تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 28 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هر كس فرزندش را ببوسد ، خداوند عزّوجلّ براى او ثواب مى نويسد و هر كسى كه او را...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1830840466




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

قرآن کریم و کمالات انسانی


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
قرآن کریم و کمالات انسانی
قرآن کریم و کمالات انسانی     قرآن از نظر محتوا، می‏فرماید: کمالات انسانی، در مبدا شناسی، معاد شناسی، و وحی ورسالت‏شناسی است، یعنی کمال، در داشتن جهان بینی‏الهی است، به این معنا که: جهان، آغازی دارد به نام «خدا و اسماء حسنای او» و انجامی دارد به نام «معاد» و قیامت و دوزخ و بهشت و... و بین این آغاز و انجام، «صراط مستقیمی‏» است. که مساله وحی ونبوت در این صراط مستقیم است. چون در متن جهان بیش از مبدا و معاد ورابطه بین مبدا ومعاد چیزی نیست، لذا اصول دین هم بیش از سه اصل نیست، اول، مبدا شناسی; دوم، معادشناسی; سوم، پیامبرشناسی، واین جمله که از امیرالمؤمنین... نقل شده است: «رحم الله امرء عرف من این وفی این والی این‏» خدای رحمت کند کسی را که بداند از کجا و در کجا وبه کجاست.   گفته‏اند ناظر به این سه اصل دینی است، ودر فهمیدن این سه اصل ذکورت و انوثت ‏شرط نیست، یعنی نه مذکر بودن شرط است و نه مؤنث ‏بودن مانع. انبیا هم که انسانها را به این سه اصل دعوت نموده‏اند نه دعوتنامه‏ای برای خصوص مردها فرستاده‏اند ونه زنها را از شرکت در این مراسم محروم داشته‏اند. وقتی قرآن کریم از زبان پیامبر اکرم صلی الله علیه واله فرماید:   ادعو الی الله علی بصیرة انا و من اتبعنی (1) من و هر که از من پیروی کرد دعوت می‏کنیم به سوی خدا واز روی بصیرت. این دعوت، شامل همه انسانهاست ، و اگر پیامبری دعوتنامه برای یک مرد به عنوان زمامدار یک کشور می‏نویسد، پیامبر دیگری هم دعوتنامه برای یک زن به عنوان زمامدار یک کشور می‏نویسد. اگر رسول خداصلی الله علیه و اله زمامداران مرد را به اسلام دعوت کرد، سلیمان‏سلام الله علیه هم زمامدار زن را به اسلام فراخواند ، هم دعوتها عام‏اند و هم مدعوها ، وهیچ اختصاصی در بین نیست. لسان قرآن، لسان فرهنگ محاوره   گرچه ذات اقدس اله درباره کیفر اعمال ، می‏فرماید: کل امرء بما کسب رهین (2) هرکس در گرو کسب و کار خود است. اما این «امرء» در مقابل «امرئه‏» نیست، بلکه فرهنگ محاوره این است که از انسان به عنوان «مردم‏» یاد شود ، نه به عنوان مرد در مقابل زن. وقتی زن ومرد در صحنه انقلاب حضور پیدا کردند، می‏گویند: مردم ایران، انقلاب کردند ویا اگر زن ومرد نسبت‏به یک مطلبی سؤال دارند گفته می‏شود «مردم‏» چنین می‏گویند، این مردم یعنی «توده ناس‏» نه این که مرد در مقابل زن باشد. بنابراین، در این آیه که می‏فرماید: کل امرء بما کسب رهین یعنی، هر مردی در برابر کسب خود مرهون است ودرگرو کار خود است، منظور مرد در مقابل زن نیست، چه این که همین معنا را در آیه‏ای دیگر با تعبیر «نفس‏» بیان می‏کند ومی‏فرماید: لیس للانسان الا ما سعی وان سعیه سوف یری ثم یجزیه الجزاء الاوفی (3) نیست‏برای انسان جز آنچه تلاش نموده است، ونتیجه تلاش خود را به زودی می‏بیند، سپس هرچه تمامتر پاداش داده می‏شود. بنابراین، مساله جزا وجریان معاد اختصاص به گروه خاص ندارد، وچون معاد بازگشت‏به همان مبدا است، لذا هر انسانی در برابر کار خود مسؤول است ودر اینجا زن ومرد دخیل نیست، در مبدا شناسی وتقرب به مبدا هم همچنین. اینها تعبیرات معنوی قرآن کریم است. گاهی قرآن همین معارف معنوی را با بیان الفاظ صریح ذکر می‏کند، تا به ما بفهماند فرهنگ محاوره اعم از مذکر ومؤنث است واگر یک وقت‏به نام مردم مطلبی بیان شد منظور مرد در مقابل زن نیست، آیاتی نظیر آیات سوره آل عمران که در مورد مهاجرت مهاجرین صدر اسلام است از موارد صریح در این معنا است. چون وقتی علی بن ابی‏طالب‏علیه افضل صلوات المصلین هجرت کرد، فواطم وچند بانوی دیگر هم با حضرت هجرت کردند. خداوند تبارک وتعالی در این مورد می‏فرماید: انی لا اضیع عمل عامل منکم من ذکر او انثی (4) یعنی، من کار هیچ صاحب کاری از شما را ضایع نمی‏کنم چه زن چه مرد، پاداش هجرت شما محفوظ است. زن اگر هجرت کرد ماجور است ومرد نیز اگر مهاجر شد ماجور است. در این آیه ضمن این که حکم به تساوی زن ومرد در فضیلت هجرت شده است اما لفظ را طوری بیان فرمود که به بفهماند اگر سایر الفاظ مذکر بود، منظور مرد در مقابل زن نیست، زیرا در همین آیه کلمه من ذکر او انثی یا بیان «عامل‏» است، یا بیان «منکم‏» ، در حالی که هم «عامل‏» مذکر است، هم «منکم‏» . اگر چنانچه عامل در مقابل عامله باشد دیگر نمی‏شود گفت: «عامل من ذکر او انثی‏» ، واگر «منکم‏» در مقابل «منکن‏» باشد، دیگر نمی‏توان گفت: «من ذکر او انثی‏» ، پس معلوم می‏شود که این «عامل‏» را در مقابل «عامله‏» وهمچنین «منکم‏» را در مقابل «منکن‏» نباید معنا کرد واین شاهد خوبی است‏بر این مدعا که اگر تعبیرات قرآنی به صورت مذکر آمده است‏براساس فرهنگ محاوره می‏باشد نه بر اساس ادبیات کتابی. در سوره مبارکه نحل نیز می‏فرماید: من عمل صالحا من ذکر او انثی وهو مؤمن فلنحیینه حیاة طیبة (5) در این آیه سه لفظ را بیان فرموده که هر سه لفظ به صورت مذکر آمده است، اما در اثنای آیه، خداوند می‏فرماید: خواه زن باشد خواه مرد، واین نه با قسمت قبل آیه هماهنگ است ونه با قسمت‏بعد آن، زیرا در اول آیه آمده است من عمل صالحا که هر دو لفظ «من‏» و «عمل‏» به صورت مذکر بیان شده است، البته ممکن است درباره «من‏» گفته شود که اعم از زن ومرد است، اما لفظ دوم که «عمل‏» می‏باشد مخصوص مذکر است، وبعد در ادامه آیه می‏فرماید: ... من ذکر او انثی وهو مؤمن فلنحیینه که در اینجا نیز لفظ «مؤمن‏» ، وضمیر «هو» و ضمیر مفعولی در فلنحیینه مذکر آمده است، ودر حقیقت چهار لفظ مذکر در آیه ذکر شده است. بنابراین، باید دید جمله من ذکر او انثی بیان چیست؟ اگر بیان «عمل‏» است، که «عمل‏» فقط مذکر را شامل می‏شود وضمیر مذکر بعدی هم که فرمود «فلنحیینه‏» به خصوص مذکر بر می‏گردد. پاسخ صحیح آن است که در اینجا ذات اقدس اله می‏خواهد به ما بفهماند «من‏» که به صورت مذکر تعبیر می‏کنم بر اساس فرهنگ محاوره است، نه این که عمل وحیات طیب، مخصوص مرد باشد. بنابراین، نباید به زحمت افتاد که چرا پیامبر اسلام‏علیه الاف التحیة والثناء فرمود: «طلب العلم فریضة علی کل مسلم‏» (6) ونفرمود «مسلمه‏» تا پاسخ داده شود، که در برخی نسخ مسلمه دارد، یا در برخی از روایات «مسلمه‏» هم اضافه شده است، یا این که بعضی از محدثان «مسلمه‏» را هم نقل کرده‏اند. اصلا زحمت‏سؤال را نباید تحمل کرد تا نوبت‏به زحمت جواب برسد. قرآن کریم در عین حال که ما را به عظمت آن معنا آشنا می‏کند، ما را به خصوصیت فرهنگ محاوره هم راهنمایی می‏کند. می‏فرماید اگر سخن از مذکر است نه برای آن است که این وصف، وصف مذکرها است‏بلکه برای این است که در مقام لفظ اینچنین تعبیر می‏شود. پي نوشت ها :   1- یوسف، 108. 2- طور، 21. 3- نجم، 40- 39. 4- آل عمران، 195. 5- نحل، 97. 6- بحار الانوار، ج‏1، ص‏171.   منابع: زن در آئینه جلال و جمال، جوادی آملی ، عبدالله؛ ارسالي از طرف کاربر محترم : cosama /خ  
#دین و اندیشه#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 446]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن