تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 13 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام موسی کاظم (ع):حق را بگو اگر چه نابودى تو در آن باشد، زيرا كه نجات تو در آن است... تقواى ال...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820600881




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

منظور از آسمان های هفتگانه چیست ؟


واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: میخواستم بدانم منظور از آسمان های هفتگانه چیست ؟ آیا به ترتیب عالم ماده بعد ملکوت بعد جبروت و بعد لاهوت هست ؟پاسخ : با عرض سلام قرآن از هفت آسمان و هفت زمین در آیات متعددى سخن گفته شده است كه از جمله سوره‏هاى بقره، 29- اسراء، 44- مؤمنون، 17- فصلت، 12- ملك، 3- نوح، 15- نبأ، 12 را مى‏توان نام برد و از ظاهر یك آیه برمى‏آید كه در مقابل هفت‏آسمان، هفت زمین هم وجود دارد. «الله الذى خلق سبع سموات و من الارض مثلهن خدا كسى است كه هفت آسمان را آفرید و زمین را نیز مانند آن آفرید»،(1). روایات نیز به وجود هفت‏آسمان و هفت‏زمین تصریح دارند اما درباره هفت آسمان و هفت زمین نظریات مختلفى بیان شده است كه براى اطلاع از آنها مى‏توانید به تفاسیر ذیل آیات مذكور مراجعه كنید. اما اجمالًا دو نظریه اصلى درباره حقیقت هفت آسمان و هفت زمین وجود دارد: 1- آنها مادى و جسمانى هستند. 2- آنها مجرد و معنوى هستند. استاد مطهرى در كتاب «آشنایى با قرآن»، ج 8، صص 75- 67 و 173- 167 به این دو نظر پرداخته‏اند. منتها با نظر دقیق به آیات قرآن این احتمال كه هفت‏آسمان و هفت‏زمین معنوى و مجرد هستند، دقیق‏تر به نظر مى‏رسد زیرا آیات اشاره دارند كه آسمان‏ها محل حاملان الهى یعنى ملائكه هستند و ملائكه مجرد و غیرمادى هستند و محل آنها نیز باید غیرمادى و مجرد باشد. البته این مسأله هنوز جاى بحث و تحقیق بسیار دارد. احتمالات متعددى در معناى هفت‏آسمان وجود دارد: الف) منظور كثرت آسمان‏ها باشد (و آسمان به معناى مجموعه كرات و سیارات‏و است)، ب) منظور تعداد زیادى از طبقات جو زمین باشد، ج) منظور مراتب معنوى و مقامات قرب و حضور باشد، د) منظور هفت‏آسمان پر از ستاره و سیاره باشد (مثل آسمان زمین). ه) منظور مراتب وجودى نظام هستى از عالم ماده تا عوالم برتر باشد. رفتن حضرت عیسى (ع) به آسمان چهارم نیز طبق این احتمالات، قابل تفسیر است. براى آشنایى بیشتر ر. ك: تفسیر نمونه، ج 1، ص 159، ذیل آیه 29 ج 20، ص 221، ذیل آیه 12 ج 24، ص 260، ذیل آیه 21. درباره عوالم وجود باید گفت: عوالم وجود: جهان هستى داراى عوالم گوناگونى است: عالم اسماى الهى، عالم تجرد، عالم مثال و عالم مادى. میان عالم مادى و اسماى الهى دو عالم تجرد و مثال وجود دارد. در فلسفه اسلامى- به ویژه در حكمت متعالیه- مستدل شده است كه عوالم هستى با نظام و ترتیب خاصى از ذات حق- كه در مظاهر اسما متجلى است- سرچشمه گرفته است. عوالم وجود از آثار و جلوه‏هاى اسماى الهى‏اند. نخستین عالم پس از عالم اسماى الهى عالم تجّرد و جبروت است. این عالم از آثار ضعف وجود پاك است، و از این‏رو عالم «جبروت» نامیده مى‏شود یعنى، عالمى كه با قرب به مبدأ متعال و برخوردارى از اشراق‏هاى ربانى، كمبودهایش جبران گشته و جاى آنها را كمالات گرفته است. عالم بعدى، عالم مثال، برزخ یا ملكوت است. این عالم مترتب بر عالم تجرد، و نشأت گرفته از آن است. این عالم، جلوه آخرین عوالم تجرد است كه در آن حقایق مجرد، در مرتبه نازل و در حد و اندازه‏ها و قالب‏ها جلوه‏گر است. عالم برزخ هم داراى عوالم دیگرى است كه برخى برتر از برخى دیگر و بعضى مترتب بر بعضى دیگر و نشأت گرفته از آن مى‏باشند. عالم آخر، عالم جسم و نظام مادى است كه عالم «ناسوت» و در اصطلاح قرآن عالم «شهادت» نیز نامیده مى‏شود. این عالم متأخر از عالم برزخ و نشأت گرفته از آن است. عالم مادى، دورترین عالم از مبدأ متعال بوده، از وجود ضعیف‏ترى برخوردار است. حقایق عالم مادى، ظهورات و تابش‏هاى نازله و محدود حقایق مثالى است كه در ماده جلوه مى‏كند. تطابق عوالم وجود: بر اساس ترتیب عوالم وجود و ارتباط آنها با یكدیگر آنچه در عالم ماده موجود است، صورت‏هاى بالاتر و كامل‏ترى در عالم مثال دارند. اما به صورت مثالى و متناسب با احكام، قوانین و آثار عالم مثال مى‏باشند و آنچه در عالم مثال موجود است، صورت بالاتر و كامل‏تر آن در عالم تجرد وجود دارد لكن به صورت تجردى كه با عالم تجّرد و معیارهاى آن متناسب است. صورت بالاتر و كامل‏تر آنچه در عالم تجّرد موجود است، در عالم اسماى الهى وجود دارد، ولى به صورت اسمى و متناسب با احكام و سنن مختص به عالم اسمى است. بنابراین، عوالم وجود باهم تطابق داشته، از یكدیگر جدا نیستند بلكه باطن و اصل عالم مادى، عالم مثال است و این عالم، بر عالم مادى محیط است. باطن و اصل عالم مثال نیز همان عالم تجرد است كه بر عالم مثال محیط است. باطن و اصل عالم تجرد نیز، همان عالم اسماى الهى است البته در این مرتبه، كامل‏تر و متناسب با قوانین، احكام و آثار آن این مرتبه مى‏باشد. به عنوان مثال آب به عنوان یك حقیقت، در عالم مثال موجود است ولى نه با كم و كیف آب عالم مادى بلكه با خصوصیات متناسب با عالم مثال. همچنین آب در عالم تجرد نیز موجود است، ولى آبى متناسب با قوانین عالم تجرد. حتى روابط و نسبتى هم كه میان آب و موجودات دیگر در عالم مادى وجود دارد (مثل اصل رابطه آب و آتش یا آب و خاك) در عالم مثال، تجرد و اسما نیز وجود دارد ولى نوع آن به اقتضاى احكام و سنن آن عوالم، با یكدیگر متفاوت است. آیات قرآنى نیز این تحلیل عقلى را تأیید مى‏كند كه فرصت طرح آن نیست.(2) آرى براى حقایق هستى در عالم‏هاى مختلف، مراتبى وجود دارد كه جلوه هستى یگانه خداوند است: چرخ با این اختران نغز و خوش زیباستى صورتى در زیر دارد آنچه در بالاستى‏ صورت زیرین اگر با نردبان معرفت بر رود بالا همان با اصل خود یكتاستى‏ موفق باشید پى‏نوشت‏ (1)) طلاق، آیه 12) www.tebyan.net




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 7591]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن