واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: شش سال از حملات یازدهم سپتامبر می گذرد و در بسیاری از محافل هنوز صحبت از اسلام و غرب به میان می آید در حالی که اسلام یک دین و غرب واژه ای جفرافیایی است در این شرایط طرح این پرسش ضروری به نظر می رسد که چرا اسلام و مسیحیت را مقابل هم قرار ندهیم، هر دو دین الهی بوده در بسیاری از فرهنگها گسترش یافته اند، یا به جای آن حتی می توان خاورمیانه و غرب را مقابل هم قرار داد چرا که هردو نامهای جغرافیایی محسوب می شوند. جمعیت پیروان اسلام که بیش از یک میلیارد نفر تخمین زده می شوند از مراکش تا اندونزی گسترش یافته اند و فرهنگها و اعتقادات بسیاری را در برگرفته اند. در حالی که غرب واژه ای در جغرافیای سیاسی است که باقی مانده دایره واژگانی است که پس از جنگ سرد رایج شد، چرا که در آن زمان غرب به مقابله با شرق کمونیست برخاسته بود اما دیدگاه های سیاسی و اقتصادی آنها امروز از ژاپن تا آمریکای لاتین، اروپا و آمریکای شمالی چندان تفاوتی با یکدیگر ندارد. حقیقت اینجاست که امروز اسلام و غرب با یکدیگر ترکیب شده و از هم جدا نیستند. فرآیند جهانی شدن اسلام و غرب را با یکدیگر ترکیب کرده و حضور اسلام در غرب با وجود جمعیت در حال رشد مسلمانان ، افزایش تعداد مساجد و فروشگاه هایی که غذای حلال عرضه می کنند چندان غریب به نظر نمی رسد. اما این تلفیق با نگاهی به نظریه معرف ساموئل هانتینگتون درباره برخورد تمدنها میان اسلام و غرب چه مفهومی دارد؟ برخورد تمدنها را به سختی می توان ویژگی غالب روابط بین المللی معاصر دانست. از سال ۱۹۴۵ تاکنون برخورد میان سایر تمدنها بیشتر از برخورد میان به اصطلاح اسلام و غرب بوده است و اگر بخواهیم درباره تعداد این برخوردها داوری کنیم مسیحیت بیش از اسلام موجبات تنش و برخورد را فراهم کرده است. به طور کلی به نظر می رسد تفاوتهای تمدنی سایر تفاوتها را تشدید می کند تا اینکه تنها به تنش و جنگ منتهی شود. مسئله دیگر این است که سرنوشت اسلام و غرب برخورد نیست. دیدگاه های مختلفی در میان جهان اسلام و جهان غرب درباره تسامح یا تعارض وجود دارد و اگر به حقیقت اسلام رجوع شود در می یابیم آیاتی که در قرآن کریم مؤمنان را به صلح با اهل کتاب دعوت کرده بسیار بیشتر از آیاتی است که مورد سوء برداشت افراط گرایان قرار گرفته است. نکته دیگر آنکه نمی توان عرصه های قدرتمند همکاری را نادیده گرفت. آنهایی که بر موضوع برخورد تمدنها تمرکز کرده اند عرصه های گسترده همکاری در تجارت، انرژی، دفاع و حتی مبارزه با تروریسم که نقطه عطف روابط اسلام و غرب امروز است را نادیده گرفته اند. حتی نمی توان از تفاوتهای میان اسلام و غرب غافل شد و حتی نظرسنجیهای عمومی نیز موضوعاتی چون طلاق، سقط جنین، تساوی جنسی و حقوق همجنسگرایان این موضوع را تصریح می کند، اما این تفاوتها در جامعه سنتی نیز وجود داشته و حتی میان خود غربیها نیز اختلاف افکنی کرده ، به طوری که برای نمونه می توان به شکاف کنونی کلیسای انگلیکن درباره مسئله همجنسگرایان اشاره کرد. مسئله جالب توجه و مهم این است که برخلاف ادعای رسانه ها و راستگرایان غربی، مسلمانان بیش از هر گروه دیگری در جهان از دموکراسی حمایت می کنند. گذشت شش سال از حملات یازدهم سپتامبر موضوع نوید بخش گفتگو درباره مسائل اسلامی است و مسلمانان امروز نیز به دنبال پاسخ به پرسشهایی هستند که می تواند جایگاه ثابت و ارزشمند اسلام در جهان امروز را تعریف کند. التزامات سیاسی امروز برای ادغام اسلام در غرب وجود دیپلماتهایی است که می توانند گوش کنند و فراگیرند نه سربازانی که تنها می توانند شلیک کنند. خبرگزارى مهر
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 219]