واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
نبی رحمت در کلام اندیشمندان (6) وحدت ساروجيني نايدوبا توجه به يكسان بودن افراد نزد خدا در اسلام مي گويد: «دين اسلام، اولين ديني بود كه مردم سالاري را توصيه و اجرا كرد؛ از آن جهت كه در مسجد و در پنج نوبت روزانه، وقتي كه براي اقامه نماز، اذان گفته مي شود و عابدان با هم جمع مي شوند، مردم سالاري ديني مجسم مي شود؛ زيرا رعيت و پادشاه، كنار در كنار هم اعلان مي كنند: فقط خدا برتر است. من بارها و بارها با اين وحدت كه طبيعتاً مردمان را با يكديگر برادر مي سازد، مواجه شده ام.**************فرستاده خدامستر مارکو دادمحمد(ص) با غني و فقير يکسان رفتار مي کرد به حقيقت پيغمبر شخصيت مبارکي است که خداوند او را براي بشر فرستاده است .**************آخرين پيامبرارنست رناناما ملت عرب كه خداوند او را گرامي داشت و با برگزيدن گرامي ترين بندگانش، از ميان شريف ترين اشراف آن ملت به پيغمبري خاتميت، مقامش را بالا برده، و زبان و لغتش وسيله اي شد كه بهترين شرايع را در برداشته باشد. به طور حتم اين شريعت تا جهان برپاست پايدار خواهد بود، زيرا پيغمبري بعد از اين پيغمبر نيست و ديني بعد از اين دين نخواهد بود.**************رسول آسمان براي زمينکارل مارکسوي در سال1817م در آلمان متولد شد. وي از مردان سياست و نويسنده بيانيه کمونيستي است. در کتاب خود به نام زندگي مي گويد: به درستي که آن مرد عرب اشتباهات مسيحيت و يهوديت را درک کرد و باهمتي که عاري از خطر نبود در ميان اقوام بت پرست قيام نمود و آنان را به توحيد دعوت فرمود و جاوداني روح را در نهاد آنها کاشت. سزاوار نيست که تنها در شمار مردان بزرگ تاريخ به شمار آيد. بلکه برماست تا به پيامبري او اعتراف نموده و او را رسول آسمان براي زمين بدانيم.
والا پيامبرآلبرنس کاتيان ايتالياييآلبرنس کاتيان ايتاليايي در صفحه34 کتاب اديان عرب مي گويد: امتياز محمد صلي الله عليه واله در کفايت شگفت انگيز او مانند يک سياستمدار برجسته بيش از آن است که پيامبري باشد و به او وحي شود .آن که محمد صلي الله عليه وآله را بشناسد نمي تواند بخشندگي او را پايين آورد و کسي که اين گونه باشد هم به خود و هم به محمد صلي الله عليه واله ستم مي کند.**************پيامبر اسلام هستي خود را وقف اهداف والاي زندگي نموده استداگهرت فن ميكوشيكي از ارزيابيهاي مطلوب از زندگي محمد صليالله عليه و آله و دستاوردهاي او، كتاب محمد[ص]، تراژدي كاميابي (1932) نوشته داگهرت فن ميكوش بود. او در اين كتاب شخصيت محمد صليالله عليه و آله را به لحاظ ذاتي، انساني ميداند كه سرشار از شور و اشتياق پارسايي و برخوردار از اصول ناب و متعالي اخلاقي است كه هستي خود را وقف اهداف والاي زندگي نموده است.
مرتبه عشق كامل وراي هر پيغمبر ديگري برازنده قامت محمد[ص] استپروفسور آنه ماري شميلبه سال 1922 در همان سالي كه ريكله اثر يادشده را كه از آن بعنوان تكليفنمايي زندگياش ياد ميكند به پايان رساند، يكي از پرآوازهترين كارشناسان در زمينه اسلام و عرفان اسلامي، آنه ماري شيمل، در شهر ارفورت آلمان چشم به جهان گشود. اگرچه ريكله همانطور كه خود اذعان داشته بود در تلاش براي دست يافتن به معناي باطني فلسفه ديني محمد صليالله عليه و آله تنها به پوسته آن دست يازيده بود، شيمل به دركي ژرف و منحصر به فرد از عضويت اسلامي رسيد. وي كه به عنوان استاد مطالعات و پژوهشهاي اسلامي در چندين دانشگاه از جمله، بن، آنكارا، هاروارد به تدريس مشغول بود، در مصاحبهاي تلويزيوني، سلمان رشدي را به خاطر جريحهدار كردن احساسات مسلمانان به گونهاي اهريمني بهشدت مورد انتقاد قرار داد.وي در يكي از آثار اصلياش تحت عنوان ابعاد عرفاني دين اسلام، اينچنين مينويسد: حتي تازهترين پژوهشها در مورد پيغمبر اسلام صليالله عليه و آله كه صداقت و نگرش عميقاً مذهبي وي را نشان ميدهند هيچچيزي از عشق عرفاني را كه پيروانش نسبت به او احساس ميكنند فاش نميكند.پروفسور شميل در كتاب ديگر خود «محمد[ص]، رسول خدا» چنين ميگويد: پارسايان مسلمان كلمه خليلالله را منحصراً براي ابراهيم به كار بردند، چونان كه كليمالله (آنكه خدا با او سخن گفت) در حق موسي به كار ميرود و بهراستي از اين جهت كه محمد [صليالله عليه و آله] را حبيبالله خواندند ميتوان نتيجه گرفت كه اسلام دين عشق و محبت است زيرا مرتبه عشق كامل وراي هر پيغمبر ديگري برازنده قامت محمد [صليالله عليه و آله] است.شميل در مورد عصمت پيامبر اسلام صليالله عليه و آله حديثي را به نقل از صوفيان ميآورد: زماني كه درباره شيطان، قواي پست و شهوات نفساني انسان از پيغمبر سوال كردند، پاسخ داد: اسلم شيطاني علي يدي فلا يأمرني الا بخير. مراد آن است كه انسان كامل، غرايز و شهوات خود را چنان رام كرده است كه در نهايت امر از آنها منحصراً براي اعمال نيكو و كارهاي خدايي استفاده ميكند. نزد صوفيان راز جهاد اكبر، يعني جدال دائمي با تمايلات پليد كه نميشود آنها را زدود، اما ميتوان بر آنها غلبه كرد و آنها را به ارزشهاي مفيد مبدل ساخت، همين است. حديث پيامبر صليالله عليه و آله درباره «شيطان مغلوب او» اشارت به حقيقت روانشناختي بسيار مهمي دارد. از اين رو نه تنها براي عارفان بل نزد تجددطلبان نيز مثل شده است. در اين صورت پيغمبر [صليالله عليه و آله] بر حسب خلق، كاملاً بري از گناه به نظر نميآيد، بل به سبب تعالي به وقفه روحاني و از فيض حق مبدل به معصوم، بري از گناه شده است.شيمل در فصل نور محمد[ص]و مكتب عرفان همان كتاب چنين ميگويد: اگرچه محمد [صليالله عليه و آله] به مراتب رفيع نوراني تعالي يافت و به مقامي رسيد از برخي جهات مانند شدني به لوگوس در الهيات مسيحي، اما در مقام انسان كامل، «عبده» بنده حق و مخلوق او باقي ماند؛ محبوبترين آفريده او به يقين.**************اخلاق محمد (ص)لوزان کشيش فرانسويوي در يکي از سخنراني هاي خود مي گويد: آن حضرت از نظر عادتهاي بخشندگي، شرف اخلاقي و شدت احساس در بالاترين درجه قرار داشت. داراي خوي عظيم و عادت مرضيه اي در شفقت به کودکان بود، طبعي مبتني بر نيکويي، دور از تکبر نفساني و صلابت در رابطه با مردم داشت. همچنين حايز نيروي درک عجيب، هوش سرشار و عواطف رقيق شريفي است.منبع: www.payambarazam.irمنبع:ادامه دارد.../ج
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 524]