تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 5 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هرگاه به نماز ايستادى، با دل به خدا رو كن تا او نيز به تو رو كند.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

آراد برندینگ

سایبان ماشین

بهترین وکیل تهران

دانلود رمان

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

خرید یخچال خارجی

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

سلامتی راحت به دست نمی آید

حرف آخر

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

کپسول پرگابالین

خوب موزیک

کرکره برقی تبریز

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

سایت ایمالز

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1812608163




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

فرزند شهید موفق


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
فرزند شهید موفق
فرزند شهید موفق     *گفتگو با دكتر محمد علي توفيقي، فرزند شهيد درآمد   «در دامنه سكرآميز «آبيدر»، در سنندج، شهر دفها و مولوديها، ديده به جهان گشود. پدرش دليرمردي كُرد، از تبار صلاح الدين ايوبي بود و سعيد نام داشت. او بر سر پيمان خويش، پايمردي ورزيد و در هنگامه سالهاي مبارزه و جنگ، غريوآزادي و دينداري سر داد. محمد علي نيز همپاي پدر به پا خاست و هنوز كودكي بيش نبود كه اسارتي تلخ را تجربه كرد. او توانست با تلاشي عالمانه، در عنفوان جواني، به دستمايه هاي گرانسنگ مديريتي در عرصه درمان و بهداشت دست يابد.» متولد چه سالي هستيد و در كجا به دنيا آمده ايد؟   سال 1350، سنندج. از پدر بزرگوارتان چه خاطراتي را به ياد داريد؟   پدرم مردي صبور و بسيار شجاع بود كه پيشينه بيست و پنج سال مبارزه با رژيم شاه و خوانين زورگو و تلاش و مجاهدت براي تحقق آرمانهاي انقلاب را در پرونده خود داشت و لحظه اي ترديد به آرمانهاي انقلاب را در پرونده خود داشت و لحظه اي ترديد به خود راه نداد و با نهايت جسارت و بر اساس اعتقادات قلبي خود زيست و پايداري كرد و نهايتا در سال 69 به دست گروهكها ترور شد. هنگامي كه پدرتان به شهادت رسيدند، اين حادثه چه تأثيري بر شما داشت ؟   نوزده سال داشتم و شهادت پدرم بسيار دردناك بود، هر چند از قبل هم به خاطر اين كه غالبا در كنار پدر بودم، تجربه هاي تلخي از بي مهري كساني كه علي القاعده قوم و خويش محسوب مي شوند، داشتم. به خاطر اين كه پدرم اعتقادات خاصي داشت، ما عملا منزوي شده بوديم. در نوجواني اين مسئله آزارم مي داد، ولي اينك كه كل زندگيم را در پرسپكتيو زمان مي بينم و به هر حال تجربه هايي را اندوخته ام، پدرم را مردي بسيار ارجمند، بزرگوار، شرافتمند و شجاع مي بينم. در نوجواني چنين احساسي نداشتيد؟   چرا، ولي بيم از صدمه ديدن او و به خصوص انزوايي كه شرايط بر ما تحميل مي كرد، آزار دهنده تر از اين حس بود. اينك پس از سالها، هنگامي كه به پدرتان مي انديشيد، كدام ويژگي شخصيتشان در نگاه شما بارزتر است.   درايتش. پدرم بسيار انسان با درايتي بود و بعد هم پايمردي در راه مرام و عقيده. من وقتي كسي از سر فهم و انديشه به اعتقادي مي رسد و در راه آن پايمردي به خرج مي دهد، بسيار به او احترام مي گذارم. آدم هنگامي كه در راه عقيده اش از جان خود مي گذرد، به اعتقاد من به اوجي كه شايسته يك انسان است، مي رسد. هنگامي كه انقلاب شد، كوچك بوديد. در آن روزها چه مي كرديد؟   بيشتر بازي مي كردم ! البته گاهي همراه پدرم در تظاهرات هم شركت مي كردم. ماجراي گروگانگيري شما چه بود؟   ده سال بيشتر نداشتيم. در سال 60، به يكي از روستاهاي سنندج به خانه يكي از بستگان رفته بودم كه با وضعيت بدي، مرا گروگان گرفتند. چه مدت گروگان بوديد؟   بسيار كوتاه، اما لحظات بسيار سخت و طولاني به نظر مي رسيدند...هنوز كه هنوز است وحشت و نگراني آن لحظات از خاطرم محو نشده است. اذيتتان هم كردند؟   اذيت خاصي نكردند، اما فشار روحي هولناكي را تحمل كردم. علت گروگانگيري چه بود؟   ظاهرا پسر يكي از سركردگان ضد انقلاب را دستگير كرده بودند و مي خواستند به اين وسيله پدرم را زير فشار قرار دهند. آيا پدر با چنين اعمالي زير فشار قرار مي گرفتند؟   ابداً. پدرم كسي نبود كه بشود از او زهرچشم گرفت و در راه عقيده اش، همه چيز را فدا مي كرد. پدرم اعتقاد داشت كه عليه ظلم، از سوي هر گروه و دسته اي كه هست، بايد ايستاد و بر سر همين عقيده هم جان خود را فدا كرد. قبل از انقلاب شغلشان چه بود؟   ابتدا مدتي وارد ژاندارمري شد تا حق مردم را از خوانين و زورگوها بگيرد، ولي بعد متوجه شد كه آنها خودشان را در واقع عمله ي زور هستند. پس پدر شما واقعا انسان تنهايي بوده اند.   بله. همين طور است. آيا مادر از لحاظ فكري همراهي مي كردند؟   مادرم تفكر سياسي نداشت ؛ اما با پذيرش مسئوليت اداره خانواده (مخصوصا قبل از انقلاب) زمينه هاي پايمردي را براي پدرم هموار كرد. از دوره جنگ چه خاطره اي داريد؟   در منطقه اي كه در آن زندگي مي كردم، پيوسته درگيري وجود داشت و مسئله جنگيدن و صداي تيراندازي و ترس از اسارت و امثال اينها، از قبل از جنگ هم وجود داشت و ما به آن عادت كرده بوديم. چيزي كه جنگ اضافه كرد، موشك باران بود كه اين را شهرهاي ديگر هم داشتند. ما به دليل شرايط سياسي خانواده‌، هيچ وقت فارغ از اين گونه اضطرابها نبوديم. غير از پدرم كه هميشه تهديد مي شد، دائي من هم پيشمرگ مسلمان بود و پس از اسارت و تحمل شكنجه، به شهادت رسيد. چه شد كه با وجود جوان بودن و تجربه كم، توانستيد به سرعت به مدارج عالي مديريتي برسيد؟   انگيزه ي ساختن ايران ! وقتي درسم تمام شد و مدرك دكتراي پزشكيم را گرفتم؛ به كردستان برگشتم و سعي كردم با استفاده از فرصت طرح تكريم ارباب رجوع، در حيطه مديريت درمان، تحولي ايجاد كنم. آيا دوره آموزشي خاصي در زمينه مديريت ديده بوديد؟   نه چندان، اما به علت علاقه اي كه داشتم، با مطالعات جانبي و تجارب ديگر كشورها شروع به كار كردم. به چه شكل؟   ببينيد! كشورهاي پيشرفته جهان، در تمامي زمينه هاي خدماتي، صنعتي و بهداشتي و غيره، «مشتري محور» هستند. يعني چه ؟   يكي از مهم ترين و غائي ترين اهداف آن سيستم ها، جلب رضايت مشتري است. همه برنامه ريزي ها دراين جهت صورت مي گيرد و به همين دليل امروز يكي از اصول و پايه هاي سيستمهاي مديريتي دنيا TQM است. در اين مورد توضيح بيشتري بدهيد.   TQM يا total quqlity Management كه ما آن را مديريت جامع كيفيت ترجمه كرده ايم، فلسفه اي است كه توليد نهايي ناقص، اعم از محصول يا خدمت ناقص را نمي پذيرد و مهم تر از آن اين كه در بحث ارتقاي مستمر كيفيت،انتها و پاياني وجود ندارد. به عبارت ساده تر، كيفيت امري است كه هيچ گاه به نقطه پايان و ايده آل خود نمي رسد و فقط مي توان به سوي كيفيت بالاتر حركت كرد. در اين سيستم همه چيز بر اساس رضايت مشتري برنامه ريزي مي شود و لذا ارتقاي كيفي در آن، امري مستمر و دائمي است. چگونه اين شيوه را در زمينه بهداشت و درمان، كاربردي كرديد؟   ما با توجه به اين الگو و طرح تكريم ارباب رجوع كه غالبا به صورت شعار و حرف باقي مانده و جنبه عملي به خود نگرفته، سعي كرديم در مديريت درمان تأمين اجتماعي كردستان، اين طرح را پياده كنيم. و جواب داد؟ بله، تا حدودي. آيا سيستمهاي پيراموني كه غالبا نمي توانند روشهايي را كه به آنها خو گرفته اند، تغيير دهند، بر كارآيي اين سيستم تأثير نگذاشتند؟   چرا، واقعا همين طور است كه اگر بخشي هم بخواهد بر اساس شيوه هاي صحيح و علمي عمل كند، سيستمهاي پيراموني با آن سازگار نمي شوند و در بهترين شكل، چوب لاي چرخ آن مي گذارند، ولي خوشبختانه سيستمهاي درمان و بهداشت، هر چند منفك از سيستمهاي ديگر، از جمله سيستم فرهنگي نيستند، ولي در ابعادي مي توانند مستقلا هم كار كنند. كار بزرگي كرديد. آيا اين فعاليت مورد توجه هم قرار گرفت؟   بله، مرا به عنوان مدير دستگاه نمونه ي استان، براي دريافت نشان افتخار دولتي از استان كردستان نمونه ي استان، براي دريافت نشان افتخار دولتي از استان كردستان معرفي كردند، اما به دلايل اداري، از جمله نداشتن سوابق تجربي به ميزان مورد نظر آنها و برخي مسائل ديگر، اين نشان به من داده نشد. افراد تجربه را براي انجام كارهاي بزرگ كسب مي كنند. وقتي كار بزرگي انجام مي شود، آيا شرايط سالهاي تجربه، شرط درستي است ؟   اين را از من نبايد بپرسيد، از كساني بپرسيد كه اين شرطها را مي گذارند. به اعتقاد من، هدف از تحصيل و تجربه و اطلاعات، دستيابي سريع و بهينه به هدف در حداقل زمان ممكن و با حداقل هزينه است و اگر كسي يا كساني بتوانند اين كار را انجام دهند، گمانم كار خودشان را كرده باشند. آيا جايي هم بود كه كار شما را با چنين معيارهاي مخدوشي ارزيابي نكنند؟   بله، خوشبختانه توانستيم استاندارد 2000-9001 ISO را از شركت RWTUV آلمان براي يكي از زير مجموعه ها دريافت كنيم و بعد هم از سوي سازمان تأمين اجتماعي به دريافت لوح تقدير مفتخر شويم. حالا چه مي كنيد؟   در اداره كل درمان غير مستقيم سازمان تأمين اجتماعي به عنوان كارشناس درمان مشغول فعاليت هستم. چطور از مديريت و برنامه ريزي طرحي چنين موفق به كارشناسي رسيديد ؟ معمولا اين مسير در جهت عكس است.   اين را هم بايد از كساني سئوال كنيد كه اين گونه برنامه ريزي و تصميم گيري مي كنند. به اعتقاد من تا زماني كه به انسانها، در هر سطحي كه باشند، نه به عنوان سرمايه هاي كشور كه به عنوان ابزاري كه مي توان از آنها در جهت رسيدن به اهداف صحيح يا ناصحيح بهره برداري كرد، نگاه كنيم، چنين اعوجا جهاني اجتناب ناپذيرند. در مديريت كارآمد و پيشرفته جهان، انسان بيش از هر عامل ديگري ارزش دارد و لذا در جهت شناسايي، تربيت و تكريم نيروهاي كارآمد، بيشترين تلاشها صورت مي گيرند. در نظام مديريتي ما، با نهايت تأسف، انسان، كار آمدي و علم از شأن واقعي خود برخوردار نيستند و به همين دليل، نيروهاي اصيل و كارآمد، هدر مي روند و يا دچار يأس وسرخوردگي مي شوند و يا كشورهايي كه با نهايت زيركي در پي شكار مغزها هستند، آنها را به كار مي گيرند. آيا شما هم دچار اين يأس شده ايد؟   در هر حال، جواني سني نيست كه انسان مصون از اين آفات باشد. ايمان و اعتقاد به راه چيزي نيست كه من آن را نشناسم. در كنار پدري بوده ام كه بيست و پنج سال مبارزه بي امان كرد و جان خود را بر سر اعتقادش گذاشت. من اگر خود را شاهد مثال بياورم، شايد تعبير به سهم خواهي شود كه واقعا اين گونه نيست و از نظر روحي نيازي به چنين رويكردهايي ندارم، ولي من نمونه بسيار كوچكي هستم از جوانهايي كه با اعتقاد به سرافرازي كشورشان و با ايمان به اين نكته كه با برنامه ريزي دقيق و مديريت جامع كيفيت، مي توان همه معضلات را حل كرد، وارد ميدان مي شوند و با چنين برخوردهاي ناآگاهانه اي به انزوا كشيده مي شوند و در بهترين شكل به كارهايي گمارده مي شوند كه يك صدم توانايي آنها هم نيست. در مجموع چنين روندي به صلاح هيچ كس نيست و نيروهاي کارآمد را دلسرد و منزي مي كند. به اعتقاد من از دست رفتن منابع مالي به صلاح نيست، اما از دست رفتن منابع انساني و انفعال افراد كارآمد و دلسوز و عالم به كار خويش، فاجعه اي است و ما بي تعارف در تمامي عرصه هاي اجتماعي، فرهنگي، اقتصادي و حتي سياسي، از مديريت غير علمي و آشفتگي در تعيين معيارها و استانداردها رنج مي بريم. و جشنواره ها و تجليلها ؟   انصاف اين كه اغلبشان جنبه تشريفاتي و هزينه اي دارند و لذا نه تنها تأثير مثبتي بر جا نمي گذارند كه به دليل اغتشاش در معيارها و به كارگيري روابط به جاي ضوابط، تأثير سوء برجاي نمي گذارند. در هر حال براي من به عنوان يك ايراني علاقمند به اين آب و خاك، چنين سوء مديريتهايي، دردناك است. بسيار بهتر از اينها مي توان عمل كرد و از نتايج آن، هم خود و هم ديگران را بهره مند ساخت. پي نوشت ها :   * مدير درمان تأمين اجتماعي استان كردستان ـ رئيس مركز بهداشت شهر سنندج ـ مشاور رئيس دانشگاه علوم پزشكي كردستان ـ رياست اداره بازرسي و پاسخگويي به شكايات مردمي ـ راه اندازي شبكه جامع اطلاع رساني دانشگاه فاز يك ـ تلاش براي نهادينه سازي تفكر مديريت علمي در بهداشت و درمان ـ نهادينه سازي طرح تكريم ارباب رجوع در بخش درمان سازمان تأمين اجتماعي كردستان ـ لوح تقدير مدير دستگاه نمونه استان كردستان در سالهاي 82،83، 84 ـ دريافت لوح تقدير مدير دستگاه برگزيده ملي ـ معرفي شده به عنوان مدير منتخب استان كردستان براي دريافت نشان دولتي ـ تجليل در اولين كنگره ملي تجليل از ايثارگران (سال84)   منبع:ماهنامه شاهد یاران، شماره 19  
#دین و اندیشه#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 467]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن