تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 13 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):منزلت مردم را در نزد ما، از اندازه روايتشان از ما بشناسيد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804041274




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

معرفي و شرحي از آثار علمي شهيد آيت‌الله دستغيب(1)


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
معرفي و شرحي از آثار علمي شهيد آيت‌الله دستغيب(1)
معرفي و شرحي از آثار علمي شهيد آيت‌الله دستغيب(1)     جلوه هاي ماندگار دعوت به حق...   آيت‌الله سيد محمد هاشم دستغيب درآمد   معلم اخلاق و مهذب نفوس، شهيد آيت‌الله سيد عبدالحسين دستغيب (قدس سره‌الشريف) بيش و قبل از هر چيز در جامعه ديني ما مكانتي عرفاني دارد. او را به تقرب به خدا و دستگيري از بندگان او مي‌شناسند و آثار ماندگارش كه پس از سال‌ها هنوز مورد مراجعه مشتاقان عرفان اسلامي است، شاهدي بر اين مدعاست. آنچه در پي مي‌آيد معرفي جامعي است از اين آثار ارجمند كه توسط فرزند گرانمايه‌اش سيد محمد هاشم دستغيب صورت گرفته است. صلوه الخاشعين   اين كتاب پر ارج نخستين اثر شهيد محراب آيت‌الله دستغيب است كه اولين چاپ آن به صورت چاپ سنگي در 45 سال قبل انجام گرفته است، در بحبوحه شور و شوق آن شهيد به معنويات نوشته شده و همان طور كه از نامش پيداست از آيه شريفه الهام گرفته كه در سوره مؤمنون مي‌فرمايد: «قد افلح المومنون الذينهم في صلواتهم خاشعون» هر آينه اهل ايمان رستگار شدند آنان كه در نمازشان خاشع مي‌باشند. ساليان دراز اين كتاب ناياب بوده و مشتاقان از دور و نزديك به سراغش مي‌آمدند، اما مقدر چنين بود كه پس از شهادتش اين كتاب كيميا اثر، در اختيار علاقمندان قرار گيرد. اين كتاب از مقدمه و چهار مطلب و خاتمه تشكيل شده است. در مقدمه آن مختصري از اصول عقايد و بخشي از رواياتي كه درباره فضيلت نماز رسيده است سخن مي‌رود كه نماز مقبول موجب خاموش كردن آتش‌هاي افروخته شده است و از هر صدقه و حج و عمره‌اي برتر است. در مطلب اول در باره دليل‌هاي لزوم حضور قلب و شرح معني خشوع و خضوع بحث مي‌كند و نماز را براي برپا داشتن ياد خدا مي‌داند و مي‌فهماند كه چگونه نمازگذار با پروردگارش مناجات كننده است و جز به مقدار حضور قلب از نماز پذيرفته نيست. در مطلب دوم مقصود از حضور قلب و چگونگي تحصيل آن را تشريح مي نمايد و پيدا شدن حضور قلب را در ايجاد مقتضي و برطرف كردن موانع مي‌داند و مقتضيات آن را مهم دانستن نماز مي‌شمارد كه در نتيجه فهميدن فناء دنيا و بقاء آخرت و يقين به لذت‌هاي معنوي مي‌داند كه نماز وسيله تحصيل آنهاست و خلاصه اساس غفلت را در دنيا دوستي مي‌داند كه به زينت‌هاي واهي آن دلبسته و از ياد خدا بي خبر مي‌سازد. در مطلب سوم ماني افعال و اقوال نماز و مقدمات آن مورد بحث قرار مي‌گيرد و براي طهارت معنوي كه از مقدمات نماز مقبول است، پاكي از كبر و فخر و هوي حقد و حسد و عداوت ستم و متابعت و ميل به شهوات، حب دنيا و غفلت از ياد حق را شرط مي‌داند، لباس تقوا را براي پوشش در حقيقت نماز لازم مي‌داند و به جا آوردن نماز را در خانه محبوب مؤثرتر مي‌بيند. آنگاه در افعال نماز از قيام و ركوع و سجود و جلوس و اقوال نماز از حمد و سوره و ذكر ركوع و سجود و تسبيحات و تشهد و سلام، كلمات نغز و جملاتي پر معني را همراه با آيات و روايات بيان مي‌فرمايد. در مطلب چهارم از شرائط و معاني باطني نماز و موانع قبولي آن سخن مي‌رود و براي تحصيل حضور قلب راهنمائي‌هائي از بزرگداشت حق و تنظيم او همراه با شناختن پستي نفس خود مي‌نمايد و لازمه اين دو معرفت را خشوع معرفي مي‌نمايد. از خوف و رجاء در نماز سخن مي‌گويد و از پيدا شدن عجب مي‌ترساند و در آخر درباره حديث مشهور معاذ براي پيشگيري از پيدا شدن موانع قبلي بحث مي‌نمايد. خاتمه كتاب را بخشي از دستورات سير و سلوك الي‌الله تشكيل مي‌دهد كه چگونه فكر و انديشه را بايد كنترل نمود و اوقات شبانه‌روز را تقسيم كرد و در هر حال از توشه آخرت غفلت ننمود. داستان‌هاي شگفت   رغبتي كه همگان به شنيدن سرگذشت ديگران دارند قابل انكار نيست، بخشي از سرگرمي‌هاي زندگي را همين موضوع تشكيل مي‌دهد و فرصت‌طلبان از اين احساس طبيعي نهايت بهره را برده و با ذكر داستان‌هاي جعلي و سرگذشت‌هاي مهيج دروغين جيب خود را پر مي‌سازند. قرآن مجيد و ديگر كتاب‌هاي آسماني از اين احساس طبيعي بشر استفاده مثبت فرموده و با ذكر داستان‌هاي حقيقي و سرگذشت خوبان و بدان نكات متعددي را يادآوري مي‌فرمايند و بديهي است كه بيان حقايق در ضمن داستان رساتر و در دل بهتر جا مي‌گيرد. بزرگان دين نيز اين روش كتاب آسماني را پيروي كردند و حقايق و معارف را در ضمن داستان‌ها و مثل‌ها بيان كردند تا گيراتر و به فهم و قبول نزديك‌تر باشد. در اين دوره نيز شهيد محراب حضرت آيت‌الله دستغيب بخشي از عمر پر بركت خود را به ثبت و نوشتن خاطراتي كه از بزرگان دين و صاحبان تقوي و يقين داشتند صرف كردند و حاصل اين رنج، كتاب پر ارج «داستان‌هاي شگفت» و به راستي و بدون اغراق كتابي است بي نظير كه از جنبه‌هاي متعدد براي اجتماع مفيد است. اين كتاب در چهارمين چاپ آن كه كامل‌ترين چاپ‌هايش مي‌باشد در 148 داستان تنظيم شده و با نتيجه‌گري‌هاي جالب آن، شهيد از هر داستاني حقايق را با قلم رسا ضميمه شيريني داستان نموده است كه براي هر پير و جوان، عالم و عامي علاوه بر اينكه سرگرم‌كننده است، دانشي بر معلوماتش مي‌افزايد و ايمانش را به غيب زيادتر و اميدش را به پروردگارش قوي‌تر مي‌سازد. من در اين مقام هر چه بخواهم درباره اين كتاب بنويسم بهتر از مقدمه مختصري كه خود آن شهيد در ابتداي اين كتاب نوشته نمي‌بينم. به گفته يكي از دوستان اين مقدمه به اندازه همه اين كتاب ارزش دارد، البته براي اهلش. «اين ضعيف در مدت عمر خود داستان‌هائي از بندگان صالحين و صاحبان تقوي و يقين ديده و شنيده‌ام كه هر يك از آنها شاهد صدقي است بر الطاف الهيه از پيروزي كرامات و استجابت دعوات و نيل به درجات و سعادات و ديدن آثار توسل به قرآن مجيد و ائمه طاهرين صلوات‌الله عليهم اجمعين. در اين هنگام كه سنين عمرم رو به آخر و از پنجاه و پنج گذشته و قاصدهاي مرگ يعني ضعف قوا و هجوم امراض مرا به قرب رحيل در جوار رب جليل و ملاقات اجداد طاهرين و ساير مؤمنين بشارت مي‌دهد،خواستم آنچه از آن داستان‌ها به خاطر دارم در اين اوراق ثبت كنم به چند غرض: 1- هر چند از عباد صالحين نيستم، لكن ايشان را دوست دارم و آرزومندم كه از آنها بگويم و از آنها بنويسم و از آنها بشنوم و آنها را ببينم، «گر از ايشان نيستي مي‌گو از ايشان.» 2- چنانكه در حديث رسيده نزد ياد خوبان، رحمت خدا نازل مي‌شود. اميد است نويسنده و خوانندگان عزيز مشمول اين رحمت باشيم. 3- چون هر يك از اين داستان‌ها موجب تقويت ايمان به غيب و رغبت قلوب به عالم اعلي و توجه به حضرت آفريدگار است، آنها را ثبت كردم تا فرزندانم و ساير خوانندگان بهره‌مند شوند و خصوصا در شدائد و مشكلات دچار ياس نشوند و دل به پروردگار قوي دارند و بدانند كه دعا و توسل را آثاري است حتمي، چنانكه سعي در تحصيل مراتب تقوي و يقين را مقامات و درجاتي است كه از حد ادراك بشر افزون است. 4- شايد پس از من عزيزي از مطالعه آنها با پروردگار خويش آشنا شود و او را ياد كند و حال خوشي نصيبش گردد. خدا هم به فضل و رحمتش اين روسياه را ياد فرمايد.» گناهان كبيره   راه رسيدن به درجات عالي و پذيرفته شدن عبادت و شرط رستگاري، تقواست و خداوند پرهيزگاران را دوست مي‌دارد و بهشت جاويدان را برايش آماده فرموده است، بلكه ارزش هر كس به اندازه تقوي او است. مرتبه نخستين تقوا انجام واجبات و ترك محرمات است و شخص مسلمان بايد واجبات و محرماتش را بشناسد تا با رعايت آنها از هلاكت ابدي برهد و به رستگاري هميشگي برسد. عمده واجبات كه همان فروع دين باشد، در ساله‌هاي عملي موجود و مورد استفاده طالبين مي‌باشد، ولي جهت دوم تقوي كه پرهيز از گناه است، با اينكه به مراتب مهم‌تر و لازم‌تر است تا زمينه پذيرفته شدن واجبات فراهم گردد، آن طوري كه شايسته است به واسطه ندانستن و نشناختن گناهان رعايت نمي‌شود و متاسفانه براي جبران اين نقص بزرگ در اجتماع ديني ما قدم مثبت و شايان توجهي برداشته نشده است و تا چندي قبل كتاب به زبان فارسي در اين باره مشاهده نشده است، لذا براي برطرف كردن اين كمبود در سطح جامعه اسلامي، بزرگمرد عالم اسلام و افتخار جامعه روحانيت شهيد محراب حضرت آيت‌الله دستغيب چندين سال به تاليف و تدوين اين كتاب ارزنده همت گماشت و به حق شاهكار آثار خودش را تقديم اجتماع نمود و راستي اثري بي نظير و جامع را كه عالم و عامي هر كس در هر حدي از معلومات است مي‌تواند از آن استفاده نمايد، از خود به جا گذاشت. به فرموده خودش كتاب «گناهان كبيره و قلب سليم» حاصل عمر من است با اينكه از نظر علمي بسيار غني است و از نظر مدرك چيزي فروگذار نشده است، در عين حال از پيچيدگي عبارت و غلاظت سخن خالي است و با بياني رسا و شيوا مطالب را مي‌رساند. قلب سليم   مستفاد از آيات و اخبار، برنامه پيغمبران در تزكيه و تعليم خلاصه مي‌شود كه براي كمال انسانيت راه منحصر مي‌باشد، تزكيه يعني پاكسازي نيز قبل از تعليم لازم است. وظيفه انبياء پاك كردن مردم از رذائل اخلاقي و زشتي‌هاي نفس و به تعبير ديگر مساعد كردن زمينه براي بارور شدن اعمال و اعتقادات است، بديهي است اگر بهترين تخم‌ها را با آبياري مرتب ولي در زمين نامساعد بكارند نه تنها نفعي ندارد بلكه خود آن تخم را نيز از كف داده‌اند، اينست كه گفتيم برنامه پيغمبران پيش از تعليم تزكيه است يعني آمادگي نفس براي بارور شدن اعتقاد و عمل. اگر بيماري‌هاي اندرون برطرف نگردد آنچه اسباب هدايت از جهت تعليمي است نتيجه عكس دارد همانطوري كه از آيات و اخبار بسياري استفاده مي‌گردد. برنامه تزكيه انبياء نيز در دو مرحله بيرون و اندرون دنبال مي‌شود يعني براي پاك شدن نفس و بارور شدن اعتقاد و عمل لازم است موانع و خار و خاشاك برطرف گردد موانعي كه مربوط به اعضاء و قلب است يا به تعبير صريح از گناهان بدني و قلبي دور شود. تزكيه نسبت به افعال همان ترك گناهان كبيره است و تا شخص از همه كبائر پرهيز نكند نبايد انتظار داشته باشد اعمالش سودمند شود همانطور كه در صريح قرآن است: «خداوند تنها از پرهيزكاران مي‌پذيرد.» تزكيه نفس و پاكي اندرون را نيز شرط هدايت و سعادت دانسته و مي‌فرمايد: «كساني كه ايمان آوردند و ايمانشان را به ستم نپوشاندند براي ايشانست امنيت و ايشانند راه يافتگان.» (سوره انعام 6 آيه 82 ) اينجاست كه شهيد محراب آيت‌الله دستغيب پس از كتاب گناهان كبيره به فكر تكميل آن در مرتبه دوم تقوي افتاد و به تعبير خودش «قلب سليم» كلاس دوم اين راه است. اين كتاب را در دو بخش عمده تنظيم كرده است، بخش اول در عقائد و بخش دوم در اخلاق، از آنچه بايد نفس انساني پاك باشد و به هر چه كه بايستي آراسته شود با بياني رسا و قلمي شيوا به رشته تحرير درآورده است. قيام حسيني (ع)   قيام ابي عبدالله الحسين (ع) نقطه عطفي در تاريخ اسلام مي‌باشد كه چون كوكب درخشاني فصل جديدي در زندگي بشريت مي‌گشايد. انقلابي كه مبدأ و منشاء انقلابات ديگر و حركتي شگرف كه موجب تحرك بيشتر گروه‌ها و جنبشي فوق‌العاده كه سبب بيداري توده‌ها و پيدايش افكار جديد و آزاديخواهي‌هاي حقيقي كه در بندگي خدا خلاصه مي‌شود، گرديد. با فرياد «مرگ با شرافت بهتر از زندگي ننگين است» و «اگر دين نداريد، ‌در زندگي دنيايتان آزاد مرد باشيد» روح حميت و جوانمردي را در غافلان و بي خبران بيدار مي‌كند و با ناله «خدايا به خواست تو خشنودم و براي فرمانت فرمانبردار، جز تو معبودي ندارم» راه بندگي را در رضا و تسليم خدامي‌نماياند و با مناجات «همه مردمان را به جملگي در راه دوستي تو رها نمودم و خانوده‌ام را براي ديدارت به اسارت دادم. خداوندا اگر مرا در را دوستيت پاره پاره كني، دلم به غير تو مايل نمي‌گردد» راه عشق‌بازي و محبت‌ورزي حقيقي را نشان مي‌دهد. زاده حسين و پيرو مكتبش كه خون حسيني (ع) در اعماق وجودش مي‌جوشيد، حضرت آيت‌الله شهيد عبدالحسين دستغيب در زمينه قيام جدش حسين عليه‌السلام سخنراني‌هاي جالب و آموزنده‌اي دارد كه تا اين تاريخ تنظيم نشده و اميد است بزودي اين اثر نفيس هم در اختيار علاقمندان گذاشته شود و شكي نيست كه چون ساير آثار معظم له مورد استقبال همگان قرار مي‌گيرد. سيدالشهداء   رواج مكتب اهل بيت و دوستي ايرانيان به اين خانواده بحث‌هاي متعددي راجع به حضرت اباعبدالله‌الحسين (ع) را پيش آورد و مخصوصا درباره قضيه كربلا مطرح مي‌شود، آيا واقعه كربلا تقدير خدائي بود؟ و آيا مقدرات مستلزم جبر است؟ پس حسين(ع) و يارانش مزدي ندارند و قاتلينشان نيز عقابي نبايد داشته باشند چون جبراست؟ ديگر آنكه آيا حسين (ع) مي‌دانست در اين سفر كشته مي‌شود يا نمي‌دانست؟ اگر مي‌دانست چرا رفت و به دست خود، خودش را به هلاكت انداخت و اگر نمي‌دانست چگونه امام معصوم از چنين جريان مهمي بي اطلاع است و با علم امام و مقام امامت منافات دارد. از همه اينها گذشته هدف حسين (ع) از حركت به سوي كربلا چه بود؟ آيا براي رياست و تشكيل حكومت بود يا براي نهي از منكر و يا به قول عوام براي شفاعت كردن از گنهكاران امت، خودش را به كشتن داد؟ ديگر آنكه چرا زن‌ها و بچه‌ها را با خودش آورد؟ كسي كه مي داند كشته مي شود، چرا به خانواده‌اش زحمت سفر را تحميل مي‌كند؟ مصيبت و داغ مردان براي آنان كافي است، چرا مرارت اسارت به آن افزوده گردد؟ اينها و نظائرش بحث‌هائي است كه در ايام عاشورا توسط آيت‌الله شهيد دستغيب در ساليان پيش انجام گرفته و قسمت‌هائي از آن ثبت شده است. بيست مجلس از اين سخنراني‌ها به نام كتاب «سيدالشهداء» به چاپ رسيده است و با مطالعه اين كتاب كه به زباني بسيار ساده و قابل فهم براي عموم بيان شده است، از مطالعه بسياري از كتاب‌هائي كه در اين زمينه نوشته شده، خواننده بي نياز مي‌شود. همچنين در اين كتاب شريف هدف عالي حسين (ع) را معرفي ايمان و حقيقت بندگي دانسته و شأن آقا را بالاتر از قيام به خاطر رياست دنيوي و تشكيل حكومت به جهت مادي آن مي‌داند. در اين كتاب ثابت مي‌كند كه حسين (ع) مي‌دانسته در سفر كربلا كشته مي‌شود و وظيفه خطيرش اقتضاء مي‌كرده حركت كند و دين اسلام را با كشته شدن حفظ نمايد و بدون اين كه خود را به هلاكت بيندازد، هدف حاصل نمي‌شد و بلكه اگر به كربلا نمي‌رفت، خود را به دست خودش به هلاكت هميشگي افكنده بود. بردن زن‌ها و بچه‌ها نيز ضروري بود تا جلوي تبليغات سوء بعدي بني‌اميه را بگيرد و آنان را مفتضح نمايد و در حقيقت اسارت زن‌ها متمم قيام و شهادت ابي‌عبدالله (ع) بود تا نهالي را كه نشاند، آبياري كنند و بارور گرداند. خطبه شعبانيه   در آخرين روزهاي ماه شعبان، رسول خدا (ص) در خطبه نماز جمعه مطالب لازم و عام‌النفعي راجع به برنامه اسلامي ماه مبارك رمضان تذكر فرمود. نخست بزرگي اين ماه عزيز را رساند كه بهترين ماه‌هاست، شب‌هايش بهترين شب‌ها و روزهايش بهترين روزهاست. در اين ماه شريف، خداوند بندگانش را به مهماني دعوت فرموده است و پذيرائي‌هاي مناسب مقامش از آنان مي‌فرمايد؛ نفس‌هايشان تسبيح و خوابشان عبادت و اعمالشان پذيرفته و دعايشان مستجاب است، لذا پيغمبر (ص) مسلمانان را به دعا و نيت راست و دل پاك تشويق مي‌فرمايد تا از خدا بخواهند به روزه و خواندن قرآن در اين ماه موفق گردند و مشمول رحمت‌هاي الهي گردند، مخصوصا در اوقات نمازهاي واجب دست به دعا بردارند كه بهترين ساعات است و خداوند در اين ساعات نظر لطف به بندگانش داشته، مناجاتشان را پاسخ و دعايشان را مستجاب مي‌فرمايد. سپس به رعايت زيردستان سفارش مي‌فرمايد و مخصوصا افطار دادن را به مقدار توانائي هر كس تاكيد مي‌فرمايد. استعاذه   بشر ضعيف آفريده شده و با اقتضائات مادي و شهواني كه در نهادش نهفته است و اسباب غفلت و دوري از ياد خدا و آخرت از درون و بيرون برايش آماده شده است و دشمن بزرگش شيطان مرتباً خود و فرزندان و يارانش در كمين او هستند، با اين ترتيب راستي كه بيچاره‌وار نياز به پناهندگي دارد تا با كمك نيروئي فوق ماده و طبيعت او را دستگيري نمايد و از دشمن خارج يا شياطين انسي و جني حفظ كند و در مبارزه با نفس و دشمن داخلي نيز او را ياري نمايد. آن نيروي لايزال جز حول و قوه خدا چيست و آن ياور حقيقي جز حق كيست؟ لذا براي خداپرستان و اهل تقوي جز پناهندگي به درگاه خدا از شر شيطان راهي نيست. اين معني «استعاذه» است كه در جمله «اعوذبالله من الشيطان الرجيم» خلاصه مي‌شود، اما به زبان گفتن آسان ولي با حقيقت آنرا پياده كردن مشكل است. اينجاست كه شهيد محراب آيت‌الله دستغيب با آن احاطه كم نظيري كه به آيات و اخبار و كتاب‌هاي روائي داشت و با آن برداشت‌هاي صحيحي كه از آيات و اخبار مي‌كرد، در همين يك موضوع سي مجلس سخنراني فرمود و درباره حقيقت استعاذه، معني و اهميت آن، شرائط و اركان آن صدها مطلب جديد و خواندني آموخت. با عنوان كردن آيات قرآن و استشهاد به آنها اركان اساسي استعاذه را در پنج مطلب پرورانيد، تذكر، توكل، اخلاص و تضرع، حقايق را با زباني ساده و بياني رسا كه براي همه كس قابل درك باشد تذكر فرمود. معاد   سخن از آخرت و مواقف آن بسيار رفته، اما سخني شيرين‌تر از گفتار مرد آخرت شراب آيت‌الله دستغيب در اين باره سراغ ندارم. يك ماه مبارك رمضان در اين باره سخن گفت و خلاصه آن به صورت كتابي جالب به نام «معاد» آن به دست علاقمندان رسيده و هنوز مكرر به چاپ مي‌رسد، حتي در سنگرهاي مبارزين ما در جبهه‌ها نقش عمده و به‌سزائي ايفا مي‌كند و به ياد لقاء حق آنان را در دفع دشمن بي‌باك مي‌نمايد. بحث‌هاي اين كتاب از نخستين منزل كه مرگ و حالت اختضار است شروع مي‌شود، از كيفيت فيض روح و آساني و سختي جان دادن، حضور اهل بيت هنگام نزع و از پرسش‌هاي قبر و فشار آن صحبت مي‌كند. در فصل دوم از برزخ و عالم مثالي و وادي‌السلام و وادي برهوت، مظهر بهشت و دوزخ برزخي و از حوض كوثر سخن مي‌رود و به پاره‌اي شبهات پاسخ مي‌دهد. در فصل سوم قيامت را مطرح مي‌سازد و برپائي آن را لازمه عدل خدا مي‌داند و نمونه‌هائي از زنده كردن مرده‌ها را در اين عالم، شاهد توانائي خدا مي‌داند. آنگاه از فزع قيامت و كساني كه در امانند بحث مي‌كند، از نشانه‌هاي گناه بر چهره مجرمين و روز پنجاه هزار ساله و نامه اعمال سخن‌ها مي‌گويد. آنگاه از ميزان و سنجش اعمال، از حساب و تفكر و اخذ حقوق و سپس از صراط و عقبات هفتگانه آن و در آخر از شفاعت و اعراف بحث مي‌كند. سپس به سراغ بهشت مي‌رود و از خوردني‌ها و آشاميدني‌ها، كاخ‌ها و كرسي‌ها و فرش‌ها و ظرف‌ها و همسران بهشتي و گل‌ها و عطرها، نغمه‌ها و لذت‌هاي روحاني آن ياد مي‌كند. آنگاه از دوزخ و عذاب‌هاي مختلف آن، از خوردني‌ها و آشاميدني‌ها و لباس‌ها، روي‌سياه و غل و زنجير و موكلين جهنم و عذاب‌هاي روحي طاقت فرسايش خبر مي‌دهد و به اشكال‌هائي كه شده پاسخ كافي مي‌دهد كه خداي رحمان را با عذاب چه كار و عمر كوتاه چرا عذاب هميشگي به دنبال داشته باشد؟ خدايش او را غريق رحمت كند و با اجداد طاهرينش محشورش فرمايد. توحيد   در آخرين ماه شعبان از عمر پر بركت مرد خدا شهيد محراب آيت‌الله دستغيب به دعوت صدا و سيماي جمهوري اسلامي مركز شيراز سلسله بحث‌هاي عام‌المنفعه را شروع كردند و 34 جلسه آن به نام كتاب «توحيد» چاپ و در اختيار علاقمندان گذاشته شد. شهيد عبارات نخستين خطبه نهج‌البلاغه را در معرفي خداوند مورد بحث قرار مي دهد و با بياني ساده مطالب مشكل را خيلي جالب پياده مي كند، خدا را همراه هر موجودي بدون حلول و اتحاد معرفي مي‌كند و براي آگاهي برداشتن حجاب را از چشم دل ضروري مي‌شمارد، حركات كمي و كيفي را نشانه محرك دانا و اصلا آفرينش را براي پي بردن به علم و قدرت بي پايان خداوند مي‌داند. آيات خدا را تذكر مي‌دهد، نر و ماده و دوستي همسر و خواب و آثار شگفت و كرات آسماني با حركات منظم و ابرهائي كه مسخرند و بدن انسان و قدرت نهائي عجيبي را كه در آن به كار رفته است، يادآور مي‌شود. از تسبيح ملكوتي موجودات و نظر استقلالي و مرآتي و مراتب يقين سخن مي‌رود و امنيت را نتيجه ايمان مي‌داند، نه دانش تنها و ثابت مي‌كند كه اگر در بندگي خالص شويد، چشمه‌هاي رحمت از دل‌هايتان جاري مي‌شود. در بحث توحيد ذاتي ثابت مي‌كندكه تعدد در واجب‌الوجود محال است و حلول و اتحاد كفر آنگاه وحدت خالق را از وحدت خلق و ربط و ارتباط بين آفريده‌ها و هدف از آفرينش آنها را نشانه يكتائي آفريدگارشان مي‌داند. از شرح صدر سخن مي‌گويد و نشانه‌هاي آن را بر مي‌شمارد و از اينكه هستي مطلق قابل تعدد نيست پرده بر مي‌دارد و براي معيت خدا به موجودات به معيت روح به بدن تشبيه مي‌كند و از احاطه نفس احاطه رب را مي‌فهماند و معيت قيوميه را همان رحمت رحمانيه و رحيميه خدا مي‌داند و از روايتي جالب منتهاي قرب بنده را به خدا به بركت ملازمت نوافل بيان مي‌كند. در بحث توحيد صفاتي، همه صفات را به علم و قدرت حق بر مي‌گرداند و خدا را در صفات نيز بي مانند مي‌داند، آنگاه كمالات تكويني بلكه كسبي همه موجودات را نيز از خدا دانسته، لذا جز او را سزاوار حمد بالاستقلال نمي‌داند. در بحث ديگر ولايت و اعتقاد به معاد را شرط توحيد دانسته، برهان رب را مرتبه‌اي از عصمت براي مخلصين معرفي مي‌كند و به مناسبت از مقام والاي بندگي و مراتب توبه و به خصوص توبه خاص الخاص كه از بسياري از اشكالات پاسخ مي‌دهد بحث مي‌كند. در جلسات آخر حديث عنوان بصري از حضرت صادق (ع) را مورد بحث قرار مي‌دهد و اندرزهاي حضرت را براي برطرف كردن مزاحم‌ها و موانع در راه خداشناسي و توحيد بر مي‌شمارد و رياضت‌هاي شرعي را از زبان امامان (ع) بازگو مي‌نمايد. همچنين فرمايش حضرت موسي بن جعفر (ع) را به هشام عنوان مي كندكه چگونه درازي آرزوها عقل را ضايع مي‌سازد و مانع تفكر در منع حق مي‌شود و از تعبير نهج‌البلاغه كه هولناك‌ترين چيزها را پيروي هوي و درازي آرزو مي داند كه از حق باز مي دارد و آخرت را به فراموشي مي‌اندازد، ياد مي‌كند و مضرات غفلت را بر مي‌شمارد. بهشت جاودان شرح و تفسير سوره شريفه الرحمن   در 25 سال قبل بحث تفسير شهيد آيت‌الله دستغيب به سوره الرحمن رسيد و چندين ماه سخنان جالبي در شرح اين سوره مبارك عنوان فرمود كه به صورت كتاب زيبنده‌اي به نام فوق منتشر گرديد. از صفت رحمانيه خداوند شروع مي‌شود، رحمتي كه همه را فرا گرفته است، همان رحماني كه قرآن را ياد داد و انسان را آفريد و بيان را به او ياد داد. آنگاه از نعمت نظم خورشيد و ماه و جريان افلاك، آسمان برافراشته و زمين گسترده و ميوه‌ها و دانه‌ها و نعمت‌هايش سخن مي‌فرمايد و نزد ياد هر نعمتي جن و انس را مخاطب مي‌فرمايد كه به كدام يك از نعمت‌هاي پروردگان تكذيب يا كافران مي‌نمائيد. از جمله نعمت‌هائي كه در اين سوره ياد فرموده است آفرينش انسان از خاك و آفرينش جن از آتش را بر مي‌شمارد. از پروردگار دو مشرق و دو مغرب و از برخورد دو درياي شور و شيرين، با هم و از كشتي‌هاي كوه‌پيكر در درياها سخن مي‌رود. مردمان را آشنا مي‌سازد كه هر كس و هر چه بر زمين است از بين رفتن است و تنها وجه پروردگار پايدار مي‌ماند. همه به او نيازمندند و از او درخواست مي‌نمايند و اوست كه هميشه عطاكننده است. مظالم   زندگي فردي براي بشر ميسر نيست و از وقتي كه متولد مي‌شود در كانون خانواده با پدر و مادر، برادر و خواهر و سپس بستگان ديگر آشنايي پيدا مي‌كند در مدرسه و سپس اجتماع با ديگر سر و كار دارد و خلاصه حق‌هائي بر ديگران پيدا مي‌كند و ديگران نيز نسبت به او حقوقي خواهند داشت، اثر شخصي حقوق ديگران، از پدر و مادر و بستگان و ساير افراد از همكلاسي‌ها، همسفري‌ها، هم‌ صحبتي‌ها، همسايه‌ها، هم‌عقيده‌ها را بشناسد و از عهده اداء آن بر آيند، تكليف مهم الهي را انجام داده و موانع پيشرفت معنوي خودش را از ميان برداشته است، ولي اگر نشناسد يا بشناسد، اما اعتناء ننمايد. هر چند ساير جهاتش خوب باشد، مثلا عباداتش كامل باشد او را سودمند نخواهد بود و تعبيري كه در همين كتاب مي‌خوانيم چون پرنده‌اي كه بال و پرش سالم است، ولي سنگ بزرگي به پايش بسته‌اند، مي‌شود و خلاصه حقوق مانع اصلي در پيشرفت معنوي و نجات از مواقف آخرتي است. اگر كسي آن را اداء كرد، اين مانع را از پيش پاي خودش برداشته است، وگرنه بايد از حسناتش به صاحبان حق بدهد يا اگر ندارد از گناهان آنها بردارد در آن روزي كه بيچاره آدمي نيازمند به حسنه است و محتاج به شفاعت تا از گناهانش كم شود و بر حسناتش افزوده گردد. كتابي كه به اين نام از شهيد محراب آيت‌الله مجاهد سيد عبدالحسين دستغيب مي‌خوانيد بحث‌هاي جالبي در اين زمين است كه با همان بيان شيوا و رسا در ضمن داستان‌ها و روايات شيرين پرورانيده است.

منبع: ماهنامه شاهد ياران53_54  
#دین و اندیشه#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1193]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن