واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: سينماي جنگ به روايت طنزسينماي جنگ علاوه بر اين که خود يک ژانر مستقل در سينما به حساب مي آيد ، داراي اين ظرفيت و پتانسيل است که ژانرهاي ديگر را هم در خدمت خود بگيرد . قطعا يکي از جذاب ترين اين ژانرها که در يک تضاد ظاهري هم با سينماي جنگ دارد طنز و کمدي است .
تجربه سينماي ايران در اين زمينه نشان مي دهد که آثارسينماي دفاع مقدس که در ساختاري طنز روايت شده است ، دست کم در جذب مخاطب حتي نسبت به آثار کميک متداول موفق تر است و اين خود امتياز خوبي براي فيلمسازان جنگ محسوب مي شود تا از ظرفيت بالاي مخاطبان در اين ژانر براي بيان حرف و حديث هاي خود بهره بگيرند حتي با زبان طنز.شايد به جرأت بتوان گفت که فيلم سينمايي " ليلي با من است " ساخته کمال تبريزي نقطه عزيمت سينماي دفاع مقدس در حوزه طنز باشد که اتفاقا به اعتقاد نگارنده هنوز هم بهترين اثر در اين حوزه است که تا کنون تجربه نشده است هر چند در سال هاي اخير "اخراجي ها" ي مسعود ده نمکي در اين باره سرو صداي زيادي راه انداخته است. اتفاقا مقايسه اين دو اثر مي تواند به آسيب شناسي طنز در سينماي دفاع مقدس کمک کند تا ويژگي ها و شاخص هاي اين ساختار ترکيبي را به درستي درک کرد و تصوير دقيق تري از طنز جنگي ارائه کرد. اگرچه زبان طنز داراي عناصر مشترکي است که مستقل از محتواي يک اثر هنري قابل شناسايي است ، اما هيچ فرمي از تآثير پذيري محتواي و مضامين خود مصون نيست و قطعا شکلي جديد به خود مي گيرد. سينماي دفاع مقدس البته با همه اشکال طنز پردازي تطابق ندارد و به دليل مؤلفه هاي ذاتي خود نمي تواند با انواع مختلف کمدي همسويي داشته باشد . بهترين شيوه طنز براي آثار جنگي طنز موقعيت است که در" ليلي با من است " هم تجربه شد . موقعيت جدي جنگ در درون خود وضعيتي متضاد خلق مي کند که مي تواند بستر خوبي براي طنز پردازي باشد. پرويز پرستويي در" ليلي با من است" نقش شخصيتي را بازي کرد که به شدت از محيط جنگ هراس داشت اما بنا به حوادث و اتفاقاتي به اجبار در خط مقدم جبهه قرار گرفت . اين دوگانگي به شکل طبيعي داراي موقعيتي کميک است که در عين التزام به مولفه هاي سينماي جنگ در ذيل ژانر کمدي هم قرار مي گيرد.که آثارسينماي دفاع مقدس که در ساختاري طنز روايت شده است ، دست کم در جذب مخاطب حتي نسبت به آثار کميک متداول موفق تر است و اين خود امتياز خوبي براي فيلمسازان جنگ محسوب مي شود تا از ظرفيت بالاي مخاطبان در اين ژانر براي بيان حرف و حديث هاي خود بهره بگيرند حتي با زبان طنز. در ميان انواع مختلف طنز هم بيش از همه طنز موقعيت داراي جاذبه و البته منطق دراماتيک است که سينماي کمدي ايران در اين زمينه داراي ضعف هاي عمده اي است. متاسفانه در دهه اخير شاهد رشد قارچ گونه طنزهاي سطحي و عوام زده در سينماي ايران هستيم که بخش عمده اي از عملکرد خود را وامدار برنامه هاي تلويزيوني است . اين سطحي نگري در سينماي طنز جنگي نيز با ساخت " اخراجي هاي " 1و 2 امتداد يافته است و برخلاف استقبالي که از سوي مخاطب صورت گرفت به لحاظ سينمايي و از منظر منتقدان و صاحب نظران داراي وجاهت هنري نيست. اين رويکرد به فيلمسازي و طنز بيش از هر چيز اعتبار سينماي دفاع مقدس را مخدوش مي کند و حتي ممکن است به اين نگرش دامن بزند که روايتي طنز از سينماي جنگ به ابتذالي هنري در اين ژانر منتهي مي شود . هنوز بسياري از فيلمسازان ما فرق طنز و هجو و کمدي و انواع و ابعاد آن را نمي شناسند .
سينماي جنگ به دليل برخي موقعيت هاي اکشن و جلوه هاي ويژه از ظرفيت هاي ويژه اي براي طنز موقعيت برخوردار است که گونه هاي ديگر سينمايي کمتر از آن برخوردار هستند و اين امکان را به کارگردان و فيلمنامه نويس مي دهند که از اين ابزارها در جهت بسط روايت خود استفاده کنند. همچنين حضور افراد مختلف در جنگ ، امکان بيشتري به تمهيدات شخصيت پردازي مي دهد تا کاراکترهاي کميک متنوعي ايجاد کرد. در همين اخراجي ها - که البته بيشتر با تيپ سازي در آن مواجهه بوديم - انواع شخصيت ها خلق شد که شايد کمتر در يک فيلم کمدي شاهد آن بوديم . جبهه و فضاي آن محيط مناسبي است تا از تضاد فکري و شخصيتي آدم ها در آن براي خلق موقعيت هاي طنز استفاده شود . در اين ژانر حتي مي توان با شوخي به برخي باورها و خاطره ها نيز پرداخت که از خط قرمز تقدس سينماي جنگ خارج نباشد . اساسا بسياري از موقعيت هاي کميک برساخته شرايط جنگ است که در خارج از اين متن امکان بروز نمي يابد و سينما مي تواند آنها را در عرصه تصوير به نمايش بگذارد و حتي مهم تر از اينها سينماي جنگ مي تواند از زبان طنز براي تبيين و تبليغ ايدئولوژي و انگاره هاي فلسفي آميخته با جنگ نيز استفاده کند و چه بسا اين تمهيد بتواند در جذب مخاطب نيز موفق تر عمل کند. جنگ اگرچه تلخ ترين و خشن ترين تجربه بشري در مناسبات انساني و سياسي است ، اما داراي لايه هاي متعددي از تجربه هاي گوناگون انساني است که در شرايط استثنايي و دشوار مبارزه خود را نشان مي دهد و قابليت دراماتيک دارد. شکوفايي طنز در سينماي دفاع مقدس البته مستلزم شرايط فرا متني هم است که توسط مديران فرهنگي – هنري جامعه ايجاد خواهد شد . بديهي است وقتي قرار است از مفاهيم و باورهاي مقدس در عرصه هنر
استفاده شود به تساهل و تسامح بيشتري نياز است تا قوه تخيل و تدبر آدمي در ساحت هنر فرصت تجربه اندوزي داشته باشد و بپذيرم که سينماي جنگ در دوران پس از آن به ساختار و روايت هاي متکثري نيازمند است تا هم به ماندگاري اين ژانر در سينماي ايران کمک کند و هم ، زباني متناسب با شرايط تاريخي و اجتماعي زمان خود به دست آورد تا بتواند بر مخاطبان خود تأثير بگذارد. همان طور که زبان موعظه و نصيحت اخلاقي هميشه تراژديک و غم انگيز نيست و خطيبان از شيوه هاي مختلفي براي سخنراني استفاده مي کنند ، زبان سينماي جنگ هم هميشه جنگي و جدي نيست و بسياري از گزاره هاي اخلاقي و سياسي موجود در آن را مي توان با زبان طنز و ظرافت هاي لطيف بازنمايي کرد. اين هميشه تفنگ و توپ و تانک نيست که نشانه سينماي جنگي است گاهي لبخند يک رزمنده يا شوخي يک فرمانده بهتر مي تواند فضاي جبهه و جنگ را به تصوير بکشد و يا مخاطب را درگير درام فيلم نمايد. گوشه اي از اين ظرافت هاي طنازانه را در " روز سوم " محمد حسين لطيفي نيز شاهد بوديم . سينماي جنگ براي بيان حرف هاي خود فقط به سلاح گرم و سرد نيازندارد ، گاهي سلاح خنده در ميان آتش و خون مي تواند زبان رساتري براي عرصه سينماي جنگ و آدم هايش باشد.بخش سينما و تلويزيون تبيان منبع :خبرگزاري سينماي ايران
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 389]