تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 28 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):كسى كه روزه او را از غذاهاى مورد علاقه‏اش باز دارد برخداست كه به او از غذاهاى بهشتى ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

آراد برندینگ

سایبان ماشین

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

ثبت نام کلاسینو

خرید نهال سیب سبز

خرید اقساطی خودرو

امداد خودرو ارومیه

ایمپلنت دندان سعادت آباد

موسسه خیریه

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1806854215




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

دنياي اجنه وانسان


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
دنياي اجنه وانسان
دنياي اجنه وانسان   نويسنده: علي سيف اللهي   جن ها چه نسبتي با ما انسان ها دارند؟ آنها مي توانند روي ما تأثير بگذارند؟ هر قدر هم که بخواهيم خودمان را به آن راه بزنيم وبي خيالي طي کنيم. فايده اي ندارد و باز هم مثل همه آدم هاي ديگر دوست داريم از عالم متافيزيک وغيب سر در بياوريم. دنياي مرموز و نسبتاً ناشناخته اي که هر جلوه اش ما انسان ها را ترغيب به بيشتر دانستن درباره آن مي کند. گاهي در بررسي همين عالم واعتقادات خود وزير ورو کردن آن، به مساله جن وروح هم مي رسيم ومايليم بدانيم که «راه درست برخورد با اين پديده چيست؟»، «آيا اعتقاد به جن، درست است يا غلط؟»، «چه حدي از آن، درست است و چه حدي از آن غلط؟» وبي شمار سوال وشبهه ديگري که مثل خوره مي افتد به جان خودمان واعتقاداتمان. اين اشتياق ما به سر در آوردن از دنياي نامرئي وموجودات نديدني، گاهي زمينه هايي را فراهم مي کند تا مغلوب کساني شويم که مدعي ارتباط با عالم غيب، جن، روح يا امثال اين جور دنياها هستند؛ فرصت طلباني که ازاين کنجکاوي ما سوء استفاده مي کنند تا به اهداف شان برسند. حجت الاسلام دکتر ولي ا... نقي پورفر، دکتراي علوم قرآني، تفسير و حديث وعضو هيأت علمي واستاد دانشگاه هاي تربيت مدرس و امام صادق (ع)، کمک مان مي کند تا از اين عالم ناشناخته و پر رمز وراز سرنخ هايي به دست بياوريم. سرنخ هايي که حاج آقاي نقي پورفر تأکيد دارد بايد درحد گفته هاي قرآن باشد؛ نه بالاتر و نه پايين تر! شکي نيست که ايمان به غيب، لازم و واجب است وشناختن آن ضروري. سر در آوردن از آن هم تا حد لازم براي آنکه باور وايمان برسيم، توصيه شده است؛ چرا؟ چون انسان، با دانستن مکانيسم ارتباط عالم جن و فرشته با عالم خود است که به عظمت و قدرت الهي پي مي برد ودر يگانه دانستن او راسخ تر مي شود؛ ما بايد بدانيم که جن، به عنوان يک واقعيت موجود در هستي، چگونه درتصميم وانديشه انسان دخالت دارد تا بتوانيم خود واين نيروي موجود در خلقت را مديريت کنيم؛ نه آنکه آن قدر ازاين واقعيت دور افتيم که فکر کنيم جن ها افسانه هستند وکار به جايي برسد که اساساً در وجود آنها ترديد کنيم! جن ها با ما اشتراک هايي دارند   به طور کلي، از نظر منطق قرآني، موجودات شش نوع اند: جمادات (اشياء)، نباتات (گياه)، حيوان، انسان، جن وملک (فرشته)؛ از اين شش تا، دو موجود اختيار واراده ونيروي تشخيص خوب از بد را دارند و ازسمت خداوند، تکليف هايي براي آنها هست وخدا، انتظار اطاعت از آنها را دارد؛ اين دو گروه، جن ها هستند و انسان ها. هم جن وهم انسان، 1- تکليف هايي از سوي خدا دارند. 2- هر دو داراي دوبعد مادي وملکوتي هستند. 3- هر دو گروه، مورد بازخواست الهي خواهند بود. جن وماده جن، از آتش نافذ است. انسان وماده انسان، از خاک است وگل؛ اين واقعيت، عين کلام قرآن است، ضمن اينکه جن نامرئي است. همان طورکه در قرآن آمده، ابليس ودارودسته اش (که او هم جن است)، شما را از زوايه اي مي بيند که شما او را نمي بينيد. جن ها درهمين دنيا زندگي مي کنند،مسلمان وکافر دارند واشتراک هايي با انسان ها دارند. اين طوري نيست که ما فکر کنيم جن کلاً به معناي موجود شروري باشد، نه؛ جن هايي که از گونه شيطاني هستند شر هستند وشرور؛ در قرآن و سوره جن آمده که بعضي از ايشان ظالم وبعضي ديگر مسلمانند؛ عين انسان. جن مسلمان، در مرحله تصميم و انديشه به انسان مدد مثبت مي رساند؛ اما جن هاي شرور در کنار بعضي از انسان ها ودر ارتباط با بعضي از آنها، شبکه اي براي تصميم و انديشه سازي منفي وشر تشکيل مي دهند. وسوسه که مي گويند همين است!   تا اينجا را خوب گرفتيد؟ حالا بايد تأثير جن ها بر ما را بفهميد. شکل گيري يک عمل مراحلي دارد که ازاين قرار است: 1- انديشه، 2- شوق واراده، 3- قدرت اجرايي وبالاخره، توفيق عمل؛ دراين چهارمرحله است که انديشه اي به عمل تبديل مي شود. ملک و جن، در مرحله انديشه و اراده نقش ويژه اي دارند. فرشتگان و ملائکه، براي همه خلايق به عنوان نقش عمومي خود، عهده دار تبليغ ها وتأثيرهاي مثبت اند. ما يک فطرت الهي از درون داريم ويک نداي مثبت از بيرون و خارجي که از جن مسلمان است و ملک؛ اگر ما به اين نداهاي مثبت پاسخ مثبت بدهيم، زمينه اي مي شود تا درمراحل بعدي، اين القائات قوي تر شود. اگر به قول قرآن، صبر و تقوا در ما گسترش پيدا کند وبه اين نداهاي مثبت پاسخ دهيم، اين امدادهاي غيبي در مرحله انديشه سازي وتصميم گيري انسان گسترش پيدا مي کند، به اين دليل است که قرآن کريم مي فرمايد: خداي عالم، ملائکه را به ما بشارت و آرامش دل قرار داده، آنان در بن بست ها و گره ها، انسان را امداد غيبي مي کنند، درحالت يأس، ايجاد اميد مي کنند و به اهل ايمان، کساني که داراي نيت خوبند و مي خواهند در صراط مستقيم حرکت کنند، روحيه مي دهند. درمقابل اين، جريان شيطاني است ؛ جرياني باطني. جن شرور، به نفس انسان، القائاتي دارد که قرآن کريم آن را «وسوسه» مي نامد؛ وسوسه يعني صوتي که زيبا، جذاب و دلرباست؛ يعني اين جن شرور، انديشه وحرف غلطي را با جذابيت به فرد القا مي کند. بعد اين جن، به تحليل شخصيت فرد مي پردازد و براساس شخصيت وذائقه او، مطابق ادبيات او، اين القائات را انجام مي دهد. او بررسي مي کند که آيا فرد استاد است، شاعر است، دانش آموز است، تحصيل کرده است يا عامي؟ بسته به شخصيت او، ملاحظه و مراعات مي شود ومتناسب با آن، ادبياتي را به کار مي گيرد تا آن انديشه فاسد را تزئين و به او القاء کند. وسوسه را تزئين مي کند وما را تسليم!   پس اين وسط ما چه کاره ايم وبايد چه کار کنيم؟ انسان مي تواند اين القائات را بپذيرد و مي تواند رد کند؛ اگر پذيرفت، اولين جاي پاي حضور جن شرور را نزد خودش ايجاد کرده واولين مرحله از وسوسه رخ مي دهد. پس از پذيرش وسوسه، فرد احساس گناه و قبح گناه مي کند؛ او مي داند کار غلط مي کند، گناه است وآلودگي است ونبايد سراغ آن مي رفت. جن اما مي گويد: اول آن را تجربه کن، لذت مي بري، فرصت هست وبعداً توبه مي کني؛ اين همان «تسويف» است؛ يعني موکول کردن به آينده هي القا مي کند که نترس، برو جلو، توبه خواهي کرد. بعداً توبه مي کني، يک بار تجربه اشکالي ندارد! وبا همين القائات، فرد را دراين ورطه مي اندازد. دراين حالت اگر تربيت ديني واراده ما ضعيف باشد، تکرار اين کارها، ما را تحت فشار قرار مي دهد و وادار به تسليم مان مي کند. قدم دوم وسوسه، اينجاست: « تزئين». او تزئين وسوسه مي کند وکار غلط را زيبا جلوه مي دهد؛ قرآن هم فرموده که: «آيا نديدي کسي که بدي کارش تزئين يافته، درنتيجه آن را نيکو مي بيند» جن، شروع به توجيه مي کند: اصلاً کي گفته اين کار بد است ؟! اصلاً جواني که نمي تواند ازدواج کند، فحشا براي او حلال است! شما که مشکل اقتصادي داري، چرا نتواني رشوه بگيري؟ چرا نتواني ربا بدهي؟ حلال است براي تو! جايزاست براي تو! وهمين طور منطقي براي فرد ايجاد مي کند که قبح گناه برايش از بين مي رود! جن، درمرحله سوم، تکرار اين عشق به گناه را در فرد ايجاد مي کند؛ اين در زبان قرآن، «تسويل» است؛ همان حالت که در برادران حضرت يوسف(ع) ايجاد شد وعشق به کشتن آن حضرت در آنها قوت گرفت؛ آنان عاشقانه براي کشتن برادر خود مي رفتند؛ نکته اي که حضرت يعقوب(ع) به ايشان مي فرمود: «بلکه نفستان، اين رفتار شما را، برايتان تسويل کرد!» انسان، گناه خود را در اين مرحله نه تنها حلال مي داند، بلکه حق مي داند؛ ديوانه وار و عاشقانه مي کوشد تا آن کار را انجام دهد! وقتي اين حالت ايجاد شده، آنگاه، حالت «تطويع» رخ مي دهد؛ حالتي که براي قابيل، درارتباط با قتل برادرش، هابيل رخ داد؛ به قول قرآن: « قتل برادرش، براي او تطويع شد!»- يعني تمام قواي انسان، هماهنگ مي شود براي ارتکاب جرم از سوي او؛ جرم را مرتکب مي شود، آن هم با نشاط! قرآن دراين باره مي فرمايد: «انسان، شرح صدر (ظرفيت) براي کفر پيدا مي کند، پس غضب الهي براوست!» شکل انسان، دل حيوان!   وقتي چنين شد وبه اين مرحله رسيد؛ مرحله هاي سقوط آغاز مي شود؛ «املا» اتفاق مي افتد؛ تلقين پذيري شديد پيدا مي کند. درسوره پيامبر (ص) مي فرمايد: «کساني که برمي گردند، شيطان، تسويل مي کند واملا»؛ يعني وسوسه که اول با خواهش و تمنا ظهور مي کند تا انسان بپذيرد، بعد که در سراشيبي قرار مي گيرد، اراده ضعيف وانسان منفعل شده است؛ اينجاست که شيطان براي او املا و ديکته مي کند. واو پيروي؛ دراينجا ديگر خواهش وتمنا نيست، القا و پذيرش است؛ اين، مرحله نزديک به هلاکت است. اگر دستي دستي خودمان را بدبخت کرديم و به اين مراحل رسانديم، کار به جاهاي خطرناک تري هم مي رسد. مرحله بعد، سيطره است؛ عنصر شيطاني، مسلط برمشاعر و وجود انسان مي شود؛ همان که در سوره مريم فرموده است: «نديدي شياطين را بر کافران فرستاديم تا آنان را به شدت تحريک کنند؟! يعني کافران، در واقع، تبديل به مرکب عناصر جني مي شوند؛ به تعبير اميرالمومنين عليه السلام «شيطان، اينان را وسيله ودامي براي شکار ديگران قرار مي دهد». شيطان را ملاک کار خود قرار مي دهند؛ باز حضرت امير (ع) مي فرمايند: «شکل اين انسان ها، شکل انسان است، اما دل، دل حيوان» آدميت، ازاين انسان گرفته مي شود و قلب او حيواني مي شود؛ شيطان مجسمي مي شود که به تعبير قرآن دو مأموريت پيدا مي کند: يکي اينکه امر مي کند وبه انسان بي رحمانه دستور مي دهد و او را مجبور به اطاعت و پيروي از اوست. وقتي شيطان شرور بر آدم مسلط مي شود، دستور قاهرانه مي دهد واو تمام امکانات، سرمايه و وجود دروني و بيروني خود وهست و نيست خودش را در اختيار شيطان مي گذارد، آنگاه فرمان دوم مي دهد وآن اينکه «برو خلقت خدا را تغيير بده!» فطرت انسان را عوض کن! انسان را شيطاني کند واو را تغيير دهد! به اين مرحله که رسيد، در سراشيبي سقوط قرار گرفته و درهمين مرحله است که سنت «استدراج»، از جمله سنن الهي، صورت مي گيرد. معيار تشخيص درستي يا نادرستي اين القائات چيست؟ چطور بفهميم سوژه القاي شيطاني هستيم يا القاي الهي؟ آيا هر کس خود به تنهايي آن را مي فهمد؟ تشخيص آن آسان است يا دشوار؟دين اسلام سعي دارد که ما را نسبت به ضعف ها وقوت هاي خودمان، توان هاي فکري خودمان، انديشه و معيارهاي خودمان را شناخته و خود شناسي پيدا کنيم؛ ما اگر معيارهاي ديني را به دست آوريم، مي توانيم تشخيص دهيم که آيا اين وسوسه است يا نه. براي پي بردن بيشتر به زواياي ديگر اين موجودات نديدني به صفحات بعدي اين پرونده برويد تا دستتان بيايد که از چي حرف مي زنيم! جن در قرآن   جن؛ تاکيد صريح قرآن   نويسنده: استاد بهاء الدين خرمشاهي / قرآن پژوه در ابتداي سخن از اين بحث مي کنيم که اعتقاد به جن و وجود موجودات نهان زيست به نام جن در قرآن وجود دارد يا نه. اين موجودات وجود دارند چون سوره 72 قرآن با نام جن است و در قرآن درمورد جن حرف زياد زده شده که يک مسلمان نيک اعتقاد به هر آنچه که در قرآن آمده اعتقاد دارد، مثل آخرت، بهشت، دوزخ، لوح، کرسي، قلم وخيلي چيزهاي ديگر تا موجودات غيبي. همين طور که ابن سينا، فخر رازي تا علامه مجلسي در مورد آنها سخن گفته شده. در آيات اول اين سوره بعد از بسم الله آمده: « بگو به من وحي فرستاد شده است که گروهي از جن، گوش به قرآن سپردند. سپس گفتند ما قرآني شگرف را شنيده ايم / که به راستي راه مي نمايد. آنگاه به آن ايمان آورديم و هرگز براي پروردگارمان شريک نمي آوريم» که در ادامه گفته شده که جن ها در آسمان يا هر جاي ديگر هم مي توانند ساکن باشند. در واقع نهان زيست هستند يعني زنده بودن ونهان بودنشان محرز است. در آيه 11 همين سوره گفته شده «واز ميان ما برخي درستکارند وبرخي غير آن وما فرقه هايي گوناگونيم.» اعتقاد به جن از ضروريات اسلام است که اگر کسي منکر آن شود. منکر عرش و کرسي وآخرت و چيزهاي مسلم است. جنيان موجودات نامرئي اي هستند که در فارسي به آن پري هم گفته مي شود. در قرآن کلمه جن 22 بار، جان (جمع جن) 7 بار وجنه به معناي پوشيدگي است وچون زندگي اينها از ما پوشيده است به اين نام خوانده مي شوند. آيه 15 سوره الرحمن جن را اين طور معرفي مي کند: «موجودي است که از شعله آتش آفريده شده، برخلاف انسان که از خاک آفريده شده است.» ابن سينا جن را تعريف کرده : « موجود زنده هوايي ناطق.» ناطق نه به معناي سخنگو، بلکه به معناي انديشنده. به انسان حخويان ناطق گفته مي شود به معناي حيوان انديشنده. جنيان داراي شکل شفافند که به اشکال گوناگون متشکل مي شوند. ميرداماد مي گويد جن، جسماني نيست و موجودي است مجرد وماهيتاً مخالف نفوس بشري است. متعلق به اجساد ناريه وهوائيه است و قادر به تصرف دراين عالم است. بعضي ها اين موجودات را باور ندارند. مثلاً باور ندارند که حوري وجود دارد. در صورتي که اينها نص صريح قرآن است. اين موجودات عيني هستند ولي جسماني نيستند براي همين هم ما باور نمي کنيم. از آيات مختلف سوره جن برداشت مي شود که در مختار بودن، آنها هم مثل انسان هستند. درميان آنها هم مومن وکافر و صالح و غير صالح هست. مکلفند. فرمانبرند و مثل انسان ها نسبت به خداوند ايمان دارند. منبع:همشهري جوان 31  
#دین و اندیشه#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 390]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن