واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
مرحوم حجت الاسلام محمدرضا امين از منظر بزرگان(2) سرآمد مفسران اصفهان حضرت حجت الاسلام و المسلمين امين رحمت الله عليه از مصاديق بارز آيه شريفه:« يرفع الله الذين آمنوا منکم و الذين اوتو العلم درجات» بودند و در مرحله ايمان و هم مرحله علم و عمل پيشقدم. خداوند مي فرمايد من علم و حکمت را در فقر گذاشته ام اما مردم در چيزهاي ديگر آن را جستجو مي کنند. ايشان با آن ساده زيستي و با آن انبوه علم نشان دادند که چگونه قلبي دارد که مي تواند ارزش هاي ديني را در دل نهادينه سازد. از هيچ فرصتي براي کسب علم دريغ نمي کردند. از مصاديق « اطلبوا العلم من المهد الي الحد» بودند. همواره به عنوان يک انسان وارسته مطرح بودند. علم را با اخلاق و ايمان را با عمل صالح در وجود خود پيوند داده بودند به نحوي که هر انساني به اندازه ظرف وجودي خود از بحر مواج علم او بهره مند مي شد. وقتي به مباحث تاريخي ايشان گوش مي داديم حرفي تازه داشت و هنگامي که به فلسفه و عرفان مي رسيديم مطالب فراواني داشت. در تفسير و حکمت و حديث سرآمد ديگران بود. در جمعي از طلاب و روحانيون بحث بر سر اين بود که براي مباحث تاريخي عاشورا از کدام کتاب منبع بهره بگيريم، ايشان از کتابهاي متعددي در اين خصوص نام بردند که براي همه تازگي داشت. حجت الاسلام و المسلمين کشکولي از اساتيد حوزه علميه امين، مطهري شهر اصفهان مصاحبه با استاد اصغر طاهرزاده ياد بزرگان براي اين است که راه رفته آنان تداوم يابد و از زندگي آن بزرگان الگويي براي زندگي بهتر گرفته شود. مرحوم حاج آقا رضا امين شخصيتي را براي خود تعريف کرده بودند و بر آن اساس حرکت مي کردند؛ که اولاً شخصيتي قابل پذيرش براي ديگران است و ثانياً بسياري از انتخاب هاي ايشان و موفقيتشان بر اساس همان آرماني بود که براي خود ترسيم کرده بودند. در مهد روحانيت رشد کرده بودند با پدري عالم و آگاه نسبت به زمانه زندگي را شروع کردند. او با اين انگيزه که انديشه را در کنار معنويت قرار دهند پا به عرصه علم و مجاهدت نهاد. از اوان کودکي با دلدادگي به حضرت سيدالشهدا عليه السلام شخصيت ايشان شکل گرفت. دروس علمي و دانشگاهي و حوزوي را در خود جمع کردند و اين يکي از شاخصه هاي برجسته در آن بزرگوار بود که همچون شهيد مطهري دروس حوزوي و دانشگاهي را به هم پيوند زده بودند و اين موجب گرديد روحيه آزادگي و زمان شناسي تا آخر عمر ايشان مشهود باشد. تدبر و تعمق در متون ديني از ديگر شاخصه هاي ايشان بود که بر همين اساس در بين فرهيختگان شهر اصفهان مشهور به مطهري شهر اصفهان شده بودند و انصافاً در درک شخصيت شهيد مطهري نمونه بودند و اين يک کمال و ارزش به شمار مي آيد زيرا شناختن انديشمندان خود يک نوع انديشه است تا هم افقي نسبت به يکديگر احساس کنند و افکار حاج آقا رضا امين با شهيد مطهري در يک هم افقي بود و کار ايشان يک تقليد نبود يک همفکري بود. با الميزان علامه طباطبايي مأنوس بودند و بنا به نقل خود ايشان چندين بار قرآن را در مسجد برکت و احمديه با منظر مفسر کبير علامه طباطبايي از اول تا انتها بحث و تشريح نمودند و مسلم نياز اين نسل نيازي است که حضرت علامه از طريق نور قرآن به خوبي مطرح نموند و شرايط تغذيه نسل حاضر را فراهم نموده اند و اگر حاج آقا رضا امين اين راه را نشان دادند بدين معني است که اين روش مي تواند سرلوحه ديگر روحانيون گرامي قرار گيرد و شهامت به خرج دهند و با مردم مسجد با همين زبان صحبت کنند. از اين رو يک سرافرازي براي ايشان و يک شکوفايي براي کساني که در مسجد از تفاسيرشان بهره مند مي شدند بوجود آمد. نمونه خوب فکري و خوب عشق ورزيدن به اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام را مي توان در شخصيت والاي اين عالم رباني جستجو کرد و ايشان در جمع قرآن و اهل بيت و عمل به حديث ثقلين اسوه بودند و اين رمز برجستگي محافل سخنراني ايشان به شمار مي آيد. او شعور قرآني را با شيدايي اهل بيت پيوند زده بود و فهم انديشه ناب حضرت امام خميني(ره) نيز از همين مقوله و شناخت حاج آقا رضا امين نسبت به شخصيت امام راحل رحمت الله عليه از همين نظر است. چنانکه مولوي نيز مي گويد:« عقل عقلند اولياء اين را بدان» و حاج آقا رضا امين براساس عقل فهميده و درک کرده بود. بايد از روح بلند و ملکوتي ايشان پرسيد شما از چه چشمه اي نوشيديد که توانستيد چنين درکي نسبت به امام رحمت الله عليه داشته باشيد و به نظر حقير امثال ايشان حضرت امام را جزوي از بديهيات روح خود کشف کردند. در زاويه اي بالاتر اميرالمؤمنين عليه السلام مي فرمايند:« مؤمنٌ امتحن الله قلبه بالايمان» مؤمني مي تواند ما را درک کند که خداوند قلبش را با ايمان آزموده باشد و ايشان توانسته بود قلبش را به گونه اي پرورش دهد که عقلش عقل امثال حضرت امام شود؛ بنابراين ماوراي تفکر امام حرکت نمي کردند. از اين رو در جريانات سياسي به راحتي مي توانست مسير را به درستي تشخيص دهد و براي ديگران تشريح کند بويژه اينکه در محدوده و منطقه اي زندگي مي کردند که ماجراهاي پر فراز و نشيب و انحرافات سياسي در آن موج مي زد و اين جسارت و بصيرت در مواضع به دليل شناخت صحيح از امام بوده است. و جاي بسي خرسندي است که گروهي تلاش مي کنند که افکار ايشان در زاويه هاي فراموشي اذهان قرار نگيرد. فراموشي حاج آقا رضا امين فراموشي يک شخص نيست فراموشي يک آرمان مقدس و روش صحيح زندگي کردن بر مبناي بصيرت است. صداقتي در ايشان بود که او را شخصيتي قدسي کرد و معتقدم از تربت و مضجع شريف ايشان مي توان شفاعت ها و توسل ها را گرفت و بهره مند شد و اين شريف بحث مفصلي را مي طلبد. و باز به آن جمله اول باز مي گردم که او براي خود شخصيتي را تعريف و معني کرده بود که آن ايده او را به اين مرحله از کمال مي رساند. و در صحنه ها او را موفق مي کند و تواضع فوق العاده ايشان همه را شگفت زده کرده است که به هرچه رسيده بودند را از جانب خداوند مي دانست و هيچ براي خود قائل نبود. در روايتي داريم اگر علما خود را طالب شهرت و طالب دنيا ديدند در عالم بودن آنها را متهم کنيد يعني آنان علمي هم ندارند و چون تواضع و عدم اشتهار را در شخصيت حاج آقا رضا امين مي ديديم مي توانيم ايشان را به حقيقت عالمي فرزانه و فاضلي وارسته به شمار آوريم و بر همين اساس آن علم « يقذف الله في قلب من يشاء» را در وجود مبارک او مي توانيم مشاهده کنيم. امين شهيد انقلاب هنگامي که در حمله شيميايي ارتش بعث به حلبچه، ايشان نيز جانباز شيميايي شدند به محضرشان شرفياب شدم و تاول هاي گاز خردل را بر پيکر مطهرشان مشاهده کردم و قاطعانه اعلام مي کنم بنده معتقدم ايشان شهيد انقلابند و لفظ شهادت شايسته ي مجاهدت ايشان است و سوز و دغدغه ي ايشان نسبت به مسائل انقلاب از ايشان شهيدي بصير ساخت و از آنجا که در مقابل انحرافات با بصيرت تمام مي ايستاد بدون ترديد اجر شهادت ايشان نسبت به ديگران چندين برابر است. استاد اصغر طاهرزاده شوخ طبعي و پندآموزي فردي شوخ طبع و بانظاط بودند اما هرگز شوخي هاي ايشان به عياشي و لغوگويي و لذت گرايي دنيايي تبديل نمي شد و همواره حتي در شوخي هايشان نکات ارزشمند و پندآموز وجود داشت. در محافل خودماني طنزهايي زيبا مطرح مي کردند. روزي از باب «ادخال السرور في قلب المؤمنين» مي فرمودند روزي صبح خيلي زود از نماز جماعت صبح از مسجد برمي گشتم ديدم ديوانه ي محله در حالي که پاهايش را بر زمين مي کشيد گريه مي کند از او پرسيدم چرا گريه مي کني؟ گفت براي خدا گريه مي کنم. گفتم چرا براي خدا گريه مي کني؟ گفت براي اينکه کسي حرفش را نمي شنود هرچند شوخي بود اما اين مطايبه چندان دور از حقيقت هم نيست. و باز در اين خصوص به ياد نکته ديگر افتادم که ايشان به اقتداي حضرت امام مجتبي عليه السلام بسيار مهمان دوست بودند و براي مهمانشان هم خوب خرج مي کردند و خود به آن مطايبه ي معروف فرشته اي که در آسمان منتظر به صدا درآوردن طبل است و هنوز آن را به صدا درنياورده است اشاره مي کردند و مي گفتند هرچند مي گويند زماني آن طبل به صدا درمي آيد که عالمي دست از بخيلي بردارد و سفره اي بيندازد. ببينيد ما سفره هم انداختيم اما آن فرشته عالمي طبل را به صدا درنياورد. استاد اصغر طاهرزاده اخلاص رمز جاودانگي از صفات بارز ايشان مسئله اخلاص و تواضع زايد الوصفشان بود که تمام افرادي که به نحوي با ايشان ارتباط داشتند بر اين نکته اذعان دارند و بر همين اساس شيطان نمي توانست در ايشان نفوذ کند. چرا که طبق آيه قرآن، ابليس در پاسخ خداوند گفت فبعزتک لاغوينهم اجمعين الا عبادک المخلصين. نکته ديگر اينکه در روايات آمده است اگر خواستيد کسي را بشناسيد به اطرافيانش بنگريد و دوستانش را بشناسيد از جمله شخصيت هايي که با حاج آقا امين معاشرتي عارفانه داشت شهيد سيد مهران حريرچيان بود که از اوتاد دانشگاهي به شمار مي آمد. حجت الاسلام قربانيان امام جماعت مسجد احمديه اهل گريه و بکا در طي 15 سال که با ايشان ارتباط داشتم او را يک مومن واقعي و اهل تهجد و گريه و بکا و مخلص و بي ريا و متواضع يافتم در شب هاي قدر علي رغم ضعف جسمي 100 رکعت نماز اقامه مي کردند در مصائب حضرت سيدالشهدا عليه السلام آثار معرفت به حضرتش را با گريه هاي ايشان مشاهده مي کرديم. متانت و وقار ايشان همه را تحت تأثير قرار مي داد. حجت الاسلام وثيق امام جماعت مسجد برکت
منبع: ويژه نامه امين انقلاب، امين مردم
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 433]