تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 22 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام محمد باقر(ع):خدا را نشناخته آن که نافرمانی اش کند.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1815159899




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

به‌سوي آسمان


واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: عرفان - حسن احمدي زاده: در نظام تربيتي و اخلاقي اسلام، آدمي براساس پرورش صحيح مي‌تواند از مرز حيوانيت برهد و به بالاترين و والاترين درجات انسانيت نائل آيد و تاج پرافتخار «ولقد كرمنا بني‌آدم» را بر سر نهد. عروج به اين مقام ارزشمند، نهفته در كمالي است كه در پرتو زدودن غبار اغيار از لوح دل و تجلي انوار در كانون پرفروغ سر حاصل مي‌شود و اين درحقيقت جز «تخلق يافتن به اخلاق الهي» كه «تخلقوا باخلاق الله» به آن اشاره دارد، چيزي نيست. از اين‌رو سالكان طريقت بايد بدانند كه براق سير، تخلق است و ره‌توشه‌اش عزم و ضامن وصولش گام به پيش گذاشتن و مصباح طريقش «علم اخلاق»؛ علمي كه متضمن پرورش روح آدمي است و در كنار علومي كه غايتشان پرورش عقل است، براي صعود به قله انسانيت و اتمام مكارم اخلاق، گريزي از آن نيست. تجلي اين حقيقت را مي‌توان در زندگي عالمان رباني و متخلقي مشاهده كرد كه جمال علمي و معنوي ايشان هميشه سرلوحه سالكان و ره‌پويان طريق حق و حقيقت بوده است. ازجمله اين بزرگان مرحوم آيت‌الله آخوند ملاحسينقلي همداني (1239 – 1311 ق) است كه در علم و عمل، خصوصا در تخلق به آداب و اخلاقيات والاي الهي و انساني و در رسيدن به مراتب عاليه آنها، زبانزد اهل علم و عمل بوده است. آخوند همداني در سال 1329ق در روستاي شوند از توابع همدان ديده به جهان گشود. پدرش به جهت علاقه وافري كه به تحصيل فرزندش داشت او را به تهران فرستاد تا از محضر علماي بزرگ آن زمان كسب علم كند. آخوند همداني در مدرسه مروي در درس فقيه نامدار شيخ عبدالحسين تهراني معروف به شيخ العراقيين حضور يافت و پس از مدتي، آوازه حكيم ملاهادي سبزواري او را به سبزوار كشانيد. شهيد مطهري در توصيف مقام والاي آخوند همداني و دوران حضور وي در سبزوار چنين مي‌گويد: «بزرگترين حسنه حكيم سبزواري، مرحوم حكيم رباني، عارف كامل، فقيه نامدار، آخوند ملاحسينقلي همداني است. اين مرد بزرگ و بزرگوار كه فرزند يك چوپان پاك‌سرشت بود و براي ادامه تحصيل از همدان به تهران آمد، صيت، شهرت و جاذبه معنويت حكيم سبزواري، او را به سبزوار كشانيد. مدتي كه تاريخ و مقدارش را فعلا نمي‌دانم، در حوزه آن حكيم شركت كرد. اگر همه شاگردان حوزه حكيم سبزواري به حضور در حوزه او افتخار مي‌كنند، حوزه حكيم به حضور چنين مردي مفتخر است». آخوند همداني پس از آن كه پيمانه معرفت را از محضر حكيم سبزواري لبريزكرد به نجف عزيمت كرد و در حوزه درس فقه شيخ مرتضي انصاري و درس اخلاق آيت‌الله سيدعلي شوشتري كه خود شيخ انصاري نيز در درس اخلاق او حضور مي‌يافت، شركت كرد. آخوند همداني با طي كردن مراتب عاليه علم و عمل زير نظر آيت‌الله شوشتري، خود آيتي عظيم و سرآمد علماي عصر خود در تهذيب نفس و تربيت نفوس مستعده شد و مكتبي سترگ در حوزه اخلاق و عمل بنا نهاد. حوزه كاري ملاحسينقلي همداني بيشتر حوزه تربيت بود تا تعليم، يعني بيشتر حوزه انسان‌سازي و پرورش خصلت‌هاي حسنه روحاني انسان بود تا حوزه عقل و برهان و استدلال. ‌گويي از آغاز تلاش علمي و عملي ايشان، رسيدن به مراتب والاي انسانيت و پروش شاگردان در اين مسير خطير، براي ايشان مقدر بوده است، چنان‌كه ايشان پس از فوت فقيه بزرگ، شيخ انصاري در 1381 ق، مصمم مي‌شود كه تدريس دروس فقهي استاد خود شيخ انصاري را از ادامه مباحث وي دنبال كند، ولي مرحوم آيت‌الله شوشتري با آگاه شدن از تصميم آخوند همداني نامه‌اي بدين مضمون براي او مي‌نويسد: «اين روش شما تام و تمام نيست و شما مقامات عاليه ديگري را بايد حائز گرديد». اين تذكر آخوند همداني را منقلب ساخته و سبب شد وي كرسي تدريس فقه را كه براي دستيابي بدان يك عمر تلاش فقهي و علمي شاياني كرده بود رها كرده و طي طريق عرفان و اخلاق را تا رسيدن به مراتب عاليه آن، دنبال كند. از ملاحسينقلي همداني آثار بسيار اندكي در فقه و اخلاق و عرفان باقي‌مانده كه شيخ آقابزرگ تهراني در كتاب ارزشمند الذريعه بدان‌ها اشاره كرده است و البته مهم‌ترين آنها دستورات اخلاقي و عرفاني‌اي است كه وي به شاگردان خود تعليم داده است. در اين ميان، آنچه ويژگي بارز دستور و تعاليم اخلاقي ملاحسينقلي همداني به‌شمار مي‌رود، روش خاص وي در پرورش اخلاقي شاگردانش بوده است. اين طريقه خاص عبارت است از التزام در مراقبه يعني اهتمام ورزيدن در مراتب آن. اين روش را آخوند همداني در مقابل ديگر طرق سلوك اخلاقي كه شايد مهم‌ترين آنها طريقه نفي خواطر بوده، تعليم داده است. از اين‌رو بجاست كه در اين بخش، به‌نحو اجمال، به توصيف اين طريقه پرداخته و پس از آن به تفصيل، روش خاص آخوند همداني در زهد و تزكيه نفس را مورد بحث و بررسي قرار دهيم. التزام در مراقبه روش نفي خواطر برگرفته از طريقه نقشبنديه است. نقشبنديه جماعتي از صوفيه هستند كه در نواحي مختلف تركيه و اطراف آن پراكنده هستند و مرشد ايشان خواجه محمد نقشبند بوده، ازاين‌رو به فرقه نقشبنديه مشهور شده‌اند. شيوه خاص اين فرقه در تزكيه و تهذيب نفس عبارتست از تسخير قلب و حكومت بر آن تا سخني نگويد و عملي انجام ندهد و تصور و خطره‌اي بر او وارد نشود مگر به اذن و اختيار صاحب آن. زماني كه سالك با استفاده از اين روش در مسير سلوك گام‌برمي‌دارد متوجه مي‌شود كه سيل بنيادكن خواطر و اوهام و خيالات او را فرامي‌گيرد. به عقيده آنها سالك بايد در اين مقام مانند كوه استوار و ثابت بايستد و هر خاطري را كه برايش پيدا شود با شمشير ذكر هلاك كند. مراد از ذكر در اينجا همان اسماء الهيه است كه سالك بايد در وقت خطور خاطرات، به يكي از آن اسماء توجه مستدام و مستمر كند تا آن خاطرات از خانه دل او بيرون روند. صاحبان و قائلان به روش نفي خواطر، يعني اصحاب فرقه نقشبنديه، براي حقانيت و اصالت طريقه خود به اين آيه از قرآن تمسك مي‌كنند: «و ان الذين اتقوا اذا مسهم طائف من الشيطان تذكروا فاذا هم مبصرون.» يعني چون اهل تقوا را از شيطان وسوسه و خيالي به دل فرارسد، هماندم خدا را به ياد آورند و همان لحظه بصيرت پيدا كنند.(اعراف/201)در مقابل اين دسته از علماي اخلاق، برخي ديگر همچون علامه بحرالعلوم و آخوند ملاحسينقلي همداني، تمسك به طريقه نفي خواطر را در سلوك اخلاقي اجازه نمي‌دهند. به‌عقيده آخوند همداني اولا اذكار و اوراد به‌تنهايي و بدون التزام به مراقبه نفس نه‌تنها ثمره‌اي براي سالك دربر ندارد بلكه موجب دوري او از مسير حقيقي طريقت اخلاقي نيز مي‌شود. ثانيا سالك نبايد به گفتن هر ذكري در نفي اغيار از نفسش مبادرت ورزد بلكه تنها اذكاري مورد وثوق و كارگشا هستند كه از ائمه اطهار(ع) رسيده باشند. طريقه آخوند همداني و شاگردان بزرگ وي – چنان‌كه گفته شد – عبارت است از التزام در امر مراقبه يعني اهتمام ورزيدن در مراتب آن. مراتب مراقبه آخوند همداني مراتب مراقبه را چنين برمي‌شمارد: اول درجه مراقبه اين است كه سالك از محرمات اجتناب كرده و تمامي واجبات را اتيان كند و در اين دو امر به‌هيچ‌وجه مسامحه نورزد. دوم درجه آن است كه مراقبه را شديد كرده و سعي كند هرچه مي‌كند براي رضاي خدا باشد و از اموري كه لهو و لعب ناميده مي‌شود اجتناب نمايد و چون در اين امر اهتمام ورزد براي او تمكن پيدا مي‌شود كه ديگر خود را نباخته و اين خودداري در او به سرحد ملكه برسد. سوم درجه آن است كه پروردگار جهان را پيوسته ناظر خود بداند و اذعان و اعتراف كند كه خداي متعال در همه‌جا حاضر و ناظر همه مخلوقات است. البته مراقبه در تمام حالات و در همه اوقات بايد رعايت شود. چهارم درجه، مرتبه‌اي است از اين عالي‌تر و كامل‌تر و آن اين است كه سالك خداي را حاضر و ناظر ببيند و به‌طور اجمال مشاهده جمال الهي نمايد. رسول اكرم(ص) وصيتي به ابوذر غفاري دارد كه اشاره به اين دو مرتبه اخير است. مي‌فرمايد: «خدا را چنان عبادت كن كه گويي تو او را مي‌بيني و اگر نمي‌تواني او را ببيني او را چنان عبادت كن كه بداني او تو را مي‌بيند.» به‌عقيده آخوند همداني التزام مطلق به شريعت الهي به‌تنهايي نمي‌تواند انسان را به قرب حق تعالي عروج دهد بلكه اين التزام بايد همراه با محبت و ايمان به ائمه اطهار نيز باشد، چراكه به تعبير وي اگر التزام به نزدن شارب و نخوردن گوشت باشد ولي محبت و ايمان به اهل بيت رسول اكرم(ص) نباشد، ثمره‌اي جز دوري از خداوند نخواهد داشت، اما براي اهتمام ورزيدن جدي در اطاعت از شرع مقدس، نخستين گام، ترك معصيت است كه تنها راه نجات انسان و رسيدن به غايت اعلاي او است. لذا مراقبت تام از همه اعضاء و جوارح به‌خصوص زبان و چشم و گوش و ممانعت آنها از افتادن در معاصي، وظيفه اصلي سالك است، چراكه اين اعضاء و جوارح، الطاف و هداياي ارزشمند الهي هستند و ازاين‌رو بايد دائما معطر به عطر تقوي و پرهيزكاري باشند. به‌عقيده آخوند همداني تا زماني كه اين اعضاء و جوارح از معاصي پاك نشوند نمي‌توان در شرح احوال قلب سخن گفت، لذا به تعبير خودايشان، «بشتاب بشتاب به سوي توبه راستين، سپس بشتاب بشتاب به سوي كوشش و مراقبه.» براساس مباني عرفاني و اخلاقي مكتب آخوند همداني، نبايد بدون مراقبه به ذكر و فكر و نفي خواطر مشغول شد، چراكه اگر هم ذكر و فكر براي سالك، حال ايجاد كند، آن حال دوامي نخواهد داشت. بنابراين ذكر و نفي خواطر بايد همراه با مراقبه نفس باشد تا مفيد فايده افتد. طريقه و روش خاص آخوند ملاحسينقلي همداني در سلوك عرفاني و اخلاقي، طريقه‌اي است كه به‌عقيده بسياري از ره‌پويان حقيقت از طرق خاصه و منحصربه‌فردي به‌شمار مي‌رود كه بزرگان نامداري در آن گام‌برداشته و بر عمق و غناي آن افزوده‌اند. ازاين‌رو اين شيوه تربيتي و اخلاقي را كه بيانگر عظمت والاي اخلاقي و عملي آخوند همداني است نمي‌توان به اين اجمال بيان كرد ولي از آشنايي با برخي از بزرگان اخلاق و عرفان كه از مكتب غني اخلاقي عرفاني وي بهره‌جسته‌اند مي‌توان به عظمت اين مكتب پي‌برد، بزرگاني چون مرحوم محمد بهاري(ره) كه مبرزترين شاگرد آخوند همداني و مؤلف كتاب تذكره المتقين است، مرحوم ميرزاجواد آقاملكي تبريزي(ره) مؤلف كتاب ارزشمند المراقبات، عارف كامل مرحوم سيدعلي قاضي طباطبايي(ره)، علامه سيدمحمدحسين طباطبايي صاحب تفسير الميزان، آيت‌الله مرحوم شيخ‌محمدتقي آملي مؤلف كتاب مصباح‌الهدي و صدها عارف رباني و سالك طريق حقيقت كه ذكر همه آنها در اين مقال نمي‌گنجد. سلسله معارف و مكاتب عرفان اين بزرگان، بي‌واسطه يا باواسطه، درنهايت به مكتبي مي‌رسد كه آخوند ملاحسينقلي همداني آن‌را بنيان گذاشت.




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 509]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن