تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 15 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):سكوت مؤمن تفكر و سكوت منافق غفلت است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826265337




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

نماز؛ ميراث انبياي الهي


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
نماز؛ ميراث انبياي الهي
نماز؛ ميراث انبياي الهي نويسنده:حجة الاسلام والمسلمين احمد صادقيمنبع: روزنامه قدس اشاره : همه پيامبران الهي، راز و نياز و مناجات و تسليم در برابر ذات مقدس پروردگار عالم داشته اند و در راه عبوديت و بندگي و نماز و اطاعت خداوند جهان، هجرت و جهاد و فداكاري نموده و عمر خود را سپري كرده اند.ما در اين نوشته، به آن دسته از پيغمبراني خواهيم پرداخت كه قرآن كريم، داستان نماز خواندن آنان را مطرح ساخته است. ذكر اين نكته ضروري است كه وقتي سخن از «نماز پيامبران الهي» به ميان مي آيد، موضوع اصل نماز آنان مطرح است، كه با نماز تكامل يافته اي كه امروز آن را انجام مي دهيم، تفاوت فراواني داشته است.آري، اين طور نبود كه آنان هم مثل ما، در هر شبانه روز هفده ركعت نماز واجب بخوانند، بلكه قرآن كريم، اصل نماز آنان را، كه شامل خضوع و خشوع و كرنش در برابر خداوند عالم بوده، مطرح نموده است. نماز ابراهيم( علیه السلام )قهرمان توحيد، پيامبر بزرگ، ابراهيم خليل( علیه السلام ) حدود دو هزار سال قبل از ميلاد، در «اور» از توابع «كلده» در مشرق «بابل» كه بين دجله و فرات قرار داشت، به دنيا آمد.(1)اين پيامبر بزرگ، تمام عمر دويست ساله خود را صرف اطاعت خدا و مبارزه با شرك و بت پرستي نمود و در اين راه هجرتها و آوارگيها كشيد. قرآن كريم، ابراهيم( علیه السلام ) را به عنوان الگو و اسوه براي ما معرفي كرده است.(2)همسر ابراهيم «ساره» نام داشت و در يك مسافرتي كه آنان از مصر به فلسطين انجام دادند و خدمتگزار خود «هاجر» را نيز همراه برده بودند، ساره كه تا آن سن و سال فرزندي نداشت، به شوهر خود ابراهيم( علیه السلام ) پيشنهاد كرد با «هاجر» ازدواج كند، تا ابراهيم( علیه السلام ) كه بسيار شوق فرزند شدن داشت، از اين ناحيه فرزند دار گردد.اما وقتي ازدواج انجام شد و ابراهيم( علیه السلام ) از هاجر داراي فرزند پسري به نام اسماعيل گرديد، ساره گرفتار رقابت و ناراحتي شد و براي كاستن از اين ناراحتي، به همسر خود ابراهيم( علیه السلام ) پيشنهاد كرد هاجر و فرزند نو رسيده را از وطن و زندگي دور گرداند.در چنين وقتي، خداوند به ابراهيم( علیه السلام ) دستور داد مادر و كودك شيرخوار را به سرزمين مكه منتقل كند. ابراهيم( علیه السلام )، زن و فرزند را از فلسطين حركت داد و به مكه آورد و آنان را در كنار خانه كعبه گذاشت. سرگذشت وحشتناكي است، مادر جواني با فرزند نو رسيده اش، در دره اي كه كوههاي خشك سر به فلك كشيده قرار گرفته اند. نه از آب خبري هست و نه از آزادي، بلكه حرارت شنهاي داغ، آن سرزمين را به كانون سوزان و طاقت فرسايي تبديل كرده است.باري، مطلب از نظر جريان طبيعي، بسيار سخت و دلخراش است؛ اما پشتيبان آن خداوند تواناست، كه هر مشكلي را آسان و هر رنجي را مقدمه پيروزي قرار مي دهد. بدين جهت، با همه سختيها، بايد دل به لطف او بست و ابراهيم هم چنين زمزمه سر مي دهد:«پروردگارا! من تعدادي از اعضاي خانواده ام را، به سرزمين بي كشت و زراعتي، نزد خانه محترم تو مسكن دادم. پروردگارا! منظور من اين است كه آنان نماز را به پاي دارند. خدايا! دلهاي مردم را به سوي آنان متوجه گردان و با انواع ميوه ها به آنان روزي برسان، تا شكر و سپاس تو را انجام دهند.(3)روزهايي كه اسماعيل( علیه السلام ) بزرگ شده بود، در هشتم ذيحجه اي، ابراهيم( علیه السلام )، فرزند را برداشت و لبيك گويان راه «منا» را پيش گرفتند و با پيروان موحدي كه همراه آنان بودند، ابراهيم( علیه السلام ) براي ظهر و عصر و مغرب و عشاء، نمازهاي جماعتي تشكيل داد و پيروانش به او اقتدا كردند. از آن تاريخ تاكنون، حدود چهار هزار سال مي گذرد، ولي ابراهيم( علیه السلام ) و پيروانش با نماز خود، دره «منا» و بعد صحراي عرفات را با نور توحيد و نماز جماعت، جلوه شكوهمندي بخشيدند.(4) نماز اسماعيل( علیه السلام )اسماعيل، فرزند ابراهيم( علیه السلام ) بزرگ شد و براي بالا بردن ديوارها و ساختمان خانه كعبه، با ابراهيم( علیه السلام ) همكاري كرد.(5) از سوي ديگر، ابراهيم( علیه السلام ) از قبل نيز از درگاه الهي تقاضا كرده بود: «خدايا! مرا و ذريه ام را، از نمازگزاران قرار بده.»(6)اين دعاها و درخواستها به ظهور رسيد، ابراهيم( علیه السلام ) و اسماعيل( علیه السلام ) دو پيامبر بزرگ، پايه گذاران حج و عبادت و دعا و نماز در آن سرزمين گرديدند، با شرك و بت پرستي مبارزه نمودند و از امتحانهاي سخت، سرفراز بيرون آمدند(7) و به تطهير خانه خدا براي ركوع و سجود كنندگان و طواف گزاران اقدام نمودند و راه توحيد و عبادت را براي انسانها هموار كردند.خداوند متعال در قرآن كريم، خطاب به پيامبر اعظم(ص)، ضمن تجليل فراوان از اين پيامبر بزرگ مي فرمايد(8)«داستان اسماعيل را در كتاب خود ياد كن، زيرا او پيامبري بود كه در وعده ها و قرارهاي خود بسيار صادق و درست كردار بود. افزون بر اين، اسماعيل پيوسته اعضاي خانواده خود را به انجام نماز و پرداخت زكات وادار مي كرد و او در نزد پروردگار خويش، بنده اي پسنديده و رضايتبخش بود.»(9) نماز شعيب( علیه السلام )چهار تن از پيامبران الهي، عرب بودند، كه ترتيب آنان بدين قرار است: هود، صالح، شعيب و محمد(ص).شعيب پيغمبر( علیه السلام )، از نسل ابراهيم خليل( علیه السلام ) بود كه بعد از هود و صالح و اندكي پيش از حضرت موسي( علیه السلام ) مي زيست. او از سرزمين «مدين» نزديك «تبوك» فاصله بين «مدينه» و شام برخاسته بود.(10)قرآن كريم نام سرزمين شعيب را آورده و مي فرمايد: «ما براي مردم «مدين»، برادر آنان شعيب را فرستاديم، او گفت: اي مردم! خداوند را عبادت كنيد، زيرا غير از او خدايي وجود ندارد...»(11)شعيب( علیه السلام )، براي راهنمايي ملت خود به توحيد و عبادت خداوند و مبارزه با كم فروشي و انحرافهاي مالي و اقتصادي جامعه، تلاشهاي فراواني انجام داد، سخنراني هاي فصيح و بليغي ايراد نمود، تا جايي كه او را «خطيب پيامبران» ناميدند.(12)اما مردم، همچنان به ناداني و لجبازي خود ادامه مي دادند، اين پيامبر الهي را مسخره مي كردند و حتي مي گفتند: «اي شعيب! آيا اين نمازي كه مي خواني به تو دستور داده كه ما را از پرستش خدايان پدرهايمان و نيز از دخل و تصرف در اموالمان - هرطور مي خواهيم- باز داري؟ اما خداوند، رسالت و دعوت و عبادت شعيب( علیه السلام ) را كه همراه با صبر و مقاومت و درستكاري بود، مورد تمجيد و ستايش قرار داده است.»(13)آن مردم تأثير سازنده نماز را روي شعيب پيامبر و ياران و پيروان او مشاهده كرده و ديده بودند نماز، روحيه انسان را عوض مي كند، وجدان را منقلب مي سازد، احساسات و مشاعر او را به سوي تقوا و خدابيني سوق مي دهد، از عبادت غيرخدا باز مي دارد و از لغزشهاي اعتقادي و كم فروشي و حرامخواري، كه از خصلتهاي خطرناك و نابود كننده آن مردم بود، انسان را باز مي دارد.(14) نماز موسي( علیه السلام )موساي كليم( علیه السلام ) فرزند «عمران» از مادري به نام «يوكابد» يا «آناحيد» در مصر به دنيا آمد.(15) بيش از سه روز از ولادت و شيرخوارگي او نگذشته بود كه مادر به دستور خداوند، كودك جگر گوشه خود را در صندوقچه قيراندودي گذاشت و او را به دريا انداخت.علت اين بود كه به فرعون، فرمانرواي مصر خبر داده بودند در بني اسرائيل كودكي به دنيا مي آيد كه اساس شرك آلود فرعونيان را در هم مي ريزد و فرعون هم كه از اين معنا سخت ناراحت بود، هر كودكي را كه از مادر متولد مي شد، مي كشت، تا جايي كه شمار كودكان مظلومي را كه از اين ناحيه كشته شدند، تا بيست هزار كودك نوشته اند.»(16)زندگاني حضرت موسي( علیه السلام ) را سه دوره چهل ساله، يعني حدود يكصد و بيست سال دانسته اند، كه چهل سال اول به طور ناشناس در دستگاه فرعون پرورش يافت، در دوره چهل سال دوم، روزگار وارد شدن او به سرزمين «مدين» و دعوت به آيين ابراهيم( علیه السلام ) و ازدواج با «صفورا» دختر شعيب پيامبر بود و از سن هشتاد سالگي به مقام بلند نبوت رسيد و تا آخر عمر يكصد و بيست ساله خود، اداي رسالت نمود.(17)حضرت موسي( علیه السلام ) زندگي سراسر مبارزه و پرماجرايي داشته، در برابر فرعون بت پرست، اقدامهايي انجام داد، تا وي و ملت او را از شرك و كفر رها سازد و به توحيد و خداپرستي و عبادت پروردگار، دعوت نمايد؛ ولي آنان زير بار دعوت و هدايت او نمي رفتند.آن طور كه قرآن كريم بيان مي دارد، حضرت موسي( علیه السلام ) با عنايت خداوند معجزه هايي انجام داد كه تحت عنوان «تسع آيات» (18) به نه مورد آن اشاره شده و به تفصيل آن در آيات ديگر قرآن آمده است.اهميت موضوع نماز در نبوت حضرت موسي( علیه السلام ) آن گاه روشن تر مي شود كه داستان برانگيخته شدن او به نبوت را مطالعه كنيم.در تاريخ مي خوانيم شعيب( علیه السلام )، دختر خود «صفورا» را به ازدواج موسي درآورده بود، تا موسي به عنوان مهريه، مدت ده سال براي او شباني كند.(19)وقتي مدت قرارداد موسي( علیه السلام ) با شعيب( علیه السلام ) به پايان رسيد، موسي همسر و فرزند و گوسفندان خود را برداشت و از «مدين» به سوي شام و مصر حركت كرد.موسي به وضع مسير و راه آشنايي نداشت، بدين جهت مسير «طور غربي» را پيش گرفت و راه را گم كرد، شب تاريك فرا رسيد، رعد و برق شديد درگرفت و باران تندي مي باريد. طوفان سخت مي وزيد و هواي بسيار سرد و ناراحت كننده اي بود. گوسفندان او متفرق و گم شدند و مشكل ديگري كه بر سختيهاي او افزود، اين بود كه همسرش نيز به درد زايمان مبتلا گرديد!موسي( علیه السلام )، اندكي سرگردان و درمانده شد، به اين فكر افتاد كه آتشي بيافروزد، تا خود و زن و فرزندش اندكي گرم شوند، اما طوفان و باران نمي گذاشت هيزم روشن شود و همه از وحشت تاريكي و سرماي شب ظلماني به وضع دردناك و هولناكي مبتلا شدند.(20)قرآن كريم، در بيش از هشتاد آيه، قسمتهايي از داستان موسي( علیه السلام ) را يادآور شد.«اي پيامبر! آيا داستان موسي را شنيده اي؟ آنگاه كه از دور آتشي را مشاهده نمود و به خانواده خود گفت: اندكي صبر كنيد، من آتشي را ديدم، شايد بتوانم شعله اي از آن را براي شما بياورم، يا در كنار آتش، راهنمايي را پيدا كنم.»وقتي موسي( علیه السلام ) نزد آتش آمد، ندا داده شد: اي موسي! من پروردگار تو هستم، كفشهاي خود را بيرون بياور كه در سرزمين مقدس «طوي» هستي و من هم تو را براي نبوت برگزيدم.اكنون به آنچه به تو وحي مي شود، گوش فرا بده. من «خدا» هستم. معبودي غير از من نيست. مرا پرستش كن و نماز را به پاي دار، تا به ياد من باشي.(21)بدين ترتيب، با نبوت موسي( علیه السلام )، نماز هم همراه آن بود، تا در پرتو اين عبادت و اجراي اين دستور خداوندي، قلب ناآرام و جان پريشان و مضطرب وي هم، آرامش و سكون مطمئن يابد. نماز زكريا( علیه السلام )زكريا نيز از پيامبران الهي بود كه سراسر عمر خود را به دعوت و هدايت مردم به سوي خداوند و عبادت پروردگار عالم گذرانيد، اما زكريا در حالي كه به سن نود سالگي رسيده بود و موي سر و صورتش سفيد شده بود، هنوز از نعمت فرزند بهره اي نداشت، نگراني اين پيغمبر از بي اولادي اين بود كه پس از خود وارثي نداشت كه مردم را هدايت كند تا آنان به گمراهي مبتلا نشوند.زكريا، پيوسته دست به دعا برمي داشت: «خدايا! از جانب خود به من فرزند صالحي عطا كن، كه وارث من و وارث آل يعقوب بوده و بنده پسنديده تو باشد.»(22)زكريا هرگاه در محراب عبادت قرار مي گرفت، اين دعا را انجام مي داد و از خداوند درخواست فرزند مي كرد، تا اين كه دعاي او مستجاب شد و خداوند به او مژده داد:«اي زكريا! بزودي داراي فرزند پسري مي شوي، كه اسم او «يحيي» است و كسي هم تاكنون به اين اسم ناميده نشده است.»(23)طبق فرموده قرآن: «زكريا در محراب عبادت و در حال نماز بود كه فرشتگان به او ندا دادند: بزودي داراي فرزند پسري مي شوي كه به نبوت عيسي( علیه السلام ) گواهي مي دهد و خود او هم فرزندي بزرگوار و پارسا مي باشد و نيز پيغمبري از شايستگان است.»(24) نماز عيسي( علیه السلام )حضرت مريم( سلام الله علیها )، دختر عمران، كه قرآن كريم او را بانوي برگزيده ناميده،(25) با عنايت و معجزه الهي، پسري به دنيا آورد كه عيسي فرزند مريم( علیه السلام ) ناميده مي شود.همسر «عمران» وقتي آبستن بود، با خداوند عهد و نذر بست كه فرزند خود را پس از ولادت، خدمتگزار بيت المقدس قرار دهد، اما آن گاه كه فرزند به دنيا آمد، دختر بود و نام او را هم «مريم( سلام الله علیها )» انتخاب كرد.(26)مريم( سلام الله علیها ) دختر كوچكي بود، كه پدرش را از دست داد و زكرياي پيامبر در بيت المقدس سرپرستي او را بر عهده گرفت و اين دختر جوان در حالي كه خداوند از نزد خويش روزي او را مي رسانيد، پيوسته در محراب عبادت، به نماز و عبادت مي پرداخت.(27)مدتي بر اين روزگار گذشت، تا اين كه مريم( سلام الله علیها )، از جانب خداوند مژده ولادت فرزندي را دريافت كرد كه نام او «عيسي» بود، اما مريم( سلام الله علیها ) كه شوهري نداشت، از اين مژده تعجب كرد، ولي خداوند فرمود: «خدا هر چه را بخواهد، مي آفريند، اين يك دستور و معجزه الهي است.»(28)قرآن كريم، داستان خلقت عيسي( علیه السلام ) را به داستان آدم( علیه السلام ) كه از خاك آفريده شده تشبيه نموده(29) و بالاخره عيسي( علیه السلام ) با فرمان الهي، چشم به دنيا گشود.وقتي عيسي( علیه السلام ) به دنيا آمد، مريم مورد سرزنش اطرافيان قرار گرفت، زيرا برخلاف جريان طبيعي، صاحب فرزند شده بود، بدين جهت در پاسخ ملامت كنندگان به كودك اشاره كرد تا راز و رمز مطلب را از او جويا شوند! ولي آنان گفتند: كودكي كه در گهواره قرار دارد، چگونه مي تواند با ما سخن بگويد؟در همان حال كودك لب به سخن گشود و گفت: «من بنده خدا هستم. خداوند به من كتاب هدايت داده، مرا پيامبر قرار داده و من در همه حال عنصر پاك و مباركي هستم.اضافه بر اين، پروردگار عالم به من سفارش كرده تا زنده هستم، نماز بخوانم و زكات پرداخت كنم و به مادر خود با نيكويي رفتار نمايم و خداوند هرگز مرا عنصر ستمگر و نامباركي قرار نداده است.»(30) حضرت محمد(ص)نماز در مكه معظمه، بر رسول خدا(ص) واجب شد و خداوند به پيامبر اعظم(ص) دستور داد:«آنچه را از كتاب آسماني به تو وحي شده، تلاوت كن و نماز را به پاي دار، زيرا نماز انسان را از زشتي ها و اعمال خلاف بازمي دارد.»(31)در تاريخ مي خوانيم: آن گاه كه نماز براي رسول خدا(ص) واجب شد، جبرئيل از سوي خداوند نزد آن حضرت، كه در بالاي مكه بود آمد. چشمه آبي پديدار شد. جبرئيل با آن آب وضو گرفت، رسول خدا(ص)، هم وضو گرفتن جبرئيل را مشاهده كرد و آموخت كه چگونه بايد براي نماز وضو بگيرد. آنگاه رسول خدا(ص) مثل جبرئيل وضو گرفت و سپس جبرئيل نماز را به او آموزش داد.(32)«ابن عباس» مي گويد: «وقتي نماز براي رسول خدا(ص) واجب شد، جبرئيل بر آن حضرت نازل شد و نماز ظهر و سپس نماز عصر را به او آموخت، چون خورشيد، غروب كرد، نماز مغرب را به او آموخت، بعد نماز عشا را به او تعليم داد و چون سفيده صبح طلوع نمود، نماز صبح را به آن حضرت آموخت...»(33)«عفيف كندي» مي گويد:مدتي قبل از ظهور اسلام، براي خريداري عطر و لباس افراد خانواده به مكه آمده بودم. براي اين منظور نزد «عباس بن عبدالمطلب» كه مرد تاجري بود رفتم. با او در مسجد الحرام نشسته بوديم و عباس به خانه كعبه نگاه مي كرد، كه خورشيد در وسط آسمان قرار گرفت. در همان حال ديدم جواني وارد مسجد شد، نخست نگاهي به آسمان انداخت و سپس رو به خانه كعبه قرار گرفت، طولي نكشيد كه نوجواني وارد شد و اندكي عقب تر، در طرف راست او قرار گرفت. چند لحظه بيشتر نگذشت، كه زني به آنان پيوست و عقب سر آنان ايستاد و آنان شروع به نماز خواندن كردند. آري، مرد به ركوع رفت و آن دو هم به پيروي از او ركوع كردند، مرد ايستاد و به سجده رفت و آنان هم در قيام و سجود از او متابعت نمودند.گفتم: ابن عباس! چيز تازه اي مي بينم!عباس گفت: برنامه تازه اي به وجود آمده است. مي داني اين جوان كيست؟گفتم: نه.عباس گفت: اين مرد، «محمد بن عبدا...» پسر برادر من، آن نوجوان، پسر برادر ديگر من و آن زن هم «خديجه دختر خويلد» همسر پسر برادر من محمد(ص) است.پسر برادر من - محمد(ص)- مي گويد: خداي او خداي آسمان و زمين است. آن خدا او را به آوردن اين دين دستور داده و تاكنون جز اين سه نفر در روي زمين، كسي اين دين را نپذيرفته و چنين عبادت و نمازي را انجام نداده است.(34)از آن پس، هرگاه خانه كعبه در اثر آزارها و مزاحمتهاي كافران براي او ناامن و غيرقابل تحمل مي گرديد، رسول خدا(ص) و علي( علیه السلام ) به دره هاي اطراف مكه مي رفتند و به دور از چشم دشمنان، نماز به پاي مي داشتند.(35)به هر حال، نماز رسول خدا(ص) كه بدين شكل شروع شده بود، در همه مراحل به هنگام آرامش و جنگ و در همه مراحل زندگي همچنان ادامه داشت و در ماه شعبان سال هشتم هجرت هم كه مكه را فتح نمود، بعد از شكستن بتها، با «بلال» داخل خانه كعبه شد، سپس از بيت خارج شدند و به بلال دستور داد، اذان بگويد، آنگاه با تعدادي از مسلمانان نماز جماعت انجام دادند.(36)پيامبر اكرم(ص)، به نماز آنقدر اهميت مي داد كه به محض اينكه وقت نماز مي رسيد، شيفتگي و دلدادگي به او دست مي داد و شوق و حال معنوي خاصي به او روي مي آورد.همچنين روايت شده است: «پيوسته اخلاق رسول خدا(ص)، اين بود كه با ما به گفتگو مي پرداخت، سخن مي گفت و ما هم با آن حضرت صحبت مي كرديم، اما همين كه وقت نماز مي رسيد، چنان منقلب مي شد كه ديگر او ما را نمي شناخت و ما هم او را نمي شناختيم.»(37)در روايت ديگري مي خوانيم:«پيامبر(ص) هرگاه به نماز مي ايستاد، رنگ صورت او از خوف خداوند متعال سخت تغيير مي كرد و سينه و درونش چنان از ناله تحت فشار قرار مي گرفت، كه مانند انساني مي شد كه در حال وداع با دنياست.»(38)در حديث ديگري آمده:«روش هميشگي رسول خدا(ص) اين بود كه هرگاه به نماز مي ايستاد، چنان آرام و در حال خشوع بود كه مانند لباسي كه به درختي آويزان باشد، حركتي نداشت.»(39)بنابراين، نماز يك دستور آسماني كهن است. براساس آنچه گفتيم، روشن شد كه اين فريضه الهي، تنها يك حكم اسلامي و مخصوص شريعت مقدس اسلام نيست، بلكه همه پيامبران الهي، آن را به پاي داشته و بر آن ارج نهاده اند و با توسل به آن، صبر، ايستادگي و مقاومت خود را در مقابل سختيها و مشكلات بالا مي برده اند.خلاصه اين كه نماز، ميراث همه پيامبران الهي است. پي نوشت ها:1- تاريخ طبري، ج 1، ص 119 و 1602- سوره ممتحنه، آيه 43- سوره ابراهيم، آيه 374- تاريخ طبري، ج 1، ص 1345- سوره بقره، آيه 1256- سوره ابراهيم، آيه 407- سوره بقره، آيه 1248- همان، آيه 1259- سوره مريم، آيه 55-5410- لغتنامه دهخدا، ج 45، جزء 2، ص 5311- سوره هود، آيه 8412- مع الانبياء في القرآن، ص 11913- سوره هود، آيه 8414- مع الانبياء في القرآن، ص 20615- تاريخ طبري، ج 1، ص 19816- بحارالانوار، ج 13، ص 4717- لغتنامه دهخدا، ج 46، ص 7918- سوره اسري، آيه 10119- مع الانبياء في القرآن، ص 22420- بحارالانوار، ج 13، ص 5921- سوره طه، آيه 13-922- سوره مريم، آيه 1923- همان، آيه 724- سوره آل عمران، آيه 39 و 4225- همان26- سوره آل عمران، آيه 3527- همان28- سوره آل عمران، آيه 4529- همان، آيه 5930- سوره مريم، آيه 32-2831- سوره عنكبوت، آيه 4532- سيره ابن هشام، ج 1، ص26133- همان34- اسدالغابه في معرفة الصحابه، ج 3، ص 41535- سيره ابن هشام، ج 1، ص 26336- همان، ج 4، ص 5637- بحارالانوار، ج 81، ص 25838- همان، ج 81، ص 24839- همان
#دین و اندیشه#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 491]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن