تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 28 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام سجاد (ع):حق بزرگ‏تر خداوند اين است كه او را بپرستى و چيزى را با او شريك نسازى، كه اگر خال...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816444674




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

در جست و جوي رحمت بي انتهاي خداوند(1)


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
در جست و جوي رحمت بي انتهاي خداوند(1)
در جست و جوي رحمت بي انتهاي خداوند(1)   نويسنده: آيت الله محمد تقي مصباح   چکيده   خوف و رجاء در آموزه هاي ديني همواره مقارن و در کنار يکديگر آمده است. خوف و ترس از عذاب الهي به عنوان يک ساز و کار تنبيهي و رجا و اميد به رحمت لا يزال الهي به عنوان يک سازوکار تشويقي، همواره سوق دهنده ي انسان به سوي رحمت و مغفرت الهي بوده است. در آموزه هاي ديني و از جمله در ادعيه و به ويژه در مناجات «خمس عشر» براي نيل به رحمت بي پايان الهي، بر توبه و انابه تأکيد فراوان شده است. اولياي الهي علي رغم منزلت بالا و جايگاه رفيعي که نزد خداي متعال دارند، همواره از فرجام و عاقبت خويش اظهار نگراني مي کردند. مطيع و فرمانبردار الهي و در همه حالات ادب گفت و گو را با معبود خويش مراعات مي کردند. اين مقال شرحي است بر مناجات خمس عشر توسط استاد. کليد واژه ها: رحمت، مغفرت، فرجام خوش، توبه، خوف و رجاء. توجه به رحمت و مغفرت الهي؛ تشکين بخش دل مؤمن   توجه به گناهان، خوف و ترس از عذاب الهي را در انسان بر مي انگيزاند، اما از آن رو که امکان جبران رفتار ناپسند و زشت فراهم است، انسان مي تواند با توکل بر خداوند و توفيق او و با اميد به رحمت بي کران الهي، به تدارک رفتار ناپسند و ناشايست خود بپردازد. وي مي تواند از حرکت و گام نهادن در مسير شيطان باز ايستد و دام هاي وسوسه هاي شيطاني را بگسلد و در مسير تعالي و کمال قرار گيرد و راه هدايت الهي را بپيمايد. به همين دليل در دعاها و مناجات هاي پيشوايان معصوم ما در کنار اظهار خوف و پشيماني، اميد به رحمت و بخشش بي نهايت الهي به صورت برجسته مطرح گرديده است. در اين زمينه، امام سجاد عليه السلام در طليعه ي «مناجات خائفين» به گونه اي سخن مي گويند که حس ترحم مخاطب و شنونده برانگيخته مي شود، اما از آن رو که در خداوند تغيير حالات متصور نيست، اين گونه سخن گفتن باعث دريافت فزون تر رحمت الهي مي گردد. حضرت در فراز اول مناجات خائفين مي فرمايند: «خدايا، آيا باور کنم که مرا پس از آنکه به تو ايمان آورده ام عذاب مي کني؟ يا مرا پس از آنکه تو را دوست داشته ام، از خويش دور مي سازي؟ يا با آنکه به رحمت و بخشايشت اميد دارم، محرومم مي سازي؟ يا با آنکه به عفو تو پناه اورده ام، مرا تسليم عذاب و عقاب مي کني؟ حاشا از ذات بزرگوار و کريم تو که نااميدم گرداني». اين فراز حاکي از آن است که ترس از عذاب الهي شديدا گوينده را متأثر و نگران ساخته و وي در صدد متعادل ساختن ترس خود از عذاب الهي است. چه اينکه اگر ترس کاملا بر دل انسان غالب شود و به افراط گرايد، باعث يأس از رحمت خدا مي شود، پس بايسته است که چون حالات ديگر، انسان حالت ترس را در خود متعادل و کنترل سازد و در کنار ترس از خدا و عذاب او، به رحمت و مغفرت الهي نيز نظر داشته باشد که در اين صورت ترس از خدا همراه با اميد به رحمت او، باعث تحرک، پويايي، تصحيح رفتار و گام نهادن در مسير تعالي و خودسازي مي گردد. اين شيوه مناجات با خدا و اظهار ترس از عذاب الهي در کنار چشمداشت به رحمت و مغفرت الهي در ساير دعاها و مناجات ها نيز مشاهده مي شود. براي نمونه، امام سجاد عليه السلام در دعاي ابوحمزه ي ثمالي، بهره مندي از مهر و رحمت الهي در مقام مناجات با او را مايه ي تسکين دل از خوف خدا مي داند و مي فرمايد: «يا مولاي بذکرک عاش قلبي و بمناجاتک بردت ألم الخوف عني»؛(1) مولاي من، با ياد تو دلم حيات و طراوت يافته و با مناجات تو درد ترس [از عذاب و فراق تو] را تسکين و کاهش مي دهم. وقتي ترس در وجود انسان شعله ور مي گردد، انسان فطرتا مي کوشد که آن را تسکين بخشد و در نتيجه، سراغ کسي مي رود که آن ترس را در درون او ايجاد کرده و مي کوشد که با سخنان خود او را بر سر مهر آورد. فرض کنيد فرزندي نسبت به پدر خود و يا دوستي نسبت به دوست خود خيانت و يا کوتاهي کرده باشد. وي در مقام عذر خواهي، ضمن اعتراف به کوتاهي و تقصير خود مي کوشد با ذکر خوبي هايي که در حق پدر و يا دوستش روا داشته، دل او را به دست اورد و از کدورت و ناراحتي او نسبت به خويش بکاهد. همچنين بنده ي گنهکار که عذاب و کيفر الهي را فراروي خود مي بيند، با زبان استرحام و با ذکر کارهاي ارزشمند و خداپسندانه ي خود مي کوشد توجه خداوند را به خويش جلب کند و زمينه ي بهره مندي خود از رحمت و مهر الهي را فراهم آورد. بي ترديد با ارزش ترين و گران قدرترين ويژگي و رفتار انسان ايمان به خداست که در آيات و روايات فراوان از آن ستايش شده و مؤمن برخوردار از آن را از چنان عظمت و منزلتي برخوردار مي سازد که امام صادق عليه السلام مي فرمايند: «المؤمن أعظم حرمه من الکعبه»؛(2) حرمت و ارزش مؤمن فراتر از کعبه است. آن گاه امام عليه السلام با توجه به ارزشي که سرمايه ي ايمان در پيشگاه خداوند دارد، در مقام مناجات با معبود خود متذکر ايمان خويش که شريف ترين و عزيزترين خصلت و رفتار مؤمن در پيشگاه خداوند به شمار مي آيد مي گردد و مي فرمايد چگونه کسي را که به تو ايمان آورده عذاب مي کني؟ محبت يکي از ثمرات ايمان و معرفت به خداوند است و کسي که به ساحت ربوبي معرفت داشت و سراسر وجود خود را تحت مالکيت او يافت و بر اين باور بود که همه ي نعمت هاي مادي و معنوي مواهب الهي است، سعي مي کند با همه وجود به معبود و مالک هستي عشق ورزد و در نتيجه به خواست محبوب و معشوق خود عمل کند، تا از اين طريق محبت و توجه معبود را به خود جلب کند. چه اينکه دوري و بعد از ساحت قرب معبود، بلاي عظيمي است که عارفان و محبان حق را به وحشت افکنده. بلايي که براي کسي که لذت قرب به حق و محبت او را چشيده از عذاب الهي و حتي حرمان از بهشت شديدتر است. از اين رو، حضرت با توجه به آنکه از تلخي و شکنجه بعد از محبوب خبر داردمي فرمايد که خدايا،چگونه کسي را که به تو محبت دارد از خود دور مي کني. خدايا، چگونه مرا که به رحمت و گذشت تو اميد بسته ام، محرومم مي کني. از مکارم اخلاق اين است که وقتي کسي به ديگري اميدوار گشته، هر چند او لياقت و استحقاق ياري و مساعدت نداشته باشد، نااميدش نگرداند. حال چگونه ممکن است خداوند که منبع کرم و بزرگواري است کساني را که به رحمت و مغفرت او چشم دوخته اند و اميد آن دارند که از آنها درگذرد، نااميد سازد، هر چند آنان لياقت بهره مندي از رحمت الهي را نداشته باشند. هر کس با خطر مواجه مي گردد و حيوان درنده و يا دشمن او را تهديد مي کند، به دنبال پناهگاهي مي گردد که او را از خطر برهاند و در پناه آن آرامش و آسايش يابد. شکي نيست که بدترين دشمن انسان که آخرت و عاقبت انسان را خراب مي سازد گناهان و شيطان مي باشد و براي رهايي از شر اين دشمن خطرناک انسان بايد به خداوند و درياي عفو او پناه آورد. خداوندي که کريم و بزرگوار است و حتي اگر دشمنش به او پناه آورد و با توبه و احساس پشيماني از او بخواهد از او درگذرد و از شر شيطان و گناهان و جهنم نجاتش دهد، به او پناه مي دهد و مشمول عفو خود مي سازد، چگونه ممکن است به دوست خود پناه ندهد و او را از شر خطاها، گناهان و شيطاني که با وسوسه هاي خود او را از حق باز مي دارد حفظ نکند؟ نگراني اولياي خدا از فرجام و عاقبت خويش   در ادامه ي مناجات، حضرت حالت و احساس کسي را مي نماياند که در کمال درماندگي و شرمندگي در درگاه خداوند قرار گرفته و نمي داند که عاقبت او به خير و سعادت مي انجامد و يا به شقاوت، بدبختي و حرمان از رحمت الهي مبتلا مي گردد، نظير مجرمي که براي محاکمه فراخوانده شده و نمي داند که آيا حکم اعدام او را صادر خواهند کرد و يا حکم آزادي اش را. حضرت مي فرمايد: « ليت شعري، أللشقاء ولدتني أمي أم للعناء ربتني فليتها لم تلدني و لم تربني وليتني علمت أمن أهل السعاده جعلتني و بقربک و جوارک خصصتني فتقر بذلک عيني و تطمئن له نفسي»؛ اي کاش مي دانستم که مادرم مرا براي بدبختي زاييد يا براي ذلت و رنج تربيتم کرد؟ پس [در اين صورت] اي کاش او مرا نمي زاييد و پرورشم نمي داد و اي کاش مي دانستم که مرا از اهل سعادت مقرر داشته اي و براي مقام قرب و جوار رحمتت مخصوص گردانيده اي تا چشمم روشن و قلبم آرام و مطمئن مي گردد. «شقاء» به معناي بدبختي و حرمان از چيزي است که سبب کمال و لذت است و «عناء» به معناي ذلت و خضوع مي باشد. جمله ي «ليت شعري» در مقام حيرت و سرگرداني از پيش آمدي نامعلوم به کار مي رود و حاکي از آن است که بنده خود را در خوف و رجا مي بيند و در عين حال نگران عاقبت و فرجامي است که اطلاعي ازآن ندارد. حضرت در بيان خود، بيش از هر چيز از عاقبت و فرجام خويش اظهار نگراني مي کند. اين از آن روست که بر دل متقين و عاشقان خدا، بيش از هر چيز ترس از بدعاقبتي و شقاوت سايه افکنده و اين ترس دل آنان را پريشان و مضطرب مي گرداند و هميشه در اين انديشه اند که آيا در علم ازلي حق در زمره ي سعادت پيشگانند يا در زمره ي شقاوتمندان. گرچه در ظاهر همه ي انسان ها طالب سعادتند و سعادت طلبي امري بديهي است. اما از يک سو مکاتب فکري برداشت هاي مختلفي درباره ي سعادت و ضد آن، يعني شقاوت دارند و بر اين اساس، هر کس به تناسب بينش و جهان بيني خاص خود به دنبال سعادت و گريزان از شقاوت است. از سوي ديگر، بر فرض تشخيص درست سعادت و شقاوت، چون انسان موجودي مختار است، گاهي بر اثر حسن انتخاب راه هدايت را مي پويد و به سعادت مي رسد و گاهي بر اثر سوء انتخاب، راه ضلالت و گمراهي را پيش مي گيرد. از اين رو، کساني که اهل بصيرتند همواره از شقاوت و بدبختي خايف و ترسانند و با دعا و تضرع از خداوند مي خواهند که آنان را از شقاوت دور دارد و براي دست يابي به سعادت ابدي راهنمايي و دلالت فرمايد. مؤمن طالب سعادت پيوسته خود را بين خوف و رجا مي بيند و به نوعي اين دو صفت زمينه و بستر نيل به سعادت را براي او هموار مي سازند. مرحوم ملکي تبريزي درباره ي ارتباط خوف و رجا با سعادت مي نويسد: «و کدامين سعادت نزد مؤمن مثل لقاي پروردگار و انس با اوست و اين جز با تحصيل محبت او حاصل نشود و تحصيل محبت او جز پس از معرفت نصيب انسان نگردد و معرفت جز با دوام فکر به دست نيايد و دوام فکر غالبا جز با ذکر و ياد خدا حاصل نمي شود. ذکر و فکر جز به دور ساختن خويش از مشاغل دنيايي و قطع الفت و دوستي شهوات و خواسته هاي نفساني فراهم نشود و اين جز به کندن محبت دنيا و خواسته هاي دنيايي از دل به دست نمي آيد و برکندن ريشه هاي محبت دنيا و شهوات آن جز به صبر در مقابل آنها حاصل نمي شود و صبر هم جز با خوف و رجا تحقق نمي پذيرد.» (3) پي‌نوشت‌ها:   1. شيخ عباس قمي، مفاتيح الجنان، دعاي ابوحمزه ي ثمالي. 2. محمدباقر مجلسي، بحارالانوار، ج 68، ب 15، ص 16، ح 20. 3. ميرزا جواد ملکي تبريزي، اسرار الصلوه، ص 199.   منبع: ماهنامه علمي- ترويجي در زمينه علوم انساني معرفت شماره 155 ادامه دارد... /ج  
#دین و اندیشه#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 571]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن