واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: دنیا ،مذمت دنیا ،تبیان، راه رسم طلبگی بسیاری از ما در طول زندگیمان تا اوضاع بر وفق مرادمان است با رضایت تمام دل به دنیا می سپاریم و زرق و برقش را چون معشوقی می ستاییم و بر آن ها عشق میورزیم آبادش مکنیم و از هر چیزش بهره ای برده ایم دوچندانش را میخواهیم و همین که این معشوق کذایی ما را با واقعیت روبه رو کرد زبان به لعن و نفرینش میگشاییم و از زشت کرداریش شکایت میکنیم انگار نه انگار که این منفور همان معشوق دیروزمان بود او که تماما بد و خوب خود را آشکار و عیان میدیدیم و خود را فریب دادیم اکنون چرا باید نفرین شود؟ سزاوار نفرین و لعنت کیست ؟ او یا خود تو ؟ پیامبر اسلام از دشنام دادن دنیا جلوگیرى مى کند: این دنیا علاوه بر اینکه قبحى ندارد، بلکه وسیله سعادت و خوشبختى است و از این لحاظ بود که رهبران اسلامى آن را در سخنان خودشان بزرگ شمرده و بسیار ستوده اند و کسانى را که دنیا را مذمت و توبیخ مى نمودند، مورد نکوهش و سرزنش قرار داده و آنان را بر خطا و اشتباهشان مطلع و آگاه ساخته اند. از باب نمونه دو حدیث یکى از پیامبر خدا و دیگرى از خلیفه بلافصل و جانشین حقیقى و واقعى آن حضرت نقل مى شود: 1 - از پیامبر بزرگوار اسلام (صلى الله علیه و آله و سلم ) نقل کرده اند که فرمود: دنیا را دشمن ندارید و به آن دشنام و ناسزا نگویید. زیرا آن مرکب و سوار خوبى است براى مرد مؤمن ، بندگان خدا به وسیله آن به خیر و سعادت و نیکبختى مى رسند و از انواع و اقسام بلاها و مصائب و گرفتارى هاى مختلف و گوناگون نجات یافته و خلاص مى شوند. هنگامى که بنده خدا مى گوید: خدا بر دنیا لعنت کند، دنیا در پاسخ وى مى گوید: آفریننده خلایق و پروردگار عالمیان بر گناهکار لعنت کرده و نفرین خویش را بر او بفرستد. 1 2 - کلام على (علیه السلام ) درباره دنیا: مرحوم سید رضى در نهج البلاغه روایت کرده است که : حضرت على (علیه السلام ) هنگامى که شنید: مردى دنیا و سراى ناپایدار را مذمت و نکوهش مى کند، به او فرمود: اى کسى که دنیا و جهان فعلى را مورد سرزنش قرار داده و از آن عیب جویى و بدگویى مى کنى در حالى که به کارهاى فریبنده و اغفال کننده آن گول خورده و به چیزهاى بیهوده و پوچ آن فریفته شده اى و از ناراستى هاى آن پیروى نموده اى ، تو بر آن ادعاى جرم و گناه مى نمایى ؟ یا آن تو را مجرم و گناهکار مى داند؟ 2 کى دنیا عقل و خرد تو را از دستت ربوده و به حیرت و ضلالت انداخت ؟ و چه وقت تو را فریب داده و مغرور ساخت ؟ آیا آنجاهایى که پدرانت را از پا درآورد و به هلاکت و تباهى رسانید و آنان را جزو پوسیدگان قرار داد، تو را گول مى زند؟ و یا خوابگاه هاى مادرانت ، که با خاک همبستر و همخوابه شده اند، و تمام بدن ها و جسم هایشان پوسیده و با خاک برابر و یکسان گشته اند تو را مى فریبد؟ هنگامى که آنان بیمار و ناخوش بودند، چقدر و چه اندازه خودت برایشان خدمت و پرستارى نمودى و اطبا و پزشکان را بالاى سرشان احضار و به عیادت آنها آوردى و پس از معلوم شدن مرض و تشخیص درد، از دارو و درمان جویا شدى و آخرین فعالیت و سعى و کوشش خود را در نجات و بهبودى آنان انجام دادى . و لیکن با این همه تقلا و تلاش از دارو و درمان سود نبردى و کسالت و نقاهتشان برطرف نشده و زایل نگشت و ناراحتى و گریه و ناله تو، به ثمر نرسید و خوف و ترس تو فایده نبخشید و به مقصود و آرزویت نایل نشده و نتوانستى ایشان را از چنگال مرگ رها سازى . دنیا با حوادث و وقایع خود، تو را مطلع و آگاه مى سازد، که تو نیز نظیر و همانند پدرانت خواهى شد و آن رفتارى که با آنان انجام داده ، با تو نیز خواهد نمود و با زبان حال مى گوید: اى بشر و اى فرزندان آدم ! از احوال و سرگذشت پیشینیان پند و اندرز بگیرید و بیوگرافى و سرگذشت گذشتگان را سرمشق خودتان قرار داده و مایه عبرت بدانید و از مرگ آنان به مرگ و فناى خود پى ببرید. هنگامى که بنده خدا مى گوید: خدا بر دنیا لعنت کند، دنیا در پاسخ وى مى گوید: آفریننده خلایق و پروردگار عالمیان بر گناهکار لعنت کرده و نفرین خویش را بر او بفرستد آگاه باشید با شما آن چنان رفتار خواهم کرد، که با پدران و نیاکان شما انجام داده ام و بى شک دنیا سراى درستى و راستى است ، براى کسانى که گفتار آن را باور داشته و سخنانش را تصدیق نمایند و خانه سلامت و ایمنى است از عذاب هاى پروردگار عالمیان ، براى کسانى که اخبار آن را فهمیده و دریافته اند و سراى اندوختن دارایى و ثروت است.3 براى اشخاصى که از آن به روز مبادا و واپسین خود، آذوقه و توشه بردارند و خانه پند و اندرز است ، براى افرادى که از تبدلات و تغییرات مختلف و گوناگون آن پند و اندرز دریابند. و این دنیا محل عبادت بندگان خدا و پرستشگاه رادمردان حق و دوستان خدا مى باشد و جاى نمازگزارى و درود فرشتگان الهى است و جایگاه فرود آمدن وحى و الهام بر پیامبران خدا و سفراى پروردگار عالمیان مى باشد. دنیا محل تجارت و بازرگانى اولیاى خدا و مقربین است ، تا از این دنیا منفعت و سود برده و در مقابل آن ، از نعمت هاى مختلف بهشت و سراى جاویدانى بهره مند گردند. پس کیست که دنیا را سرزنش و نکوهش کند؟ در حالى که خود دنیا فریاد دورى را بلند کرده و توده هاى مختلف جمعیت را به فراق و جدایى خویش آگاه ساخته است و فناى خود و ساکنینش را خبر داده و مرگ خویشتن و سایرین را اعلام نموده است و به وسیله سختى و گرفتارى هایش سختى روز رستاخیز را به فرزندان آدم نشان داده و شناسانده است و به فرح و شادى خود، به فرح آخرت و خرسندى روز قیامت ، امیدوار ساخته و آرزومند گردانیده است. 4 برخى از مردم ، شبانگاه در دنیا با کمال آرامش و آسایش ، به خواب ناز رفته اند ولى بامدادان با مصیبت و غمزدگى و آفت ، روبرو گشته اند و این هشدارى است ، که مردان را از خواب غفلت و بیهوشى بیدار سازد و به کارهاى ارزنده و شایسته ، ترغیب نماید و از چیزهاى بیهوده و پوچ بر حذر دارد. روز قیامت عده اى که عمر عزیز و سرمایه گرانمایه را مفت و رایگان از دست داده و به روز واپسین خود، چیزى را پس انداز نکرده اند، دنیا را توبیخ و سرزنش مى کنند ولى جمعى در برابر آنان دنیا را تعریف و ستایش نموده و مورد مدح و ثنا قرار مى دهند؛ زیرا دنیا با وقایع خود، آنان را بیدار و هوشیار ساخته و به آنان پند و اندرز داده است و ایشان نیز با جان و دل مواعظ و نصایح آن را پذیرفته و به روز مباداى خود؛ از دنیا آذوقه و توشه برداشتند.6 خلاصه امثال و نظایر این گونه سخنان ، از رهبران اسلامى ، بسیار و فراوان است که به عنوان اختصار از هر کدام نمونه اى نقل گردید. پاسخ سؤال : باید توجه داشت که دنیا اطلاقاتى دارد: زندگی 1 - زندگى : گاهى دنیا به خود هستى و حیات و زندگى اطلاق مى شود و طبیعى است هستى و زندگى ، خود به خود مذموم نیست . زیرا کسى که دنیا و زندگى آن را براى عبادت خالق متعال و به جا آوردن کارهاى خیر دوست داشته باشد؛ این گونه اعمال و کارهاى دنیوى ممدوح و پسندیده است ، بلکه عین آخرت است و از این جهت حضرت سیدالساجدین ، امام زین العابدین (علیه السلام )، در دعاى "مکارم الاخلاق" به خدا عرضه مى دارد "پروردگارا به من عمرى بده ، تا روزى که در طاعت و بندگى تو مصرف مى شود، اما هنگامى که عمرم مرتع شیطان و چراگاه ابلیس گردید روحم را بگیر". 7 2 - گاهى هدف از دنیا اجناس و وسایل و ابزار و طلا و نقره و... دنیوى مى باشد این هم خود به خود مذموم نیست اما وقتی انسانی همه همت خود را صرف آنها کرد و از رسالت انسانِّتش غافل شد این دلبستگی مذموم است. 3 - لذات دنیوى : بعضى از اوقات غرض از دنیا، بهره مند شدن و لذت بردن از خوردنى ها و آشامیدنى ها و و و دنیوى مى باشد و این نیز، همانند اولى و دومى مذموم نمى باشد ، پس دنیاى مذموم کدام است ؟ 4 - دنیاى مذموم : انسان اگر دوست داشته باشد که در دنیا زنده بماند تا گناه و معصیت را انجام بدهد و آرزوهاى طول و دراز داشته باشد و از این سبب ، مرگ را فراموش نموده و اموال سرشار و کلانى از حلال و حرام روى هم انباشته کرده و گرد آورد، این دنیاى مذموم است . در این حالت است که دنیاى او مزرعه شر و چراگاه شیطان مى گردد و به چنین دنیایى ، مولاى متقیان ، امیرالمؤمنین على (علیه السلام ) در کلمات قصار و سخنان کوتاه خود، اشاره نموده و فرموده است : "این جهان کشتزار ابلیس (مطرود درگاه الهى ) است و اهل آن خدمتگزاران شیطان مى باشند.8 و با عبارت روشن تر، دنیاى مذموم مجموعه امور و کارهایى است ، که بشر را از تسلیم اوامر الهى و فرمانبردارى پروردگار خود، باز داشته و از محبت و دوستى آفریننده خلایق ، جلوگیرى نماید و نگذارد انسان به کارهاى سودمند، اقدام نموده و گام هاى مؤ ثر و قدم هاى برازنده ، به نفع سراى جاودانى و همیشگى بردارد.9 و لیکن عده اى از علما و دانشمندان چون پى نبرده اند که مقصود واقعى و مراد حقیقى رهبران دینى از دنیا چیست و نتوانسته اند، هدف اساسى را به دست بیاورند، از این جهت راه را اشتباه پیموده و گفته اند: مقصود از دنیا، زمانه و روزگار است و برخى گمان کرده اند که مراد: اسباب و وسائل زندگانى آن مى باشد.10 گروه دین و اندیشه تبیان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 247]