واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: روایت غدیر و مسئلهی امامتای رسـول مـا! آنـچـه را از سـوی پـروردگـارت بـر تـو نازل شده به مرم برسان و اگر این کار را انـجـام نـدهـی، رسـالـت خـود را بـه انـجام نرسانده ای و خدا تو را از مردم ایمن خواهد کرد همانا خداوند، قوم کفرپیشه را هدایت نمیکند
یکی دیگر از ادلّهای که علمای امامیه برای اثبات امامت ذکر کردهاند، حدیث غدیر است. حدیث غدیر از معدود احادیثی است که از ویژگی تواتر برخوردار است. مرحوم علامه امینی در کتاب الغدیر، تعداد راویان حدیث را از صحابه، 110 نفر و از تابعان، 89 نفر میداند. در علم حدیث، احادیث را با توجه به اینکه مفید ظن است یا یقین، به دو قسم «خبر واحد» و «خبر متواتر» تقسیم میکنند. خبر متواتر خبری است که نقل آن به اندازهای باشد که دیگر احتمال دروغ یا تبانی ناقلین بر دروغ وجود نداشته باشد. راویان احادیث، واقعهی غدیر خم را در سال دهم هجری و هنگام بازگشت پیامبر اکرم (ص) همراه با حاجیان دیگر از حجةالوداع در 18 ذی الحجه به اتفاق گزارش کردهاند. این واقعه در منطقهای به همین نام در راه مکه به مدینه صورت گرفت.حضرت رسول (ص) در آخرین حج خود از مدینه به سوی مکه حرکت کرد. در «ذی الحلیفه» احرام بست و در روز سه شنبه، چهارم ماه ذیحجه وارد مکه شد. بعد از انجام اعمال لازم، در روز هشتم ذیحجه از منی وارد صحرای عرفات شد، تا مراسم حج را آغـاز کـنـند. تا طلوع آفتاب روز نهم در منی ماند و سپس راه عرفات را پیش گرفت. در عـرفـات، در اجتماع مسلمانان، خطبه خواند و مسلمانان را بـه بـرادری و احـترام متقابل سفارش کرد و ختم پیامبری را اعـلام نمود. تا غروب روز نهم در عرفات ماندند و زمانی که آفتاب غروب کرد و هوا کمی تاریک شد، بـه سـوی «مـزدلفه» رفت. شب را در همان جا سپری کرده و صبح روز دهم به طرف منی حرکت کرد. در آنجا آداب منی را به جای آوردند. حدیث «من کنت مولاه فعلی مولاه» در روز غدیرخم، جزئی از حدیث ثقلین و خطبه رسول خدا در آن روز است و از نظر لفظ متواتر است و هیچ یک از عالمان حدیث با آن مخالف نیست. حضرت رسول (ص) این جمله را سه بار تکرار کردند. با پـایـان گـرفـتـن مراسم حج، پیامبر (ص ) به سوی مدینه حرکت کرد هنگامی که به سرزمین «رابغ» رسـیـد، در مـحـلـی کـه غـدیـر خـم نام داشت، جبرئیل امین بر او نازل شد و پیامی بدین شرح از پروردگار بر او تلاوت کرد:«یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما به لغت رسالته و اللّه یعصمک من الناس ان اللّه لایهدی القوم الکافرین» (مائده/67)«ای رسـول مـا! آنـچـه را از سـوی پـروردگـارت بـر تـو نازل شده به مرم برسان و اگر این کار را انـجـام نـدهـی، رسـالـت خـود را بـه انـجام نرسانده ای و خدا تو را از مردم ایمن خواهد کرد همانا خداوند، قوم کفرپیشه را هدایت نمیکند».لحن پیام حاکی از آن است که امر خطیری در میان است که بیان نکردن آن با تکمیل ماموریت الهی پیامبر (ص) در ارتباط است. به همین دلیل پیامبر گرامی اسلام(ص) دستور توقف داده و فرمودند تا رفتگان بازگردند و صبر کرد تا آنان که در راهند بـرسند. به این ترتیب، اجتماع عظیمی در صحرای تفتیده حجاز گرد آمد. پیامبر بر فراز منبری که از جهاز شتران فرآهم شده بود قرار گرفتند و خطبه خواندند. بعد از حمد و ستایش خدا، صحبت از دو میراث گرانبهای خود را پیش کشیدند. مردی از میان جمعیت فریاد برآورد: یا رسول اللّه ! آن دو چیز گرانبها چیست؟ حضرت فرمود: یکی از آن دو که بزرگتر است، کتاب خداست یک طرفش در دست خدا و طرف دیگرش به دسـت شـمـاست، پس آن را محکم نگه دارید تا گمراه نشوید و دیگری که کوچکتر است، عترت و خـانـدان مـن اسـت و خـدای نـیـکـی کننده آگاه به من خبر داده است که این دو هرگز از هم جـدانـمی شوند، تا در لب حوض در قیامت به من رسند من هم از خدا همین را خواستهام پس شما ازآنها پیشی نگیرید که هلاک میشوید و از آنها وا نمانید که هلاک میشوید. سپس دست علی (ع ) را گرفت و بلند کرد و فرمود: ای مردم ! چه کسی نسبت به مؤمنان از خود ایشان سزاوارتر است؟گفتند: خدا و رسولش بهتر میدانند. فرمود: خدا مولا و سرپرست من است و من مولا و سرپرست مؤمنانم و من نسبت به مؤمنین ازخود ایشان سزاوارترم پس هر کس من مولا و سرپرست اویم , علی مولا و سرپرست اوست.
«من کنت مولاه فعلی مولاه» حدیث «من کنت مولاه فعلی مولاه» در روز غدیرخم، جزئی از حدیث ثقلین و خطبه رسول خدا در آن روز است و از نظر لفظ متواتر است و هیچ یک از عالمان حدیث با آن مخالف نیست. حضرت رسول (ص) این جمله را سه بار تکرار کردند. و در بعضی از روایات آمده است که فرمود: «اللهم وال من والاه و عاد من عاداه وانصر من نصره واخذل من خذله ...»خداوندا! دوستی کن با هر کس که با علی دوستی کند، و دشمنی کن با هر کس کـه با علی دشمنی کند، دوست بدار هر کس که علی را دوست میدارد، و دشمن دار هر کس او رادشـمـن میدارد، یـاری کـن هر کس را که یاریش کند و بی یاور بگذار هر کس تنهایش گذارد و حق را همواره با علی بدار هر طرف که باشد. حضرت از مردم خواست که حاضران، این پیام را به غایبان برسانند. ابوالفداء حافظ عمادالدین اسماعیل بن عمر بن کثیر قرشی دمشقی (متوفای 744 ه) معروف به ابن کثیر، در رد جزء دوم حدیث به ابوهریرة میگوید: آنگاه که پیامبر دست علی را گرفت و گفت: «من کنت مولاه فعلی مولاه»، این آیه نازل شد: «الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دینا» (مائده/3)امـروز دیـن شـمـا را کـامـل کـردم و نعمتم را بر شما تمام کردم و راضی شدم که اسلام دین شما بـاشـدپـیـامـبـر اکرم (ص ) پس از اتمام خطبه از منبر پایین آمد و در خیمهای نشست و فرمود تا علی (ع ) درخـیـمه ای دیگر بنشیند آنگاه دستور داد تمام اصحاب برای عرض تبریک به دیدار امیرالمؤمنین بشتابند و مقام ولایتش را تبریک گویند.سه روز طول کشید تا مراسم بیعت و تهنیت به پایان رسید. پیامبر (ص ) امیرالمؤمنین را خواست و عـمـامـه خود را که سحاب نام داشت، بر سر وی نهاد و دنبالههای آن را تا روی شانههایش آویخت و فرمود: یا علی العمائم تیجان العرب، یعنی عمامه تاج عرب است .آنچه را که رسول خدا به شما میدهد بگیرید و از آنچه که شما را از آن نهی میکند اجتناب ورزیدپیامبر 82 یا 83 یا 84 روز بعد از نزول این آیه وفات کردند. در حدیث غدیر، عترت به موازات قرآن مورد تاکید حضرت رسول (ص) قرار میگیرد. همه علمای اسلامی بر این باورند که سنت مبیّن کتاب خدا است و تفسیر و شرح و بیان کتاب از سوی خداوند به واسطه سنت انجام میشود؛ ای یعنی که سنت در تشریح، مثل قرآن است. برخی از مفسرین در مورد آیهی؛«وَ أَنْزَلَ اللّهُ عَلَیْکَ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ؛ و خداوند بر تو کتاب و حکمت را نازل کرد». (نساء/113)معتقدند منظور از کتاب همان است که تلاوت میشود و منظور از حکمت همان سنت است و سنت چیزی است که از سوی خداوند مورد تایید قرار گرفته است. خداوند نیز میفرماید: «ما آتاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا»«آنچه را که رسول خدا به شما میدهد بگیرید و از آنچه که شما را از آن نهی میکند اجتناب ورزید»(حشر/7) پس مقام سنت، تبیین و تفسیر کتاب خدا شمرده میشود که دومین رکن و مرجع در تشریع اسلامی به حساب میآید. اهل بیت پیامبر مطابق سنت صحیح و متواتر، ثقل دوم محسوب میشوند. علیزادهبخش اعتقادات تبیانمنابع: 1. الغدیر، عبدالحسین احمد امینی، سید جمال موسوی (مترجم)، علیرضا میرزا محمد (ویراستار)، انتشارات بنیاد بعثت مرکز چاپ و نشر، 1387. 2. ابن کثیر دمشقی، البدایة والنهایة، دار ابی جیّان، امارات، ج 5 و 7.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 611]