تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 25 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):علم میراث گرانبهائی است و ادب لباس فاخر و زینتی است و فکر آئینه ای است صاف.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1829875812




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

سخنان آتشين امام سجاد(علیه السلام) با كوفيان


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
سخنان آتشين امام سجاد(علیه السلام) با كوفيان
سخنان آتشين امام سجاد(علیه السلام) با كوفيان نويسنده: احمد ترابیمنبع:کتاب«امام سجاد جمال نيايشگران» رسالت بيدارگرانه امام سجاد - عليه السلام - چندان دير آغاز نشد. با فاصله اى كوتاه ، على رغم همه دردهاى درونى و رنجهاى جسمى ، امام بر سكوى رهبرى ايستاد.از لابلاى توده هاى غم و درد، قد برافراشت و چنان با سخنان برنده اش ‍ فضاى تيره اتهامها و تبليغات مسموم امويان را شكافت كه كورترين چشمها، درخشش حقيقت را ديدند و سنگترين دلها، لرزيد و بر مظلوميت حيسن و خاندانش گريستند و بر آينده خويش بيمناك شدند!امام على بن الحسين - عليه السلام - در مدت اقامت خويش در كوفه ، دو بار به احتجاج برخاست ، يك بار روى سخنش با مردم پيمان شكن كوفه بود، و بار ديگر در دارالاماره و در برابر عبيدالله بن زياد. نخست ، احتجاج آن حضرت با مردم كوفه را مى آوريم : قافله حسينى را پى از عاشورا به سوى كوفه آوردند و براى آنان در كنار شهر، خيمه زدند. خاندان حسين - عليه السلام - را - كه اكنون اسيران حكومت اموى شناخته مى شوند - در آن خيمه ها جا دادند. جارچيان حكومت ، در شهر نفرت و خيانت ، كوفيان را فرا مى خوانند تا از اسيران جنگى خويش ديدار كنند! از ميهمانانشان ، فرزندان پيامبرشان ، استقبال نمايند! براستى مگر خانه هاشان را براى پذيرايى از حسين و خاندانش تزيين نكرده اند! مگر نخلستانها و باغستانهايشان به ثمر ننشسته است ! و مگر براى حمايت از ولايت و امامت آماده نيستند ! آيا با مسلم ، نماز پيمان نخوانده اند ! اكنون نامه اى كه مسلم از زبان آنان براى حسين (ع ) نوشته بود، قاصدان شهادت پاسخش را آورده اند و در كنار دروازه هاى كوفه ، منتظر استقبالند ! كوفيان ، آن قدرها هم كه شهرت يافته اند بى وفا نيستند ! خون از سرنيزه و لبه شمشيرهايشان شستند. و غبار شرم و خجالت از چهره هاى سياهشان پاك كردند. و مهر سكوت خانه نشينى وترس از قلبها و قدمهايشان برداشتند ! عبيدالله اجازه داده بود كه از خانه ها بيرون بيايند ! كوفيان هم ، بى شرمان آمدند. آمدند براى تماشا ! تماشاى بزرگترين ستم تاريخ بر اهل بيت پيامبر - صلى الله عليه وآله -. ستمى كه كوفيان پايه هاى آن را بنيان نهاده بودند!كوفيان ايستاده اند و منتظر ديدن اسيران !على بن الحسين - عليه السلام - از خيمه ها خارج مى شود.براى نخستين بار نگاهش در چشمان بى مهر و چهره هاى پيمان شكن كوفيان خيره مى گردد.براستى ، على بن الحسين با غم انبوهى كه در سينه دارد و با شكوه هاى بى پايانى كه از كوفيان در قلبش نهفته است ، چه بگويد واز كجا آغاز كند!تاريخنگاران ثبت نكرده اند كه در نخستين لحظه ، كوفيان با مشاهده على بن الحسين (ع ) چه عكس العملى نشان دادند.گريستند، ناله بر آوردند؟يا هلهله كردند و كف زدند!هر چه بود، فضاى بيابان آرام نبود.حذيم بن شريك اسدى روايتگر آن صحنه مى گويد:على بن الحسين (ع ) با اشاره از مردم خواست تا قدرى آرام شوند.همه آرام شدند.امام برجاى ايستاد، سخنش را با ستايش پروردگار آغاز كرد و بر پيامبر اسلام درود فرستاد و سپس چنين فرمود:هان اى مردم ! آن كه مرا مى شناسد، سخنى با او ندارم ولى آن كس كه مرا نمى شناسد، بداند كه من على بن الحسين فرزند عمان حسين هستم كه در كنار رود فرات ، با كينه و عناد، سرمقدسش را از بدن جدا كردند بى اين كه جرمى داشته باشد و حقى داشته باشند!من فرزند كسى هستم كه حريم او را حرمت ننهادند، آرامش او را ربودند، اموالش را به غارت بردند و خاندانش را به اسارت گرفتند.من فرزند اويم كه دشمنان انبوه محاصره اش كردند و در تنهايى و بى ياورى - بى آن كه كسى را داشته باشد تا به ياريش برخيزد و محاصره دشمن را براى او بشكافد - به شهادتش رساندند.و البته اين گونه شهادت ،- شهادت در اوج مظلوميت و حقانيت -افتخار ماست !هان ، اى مردم اى كوفيان !شما را به خدا سوگند، آيا به ياد داريد نامه هايى را كه براى پدرم نوشتيد!نامه هاى سراسر خدعه و نيرنگتان را!در نامه هايتان با او عهد پيمان بستيد و با او بيعت كرديد! ولى او را كشتيد، به جنگ كشانديد و تنهايش گذاشتيد!واى بر شما! از آنچه براى آخرت خويش تدارك ديده ايد!چه زشت و ناروا، انديشيديد و برنامه ريختيد!پيامبر اكرم (ص ) را با كدام رو با كدام چشم نگاه خواهيد كرد. (1)امام سجاد - عليه السلام - در اين بخش از سخنان خويش به آيه اى از قرآن اشاره كرد كه خداوند مى فرمايد ولكم فى رسول الله اسوة حسنه يعنى برنامه هاى پيامبر و شيوه عمل او الگويى شايسته براى شماست . گويا امام با مطرح ساختن اين آيه ، مى خواست به كوفيان بنماياند كه روش آنان مخالف روش پيامبر اسلام است ، چه اين كه پيامبر (ص ) نسبت به خويش بويژه نسبت به فاطمه زهرا و على بن ابى طالب و فرزندان ايشان - حسن بن على وحسين بن على - عليه السلام - محبتى خاص ‍ داشت و درباره رعايت حقوق و حرمت آنها سفارشهاى صريحى به امت كرده بود. از سوى ديگر كوفيان كه به ظاهر هوادار اهل بيت بوده و از ديرزمان با منطق استدلالى شيعه آشنايى داشتند بسرعت منظور امام سجاد - عليه السلام - را دريافتند و يك بار ديگر سخنان على بن ابى طالب - عليه السلام - در گوشهايشان طنين افكند و گويى با همين آيه ، همه چيز را دريافتند از اين رو به جاى اين كه بگذارند بيان امام سجاد و استدلال آن حضرت تمام شود، به اضهار پشيمانى و ندامت و ابراز همدردى پرداختند.كوفيان يكصد فرياد بر آوردند:اى فرزند رسول خدا! تمامى ما گوش به فرمان شما و پاسدار حق شماييم بى اين كه از اين پس ، روى بگردانيم و نافرمانى كنيم !اكنون با كسى كه به جنگ شما برخيزد خواهيم جنگيد. و با كسى كه در صلح با شما باشد صلح و سازش خواهيم داشت .ما حق خودمان را از ظالمان باز خواهيم گرفت ! (2)سخنان ندامت آميز كوفيان ، جدى مى نمود و شعارهايشان رنگى جذاب داشت ولى نه براى امام سجاد و نه براى آنان كه بارها شعارها و دعوتها و حمايتهاى كوفيان را تجربه كرده بودند! از اين رو امام سجاد - عليه السلام - بى اين كه تحت تاءثير شعارهاى مقطعى و بى اساس كوفيان قرار گيرد بدانها پاسخى مناسب داد.امام سجاد (ع ) در پاسخ كوفيان فرمود:هرگز! هرگز تحت شعارهاى شما قرار نخواهم گرفت و به شما اعتماد نخواهم كرد اى خيانت پيشگان مكار!ميان شما و آرمانهايى كه اظهار مى داريد فاصله ها و موانع بسيار است . (3)آيا مى خواهيد همان جفا و پيمان شكنى كه با پدران و من داشتيد، دوباره درباره من روا داريد!نه به خدا سوگند! هنوز جراحتهاى گذشته اى كه از شما بر تن داريم ، اليتام نيافته است همين ديروز بود كه پدرم به شهادت رسيد در حالى كه خاندانش در كنار او بودند.داغهاى برجاى مانده از فقدان رسول خدا، پدرم و فرزندانش و جدم امير مؤمنان فراموش نشده است .طعم تلخ مصيبتها هنوز در كامم هست و غمها در گسترده سينه ام موج مى زند.در خواست و سفارش من درباره يارى خواستن از شما نيست تنها مى خواهم كه شما - شما كوفيان ! - نه هزم يارى ما كنيد و نه به دشمنى و ستيز با ما برخيزيد! (4)امام سجاد (ع ) در پايان اين سخنان كه آتش ندامت و حسرت را درجان كوفيان برافروخت و مهر بى اعتبارى و بى وفايى را براى هميشه بر پيشانى آنان زد، اندوه عميق خويش را با اين شعرها اظهار كرد و بر التهاب قلبها افزود:لا غرو اءن الحسين و شيخهقد كاان خيرا من حسين و اءكرماقتيل تفرحوايا اهل نفسى فداؤ هجزاء الذى اءراده نار جهنما**************************************يعنى : اگر حسين - عليه السلام - كشته شد، چندان شكفت نيست .چرا كه پدرش با همه آن ارزشها و كرامتهاى برتر نيز قبل از او شهادت رسيد.اى كوفيان ! با آنچه نسبت به حسين روا داشتند شادمان نباشيد.واقعه اى عظيم صورت گرفت و آنچه گذشت رخدادى بزرگ بود!جانم فداى او باد كه در كنار شط فرات ، سر بر بستر شهادت نهاد.آتش دوزخ جزای كسانى است كه او را به شهادت رساندند.پي نوشت ها:1- قال حذيم بن شريك الاسدى : خرج زين العابدين - عليه السلام - الى الناس و اومى اليهم ان اسكتوا فسكتوا، و هو قائم فحمدالله و اثنى عليه و صلى على نبيه ، ثم قال : ايها الناس ، من عرفنى فقد عرفنى ! و من لم يعرفنى فاءنا على بن الحسين المذبح بشط الفرات من غير ذحل و ل ترات ، انا ابن من انتهك حريممه ، و سلب نعيمه و انتهب ماله و سبى عياله ، اءنا ابن من قتل صبرا، فكفى بذلك فخرا.ايها الناس ناشد بالله هل تعلمون انكم كتبتم الى الى و خدعتمئه ، و اعهطيتموه من انفسكم العهد و الميثاق و اليبعة ؟ثم قاتلتموه فتبا لكم ما قدمتم لا نفسكم و سوء لرايكم ، باءيه عين تنظرون الى رسولالله - صلى الله عليه وآله -.2- فقالو باجمعهم : نخن كلنا يا ابن رسول الله سامعون مطيعون حافظون لذمامك ، غير زاهدين فيك و لا راغبين عنگ ، فمرنا باءمرك رحمك الله فانا حرب لحربك ، وسلم لسلمك ، لناءخذن ترئك و ترئنا، ممن ظلمك و ظلمنا.3- امام سجاد - عليه السلام - در اينجا به آيه اى اشاره دارد كه از جهات مختلف به موضوع مورد سخن آن حضرت ارتباط دارد. پيوند عميق اين آيه با موضوع ياد شده ژرفاى علم امام و احاطه آن خضرت بر مفاهيم پيام وحى را مى رساند. در اين آيات خداوند به پيامبر مى فرمايد: اى پيامبر به امت خويش بگو شما را موعظه مى كنم به قيام در راه هدا.. اى پيامبر به اينان بگو: آنجه من از شما مى طلبم در جهت منافع خود شماست ... در ادامه اين آيه خداوند به مجرمان و متخلفان از جهاد و يارى پيامبر هشدار داده و مى فرمايد: كافران هنگام مشاهده غذاب الهى نگران و مضطرب شده و مى گويند ما هب حق ايمان آورديم ولى آنها كجا و ايمان كجا! آنها در زندگى دنيا و در آنجا كه فرصت و زمينه داشتند كافر شدند و امروز كه ميان ايشان و آرمانهايشان فاصله افتاده ، دم از ايمان مى زنند! و حيل بينهم و بين ما يشتهون رك : سوره سباء آيه 46 تا 54.4- فقال على بن الحسين - عليه السلام -: هيهات ! ايها الغدره ، المكرة ، يل بينكم بين شهوات انفسكم ، اتريدون ان تاءتوا اليكما اتيتم الى آبائى من قبل . كلا و رب الرقصات الى منى ، فاءن الجرح لما يندمل ، قتل اءبى بالامس و اهل بيته معه ، فلم ينسنى ثكل رسول الله (ص ) و ثكل اءبى و بنى اءبى و جدى شق لهاز و مرارته بين حناجرى و حلقى و غصصه تجرى صدرى و مساءلتى لا تكونو النا و لا علينا. ثم قال - عليه السلام - : لا غرو ان قتل الحسين و شيخه ... احتجاج طبرسى 2/306
#دین و اندیشه#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 396]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن