واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
روش ها، راهبردها وكاركردهاي رهبري امام خميني(ره) در انقلاب اسلامي نویسنده : دكتر مصطفي ملكوتيان وقوع و پيروزي سريع انقلاب اسلامي ايران براي بسياري از تحليل گران و متخصصين پديده انقلاب غافلگيركننده بود؛ انقلابي كه نسل نظريه هاي انقلاب را تغيير داد و با آوردن ايدئولوژي مذهبي به صحنه، آغازگر نقش مذهب در سياست در دنياي مدرن شد. در اين تحول بدون شك نقش امام خميني(ره) بي بديل و تعيين كننده بود. در اين گفتار اشاره اي كوتاه به چند مورد از برجسته ترين ويژگي ها و تلاش هاي ايشان در رهبري انقلاب اسلامي داريم: الف) اعتقاد به انجام وظيفه و تكليف الهي مبناي رهبري امام: امام خميني يك انسان كامل و تربيت شده مكتب اسلام و يك بنده واقعي خداوند بود و در همه امور بر مبناي وظيفه خود عمل مي كرد. مبارزه با رژيم طاغوتي محمدرضا شاه و تشكيل نظام اسلامي توسط ايشان در همين راستا قابل تحليل است. ايشان اگر جنگ را ادامه داد براي انجام تكليف بود و اگر در سال ۶۷ آن را پايان داد نيز به همين دليل بود. جنگ باعث آبديده شدن نيروها و زمينه اي براي توسعه و خودكفايي كشور شد. به علاوه همان طور كه امام مي فرمود «ما در جنگ ابهت ابرقدرتها را شكستيم» و به جهانيان ثابت نموديم كه سلطه گران جهاني در مقابل اراده ملتي مصمم ناتوان و ضعيف هستند. ب) نقش ويژگي هاي شخصيتي امام در رهبري: امام خميني داراي اراده اي پولادين و اعتماد به نفس كامل بود و به درستي راه خود اطمينان داشت. در مقابل به سردمداران رژيم منحوس پهلوي بنگريد كه بسيار متزلزل و به توانايي خود بي اعتماد و فاقد اعتماد به نفس بودند. دليري و جرأت حضرت امام به الگويي براي نخبگان و توده ها تبديل شد و در آفرينش روحيه انقلابي و گسترش آن كه يكي از شرايط اصلي وقوع و تداوم انقلاب است بسيار تاثير كرد. امام هم پيش از آغاز حركت نهايي كه از ۱۹ دي ماه ۱۳۵۶ آغاز شد هم در جريان حركت انقلاب در سال هاي ۵۶ و ۵۷ اين قاطعيت را نشان مي داد. در مرحله پاياني برخي از مقامات سياسي درخواست ملاقات با ايشان را مي كردند، اما ايشان با بيان اين نكته كه چون حكومت پهلوي ها غيرقانوني است آن ها اول بايد استعفا دهند تا ملاقات صورت گيرد. از جمله سيدجلال تهراني رئيس شوراي سلطنت پس از استعفا توانست با ايشان ملاقات نمايد. ج) تلاش هاي امام در رهبري نهضت اسلامي از دهه ۴۰ تا پيروزي انقلاب اسلامي: امام در اين مدت همه جنبه هاي رهبري در حركت انقلابي را با هوشمندي و توانايي ويژه و نتايج خيره كننده اي به انجام رسانيده است از جمله: ۱) تربيت كادرهاي انقلابي: امام در سال هاي پيش از انقلاب به تربيت گروهي از شاگردان مورد اعتماد و معتقد و توانا همت گمارد كه با حضور در شهرها و مناطق مختلف در زمينه سازي و تداوم انقلاب و از جمله در بسيج عمومي و گسترش ايدئولوژي انقلاب نقشي گسترده به عهده داشتند. ۲) بيان و گسترش ايدئولوژي انقلاب اسلامي: گسترش ايدئولوژي انقلابي يكي از شرايط بنيادي وقوع انقلاب است. حضرت امام از يك طرف با حرام اعلام كردن تقيه در دوره پيش از انقلاب و از طرف ديگر با تذكر جنبه هاي انقلابي مفاهيم مذهبي از قبيل عاشورا به بيان وظيفه قشرهاي مختلف در مبارزه با رژيم طاغوت پرداختند و از طرف ديگر با درسهاي حكومت اسلامي و ولايت فقيه در سال ۱۳۴۸ در زمان تبعيد در نجف اشرف، حكومت جايگزين را معرفي نمودند. اين مرحله اي بسيار مهم در رخداد انقلاب اسلامي بود و بدون اين تلاش ها پيروزي انقلاب و تشكيل حكومت جمهوري اسلامي امكان پذير نبود. ۳) تنظيم و اجراي راهبردها (استراتژي ها) و تاكتيك هاي حركت انقلابي: در اين رابطه نيز تلاش امام بسيار ستودني است؛ زيرا ايشان در هر مرحله با توجه به شرايط موجود، راهبردها و تاكتيك هايي را برگزيد كه در صورتي كه غير از آنها انتخاب مي شد، وقوع و پيروزي سريع انقلاب اسلامي غيرممكن بود. از جمله گزينش راهبرد تعليم و تربيت كادرهاي انقلابي در سال هاي پيش از وقوع انقلاب و انتخاب راهبرد مبارزه منفي يعني بهره گيري از همايش هاي ميليوني و اعتصابات سراسري به هنگام وقوع انقلاب و راهبرد عدم درگيري با نيروهاي مسلح. همين راهبردها بود كه باعث سرعت در پيروزي انقلاب و تلفات نسبتا كم نيروهاي انقلابي گرديد. درگيري مسلحانه با رژيمي كه ژاندارم آمريكا در منطقه بود، مي توانست زمان پيروزي را به عقب انداخته، تلفات را افزايش داده و نتايج ناخواسته اي را به دنبال آورد. ۴) بسيج عمومي و به صحنه آمدن نخبگان و توده ها: انقلاب اسلامي از جنبه ميزان نخبگان و توده هاي شركت كننده بي نظير است. به جز وابستگان به رژيم سابق كه در مقابل انقلاب قرار داشتند، تقريبا همه اقشار و افراد در صحنه حاضر شدند و فرمان امام را لبيك گفتند. اعتماد بسيار بالاي مردم به امام خميني و روش هاي ايشان در رهبري و همچنين تبديل مساجد و تكايا به مراكز آغاز تظاهرات و نقش شبكه روحانيت در سراسر كشور كه همه مبتني بر نقش امام در رهبري انقلاب بود، حركتي بسيار گسترده و قدرتمند ايجاد كرد كه رژيم شاه و حاميان خارجي آن را غافلگير و ناتوان از انجام هر گونه عكس العمل بازدارنده اي نمود. ۵) تشكيل نظام جمهوري اسلامي: امام خميني با پيروزي انقلاب اسلامي تشكيل نظام جديد را به رفراندوم عمومي گذاشت و سپس قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران نيز به آراي عمومي گذارده شد و بدين ترتيب يك نظام اسلامي پديد آمد كه همه ساختارها و مقامات عالي رتبه آن با راي مستقيم مردم برگزيده مي شوند. امام در عصر نظام هاي حكومتي دنيوي، تشكيل نظام مردم سالاري ديني را به تحقق رساند و راه جديدي را به ملت هاي مسلمان و جهانيان نشان داد كه هم به انجام فرامين الهي پايبند است و هم به نقش مردم در سياست تاكيد مي كند. د) امام خميني و حوادث پس از پيروزي انقلاب: رهبري امام در حوادث بعد از پيروزي انقلاب نيز بي نظير و بيانگر تيزبيني و آينده نگري دقيق ايشان بوده است. زماني كه در ۳۱ شهريور ۱۳۵۹ صدام با حمايت قدرت هاي سلطه گر جهاني با حمله هوايي به فرودگاه هاي كشور، جنگ عليه ايران را آغاز كرد، امام با اعتماد بنفسي فوق العاده وعده زدن سيلي محكمي به صدام را داد و همگان ديدند كه صدام به زودي و تقريبا در تمام طول مدت جنگ براي پايان جنگ التماس مي كرد. همچنين امام در زمان اشغال لانه جاسوسي آمريكا در تهران و تهديدهاي امريكايي ها اعلام كرد كه آمريكا هيچ غلطي نمي تواند بكند توانايي و هوشمندي امام در برخورد با حوادث مختلف ديگر پس از پيروزي انقلاب نيز بر همگان هويدا و آشكار بود. به طور خلاصه، امام خميني(ره) يك انديشمند بزرگ و تاريخ ساز، معتقد به ديني شدن سياست و ايدئولوگ و فرمانده انقلاب و معمار نظام جديد بود كه با برنامه ريزي دقيق و تنظيم شايسته راهبردها و تاكتيك هاي حركت انقلاب و اعتماد بنفس فوق العاده و اراده پولادين خود توانست با سرعت رژيم وابسته پهلوي را سرنگون و نظام جمهوري اسلامي ايران را بنياد نهد. ارسال توسط کاربر محترم سایت : j133719 /ج
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 481]