واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: تفاوتهای حقوقی بر اساس جنسیت
گفتارپیشین: ارتداددرمورد تفاوتهای حقوقی كه میان زن و مرد در اسلام مشاهده میشود باید گفت: زن و مرد در مقامات انسانی و گوهر آدمیت همسان هستند، ولی به سبب آنكه از نظر روحی و جسمی تفاوتهای مهمی با یكدیگر دارند، اجمالا باید پذیرفت كه این تفاوتها احكام جداگانهای میطلبد، به ویژه آنكه اساسا تشابه غیر از تساوی و تبعیض غیر از تفاوت است.تفاوت ممكن است تبعیضآمیز و ناعادلانه باشد؛ یا اینكه ممكن است عادلانه و منطقی باشد، چنان تشابه در صورت تفاوت شرایط و زمینهها خود نوعی تبعیض ناروا و بیعدالتی محسوب میشود. تبعیض آن است كه بر دو موضوع با شرایط مساوی احكام جداگانه جاری شود، درحالیكه آنچه در اسلام است عین عدالت است، چون تفاوت حكیمانه است نه تبعیض ظالمانه؛ به عنوان مثال در خصوص تفاوت قصاص باید گفت كه ریشه این تفاوت به سبب نقشی است كه هر یك از زن ومرد در اقتصاد خانواده ایفا میكنند. همانگونهكه آشكار است، بهطور معمول مردان نقش بیشتری در اقتصاد ومعیشت خانواده بر عهده دارند وبر همین اساس برای آنكه اجرای حكم قصاص تاثیرات ناعادلانهای بر اقتصاد خانوادهها نگذارد، در اسلام مقرر شده است كه اجرای قصاص در مورد مرد در برابر زن مشروط به پرداخت فاضل دیه به خانواده مرد است؛ یعنی اگر مردی بخواهد در برابر قتل زنی اعدام شود باید به خانواده او نصف دیه پرداخت گردد. در این صورت است كه عدالت در قصاص میان دوخانواده برقرار گردیده است.در تفاوتی كه میان مرد و زن در حكم قصاص وجود دارد، هرگز ارزش انسانی زن و مرد و جایگاه اجتماعی آنان ملاك نبوده است؛ چنانكه تاثیر عاطفی این حكم در تسكین آلام روحی خانواده مقتول نیز مبنای تشریع این قانون نیست، بلكه مبنای این حكم، جایگاه اقتصادی هر یك از آن دو بوده است. مسئولیت اقتصادی مرد وریاست او در اداره خانواده كه در نظام حقوقی اسلام پیش بینی شده است، هرگونه مسئولیت اقتصادی را از دوش زن برداشته است. بر این اساس اگر مرد در برابر زن قصاص شود، منتها نصف دیه مرد نیز به خانواده قاتل پرداخت شود، هم عدالت از نظر اقتصادی تامین گردیده و هم مصالح قصاص تامین شده است. توجه به این نكته نیز لازم ومفید است كه نصف دیه به ورثه مقتول پرداخت میشود نه به شخص مقتول.بنابراین با جداسازی حقوق مقتول از حقوق اولیا و وارثان او فلسفه تفاوت میان زن ومرد در حكم مربوط به قصاص و دیات تا حدود زیادی روشن میشود.درخصوص دیه نیز باید تاكید كرد كه دیه نیز نظیر قصاص، بهای خون انسانها نیست، بلكه جبران خسارت مالی است كه وارد شده است. بنابراین هم از نظر حقوقی وهم از نظر واقعیت خارجی میزان این خسارت نسبتبه هر یك از زن و مرد كاملا متفاوت است.در اسلام از نظر حقوقی مرد، ریاست خانواده ومسئولیت اقتصادی آن را بر عهده داردو زن در این رابطه هیچ مسئولیتی ندارد؛ به عبارتی تامین مسكن، خوراك، پوشاك ونیازمندی های او بر عهده مرد است؛ ازاینرو حكم دیه این دو متفاوت است.از آنچه گفته شد علت تفاوت میان زن و مرد در حكم ارث نیز مشخص میشود.همچنین درمورد شهادت زنان در برخی دعاوی در دادگاه نیز حكم یكسانی بین زن و مرد وجود ندارد؛ چنانكه در این آیه تا حدی حكمت این حكم آشكار میشود كه فرمود: «… ان تضّل احدیهما فتذكّر الاخری» یعنی اگر یكی از آن دو زن در شهادت خطا رفت، دیگری او را یادآوری كند. درتفسیر صافی این امر یعنی «احتمال فراموشی»، دلیل تعدد شهود زن به حساب آمده است.از نظر علمی نیز این مطلب درمورد زنان مورد تایید است؛ چنانكه گروهی از روانشناسان میگویند: «نتایج تحقیقات حاكی از آن است كه هیجان میتواند بر بازیابی حافظه دراز مدت حداقل از چهار راه مشخص اثر بگذارد.»برخی روانشناسان موضوع ارتباط فراموشی حافظه و هیجانات روحی را بر روی مجموعهای از دانشآموزان آزمایش كردهاند. بدین ترتیب كه آنها را وا داشتند تا هجاهای بیمعنایی را به خاطر بسپارند، سپس آنها را آزمودند، یعنی پس از آن كه هجاها را بهخاطر سپردند، ناگهان در اطاقی كه دانشآموزان نشسته بودند، وضع وحشتناكی ایجاد كردند. بدین صورت كه تختهای از سقف افتاد و صدای تیری شنیده شد و چراغها خاموش شد. وقتی چراغها روشن شد، دوباره دانشآموزان را امتحان كردند تا مشاهده كنند كه چه مقدار از كلماتی كه یاد گرفته بودند به یادشان مانده است. مشاهده شد كه بر اثر هیجانات شدیدی كه در آنها ایجاد شده بود، یادآوری آنها در مورد آنچه بهخاطر سپرده بودند آشكارا كاهش یافته است.از سوی دیگر از دیدگاه روانشناسان، عامل شرم و حیا نیز در میزان كارآیی حافظه تاثیر دارد و آن را كاهش میدهد.ازآنجا كه هر دو عامل یعنی شرم و حیا و هیجانات احساسی در زنان بیش از مردان است و انتظار میرود كه این دو عامل در جرایم كیفری نیز واقع شود؛ بنابراین در فقه اسلامی درباره شهادت قضایی زنان، شاهد حكمی متفاوت از مردان هستیم.درنتیجه باید پذیرفت كه تفاوتهای موجود در فقه اسلامی میان حقوق زن و مرد ناشی از تفاوت در انسانیت نیست و نقض حقوق بشر به حساب نمیآید؛ بلكه ریشه در تفاوتهای واقعی است كه در طبیعت و خلقت انسانها وجود دارد.نویسنده: محمدرضا باقرزاده. سون، آتكین، ریتا، ریچار آتكینسون و ارنست هلیگارد: «درآمدی بر روانشناسی»، ج 1، ترجمه دكتر حسین مرندی، تهران، مركز نشر دانشگاهی، 1368، صص 285 – 286.. نرمال بان، مان: «اصول روانشناسی» ترجمه محمود صناعی، نشر اندیشه، چ پنجم، اسفند 1346، ص 261 به نقل از كتاب نقد، سال سوم، ش 12، ص 180.. جونز، ارنست و دالبی یز: «اصول روانكاوی» ترجمه هاشم رضی، انتشارات كاوه، 1342، صص 266 – 267.. ك. پلاتونف: «روانشناسی هوش»، ترجمه رضا همراه، تهران، موسسه مطبوعاتی عطایی، چ دوم، 1363، ص 185.لینک مطالب مرتبط: جهان شمولی حقوق بشر حقوق بشر وفرهنگ های متعدد حقوق طبیعی، میراث ادیان توحیدی حقوق بشر اسلامی ؛ چالشهای پیش رو... قلمرو دین، عرصه سیاست، همپوشانی یا...؟ دانش اسلامی؛ نگاهی متفاوت، چالشی نو...انسانهای درجه یك ، انسانهای درجه ؟!از ازدواج با غیر مسلمان تا قتل کافر...
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 818]