واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
زندگي نامه حضرت فاطمه معصومه(س) شهرمدينه چشم به راه تولد کودکي از خاندان پاک پيامبر بود. خانه امام کاظم (ع) حال و هواي ديگري داشت. نجمه، همسر آن بزرگواربه اميد تولد فرزندش روزشماري مي کرد. شوروشادي درخانه امام موج مي زد.سرانجام انتظار به پايان رسيد ودراول ذي قعده سال 173 هجري قمري، خداوند دختري به امام هفتم حضرت امام کاظم (ع) بخشيد ونوزادي نوراني وخوش سيما در خانه با صفاي امام،چشم به جهان گشود.دل همه اهل خانه از تولد نوزاد جديد، غرق شادي شد.پس ازامام،شايد کسي به اندازه، نجمه همسرآن حضرت،خوش حال نبود؛ زيرا بعد ازگذشت25 سال اين دومين فرزندي بود که پروردگار به او عنايت مي کرد.25سال پيش درهمين ماه؛ نجمه پسري به دنيا آورد تا پس ازپدر، به امامت برسد.آري، درست درسال 148 هجري قمري بود که با تولد علي که بعدها به «رضا»شهرت يافت، نجمه،تولد نخستين فرزندش را جشن گرفت.اينک پس ازسال ها ،خداوند دختري به او و همسرش، امام کاظم(ع) وخواهري به رضا عطاکرد.امام کاظم(ع) به سبب عشق و علاقه خاصي که به حضرت فاطمه زهرا(س) داشت،نام نوزادش را «فاطمه» گذاشت که به خاطر سرشت پاک و پرهيزکاري اش، پس ازمدتي «معصومه»خوانده شد؛ چون مانند پدرگرامي اش از گناه و بدي دوربود.«فاطمه»نامي بود که در ميان اهل بيت، صدها خاطره تلخ وشيرين از دوران زندگاني حضرت فاطمه زهرا(س) را به ياد مي آورد. آنان اگر براي يکي از فرزندانشان، نام«فاطمه»را بر مي گزيدند،اورا گرامي مي داشتند وبه او محبت مي کردند.دختر نورسيده امام کاظم (ع) هم از اين سنت نيکوبي بهره نبود. امام کاظم(ع) اورا بسيار دوست مي داشت واز هيچ گونه اظهار لطف ومحبتي به او دريغ نمي کرد.حضرت فاطمه معصومه(س) زير سايه پرمهر پدر ومادر عزيزش بزرگ شدوچيزهاي تازه اي ازآن دو بزرگوار آموخت .اگر پدرفاطمه معصومه(س)،امام شيعيان بود ودرپرهيزکاري نظير نداشت، مادرش هم زني پارسا وبا ايمان بود که احکام و عقايد اسلامي را در مکتب همسر امام صادق(ع) فرا گرفته بود.او ازبرجسته ترين زنان آن روزگار به شمار مي آمد. حضرت فاطمه معصومه(س) از محضر پدروبرادر معصوم و مادر پارسا وعالمش بهره ها برد ودر دوره نوجواني با بسياري از دانش هاي اسلامي آشنا بود.روزي گروهي از شيعيان به مدينه آمدند تا پرسش هاي ديني خود را به امام کاظم(ع) عرضه کنند وبا پاسخ هاي درست،به شهر خود بازگردند.آن روز امام درسفربود وحضرت رضا (ع) نيز در مدينه حضور نداشت. شيعيان از اينکه پرسش هايشان بي پاسخ ماند، بسيار ناراحت شدندوبه ناچار راه بازگشت درپيش گرفتند.وقتي فاطمه معصومه(س) ازاندوه مسافران آگاهي يافت، پرسش هايشان راکه به صورت نامه اي تهيه شده بود، گرفت وبه همه آنها پاسخ داد.شيعيان بسيارخوش حال شدند.مي خواستند مدينه را به قصد سرزمين خويش ترک کنند که در بيرون مدينه با امام کاظم(ع) روبه رو شدند. آنان پاسخ هاي فاطمه معصومه را دراختيار امام گذاشتند. وقتي امام پاسخ هاي دختر گرامي اش را خواند،با جمله اي کوتاه، شاگرد مکتبش را اين گونه ستود:«پدرش به فدايش».حاکمان آن دوران،فرزندان پيامبررا بسيار اذيت مي کردند.امام کاظم(ع) بيش از ديگران از دست شاهان هم عصرخود، آزار ديد. ناراحتي ها و رنج هاي امام ، دل پاک فاطمه معصومه (س) را به درد مي آورد. واورا غمگين مي کرد. تنها وجود برادر دل سوز وفداکارش، حضرت رضا(ع) بود که به وي وديگرافراد خانواده آرامش مي داد.هنگام که فاطمه معصومه(س) به دنيا آمد، سه سال ازخلافت «هارون» مي گذشت. هارون در ستمگري و چپاول بيت المال، گوي سبقت را از حاکمان پيش ازخود ربوده بود.او حاکمي دنيا پرست بود. امام کاظم(ع) نمي توانست دربرابر ستم هارون به شيعيان وخيانت اوبه اسلام و امت اسلامي سکوت کند.ازاين رو،با شيوه هاي گوناگون با حکومت او مبارزه مي کرد.هارون نيزبا آگاهي از سرسختي آل علي(ع)، به ويژه امام کاظم (ع) درراه مبارزه با طاغوت،بيشترين تلاش را براي سرکوب آنان به کار مي برد. او پول هاي زيادي به شاعران مي داد تا برضد فرزندان پيامبر شعربسرايند. وبه آنان ناسزا بگويند. همچنين اوعلويان رازنداني وتبعيد مي کردوگروهي را نيز پس ازشکنجه بسياري به شهادت مي رساند.اوبعدازمحکم کردن پايه هاي حکومت وقدرت خود،امام کاظم(ع) رادستگير وزنداني کرد.براي همين،فاطمه معصومه(س) درسال هاي آخرزندگي پدر،از ديدار آن حضرت و بهره مندي ازوجود آن بزرگوار محروم شد. پس از شهادت امام کاظم(ع)،حضرت رضا(ع)به امامت رسيد. درآن هنگام، امام رضا(ع) 35 سال داشت.ايشان افزون بررهبري امت اسلامي ،تنها وصي امام کاظم(ع) بود که به فرمان پدرمسئوليت سرپرستي فرزندان حضرت را به عهده داشت. فشار و خفقان حکومت هارون همچنان ادامه داشت. امام رضا(ع) بدون هيچ واهمه اي به انجام وظايف الهي خود مشغول بود ودرراه گسترش حق و حقيقت، لحظه اي آرام نمي گرفت.هارون درسال 193 هجري قمري، پس از يک دوره بيماري طولاني مردو مسلمانان، ازشريکي ديگرازخلفاي ستم کارعباسي رهايي يافتند. پس ازهارون، پسرش،امين به خلافت رسيد که چهارسال حکومت کرد. ميان امين وبرادرش،مأمون برسرخلافت درگيري هاي خونيني رخ داد که نتيجه آن، کشته شدن امين در سال 198هجري قمري بود.امام رضا(ع) درطول درگيري هاي اين دو برادر وسرگرم بودن آنان به جنگ،با آسودگي، به راهنمايي وتربيت پيروان خود پرداخت وازفرصت به دست آمده، بهره برد. پس ازامين،مأمون به خلافت رسيد.اوبا حيله گري به تقويت پايه هاي حکومت خود پرداخت.با توجه به گستردگي کشور اسلامي و وجود مخالفان سرسخت،مأمون براي حفظ تاج وتختش ،شيعيان را با خود همراه کرد؛ زيرا اگر شيعيان به صف دشمنان او مي پيوستند،کار دشوار مي شد. وي براي فريب شيعيان تصميم گرفت امام رضا(ع) را جانشين خود کند. روشن بود که اگرامام ، پيشنهاد خليفه را مي پذيرفت، شيعيان با حکومتي که امامشان ولي عهد آن بود،مخالفت نمي کردند.ميان مأمون وامام رضا(ع) نامه هاي فراواني رد و بدل شد.حضرت ولايتعهدي را قبول نمي کرد. وخليفه همچنان اصرار مي ورزيد. مأمون دست بردار نبود.او براي رسيدن به هدف خود در سال 200 هجري قمري، شخصي به نام رجا بن ابي ضحاک را راهي مدينه کرد تا امام (ع) را از آنجا به «مرو»بياورد که مرکز حکومتش بود.امام رضا(ع) ،به ناچار مدينه رابه قصد مرو ترک کرد.با رفتن امام رضا(ع) لحظه اي شيرين زندگي فاطمه معصومه(س) هم پايان پذيرفت.او پس از شهادت پدر،به سايه پرمهربرادرش، دلخوش بود وسفرتحميلي امام ودوري ازآن عزيز، برايش بسيار دشواربود .يک سال از سفرامام رضا(ع) به مرو گذشت. خاندان پيامبر در مدينه از ديدارآن عزيز محروم بودند و چيزي جز زيارت سيماي نوراني حضرت ،دل غم ديده آنان را آرام نمي کرد.فاطمه معصومه(س) نيز کاسه صبرش لبريزشده بود ومانند خواهران و برادران خود از دوري برادر بزرگوارش، امام رضا(ع) بي تابي مي کرد.مي گويند در همان روزها،امام رضا(ع) نامه اي به معصومه(س) نوشت.ازمحتواي آن نامه اطلاعي دردست نيست، ولي هرچه بود، شوق ديدارامام رضا(ع) رادردل نزديکان ايشان بيشتر کرد.فاطمه معصومه(س) وگروهي از برادران و برادرزادگان امام تصميم گرفتند به مرو بروند و به محضر امام (ع) شرف ياب شوند.کاروان عشاقان امام رضا(ع) پيش مي رفت وجزبراي نماز وغذا واستراحت، لحظه اي از حرکت باز نمي ايستاد. اين کاروان، تپه ها، کويرها و ريگ زارهاي حجاز را يکي پس از ديگري پشت سرمي گذاشت واز مدينه دورودورتر مي شد.رنج سفر،فاطمه معصومه(س) را بسيار آزارمي داد.براي بانوي جواني مانند او، پيمودن اين مسيرطولاني،دشوار وطاقت فرسا بود. با اين همه، ديدار برادرآن قدر برايش ارزش داشت که حاضربود حتي صدها برابراين سختي را هم تحمل کند.مرحله دشوارسفرپايان يافت وکاروانيان به سرزمين ايران رسيدند. آنان روزهايي را نيز درخاک ايران به سفر خودادامه دادند و شهرها وروستاهاي آن را پشت سر گذاشتند. سرانجام کاروان به شهر ساوه رسيد. در آنجا بود که فاطمه معصومه (س) بيمارشدوديگرنتوانست به سفرادامه بدهد.آيا خواهرامام رضا(ع) مي توانست با چنين حالي، به ديدار برادر عزيزش در«مرو»برود؟ آيا مي توانست باز بر مرکب بنشيند وسفرخود رابا ديدارامام رضا(ع) تمام کند؟اين پرسش ها، دختر امام کاظم(ع) را سخت نگران کرده بود .به هرحال، وقتي آن بانو،حال و روز خود را چنين ديد، تصميم گرفت به قم برود.قم آن روزگار،پناهگاه ارادت مندان خاندان پيامبر بودوگروهي از عاشقان ودوستان اهل بيت(ع) درآن زندگي مي کردند. خبرآمدن حضرت فاطمه معصومه(س) به ساوه و بيماري آن بانوي بزرگوار به قم رسيد .اهالي شهر تصميم گرفتند نزد آن بزرگوار بروند وازايشان تقاضا کنند مدتي درقم بمانند. موسي بن خزرج، به نمايندگي مردم «قم»، نزد دخترگرامي امام کاظم رفت ودرخواست اهالي شهررابا آن حضرت در ميان گذاشت. حضرت معصومه(س) درخواست آنان را پذيرفت وکاروان به سمت قم حرکت کرد.حضرت معصومه(س) وهمراهان آن بزرگوار، در 23ربيع الاول سال 201 هجري قمري، وارد قم شدو مورداستقبال گرم اهالي شهر قرارگرفت. مردم از ورود دختر امام کاظم(ع) به شهرخود، بسيار خوش حال شدند.موسي بن خزرج،مأمور پذيرايي ازحضرت فاطمه معصومه و همراهانش شد.اومرد ثروت مندي بود وخانه بزرگي در اختيارداشت.از اين رو، با کمال ميل، مسئوليت پذيرايي از ميهمانان را به عهده گرفت.حضرت معصومه(س) درخانه موسي بن خزرج، عبادتگاهي براي خود آماده کرد تا در آنجا با خداي بزرگ راز ونياز کند. اين عبادتگاه هنوز هم هست و«بيت النور»نام گرفته است.بيماري دختر گرامي امام کاظم(ع)،همراهان ايشان و اهالي قم را سخت ناراحت کرده بود. آنان از هيچ کوششي براي مداواي ميهمان عزيزخويش کوتاهي نمي کردند، ولي حال اوروز به روز بدتر مي شد. سرانجام زائرخسته امام رضا(ع) ،دردهم ربيع الثاني 201 هجري قمري، چشم از جهان فروبست.منبع:نشريه قاصدک،شماره 48/ج
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 403]