بالغ بر هشت آيه است به ترتيب از ابتدا تا انتهاي قرآن به صورت ذيل بررسي شده‌اند:ابتدا روايات تفسيري فريقين در ذيل هشت آيه كه مجموعاً 44 روايت از شيعه و 65 روايت از اهل سنت مي‌باشد به صورت دسته‌بندي نقل شده و سپس به بررسي مقارنه‌اي و تطبيقي اين روايات از نظر محتوا و سند پرداخته شده است.لازم به ذكر است كه به دليل اختصار از ذكر متن عربي روايات و سند آنها خودداري شده است.در قسمت اول اين مقاله پس از بيان مقدمه‌اي در زمينة تبيين موضوع و آشنايي با اصطلاحاتي چون تفسير و تأويل، به بررسي روايات تفسيري ذيل آية 69 سورة نساء پرداخته شد و رواياتي كه در مصادر شيعي در اين زمينه نقل شده است، بررسي شد. در اين قسمت ابتدا روايات تفسيري سني در ذيل آية ياد شده، و در ادامه ساير آيات مرتبط با موعود قرآن بررسي خواهد شد. روايات تفسيري اهل سنترواياتي كه در منابع روايي اهل سنت در ذيل آيه 159 سوره نساء آمده، چهار دسته هستند: دستة يكم، ايمان همة اهل كتاب به عيسي(ع) پس از نزول وي از آسمان: در اين دسته از روايات، ضمير «به» و «قبل موته» هر دو، به حضرت عيسي(ع) برمي‌گردد. طبق اين تفسير، حضرت عيسي(ع) هنوز زنده است و پس از فرود آمدن از آسمان در آخرالزمان، همة اهل كتاب اعم از يهودي و مسيحي به او ايمان مي‌آورند. طبري در تفسيرش شانزده روايت از صحابه و تابعين نقل كرده كه آية شريفة مورد بحث را به اين صورت تفسير كرده‌اند. روايت ذيل نمونه‌اي از آنهاست:از ابن عباس روايت شده كه منظور از عبارت «قبل موته» در آيه شريفه «و إن من أهل الكتاب إلّا ليؤمننّ به قبل موته»، قبل از مرگ عيسي بن مريم(ع) است.1 دستة دوم، ايمان همة اهل كتاب به عيسي(ع) در لحظة مرگ: در اين روايات، ضمير «به» به حضرت عيسي(ع) و ضمير «قبل موته» به اهل كتاب برمي‌گردد. بر طبق اين تفسير، همة يهوديان و مسيحيان در هنگام مرگ، با كنار رفتن پرده‌ها، حقايق را درك كرده و به حقانيت حضرت عيسي(ع) پي مي‌برند، ولي ايمان در آن لحظه براي آنان هيچ ثمره‌اي ندارد. هجده روايت در تفسير طبري از صحابه و تابعين نقل شده كه آيه مذكور را چنين تفسير كرده‌اند. يكي از اين روايات چنين است:از ابن عباس روايت شده كه منظور از آية شريفه «و إن من أهل الكتاب...» اين است كه: هيچ يهودي نمي‌ميرد تا اينكه به عيسي(ع) ايمان بياورد.2 دستة سوم، ايمان همة اهل كتاب به رسول خدا(ص) در لحظه مرگ: در اين روايات، ضمير «به» به رسول مكرم اسلام(ص) و ضمير «قبل موته» به اهل كتاب برمي‌گردد. طبق اين تفسير، همة يهود و نصارا در لحظة مردن، به حقيقت نبوت رسول اكرم(ص) پي برده و ايمان مي‌آورند، ولي اين ايمان براي آنها سودي ندارد؛ زيرا در آن لحظه، زمان تكليف سپري شده است. دو روايت در تفسير طبري آمده كه آية مورد بحث را چنين تفسير كرده‌اند.3 دستة چهارم، جمع بين روايات دستة يكم و دوم: سيوطي در الدر المنثور روايتي از شهر بن حوشب نقل كرده كه مضمون آن شامل روايات دستة اول و دوم مي‌باشد. طبق اين روايت، يهوديان و مسيحياني كه بين دو مقطع زماني به آسمان رفتن حضرت مسيح(ع) و فرود آمدنش از آسمان زندگي مي‌كنند، در هنگام مرگشان به آن حضرت ايمان مي‌آورند كه اين ايمان براي آنها فايده‌اي در بر ندارد، ولي آنهايي كه پس از فرود آمدن عيسي(ع) از آسمان زندگي مي‌كنند، در زمان حياتشان به او ايمان مي‌آورند. ترجمة اين روايت به شرح ذيل است:ابن منذر از شهر بن حوشب روايت كرده كه گفت: حجاج‌ به من گفت: اي شهر آيه‌اي است از كتاب خدا كه هيچ بار آن را نخواندم مگر آن كه در دلم اعتراضي وارد شد و آن آيه: «و إن من أهل الكتاب إلّا ليؤمننّ به قبل موته» است؛ زيرا اسيران جنگي يهودي و مسيحي را مي‌آورند من گردنشان را مي‌زنم ولي نمي‌شنوم كه در دم مرگ چيزي بگويند. من به حجاج گفتم: آيه را آن طور كه بايد براي تو توجيه نكرده‌اند. يك فرد نصراني وقتي روحش از تنش بيرون آيد، ملائكه با سيلي از پشت و از رويش مي‌زنند و مي‌گويند: اي خبيث! تو تا در دنيا بودي مي‌پنداشتي كه مسيح يا خدا و يا پسر خدا و يا خداي سوم است، در حالي كه او بندة خدا و روح او و كلمة او بود؛ شخص مسيحي چون اين را مي‌شنود ايمان مي‌آورد؛ اما در زماني كه ايمان آوردن سودي ندارد. يك فرد يهودي نيز وقتي روحش از كالبدش بيرون مي‌آيد، ملائكه او را از پشت و رو با لگد وسيلي مي‌زنند و به او مي‌گويند: اي خبيث! تو بودي كه مي‌پنداشتي مسيح را كشته‌اي؟ او بندة خدا و روح او بود. مرد يهودي به مسيح ايمان مي‌آورد، اما در لحظه‌اي كه ايمان سودي ندارد. اين جريان همچنان در مورد فرد فرد يهود و نصارا جاري است تا زمان نازل شدن عيسي(ع) برسد؛ در آن زمان از اهل كتاب هر كه زنده باشد و هر كه مرده باشد به وي ايمان مي‌آورد. حجاج پرسيد: اين مطلب را از كجا به دست آورده‌اي؟ گفتم: از محمد بن علي، گفت: آري، از معدنش گرفته‌اي. شهر سپس اضافه مي‌كند به خدا سوگند من اين جريان را جز از ام سلمه نشنيده بودم ولي براي اين كه جگر حجاج را بسوزانم به دروغ گفتم: من آن را از محمدبن علي شنيدم.4بررسي تطبيقي روايات فريقيندر مورد روايات تفسيري شيعه كه در ذيل آية مورد بحث، نقل شده است بايد بگوييم تنها دستة اول اين روايات كه مراد از آيه را حضرت عيسي(ع) مي‌دانست با سياق آيات قبل، مطابقت دارد. بنابراين، روايات دسته دوم تا پنجم كه منظور از آية شريفه را ايمان آوردن اهل كتاب به پيامبر اكرم(ص) و امير مؤمنان(ع) و يا اقرار اولاد فاطمه به امامت امام خويش مي‌دانند، نمي‌توانند به عنوان تفسير آية شريفه به شمار آيند؛ زيرا قبل از اين آيه، سخني غير از حضرت عيسي(ع) در ميان نيست. علامة، طباطبايي نيز معتقد است اين روايات، نخواسته‌اند آية شريفه را تفسير كند بلكه ايمان آوردن به رسول خدا(ص) يا امير مؤمنان(ع) را نيز مصداقي از ايمان آوردن به عيسي(ع) معرفي كرده‌اند. بنابراين غرض از اين روايات، تطبيق [مصداقي بر مصداق ديگر] است و مسئلة تطبيق در روايات شأن نزول، فراوان به چشم مي‌خورد.5از بين روايات تفسيري فريقين كه ذيل آية 159 سورة نساء نقل شده آنچه كه در مورد امام مهدي(ع) است رواياتي است كه به نازل شدن حضرت مسيح(ع) از آسمان پس از ظهور حضرت مهدي(ع) مربوط مي‌شود. بنابراين، تنها دستة اول روايات فريقين يعني آنهايي كه ضمير «به» و «قبل موته» را به حضرت عيسي(ع) برمي‌گرداند، مربوط به بحث ماست. تعداد اين روايات در منابع روايي اهل سنت زياد است چنان‌كه در تفسير طبري شانزده روايت از صحابه و تابعين در اين باره ذكر شده است. اما، در تفاسير روايي شيعه تنها يك روايت در اين زمينه وجود دارد كه همان روايت «شهربن حوشب» است كه نقل شد.نكتة قابل ذكر اين است كه دستة اول روايات تفسيري اهل سنت همگي «موقوف» مي‌باشند و روايت موقوف جزء روايات ضعيف برشمرده شده است؛ اما ضعف سند اين روايات توسط ظهور و سياق آيات قبل كه مفاد اين روايات را تأييد مي‌كند، جبران مي‌شود. همچنين متعدد بودن اين روايات ـ چنانكه شانزده روايت در تفسير طبري نقل شده است ـ نيز تأييد ديگري بر جبران معصوم ـ يعني امام باقر(ع) ـ بوده و موقوف نمي‌باشد كه اين مطلب نيز مؤيد ديگري بر جبران ضعف سند آنهاست. در مجموع مي‌توان دلالت اين روايات را پذيرفت و اين تفسير از آية شريفه را ـ كه حضرت عيسي(ع) هنوز زنده است و در آخرالزمان همة اهل كتاب به او ايمان خواهند آورد ـ بر ساير تفاسير ترجيح داد.با توجه به اين كه روايت «شهر بن حوشب» در منابع روايي شيعه و اهل سنت ـ هر دو ـ نقل شده است؛ اينك به بررسي مقارنه‌اي اين روايت مي‌پردازيم:1. اين روايت در منابع شيعه از محمد بن علي بن الحسين بن علي بن ابي‌طالب(ع) يعني امام باقر(ع) نقل شده، در حالي كه در مصادر اهل سنت از محمد بن علي بن ابي‌طالب يعني محمد حنيفه روايت شده است. علامه طباطبايي(ره) در الميزان در اين باره مي‌گويد: ظاهراً در آغاز، عبارت «ابن ابي طالب» در بين نبوده، تنها محمد بن علي بود سپس راويان احاديث در اين كه محمد بن علي كيست، اختلاف كرده‌اند، بعضي پنداشته‌اند محمد بن علي بن ابي طالب(ع) است و بعضي ديگر با محمد بن علي بن الحسين(ع) تطبيقش كرده‌اند.62. از نظر محتوايي آنچه در روايت محمد بن حنفيه آمده، اعم از روايت امام باقر(ع) است. به عبارت ديگر، روايت محمد حنفيه هم يهوديان ومسيحيان دوران قبل از فرود آمدن حضرت عيسي(ع) از آسمان و هم دوران پس از نزول او از آسمان را شامل مي‌شود، ولي روايت امام باقر(ع) تنها شامل يهوديان و مسيحيان دوران پس از نزول عيسي(ع) از آسمان است.3. در روايت محمدبن حنفيه، جملة «پشت سر امام مهدي(ع) نماز مي‌خواند» نيامده و تنها به فرود آمدن حضرت عيسي(ع) از آسمان اكتفا شده است. اما، با توجه به روايات ديگري كه در منابع روايي اهل سنت وجود دارد7 و در آنها به زمان فرود حضرت مسيح(ع) از آسمان در دوران ظهور حضرت مهدي(ع)تصريح شده است؛ در اين روايت نيز قطعاً منظور، نازل شدن حضرت عيسي(ع) در زمان ظهور امام زمان(ع) خواهد بود. بنابراين، عدم اشارة اين روايت به نماز گزاردن حضرت عيسي(ع) پشت سر امام مهدي(ع)، در اين مطلب كه حضرت مسيح(ع) پس از ظهور امام زمان(ع) از آسمان فرود مي‌آيد، خدشه‌اي وارد نمي‌كند.به دليل ارتباط روايات نزول حضرت عيسي(ع) با روايات ظهور امام مهدي(ع) در مبحثي جداگانه به اين موضوع مي‌پردازيم. روايات نزول حضرت عيسي(ع) از آسمانروايات دربارة نازل شدن حضرت عيسي(ع) در هنگام ظهور حضرت مهدي(ع) هم از طرق اهل سنت و هم از طرق، شيعه زياد و به اصطلاح «مستفيض»8 است.در اينجا به عنوان مؤيد روايات تفسيري، به تعدادي از روايات اهل سنت در اين زمينه اشاره مي‌كنيم:1. در سنن ترمذي از رسول خدا(ص) روايت شده است كه حضرت فرمود:بشارت دهيد، همانا امت من مانند باران است كه مشخص نيست آخرش بهتر است يا اولش؛ يا مانند بوستاني است كه جمع زيادي از آن بهره‌مند مي‌شوند. چگونه امتي كه من در ابتدا، مهدي در وسط و مسيح در انتهاي آن قرار دارد هلاك مي‌شود؟ لكن در اين بين [افرادي] بدخوي وجود دارند كه آنان از من نيستند و من از آنان نيستم.92. بخاري از رسول خدا روايت كرده كه حضرت فرمود: چگونه هستيد هنگامي كه فرزند مريم در بين شما فرود آيد در حالي كه امام شما از خود شما باشد؟103. از عبدالله بن عمر روايت شده است كه: مهدي كسي است كه عيسي بن مريم بر او نازل مي‌شود و پشت سر او نماز مي‌خواند.114. رسول خدا(ص) فرمود: كسي كه عيسي بن مريم پشت سرش نماز مي‌خواند از ما است.125. رسول خدا(ص) فرمود: مهدي متوجه مي‌شود كه عيسي(ع) فرود آمده گويي از مويش آب مي‌چكد؛ آن‌گاه مهدي به او مي‌گويد: جلو بايست و با مردم نماز بگزار. عيسي پاسخ مي‌دهد: نماز منحصراً توسط تو برپا مي‌شود پس عيسي پشت سر مردي از فرزندان من نماز مي‌خواند؛ هنگامي كه نماز اقامه شد [عيسي] مي‌ايستد تا [مهدي] در جايگاه بنشيند و با او بيعت مي‌كند پس از آن [عيسي] چهل سال زندگي مي‌كند.13 3. آية 158 سورة انعام خداوند متعال مي‌فرمايد: هل ينظرون إلّا أن تأتيهم الملئكة أو يأتي ربّك أو يأتي بعض آيات ربك يوم يأتي بعض آيات ربّك لاينفع نفساً إيمانها لم تكن امنت من قبل أو كسبت في إيمانها خيراً، قل انتظروا إنّا منتظرون.آيا جز اين انتظار دارند كه فرشتگان به سويشان بيايند، يا پروردگارت بيايد، يا پاره‌اي از نشانه‌هاي پروردگارت بيايد؟ [اما] روزي كه پاره‌اي از نشانه‌هاي پروردگارت [پديد] آيد، كسي كه قبلاً ايمان نياورده يا خيري در ايمان آوردن خود به دست نياورده، ايمان آوردنش سود نمي‌بخشد. بگو: «منتظر باشيد كه ما [هم] منتظريم». روايات تفسيري شيعهروايات تفسيري شيعه كه ذيل آية مورد بحث وارد شده به دو دسته كلي تقسيم مي‌شوند: دستة يكم، نشانه‌هاي قيامت: اين روايات تأويل عبارت «يوم يأتي بعض ايات ربّك... خيراً» را مربوط به دوران آخرالزمان دانسته و به ذكر اشراط الساعة (نشانه‌هاي قيامت) پرداخته‌اند. در بعضي از اين روايات فقط به طلوع خورشيد از مغرب اشاره شده و در برخي ديگر نشانه‌هاي ديگري همچون خروج دجال و خروج جنبندة زمين نيز مطرح شده است. به عنوان نمونه در تفسير عياشي روايت ذيل نقل شده است:از زراره و حمران و محمد بن مسلم از امام باقر(ع) و امام صادق(ع) روايت شده كه در ذيل جملة «يوم يأتي بعض آيات ربّك لاينفع نفساً إيمانها» فرمودند: مقصود از اين آيات، طلوع آفتاب از مغرب و خروج جنبندة زمين و دجال است كه اگر انسان به گناه اصرار ورزد و عمل ايماني به جا نياورد و اين آيه‌ها ظاهر شود، ايمانش سودي نخواهد داشت.14 دستة دوم، روز خروج قائم(ع): اين روايات آية مورد بحث را درباره امام مهدي(ع) تأويل كرده‌اند. شيخ صدوق در كتاب كمال الدين و تمام النعمة دو روايت در اين زمينه آورده كه به نقل يكي از آنها بسنده مي‌كنيم:امام صادق(ع) دربارة آية «يوم يأتي بعض آيات ربّك...». فرمود: منظور روز خروج قائم منتظر(ع) است. سپس فرمود: اي ابا بصير، خوشا به حال شيعيان قائم ما كه در دوران غيبتش منتظران ظهور او و در هنگام ظهورش مطيع او هستند؛ اينان اولياي خدا هستند كه برايشان بيمي نيست و غمگين نخواهند شد.15 روايات تفسيري اهل سنتمحتواي روايات تفسيري اهل سنت دربارة آيه مورد بحث، متضمن اين مطلب است كه خداوند متعال به وسيلة اين آيه خبر داده كه ايمان آوردن شخص كافر پس از وقوع نشانه‌هاي قيامت (أشراط الساعة) مورد قبول نيست. البته نشانه‌هاي قيامت در اين روايات به شكل‌هاي مختلفي نقل شده كه در مجموع اين نشانه‌ها عبارتند از: طلوع خوشيد از مغرب، خروج جنبندة زمين، خروج يأجوج و مأجوج، خروج دجال و نمايان شدن دود.طبري روايات تفسيري ذيل آيه مذكور را به دو دسته تقسيم كرده است: دستة اول، يكي از نشانه‌هاي قيامت: اين روايات منظور از «بعض آيات» در عبارت «يوم يأتي بعض آيات... خيراً» را فقط طلوع خورشيد از مغرب مي‌دانند. روايات متعددي در تفسير طبري از رسول خدا(ص) در اين زمينه نقل شده است كه به يكي از آنها اشاره مي‌كنيم:ابو سعيد خدري از رسول خدا(ص) روايت كرده كه حضرت فرمود: منظور از «يوم يأتي بعض آيات ربّك لاينفع نفسا إيمانها» طلوع خورشيد از مغرب است.16 دستة دوم، نشانه‌هاي قيامت: اين دسته از روايات، منظور از عبارت مذكور را علاوه بر طلوع خورشيد از مغرب، نشانه‌هاي ديگري همچون خروج جنبندة زمين، خروج يأجوج و مأجوج، خروج دجال و دود نيز مي‌دانند. پنج روايت در اين زمينه در تفسير طبري نقل شده كه به عنوان نمونه روايت زير را نقل مي‌كنيم:ابوهريره از رسول خدا(ص) روايت كرده است كه حضرت فرمود: وقتي سه نشانه، نمايان شود كسي كه قبلاً ايمان نياورده يا خيري در ايمان آوردن خود به دست نياورده، ايمان آوردنش سود نمي‌بخشد. اين سه نشانه عبارتند از: طلوع خورشيد از مغرب، دجال و جنبندة زمين.17در الدر المنثور نيز روايات متعددي در ذيل آيه مورد بحث نقل شده است كه بسياري از اين روايات، تفسيري نيستند، اما آن رواياتي كه تفسيري‌اند همچون روايات نقل شده در تفسير طبري به دو دستة مذكور، تقسيم مي‌شوند.بررسي تطبيقي روايات فريقينروايات تفسيري فريقين اجماع دارند كه عبارت «يوم يأتي بعض آيات.. خيرا» در آية مورد بحث، مربوط به علايم آخرالزمان است. اين نشانه‌ها كه در بعضي روايات، تعداد آنها به ده نشانه مي‌رسد عبارتند از: ظاهر شدن دود، خروج دجال، نزول عيسي(ع)، خروج يأجوج و مأجوج، خروج جنبندة زمين، طلوع خورشيد از مغرب، فرو رفتن زمين در مشرق، فرو رفتن زمين در مغرب، فرو رفتن زمين در جزيرة العرب و خروج آتش از عدن (يمن).يكي از اين علايم كه در روايات تفسيري فريقين به طور مكرر از آن ياد شده، خروج دجال است. احاديث خروج دجال در صحيحين نيز وارد شده است.18 «نووي» در شرح صحيح مسلم تصريح كرده كه احاديث وارده در مورد دجال براي اهل حق، حجت است بدين معنا كه وجود دجال قطعي و صحيح است و او شخصي است كه خداوند متعال بندگانش را به وسيلة او امتحان و آزمايش مي‌كند؛ تا آنجا كه مي‌گويد: اين عقيده، مذهب اهل سنت و همة محدثان و فقيهان است.19ارتباط احاديث دجال به امام مهدي(ع) از شهادت علماي اهل سنت به تواتر احاديث مهدي(ع) و ظهور آن بزرگوار در آخرالزمان و خروج حضرت عيسي(ع) به همراه او و ياري كردن او در كشتن دجال، ظاهر مي‌شود. از جمله كساني كه به اين تواتر تصريح كرده‌اند، ابن حجر عسقلاني است؛ وي در كتاب فتح الباري گفته است: نماز گزاردن عيسي(ع) پشت سر مردي از اين امت در آخرالزمان و نزديك قيام قيامت، دلالت مي‌كند بر اقوال صحيحي كه مي‌گويند: «زمين از قيام‌كننده‌اي الهي كه قيامش همراه با حجت و برهان است، خالي نمي‌ماند».20ابن حجر همچنين در كتاب تهذيب التهذيب، مسئلة تواتر اخبار مهدي(ع) از قول ديگران را چنين آورده است: اخبار و روايات مهدي(ع) به دليل كثرت راويانشان از محمد مصطفي(ص) به حد تواتر و استفاضه رسيده است. در اين روايات آمده كه مهدي(ع) از اهل بيت پيامبر است و هفت سال در زمين حكومت و زمين را پر از عدل و داد خواهد كرد و عيسي(ع) خروج مي‌كند و او را در قتل دجال ياري مي‌رساند. مهدي(ع) امام اين امت است و عيسي(ع) در همة دوران او پشت سر وي قرار دارد.21آنچه كه موجب ارتباط روايات تفسيري فريقين با يكديگر مي‌شود، مسئلة دجال است. مسئلة دجال از مسايلي است كه شيعه و سني آن را به عنوان يكي از علايم آخرالزمان بر شمرده‌اند و احاديث فراواني در منابع فريقين وجود دارد كه كشته شدن دجال را به دست حضرت عيسي(ع) پس از فرود از آسمان در آخرالزمان نسبت مي‌دهند كه به بعضي از اين روايات در ذيل آيه 159 سوره نساء اشاره كرديم.ظهور آية مورد بحث نيز منافاتي با روايات نقل شده ندارد و آنها را تأييد مي‌كند. پي‌نوشت‌ها:1. طبري، محمد بن جرير، جامع البيان، ج6، ص25، بيروت، دارالفكر، 1415ق.2. همان، ج6، ص26.3. همان، ج6، ص29.4. سيوطي، جلال الدين عبدالرحمان، الدر المنثور، ج2، ص241، دارالمعرفة، الطبعة الاولي‌، 1365 ق.5. طباطبايي، سيد محمد حسين، الميزان، ج5، ص144، همان.6. همان، ج5، ص154.7. به تعدادي از اين روايات در مبحث «روايات نزول عيسي» ـ كه به زودي مي‌آيد ـ اشاره شده است.8. روايت مستفيض آن است كه تعداد روايان آن از سه نفر بيشتر باشد اما به حد تواتر نرسد.9. سنن ترمذي، ج5، ص152، ب6 ، ح2869.10. صحيح بخاري، ج4، ص205، كتاب بدء الخلق، باب نزول عيسي بن مريم.11. ابن حماد، الفتن، 103؛ همچنين: ابن ابي شيبة، ج15، ص198، ح19495.12. بيان الشافعي، ص500، ب7.13. همان، ص497، ب7.14. عياشي، تفسير عياشي، ج1، ص384، همان؛ همچنين نگاه كنيد به: نورالثقلين، ج1، ص780، ح354، همان، همچنين احاديث 352، 353 و 358 نيز مشمول دستة اول روايات تفسيري شيعه مي‌شوند.15. صدوق، كمال‌الدين و تمام النعمة 358، ح9، مؤسسة النشر الاسلامي التابعة لجامعة المدرسين: روايت دوم را ببينيد در همان منبع، ص336، ح54.16. طبري، محمد بن جرير، جامع البيان، ج8، ص127، ح 11055، همان احاديث 11056 تا 11074 نيز مربوط به همين دسته از روايات است.17. همان، ج135، ح 11077. همچنين احاديث 1075، 1076، 1078 و 1079 مربوط به دستة دوم مي‌باشد.18. صحيح بخاري، ج8، ص101، كتاب الفتن، باب ذكر دجال، بيروت، دارالفكر، 1404 ق؛ نووي، صحيح مسلم بشرح النووي، ج18، ص78ـ58، كتاب الفتن و اشراط الساعة، بيروت، دارالكتب العربي، الطبعة الثانية، 1407ق.19. نووي، صحيح مسلم بشرح نووي، ج18، ص58، همان.20. ابن حجر عسقلاني، تهذيب التهذيب، ج6، ص359. بيروت، دارالفكر، الطبعة الثانية.21. ابن حجر عسقلاني، تهذيب‌التهذيب، ج6، ص359، بيروت، دارالفكر، الطبعة الاولي، 1404 ه‍ ق. علاوه بر اين ساير علماي اهل سنت نيز عباراتي درباره تواتر احاديث مهدي(عج) دارند كه به برخي از آنها اشاره مي‌كنيم:الف ـ ابن حجر هيثمي در كتاب صواعق المحرقه، ج2، ص211 مي‌گويد:«احاديثي كه در آن اشاره به ظهور مهدي بسيار زياد به حد متواتر است.»ب ـ علامه مناوي در كتاب فيض القدير، ذيل حديث 9245 مي‌گويد: «اخبار مهدي زياد و مشهور است به حدي كه جماعتي درباره اين احاديث تأليفات مستقلي دارند.»ج ـ تفتازاني در كتاب شرح مقاصد، ج2، ص62 مي‌گويد:«از جمله اموري كه ملحق به باب امامت مي‌شود خروج مهدي و نزول عيسي است كه اين دو از علايم قيامت بوده و در اين باره خبرهاي صحيحي رسيده است.»د ـ قرماني دمشقي در كتاب اخبار الدول و آثار الاول، (ج1، ص463) مي‌گويد:«علما بر اين امر اتفاق دارند كه مهدي همان قيام كننده در آخرالزمان است و اخبار ظهور آن حضرت، يكديگر را تأييد مي‌كنند و روايات بر اشراق نورش تظاهر دارند.»ه‍ ـ مباركفوري در كتاب تحفة الاحوذي بشرح جامع الترمذي (ذيل حديث 2331) مي‌گويد: «بدان كه مشهور بين تمام مسلمانان در طول زمان‌ها اين است كه به طور حتم در آخرالزمان شخصي از اهل بيت ظهور خواهد كرد كه دين را تأييد كرده، عدل را در ميان جامعه ظاهر مي‌كند و مسلمانان به دنبال او مي‌روند و او بر ممالك اسلامي تسلط پيدا خواهد نمود و او مهدي ناميده مي‌شود».به همين مضامين در كلمات بزرگان ديگر از علماي اهل سنت نيز مطالبي مي‌يابيم از جلمه:و ـ شيخ منصور علي ناصف در كتاب التاج الجامع للاصول، ج5، ص310؛ز ـ برزنجي در كتاب الاشاعه لاشراط الساعة، ص87؛ح ـ ابن تيميه حراني در كتاب منهاج السنة النبوية، ج4، ص211؛ط ـ سيد احمد زيني دحلان در كتاب الفتوحات الاسلامية، ج2، ص322؛ي ـ ابوالاعلي مودودي در كتاب البيات، ص116؛ك ـ ابوطيب قنوجي در كتاب الاذاعة، ص53؛ل ـ دكتر عبدالعليم عبدالعظيم بستوي در كتاب المهدي المنتظر في الاحاديث الصحيحة، ص360.
#دین و اندیشه#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 395]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن