واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
خدمات علمي جابربن يزيد جعفي به اسلام و شيعه(4) نويسنده:**دكتر محمود كريمي/سعيد طاوسي مسرور فقه يعقوبي نام جابر بن يزيد جعفي را در زمره ي فقهاي برجسته ي اواخر دوره ي اموي و اوايل دوره ي عباسي آورده است([بي تا]،ج2، صص348-363)وبنابر گزارش ابن سعد، در زمان امارت خالدبن عبدالله قسري بر كوفه (105-120ق)، هرگاه عيسي بن مسيّب بجلي قاضي اين شهر، بر مسند قضا قرار مي گرفت، جابر جعفي نيز در كنار او مي نشست(ابن سعد،[بي تا]، ج6، ص346/براقي نجفي، 1424ق، ص275-276).از برخي اخبار روشن مي شود كه او گاهي به قضا مي پرداخته است(ابن حبان،[بي تا]، ج3،ص121-122).اين مطالب نشان مي دهد جابر فقيهي توانمند بوده(1)واينكه نجاشي روايات او در حلال و حرام را اندك دانسته(1416ق، ص128)، تنها در مقايسه با روايات فراوان وي در عقايد تفسير، اخلاق، سنن وساير معارف است(موحدابطحي، 1417ق، ج5، ص68). خويي، نظر نجاشي را عجيب دانسته، چنين اظهار كرده است:"با وجود روايات فراوان جابر در كتب اربعه،(2)احتمالاً مراد نجاشي آن بوده كه اكثر روايات او، به جهت ضعيف بودن راويان احاديث وي، غير قابل اعتناست و آنچه ثقات از جابر روايت كرده اند، و از اين مقدار اندك نيز،تعداد كمي در مورد حلال و حرام است(خوئي، 1413ق، ج4، ص345). شبيري زنجاني نيز از جابر جعفي با تعبير"واسع الرواية في الفقه"ياد كرده است(1394ق،ج1، ص352)؛ در تاييد اين نظر اينكه فقهاي اماميه از قرن ها پيش تاكنون در ابواب مختلف فقه اماميه، به روايات جابر جعفي استناد كرده اند(براي نمونه ر.ك به:جعفربن حسن حلي، 1364، ج2، ص227/عاملي جزيني، 1419ق، ج4، ص452-453/نجفي، 1367، ج4، ص324، ج10، ص261-262، ج30، ص135-136/انصاري،[بي تا]، ج2، ص332/همداني،[بي تا]، ج1، ق1، صص148و 236، ج1، ق2، ص425، ج2، ق1، صص136، 232و 367، ج2، ق2، ص434/نائيني، 1411ق، ج1، ص57/امام خميني، 1421ق، ج3، ص20/همو، 1410ق، ج2، صص4-5، 18 و 26-27). از عبدالرحمن فرزند شريك بن عبدالله نخعي كوفي، نقل شده كه پدرش، ده هزار مسئله از جابر جعفي روايت كرده است(مزي، 1413ق، ج12، 472).اكثر روايات شريك از جابر، فقهي است (براي نمونه ر.ك به: مالك بن انس، 1323،ج1، ص95/ابن ابي شبيه كوفي، 1409ق، ج1، صص312، 423،474و 516؛ ج2،صص26و 414، ج3، ص235)و نشان مي دهد جابربن يزيد، علاوه بر مرجعيت در حديث و سنن، تفسير و تاريخ، در فقه نيز مرجعيت داشته است.(3) روايات جابر در ابواب گوناگون فقهي در آثار اماميه و غير اماميه آمده است از آن جمله به موارد ذيل مي توان اشاره كرد: -طهارت(صنعاني،[بي تا]، ج1، ص343/نوري، 1408ق، ج1، ص297)؛ -نماز(مالك بن انس، 1323، ج1، ص81/صدوق، 1412ق، ص94/طوسي، 1365، ج3، ص48)؛ -ازدواج و زناشويي(صدوق، 1404ق، ج3، ص410/بحراني،[بي تا]، ج23، ص141)؛ -حج وعمره(ترمذي، 1403ق، ج2، ص211)؛ -ارث(طوسي، 1390، ج4، ص174)؛ -غسل و تدفين ميت(راوندي، 1407ق، ص267/هيثمي،[بي تا]، ص96). شايان توجه است در آثار اهل تسنن، برخي از روايات فقهي وي به نقل از امام باقر(ع)و ساير روايات از مشايخ سني اوست.اين امر نشان مي دهد در زمان حيات وي، علاوه بر شيعيان اهل تسنن نيز در فقه به وي مراجعه مي كردند و او در پاسخ، به جز آراي امام باقر(ع)به آراي مشايخ سني خود چون عامر شعبي، طاووس يماني، عطا بن ابي رباح، قاسم بن محمد بن ابي ابكر، سالم بن عبدالله بن عمر و مغيرة بن شبيل احمسي استناد مي كرد(صنعاني،[بي تا]، ج1، ص343/ابن ابي شيبه كوفي، [بي تا]،ج1، صص42، 56، 485و 525/ابوداوود سجستاني، 1410ق، ج1، ص233). گفتني است او از راويان حديث نبوي"لاضرر و لاضرار"(ابن ماجه قزويني،[بي تا]، ج2، ص784)،(4)از مشهورترين قواعد فقهي است(مكارم شيرازي، 1411ق، ج1، ص28). 1.شهرت وي در فقه تا بدان جاست كه در منبعي متقدم، از او با تعبير"جابر بن يزيد الفقيه"ياد شده است؛ (ر.ك به:قاسم بن سلام، 1410ق، ص321). 2.طريق صدوق و طريق طوسي به جابر، هر دو ضعيف است(ر.ك به: خويي، 1413ق، ج4، ص345). 3.او را از برجسته ترين فقهاي شيعه در عصر صادقين دانسته اند(ر.ك به:زركلي،1980م، ج2، ص105/سبحاني، 1420ق، ج1، ص308). 4.جابرجعفي اين حديث را مسندا از ابن عباس روايت مي كند و علاوه بر سنن ابن ماجه، در برخي ديگر از منابع سني نيز نقل شده است(ر.ك به: سيستاني، 1414ق، ص76-77). منبع:فصلنامه شيعه شناسي شماره 28 /ن
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 325]