تبلیغات
تبلیغات متنی
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
بهترین دکتر پروتز سینه در تهران
محبوبترینها
چگونه اینورتر های صنعتی را عیب یابی و تعمیر کنیم؟
جاهای دیدنی قشم در شب که نباید از دست بدهید
سیگنال سهام چیست؟ مزایا و معایب استفاده از سیگنال خرید و فروش سهم
کاغذ دیواری از کجا بخرم؟ راهنمای جامع خرید کاغذ دیواری با کیفیت و قیمت مناسب
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
آفریقای جنوبی چگونه کشوری است؟
بهترین فروشگاه اینترنتی خرید کتاب زبان آلمانی: پیک زبان
با این روش ساده، فروش خود را چند برابر کنید (تستشده و 100٪ عملی)
سفر به بالی؛ جزیرهای که هرگز فراموش نخواهید کرد!
خصوصیات نگین و سنگ های قیمتی از نگاه اسلام
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1865089965


شق القمر معجزهاى از پيامبر (ص)
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:

شق القمر معجزهاى از پيامبر (ص) تهيه كننده : محمود كريمي شروداني منبع : راسخون آيات قرآن گواهي مي دهند که پيامبر گرامي علاوه بر معجزه جاويدان (قرآن) معجزات ديگري داشته است. اين معجزات در جلب و هدايت مردم به اسلام نقش بنيادي داشتند. يکي از معجزات "شق القمر" است، بدين معنا که حضرت با انگشت خود به ماه اشاره نمود و ماه دو نيم شد. از آنجاکه اين کار خارق العاده بود، از آن به عنوان "معجزه شق القمر" تعبير شده است. علت پيشنهاد "شق القمر" به پيامبر اين بود که مي گفتند جادو در امور زمين اثر مي گذارد، و ما مي خواهيم مطمئن شويم معجزات پيامبر سحر نيست. خداوند در : آيات 1 تا 3 سوره قمر می فرماید: « اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَ انْشَقَّ الْقَمَرُ (1) وَ إِنْ يَرَوْا آيَةً يُعْرِضُوا وَ يَقُولُوا سِحْرٌ مُسْتَمِرٌّ (2) وَ كَذَّبُوا وَ اتَّبَعُوا أَهْواءَهُمْ وَ كُلُّ أَمْرٍ مُسْتَقِرٌّ (3) » ترجمه: قيامت نزديك شد و ماه از هم شكافت. و هر گاه نشانه و معجزه اى را ببينند اعراض كرده مى گويند: اين سحرى است مستمر! آنها (آيات خدا را) تكذيب كردند و از هواى نفسشان پيروى نمودند و هر امرى قرارگاهى دارد.در آيه نخست از دو حادثه مهم سخن به ميان آمده: يكى نزديك شدن قيامت است كه عظيم ترين دگرگونى را در عالم آفرينش همراه دارد و سرآغازى است براى زندگى نوين در جهان ديگر، جهانى كه عظمت و گستردگى آن براى ما زندانيان عالم دنيا قابل درك و توصيف نيست.و حادثه ديگر معجزه بزرگ شق القمر است كه هم دليلى است بر قدرت خداوند بزرگ بر هر چيز و هم نشانه اى است از صدق دعوت پيغمبر گراميش.مى فرمايد:قيامت نزديك شد و ماه از هم شكافت!" ذكر اين دو حادثه با هم، همان گونه كه جمعى از مفسران گفته اند، به خاطر آن است كه اصولا ظهور پيامبر اسلام ص كه آخرين پيامبران الهى است خود از نشانه هاى نزديكى قيامت است، به همین جهت در حديثى از خود پيامبر (ص) مى خوانيم كه فرمود: « بعثت انا و الساعة كهاتي » »ترجمه: مبعوث شدن من و قيامت همچون اين دو است « تفسير فخر رازى جلد 29 ص 29» (اشاره به دو انگشت مباركش كه در كنار هم قرار گرفته).از سوى ديگر شكافتن ماه خود دليلى است بر امكان به هم ريختن نظام كواكب و نمونه كوچكى است از حوادث عظيمى كه در آستانه رستاخيز در اين جهان رخ مى دهد، چرا كه تمامى كواكب و ستارگان و زمين در هم مى ريزند و عالمى نو به جاى آنها ايجاد مى شود. چگونگى ماجرا در روایات مختلفى که در تواریخ شیعه و اهل سنت ازابن عباس و انس بن مالک و دیگران نقل شده عموما گفتهاند: این معجزه بنا بدرخواست جمعى از سران قریش و مشرکان مانندابو جهل و ولید بن مغیره و عاص بن وائل و دیگران انجام شد، بدینترتیب که آنها در یکى از شبها که تمامى ماه در آسمان بود ب نزد رسول خدا(ص) آمده و گفتند: اگر در ادعاى نبوت خود راستگو و صادق هستى دستور ده این ماه دو نیم شود!رسول خدا (ص) بدانها گفت:اگر من اینکار را بکنم ایمان خواهید آورد؟ گفتند: آرى، و آن حضرت از خداى خود درخواست این معجزه را کرد و ناگهان همگى دیدند که ماه دو نیم شد بطورى که کوه حرا را در میان آن دیدند و سپس ماه به هم آمد و دو نیمه آن به همچسبید و همانند اول گردید،و رسول خدا(ص) دوبار فرمود: « اشهدوا،اشهدوا » یعنى گواه باشید و بنگرید! مشرکین که این منظره را دیدند بجاى آنکه به آن حضرتایمان آورند گفتند: « سحرنا محمد» محمد ما را جادو کرد، و یا آنکه گفتند: «سحر القمر،سحر القمر» ماه را جادو کرد! برخى از آنها گفتند:اگر شما را جادو کرده مردم شهرهاىدیگر را که جادو نکرده! از آنها بپرسید،و چون از مسافرانو مردم شهرهاى دیگر پرسیدند آنها نیز مشاهدات خود را در دو نیم شدن ماه بیان داشتند . (3) و در پارهاى از روایات آمده که این ماجرا دو بار اتفاق افتادولى برخى از شارحین حدیث گفتهاند: منظور از دو بار همان دوقسمتشدن ماه است نه اینکه این جریان دو بار اتفاق افتادهباشد. (4) و البته مجموع روایاتى که درباره این معجزه وارد شده حدود بیست روایت میشود که در کتابهاى حدیثى شیعه و اهل سنت مانند بحار الانوار و سیرة النبویة ابن کثیر و در المنثور سیوطى ودیگران نقل شده. تاریخ وقوع این معجزه در اینکه این معجزه در زمان رسول خدا(ص)و در مکه انجامشده اختلافى در روایات و گفتار محدثین نیست و مسئلهاجماعى است،ولى در مورد تاریخ آن اختلافى در روایاتو کتابها بچشم مىخورد. از مرحوم طبرسى در اعلام الورى و راوندى در خرائج نقل شده که گفتهاند این داستان در سالهاى اول بعثت اتفاق افتاد (1) ولىمرحوم علامه طباطبائى در تفسیر المیزان در دو جا ذکر کرده کهاین ماجرا در سال پنجم قبل از هجرت اتفاق افتاد (2) و در یکجاى آن از پارهاى روایات نقل کرده که: این داستان در آغاز شب چهاردهم ذى حجه پنجسال قبل ازهجرت اتفاق افتاد. و مدت آن نیز اندکى بیش نبود. گفتار بزرگان در مورد اجماع و تواتر روایات در این باره عموم محدثین و علماى اسلامى درباره وقوع این معجزه ازرسول خدا(ص)ادعاى اجماع و تواتر روایات را کردهاند چنانچه مرحوم طبرسى از علماى شیعه در مقام رد گفتار مخالف گفته: « المسلمین اجمعوا على ذلک فلا یعتد بخلاف من خالف فیه... » (5) مسلمانان بر انجام این معجزه اجماع دارند و از این رو بگفتار مخالف اعتنائى نیست. و ابن شهر آشوب در مناقب گوید: «اجمع المفسرون و المحدثون سوى عطاء و الحسن و البلخى فى قوله «اقتربت الساعة...» انه اجتمع المشرکون. و آنگاه داستان را نقلکرده» (6) و از علماى اهل سنت نیز فخر رازى در تفسیر مفاتیح الغیب درتفسیر سوره قمر گوید: « المفسرون باسرهم على ان المراد ان القمر حصل فیهالانشقاق ...» (7) مفسران همگى بر این عقیدهاند که در ماه انشقاق پدید آمد و دو نیم شد... و سپس داستان را به همان گونه که ما نقل کردیم بیان مىکند. و از قاضى در شفاء نقل شده که گفته: « اجمع المفسرون و اهل السنة على وقوع الانشقاق(8) چنانچه ابن کثیر در سیرة النبویة گوید: « و قد اجمع المسلمون على وقوع ذلک فى زمنه علیه الصلاة و السلامو جاءت بذلک الاحادیث المتواترة من طرق متعددة تفید القطع عند مناحاط بها و نظر فیها» (9) مسلمانان اجماع بر وقوع آن در زمان آن حضرت دارند و حدیثهاى متواتره نیز از طرق متعدده در این باره رسیده که براى هر کس که بدانها احاطه داشته ودر آنها نظر افکنده موجب قطع خواهد شد. و مرحوم علامه طباطبائى از دانشمندان و مفسران معاصر نیزفرموده: « آیة شق القمر بید النبى(ص) بمکة قبل الهجرة باقتراح من المشرکین مما تسلمها المسلمون بلا ارتیاب منهم.» معجزه شق القمر بدست رسول خدا(ص)در مکه پیش از هجرت بنا به درخواست مشرکان از موضوعاتى است که مسلمانها همگى وقوع آنرا مسلمدانسته و تردیدى در آن نکردهاند. و از دانشمندان معاصر اهل سنت نیز دکتر سعید بوطىنویسنده کتاب فقه السیرة در این باره گوید: « و هذا امر متفق علیه بین العلماء انه قد وقع فى زمان النبى(ص)و انهکان احدى المعجزات» (10) و این چیزى است که میان علماء مورد اتفاق است که در زمان رسولخدا(ص)اتفاق افتاده و یکى از معجزات اوست. دلیلى از قرآن کریم بجز برخى معدود از اهل تفسیر همانگونه که در خلال بحثهاى گذشته گفته شد: عموم مفسران شیعه و اهل سنت گفتهاند: آیه مبارکه: « اقتربت الساعة و انشق القمر،و ان یروا آیة یعرضوا و یقولوا سحرمستمر.» قیامت نزدیک شد و ماه شکافت،و اگر معجزهاى ببینند روى بگردانند وگویند جادوئى است مستمر. درباره همین معجزه شق القمر نازل شده و همان داستان را بازگو می کند که مشرکان درخواست چنین معجزهاى کردند و چون به وقوع پیوست روى گردانده و گفتند:جادوئى است مانند جادوهاى دیگر. تنها از حسن و عطا و بلخى نقل شده که گفتهاند: «انشق»در اینجا بمعناى «سینشق» است یعنى بزودى در قیامت ماه دونیم خواهد شد و اینکه بلفظ ماضى آمده بخاطر اینکه محققا واقع خواهد شد،ولى این تفسیر بگفته علامه طباطبائى و دیگران بسیار بىپایه است و دلالت آیه بعدى که مىفرماید: «و ان یرو آیةیعرضوا،و یقولوا سحر مستمر» آنرا رد مىکند براى اینکه سیاق آن آیه روشنترین شاهد است بر اینکه منظور از «آیت» معجزه بقول مطلق است،که شامل دو نیم کردن ماه هم میشود،یعنى حتىاگر دو نیم شدن ماه را هم ببینند میگویند سحرى است پشت سر هم، و معلوم است که روز قیامت روز پرده پوشى نیست، روزیست که همه حقایق ظهور مىکند،و در آنروز همه در بدر دنبال معرفت مىگردند،تا به آن پناهنده شوند. و معنا ندارد درچنین روزى هم بعد از دیدن «شق القمر» باز بگویند این سحرىاست مستمر،پس هیچ چارهاى نیست جز اینکه بگوئیم شق القمر آیت و معجزهاى بوده،که واقع شده،تا مردم را بسوى حق وصدق دلالت کند،و چنین چیزى را ممکن است انکار کنند وبگویند سحر است. نظیر تفسیر بالا در بىپایگى گفتار بعضى دیگر است کهگفتهاند: کلمه «آیت» اشاره است به آن مطلبى که دانشمندان این عصر به آن پى بردهاند،و آن این است که کره ماه از زمین جداشده، همان طور که خود زمین هم از خورشید جدا شده، پس جمله «و انشق القمر» اشاره است به یک حقیقت علمى،که در عصر نزول آیه کشف نشده بود، بعد از صدها قرن کشف شد. وجه بىپایگى این تفسیر این است که در صورتى که گفتار ریاضى دانان صحیح باشد آیه بعدى که مىفرماید: «و ان یروا آیةیعرضوا و یقولوا سحر مستمر» با آن نمىسازد، براى اینکه از احدى نقل نشده که گفته باشد خود ماه سحرى است مستمر. علاوه بر اینکه جدا شدن ماه از زمین اشتقاق است، و آنچه درآیه شریفه آمده انشقاق است، و انشقاق را جز بپاره شدن چیزى و دو نیم شدن آن اطلاق نمىکنند، و هرگز جدا شدن چیزى از چیز دیگر که قبلا با آن یکى بوده را انشقاق نمىگویند. و نظیر وجه بالا در بى پایگى این وجه است که بعضى اختیارکرده گفتهاند:انشقاق قمر بمعناى برطرف شدن لمت شب هنگام طلوع آن است،و نیز اینکه بعضى دیگر گفتهاند: انشقاققمر کنایه است از ظهور امر و روشن شدن حق. البته این آیه خالى از این اشاره نیست،که انشقاق قمر یکىاز لوازم نزدیکى ساعت است. پاسخ چند اشکال یکى از اشکال هائى که بر وقوع معجزه شق القمر شده و با معجزه معراج رسول خدا (ص) نیز از این جهت مشترک استاشکالى است که سابق بر این، روى فرضیه بطلمیوس که خرق و التیام را در افلاک محال مىدانستند کردهاند و خلاصه فرضیه آنها این بود که افلاک را اجسامى بلورین مىدانستند و مجموعهآنها را نیز نه فلک مىپنداشتند که همانند ورقههاى پیاز روى هم قرار گرفته و ستارگان نیز همچون گل میخى بر آنها چسبیدهبود و حرکتستارگان را نیز با حرکت افلاک مىگرفت،یعنىهر فلکى حرکتى داشت و قهرا با حرکت فلک گل میخى هم کهبر او چسبیده بود حرکت مىکرد،و روى این نظریه مىگفتندخرق و التیام-یعنى شکسته و بسته شدن-در آنها محال است،و چون شق القمر-دو نیم شدن ماه-و هم چنین داستان معراججسمانى رسول خدا مستلزم خرق و التیام در افلاک میشد آنرامنکر شده و یا دستبه تاویل و توجیه در آنها مىزدند، غافل ازآنکه قرنها قبل از جا افتادن این نظریه غلط، قرآن کریم آنرا مردود دانسته و پنبه افلاک پوسته پیازى را زده است،آنجا که درباره خورشید و ماه و فلک گوید: «و الشمس تجرى لمستقر لها ذلکتقدیر العزیز العلیم،و القمر قدرناه منازل حتى عاد کالعرجون القدیم،لا الشمس ینبغى لها ان تدرک القمر و لا اللیل سابق النهار و کل فىفلک یسبحون.» (سوره یس آیه 38-40) که اولا حرکت و جریان را به خود خورشید و ماه نسبتمیدهد،و ثانیا«فلک»را مدار آنها دانسته و ثالثا حرکت آنها رادر این مدار بصورت«شنا»و شناورى بیان فرموده،و فضاىآسمان بى انتها را بصورت دریاى بیکرانى ترسیم فرموده که اینستارگان همچون ماهیان در آن شناورى میکنند.و علم وکشفیات و اختراعات جدید و سفینههاى فضائى و موشکها وآپولوها و لوناها نیز این حقیقت قرآن را به اثبات رسانید،و برهیئتبطلمیوسى خط بطلان کشیده و در زوایاى تاریخ دفنکرد. و یا این آیه که در سوره فصلت(آیه 11)آمده که مىفرماید: « ثم استوى الى السماء و هى دخان»که آسمان را همانند دودىدانسته،و آیات دیگر که جاى ذکر آنها نیست. اشکال دیگرى که برخى به این معجزه کردهاند اين است كه اگراینطور که میگویند قرص ماه دو نیم شده باشد باید تمام مردم دنیادیده باشند،و رصد بندان شرق و غرب عالم این حادثه را دررصدخانه خود ضبط کرده باشند،چون این از عجیبترین آیاتآسمانى است،و تاریخ تا آنجا که در دست است و همچنینکتب علمى هیئت و نجوم که از اوضاع آسمانى بحث مىکندنظیرى براى آن سراغ ندارد،و قطعا اگر چنین حادثهاى رخ دادهبود اهل بحث کمال دقت و اعتناء در شنیدن و نقل آن را بکارمىبردند،و مىبینیم که نه در تاریخ از آن خبرى هست و نه درکتب علمى اثرى از آن دیده مىشود؟ پاسخى که به این اعتراض دادهاند خلاصهاش این است کهگفتهاند:اولا ممکن است مردم آن شب از این حادثه غفلت کردهباشند،زیرا چه بسیار حوادث جوى و زمینى رخ مىدهد که مردماز آن غافلند،و اینطور نیست که هر حادثهاى رخ دهد مردمبفهمند،و آنرا نزد خود محفوظ نگهداشته،پشتبه پشت و سینه بسینه تا عصر ما به یکدیگر منتقل کنند. و ثانیا سرزمین حجاز و اطراف آن از شهرهاى عربغیره رصدخانهاى نداشتند، تا حوادث جوى را ضبط کند، رصدخانههائى که در آن ایام بفرضى که بوده باشد در شرق درهند،و در مغرب در روم و یونان و غیره بوده،در حالیکه تاریخ ازوجود چنین رصدخانههائى در این نواحى و در ایام وقوع حادثه همخبر نداده و این جریان بطوریکه در بعضى از روایات آمده دراوائل شب چهاردهم ذى الحجه سال هشتم بعثتیعنى پنجسالقبل از هجرت اتفاق افتاده. علاوه بر اینکه بلاد مغرب که اعتنائى باینگونه مسائلداشتهاند (البته اگر در آن تاریخ چنین اعتنائى داشته بودند)با مکه اختلاف افق داشتهاند،اختلاف زمانى زیادی که باعث میشد آن بلاد جریان را نبینند،چون بطوریکه در بعضى از روایاتآمده قرص ماه در آن شب تمام بوده،و در حوالى غروب خورشیدو اوائل طلوع ماه اتفاق افتاده،و میانه انشقاق ماه و دوباره متصلشدن آن زمانى اندک فاصله شده است،ممکن است مردم آنبلاد وقتى متوجه ماه شدهاند که اتصال یافته بوده. از اینهم که بگذریم،ملتهاى غیر مسلمان یعنى اهل کلیساو بتخانه را در امور دینى و مخصوصا حوادثى که بنفع اسلام باشد متهم و مغرض مىدانیم،و چه بسیار حوادث مهمتر از این را نادیده گرفته و نقل نکردهاند. در تفسیر نمونه به طور خلاصه اینطور پاسخ این ایراد داده شده است: « الف) باید توجه داشت که ماه همواره در نیمی از کره زمین قابل رویت است، نه در تمام آن، بنا بر این نيمی از مردم روی زمین از این حساب خارجند. ب) در نیمی از همین نیمکره نیز اکثریت قریب به اتفاق آنها خوابند. زیرا بعد از نیمه شب است. به این ترتیب تنها یک چهارم از مردم جهان می توانند از چنین حادثه ای با خبر شوند. ج) در بخش قابل رویت نیز هیچ مانعی ندارد که قسمت های قابل توجهی از آسمان ابری و چهره ماه با ابر پوشیده شده باشد. د) حوادث آسمانی در صورتی جلب توجه می کنند که یا مانند صاعقه ها توام با سر و صدای شدید باشند، یا مانند خسوف و کسوف، کلی نور به طور کامل قطع شود. آن هم برای یک مدت نسبتا طولانی. هـ) به علاوه وسائل ثبت مطالب در تاریخ و نشر آن در آن زمان ها محدود بود، و حتی تعداد باسوادها بسیار کم بودند و کتاب های خطی بود، مثل امروز نبود که حوادث مهم، برق آسا به وسیله رادیوها و تلویزیون ها و مطبوعات در سراسر جهان منتشر شود. با توجه به این جهات، هرگز نمی توان از عدم ذکر این حادثه در غیر تواریخ اسلامی تعجب کرد، و آن را دلیلی بر نفی آن گرفت. این پاسخ معقولی است ولی بسیاری از مفسران از روایات کهن هند آگاهی نداشته اند. اما شادمان می شدند اگر خبر می یافتند که در آن پاره از جهان حکایت می کنند که فردی به نام شاه Shakrawati Farmad در جنوب هند به راستی دو نیمه شدن ماه را به چشم دید. به همین نحو می گویند که مسلمان شدن مردم نخستین آبادی های مسلمان شبه قاره هند در نتیجه همین معجزه صورت گرفته است و آنها که این واقعه را رویت کرده بودند مدتی بعد که مسلمانان به آنجا رسیدند به این معجزه گواهی دادند و ایمان آوردند. خانم آنه ماری شیمل در کتاب And Muhammad Is His Messenger به این موضوع اشاره می کند. جالب است یاد آور شویم که در اواخر قرون وسطا، مینیاتوری در دربار کوته راجپوت (هندو) نقاشی شده است که شق القمر را با همه جزئیات آن نمایش می دهد. » اشكال ديگري كه وارد مي كنند اين است كه بعضى از مفسران كه تحت تاثير پاره اى از القائات سوء قرار گرفته اند، و هر گونه انجام عمل خارق عادتى را (جز قرآن) براى پيامبر اسلام (ص) منكر شده اند، با توجه به وضوح آيه فوق و كثرت رواياتى كه در اين زمينه در كتب علماى اسلام نقل شده به زحمت افتاده اند كه چگونه اين خارق عادت را توجيه كنند و طورى از كنار آن بگذرند كه جنبه اعجاز آن نفى شود.ولى حق اين است كه مساله" شق القمر" به صورت اعجاز انجام گرفته، و آيات بعد شواهد روشنى بر اين امر در بر دارد، چه خوب بود آنها در آن اعتقاد نادرست تجديد نظر مى كردند تا بدانند كه پيامبر اسلام ص نيز معجزات و خارق عادتى داشته، و اگر آياتى از قرآن آن را نفى مى كند اشاره به" معجزات اقتراحى" است كه گروهى بهانه جو مطرح مى كردند، نه قصد پذيرش حق داشتند، و نه بعد از انجام آن تسليم حق مى شدند، ولى معجزاتى كه براى تحقيق حقيقت مطالبه مى شد از سوى پيغمبر ص انجام مى گرفت، و شواهد فراوانى بر اين امر در تاريخ زندگى آن حضرت وجود دارد. سپس قرآن مى افزايد:" مخالفان لجوج هنگامى كه نشان و معجزه اى را بر صدق دعوت تو مى بينند اعراض كرده، مى گويند اين سحرى است مستمر"! .تعبير به" مستمر" اشاره به اين است كه آنها معجزات مكررى از پيامبر اسلام ص ديده بودند كه شق القمر ادامه آن بود، آنها همه را بر تداوم سحر حمل مى كردند، و آن را" سحرى مستمر" مى پنداشتند، هر چند اين تهمت بهانه اى بود براى عدم تسليم در مقابل حق. بعضى از مفسران" مستمر" را به معنى" قوتمند" تفسير كرده اند (چنان كه مى گويند" حبل مرير" يعنى طناب محكم) و بعضى آن را به معنى" گذرا و ناپايدار " تفسير نموده ولى ظاهر همان تفسير اول است. در آيه بعد به نكته مخالفت آنها، و همچنين به نتيجه شوم اين مخالفت، اشاره كرده، مى افزايد:" آنها تكذيب كردند، و از هواى نفسشان پيروى نمودند، و هر امرى قرارگاهى دارد. سرچشمه مخالفت آنها و تكذيب پيامبر اسلام ص يا تكذيب معجزات و دلائل او، و همچنين تكذيب رستاخيز و قيامت، پيروى از هواى نفس بود، تعصبها و لجاجتها و خودخواهي ها به آنها اجازه نمى داد كه در برابر حق تسليم شوند،و از سوى ديگر علاقه به بى بند و بارى براى كامجويى از لذات بدون هيچ قيد و شرط، و آلودگى به هر گناه و ستم، مانع از اين بود كه دعوت حق را پذيرا شوند، چرا كه قبول اين دعوت مسئوليت آفرين بود.هميشه چنين بوده، و همواره چنان خواهد بود كه مانع بزرگ در مسير حق" هواپرستى" است. منظور از جمله" وَ كُلُّ أَمْرٍ مُسْتَقِرٌّ":" هر چيز قرارگاهى دارد" اين است كه هر كس به سزاى عمل خويش مى رسد، قرارگاه نيكى نيكانند، و قرارگاه شر بدانند. اين تعبير احتمالا اشاره به اين حقيقت است كه هيچ چيز در اين عالم از ميان نمى رود، و هر كار نيك و بدى ثابت و باقى مى ماند تا انسان جزاى آن را ببيند. اشکال دیگرى هم برخى با استناد به پارهاى از آیات کریمهقرآنى کردهاند که مرحوم علامه طباطبائى در ذیل همین آیاتسوره قمر نقل کرده و جواب کافى و شافى به آن داده بتفصیلىکه هر که خواهد به تفسیر المیزان آن مرحوم مراجعه نماید. و بطور کلى در پاسخ این گونه اعتراضات و شبهات بایدبگوئیم: ما وقتى مسئله نبوت را پذیرفتیم و به«غیب»ایمان آورده ومعجزه را قبول کردیم دیگر جائى براى بحث و رد و ایراد و تاویلو توجیه باقى نمىماند،مگر با کدام تجزیه و تحلیل مادى مسئلهشکافتن سنگ سختبا ضربه چوب و بیرون آمدن دوازده چشمهآب گوارا قابل توجیه است (11) ،و با کدام حساب ظاهرى حاضرکردن تختبلقیس در یک چشم برهم زدن از صنعا بهبیت المقدس قابل درک و قبول است (12) ،و با کدام وسیلهاى-جز معجزه-میتوان عصاى چوبى را به اژدهائى بزرگ«ثعبان مبین»تبدیل نمود (13) ،و یا با زدن همان عصاى چوبین بدر یا میتوان آنراشکافت،و دوازده شکاف در آن پدیدار کرد، (14) و لشکرى عظیمرا از آن دریا عبور داد. اینها و امثال اینها معجزاتى است که در قرآن کریم آمده وروایات صحیحه اثبات آنها را تضمین کرده که از آنجمله استمعجزه معراج جسمانى و«شق القمر»و در برابر آنها نمىتوان باتئوریها و فرضیههائى همچون«محال بودن خرق و التیام درافلاک»و هیئتبطلمیوسى که سالها و قرنها بعنوان یک قانونمسلم علم هیئت مورد قبول دانشمندان بوده و امروزه بطلان آن بهاثبات رسیده و بصورت مضحکهاى در آمده دستبتاویل و توجیهاین آیات و روایات زد،چنانچه برخى در گذشته و یا امروزمتاسفانه اینکار را کردهاند. و اساس این توجیهات و تاویلات آن است که ظاهرا اینانمعناى صحیح«نبوت»و«وحى»و ارتباط انبیا را با عالم غیب و حقیقت جهان هستى ندانسته و یا همه را خواستهاند با فکرمادى و عقل ناقص خود فهمیده و تجزیه و تحلیل کنند،و قدرتلا یزال و بى انتهاى آفریدگار جهان را از یاد بردهاند و در نتیجه بهچنین تاویلاتى دست زدهاند و گرنه بگفته«ویلیم جونز: (15) آن قدرت بزرگى که این عالم را آفرید از اینکه چیزى از آنکم کند یا چیزى بر آن بیفزاید عاجز و ناتوان نخواهد بود! و بگفته آن دانشمند دیگر اسلامى«دکتر محمد سعیدبوطى» (16) اطراف وجود ما و بلکه خود وجودمان را همه گونهمعجزهاى فرا گرفته ولى بخاطر انس و الفتى که ما به آنها پیداکردهایم براى ما عادى شده و آنها را معمولى مىدانیم درصورتیکه در حقیقت هر کدام معجزه و یا معجزاتى شگفتانگیزاست. مگر این ستارگان بىشمار،و حرکت این افلاک،و قانونجاذبه زمین و یا ستارگان دیگر،و حرکت ماه و خورشید،و ایننظم دقیق و حساب شده،و خلقت اینهمه موجودات ریز و درشتبلکه خلقتخود انسان-که آن دانشمندان بزرگ او را موجودناشناخته نامیده-و گردش خون در بدن،مسئله روح،و مسئله مرگ و حیات،و هزاران مسئله پیچیده و مرموز دیگرى که دروجود انسان و خلقتحیوانات و موجودات دیگر بکار رفته وموجود است معجزه نیست! با اندکى تامل و دقت انسان به اعجاز همگى پى برده و همهرا معجزه میداند ولى از آنجا که مانوس و مالوف بوده براى ماصورت عادى پیدا کرده و از حالت اعجازى آنها غافل شدهایم. یک تذکر ديگر همانگونه که گفتیم:در مسئله معراج و شق القمر هر چه رابراى ما از نظر قرآن و حدیث صحیح به اثبات رسیده مىپذیریم،و اما پارهاى از روایات غیر صحیح و به اصطلاح«شاذ»ى را که درکتابها دیده مىشود،مانند آنکه در مسئله شق القمر نقل شده کهماه به دونیم شد و به گریبان رسول خدا رفت و سپس نیمى از آستینراست و نیمى از آستین چپ آنحضرت خارج شد و دوباره بهآسمان رفت و بیکدیگر چسبید.نمىپذیریم و بلکه اینگونه نقلهارا مجعول مىدانیم.و بگفته ابن کثیر این گفته برخىقصه پردازانى است که هیچ اصلى ندارد و دروغى آشکار استکه صحت ندارد .(17) و یا پارهاى از خصوصیات و روایاتى که در داستان معراج ومشاهدات رسولخدا صلى الله علیه و آله در آسمانها و بهشت ودوزخ آمده و روایت صحیح و نقل معتبرى آنرا تایید نکرده مانمىپذیریم و اصرارى هم به قبول آن نداریم. آیا علم امروزی توانسته اعجاز شق القمر را ثابت کند؟ بـراى این که بدانیم شق القمر ( شکافته شدن ماه ) از نظر علوم روز کاملا امکان دارد , کافیست که نمونه هایى از انفجارها و انشقاقهایى که درون منظومه شمسى رخ داده است یادآورى شود. الف - آسترئیدها , قطعه سنگهاى عظیم آسمانى هستند که به دور منظومه شمسى درگردشند . و گاهى از آنها به کرات کوچک و شبه سیارات نیز تعبیر مى کنند , بزرگى بعضى گاهى چنانست کـه قـطـر آن بـه 25 کـیلومتر مى رسد , دانشمندان عقیده دارند که این سنگهاى آسمانى بقایاى سـیاره اى بزرگى هستند که در مدار میان مدار مریخ ومدار مشترى در حرکت بوده است , سپس بر اثر عوامل نامعلومى منفجر و شکافته شده است , این یک نمونه از انشقاق در اجرام آسمانى است . ب - شـهـابها , سنگهاى ریز سرگردانى هستند که با سرعت سرسام آورى در اطراف خورشید در مدار خاصى در گردشند و گاهى مسیر آنها با مدار کره زمین تقاطع پیدامى کند و جذب به سوى زمین مى شوند . دانشمندان مى گویند اینها بقایاى ستاره هاى دنباله دارى است که بر اثر حوادث نامعلومى منفجر و از هم شکافته شده است , اینهم نمونه دیگرى از انشقاق درکرات آسمانى است . ج - طبق فرضیه لاپلاس و بسیارى از دانشمندان فلکى , پیدایش منظومه شمسى نتیجه وقوع یک انـشـقاق عظیم است که در کره خورشید رخ داده است , چه اینکه همه این سیرات و مرکز آنها که خـورشـیـد مـى باشد , در آغاز توده واحدى بوده اند و سپس هر یک تدریجا از آن جدا گردیده اند , مـنتها در اینکه عامل این جدایى و انشقاق چه بوده است در میان دانشمندان فلکى اختلاف است , ولـى در هـر حـال امـکـان وقـوع انـشـقاق وتجزیه را در کرات منظومه شمسى همه دانشمندان پذیرفته اند . از بـیانات فوق نتیجه مى گیریم که :اصل وقوع انشقاق در کرات آسمانى ممکن است و علم آن را انکار نمى کند , بلکه اساس هیئت جدید در بسیارى از موارد برآن نهاده شده است . بـدیـهى است این امر در هر یک از کرات صورت گیرد , نیاز به نیروى عظیمى دارد که پاره یى از مـوارد طبق فرضیه هاى موجود شناخته شده و در پاره یى از موارد همچنان به صورت مرموز باقى مانده است . در مـورد شـق الـقمر هم مسلما عامل مرموزى در کار بوده که توانسته است چنان اثرى را از خود بـگـذارد و بـا تـوجـه به اینکه هر کسى مساله شق القمر را عنوان نموده نقش استمداد پیامبر را از نـیـروى مـافوق طبیعى و غیر عادى موثر دانسته , روشن مى شود که هیچکس نخواسته است ادعا کند که پیامبر تنها با همین نیروى عادى بشرى این کار را انجام داده است تا علم نتواند آنرا بپذیرد . اینجا یک موضوع باقى مى ماند و آن مساله امکان التیام کامل اجزاء قمر پس ازانشقاق مى باشد . بـراى حـل ایـن مـطـلب کافى است که بدانیم اگر عامل جدایى شدید نباشد و انشقاق به صورت فـوق الـعـاده یـى کـه موجب پراکندگى کامل اجزاء باشد صورت نگیرد , بازگشت والتیام آنها به صورت اول تحت تاثیر جاذبه همان اجزاء کاملا قابل توجیه است ,زیرا مى دانیم هر دو جسم یکدیگر را طـبق فرمول معروف نیتون جذب مى کنند , و هر قدرفاصله آنها کمتر باشد و یا جرم آنها بیشتر باشد اثر این جاذبه زیادتر خواهدبود . بنابراین با کم بودن فاصله و شکاف , خیلى زود به هم نزدیک و پیوسته خواهندشد . ایـن از نـظـر هـیات جدید اما از نظر هیات قدیم و امتناع خرق و التیام در افلاک نه گانه و اجرام فلکى , از نظر اینکه اصل آن امروز ابطال شده , نیازى به بحث درباره آن نمى باشد . از مجموع بیانات فوق چنین نتیجه مى گیریم که :در حادثه شق القمر مطلبى که علم آنرا محال بشمرد دیده نمى شود . هرچند پس از اين نكات لازم مي دانم نظر شخصي خود را نيز بيان كنم، كه اگر من و شما بخواهيم هر معجزه اي را از لحاظ امكان پذيري با علم روز مقايسه كنيم، به خطا رفته ايم. چرا كه علم ما همچنان ناقص است. ناسا و شواهدي براي شق القمر آيات اوليه سوره قمر حاكی از اين است كه ماه در گذشته شكاف عظيمی برداشته و دو نيم شده است و عكسهايی كه توسط فضانوردان موسسه ناسا از سطح كره ماه گرفته شده است، شكاف هايی را بر روی اين كره نشان میدهد كه وقوع اين معجزه عظيم را اثبات میكند. سفینه ی فضایی آمریکایی " کلمنتاین " که سالها در مدار کره ی ماه کار تحقیقاتی انجام می دهد به این نتیجه رسیده است که کره ی ماه صدها سال پیش به دو نیمه ی متساوی تقسیم شده و دوباره به یکدیگر متصل شدند. يك محقق اردنی با ارسال گزارشی به ناسا آنان را نسبت به این موضوع مطلع ساخت که مسلمانان، این پدیده را متعلق به 1400 سال پیش می دانند و مرتبط به معجزه ای از پیامبر اسلام (ص) به نام " شق القمر" است. ناسا هیچ تفسیری برای کشف خود نیافته است. زیرا این اتفاق نادر تا کنون برای هیچ جرم آسمانی به وقوع نپیوسته است." شخصيتی بهنام دكتر «ديويد پيت كوك» كه هم اكنون رئيس كرسی حزب اسلامی بريتانيا است میگويد: من به وسيله آيه «اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَانشَقَّ الْقَمَرُ» مسلمان شدم. وی میگويد: من علاقهمند به مطالعه اديان تطبيقی بودم درباره همه اديان مطالعه كردم به دين اسلام رسيدم، دوستی مسلمان داشتم به او گفتم من میخواهم در رابطه با اسلام تحقيق كنم، قرآنی با ترجمه انگليسی به من داد و من خوشحال شدم. شب هنگام همين كه قرآن را ورق میزدم نظرم جلب سوره قمر شد آن را باز كردم ببنيم قرآن درباره ماه، چه گفته است ديدم قرآن بيان كرده «اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَانشَقَّ الْقَمَرُ» آن قدر به فكر فرو رفتم و از خدا پرسيدم، بر فرض ماه شكافته شد چگونه دو مرتبه به حالت اولی بازگشت هرچه به فكرم مراجعه كردم برايم قابل هضم نبود به طوری كه از قرآن منزجر شدم و آن را كنار گذاشتم و اين آيه مرا از مطالعه قرآن منصرف كرد. وی ادامه میدهد: از آنجايی كه كارم خالصانه بود. چند شب بعد تلويزيون برنامهای را ديدم كه سه فضانورد را نشان میداد كه مطالعات خود بر كره ماه را ارائه میكنند. مجری برنامه اين سوال را از فضانوران میپرسيد كه شما بودجه بسيار سنگينی را به كره ماه برديد در صورتی كه در كره زمين اين همه مردم نيازمند هستند آيا بهتر نبود اين پولها را خرج مردم كره زمين میكرديد؟ فضانوردان در پاسخ گفتند: پولهايی كه ما خرج اين سفرها كرديم به بیراهه نرفته است بلكه ما به يك حقايقی دست يافتيم كه اگر چندين برابر اين پول را خرج میكرديم باز هم ارزشمند بود. مجری میگويد اين حقيقت چه بود اين همه ارزش داشت؟، آنها گفتند: ما از قبل با رصد كردن ماه شكافهايی را بر روی اين كره مشاهده كرده بوديم؛ اما به هيچ وجه نمیتوانستيم در رابطه با آنها اظهارنظر كنيم تا اين كه به كره ماه رفتيم و توسط آپولوی 10 ،عكسبرداری كرديم و ما از فاصله 14 كيلومتری تصاويری را مشاهده كرديم كه اينها به خوبی نشان میداد كه اين ماه در گذشته يك شكاف عظيمی برداشته است و زمانی كه با آپولوی 11 بر سطح كره ماه فرود آمديم از نزديك اين شكافها را مشاهده كرديم. آنها ادامه دادند و گفتند ما اگر میخواستيم اين مسائل را برای مردم بيان كنيم كسی حرف ما را نمیپذيرفت تا اين كه اين سفرهای مكرر باعث شد كه ما چنين كشف مهمی را انجام دهيم. فضانوردان گفتند: موسسه ناسا سالها در اين رابطه مطالعه و تحقيق انجام داده است و مقالاتی فراوانی در اين رابطه ارائه دادهاند. در اين رابطه شكافهايی فراوانی را میتوان توسط عكسها بر روی كره ماه ديد اين شكافها بر سه نوع است؛ اول شكافهای مارپيچی است دوم شكافهای دايرهای است كه گاهی قطرش به هزار كيلومتر میرسد و آخر شكافهای مستقيمی است كه به طور كمربندی دور ماه را گرفته است. دانشمندان احتمال میدهند كه شكافهای دايرهای در اثر سقوط سنگهای آسمانی است؛ اما شكافهايی كمربندی كه دور ماه را گرفته است نمیتواند با سقوط سنگ آسمانی پديد آمده باشد. آنها ادامه دادند: طبق تصاويری كه از توسط فضانوردان ارائه شده است كاملا مشخص میشد كه اين دو نيم كره چگونه پس از جدا شده از هم به يكديگر جوش خورده و متصل شدهاند. ديويد پیت كوك میگويد: با ديدن اين برنامه انقلابی در من به وجود آمد و چه عجيب معجزه خداوند به دست پيامبر خود 14 قرن قبل ارائه كرده و امروزه اين فضانوردان به راحتی آن را مشاهده كردند و در اختيار ما قرار دادهاند. دكتر «ديويد پيت كوك» افزود كه مسئله شكاف و جوش خوردن در كره زمين هم اتفاق میافتد، در زير اقيانوسها شكافهای عظيمی ايجاد میشود و سپس با مواد مذاب به هم جوش میخورد كه گاهی سبب به وجود آمدن كوههای عظيمی در زير اقيانوسها میشود. اين موضوع را يك دانشمند آلمانی كشف كرده است كه اين قارههای كره زمين ابتدا يكی بودند يعنی تمام اين خشكیها روزی يكی بوده و لذا اگر اين قطعات قارهها را هم نزديك كنيم همه به هم متصل میشوند و يك قاره را تشكيل میدهند و اين در اثر شكافی است كه در زير اقيانوس به وجود آمده است و روز به روز به اين امتداد قارهها افزوده میشود و فاصله آن بيشتر میشود به طوریكه سالی چند صدم سانتیمتر اين فاصلهها افزايش میيابد و اين همان معجزه قرآن كريم است كه فرموده: « وَالأَرْضَ مَدَدْنَاهَا » يعنی ما خشكی را كشش و گسترش داديم و هم میتواند يكی از نكات جالبی باشد كه قرآن كريم آمده است و علم روز و دانشمندان آن را كشف كردهاند. پىنوشت ها: 1. بحار الانوار-ج 17-ص 354 و 357. 2. المیزان-ج 19-ص 69 و 72. 3. بحار الانوار-ج 17-ص 347-363،سیره ابن کثیر-ج 2- ص 113-121 4. به صفحه 350 از جلد 17 بحار و پاورقى آن مراجعه شود. 5. مجمع البیان-ج 9-ص 186. 6. بحار الانوار-ج 17-ص 357. 7. مفاتیح الغیب-ج 29-ص 28. 8. بحار الانوار-ج 17-ص 349. 9. سیرة النبویة-ج 2-ص 114. 10. فقه السیره-ص 150. 11. و اوحینا الى موسى اذا استسقى قومه ان اضرب بعصاک الحجر،فانبجست منهاثنتا عشرة عینا...»(سوره اعراف-آیه 160) 12. «قال الذی عنده علم من الکتاب انا آتیک به قبل ان یرتد الیک طرفک...»(سورهنمل-آیه 40) 13. «فالقى عصاه فاذا هی ثعبان مبین»(سوره شعرا-آیه 32) 14. به آیات مبارکه سوره بقره-آیه 50 و سوره طه-آیه77 و سوره شعرا-آیه 63 و سورهدخان-آیه 24 مراجعه شود. 15و 16.فقه السیره-ص 150-151. 17. سیره النبویه ابن کثیر-ج 2-ص 120-121. منابع تحقیق : rasoolnoor.com سایت ایران حامی anjomedu.ir خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا) www.pasokhgoo.ir www.tahoorkotob.com روزنامه جمهوری اسلامی شماره 7608 www.cloob.com كتاب ها : درسهایى از تاریخ تحلیلى اسلام جلد 3 صفحه 247،رسولى محلاتى جعفر سبحاني، منشور جاويد، ج 7، ص 214. ترجمه تفسير الميزان، ج 19، ص 96. تفسیر نمونه /ن
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 749]
صفحات پیشنهادی
شق القمر معجزهاى از پيامبر (ص)
شق القمر معجزهاى از پيامبر (ص) تهيه كننده : محمود كريمي شروداني منبع : راسخون آيات قرآن گواهي مي دهند که پيامبر گرامي علاوه بر معجزه جاويدان (قرآن) معجزات ديگري ...
شق القمر معجزهاى از پيامبر (ص) تهيه كننده : محمود كريمي شروداني منبع : راسخون آيات قرآن گواهي مي دهند که پيامبر گرامي علاوه بر معجزه جاويدان (قرآن) معجزات ديگري ...
معجزه شق القمر از سوي پيامبر(ص)
معجزه شق القمر از سوی پیامبر(ص)در شب چهاردهم ذی حجّه كه قرص ماه كامل بود، ... شق القمر معجزهاى از پيامبر (ص) تهيه كننده : محمود كريمي شروداني منبع : راسخون آيات .
معجزه شق القمر از سوی پیامبر(ص)در شب چهاردهم ذی حجّه كه قرص ماه كامل بود، ... شق القمر معجزهاى از پيامبر (ص) تهيه كننده : محمود كريمي شروداني منبع : راسخون آيات .
معجزه شق القمر از سوي پيامبر
شق القمر معجزهاى از پيامبر (ص) تهيه كننده : محمود كريمي شروداني منبع : راسخون آيات ... از سوى ديگر شكافتن ماه خود دليلى است بر امكان به هم ريختن نظام كواكب و نمونه .
شق القمر معجزهاى از پيامبر (ص) تهيه كننده : محمود كريمي شروداني منبع : راسخون آيات ... از سوى ديگر شكافتن ماه خود دليلى است بر امكان به هم ريختن نظام كواكب و نمونه .
ضربه پيامبر(ص)
شق القمر معجزهاى از پيامبر (ص)-شق القمر معجزهاى از پيامبر (ص) تهيه كننده : محمود ... و تحلیل مادى مسئلهشکافتن سنگ سختبا ضربه چوب و بیرون آمدن دوازده چشمهآب .
شق القمر معجزهاى از پيامبر (ص)-شق القمر معجزهاى از پيامبر (ص) تهيه كننده : محمود ... و تحلیل مادى مسئلهشکافتن سنگ سختبا ضربه چوب و بیرون آمدن دوازده چشمهآب .
معجزات پیامبر (صلّی الله علیه و آله)
معجزات پیامبر (صلّی الله علیه و آله)-معجزات پیامبر (صلّی الله علیه و آله) هر پیامبری ... و در پارهاى از روایات آمده که این ماجرا دو بار اتفاق افتادولى برخى از شارحین حدیث ... سال پیش می دانند و مرتبط به معجزه ای از پیامبر اکرم (ص) به نام " شق القمر" است.
معجزات پیامبر (صلّی الله علیه و آله)-معجزات پیامبر (صلّی الله علیه و آله) هر پیامبری ... و در پارهاى از روایات آمده که این ماجرا دو بار اتفاق افتادولى برخى از شارحین حدیث ... سال پیش می دانند و مرتبط به معجزه ای از پیامبر اکرم (ص) به نام " شق القمر" است.
شق القمر در قرآن
معجزه شق القمر به دست رسول خدا (ص) در مکه و قبل از هجرت و به پیشنهاد مشرکین ... وقوع چنین معجزه اى اشکال کرده و گفته اند: اینکه معجزات پیامبر (ص) با پیشنهاد مردم ...
معجزه شق القمر به دست رسول خدا (ص) در مکه و قبل از هجرت و به پیشنهاد مشرکین ... وقوع چنین معجزه اى اشکال کرده و گفته اند: اینکه معجزات پیامبر (ص) با پیشنهاد مردم ...
پیامبری که معجزه بود
شق القمر معجزهاى از پيامبر (ص) از آنجاکه اين کار خارق العاده بود، از آن به عنوان "معجزه شق القمر" تعبير شده است. علت پيشنهاد "شق القمر" به پيامبر اين بود که مي ...
شق القمر معجزهاى از پيامبر (ص) از آنجاکه اين کار خارق العاده بود، از آن به عنوان "معجزه شق القمر" تعبير شده است. علت پيشنهاد "شق القمر" به پيامبر اين بود که مي ...
درباره بعثت يا رسالت رسول اكرم(ص)چند آيه وجود دارد؟
(انّا أرسلنـك بالحقّ بشيراً و نذيراً و لاتُسئَلُ عن أصحـب الجحيم);[1] اى پيامبر، تو را .... شق القمر (شكافته شدن ماه)، يكى از معجزه هايى مسلّم و قطعى پيامبراكرم(ص)است و ...
(انّا أرسلنـك بالحقّ بشيراً و نذيراً و لاتُسئَلُ عن أصحـب الجحيم);[1] اى پيامبر، تو را .... شق القمر (شكافته شدن ماه)، يكى از معجزه هايى مسلّم و قطعى پيامبراكرم(ص)است و ...
انواع معجزات پیامبران
انواع معجزات پیامبران آیا پیامبر اسلام به معجزات پیشنهادی پاسخ داده است؟ ... شق القمر یعنی اصولا برنامه ما این نیست كه هر كسى معجزه اى پیشنهاد كند, پیامبران ما ...
انواع معجزات پیامبران آیا پیامبر اسلام به معجزات پیشنهادی پاسخ داده است؟ ... شق القمر یعنی اصولا برنامه ما این نیست كه هر كسى معجزه اى پیشنهاد كند, پیامبران ما ...
پاسخ پیامبر(ص) به سوال عباس: یا رسول اللّه! آغاز آفرینش شما ...
شق القمر معجزهاى از پيامبر (ص) - اضافه به علاقمنديها علت پيشنهاد "شق القمر" به پيامبر اين بود که مي گفتند جادو در امور زمين اثر مي گذارد، و ... چگونگى ماجرا در ...
شق القمر معجزهاى از پيامبر (ص) - اضافه به علاقمنديها علت پيشنهاد "شق القمر" به پيامبر اين بود که مي گفتند جادو در امور زمين اثر مي گذارد، و ... چگونگى ماجرا در ...
-
دین و اندیشه
پربازدیدترینها