تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 28 اسفند 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):عقل راهنمايى مى  كند و نجات مى  دهد و نادانى گمراه مى  كند و نابود مى  گرداند.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

خرید پرینتر سه بعدی

سایبان ماشین

armanekasbokar

armanetejarat

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

بانک کتاب

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

خرید از چین

خرید از چین

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

خودارزیابی چیست

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تعمیر سرووموتور

تحصیل پزشکی در چین

مجله سلامت و پزشکی

تریلی چادری

خرید یوسی

مهاجرت به استرالیا

ایونا

تعمیرگاه هیوندای

کاشت ابرو با خواب طبیعی

هدایای تبلیغاتی

خرید عسل

صندوق سهامی

تزریق ژل

خرید زعفران مرغوب

تحصیل آنلاین آمریکا

سوالات آیین نامه

سمپاشی سوسک فاضلاب

بهترین دکتر پروتز سینه در تهران

صندلی گیمینگ

دفترچه تبلیغاتی

خرید سی پی

قالیشویی کرج

سررسید 1404

تقویم رومیزی 1404

ویزای توریستی ژاپن

قالیشویی اسلامشهر

قفسه فروشگاهی

چراغ خطی

ابزارهای هوش مصنوعی

آموزش مکالمه عربی

اینتیتر

استابلایزر

خرید لباس

7 little words daily answers

7 little words daily answers

7 little words daily answers

گوشی موبایل اقساطی

ماساژور تفنگی

قیمت ساندویچ پانل

مجوز آژانس مسافرتی

پنجره دوجداره

خرید رنگ نمای ساختمان

ناب مووی

خرید عطر

قرص اسلیم پلاس

nyt mini crossword answers

مشاوره تبلیغاتی رایگان

دانلود فیلم

قیمت ایکس باکس

نمایندگی دوو تهران

مهد کودک

پخش زنده شبکه ورزش

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1866281738




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

شکایت شیطان به دانیال نبی


واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: شکایت شیطان به دانیال نبی وسوسه شیطان گویند در زمان دانیال نبى یک روز مردى پیش او آمد و گفت: اى دانیال امان از دست شیطان ، دانیال پرسید: مگر شیطان چه کرده ؟ مرد گفت : هیچى ، از یک طرف شما انبیاء و اولیاء به ما درس دین و اخلاق مى دهید و از طرف دیگر شیطان نمى گذارد رفتار ما درست باشد، کار خوب بکنیم و از بدی ها دورى نماییم . دانیال پرسید: چطور نمى گذارد؟ آیا لشکر مى کشد و با شما جنگ مى کند و شما را مجبور مى کند که کار بد کنید. مرد گفت : نه ، این طور که نه ، ولى دایم ما را وسوسه مى کند، کارهاى بد را در نظر ما جلوه مى دهد. شب و روز، ما را فریب مى دهد و نمى گذارد دیندار و درست کردار باشیم . دانیال گفت : باید توضیح بدهى که شیطان چه مى کند، ببینم ، آیا مثلا وقتى مى خواهى نماز بخوانى شیطان نمى گذارد نمازت را بخوانى ؟ آیا وقتى مى خواهى پولى را در راه خدا بدهى شیطان مانع مى شود و نمى گذارد؟ آیا وقتى مى خواهى به مسجد بروى شیطان طناب به گردنت مى اندازد و تو را به قمارخانه مى برد؟ آیا وقتى مى خواهى با مردم خوب حرف بزنى شیطان توى دهانت مى رود و از زبان تو با مردم حرف بد مى زند؟ آیا وقتى مى خواهى با مردم معامله بکنى شیطان مى آید و زورکى از مردم پول زیاد مى گیرد و در جیب تو مى ریزد؟ آیا این کارها را مى کند؟ مرد گفت نه : این کارها را نمى تواند بکند ولى نمى دانم چطور بگویم که شیطان در همه کارى دخالت مى کند، یک جورى دخالت مى کند که تا مى آییم سرمان را بچرخانیم ما را فریب مى دهد، من از دست شیطان عاجز شده ام ، همه گناه هاى من به گردن شیطان است . دانیال گفت : تعجب مى کنم که تو اینقدر از دست شیطان شکایت دارى ، پس چرا شیطان هیچ وقت نمى تواند مرا فریب بدهد، من هم مثل توام ، شاید تو بى انصافى مى کنى که گناه خودت را به گردن شیطان مى گذارى . مرد گفت : نه من خیلى دلم مى خواهد خوب باشم ولى شیطان با من دشمنى دارد و نمى گذارد خوب باشم . دانیال گفت: خیلى عجیب است ، کجا زندگى مى کنى؟ مرد گفت: همین نزدیکى، توى آن محله ، و از دست شیطان مردم هم خیال مى کنند که من آدم بدى هستم ، نمى دانم چه کار کنم ، دانیال پرسید: اسم شما چیست ؟ مرد گفت : اسمم عم اوغلى است . دانیال گفت عجب ، عجب پس این عم اوغلى تویى . مرد گفت: چه طور مگر شما درباره من چیزى مى دانید؟ دانیال گفت: من تا امروز خبرى از تو نداشتم ، ولى اتفاقا دیروز شیطان آمد اینجا پیش من و از تو شکایت داشت و گفت: امان از دست این عم اوغلى . مرد گفت : شیطان از من شکایت داشت چه شکایتى ؟ بعضی از ما انسان ها چنان پلید میشویم که به قول معروف شیطان را هم درس میدهیم و چنان به بدی خو میکنیم که خود شیطان دیگری میشویم. دانیال گفت : شیطان مى گفت : من از دست این عم اوغلى عاجز شده ام ، عم اوغلى خیلى مرا اذیت مى کند، عم اوغلى در حق من خیلى ظلم مى کند... آن وقت از من خواهش کرد که تو را پیدا کنم و قدرى نصیحتت کنم که دست از سر شیطان بردارى . مرد گفت : خوب شما نپرسیدید که عم اوغلى چه کار کرده ؟ دانیال گفت : همین را پرسیدم که عم اوغلى چه کار کرده ؟ شیطان جواب داد که هیچى ، آخر من شیطانم و مورد لعنت خدا هستم . روز اول که از خدا مهلت وسوسه شیطان گرفتم در این دنیا بمانم براى کارهایم قرار و مدارى گذاشتم ، قرار شده است که تمام بدى ها در اختیار من باشد و تمام خوبی ها در اختیار دینداران، ولى این عم اوغلى مرتب در کارهاى من دخالت مى کند، پایش را توى کفش من مى کند، و بعد دشنام و ناسزایش را به من مى دهد. مثلا مى تواند نماز بخواند ولى نمى خواند، مى تواند روزه بگیرد ولى نمى گیرد، پولش را مى تواند در کار خیر خرج کند ولى نمى کند. صد تا کار زشت و بد هم هست که مى تواند از آن پرهیز کند ولى پرهیز نمى کند و آن وقت گناه همه اینها را به گردن من مى اندازد. شراب مال من است عم اوغلى مى رود و مى خورد، دو رنگى و حیله بازى از هنرهاى مخصوص من است ولى عم اوغلى در کارهایش حقه بازى مى کند، مسجد خانه خداست و میخانه و قمار خانه مال من است ولى او عوض این که به مسجد برود دایم جایش در خانه من است . بد زبانى و بد اخلاقى مال من است ولى عم اوغلى به اینها هم ناخنک مى زند. چه بگویم اى دانیال که این عم اوغلى مرتب بر سر من کلاه مى گذارد و آن وقت تا کار به جاى باریک مى کشد مى گوید بر شیطان لعنت . وقتى معامله مى کند و مردم را در خرید و فروش فریب مى دهد پولش را در جیبش مى ریزد ولى تهمتش را به من مى زند، آخر من کى دست او را گرفته ام و روزه اش را باطل کرده ام . آخر اى دانیال من چه هیزم ترى به این عم اوغلى فروخته ام . من چه ظلمى به این مرد کرده ام که دست از سر من بر نمى دارد. خواهش مى کنم شما که همیشه مرا نصیحت مى کنید این عم اوغلى را احضار کنید و بگویید دست از سر من بردارد و... شیطان این چیزها را گفت و خیلى شکایت داشت و من هم در صدد بودم که تو را پیدا کنم و بگوییم پایت را از کفش شیطان در بیاورى . خوب ، وقتى تو در کارهاى شیطان دخالت مى کنى او هم حق دارد، در کارهاى تو دخالت کند و روزگارت را سیاه کند. اما تو مى گویى که شیطان هرگز به زور و جبر تو را از راه به در نبرده و فقط وسوسه کرده ، در این صورت تو باید به وسوسه او گوش ندهى و سعى کنى به گفتار و رفتار نیک پایبند باشى ، آن وقت تو هم مى شوى مثل دانیال ، و نه تو از شیطان گله دارى و نه او از تو شکایت دارد. وقتى تو خودت بد مى کنى و بر شیطان لعنت مى کنى شیطان هم حق دارد که از تو شکایت کند. تو باید آن قدر خوب باشى که شیطان نتواند تو را لعنت کند. عم اوغلى با شنیدن این حرفها خیلى شرمنده شد و جواب داد: حق با شماست ، تقصیر از خودم بود که دست به کارهاى شیطان مى زدم ، باید خودم خوب باشم و گرنه شیطان گناه مرا به گردن نمى گیرد، اى لعنت بر شیطان.1 منبع: کتاب عجب حکایتی ، سید ابوالحسن حسینى گروه دین و اندیشه تبیان




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 200]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن