تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 16 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):هر كس نصيحت را بپذيرد، از رسوايى به سلامت مى ماند.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826413315




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

كنكاشي در انديشه ي دفاعي امام خميني(قدس سره)


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
كنكاشي در انديشه ي دفاعي امام خميني(قدس سره)
كنكاشي در انديشه ي دفاعي امام خميني(قدس سره)   نويسنده:محمود اصغري   چكيده   آن چه كه در انديشه ي دفاعي خميني بسيار حائز اهميت است، تلفيق آرمان گرايي با واقع گرايي است،كه برگرفته از اعتقاد و باورايشان به اسلام و آموزه‌هاي اسلامي‌است. امام خميني،درعين وفاداري به آرمان‌ها در دفاع از اسلام و ارزش‌هاي اسلامي،آن چنان واقع گرايانه به رويدادهاي اجتماعي مي‌نگرد كه گويا يك مشاهده گر تجربه گرا آنها را رديابي مي‌كند. در واقع امام بالاترين اهتمام خود را بر آن نهادند كه با حفظ آرمان‌هاي بلند اسلامي،شرايط سياسي زمانه را با تمام پيچيدگي هاي خود دريابند و بر اساس شيوه‌هايي نو، راهي براي تحقق آرمان‌ها بيابند. نويسنده براين باوراست كه آن چه که نقطه ي تمايز انديشه ي دفاعي امام خميني(قدس سره) را تشكيل مي‌دهد تلفيق آرمان گرايي با واقع گرايي است كه توانست در دوران انقلاب اسلامي،به ويژه در دوران هشت سال دفاع مقدس،كارآمدي خود را به خوبي به اثبات برساند؛ تا جايي كه به تعبيرخودشان «ما در جنگ ريشه‌هاي انقلاب پر بار اسلامي‌مان را محكم كرديم». واژگان كليدي:امام خميني، دفاع، آرمان گرايي، واقع گرايي، مقاومت، مبارزه، ايران. مقدمه   نهضت كم نظيري را كه امام(قدس سره) رهبري كرد و آن را به پيروزي رساند،رستاخيز بزرگي بود كه ذهن و زندگي بخش قابل توجهي از انسان‌هاي اين عصر و زمانه را در برگرفت و امواج خروشان طوفاني كه از ايران اسلامي‌برخاست،از يكسو، صخره‌هاي پندار محافظان نظم نوين حاكم برجهان امروز را لرزاند و از سوي ديگر،درياي دل فسرده ي محرومان و تحقير شدگان تاريخ را به تلاطم واداشت. طبيعي است كه دوستي‌ها و دشمني‌ها نسبت به سلسله جنبان اين نهضت و ميراث او، كه جمهوري اسلامي‌است، به بزرگي خود نهضت باشد. جنگ تحميلي عراق عليه نظام اسلامي‌ايران، كه در واقع تهاجم شرق و غرب را عليه اين نظام در پي داشت،بيان گر همين معناست. پرسش‌هاي اصلي متن، كه مركز ثقل اين پژوهش را تشكيل مي‌دهد،عبارتند از اين كه: «امام خميني چه روشي را براي دفاع از آرمان‌هاي مقدس خود،كه همان دفاع از آرمان‌هاي مقدس اسلامي‌است،در دوران جنگ تحميلي برگزيدند؟؛ منابع و مباني اين انديشه ي دفاعي چيست؟ و از چه راهي راهبردهايي براي دست يابي به هدف بهره گرفتند؟». نويسنده براين باور است كه انتخاب رويكرد ديني در دفاع توسط امام خميني آزموني عيني بود در كارآمدي تلفيق آرمان گرايي با واقع گرايي به عنوان مظهر نو انديشي در فرايند تاريخي حركت‌هاي احياگرانه جهان در عصر كنوني. از اين رو،ضرورت ايجاب مي‌كند تا ميراث عظيم فكري، عملي دفاعي اين شخصيت عظيم به نسل حاضر و آيندگاني كه از پي خواهند آمد منتقل شود. اين نوشتار در دو بخش به اين مهم خواهد پرداخت. بخش اول: ماهيت، ايده و هدف   ماهيت دفاع   دفاع در انديشه ي امام خميني ماهيتي الهي و انساني دارد. بدين جهت است كه به تعبير ايشان «حضور توده ي مردم در صحنه ي جهاد و دفاع در جهت اطاعت خدا» مطرح است(امام خميني، بي تا، 24). در راستاي چنين برداشتي از ماهيت دفاع است كه پيروزي‌هاي به دست آمده در ميدان نبرد با دشمن در هشت سال دفاع مقدس را از جانب خداي سبحان دانسته و مي‌گويد: بار الها جوانان رزمنده ي ايران فتح را از تو مي‌دانند و به قدرت خويش مغرور نيستند و اگر غرور و سرفرازي هست، تو نازل فرمودي و رعب و وحشت را در قلوب دشمنان آنان كه دشمنان اسلام اند انداختي (صحيفه ي نور، 1369، ج16، 100). براين مبنا،به اعتقاد وي «اين جنگ تحميلي شكوه و عظمت ايمان و اسلام را در پهناور جهان منتشر نمود» (همان، ج16، 101). مبناي ديدگاه امام   مبناي ديدگاه امام خميني در برداشت چنين مفهومي‌از ماهيت دفاع،كه در بينش اسلامي‌از جهاد به شمار مي‌آيد، را بايد برخاسته از آيات و روايات و سيره ي عملي معصومين دانست. آيات؛قرآن كريم در آيات متعددي از جمله آيه ي 27 سوره ي مباركه نسا «اَلَّذينَ آمَنوُا يُقاتِلوُنَ في سَبيلِ اللهِ وَ الَّذينَ كَفَروُا يُقاتِلونَ في سَبيلِ الطّاغُوت ...»؛ درآيه ي 75 همين سوره « وَ مَا لَكُمْ لا تُقاتِلوُنَ في سَبيلِ اللهِ ...»؛ همچنين در آيه ي 111 سوره ي توبه «اِنَّ اللهَ اَشْتَري مِنَ الْمؤْمِنينَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَموالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ يُقاتِلوُنَ في سَبيلِ اللهِ فَيَقْتَلوُنَ و يقتلون وَعْداً عَليهِ حَقَاً في التَّوْراةِ وَ الْاِنْجِيلِ ...»، تصريح بر ماهيت جهاد، كه «في سبيل الله» باشد، نموده است. احاديث و روايات؛احاديث و روايات اهل بيت (ع)نيز تصريح بر ماهيت الهي جهاد دارد،كه به برخي از آنها اشاره مي‌شود. رسول اكرم اسلام (ص)مي‌فرمايند: « خيرالناس رجل حبس نفسه في سبيل الله يجاهد اعداءه يلتمس الموت او القتل في مصافه» (نوري، 1383، ج11، 17)؛ بهترين مردمان مردي است كه خود را وقف راه خدا كرده است و با دشمنان او جهاد مي‌كند و خواستار مرگ يا كشته شدن در ميدان كارزار است. در بياني از امام علي نيز اين چنين آمده است: « ان الله القتل علي قوم و الموت علي آخرين و كل آتيه منيته كما كتب الله له فطوبي للمجاهدين في سبيله، و المقتولين في طاعته» (ابن ابي الحديد، 1378 ه‍ ، ج3، 184)؛ خداوند براي گروهي كشته شدن در راه خودش را قرار داده و براي گروهي ديگر مرگ طبيعي را،و هرگروه آن چه را كه مقدر اوست به آن خواهد رسيد؛پس خوشا به حال مجاهدان در راه او و كشته شدگان مسير طاعتش. سيره ي معصومين؛آن چه كه سيره ي اهل بيت به دست مي‌آيد، اين است كه آنان هيچ كاري را جز براي رضاي خدا و در راه اطاعت از او انجام نمي‌دادند. اولياي دين براي جهاد در راه خدا و دفاع از ارزش‌هاي الهي سر از پا نمي‌شناختند و حتي آرزوي برگشت دوباره به دنيا را پس از كشته شدن در راه خدا طلب مي‌كردند. نبي مكرم اسلام،خود در اين باره چنين مي‌فرمايد: «لو ودت اني اغزو في سبيل الله فاقتل، ثم اغزو فاقتل،ثم اغزو فاقتل»؛ دوست دارم كه در راه خدا جهاد كنم تا كشته شوم،باز هم جهاد كنم تا كشته شوم، همچنان جهاد كنم و كشته شوم. امام مجتبي (ع)،در حديثي در اين باره مي‌فرمايد: «لقد حدثني حبيبي جدي رسول الله(ص)ان الامر يملكه اثنا عشر اماماً من اهل بيته و صفوته، ما منا الا مقتول او مسموم» (مجلسي، 1364، ج 27، 214)؛جد محبوبم رسول خدا براي من چنين گفته است كه دوازده نفر از اهل بيت و برگزيدگان خاندانش امر پيشوايي امت را به عهده مي‌گيرند، همه ي ما به وسيله شمشير يا سم كشته خواهيم شد. برهمين مبناست كه امام خميني،دراعلاميه اي كه در چهلمين روز شهادت شهداي تهران در بيستم مهرماه پنجاه و هفت صادرنمودند،دادن خون در راه خدا و اسلام را تأسي و پيروي از سيره ي معصومين دانسته و مي‌فرمايد: خواهران و برادران عزيز،صبور باشيد و سستي و ضعف از خود نشان ندهيد،راه شما راه خدا و اولياي خداست، خون شما در راهي مي‌ريزد كه خون پيامبران و امامان و اصحاب صلاحيت دار آنان ريخته شده است،شما به آنان مي‌پيونديد و اين،نه تنها غم ندارد كه شادي آوراست. (صحيفه ي نور، ج 2، 143). ايده تفكر   رهيافت آرمان گرايانه   ايده و تفكرامام خميني برگرفته از مكتب دفاعي الهي اسلام است،كه ساختار و دكترين آن را عاشورايي انديشيدن شكل مي‌دهد.ازاين رو،معيار پيروزي و شكست، انجام تكليف است؛ بدين معني كه اگر به تكليف عمل شود، پيروزي بدست آمده است و اگر به تكليف عمل نشود، ولو در ظاهر پيروزي به دست آمده باشد، اما در واقع شكست است. بنابراين معيار پيروزي،اداي تكليف است. بدين جهت است كه امام خميني (قدس سره)معتقد است «ما درجنگ براي يك لحظه هم نادم و پشيمان از عملكرد خود نيستيم. راستي مگر فراموش كرده ايم كه براي اداي تكليف جنگيده ايم و نتيجه فرع آن بوده است» (صحيفه ي نور، ج 21، 102-88). ايشان مبناي چنين ايده و تفكر آرماني را سيره ي انبيا و معصومين(ع) دانسته و مي‌فرمايد: اگرهمه ي انبيا و معصومين در زمان و مكان خود مكلف به نتيجه بودند؛هرگز نمي‌بايست از فضاي توانايي عمل خود فراتر بروند و سخن بگويند و از اهداف كلي و بلند مدتي كه هرگز در حيات ظاهري آنان جامه ي عمل نسبت به هدف از آن شكل مي‌دهد.خود در اين باره مي‌فرمايد: جهاد اسلام مبارزه با شرك‌ها و بي عفتي ها و چپاول‌ها و بيدادگري‌هاست. در راستاي چنين بينشي نسبت به هدف از دفاع و جهاد در راه خداست كه مي‌فرمايد: جنگ ما جنگ ايمان و رذالت بود و اين جنگ از آدم تا ختم زندگي وجود دارد،(صحيفه ي امام ،1378،ج284،21). (امام خميني (قدس سره) در مقايسه ي بين هدف در جنگ و جهاد در اسلام با آن چه که در جنگ هاي فاقد ماهيت الهي در جهان وجود دارد،مي‌فرمايد: جنگ جهانيان براي راه انداختن شهوت و لذت حيواني است، گو اين كه کشورها پايمال شوند و خانواده ها بي سامان گردند (همان). ازمنظرامام هدف جنگ‌ها انسان‌ها هستند. اگر اين انسان كه خود هدف است،خود را درك كند، مي‌تواند درمقابل جنگ‌ها كه براي تحميل اراده بر او به وجود آمده اند،ايستادگي نمايد. امام (قدس سره)به بهره گيري از جريان عاشورا، به خوبي به تبيين اين مطلب مي‌پردازد و چنين نتيجه مي‌گيرد كه اگرچه به ظاهر سپاه بني اميه در جريان كربلا پيروز شدند، ولي هرگز نتوانستند اراده شان را بر اصحاب و ياران ابي عبدالله الحسين تحميل كنند. در نتيجه پيروز واقعي در آن ميدان، ياران سالار شهيدان شدند. $بهره گيري از رهيافت آرمان گرايانه با وجود آن كه يكي از آثار و پيامدهاي هر جنگ و نبردي، آن هم در طولاني مدت،مشكلات اخلاقي و اجتماعي آن است، امام خميني بر مبناي همان رهيافت آرمان گرايانه توانست ميدان نبرد را ميدان سازندگي روحي و معنوي رزمندگان قرار دهد؛ به گونه اي كه افراد با شرايط مختلف و سوابق گوناگون به محض ورود به جبهه و حضور در جمع رزمندگان دچار يك انقلاب روحي و رفتاري مي‌شدند. در واقع رزمندگاني كه از چنين بينش عظيمي‌بر مبناي تعاليم امام خميني بهره گرفتند،از مصاديق مجاهداني گرديدند كه علي(ع) در وصف آنان مي‌فرمايد: «... حملوا بصائرهم علي اسيافهم،و دانوا لربهم بامر واعظهم» (دشتي،1379، 276)؛ آگاهي و بينش خود را بر شمشيرهاي خود حمل كردند و به امر واعظ و پند دهنده ي خود به پرستش پروردگار خويش پرداختند. امام خميني (قدس سره)با درك چنين حقيقت و واقعيتي از دست يابي رزمندگان به ايمان والا و كامل در ميدان نبرد با دشمن متجاوز،در توصيف آنان مي‌فرمايد: اين ايمان است كه اين‌ها را اين طور كرده، آن پاسدار و آن ارتشي كه در سنگر خودش نماز شب بخواند، اين ارتشي مثل شير مقاومت مي‌كند، براي اين كه براي خداست (صحيفه ي نور، ج 17، 114). اين ايمان است كه سرباز را و هر كس ديگر را، حتي در خلوت و تنهايي، از خيانت به كشور و هم ميهنان باز مي‌دارد. ايمان به خداست كه روح شجاعت و شهامت به بشر مي‌دهد. ايمان به آن جهان و سعادت آن است كه انسان را تا دم مرگ با پشتكار خستگي ناپذير و دلگرمي‌براي خدمت به برادران خود حاضر مي‌كند. و خلاصه اين كه: «آنچه براي اين جالب غرور انگيز و افتخار آفرين است،روحيه ي بزرگ و قلوب سرشار از ايمان و اخلاص و روح شهادت طلبي اين عزيزان،كه سربازان حقيقي ولي الله الاعظم ارواحنا فداه هستند،مي‌باشد و اين است فتح الفتوح» (صحيفه ي نور، ج 15، 235). نتيجه گيري   برمبناي آن چه در اين بخش گذشت مي‌توان چنين گذشت مي‌توان چنين نتيجه گرفت كه امام در مقام دين شناس، اسلام شناس و فقيه شيعي،از منظر دين به دفاع مي‌نگرد و با زبان دين آن را تعريف و حد و مرز آن را مشخص مي‌كند، و از آن به عنوان يكي از تكاليف الهي نام برده كه همچون ديگر تكاليف، ثواب و عقاب الهي نيز بر آن مترتب است. بر مبناي رويكرد ديني در دفاع است كه مي‌فرمايد: آنهايي كه دراين چند سال مبارزه و جنگ، به هر دليل، از اداي تكليف بزرگ طفره رفتند و خودشان و جان و مال و فرزندانشان و ديگران را از آتش حادثه دور كرده اند، مطوئن باشند که از معامله با خدا طفره رفته اند و زيان و ضرر بزرگي کرده اند كه حسرت آن را در روز واپسين و در محاسبه ي حق خواهند كشيد (صحيفه ي نور، ج 20، 340). بخش دوم: راهبردهاي اساسي براي دست يابي به هدف   رهيافت واقع گرايانه   در بعد داخلي   بازنگري در استراتژي دفاعي؛تشكيل بسيج   پيروزي انقلاب اسلامي،در كنار پيامدهاي گسترده اي كه در سطوح ملي و منطقه اي و جهاني پديد آورد،از زاويه ي بازنگري در الگو و نظام دفاعي كشور، ضرورت‌هاي نويني را پيش كشيد. راهبرد فراگيري كه از منظر امام خميني(قدس سره) بيش از هر چيز بهره گيري از توانمندي‌هاي بومي‌و درون زا را مد نظر داشت، توجه وتأكيد بر الگوي نقش آفريني مردمي‌بر محور بسيج عمومي‌در عرصه ي صيانت از كيان اسلام و انقلاب بود. مام خميني در اولين بيان صريح در باب دفاع همه جانبه، بلافاصله بعد از اشاره به اين راهبرد،سخن از بسيج مي‌گويد و معتقد است: اگر بر كشوري نداي دلنشين تفكر بسيجي طنين اندازد، چشم طمع دشمنان و جهان خواران از آن دورخواهد گرديد و الا هر لحظه بايد منتظر حادثه باشيم (ر. ك . به: صحيفه ي نور، ج 21، 52). ايشان در چارچوب ضرورت هماهنگي و ارتباط ميان نيروهاي مسلح و مردم،همواره بر ريشه يابي بسيج در بطن توده‌هاي مردمي‌پافشاري مي‌كرد. زيرا اين وضعيت را نقطه ي آغازين و شرط لازم شكل گيري و تقويت روحيه ي ملي براي فداكاري در مسير آرمان‌هاي بلند جامعه مي‌دانست؛زيرا باور داشت «ارتش بيست ميليوني و بسيج عمومي،كه با سازماندهي خود ملت مجهز مي‌شوند، آماده ي فداكاري در اسلام و كشور است» (ر. ك. به: صحيفه ي نور، ج13، 80-84). در بعد خارجي   1) وحدت امت اسلامي نگاهي هر چند گذرا به تاريخ اسلام، به ويژه در دوران معاصر،نشان دهنده ي آن است كه دشمنان اسلام هميشه از اتحاد و اتفاق مسلمانان ناخرسند و در نتيجه سعي در تفرقه و ايجاد تشتت در بين آنها را داشته و دارند. در صورت تحقق اتحاد مسلمين هيچ قدرتي ياراي برابري با مسلمانان را نخواهد داشت و در آن صورت است كه سرزمين‌هاي اسلامي‌نيز مصون از يورش قدرتهاي سلطه گر خواهد بود. به تعبير امام خميني(قدس سره): ... اگر مسلمين و دولت‌هاي اسلامي‌با هم آن پيوند اخوتي كه خداي تبارك و تعالي در قرآن فرموده است حفظ كنند، نه افغانستان مورد هجوم واقع مي‌شود و نه فلسطين مورد حمله واقع مي‌شود و نه ساير كشورها ... (صحيفه ي نور، 1361، ج 15، 271). وحدت امت اسلامي‌از جمله راه بردهاي اساسي از نظر امام خميني (قدس سره)براي دست يابي به اهداف مشاركت و همكاري ملت‌هاي مسلمان، به ويژه سران آنان،در جهت حل مشكلات مبتلا به جهان اسلام است.از اين رو،حتي دولت‌هاي تحت سلطه و چنبره ي قدرت‌هاي بزرگ را به قطع وابستگي فراخوانده و كنگره ي عظيم حج را محل مناسبي براي بحث و مذاكره و گفتگو براي اين مهم مي‌داند: منافع جهان خواران ايجاب مي‌كند كه هيچ كس حق گفتن كلمه اي كه بوي تضعيف آنان را بدهد يا خواب راحت آنان را آشفته كند ندارد (صحيفه ي نور، ج 20، 230). من به صراحت اعلام مي‌كنم كه جمهوري اسلامي‌ايران با تمام وجود براي احياي هويت اسلامي‌مسلمانان در سراسر جهان سرمايه گذاري مي‌كند و دليل هم ندارد كه مسلمانان جهان را به پيروي از اصول تصاحب قدرت در جهان دعوت نكند و جلوي جاه طلبي و فزون طلبي صاحبان قدرت و پول و فريب را نگيرد (صحيفه ي امام، 1378، ج 21،91). 2) بسيج محرومان و مستضعفان الف-درجهان اسلام   اهتمام بر ضرورت ايفاي نقش مسلمانان در صحنه ي دفاع و دفع تهديد نسبت به مرزهاي كشورهاي اسلامي‌و توجه خاص به بهره گيري از هر وسيله اي در جهت تحقق اين مهم و يا طرح اين معنا كه «در صورت تغافل و كوتاهي دولت‌هاي اسلامي،وظيفه ي ترغيب و تحريك آنان به اين مهم، بر عهده ي تمامي‌مسلمانان و در واقع تمامي‌افراد كشور است»؛ از تلاش‌هاي مسلم حضرت امام(قدس سره) است. امام(قدس سره) بر اساس آرمان بلند وحدت اسلامي‌و همچنين با توجه به واقعيت‌هاي دولت‌هاي امروزي،طرحي را پيشنهاد مي‌كنند كه متوجه مقتضيات سياسي زمانه است. در واقع اين طرح جمع بين يك آرمان فوق زماني با واقعيات زمان مند است و هدف از آن كسب اقتدار اسلامي‌براي دفاع از امت اسلامي‌است. بر مبناي چنين انديشه و تفكري است كه امام (قدس سره)پيش بيني مي‌كنند: دولت‌هاي اسلامي‌منطقه و حواشي آن مي‌توانند يك ارتش ذخيره ي ده‌ها ميليوني و يك ارتش بيش از ده ميليوني تحت پرچم براي دفاع از كشورهاي اسلامي‌داشته باشند. در واقع مي‌توان گفت كه در آغاز قرن دهم پانزدهم هجري،جهان اسلام با تب و تاب و بيم و اميد فراوان،راهي به سوي آينده ي روشن مي‌كاود؛راهي كه با مشكلات فراواني همچون دسيسه‌هاي استعمار غرب و عملكرد ضعيف و ناقص دولت‌هاي وابسته رو به رو است.مسلمانان، علي رغم گذشته ي پر تفرقه و تشتت چند صد سال اخير، به دليل آگاهي‌هاي جديد و در پرتو انقلاب اسلامي، به يگانگي، كسب هويت و حقوق اسلامي‌ و احياي مجد و عظمت ديرين مي‌انديشند. با توجه به همين واقعيت‌هاي زمانه است كه امام مي‌فرمايد: همه ي اشخاصي كه از ايشان كاري بر مي‌آيد بايد خودشان را مهيا كنند. هم بايد تجهيزات مهيا شود و هم قوه ي ايمان بايد زياد بشود (همان 2، 158). ب) در سراسر جهان   مبارزه با ظلم و ستم مهم ترين مبناي فكري در فرهنگ استراتژيك امام (قدس سره)است. از آن جا كه مظلومان جهان درميان توده‌هاي مردمي‌تحت ستم قرار دارند، سخن ايشان دائر مدارعموم مردم جهان با صرف نظر از اعتقاد ديني آنهاست. بي ترديد اين بينش مي‌تواند مبناي يك مدل حركتي در جهان اسلام و خارج از آن قرار گيرد. بر اين اساس، مي‌توان تفكر مبارزه با ظلم را در ميان مظلومان تبعيض نژادي، و همه ي مستضعفان جهان به صورت يك نهضت فكري در آورده و آن را به عنوان عنصري اساسي در فرهنگ استراتژيك، به فرهنگ سياسي در كشورها يا مناطق خاص و به فرهنگ سازماني در ايجاد يك مرجع نهضتي بدل كرد (كلهر، 1378، 15). از اين رو،از نظر امام كار ويژه ي دفاعي بسيج، به ويژه در عرصه ي بازدارندگي، منحصر به سياست‌هاي امنيتي جمهوري اسلامي ‌نبوده و گستره اي فراملي و جهاني را در بر مي‌گيرد. من اميدوارم كه اين بسيج عمومي‌اسلامي،الگو براي تمام مستضعفين جهان و ملت‌هاي مسلمان عالم باشد و قرن پانزدهم، قرن شكستن بت‌هاي بزرگ تو جاي گزيني اسلام و توحيد به جاي شرك و زندقه و عدل و داد به جاي ستم گري و بيدادگري و قرن انسان‌هاي متعهد به جاي آدم خواران بي فرهنگ باشد (صحيفه ي نور،1369،ج21،52). در انديشه ي امام خميني (قدس سره)«بسيج حد نهايي عروج انديشه ي پاك اسلامي‌است كه در صحنه ي دفاع از اسلام و فرامين الهي،لباس لشكر مخلص خدا را بر تن كرده است» (صحيفه ي نور، ج52،21). ايجاد توازن قوا   امام خميني (قدس سره)،به منظور مقابله با اهداف استعماري دشمنان مشترك ملل اسلامي،بر اين باور بودند كه كشورهاي اسلامي‌بايد از نظر قدرت و آمادگي‌هاي دفاعي، حداقل در رديف قدرت‌هاي بزرگ قرار گيرند. «مسلمانان بايد به عنوان يك نيروي بزرگ و قدرت سوم جهان خود نمايي كنند» (روزنامه ي جمهوري اسلامي، 1367/4/30). در اين صورت است كه توازن قوا به وجود آمده و موجب ترس دشمن از قدرت دفاعي مسلمانان مي‌شود. « مسلمانان بايد بدانند تا زماني كه تعادل قوا درجهان به نفع آنان برقرار نشود،هميشه منافع بيگانگان برمنافع آنان مقدم مي‌شود... هم اكنون اگر آمريكا يك كشوراسلامي‌را به بهانه ي حفظ منافع خويش با خاك يكسان كند،چه كسي جلوي او را خواهد گرفت؟...» (صحيفه ي نور، ج 20، 233). ايشان با توجه به اين اصل مهم است كه در مورد سياست دفاعي كشور بعد از قبول قطعنامه ي جنگ تحميلي و اجراي صلح مي‌فرمايد: با قبول و اجراي صلح كسي تصور نكند كه ما از تقويت بنيه ي دفاعي و نظامي‌ كشور و توسعه و گسترش صنايع تسليحاتي بي نيازشده‌ايم،بلكه توسعه و تكامل صنايع و ابزار مربوط به قدرت دفاعي كشور از اهداف اصولي و اوليه ي بازسازي است و ما با توجه به ماهيت انقلابمان،در هر زمان و هر ساعت، احتمال تجاوز را مجدداً از سوي ابر قدرت‌ها و نوكرانشان بايد جدي بگيريم (صحيفه ي نور، ج21، 38). نگاه واقع گرايانه ي امام خميني (قدس سره)به مسأله‌ي توازن قوا،اگر نگوييم برتري قوا، واقعيتي است كه دشمنان اسلام و در رأس آنها اسرائيل كه در خط مقدم جبهه‌ي نبرد با مسلمانان قراردارد، همواره تلاش كرده است از لحاظ تسليحاتي نسبت به همسايگان برتري داشته باشد و تجهيز اين رژيم به پيشرفته ترين سلاح‌هادر همين راستا مي‌باشد. شيمون پرز، در سال 1962، در مورد اهميت برتري تسليحاتي اين رژيم مي‌گويد: وجود يك سيستم تسليحاتي برتر بدين معناست كه ما مي‌توانيم صلح را بر ديگران تحميل كنيم و موجوديت و هستي اسرائيل را به آنها بقبولانيم و به دنبال آن خواسته‌هاي سياسي اسرائيل را در منطقه عملي سازيم و در نهايت با امضاي موافقتنامه‌هاي صلح،صلح مورد نظر را بر كشورهاي عربي تحميل نماييم (حميدي،1381، 41). بر مبناي اين اصل،رژيم صهيونيستي بر اين باور است كه بايد از چنان قدرت و اقتداري برخوردار باشد كه ترس و واهمه از قدرت آنان،مسلمانان و اعراب را از هرگونه اقدام نظامي‌باز دارد. براين اساس هرگاه كشوري در صدد حمله ي نظامي‌به اين رژيم برآيد،سازمان اطلاعاتي اين رژيم بايد پيش از حمله با اقداماتي نظير ضربات پيش گيرانه و تهاجم پيش دستانه، مانع عمليات نظامي‌دشمن شود. افشاي ماهيت دشمن   امام خميني(قدس سره)، ماهيت دشمن و تبيين نقشه‌ها و توطئه‌هاي او را يكي از بهترين شيوه‌ها براي تقويت جبهه ي مسلمين و تضعيف جبهه ي دشمن دانسته و بر همين مبنا يكي از راه بردهاي اساسي خود را در جهت دست يابي به اهداف، آشكار ساختن دشمنان بشريت و نشان دادن روزنه‌هاي نفوذ و كمين گاه‌هاي آنان به ملت‌هاي تحت ستم دانسته و مي‌فرمايند: انقلاب اسلامي ‌ما تاكنون كمين گاه شيطان و دام صيادان را به ملت‌ها نشان داده است. جهان خواران و سرمايه داران و وابستگان آنان توقع دارند كه ما شكسته شدن نونهالان و به چاه افتادن مظلومان را نظاره كنيم و هشدار ندهيم، و حال آن كه اين وظيفه ي ما و انقلاب اسلامي‌ ماست كه در سراسر جهان صلا زنيم: كه اي خواب رفتگان اي غفلت زدگان بيدار شويد و به اطراف خود نگاه كنيد كه در كنار لانه‌هاي گرگ منزل گرفته ايد. برخيزيد كه اين جا جاي خواب نيست و نيز فرياد كشيم، سريعاً قيام كنيد كه جهان ايمن از صياد نيست. (صحيفه ي نور، 1369، ج20، 237). بي ترديد مسلمانان در راه مبارزه و جهاد بايد بر مظلوميت خود و سبعيت و درندگي دشمنان يقين كامل داشته باشند. اندكي اميد به دشمن مي‌تواند شور و حركت و مجاهده ي مسلمانان را تضعيف كند. بدين جهت است كه امام خميني اين گونه هشدار مي‌دهد: مسلمانان تمامي ‌كشورهاي جهان از آنجا كه شما در سلطه ي بيگانگان گرفتار مرگ تدريجي شده ايد،بايد بر وحشت از مرگ غلبه كنيد و از وجود جوانان پر شور و شهادت طلبي كه حاضرند خطوط جبهه ي كفر فرار از اسارت رهايي از بردگي و يورش به دشمنان اسلام باشيد كه عزت و حيات در سايه ي مبارزه است (همان، 232). نترسيدن از دشمن   از جمله ترفندهايي كه دشمن براي ترس و تطميع ملت‌ها به كار مي‌برد،بزرگ جلوه دادن قدرت كاذب خود و ايجاد خوف در دل آنان است تا ملت‌ها براساس ترس از خشم و غضب قدرت‌هاي بزرگ فكر مبارزه و جنگ با آنان را در سر خود نپرورانند. از اين رو،امام خميني (قدس سره)نترسيدن از دشمن بر مبناي انگيزه‌ي خداگرايي را يكي از روش‌هاي مؤثر در تحقق اهداف مي‌داند و مي‌گويد: اين‌ها به واسطه ي تبليغات شان ايجاد خوف كرده بودند كه با همين خوف كارهاي خودشان را انجام مي دادند، بيشتر مردم به واسطه ي اين خوف كناره مي گرفتند و بي تفاوت مي شدند و مي ترسيدند (روزنامه اطلاعات، 1359/8/13). بدين جهت است كه خطاب به تمامي محرومان و مستضعفان مي فرمايد: شما اي مستضعفان جهان و اي كشورهاي اسلامي و مسلمانان جهان بپاخيزيد و حق را با چنگ و دندان بگيريد و از هياهوي تبليغاتي ابر قدرت ها و عمال سر سپرده ي آنها نترسيد ... (وصيت نامه ي سياسي و الهي امام خميني، 1368). مقاومت و پايداري   صبر و استقامت و تحميل سختي ها و دشواري ها در راه خداوند و انجام وظيفه،يكي از صفات بر جسته ي پيامبران اولوالعزم (ع)بوده است. قرآن كريم با تصريح به اين مطلب خطاب به نبي مكرم اسلام (ص)مي فرمايد: «فَاصْبِرْ كَما صَبَرَ اُولوُا الُعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ» (احقاف، 35)؛صبر كن همان گونه كه پيامبران اولوالعزم صبر كردند. بي ترديد نبي مكرم اسلام مأموريت داشت تا بشريت را از ظلمات شهوات و جهالت و استبداد و پرستش بت ها و تعصبات نژادي و طبقاتي رهايي بخشد. اين مهم جز در سايه ي صبر و استقامت و پايداري هرگز ميسر نبود. مشكلات فراواني بودند كه بر سينه ي آن حضرت سنگيني مي كرد،اما آن شخصيت والا مقام تمامي آنها را با سلاح ايمان و توكل به خدا و مقاومت و پايداري پشت سر مي گذاشتند. در باور امام خميني (قدس سره)ملت ايران با تأسي و الگوگيري از چنين پيامبري پا در ميدان مبارزه و دفاع از ارزش هاي اسلامي گذاشت و اين باور را به دنيا فهماند: آنچه را كه ملت ما به دنيا ثابت كرد اين بود كه مي شود با ايمان و عزم و تصميم راسخ بر قواي شيطاني غلبه كرد. اگر بند بند استخوان هاي مان را جدا سازند، اگر سرمان را بالاي دار برند،اگر زنده زنده در شعله هاي آتشمان بسوزانند، اگر زن و فرزند و هستي مان را در جلو ديدگان مان به اسارت و غارت برند،هرگز امان نامه ي كفر و شرك را امضا نمي كنيم (روزنامه جمهوري اسلامي، 67/4/29). اعتماد به نفس و خود باوري   تاريخ نشان از آن دارد كه مسلمانان عصر رسالت با فقدان ساز و برگ نظامي و با دستي تهي از مال و منال دنيايي، ولي در اثر پاي بندي به ارزش هاي الهي بهترين امت شدند، و به سبب آن داراي تفوق فرهنگي گشتند،و در نتيجه مورد احترام و بزرگ داشت ديگران قرار گرفتند، و مهابتشان بر دل ها نشست. از اين رو، اولين و آخرين حرف را مسلمانان مي زدند. به تعبير زيباي اميرالمومنين علي در نهج البلاغه: « ... و كانت امورالله عليكم تردد و عنكم تصدر و اليكم ترجع» (شهيدي، 1379، 99)؛ امور خدا بر شما وارد و از شما صادر مي شد و به شما بر مي گشت. اما اين عزت و عظمت،به تدريج دراثر فقدان غيرت نسبت به نقض پيمان هاي الهي و فاصله گرفتن از آموزه هاي وحي آسماني و غلطيدن به سوي ارزش هاي مادي، و طرح قوميت ها و حزب گرايي و گرايش هاي ناصحيح سياسي، آن شخصيت معنوي انساني را از دست دادند و راه را براي سلطه ي بيگانگان باز كردند و تا آن جا پيش رفتند كه بيگانگان در بلاد اسلامي استقرار يافتند و فعال مايشاء گشتند. سرزمين هاي اسلامي را متصرف و در خانه و كاشانه ي مسلمين اقامت گزيدند و به اسلام زدايي دروني پرداختند. و باز به تعبير علي (ع) « فمكنتم الظلمة من منزلتكم و القيتم اليهم ازمتكم و اسلمتم امورالله في ايديهم ... » (همان)؛ ستم گران را در خانه هاتان تمكين داده و مستقر نموديد و افسارتان را به آنان داديد و امور الهي را در دستان آنان گذاشتيد. بدين جهت كه امام خميني مي فرمايد: اگر دول اسلامي و ملل مسلمان به جاي تكيه به بلوك شرق و غرب،به اسلام تكيه مي كردند و تعاليم نوراني و رهايي بخش قرآن كريم را نصب العين خود قرار داده و به كار مي بستند، امروز اسير تجاوزگران صهيونيسم و مرعوب فانتوم آمريكا و مقهور اراده ي سازش كارانه و نيرنگ بازي هاي شيطاني ... واقع نمي شدند. ... اطمينان داشته باشيد كه اگر بخواهيد مي شود. خود باوري،خود اتكايي، و اعتماد به نفس به عنوان يك نماد بارز از رهيافت واقع گرايانه و استراتژي بسيار مهم و با ارزش امام خميني در مسأله ي راه بردهاي دفاعي است. ايشان به همه ي وجود اعتقاد داشت كه مسلمانان، به ويژه مردم ايران،سعي در تقويت اين باور در مردم و از بين بردن روحيه ي خود باختگي مي نمود. نتايج مثبت اين تفكر در تمام مقاطع و صحنه هاي تعيين كننده ي انقلاب و روزهاي مبارزه براي پيروزي انقلاب،جنگ تحميلي و دوران سازندگي به روشني به چشم مي خورد. خود در اين باره مي فرمايد: شما در اين مدتي كه انقلاب كرديد و قيام كرديد، خودتان باورتان آمده و به دولت هاي مستضعف و ملت هاي مستضعف هم باورانديد كه مي شود در مقابل امريكاي جهان خوار و شوروي جهان خوارايستادگي كرد. ... اساس باور اين دو مطلب است،باور ضعف و سستي و ناتواني و باور قدرت و قوه و توانايي. اگر ملت اين باور را داشته باشد كه ما مي توانيم در مقابل قدرت هاي بزرگ بايستيم،اين باور اسباب اين مي شود كه توانايي پيدا مي كنند و در مقابل قدرت هاي بزرگ ايستادگي مي كنند (صحيفه ي نور، 1369، ج14، 194). بر مبناي اين خود باوري و اتكاي به خود است كه مي فرمايد: ما ايستاده ايم در مقابل دفاع از كشور خودمان و دفاع از اسلام عزيز،در مقابل هر مهاجم. مهاجم هر كه مي خواهد باشد، مي خواهد ابر قدرت باشد، مي خواهد قدرت كم، فرقي در نظر ما نيست. ما واجب است بر ايمان دفاع كنيم از نواميس اسلام و نواميس خودمان دفاع كنيم از كشور اسلامي خودمان و تا مادامي كه در حال دفاع هستيم،با هر قدرتي كه بخواهد هجمه بكند بر ما،مقابله مي كنيم و هيچ هراسي نداريم (صحيفه ي نور، 1369، ج17، 231). جمع بندي و نتيجه گيري   در بخش اول،به اين نتيجه رسيديم كه امام در انديشه ي دفاعي خود رويكرد كاملاً ديني را برگزيده و روح مبارزه و حفظ انگيزه ي دفاعي را تبلور آرمان هاي دين و دينداري مي دانند. بر مبناي همين رويكرد،راه بردهايي را انتخاب نمودند كه نتيجه ي آن عمل به وظيفه و در نهايت پيروزي را در پي داشت. ما افتخار مي كنيم كه در اين نبرد طولاني و نابرابر فقط با تكيه بر سلاح ايمان و توكل بر خداي بزرگ و دعاي بقية الله و اعتماد به نفس و همت دلاور و مردان و شير زنان صحنه ي كارزار به پيروزي رسيده ايم (صحيفه ي نور، 1369، ج20، 119). در بخش دوم،با دست يابي به اين نتيجه كه انتخاب راه بردهاي واقع گرايانه در انديشه ي دفاعي ايشان توانست آرمان بلند كسب اقتدار اسلامي را براي تحقق دين خدا و پيروزي ارزش هاي اسلامي در دفاع مقدس هشت ساله در جهان به اثبات برساند. به تعبير خود ايشان « جنگ ما موجب شد كه تمامي سردمداران نظام هاي فاسد در مقابل اسلام احساس ذلت كنند ... صداي اسلام خواهي افريقا از جنگ هشت ساله ي ماست ... علاقه ي به اسلام شناسي مردم آمريكا واروپا و آسيا و آفريقا،يعني كل جهان، از جنگ هشت ساله ي ماست» (ر. ك. به:صحيفه ي امام، 1378، ج21، 283). امام(قدس سره)، با تكيه بر اين تجربه ي گران قدر است كه دليلي براي عدول نظام اسلامي از آرمان هاي به حق خود نمي بيند و معتقد است:جمهوري اسلامي ايران نبايد تحت هيچ شرايطي از اصول و آرمان هاي مقدس و الهي خود دست بر دارد (صحيفه نور، 1369، ج19-242). منابع و مآخذ: 1) قرآن كريم 2) امام خميني (1369)، صحيفه ي نور، تهران، انتشارات سازمان مدارك فرهنگي. 3) امام خميني (1378)، صحيفه ي امام، تهران مؤسسه تنظيم و نشر آثار. 4) امام خميني (بي تا)، ولايت فقيه (حكومت اسلامي)، قم، انتشارات آزادي. 5) نوري، حسين (1383)، مستدرك الوسايل، تهران، المكتبه الاسلاميه. 6) ابن ابي الحديد، عزالدين عبدالحميد (1378 ه‍ )، شرح نهج البلاغه، به تحقيق محمد ابوالفضل ابراهيم، مصر، دار احياء الكتب العربيه. 7) دشتي، محمد (1379)، ترجمه نهج البلاغه، قم، انتشارات پرهيزكار. 8 ) مجلسي، محمد باقر (1364)، بحار الانوار، تهران، دارالكتب الاسلاميه. 9) كلهر، رضا (1387)، نهضت هاي بسيجي و بسيج نهضت ها ...، فصلنامه ي مطالعات بسيج، ش 40 . 10) حميدي، قناص (1381)، جايگاه تسليحات هسته اي اسرائيل،ترجمه ي اسماعيل اقبال، تهران، دانشگاه امام حسين. 11) شهيدي، سيد جعفر (1379)، نهج البلاغه، تهران، انتشارات علمي و فرهنگي، هفدهم. 12) روزنامه هاي جمهوري اسلامي، 1367/4/29 و 1367/4/30 و اطلاعات، 1359/8/13. 13) وصيت نامه ي سياسي و الهي امام خميني (1368)، تهران،موسسه ي تنظيم و نشر آثار امام خميني. نشريه انديشه حوزه ،شماره 76.  
#دین و اندیشه#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 532]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن