تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 15 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):بالاترين درجه دانايى، تشخيص اخلاق از يكديگر و آشكار كردن اخلاق پسنديده و سركوب ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826052513




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

علت تفاوت حقوق زن و مرد(1)


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
علت تفاوت حقوق زن و مرد(1)
علت تفاوت حقوق زن و مرد(1)     علت تفاوت حقوق زن و مرد از جمله در مسأله ارث و حق طلاق چيست؟   معرفي و تفسير يك موجود از موجودات جهان در گرو شناخت كل نظام هستي است زيرا نظام هستي به عنوان يك مجموعه به هم پيوسته و در حال حركت به سوي كمال مطرح است. نظام هستي، نظام احسن و اكمل است ولي هيچ موجودي را نبايد جداي از كل آفرينش تفسير كرد. مسأله جنسيت در نظام هستي، سريان دارد، ذكوريت و انوثيت مخصوص انسان نيست؛ بلكه در تمامي موجودات آفرينش حتي جمادات، گياهان، حيوانات وجود دارد. اتم‏ها و الكترونها نيز بر گرد هسته مركزي با همان خصوصيت جنسيت و زوجيت مي‏چرخند. زن نيز مانند مرد مي‏تواند مراحل عاليه كمال را طي كند. جايگاه زن در منطق وحي، بسيار بلند و بالاست و در قرآن از آفرينش زنان به عنوان «آيات الهي» ياد شده است «و من آياته ان خلق لكم من انفسكم ازواجا» ؛ روم (30)، آيه 21. زن نشانه رحمت و جمال و قدرت حق تعالي است، زن تجليگاه جمال الهي خداوند رب العالمين است يعني مربّي و هدايت كننده موجودات و پرورش دهنده آنهاست، زن نيز مربّي و هدايت كننده فرد و جامعه است. خداوند لطيف است، زن نيز مظهر لطف الهي و لطيف است به همين جهت انجام كارهاي سنگين و خشن و سخت مثل جهاد از آنان برداشته شده است. پيامبر اكرم(ص) فرمودند: «نعم الولد البناتُ، مُلَطَّفاتٍ مُجَهَّزاتٍ، مونساتٍ، مباركاتٍ، مُفليّاتٍ» ؛ چه خوب فرزنداني هستند، دختران زيرا آنان، موجوداتي لطيف و ظريف هستند (در آفرينش آنان نهايت حكمت و ظرافت و لطافت بكار برده شده است)». وسائل‏الشيعه، ج 21، ص 362، چاپ بيروت؛ كليني، الكافي، باب فضل البنات، ج 6، ص 4. (مجهّزات) يعني زنها براي مردان و اجتماع آماده به خدمت هستند (مونسات) يعني زنها انيس‏هاي خوبي هستند و موجب انس و آرامش‏اند (مباركات) يعني مايه بركت خانواده و اجتماع هستند. براي دستيابي به جامعه ايده آل و برجسته شدن نقش زنان رعايت قوانين اسلام، ايجاد سازمان‏هاي حمايتي زنان و شناختن حقوق مدني آنان در امر ازدواج، خانواده، گزينش شغل و آزادي بيان، تربيت فرزند، پيشگيري از افسردگي و اضطراب، بهداشت روح و روان، امري ضروري است. اگر نگرش‏هاي اسلام نسبت به مسايل زنان به خوبي مورد پژوهش و اجرا قرار گيرد زنان به حقوق مطلوب و آرماني خويش خواهند رسيد. نگرش مثبت دين به زنان و كمك در بارور كردن آنان و بستر سازي جهت رشد و پرورش علم و ايمان آنان و تغيير نگرش برخي از مردان نسبت به زنان و همچنين تغييرات اساسي در ساختار فرهنگ‏ها و سنت‏هاي غير اسلامي مي‏تواند زمينه‏هاي احقاق حقوق زنان را فراهم سازد. روح پرسش شما به فلسفه قانونگذاري بر مي‏گردد. در پاسخ بايد به ملاك‏هاي جعل يك حكم يا وضع قوانين توجه داشت؟ خصوصا در مورد تفاوت حقوقي بين زن يا مرد بايد به اين ملاك‏ها توجه بيشتر نمود كه آيا بي ملاك است و يا آنكه مصلحت و مفسد مترتب بر آنها مورد نظر بوده است؟ مثلاً آيا ما با عقل خود مي‏توانيم همه آنچه كه به صلاح ماست و يا براي ما ايجاد مفسده مي‏كند تشخيص بدهيم و يا آنكه عاقلانه‏ترين راه اين است كه به دامن وحي پناه ببريم: آيا در همه جا تساوي؛ بلكه تشابه حقوقي آنگونه كه جنبش به ظاهر طرفداري از زنان (فمينيسم) ادعا مي‏كنند، خوب است و يا آنكه، اين ادعاي خوش سيما، باطني ويرانگر دارد. لذا مادر دو قسمت ذيل به پاسخ پرسش شما مي‏پردازيم. يكي در ارتباط با صفات و ويژگي‏هاي لازم قانونگذار صالح و ديگري بحث تشابه حقوقي زن و مرد. الف. نظام حقوقي اسلام مشحون از مسائل و احكام اجتماعي يا فردي شرعي است. اسلام، عقل را يكي از منابع استنباط احكام شرعي دانسته و به تلازم بين حكم عقل و شرع، قايل است، اما در عين حال قانون شايسته، قانوني است كه مبتني بر مصالح و مفاسد واقعي باشد و اين متوقف بر شناخت كامل از تمام ابعاد جسمي و روحي و نيازها، غرائز و استعدادها و كمال لايق انساني و راه رسيدن به آن داشته باشند و حال آنكه روز به روز با پيشرفت علم و تأملات فكري، جهل بشري بيشتر مكشوف مي‏گردد و لذا قوانين بشري، همواره دستخوش تغيير و تحول است. ويليام جيمز، معلومات انسان در مقابل مجهولاتش را مانند قطره در برابر دريا مي‏دانست و «آنيشتاين» تصريح مي‏كرد به اينكه «انسان هنوز نتوانسته افسانه سرّ بزرگ (معماي خلقت) را حل كند و آنچه تاكنون از كتاب طبيعت خوانده، تازه به اصول زبان، آشنا شده و در مقابل مجلّداتي كه خوانده و فهميده هنوز از حلّ و كشف كامل اين معمّا خيلي دور است، تازه آيا چنين حلّي براي او وجود داشته باشد يا نه؟» ر.ك: قرباني، زين‏العابدين؛ اسلام و حقوق بشر، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، چاپ پنجم، 1375، صص 29-28.. اما تنها خداوند است كه مهربان، عليم و حكيم مطلق است، (سوره سبأ، آيه 3). و احكام و معارف اسلامي مؤيّد عقل و يافته‏هاي علمي است و در ستيز با آنها نيست گرچه به دليل قصور علم و عقل، احكام ديني احيانا فراتر از دسترس علم و دين باشد با تأكيد بر اينكه نه انسان و نه مصالح و مفاسد، در مادّيات و تمنيات مادي انسان منحصرنمي‏گردد. وظائف و حقوق بشر (و از جمله، زن) با توجه به همه مصالح او در دنيا و آخرت طرّاحي شده و علمي بودن و معقول بودن احكام و حقوق، منافاتي با ناظربودن آن به دنيا و آخرت (نه فقط دنيا) ندارد؛ بلكه ملازم با آن نيز هست. عقل به طور قطعي حكم مي‏كند كه تدبير زندگي اجتماعي و دنيوي را بر وحي مبتني كنيم زيرا: يكم. انسان، به صورت فردي يا جمعي، حتي «خود» را بدقّت و كمال نمي‏شناسد و در انسان‏شناسي و جهان‏شناسي، مجهولات بسيار دارد. دوم. در وضع قوانين نمي‏تواند كاملاً عاري از انواع خودخواهي باشند لذا صلاحيت تامّ اخلاقي براي اين كار محرز نبوده و معلوم نيست تا كجا عدالت را مي‏شناسد و آن را حتّي عليه خود رعايت خواهد كرد. سوم. آفت غفلت، خطا و نسيان را در انسان نمي‏توان ناديده گرفت. و بالاخره با پذيرش خداوند حكيم، عليم، مهربان و بي نياز كه از راهنمايي كوچكترين مسائل مورد نياز بشر دريغ نورزيده است، نظام حقوقي، سياسي و اجتماعي شايسته، آن است كه معقول و انساني و مبتني بر وحي و آورده‏هاي ديني باشد ر.ك: فلسفه حقوق، قم: انتشارات مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره)، چاپ اوّل، تابستان 1377، ص 33 و 31 و 85 و 77. و لذا قرآن كريم مي‏فرمايد: «و مَن احسن من اللّه حكما لقوم يوقنون» . مائده (5)، آيه 50. دستگاه «حق تكليف» اسلامي، ناظر به مصالح و مفاسد واقعي است و از آنجا كه برخي از اين واقعيات احيانا تابع اوضاع و شرايط تغيير مي‏يابند، احكام ديني نيز به دو دسته ثابت و متغيّر تقسيم شده و با مكانيسم‏هاي خاصي كه شرع مقدس، پيش‏بيني كرده بويژه احكام حكومتي، عقلانيت ابزاري را در چارچوب شورا، عقل جمعي، رجوع به خبرگان و در نهايت احكام حكومتي، قوانين مصوب نمايندگان مردم يا مجمع تشخيص مصلحت را امضاء نموده است. تشابه و يكنواختي كامل در حقوق زن و مرد! يكي از محوري‏ترين آرمان‏هاي فمنيسم، اصل برابري كامل و يكنواخت و به دور از هر گونه تفاوت بين حقوق زنان و مردان است. «جان استوارت ميل» در كتاب فرمانبرداري زنان (subjection of wemen The) مي‏نويسد: «اصل حاكم بر روابط ميان دو جنس، خطا است. اصل برابري كامل را بايد جايگزين اين اصل نمود.» استيفن استارس؛ اتخاذ موضع، ديدگاه‏هاي متعارض در مباحث اخلاقي بحث‏انگيز، به نقل از تازه‏هاي انديشه، ش 2، ص 51. مونيك ويتيگ (Monique Wittig) يكي از معروفترين صاحب نظران راديكال فمنيست در سال 1979) در مقاله‏اي تحت عنوان «انسان، زن به دنيا نمي‏آيد» مي‏نويسد: «مقولات مرد و زن، چيزي جز جعليّات، كاريكاتورها و ساخته‏هاي فرهنگي نيست، زنان يك طبقه‏اند، زن نيز مانند فرد مقوله‏اي سياسي و اقتصادي است نه مقوله‏اي ابدي... بنابراين هدف مبارزه ما سركوب مردان به عنوان يك طبقه است» مجله زنان، شماره 31، ص 42. سوسيال فمنيست‏ها نيز با تعميم اين شعار راديكال فمنيست‏ها كه «امر شخصي، سياسي است Personal is Politicalبه اين نتيجه رسيدند كه تمايز عمومي / خصوصي، پديده‏اي است كه اساساً جنبه تجويزي و تحميلي داشته و در قرن نوزدهم به شيوه‏هاي مختلف جهت منطقي جلوه دادن استثمار زنان بكار مي‏رفت. همان، ص 44. مضامين شاخص نظريه‏هاي نابرابري جنسي، اين است كه زنان و مردان، نه تنها در موقعيت‏هاي متفاوتي قرار گرفته‏اند؛ بلكه اين تفاوت با نابرابري همراه بوده است. ديگر اينكه هر چند زنان از نظر استعدادها و ويژگي‏هاي فطري‏شان با مردان تفاوت دارند اما اين تفاوت طبيعي اهميتي ندارد تا بتوان آنرا مبناي تفاوت اجتماعي زن و مرد قرار داد. بر همين اساس، فمنيست‏هاي ليبرال براي فعاليت‏هاي خصوصي و بي اجر و مزد زنان در حريم خانواده، ارزشي قائل نيستند و معتقدند كه مردان از بيشترين پاداش‏هاي زندگي كه همان پول و قدرت و منزلت اجتماعي است سود مي‏برند و مانع راه‏يابي زنان در عرصه فعاليت‏هاي عمومي كه منبع بزرگترين پاداش‏هاي اجتماعي است مي‏شوند. ريترز جورج، نظريه جامعه‏شناسي در دوران معاصر، ص 519. نقد نظريه «تشابه مكانيكي مرد و زن»   به نظر ما، مشروعيت نظام حقوقي به ابتناء آن بر مصالح و مفاسد نفس‏الأمري است نه بر آراء و اميال مردم و لذا نظام حقوقي مطلوب بايد با توجه به واقعيات زيست‏شناختي و روان‏شناختي و جامعه‏شناختي، همه اوضاع و احوال و شرايط را در نظر بگيرد، در تعيين حقوق و تكاليف بايد در نظر گرفتن موارد اشتراكي، حقوق و تكاليف مشترك، و در موارد متفاوت هرگاه تفاوت‏ها به نحوي باشد كه موجب تفاوت در مصالح و مفاسد نفس‏الأمري شود، حقوق و تكاليف متمايز جعل شود. اشتراك تكويني و تشريعي زن و مرد در قرآن‏   اسلام بر خلاف آنچه در تاريخ و فرهنگ قرن‏هاي پيشين غرب و شرق گذشته است، علي الاصول، زن و مرد را در امتيازات تكويني و تشريعي، يكسان دانسته است. چند نمونه از اين موارد، عبارتند از: 1. تساوي در ماهيت انساني و لوازم آن، (نساء، آيه 1، شوري، آيه 11، حجرات، آيه 13، اعراف، آيه 189 و...). 2. تساوي در راه تكامل انساني و قرب به خدا و عبوديت، (نساء، آيه 124، نحل، آيه 97، توبه، آيه 72، احزاب، آيه‏35). 3. تساوي در امكان انتخاب جناح حق و باطل، كفر و ايمان، (توبه 67 و 68، نور، آيه 26، آل عمران، آيه 43 و...). 4. اشتراك در اكثر قريب به اتفاق تكاليف و مسؤوليت‏ها، گرچه به لحاظ فرهنگ محاوره‏هاي احيانا به صيغه مذكر بيان شده‏اند، (بقره، آيه 183، نور، آيات 2، 31، 32؛ مائده، آيه 38 و...). 5. استقلال اجتماعي، سياسي و اعتقادي زنان و حق مشاركت، (ممتحنه، آيات 12، 10 و...). 6. استقلال اقتصادي زنان، حال آنكه غرب تا چند دهه پيش زن را مالك هيچ چيز نمي‏دانست، (نساء، آيه 33). 7. برخورداري مادران از حقوق خانوادگي نظير پدران،؛ بلكه حق مادر با توجه به زحمات و تكاليف و مسؤوليت‏هايش احيانا بيشتر است، (عنكبوت، آيه 8؛ اسراء، آيات 23 و 24؛ بقره، آيه 83؛ مريم، آيه 14؛ انعام، آيه 151، نساء، آيه 36؛ لقمان، آيات 15 و14؛ احقاف، آيه 15) و ده‏ها مورد ديگر. تفاوت‏هاي ساختاري زن و مرد   اين بحث، سابقه‏اي حداقل 2400 ساله دارد. افلاطون با اعتراف به ناتوان‏تر بودن نيروهاي جسمي و روحي و عقلي زنان، اين تفاوت‏ها را كمّي دانسته و مدّعي بود كه زنان و مردان داراي استعدادهاي مشابهي هستند و زنان مي‏توانند همان وظايفي را عهده‏دار شوند كه مردان عهده‏دار مي‏شوند و از همان اختياراتي بهره‏مند گردند كه مردان بهره‏مند مي‏گردند. بر خلاف وي، شاگردش ارسطو معتقد بود كه نوع استعدادهاي زن و مرد متفاوت و وظايفي را كه قانون خلقت به عهده هر يك از آنها گذاشته و حقوقي كه براي آنها خواسته، در قسمت‏هاي زيادي با هم تفاوت اصولي دارد. مطهري، مرتضي؛ نظام حقوقي زن در اسلام، ص 172-170. پروفسور «ريك» روانشناس مشهور آمريكايي كه ساليان دراز به تفحص و جستجو در احوال زن و مرد پرداخته و نتايجي را به دست آورده است مي‏گويد: «دنياي مرد با دنياي زن بكلّي فرق مي‏كند، اگر زن نمي‏تواند مانند مرد فكر كند يا عمل نمايد از اين روست... زن و مرد جسم‏هاي متفاوت دارند. علاوه بر اين احساس اين دو موجود، هيچ وقت مثل هم نخواهد بود و هيچگاه يك جور در مقابل حوادث و اتفاقات عكس‏العمل نشان نمي‏دهند، زن و مرد بنا به مقتضيات جنسي رسمي خود، بطور متفاوت عمل مي‏كنند و درست مثل دو ستاره روي دو مدار مختلف حركت مي‏كنند. آنها مي‏توانند همديگر را بفهمند و مكمّل يكديگر باشند ولي هيچگاه يكي نمي‏شوند و به همين دليل است كه زن و مرد مي‏توانند با هم زندگي كنند، عاشق يكديگر شوند و از صفات و اخلاق يكديگر خسته و ناراحت نشوند...». همان (به نقل از مجله زن روز شماره 90، ص 178-176). خانم «كليودالسون» مي‏گويد: «به عنوان يك زن روان‏شناس، بزرگترين علاقه‏ام مطالعه روحيه مردهاست. چندي پيش به من مأموريت داده شد كه تحقيقاتي درباره عوامل رواني زن و مرد بعمل آورم، به اين نتيجه رسيده‏ام... خانم‏ها تابع احساسات و آقايان تابع عقل هستند. بسيار ديده شده كه خانم‏ها از لحاظ هوش نه فقط با مردان برابري مي‏كنند؛ بلكه گاهي در اين زمينه از آنها برتر هستند. نقطه ضعف خانم‏ها، (اين نقطه ضعف زنان نيست؛ بلكه هدف خلقت اين تفاوتها را ضروري ساخته است. دانشمند بزرگ، مرحوم «محمد قطب» مي‏گويد: اگر زنان بخواهند مادر باشند بايد احساساتي و عاطفي باشند. و لازمه بقاء نسل آدمي، وجود مادر و روابط جنسي زن و مرد و كاركردهاي اختصاصي آنان است). ر.ك: قطب محمد؛ شبهات حول الاسلام، صص 115-112. فقط احساسات شديد آنهاست. مردان هميشه عملي‏تر فكر مي‏كنند، بهتر قضاوت مي‏كنند، سازمان دهنده بهتري هستند، بهتر هدايت مي‏كنند، پس برتري روحي مردان بر زنان، «برتري» به عنوان يك امتياز ارزشي، به تفاوت‏هاي جسمي و روحي و كاركردهاي اختصاصي زن و مرد بستگي ندارد؛ بلكه بر اساس ايمان و عمل كه جامع آنها تقوي است، مشخص مي‏شود «چيزي است كه طراح آن طبيعت مي‏باشد، هر قدر هم خانم‏ها بخواهند با اين واقعيت مبارزه كنند بي فايده خواهد بود، خانم‏ها به علّت اينكه حسّاس‏تر از آقايان هستند بايد اين حقيقت را قبول كنند كه به نظارت آقايان در زندگي‏شان احتياج دارند... كارهائي كه به تفكر مداوم احتياج دارد، زن را كسل و خسته مي‏كند...». نظام حقوق زن در اسلام، ص 184-183 (به نقل از مجله زن روز، شماره 101). «اتوكلاين برگ» نيز با صحه گذاشتن بر تفاوت‏هاي جسمي و روحي و علائق زن و مرد بر اساس داده‏هاي روان‏شناسي مي‏نويسد: «زنان بيشتر به كارهاي خانه و اشياء و اعمال ذوقي علاقه نشان مي‏دهند و بيشتر مشاغلي را مي‏پرستند كه نيازي به جابجا شدن در آنها نباشد و يا كارهائي را دوست مي‏دارند كه در آنها بايد مواظبت و دلسوزي بسياري خرج داد مانند مواظبت از كودكان و اشخاص عاجز و بينوا... زنها عموما احساساتي‏تر از مردان هستند...». برگ اتو كلاين؛ روان‏شناسي اجتماعي، ترجمه: كاردان علي محمد، ج 1، ص 313. دكتر «الكسيس كارل» با عميق شمردن اختلافات آفرينش زن و مرد، مي‏گويد: «به علت عدم توجه به اين نكته اصلي و مهم است كه طرفداران نهضت زن فكر مي‏كنند كه هر دو جنس مي‏توانند يك قسم تعليم و تربيت يابند و مشاغل و اختيارات و مسؤوليت‏هاي يكساني به عهده گيرند... زنان بايد به بسط مواهب طبيعي خود در جهت و سرشت خاص خويش بدون تقليد كوركورانه از مردان بكوشند. وظيفه ايشان در راه تكامل بشريت، خيلي بزرگتر از مردهاست و نبايستي آن را سرسري بگيرند و رها سازند...». نظام حقوق زن در اسلام، ص 163-131. منبع:www.eporsesh.com ادامه دارد...  
#دین و اندیشه#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 942]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن