تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 28 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):هر كس كار نيكى انجام دهد ده برابر آن پاداش دارد و از جمله آنها سه روز روزه در هر ماه ا...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816481137




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

در محضر آیت الله فلسفى (رحمة الله عليه)


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
در محضر آیت الله فلسفى (رحمة الله عليه)
در محضر آیت الله فلسفى (رحمة الله عليه)     مهدویت   اشاره: حضرت آیةالله حاج میرزا علی‏آقای فلسفی، یكی از استوانه‏های عالم علم و فقاهت و اخلاق، و ركن ركین حوزه‏ی علمیه‏ی مشهد مقدّس و مصداق بارز (( العلماء حصون الإسلام))اند . معظّم له، بامهربانی و صفا و صمیمیّت خاص خود، دوستان را به حضور پذیرفتند و ضمن تفقّد از آقایان، با مواعظ و نصایح پدرانه‏ی خود، جمع برادران را به فیض رساندند . آن چه در این سطور آمده، سخنان پربار معظم له در این جمع صمیمانه است . بسم الله الرحمن الرحیم الحمدللّه ربّ العالمین و صلی الله علی سیّدنا محمّد و آله أجمعین . بنده، خیلی، اهل صحبت نیستم و آن چه را هم كه می‏دانم، معلوم نیست مطلوب آقایان باشد، امّا حالا كه برادران تشریف آورده‏اند، چند كلمه‏ای عرض می‏كنم . معیار خوب و بد   روایتی را در وسائل الشیعه دیدم كه هر چند صاحب وسائل، تمام آن را نقل نفرموده است، ولی برای من جالب بود. صاحب وسائل، نوعاً، روایت را تقطیع می‏كند و آن جمله‏ی مورد نظر خود را می‏آورد. آن جمله‏ی مطلوب صاحب وسائل برای بنده هم جالب بود این حدیث را اهل سنّت هم در كتاب‏هایشان نقل كرده‏اند. حدیث، چنین است : عبداللّه بن جعفر، فی قرب الإسناد، عن الحسن بن ظریف، عن معمّر، عن الرّضا، عن أبیه موسی بن جعفرعلیه السلام فی حدیث طویل، فی معجزات النبی‏صلی الله علیه وآله - قال: و من ذلك. أنّ وابصة بن معبد الأسدی أتاه، فقال: ((لاأدَعُ من البرِّ والإثم شیئاً إلاّ سألته عنه .)). فلمّا أتاه قال له النبی‏صلی الله علیه وآله: أتسأل عمّا جئت له أو أُخبرك؟)). قال : (( أخبرنی.)). قال: ((جئتَ تسألنی عن البرّ والإثم.)). قال: ((نعم)). فضرب بیده إلی صدره، ثم قال: ((یا وابصة: البرّ ما اطمأنّت إلیه النفسُ، والبرّ ما اطمأنّ به الصدر، والإثم ما تردّد فی الصدر و جال فی القلب، و إن أفتاك الناس و أفْتَوك.)).(1 ) یكی از اصحاب رسول اللّه‏ صلی الله علیه وآله كه وابصة بن معبد اسدی نام داشت، روزی از خانه‏ی خود بیرون آمد و با خود گفت: ((می‏روم محضر رسول خدا صلی الله علیه وآله و از تمام نیكی‏ها و بدی‏ها از ایشان می‏پرسم .)). به مسجد آمد. جمعی از اصحاب خدمت حضرت بودند. وابصه می‏خواست برود پهلوی حضرت بنشیند، امّا یكی از اصحاب گفت: ((ای وابصه! بنشین همین جا.)). پیامبر خدا صلی الله علیه وآله فرمود: دعوا وابصة، ادن ((بگذارید بیاید.)). وابصه آمد، خدمت حضرت نشست . پیامبر صلی الله علیه وآله فرمود: ((وابصه! می‏خواهی بگویم برای چه آمدی یا خودت می‏گویی؟)). وابصه عرض كرد: ((یا رسول اللّه‏صلی الله علیه وآله! شما بفرمایید.)). حضرت فرمود: ((برای این آمدی كه از من از هر نیك و بدی و از هر خیر و شری بپرسی.)). عرض كرد: ((بله؛ یا رسول اللّه .)). حضرت، دست خود را روی سینه او زدند و فرمودند: ((نیكی، آن است كه دل انسان را خشنود می‏كند و موجب اطمینان و سكون خاطر برای انسان می‏شود، و بدی، آن چیزی است كه اضطراب آور است و در دل، جَوَلان و اضطراب ایجاد می‏كند .)). این جمله‏ی ((البر ما اطمأنت إلیه النفس...))، برای من، خیلی جالب بود. بنده، گاهی پیش خودم فكر می‏كنم كه ((اگر این را از عالمی می‏پرسیدند، چه جوابی می‏داد؟)). فكر می‏كنم، شاید، ده یا بیست خوبی و تعدادی بدی را می‏شمرد. مثلاً می‏گفت، صدق خوب است اما كذب ناپسند است، امانت پسندیده است و خیانت كار بدی است، و ... امّا رسول خدا صلی الله علیه وآله با این جمله‏ی كوتاه، ضابطه و قاعده‏ی نیكی و بدی را بیان فرموده. و این، ضابطه‏ی مهمّی است! ظاهراً، این بیان رسول خدا صلی الله علیه وآله را از این آیه‏ی شریف نیز می‏توان استفاده كرد : (( ونفس و ما سوّاها فألهمها فجورها و تقواها))(2 ) انسان، خودش، می‏یابد كه نیكی چیست و بدی چیست؛ زیرا، ایزد تعالی، به او الهام كرده است و در نهاد هر انسانی قرار داده است كه بدی‏ها و نیكی‏ها چیستند . با این بیان، شاید گوشه‏ای از این آیه‏ی شریف كه می‏فرماید: ((و اقم وجهك للدین حنیفاً فطرةَ الله التی فطر الناس علیها لاتبدیل لخلق الله ذلك الدین القیّم ولكن أكثر الناس لایعلمون))(3) معلوم شود . یك وقتی، در تفسیری دیدم كه گاهی بعضی از بیرون مدینه می‏آمدند خدمت پیامبر اسلام‏صلی الله علیه وآله و به او می‏گفتند: ((تو آمدی چه بگویی؟)). این كار، مكرّر، اتّفاق می‏افتاد. حضرت، در پاسخ آنان، آیه‏ای از قرآن را قرائت می‏فرمود و آنان مسلمان می‏شدند. در آن تفسیر آمده بود كه یكی از افرادی كه آمد و سؤال كرد و مسلمان شد، صحابی جلیل پیامبرصلی الله علیه وآله، عثمان بن مظعون بود . آن آیه‏ای را كه معمولاً پیامبرصلی الله علیه وآله برای آنان تلاوت می‏فرمود، آیه‏ی ((إنّ الله یأمر بالعدل و الإحسان و إیتاء ذی القربی و ینهی عن الفحشاء والمنكر و البغی یعظكم لعلّكم تذكّرون))(4) بود . فرد سؤال كننده، وقتی این آیه را می‏شنید، مسلمان می‏شد. چرا او ، با این آیه مسلمان می‏شد؟ چون، می‏دید همین است كه دل‏اش می‏خواهد. فطرت او، این مطلب را می‏خواست و به آن كشش داشت . در خطبه‏ی یكم نهج البلاغه حضرت امیر علیه السلام هدف از بعثت پیامبران را برانگیختن و بیدار كردن این وجدان‏های خفته و دفینه‏های درونی ما دانسته است : فبعث فیهم رُسلَه و واتَرَ إلیهم أنبیاءَهُ، لیستأدوُهم میثاقَ فطرتِهِ، و یذكِّروُهم مَنسیَّ نعمته، و یَحْتَجُّوا علیهم بالتبلیغ، و یثیروا لهم دفائن العقول و یُروُهُمْ آیاتِ المَقدِرة؛(5 ) خداوند، پیامبران را پشت سر هم فرستاد، تا میثاق فطرت را و آن چیزهایی كه خداوند از ما عهد و پیمان گرفته و آن‏هایی كه در نهاد انسان‏ها گذاشته، شكوفا كند و آنانی را كه خواب شان برده، بیدار كند و آنانی كه زیر هواها و هوس‏ها و خواسته‏ها و شهوت‏ها پوشیده شده‏اند، بیرون آورد و گنج‏ها و دفینه‏های درونی ما را ظاهر كند . این، همان دین است و شاید بشود گفت - و شاید آیه‏ی شریفه هم همین را می‏فرماید - كه اگر كسی از ما بپرسد: ((دین یعنی چه؟)) جواب بدهیم، همین كه فطرت اقتضا می‏كند. هر چه فطرت اقتضا دارد، آن را هم خدا از ما می‏خواهد . در این جلمه‏ی حضرت امیرعلیه السلام خطاب به فرزندش امام مجتبی‏علیه السلام مطلب زیادی نهفته است : یا بُنَیَّ! فتفّهم وَصیّتی واجعل نفسك میزاناً فیما بینكَ و بین غیرك، وأحبّ لغیرك ما تحبّ لنفسك، واكره له ما تكرِهُ لها، لاتَظلم كما لاتحبّ أن تظلم، و أحسِن كما تحبّ أن یحسن الیك ، واستقبح لنفسك ما تستقبحه من غیرك، و ارضِ من الناس ما ترضی لهم منك.(6 ) حضرت‏علیه السلام می‏فرماید: خودت را ترازو قرار بده ! این كه فرموده: ((خودت را میزان و ترازو قرار بده))، یعنی میزان خوبی و بدی، خودت هستی و خودت می‏توانی بفهمی كه این كار خوب است یا بد است. آنچه را كه دوست داری در حق تو انجام دهند در حق دیگران انجام بده و آنچه را كه دوست نداری دیگران در حق تو انجام دهند در حق دیگران انجام نده این همان فطرت است كه دارد بیدارش می‏كند و امروزه از آن تعبیر می‏شود به محكمه‏ی وجدان و ملامت نفس كه خداوند تعالی هم در قرآن به آن قسم خورده است ((ولااُقسم بالنفس اللوامة)) این، عین همان مطلب پیامبرصلی الله علیه وآله است كه فرمود، نیكی، آن است كه موجب آرامش و سكون و اطمینان خاطر انسان می‏شود . خدا آقای فلسفی را رحمت كند! من، از ایشان شنیدم كه می‏فرمود: آن كسی كه بمب اتم روی هیروشیما انداخت، با اینكه او را خیلی تشویق كردند. گُل بر سرش ریختند. برای او كف زدند، جایزه دادند، او را به عنوان قهرمان معرفی كردند امّا وقتی در روزنامه خواند كه آن بمب، مثلاً پنجاه هزار نفر را كشته و سوزانده، مدام با خود می‏گفت: ((وای بر من! آیا من پنجاه هزار انسان كشته‏ام؟ عجب جانی‏ای هستم! عجب جنایتكاری هستم! در این عالم، كسی به اندازه‏ی من جنایت نكرده است!)). آن قدر، این جملات را گفت و گفت تا دیوانه شد! این، همان فطرت او است كه دارد او را می‏كشد! این محكمه‏ی وجدان او است كه او را به محاكمه كشیده و زمین و زمان را برای او تنگ كرده و با اینكه او را تشویق می‏كنند اما نفس مُلهَم او به او می‏گوید این عمل عملی جنایتكارانه بود . منبع: وبلاگ مهدویت www.khorshidepenhan.h.mihanblog.com ارسال مقاله توسط كاربر محترم سايت: noshabe  
#دین و اندیشه#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 426]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن