تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1833293195
قرآن و زمينشناسي (2)
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
قرآن و زمينشناسي (2) نویسنده : حسین پناهی و حمیده فیض آبادی خورشيد خورشيد در قرارگاه خود در حركت است وَالشَّمْسُ تَجْرِي لِمُسْتَقَرٍّ لَّهَا ذَلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ (يس/ 38) «و نيز خورشيد (تابان) كه بر مدار معين خود دائم بيهيچ اختلاف به گردش است برهان ديگربر قدرت خداي داناي مقتدر است.» حركت خورشيد چو خورشيد اندر معين مدار هميشه بچرخد بود بر قرار نكته آيه: خورشيد در قرارگاه خود در حركت است: واژه «مُستقر» به معني: جاي ثابت و مشخصي است كه شيء يا فرد در آن است ضمن اينكه به اين طرف و آن طرف نيز رفت و آمد ميكند. خورشيد همانطور كه آيه توصيف ميكند در «مستقر» خود در حركت است. «مستقر» آن مركز منظومه شمسي است كه جاي آن ثابت و مشخص است. و حركت آن ازجمله حركت آن در مداري در كهكشان راه شيري است كه با سرعت 900000كيلومتر در ساعت در آن در حركت است و 225ميليون سال طول ميدهد تا آن را طي كند. (بنابر علم نجوم عصر حضرت محمد(ص): زمين مركز جهان بود و خورشيد و سيارات به دور آن ميچرخيدند. اين تئوري تا سال1543 به قوت خود باقي بود. ولي قرآن خورشيد را در «مستقر» خود (كه مركز منظومه شسي باشد) در حركت بيان كرده است). وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا * وَالْقَمَرِ إِذَا تَلَاهَا * وَالنَّهَارِ إِذَا جَلَّاهَا*(شمس/ 1-3) «سوگند به خورشيد و پرتو آن و سوگند به ماه وقتي كه آن را بازتاب ميدهد* و سوگند به روز وقتي كه آن را متجلي ميكند* و به شب وقتي كه آن را ميپوشاند» *قسم باد بر شمس گيتي فروز چو روشن نمايد جهان را به روز *قسم باد بر قدر تابنده ماه كه دنبال خورشيد آيد ز راه *قسم باد بر روز چون با حضور منور نمايد جهان را به نور *قسم باد بر شب چو آن تيره شام جهان در سياهي كشاند تمام نكته آيات: روز پرتو خورشيد را متجلّي ميكند و شب آن را ميپوشاند: تصويري كه ميبينيم تصوير كره زمين است كه از فضا گرفته شده است. چنان كه ميبينيم فضا در اصل سياه و تاريك است. هرچند نور و پرتو خورشيد در فضا وجود دارد اما متجلّي نيست، ولي آن بخشي از زمين كه روبروي خورشيد قرار دارد و روز ناميده ميشود آن را متجلّي ميكند. كه ارتفاع آن حدوداً 100كيلومتر از جو است. و با چرخش زمين و رفتن روز به جاي شب، شب آن بخش متجلّي پرتو خورشيد را پوشاند. نسبت مساحت درياها با خشكيها امروز منطبق است. در زمان نزول قرآنكريم هنوز قارهها كشف نشده بودند و تعيين نسبت درياها به خشكيها به هيچوجه امكانپذير نبوده است و همانطور كه اطلاع داريد قاره آمريكا در قرن كشف شده است. در آيات قرآن جمعاً (13) بار از كلمه خشكي (بريابس) و (32) بار از كلمه دريا ياد شده است. يعني نسبت دريا 45 /32 و نسبت خشكي 45 /13 است كه اگر به درصد محاسبه شود دريا 71% و خشكي 29% محاسبه ميشود كه با محاسبات علميامروز مطابقت دارد. اين درصدي كه بشر امروزه با استفاده از تجهيزات پيشرفته كامپيوترهاي مدرن و با استفاده از عكسهاي فضايي بدست آورده همانطوري كه مشاهده ميكنيد در لابهلاي آيات قرآنمجيد كه (14) قرن پيش نازل شده است مندرج است. پرسش و پاسخ ابتدا آسمان خلق شد يا زمين؟ در سوره بقره آيه 29 خدا ميگويد: هُوَ الَّذِي خَلَقَ لَكُم مَّا فِي الأَرْضِ جَمِيعًا ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاء فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ (بقره/ 29) «و هفت آسمان را بر فراز يكديگر برافراشت و او به هرچيز (و همهي نظام آفرينش) داناست.» او خدايي است كه همه موجودات زمين را براي شما خلق كرد سپس به خلقت آسمان نظر گماشت. در سوره فصلت آيههاي 9 الي 12 به جزئيات خلق زمين اشاره شده و بار ديگر تأكيد شده كه ابتدا خداوند زمين را آفريد. اما در سوره النازعات آيههاي 27 الي 30 ميخوانيم آسمان را ابتدا بس بلند و محكم آفريد سپس زمين را بگسترانيد! قُلْ أَئِنَّكُمْ لَتَكْفُرُونَ بِالَّذِي خَلَقَ الْأَرْضَ فِي يَوْمَيْنِ وَتَجْعَلُونَ لَهُ أَندَادًا ذَلِكَ رَبُّ الْعَالَمِينَ *وَجَعَلَ فِيهَا رَوَاسِيَ مِن فَوْقِهَا وَبَارَكَ فِيهَا وَقَدَّرَ فِيهَا أَقْوَاتَهَا فِي أَرْبَعَهِ أَيَّامٍ سَوَاء لِّلسَّائِلِينَ*ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاء وَهِيَ دُخَانٌ فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْضِ اِئْتِيَا طَوْعًا أَوْ كَرْهًا قَالَتَا أَتَيْنَا طَائِعِينَ * فَقَضَاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ فِي يَوْمَيْنِ وَأَوْحَى فِي كُلِّ سَمَاء أَمْرَهَا وَزَيَّنَّا السَّمَاء الدُّنْيَا بِمَصَابِيحَ وَحِفْظًا ذَلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ * (فصلت/ 12-9) «اي رسول، مشركان را بگو كه شما به خدا كه زمين (جهان را) را دو روز بيافريد كافر مي شويد و بر او مثل و مانند قرار ميدهيد او خداي جهانيان است* و او را روي زمين كوهها برافراشت و انواع بركات و منابع بسيار در آن قرار داد و قوت و ارزاق اهل زمين را در چهار روز (براي هر شهر و دياري) مقدر و معين فرمود و روزيطلبان را يكسان در كسب روزي خود گردانيد* و آنگاه به خلقت آسمانها توجه كامل فرمود كه آسمانها دودي بود او (به امر نافذ تكويني) فرمود كهاي آسمان و زمين همه به سوي خدا (و اطاعت فرمان حق) به شوق و رغبت يا به جبر و کرامت بشتابيد آنها عرضه داشتند ما با كمال شوق و ميل به سوي تو ميشتابيم* آنگاه نظم هفته آسمان را در دو روز استوار فرمود و در هر آسماني به نظم امرش وحي فرمود و آسمان (محسوس) دنيا را به چراغهاي رخشنده (مهر و ماه انجم) زيب و زيور داديم اين تقدير خداي مقتدر داناست.» أَأَنتُمْ أَشَدُّ خَلْقًا أَمِ السَّمَاء بَنَاهَا* رَفَعَ سَمْكَهَا فَسَوَّاهَا* وَأَغْطَشَ لَيْلَهَا وَأَخْرَجَ ضُحَاهَا* وَالْأَرْضَ بَعْدَ ذَلِكَ دَحَاهَا *(النازعات/ 30-27) «آيا بناي شما آدميان استوارتر است يا بناي آسمان بلند* كه سقفي بس بلند بيستون و استوار ساخت* و شامش را تيره ساخت و روزش را روشن گردانيد* و زمين را پس از آن بگسترانيد.» 1) اگر قول اول و دوم را بپذيريم سؤال اين است كه اگر ابتدا زمين را آفريد زمين را در كجا قرار داد؟ ميدانيم زمين سيارهاي كروي است در فضا واقع در منظومه شمسي. چگونه ممكن است ابتدا زمين آفريده شده باشد و بعد آسمان و بعد خداوند زمين را در فضا قرار داده باشد؟! 2) امروزه حتي كودكان هم درمورد انفجار بزرگ (بيگ بنگ) كمابيش اطلاعاتي دارند. ميدانيم تمامي جهان پس از انفجار بزرگ بوجود آمده و از آن زمان تاكنون همچنان درحال انبساط است. لذا اينكه ابتدا زمين خلق شده باشد ناشي از تصور علمي1500سال قبل است! هُوَ الَّذِي خَلَقَ لَكُم مَّا فِي الأَرْضِ جَمِيعًا ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاء فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ (بقره/29) «اوست خدايي كه خلق كرد براي شما همهي موجودات كه در روي زمين است پس از آن نظر گماشت به خلقت آسمان و هفت آسمان را برفراز يكديگر برافراشت و او به هرچيز (و همهي نظام آفرينش) داناست.» در اين آيه از خلقت آسمان صحبت نشده بلكه از پرداختن به سماء و آن را 7 سماء نمودن صحبت شده است، يعني سماء وجود داشته است ولي 7 تا نبوده و وضعيت كنوني خود را نداشته است. (سماء در آيه به معني جو است و توضيحات آن در اين سايت در بخش جو آمده است). قُلْ أَئِنَّكُمْ لَتَكْفُرُونَ بِالَّذِي خَلَقَ الْأَرْضَ فِي يَوْمَيْنِ وَتَجْعَلُونَ لَهُ أَندَادًا ذَلِكَ رَبُّ الْعَالَمِينَ * وَجَعَلَ فِيهَا رَوَاسِيَ مِن فَوْقِهَا وَبَارَكَ فِيهَا وَقَدَّرَ فِيهَا أَقْوَاتَهَا فِي أَرْبَعَهِ أَيَّامٍ سَوَاء لِّلسَّائِلِينَ * ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاء وَهِيَ دُخَانٌ فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْضِ اِئْتِيَا طَوْعًا أَوْ كَرْهًا قَالَتَا أَتَيْنَا طَائِعِينَ * فَقَضَاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ فِي يَوْمَيْنِ وَأَوْحَى فِي كُلِّ سَمَاء أَمْرَهَا وَزَيَّنَّا السَّمَاء الدُّنْيَا بِمَصَابِيحَ وَحِفْظًا ذَلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ*(فصلت/ 9-12) «اي رسول، مشركان را بگو كه شما به خدا كه زمين (جهان را) در دور بيافريد كافر ميشويد و بر او مثل و مانند قرار ميدهيد او خداي جهانيان است* و او را روي زمين كوهها برافراشت و انواع بركات و منابع بسيار در آن قرار داد و قوت و ارزاق اهل زمين را در چهار روز (براي هر شهر و دياري) مقدر و معين فرمود و روزيطلبان را يكسان در كسب روزي خود گردانيد* و آنگاه به خلقت آسمانها توجه كامل فرمود كه آسمانها دودي بود او (به امر نافذ تكويني) فرمود كه اي آسمان و زمين همه به سوي خدا (و اطاعت فرمان حق) به شوق و رغبت يا به خبر و كراهت بشتابيد آنها عرضه داشتند ما با كمال شوق و ميل به تو ميشتابيم* آنگاه نظم هفته آسمان را در دو روز استوار فرمود و در هر آسماني به نظم امرش وحي فرمود و آسمان (محسوس) دنيا را به چراغهاي رخشنده (مهر و ماه انجم زيب و زيور داديم اين تقدير خداي مقتدر داناست.» أَأَنتُمْ أَشَدُّ خَلْقًا أَمِ السَّمَاء بَنَاهَا* رَفَعَ سَمْكَهَا فَسَوَّاهَا * وَأَغْطَشَ لَيْلَهَا وَأَخْرَجَ ضُحَاهَا * وَالْأَرْضَ بَعْدَ ذَلِكَ دَحَاهَا (النازعات/ 27-30) «آيا بناي شما آدميان استوارتر است يا بناي آسمان بلند* كه سقفي بس بلند بيستون و استوار ساخت* و شامش را تيره ساخت و روزش را روشن گردانيد* و زمين را پس از آن بگسترانيد.» 1) اگر قول اول و دوم را بپذيريم سؤال اين است كه اگرابتدا زمين را آفريد زمينت را در كجا قرار داد؟ ميدانيم زمين سيارهاي كروي است در فضا واقع در منظومه شمسي. چگونه ممكن است ابتدا زمين آفريده شده باشد و بعد آسمان و بعد خداوند زمين را در فضا قرار داده باشد؟! 2) امروزه حتي كودكان هم درمورد انفجار بزرگ (بيگ بنگ) كمابيش اطلاعاتي دارند. ميدانيم تمامي جهان پس از انفجار بزرگ بوجود آمده و از آن زمان تاكنون همچنان درحال انبساط است. لذا اينكه ابتدا زمين خلق شده باشد ناشي از تصور علمي1500سال قبل است! 3) در سوره النازعات اشاره به اين موضوع دارد كه زمين گسترده شده است به عبارت ديگر مسطح است. پاسخ: بقره29: ُوَ الَّذِي خَلَقَ لَكُم مَّا فِي الأَرْضِ جَمِيعًا ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاء فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ (بقره/29) «اوست خدايي كه خلق كرد براي شما همهي موجودات كه در روي زمين است پس ازآن نظر گماشت به خلقت آسمان و هفت آسمان را بر فراز يكديگر برافراشت و او به هرچيز (و همهي نظام آفرينش) داناست.» در اين آيه از خلقت آسمان صحبت نشده بلكه از پرداختن به سماء و آن را 7 سماء نمودن صحبت شده است، يعني سماء وجود داشته است ولي 7 تا نبوده و وضعيت كنوني خود را نداشته است. (سماء در آيه به معني جو است و توضيحات آن در اين سايت در بخش جو آمده است). در اين آيات نيز از آفرينش آسمان صحبت نشده بلكه از پرداختن به سماء صحبت شده و گفته شده كه در آن زمان دود بوده است. يعني سماء در آيه به هر معني كه باشد به هرحال وجود داشته و آن زمان دود بوده است. (سماء در آيه به معني جو است و توضيحات آن در بخش جو آمده است). در اين آيات نيز گفته نشده است كه زمين گسترانيده شده است، بلكه در آيه 30 در رابطه با زمين گفته شده «دَحاها». دحو به معني: دور بردن چيزي ضمن چرخاندن و غلطاندن، است. آيه مربوط به دور شدن زمين از خورشيد است و توضيحات اين آيات در بخش زمين آمده است. طبقات زمين اگر طبقهي بالاي زمين چند كيلومتر بيشتر بلند گردد اكسيژن موجود در آن ازميان ميرود و دراين صورت حيوانات و نباتات كربن اكسايد ضرورت خود را نمييابند، چنانكه اكسيژن 8/88% از وزن آب است و باقيمانده هيدروژن است، اگر اندازهي هيدروژن با جدايي زمين كمتر گردد در اينصورت اكسيژن وجود نميداشته و آب همهاش در يك نقطه از جهان مستقر ميشود. اگر طول روز ده برابر آنچه كه الان است شود آفتاب همهي آنچه گياه كه در زمين است ميسوزاند، پس كه اين شب و روز را با بسيار تناسب مقدر كرده است كه زندگي در آن مقدور باشد؟ با اينكه ميدانيم بعضي از سيارهها روزشان از روز ما ده برابر بيشتر است و بعضيها هم هميشه نيمهاش روز ميباشد و نيمهاش شب، پس پاك و باعظمت است ذات خداوند كه همه چيز را آفريده و آن را اندازه و مناسب تقدير كرده است. موضوع اختلاف درآب بحرها و وجود پرده درميان آن ها درسال 1982م يك هيئت علمي از آمريكا به دانشگاه ملك عبدالعزيز در سعودي آمد و يادآور گرديد كه اين پرده درميان آبهاي باب مندب وجود دارد كه سفينههاي فضايي آمريكا آن را عكسبرداري كرده است، و معلوم شده است كه اين پرده با جزر و مد و توسط باد در حركت است يعني- مرج- چنان كه قرآن ميگويد و عمق آن در بحر تقريباً به هزار متر ميرسد. حالا در قرآن ميبينيم كه اين آيه ميگويد: مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ يَلْتَقِيَانِ* بَيْنَهُمَا بَرْزَخٌ لَّا يَبْغِيَانِ * فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ (رحمن/ 21-19) «اوست كه دو درياها را به هم درآميخت* و ميان آن دو دريا (اي رسول) برزخ و فاصلهاي است كه تجاوز به حدود يكديگر نميكنند* الا اي جن و انس كدامين نعمتهاي خدايتان را انكار ميكنيد.» گذاشت اين دو دريا را تا به هم جمع شوند، ميان اين هر دو حجابي است يكي بر ديگري تعدّي نميكند، پس كداميك از نعمتهاي پروردگار خويش را دروغ ميشمريد، برآيد ازين دو دريا مرواريد و مرجان. موضوع روياروي آبهاي شيرين با آبهاي شور خداوند، فرموده است: وَهُوَ الَّذِي مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ هَذَا عَذْبٌ فُرَاتٌ وَهَذَا مِلْحٌ أُجَاجٌ وَجَعَلَ بَيْنَهُمَا بَرْزَخًا وَحِجْرًا مَّحْجُورًا (فرقان/ 53) «و او خدايي است كه دو دريا را به هم درآميخت كه اين آب گوارا و شيرين آن ديگر شور و تلخ بود و بين اين دو آب (درعين به هم آميختن) واسطه و حائلي قرار داد كه هميشه از هم منفصل و جدا باشند.» اين پرده يا برزخ فاصل ميان نهر و بحر وجود دارد. آبهاي نهر كه به بحر سرازير ميشود و با وضاحت در تصويرهاي گرفته شده از سفينههاي فضايي معلوم ميشود و شكل آن تقريباً مثلثي است، اصل و پايه آن در بحر و بلندترين نقطهي آن آخر نهر است و تحقيقات علمي نشان ميدهد اين پردهها همانگونه كه قرآن گفته پردهاي است كه ميشود از آن گذشت و ماهي ميتواند از آن عبور كند چه در بحر باشد و چه در نهر. موضوع موجهاي موجود در قعر بحرها درسال1900م محققين بحري كشورهاي اسكانديناوي منطقه را در عمق بيشتر از دوصد متري بحر كشف كردند كه در آنجا موجهاي داخلي زير آب وجود داشت. بعداً با استفاده از وسايل غواصي در آنجا تحقيقات صورت گرفت ثابت گرديد كه در تحت اين موجها تاريكي عجيبي حكمفرماست، اما در بالاي اين منطقه به طرف بالا تاريكي تدريجاً كم ميگردد تا اينكه به سطح خشكي ميرسد، امتداد اين تاريكي تا عمق تقريباً هزار متر ميرسد. با اينكه همه ميدانند انسان عادي بدون تجهيزات غواصي نميتواند بيشتر از عمق 30 متر در آب غواصي كند و در زمان پيامبر و نزول وحي اين تجهيزات هم وجود نداشت ولي قرآن كريم اين منطقه را چنين وصف كرده است: أَوْ كَظُلُمَاتٍ فِي بَحْرٍ لُّجِّيٍّ يَغْشَاهُ مَوْجٌ مِّن فَوْقِهِ مَوْجٌ مِّن فَوْقِهِ سَحَابٌ ظُلُمَاتٌ بَعْضُهَا فَوْقَ بَعْضٍ إِذَا أَخْرَجَ يَدَهُ لَمْ يَكَدْ يَرَاهَا وَمَن لَّمْ يَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ نُورًا فَمَا لَهُ مِن نُّورٍ (نور/ 40) «يا مانند تاريك هايي كه در بحر پيچنده ميپوشاند موج از بالاي آن و موجي از بالاي آن ابر، تاريكي بالاي تاريكي هرگاه خارج كند دست خود را نميتواند كه ببيند آن را و كسي را كه خداوند، برايش روشني نگردانيده باشد هيچ روشني برايش نيست» هرچه موج اول در قرآن كريم همان موج داخلي عميق است، موج دوم موج بالاي سطح بحر است و اين نيز از معجزات علميقرآنكريم است كه علم بشري توانست آن را درسال1900م كشف كند حال اينكه قرآن به تفصيل آن را در 1400سال قبل بيان نموده بود. موضوع آتشفشانهاي موجود در عمق بحرها خداوند، فرموده است: وَالْبَحْرِ الْمَسْجُورِ (طور/ 6) «يكي از معاني مسجور در عربي گرم است. حالا ثابت شده است كه آتشفشانهاي در عمق بحرها وجود دارد و علم اين موضوع در نيمهي قرن بيستم كشف كرد.» آفرينش جهان خداوند، در سوره فصلت ميفرمايد: ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاء وَهِيَ دُخَانٌ فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْضِ اِئْتِيَا طَوْعًا أَوْ كَرْهًا قَالَتَا أَتَيْنَا طَائِعِينَ (فصلت/ 11) «و آنگاه به خلقت آسمانها توجه كامل كن فرمود كه آسمانها دودي بود او (به امر نافذ تكويني) فرمود كهاي آسمان و زمين همه به سوي خدا (و اطاعت فرمان حق) به شوق و رغبت يا به جبر و كراهت بشتابيد آنها عرضه داشتند با كمال شوق و ميل به سوي تو ميشتابيم.» بعد از آن به سوي آسمان شد كه از دود بود پس گفت براي آن ها كه بيايد به ميل خود يا به جبر، گفتند كه آمديم با اطاعت. دانشمندان فيزيك علم فلك ميگويند: جهان ميلياردها ميليون سال قبل يك كتلهي بزرگ و ضخيم از هيدروژن و جزئي از هليوم بود و آنچه كه در قرآنكريم آمده است با اين گفتهي دانشمندان موافق است. خداوند فرموده است: أَوَلَمْ يَرَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ كَانَتَا رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُمَا (انبياء/ 30) «آيا نميبينند كسانيكه كافر شدند، هر آيينه بود زمين و آسمان سخت و چسبيده بود و آنها را شكافتيم» در تفسير ابنمسعود آمده است: رتق به معناي باهم بودن و چسبيده سخت است، يعني آسمان و زمين باهم چسبيده و يكي بودند، اين تفسير با آنچه كه دانش امروز كشف كردهاند مشابهت بيشتر دارد و آن اينكه جهان در اول يك كتلهي واحد از هيدروژن با كمياز هليوم بود، بعد از آن يك انفجار بزرگي رخ داد و اين تكله به اجزاء مختلف تقسيم گرديد كه دانشمندان حجم آن را درميان يك ميليارد تا صد ميليارد برابر حجم آفتاب تخمين ميكنند، بعد از آن اين انقسامات ادامه يافت تا اينكه به تشكيل ستارهها انجاميد و بعد از آن ديگر سيارهها و زمين پديد آمدند. در اين اواخر ثابت گرديده است كه اين جهان هنوز تحت تأثير همان انفجارات اولي قرار دارد كه به ميلياردها جزء ديگر دورتر و گسترده تر ميشود كه جهان از آن تشكيل شده است، اين كشف بعد از پيشرفت بزرگ علمي در ساخت تلسكوپ و كامپيوتر صورت گرفت حال اينكه قرآن كريم دوام گستردگي را قبل از يك هزار و چهارصد سال در اين آيهي كريمه خبر داده بود: وَالسَّمَاء بَنَيْنَاهَا بِأَييْدٍ وَإِنَّا لَمُوسِعُونَ (الذاريات/ 47) «و ما با قدرت خود آسمان را بنا كرديم و ما آن را گستردهتر ميسازيم.» خورشيد و ماه دانش فلكي امروز ثابت كرده است كه ماه به دور زمين و زمين به دور خورشيد ميچرخد و دوران خورشيد در مركز خود كه فاصله زمين و ماه از آن چيزي بيشتر از سيهزار ميليارد كيلومتر است قرآن در اين رابطه چنين اشاره نموده است: لَا الشَّمْسُ يَنبَغِي لَهَا أَن تُدْرِكَ الْقَمَرَ وَلَا اللَّيْلُ سَابِقُ النَّهَارِ وَكُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ (يس/ 40) «نه خورشيد ميسزدش كه دريابد ماه را و نه شب سبقتكننده است بر روز و هريكي از خورشيد و ماه و ستارهها هريك از مدار معيني شناورند در آسماني بر مدار معيني سير ميكنند.» پيامبري كه در صحراي عرب زندگي كرده بود نه آموزش علم افلاك ديده بود و نه هم در آن زمان به چنين علوم دسترسي وجود داشت و نميدانست كه زمين، آفتاب و خورشيد در فضا حركت ميكنند چگونه اين معلومات را بدست آورد؟ اين معلومات تنها در قرن شانزدهم كشف شد و حتي پيشرفت گستردهي آن در قرن بيستم بود، پس معلوم ميشود كه اين ذات يگانهاي كه اين هستي را خلق كرده است چنين اخباري به پيامبر داده است و بحث معجزهي علمي و جاويدان آخرين كتاب آسماني باقي ماند و تا ابد باقي خواهد ماند. روشني خورشيد و ماه خداوند غالب و حكيم در اين آيهي كريمه اشعهي خورشيد و ماه را ازهم فرق داده است: هُوَ الَّذِي جَعَلَ الشَّمْسَ ضِيَاء وَالْقَمَرَ نُورًا (يونس/ 5) «او ذاتي است كه گردانيده خورشيد را روشني رخشان و ماه را نور (تابان)» اول را به ضياء ياد كرده است و دومي را به نور، اگر ما در كتب قاموس عصري بنگريم جواب درست را در تفريق اين دو لغت و معاني هركدام نمييابيم كه ضياء اصل روشني و نور كه برگرفته از روشني ديگري است، اگر معناي ضياء را اين بدانيم كه همان روشني كه آن را حواس بينايي انسان درك ميكند و اگر به معناي نور ببينيم آن برگرفته از نار (آتش) است كه روشني ميافشاند. اكثر كتب قاموس ميان نور و ضياء فرق نميكنند و آن دو را دو لغت در يك معناي مترادف ميدانند، ولي خداوند خالق هستي ميان اين دو فرق كرده است، آيا اين امر دليل علمي دارد؟ در اينجا لازم ميدانم كه بعضي آيات ديگر را يادآوري كنم كه اشعهي خورشيد و ماه را بيان ميدارند، مثلاً در اين دو آيهي ذيل: وَجَعَلَ الْقَمَرَ فِيهِنَّ نُورًا وَجَعَلَ الشَّمْسَ سِرَاجًا (نوح/ 16) «و گردانيده است ماه را كه در آن نور فروغي تابان است و گردانيده است خورشيد را چراغ (فروزان)» و: وَبَنَيْنَا فَوْقَكُمْ سَبْعًا شِدَادًا * وَجَعَلْنَا سِرَاجًا وَهَّاجًا (نباء/ 13-12) «و بنا نموديم بالاي شما هفت آسمان (فلك) – و چراغي (چون خورشيد) رخشان برافروختيم.». اينجا خداوند يكبار خورشيد را به چراغ تشبيه كرده است و بار ديگر به چراغ روشن كه با تيل يا برق روشن ميشود، خداوند ماه را به نور ياد كرده است، اگر ما به علم فيزيك دانشگاهي بنگريم ميبينيم كه منبع نور به دو قسم تقسيم ميشود: منبع مستقيم مثل روشني خورشيد، ستاره ها، چراغ، شمس و غيره... و مصادر غيرمستقيم مثل ماه و سياره ها. اين آخريها نور خود را از منابع ديگر مثل خورشيد ميگيرند و دوباره منعكس ميسازند، خورشيد و چراغ در اين ويژگي مشتركاند كه هردو خود مستقيم منبع نوراند، از اينرو خداوند خورشيد را به چراغ روشن تشبيه كرده است ولي ماه در اين ويژگي با خورشيد و چراغ مشترك نيست، از اينرو خداوند در هيچ آيتي ماه را به چراغ تشبيه نكرده است چون ماه روشني خود را از خورشيد ميگيرد و دوباره پخش ميكند و داناي باحكمت آن را نور ناميده است. اينها تنها جزء كوچكي از معجزات قرآن بود كه براي ديدن معجزات شما را به سايت آشكاركنندهي حقايق دعوت ميكنيم. www.submission.org در اين سايت زبان فارسي را انتخاب كنيد. انفجار عظيمي در فاصله دور از منظومهي شمسي ما رخ داد كه شركت فضاپيمايي ناسا ازاين واقعه با تلسكوپهاي قدرتمند عكسبرداري كرد! اين اتفاق درسال1999 /2000 به حقيقت پيوست. درحالي كه خدا 1400سال پيش درمورد آن در سورهي مباركهي الرحمن ذكر كرده بود! اين عكسبرداري (ناسا NASA) توسط تلسكوپ فضاپيماهايي (سحابه چشمان گربه) به انجام رسيد كه درمورد انفجار ستارگاني بود كه بيش از 3000سال نوري از زمين فاصله داشت. NASA نام اين انفجار عظيم را (انفجار گل رز سرخ) گذاشتند. جالب اينجا بود كه اين نام با نامي كه خدا براي اين انفجار سحابهاي انتخاب كرده بود يكي بود! اين نام مطابق بود با نامي كه خداوند در سورهي الرحمن اشاره كرده بود! يَا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَن تَنفُذُوا مِنْ أَقْطَارِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ فَانفُذُوا لَا تَنفُذُونَ إِلَّا بِسُلْطَانٍ * فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ يُرْسَلُ عَلَيْكُمَا شُوَاظٌ مِّن نَّارٍ وَنُحَاسٌ فَلَا تَنتَصِرَانِ * فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ* فَإِذَا انشَقَّتِ السَّمَاء فَكَانَتْ وَرْدَهً كَالدِّهَانِ*(الرحمن/ 33-37) اي گروه جن و انس اگر ميتوانيد در اطراف زمين و آسمانها بر شويد (اين خيال محالي است) هرگز خارج از ملك و سلطنت خدا نتوانيد شد* علي اي جن و انس كدامين نعمتهاي خدايتان را انكار ميكنيد* خدا بر سر شما شرارههاي آتش و مس گداخته فرود آرد تا هيچ نصرت و نجاتي نيابيد (شايد هم مراد آتشبارها و گلوله و بمبهاي هوايي باشد)* علي اي جن و انس كدامين نعمتهاي خدايتان را انكار ميكنيد* آنگاه كه آسمان شكافته شود تا چون گل سرخگون و چون روغن روان گرديد (آن روز از گناه پشيمان شويد) منبع: زمین شناسی در قرآن ، انتشارات فیض دانش ،1389
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 456]
-
دین و اندیشه
پربازدیدترینها