تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 6 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):به خداوند امیدوار باش، امیدی که تو را بر انجام معصیتش جرات نبخشد و از خداو...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

تسمه تردمیل - روغن تردمیل

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

خرید یخچال خارجی

ویترین طلا

کاشت پای مصنوعی

مورگیج

میز جلو مبلی

سود سوز آور

پراپ رابین سود

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

مبلمان اداری

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1802200780




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گشودن راز هفت بند هنر


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
گشودن راز هفت بند هنر
گشودن راز هفت بند هنر نویسنده : نصرت الله تابش زيبايي شناسي هنري از ديدگاه استاد صفايييا علي تو زيبايي رنج ‎‎ها را نشانم داديانسان فرزند راه بود و رنج، تازيانه سلوكمن با نگاه تو زيبايي رنج ‎‎ها را كشف كردماين‎گونه راز هفت شهر عشق، راز هفت بند هنر را گشودمچگونه مي توانم تو را ستايش كنم تلاش به ثمر رسيده آيت‎الله علي صفايي حايري(ره) در تدوين نظري هنر از ديدگاه تشيع فقط براي پاسخگويي به كمبود‎‎هاي حوزه‎‎‎هاي علميه در نظريه پردازي هنر نبود. «... در علوم بلاغتي موجود، مفاهيم اساسي هنر و ادبيات از نظر دور مانده است. زيبايي، حقيقت، واقعيت و واقع گرايي، تعهد و التزام، ذوق، درك مشترك انسان از زيبايي‏ها، سبك، شخصيت هنرمند و تحليل آن، شكل‏هاي گوناگون هنر و زمينه‎هاي رواني و اجتماعي آن، هيچ مورد ارزيابي قرار نگرفته و همين است كه ما به‎كاري جدي و عميق نياز داريم تا بتوانيم بر اساس فلسفه‏اي جديد، تئوري ديگري ارائه بدهيم و ريزه‏خوار تحليل‏هاي رواني فرويد و برداشت‏هاي اجتماعي سوسياليسم نباشيم.»« درس‏هاي بلاغت و علوم آن‎كه پربار و عميق است و مخاطب و اديب و كلمات را در نظر دارد، اگر بخواهد سؤال‏هاي اساسي‏ هنر را و مفاهيم اصولي آن را در نظر بياورد به آن چنان سطحي‏نگري و سادگي اي برخورد مي‏كند كه تأسف‎بار است.»اگر فقيه، مفسر و عارف‎سالكي چون صفايي حايري كه زندگي اش شگفت انگيزتر از آثار به‎جا مانده از اوست، به نوشتن كتاب «استاد و درس، هنر، ادبيات، نقد» پرداخته است و اگر صد‎‎ها هزار صفحه رمان و داستان ‎‎هاي بلند و كوتاه را نقادانه خوانده است كه بخشي از اين نقد‎‎ها شامل «صد سال تنهايي» گابريل گارسيا ماركز، «سگ و زمستان بلند» شهرنوش پارسي پور، «كليدر» محمود دولت آبادي و... در «كتاب ذهنيت و زاويه ديد» او گرد آمده است و يا در كتاب «نامه‎‎‎هاي بلوغ» فيلم ‎‎ها و سريال ‎‎هاي تلويزيوني را تحليل كرده است، فقط براي پاسخگويي به مشكلات ذهنيت و زاويه ديد هنرمندان مسلمان نبوده است.«... آن‎چه تابه‎حال آفريده‏ايم و عرضه كرده‏ايم، در تمامي عرصه‎‎‎ها نارساست. ادبيات كودكان با تمام خوبي‏ها، هنوز فلسفه و نگاه مناسب خودش را ندارد. هنوز مي‏خواهد به بچه‎هاي ما ايثار، فداكاري، تعاون، همدلي، اجتماعي بودن و در جمع فنا شدن را بياموزد. هنوز مي‏خواهد خوبي‏‎‎ها را غيرمستقيم به آن‎‎‎ها تحميل كند، در حالي‏كه بچه‎‎‎ها تا به حريت و شخصيت و تفكر نرسيده باشند، در خوبي‏هاي‎شان كور هستند و نمي‏دانند كه در كجا و براي چه كساني مايه بگذارند. نمي‏توانند از همت و نيروهاي‎شان با حساب و كتاب خرج كنند و بي‏حساب خوبي كردن، خوب نيست؛ كه ارزش كار‎‎ها به اندازه بينش و پشتوانه آن هاست. اما ادبيات بزرگسالان هم هنوز پس از 100 سال بالغ نشده است. هنوز ادبيات اسلامي و غيراسلامي ما همراه تئوري جامع و انديشه و فلسفه اصيلي نگرديده، هنوز زيبايي هستي و زيبايي برخورد‎‎ها و زيبايي درگيري‏‎‎ها و مبارزه‎‎‎ها را نمي‏شناسد. هنوز نمي‏داند چه كسي را بايد سرزنش كند و چه كسي را بايد محكوم كند. مجرم يا محيط يا خانواده يا فرهنگ يا آسمان يا سرنوشت را؟ هنوز نمي‏داند بدي‏‎‎ها را با چه تركيبي تبديل كند و با چه برخورد مناسبي، موقعيت‏هاي نامناسب را بارور سازد. هنوز نمي‏داند چگونه درگيري و مبارزه را از بن بست نجات دهد و مبارزان را فقط با اشك و يا تشويق و تعظيم تاريخي پاداش ندهد. هنوز هنرمند ما چشمي ندارد كه بتواند زيبايي و جمال را در تمامي هستي حتي همراه درد و رنج بشناسد...»

حتي پاسخگويي عين - صاد به پرسش ‎‎هاي اساسي هنر صرفا به اين جهت نيست كه بخش اعظم شبهات عليه دين ريشه در هنر و ادبيات دارد. شبهاتي كه به همراه شهوات و بدعت ‎‎هاي ناخودآگاه مخاطب را نشانه مي گيرد و ريشه‎‎‎ها را مي زند و شاخه‎‎‎ها و ميوه‎‎‎ها را مي پوساند.«.... در ايران هم همين خصلت بي‏ديني و يا ضدديني تمام فضاي ادبيات‏ تقريبا 100 ساله ما را پوشانده است. از آخوندزاده و مراغه‏اي و طالبوف گرفته تا ميرزاآقاخان و محمد قلي زاده تا حجازي و دشتي و جمال‏زاده و نيما و صادق هدايت و بزرگ علوي...»‏«... راحت بگويم، اين نسل 100 ساله ما كه از مذهب رميد و به شكل ‎‎هاي گوناگون به بن بست و ديوار و عصيان و پوچي و لذت جويي و يا رؤيا‎‎هاي كودكانه و يا گذشته تاريخي و يا افسانه و اساطير «طبري» و «به آذين» آن هم از نوع تاريخي و ماترياليستي اش رسيد، اين نسل 100 ساله، هنوز كه هنوز است به بلوغ فكري و فلسفي خودش نرسيده و حتي نويسنده مذهبي اش بي هويت و سردرگم است، نه ماركسيست است، نه اگزيستانسياليست و هم هر دو، به‎اضافه خرافاتي و هم هر سه، به اضافه فرافكن. مجرم را در صنف برادر و زن پدر و استادكار و لولو و غول و شانس و ساير موقعيت ‎‎ها نشان مي دهد و حاجي ‎‎هاي «دست فروش» و بارفروش «عروسي خوبان» را مقصر مي داند. اين است كه بايد از اين خرت و پرت ‎‎ها خانه تكاني بكند و بايد به تفكر ريشه‎اي و بنيادي روي بياورد كه نمي كند و نمي آورد. فقط به «زير آسمان برلين» مي رود و زبان خارجي را فوت مي شود و نگاه‎‎‎هاي هنرمندانه را مي آموزد و زبان سينما را آب آب مي شود و خيال مي كند شاخ غول شكسته و تخم دو زرده گذاشته.»صفايي حايري(ره) به همه اين مسايل توجه دارد اما دليل او در پرداختن به هنر و موضوع زيبايي شناسي، مسئله اساسي تري است و آن جايگاه مفهوم زيبايي در كلام دين است. به‎گونه‎اي كه اساسي ترين مباني كلام شيعي بدون توجه به مسئله زيبايي با نقص عمد‎ه‎اي روبه‎رو خواهد بود. به اين مسئله در سطور آينده خواهم پرداخت. بنابراين درك نسبت هنر و به‎ويژه سينما بدون دين در مروري بر اساسي ترين انديشه‎‎‎هاي كلامي صفايي كه به‎شدت بديع و جذاب و تأثيرگذارند، ممكن نيست. حتي نگاه صفايي به مفهوم زيبايي و جايگاه آن در كلام ديني، گره گشاي يكي از مهم ترين مناقشات مربوط به كلام جديد است. آن‎جا كه عده‎اي معتقدند بين جهان بيني و ايدئولوژي رابطه‎اي منطقي وجود ندارد و از هست ‎‎ها، بايد‎‎ها بيرون نمي آيند و ارزش ‎‎ها، زاييده دانش ‎‎ها نيستند.در حالي‎كه صفايي با استفاده از جايگاه مفهوم زيبايي در كلام ديني رابطه بين جهان بيني و ايدئولوژي را نه منطقي كه طبيعي مي داند. به اعتقاد او معرفت در وجود آدمي به احساس تبديل مي شود و تركيب بين معرفت و احساس زمينه ساز عمل است. توضيح اين مسئله بدون اشراف بر مجموعه آثار عين - صاد امري دشوار است.علاوه‎بر اين بر اساس مراتب سلوك كه از اسلام، كه جنبه ذهني و تسليم است، آغاز مي شود و به ايمان كه جنبه عاطفي و قلبي است، مي رسد و تركيب اين معرفت و احساس به نظارت بر عمل كه تقوا نام دارد منجر مي شود و تقوا ترس عاشقي است كه لذت انس و محبت خداوند را پس از معرفت نسبت به او تجربه كرده است، اما گاهي در مقابل گناه قرار مي‎گيرد. لذت آن انس و معرفت و محبت در مقابل امكان گناه به ترسي مقدس يعني ترس از دست دادن معشوق منجر مي شود. اين مراتب تا احسان، اخبات، سبقت، قرب، رضا و رضوان و... ادامه مي يابد. بنابراين به‎ويژه در مرحله عاطفي دين آن‎چه گره گشاي فاصله انديشه و عمل است عشقي است كه ريشه در شناخت زيبايي خداوند و هستي دارد. بنابراين مفهوم زيبايي نه تنها در كلام كه در تربيت ديني هم جايگاهي اساسي دارد و اگر حس زيبايي شناسي آدمي از طريق دين رشد نيافته باشد، دريچه‎‎‎هاي انس با خداوند و اولياي او بسته باقي مي ماند.مفهوم زيبايي و نگاه هنرمندانه حتي در روش تفسيري عين - صاد بر قرآن مجيد نيز از اعتباري عميق برخوردار است. او در مورد مراحل فهم قرآن علاوه‎بر ترجمه و تفسير به دو مرحله ديگر تحت عنوان روح و نور معتقد است: «... در گذشته توضيح داديم كه روح قرآن، يعني پي‏بردن و فهميدن عواملي كه در روحيه قهرمان داستان‏‎‎ها مؤثر بوده و يا جمله‎‎‎ها را به يك صورت خاص و با شروع و ختم و قطع و وصل معيني همراه كرده است.» و بر اين اساس به توضيح وضعيت و حالت موسي(ع) و فرعون مي پردازد. و دريچه‎اي تازه را در فهم روابط و حال و هواي حاكم بر آيات الهي باز مي كند. شايد بتوان بخشي از دلايل علي صفايي حايري در پرداختن به مقوله هنر و سينما را در چند گزاره اجمالي زير خلاصه كرد:1- وجود مفهوم زيبايي به‎عنوان فصل مشترك دين و هنر؛2- وجود رابطه طبيعي بين زيبايي شناسي ديني با عمل ديني و ضرورت تربيت حس زيبايي شناسي؛3- غلبه تمثيلي بودن قرآن‎كه وجهي هنري دارد بر استدلالي بودن آن‎كه ممكن است تحميل بر ذهن باشد؛4- درك زيبايي خداوند به‎عنوان عامل وجل (در توضيح آيه «ان المؤمنين اذا ذكر الهج وجلت قلوبهم...») زيرا عواملي كه منجر به حالت وجل به‎عنوان مقدمه‎اي بر مقام اخبات مي شوند. درك زيبايي، محبت، رفاقت، و سطوت خداوند است؛5- جامعيت سينما كه هنر، صنعت، تجارت و رسانه است و جمع كيفي اغلب هنرهاست و به زبان جهاني دست يافته است؛6- ضرورت سخن گفتن با نسل معاصر دنيا از طريق سينما.منبع:هفته نامه پنجره/ن
#دین و اندیشه#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 556]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن